درموردعصیان وشورش اخیر

بیانیه شماره ۲ حزب کار ایران (توفان)

 

خشم فروخفته مردم ایران در قالب مبارزه جوانان و به ویژه زنان ایران بار دیگر سر باز کرد و سراپای جامعه ایران را به نحو انفجاری فرا گرفت.

این خشم که با انگیزه اعتراض به قتل خانم مهسا امینی در بازداشتگاه وزرا، توسط ماموران گشت ارشاد و یا عوامل امر به معروف و نهی از منکر آغاز شد، ریشه‌های بنیانی خود را در وضعیت اقتصادی ایران دارد که محصول حاکمیت اقتصادی نئولیبرالیسم، با یاری اصلاح‌‎طلبان و مافیای رفسنجانی می‌باشد. این سیاست غارت اموال عمومی که سرمنشاء فساد، رانتخواری، دزدی و راهزنی ثروت‌های ملی ایران است و به شکل خصوصی‌سازیِ اموال عمومی با توصیه‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول است، وابستگی به بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول را سبب گشته که در مغایرت کامل با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای قرار  دارد. باید این سیاست استعماری حاکم در ایران با دست مردم ایران و نه نیروی بیگانه تغییر کند در غیر این صورت ممکن نیست، فقر و فاقه از بین برود، کارگران، آموزگاران و اقشار فرودست جامعه و حتی طبقه متوسط بورژوازی ملی ایران، بتوانند نفس راحتی بکشند. نئولیبرالیسم اقتصادی، سیاست‌های تعدیل اقتصادی دشمن مردم ایران است و حاکمان بر اقتصاد کشور از این سیاست تا کنون پیروی کرده و هنوز هم می‌کنند.

این شرایط وخیم اقتصادی که در عین حال محصول تحریم‌های جنایتکارانه و ضدبشری امپریالیستی نیز می‌باشد، در کنار سرکوب حقوق انسانی مردم ایران و به ویژه زنان ایران که دائما مورد تحقیر و تبعیض قرار دارند، وضعیتی انفجاری در جامعه ایجاد کرده است. رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی نه تنها گشت ارشاد را منحل نکرده و نه تنها حاضر نیست از سیاست قلدرمنشانه و ضدانسانی پوشش اجباری دست بردارد و به کرامت زنان و مردان ایران احترام بگذارد، بلکه تلاش دارد با زبان قلدری با مردم سخن براند.

مگر خواست برحق نخستین روزهای شورشِ بدون چشم اندازی که خودبخود پا گرفت چه بود؟

جز این بود که برخورد به مسئولان قتل مهسا امینی، شفاف‌سازی، برچیدن گشت ارشاد و دست کشیدن از اجبار زنان به تحمل حجاب اجباری صورت پذیرد؟ خواستی که هم زمینه تحقق و عقب راندن رژیم، هم زمینه بسیج میلیونی مردم که از این مطالبه اعم از با حجاب و بی‌حجاب دفاع می‌کردند را داشت و عمیقا  یک مطالبه برحق و مترقی بود؟ خواستی که می‌توانست در شرایط و روند مناسب تعمیق یابد به خواست آزادی زندانیان سیاسی و یا آزادی تاسیس اتحادیه‌های کارگری مستقل و.. توسعه یابد و مکتبی برای آموزش مبارزه دموکراتیک برای مردمی باشد که خواهان دموکراسی و احترام به انسان علیرغم اعتقادات دینی آنها هستند؟

رژیم به جای پاسخ مقنع به مردم در پی توجیه این قتل برآمد و هیچ کس تا به امروز حاضر نشده مسئولیت آن را به عهده گیرد. این بی‌اعتنائی مزمن نسبت به حقوق و مطالبات مشروع مردم، بذر شورشی را که حکومت با سیاست‌های خویش در این مدت کاشته بود بارور ساخت و وضعیتی را به وجود آورد که ما امروز با آن روبرو هستیم و چشم طمع نابکاران، اجانب و ستون پنجم آنها در ایران را، به سمت میهن عزیز ما معطوف ساخته است.

کشور ما ایران که کشور قدرتمند، ثروتمند و متمدنی است، مورد لطف و علاقه قدرت‌های امپریالیستی و غارت‌گر جهان به ویژه آمریکا، اسرائیل و پیمان تجاوزکار ناتو نیست. کشور ما مورد نفرت دول پاره‌ای ممالک همجوار است که با حمایت قدرت‌های بزرگ امپریالیستی برای نابودی ایران تلاش وافر می‌کنند. دول عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، جمهوری آذربایجان در زمره این ممالک‌اند. هیچ کشوری در منطقه خواهان ایرانی مستقل، امن و قدرتمند نیست و آنها مرتب با توسل به جنگ ترکیبی و تروریستی، تشویق به خشونت و ایجاد جنگ داخلی تلاش وافر دارند از ایران سوریه دیگری بسازند که بتوانند به راحتی ثروت‌های ایران را غارت کنند. آنها از همه اقدامات داعشی و انتحاری و خشونت‌طلبی در ایران دفاع کرده و این اقدامات را مورد حمایت قرار می‌دهند.

بی‌ثباتی و فقدان امنیت، برای برهم زدن طرح‌های اقتصادی ایران از جمله «ساختن جاده ابریشم، دالان شرق به غرب و جنوب به شمال و تخریب در سیاست صحیح و راهبردی ژئوپلیتیکی گردش به شرق، که به مثابه خاری است در چشم دشمنان ایران، هدف اصلی امپریالیسم غرب و ناتو است.

دشمنان ایران تلاش دارند در جنگ تحمیلی به روسیه در اوکراین و شکستشان در محاصره ضدبشری اقتصادی روسیه تمام ارتباطات روسیه را با اکثریت کشورها و با اکثریت مردم جهان بگسلانند و در این منطق امپریالیستی موقعیت ژئوپلیتیکی ایران نقش کلیدی را بازی می‌کند.

همین واقعیت خصلت دوران کنونی و منظره جدید سیاسی جهان که تنزل تسلط دلار و امپریالیسم آمریکا به منزله رهبر دنیای تک‌قطبی را به دنبال دارد و به چند قطبی شدن جهان منجر خواهد شد، خشم ناتو را برانگیخته است زیرا برای آنها بقاء ایران مستقل از نظر سیاسی، قدرتمند و ثروتمند مسئله مرگ و زندگی است و تخریب و نابودی ایران در دستور کارشان قرار گرفته و با تمام قدرت تبلیغاتی، مالی، نظامی، جاسوسی، فرهنگی، خرابکاری، تروریستی و... تلاش می‌کنند از هر نارضائی و مطالبات عادلانه مردم ایران که پاسخ شایسته خود را نگرفته است برای مقاصد شوم خود سوءاستفاده کنند و ما امروز شاهد محصول خرابکاری‌های سازما‌ن‌دیده آنها هستیم.

رژیم جمهوری اسلامی با ۴۳ سال سرکوب مداوم، از بین بردن اپوزیسیون مترقی، ممنوع کردن احزاب غیرخودی، نابودی اتحادیه‌های کارگری مستقل و سایر مجامع و کانون‌های مدنی مترقی، تصویب قوانین ارتجاعی زن‌ستیز، نابود کردن استقلال قوه قضائیه و... استقرار خویشاوندسالاری و غارت اموال عمومی توسط بنیادهای خودی نظیر بنیاد مستضعفان، و آستان قدس رضوی، شانه خالی کردن از زیر بار برقراری یک نظام عادلانه مالیاتی به نفع طبقات فرودست و... تمام زمینه‌ها و شرایط نارضایی و در نتیجه شورش را فراهم ساخته است. به طوریکه ضدانقلاب متشکل و جهانی با سوءاستفاده از این وضع و توسل به رسانه‌های بیگانه نظیر «سعودی اینترنشنال، دویچه وله، بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا و زمانه ...» و... می‌کوشد با فریب مردم جان به لب رسیده و استفاده از لومپنیسم، جاسوسی، تروریسم، خشونت‌گرائی، اغتشاش‌گری، داعش‌پروری، ترغیب به مسلح شدن  و ماجراجوئی، توزیع جعلیات، دروغپردازی، تخریب توسط عناصر خشونت‌طلب، ایران‌ستیز و عملا گرفتار در شبکه عنکبوتی اجانب و فعال بر ضد منافع و مصالح ایران، رهبری این شورش نامطلوب را که  دیگر تغییر ماهیت داده است را در دست گیرند و به هر طرف که مورد نظرشان است بچرخانند. آنها از جانب بخش بزرگی از اصلاح‌طلبان پاکسازی‌شده به عنوان عامل فشار برای سازش در بالا و قبول یوغ استعمار غرب حمایت می‌شوند.

دشمنان ایران با شعارهای ارتجاعی غیرطبقاتی و سیاست آزموده و مردم فریب «همه با هم» به مصادره حرکت شورشی که در بدو امر مترقی بود و مطالبات برحق داشت مشغول شدند و آن را تا سطح درگیری مسلحانه، ایجاد ناامنی و جنگ تن به تن و نفرت ملی، ایجاد زمینه عملیات انتحاری ارتقاء دادند. شوربختانه به علت فقدان آگاهی سیاسی، سرکوب سازمان‌های سیاسی مترقی، تجربه لازم رهبری مدبر، نزدیک‌بینی، بی‌دورنمائی، غلبه بُعد احساسی، این زمینه مصادره شدن فراهم بود و در بستر پروژه‌های از قبل آماده شده‌ی ناتو جا می‌گرفت.

 

این وضعیت محیطی متشنج و بدون ‌دورنمای روشن در ایران فراهم ساخته است که آینده‌ شفافی بر آن متصور نیست. ماهیت آن فقط تداوم ناامنی و بی‌ثباتی است که نمی‌تواند مورد تائید حزب ما باشد. هر حرکت اعتراضی که مضمونی اغتشاشگرانه و بی‌هدف داشته باشد به ضرر مبارزه هدفمند طبقاتی است علیرغم اینکه نیت شرکت‌کنندگان در اعتراضات خوب باشد.

حزب ما همواره از مطالبات و خواست‌های عادلانه کارگران، آموزگاران و سایر اقشار و طبقات جامعه دفاع کرده و در آینده نیز خواهد کرد ولی همیشه با کسانی که در پی تشدید تحریم‌های ضدبشری برضد مردم ایران، تجزیه ایران، نقض تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی ایران، برقراری سلطه مجدد استعمار غرب و تجاوز ناتو به ایران هستند و نسبت به گرایش ایران به سمت شرق که دورنمای مثبت تحول آتی ایران و منطقه بوده و در متن تحولات جهانی و افول آمریکا صورت می‌گیرد، به تخریب منافع ملی ایران مشغولند، مبارزه نموده و در آینده نیز مبارزه خواهد کرد.

حزب ما با مقاصد مزورانه و شوم کشورهای عضو ناتو در تقویت کارزارها، و رسانه های عمومی و هجوم هیبریدی و تمام زیرمجموع‌هایش که با فریب‌کاری برگذار می‌شود مرز روشن دارد و محاصره اقتصادی و سیاسی ایران، تجاوز  به ایران از طریق شبکه مجازی و نظایر آنها را اعلان جنگ علنی با ایران دانسته و شدیدا محکوم می‌کند.

حزب ما برآنست که تنها بر اساس مرزهای روشنی که بیان کردیم خواست سرنگونی این رژیم آنهم تنها با دست مردم ایران در خدمت فرودستان جامعه معنا و مفهوم پیدا می‌کند و خواست براندازی رژیم حاکم بدون داشتن این دورنما خواستی در خدمت منافع امپریالیسم، صهیونیسم و مبتنی برخونخواهی، انتقامجوئی و قصاص است.

حزب ما در این شرایط حساس کنونی که بقاء ایران آماج حمله است، طبیعتا با هر نیروی ملی، آزادیخواه و ایران‌دوست که مدافع استقرار دموکراسی و احترام به حقوق دمکراتیک مردم است و به مبانی برشمرده اعتقاد داشته و منافع ملی، استقلال و تمامیت ارضی و صیانت دستآوردهای انقلاب بهمن را درنظر دارد، آماده همکاری و همآهنگی در مبارزه سیاسی می‌باشد.  

 

 حزب کارایران (توفان)

www.toufan.org

https://telegram.me/totoufan

۱۷ آبان ماه ۱۴۰۱