ددمنشی رژیم اسلامی نشانه ثبات وی نیست، نشانه ترس مرگ آنست

 

پس از کودتای انتخاباتی وتشدید اختلافات جناحهای درون حکومتی، پیکارعمومی مردم ایران علیه نظام فاسد و ارتجاعی جمهوری اسلامی اوج بیشتری یافته است. فریاد اعتراض مردم درسراسر ایران بگوش میرسد. فریاد مرگ بر دیکتاتور وشعار "خامنه ای قاتله ولایتش باطله" و..... در تظاهراتهای  چند ماه اخیر منحصر به یک شهر و دوشهر  نیست و این تظاهراتهای شکوهمند به یک قشر و دوقشر از مردم جامعه ما  محدود نمیشود. دانشجو، کارمند، کارگر و دانش آموز، مادران و پدران داغدار و کسانیکه فرزندانشان در زندانها بسر میبرند... از کرد و آذری، فارس و بلوچ و عرب و ارمنی ... در آن شرکت دارند. نقش جوانان و بویژه حضور گسترده زنان در تظاهراتهای خیابانی برجسته و قابل تحسین است. رژیم امنیتی- نظامی خامنه ای با تمام وسائل اختناق و سانسور خویش دیگر نمی تواند بر روی آنچه درسراسر ایران میگذرد سرپوش بگذارد، افسانه ثبات رژم مهرورز اسلامی، افسانه ای است که سرایندگانش هم به آن باور ندارند.

  نارضایتی در بین مردم هر روز گسترده تر میگردد و درهر کوی برزنی از جنایت و دزدی و فساد نظام اسلامی سخن میرود. هرروز خبری از مبارزات جوانان و اعتصاب کارگران بگوش میرسد. روزی از شیراز خبر میرسد  که دانشجویان دختر و پسر دوشادوش هم درحیات دانشگاه این سنگر آزادی، فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ براین دولت مردم فریب سردادند. روز دیگر خبراز تجمع مادران داغدار در پارک لاله تهران بگوش میرسد. روزی از اعتصاب کارگران لوله سازی اهواز و اعتراضات کارگران هفت تپه و روز دیگر خبر اعتصاب غذای دانشجویان علم وصنعت و شعار "ما بچه های جنگیم بجنگ تا بجنگیم و مرگ بر دیکتاتور" از طریق فیلم ودیدئوو یوتوپ به سراسر جهان گزارش میشود. رژیم سرمایه داری اسلامی ازاین همه اعتراض و عمومی شدن شعا مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای به هراس مرگ افتاده و به همه جا قشون فاشیستی لباس شخصی میفرستد، برای هرکسی قداره میکشد، زبان مردم را میبرد، دستهای آنها را می بندد، دست به تجاوز جنسی می زند، جوانان را درملاء عام اعدام میکند، حتا به یاران نزدیک خود و معتقدین به نظام جمهوری اسلامی نیز رحم نمی کند، قتل محسن روح الا مینی فرزند دکتر روح الاميني درزندان کهریزک و دهها  تن دیگر نمونه ای از این دست است. اخیرا نیز برای پاک کردن آثار جنایت در زندان کهریزک ،جوان26ساله ،رامین پور اندرجانی پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک را وحشیانه به قتل رساند و ناشیانه علت مرگ این جانباخته را خودکشی اعلام داشت. اما همه میدانند که  کارگردانان پشت پرده آدمکشانی نظیر سردار احمدی مقدم- فرمانده نيروی انتظامی-، سردار رادان- جانشين وی- و سعيد مرتضوی دادستان وقت کل کشور هستند  که به صورت مستقيم در حوادث کهريزک دخالت داشتند. لذا هیچ یک ازاین تلاشها قادر به حفظ آرامش و امنیت رژیم آدمخوار اسلامی نیست. سراسیمگی جلادان رژیم درهمه جا به چشم می خورد. همه می بینند که بگیر وببند های بی سابقه ای درکاراست. بر تعداد  قربانیان هرروز افزوده میگردد. تعداد بازداشت شدگان چند ماه اخیر سر به چند هزار نفر زده است. توده های  مردم این درندگیها را می بینند ولی علیرغم آنچه گراز های اسلامی می خواهند، دچار ترس وواهمه نمی گردند، افزایش درندگیهای جمهوری اسلامی را با تشدید مبارزات خویش پاسخ می گویند. باند تبهکار احمدی نژاد- خامنه ای تمام تلاش خویش را بکار گرفت و ازهمه وسائل ترور و خفقان استفاده کرد تا دستش برای هر کار که میخواهد بازبماند. هزاران هزار دروغ  گفت و برای حقانیت کشتارهای وحشیانه مردم پس از 22 خرداد، دادگاهها و شوهای نمایشی برگزار کرد و از توطئه " انقلاب نرم و مخملی" سخن گفت.  لیکن مردم ایران این دروغها را شنیدند و هرگز باورنکردند. حتا جناحی ازرژیم نیز که امروز برای حفظ نظام و جلوگیری از فروپاشی آن دراپوزیسیون قرارگرفته است به دروغهای باند حاکم می خندد  و بدان باور ندارد. به جرئت می توان گفت که نفرت مردم نسبت به رژیم امنیتی- نظامی احمدی نژاد- خامنه ای ، بد بینی آنها نسبت به آنچه گفته میشود و تبلیغ میگردد هیچگاه به اندازه امروز نبوده است. پیکار قهرمانانه مردم ایران رژیم جمهوری اسلامی را به سراسیمگی انداخته است و حلقوم وی را میفشارد. موج مبارزات مردم ایران به خارج از کشور هم سرایت کرده و عرصه را بر رژیم و مزدورانش تنگ کرده است.عربده کشیهای رژیم وتهدید و ترور مخالفین دیگر کارساز نیست و نیروهای مترقی و میهندوست با عزمی راسخ وهمسو با مبارزات مردم ایران به افشای جنایات رژیم  جمهوری اسلامی می پردازند.

مبارزات مردم ایران علیه رژیم جمهوری اسلامی بسیار امید بخش است. باید امید داشت که این مبارزات به مرحله نوینی، مرحله اعتصابات عمومی و سرانجام مقاومت قهرآمیز علیه ارتجاع داخلی بیانجامد. باید علیه توهمات سیاسی و منحرفین رفرمیست که به اصلاح رژیم چشم دوخته اند مبارزه کرد و برپاکیزگی جنبش دمکراتیک مردم و تفکیک ناپذیر بودن آن از پیکار ضد امپریالیستی و ضد استعماری و سرنگونی تمامیت نظام سرمایه داری و ضد بشری جمهوری اسلامی  تاکید ورزید.

مبارزات مردم ایران باید به مرحله نوینی، به مرحله رهبری واحد و فرماندهی سیاسی نظامی واحد  و به رهبری حزب واحد طبقه کارگر بیانجامد. باید با تفکر پوسیده خرده بورژوایی وآنارشیستی که بر طبل سیاست غیر واحد و تصمیمات غیرواحد میکوبد ایستاد و به افشای بی امان این تز انحرافی که تاریخ بارها بی اساس بودن و باطل بودن آن را به اثبات رسانده است پرداخت و جنبش را ازگزند دشمنان رنگارنگ انقلاب رهانید. تنها دراین صورت است که می توان به پیروزی نهایی دست یافت و جامعه راازظلمت رژیم سرمایه داری اسلامی، از بیکاری ، فقر، گرانی، فسادو دزدی، تروروشکنجه و قتل و جنایت وتمامی مظاهر نظام کهن رهانید.

 

برگرفته از توفان الکترونیکی شماره 41 آذر 88 نشریه الکترونیکی حزب کارایران

www.toufan.org

toufan@toufan.org