یادی ازرفیق داریوش فاضلی عضو هئیت رهبری شنبه سرخ

 

13 آبان، روز دانش آموز، حماسه شنبه سرخ نزدیک است. شنبه سرخ نام نشریه اتحادیه دانش آموزان ایران بود که دربهار آزادی و درفضای انقلابی تاسیس گردید ،به سرعت رشد کرد ودردفاع از آزادی و دستآوردهای انقلاب شکوهمند بهمن 57 و آگاهی بخشیدن به دانش آموزان نقش بسزایی ایفا نمود. نشریه شنبه سرخ بطور مرتب انتشار می یافت و درقلوب بسیاری از دانش آموزان جای گرفته بود و هرروزبرتیراژش افزوده میشد. روزی نبود که اتحادیه دانش آموزان- شنبه سرخ  مورد هجوم وحشیانه تاریک اندیشان و چماق داران حزب اللهی قرار نگیرد. بارها اعضای اتحادیه شنبه سرخ بخاطر فعالیت خسته گی ناپذیروآگاهی بخش وافشا گرانه شان ازمدارس اخراج وموردآزارواذیت وسرکوب قرارگرفتند. بعد از کودتای 30 خرداد 60 فرمان سلاخی انقلابیون و ریشه کن کردن انقلاب توسط رهبر جمهوری اسلامی، خمینی جلاد واصلاطلبان رنگارنگ کنونی آغاز شدواعدامهای جنون آمیزجوانان، شکنجه و تجاوز به دختران باکره قبل از تیرباران و سرکوب وحشیانه  خانواده های داغدارشرط بقای رژیم کثیف و ضد بشری نظام اسلامی گردید. دراین بین اعضای شنبه سرخ  نیزاززیرتیغ سلاخی رژیم اسلامی گذشتند ودهها تن ازیاران و نونهالان این اتحادیه به جوخه اعدام سپرده شدند. رفقا نبی مفیدی  14 ساله، مهدی شیرخدا، داریوش اسفراینی، مسعود نائبیان، داریوش انصاری و دهها  دانش آموز پرامید دیگراعضای اتحادیه شنبه سرخ یا به زندان افتادند و یا بلافاصله درسالهای 60 تا 63 تیرباران شدند. رفیق داریوش فاضلی یکی از اعضای رهبری اتحادیه دانش آموزان شنبه سرخ و مسئول کل تشکیلات مازندران بود که به جرم وفاداری به آرمان کمونیستی و دفاع از کارگران و زحمتکشان درمهرماه 1362 تیرباران شد. یاد نامه زیردرسال 1362 توسط حزب کارایران(توفان) درایران انتشار یافت وبا اضافاتی برآن در کتاب یادنامه جانباختگان توفان، مرغان پرکشیده توفان ، در 1364 مجددا منتشرگردید.  ما با انتشار این یادنامه یاد وخاطره رفیق داریوش فاضلی و دهها تن ازاعضای جانباخته شنبه سرخ و هزاران جوان و نوجوان دانش آموز مبارز و انقلابی را که توسط رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی تیرباران شدند گرامی میداریم و ایمان داریم که روزی مردم شریف ایران انتقام خون این جوانان را با سرنگونی رژیم اسلامی ، محاکمه و مجازات  عاملان و آمران این کشتار بیرحمانه  خواهد گرفت و جز این نیز نخواهد شد.

                                           هئیت تحریریه نشریه الکترونیکی توفان

                                                                            آبان ماه 1388

                                                               * * *

 

« رفیق داریوش فاضلی در سال ١٣٤۰ در خانواده ای متوسط در شهر محمود آباد مازنداران چشم به جهان گشود. او به همت و فداکاری پدرش که کارگر خیاطی است توانست به مدرسه رود و ضمن کار به تحصیل خویش نیز ادامه دهد و تا کلاس سوم نظری را در شهر محمود آباد به پایان رسانید.

رفیق داریوش باتفاق برادر کمونیست خویش قدرت فاضلی و رفیق جان برار روحی و سایر رفقای توفان با فعالیت در روستاهای محمود آباد موجب حرکتهای وسیع روستایی گردیدند و بدین مناسبت از نفوذ قابل توجهی در میان دهقانان منطقه برخوردار بودند. قبل از انقلاب فعالیت ارزشمند رفقا دوشادوش دهقانان زجر کشیده منطقه منجر به تقسیم زمین فئودالها بین دهقانان گردید و بدین جهت توفانیان نزد روستائیان از محبوبیت خاص برخوردار بودند.

رفیق داریوش٬ این فرزند رنج و کار٬ مارکسیسم – لنینیسم این مکتب رهایی بشریت از جور و ستم و استٽمار را در نزد کمونیستهای و قهرمانانی چون رفیق شهید قدرت فاضلی و جان برار روحی آموخت و بخاطر شایستگی و پشتکار بی نظیر بعضویت حزب کار ایران نائل گردید.

در دوران انقلاب٬ شهید دایوش در کنار همرزمان توفانی در کنار مردم آمل و محمود آباد٬ جهت سرنگونی رژیم منفور شاه فعالیت چشمگیری از خود نشان داد. رفیق داریوش در دوران تحصیلی بخاطر هوش و ذکاوت و اخلاق پسندیده ای که داشت توانست نظر بسیاری از دانش آموزان را بخود جلب کند بطوریکه قبل از انقلاب بهمن بسیاری از دانش آموزان را به خیابانها کشانید. پس از پیروزی انقلاب و تشکیل اتحادیه دانش آموزان ایران (شنبه سرخ)٬ رفیق داریوش خیلی زود توانست دانش آموزان بسیاری را که دور و بر او بودند و خواهان فعالیت انقلابی بودند٬ به این اتحادیه انقلابی بکشاند٬ به طوریکه در مدت کوتاهی نه تنها این تشکیلات در شهر محمود آباد گسترش یافت بلکه دامنه فعالیت آن به شهرهای دیگر مازندارن چون آمل٬ بابل٬ ساری و ..........رسید.

دیری نگذشت که رفیق داریوش به خاطر فعالیتهای بی نظیرش مسئولیت کل تشکیلات شنبه سرخ در مازندارن را به عهده گرفت و برای اینکه بتواند هر چه بیشتر این اتحادیه دانش آموزی را به دانش آموزان مدارس مختلف بشناساند٬ هر سال وارد یک مدرسه ای میشد.

او به خاطر هوش و ذکاوت بی نظیرش و پشتکاری که در مبارزه داشت به هئیت مرکزی شنبه سرخ انتخاب گردید و بطور حرفه ای بکار پرداخت. در این موقع که رژیم فاشیستی خمینی دستاورهای انقلاب را یکی پس از دیگری زیر پا گذاشت و با متشکل کردن چماقداران حزب اللهی به سرکوبی آزادیخواهان و آزادی میپرداخت٬ رفیق با دانش آموزان متشکل در شنبه سرخ و دیگر دانش آموزان به همراه سایر نیروهای انقلابی بویژه رفقای حزب کار ایران به دفاع جانانه از آزادی پرداخت. در همین رابطه ها بود که سه بار بدست رژیم  جلاد خمینی گرفتار آمد و پس از مدتها در زندان سرانجام بخاطر جو انقلابی حاکم بر جامعه و فشار تودها در آنزمان از زندان آزاد شد. او هر باریکه از زندان آزاد میشد٬ بر شدت فعالیت خود میافزود و همین مسئله باعٽ میشد که رفیق همچون خاری در چشم دشمنان بود و آنها همواره منتظر فرصتی بودند تا بالاخره او را از سر راه خود بردارند. تا اینکه ٣۰ خرداد ٦۰ فرا میرسد. رفیق بخاطر جو ترور و خفقانی را در شهرها بوجود آمده بود از محمود آباد فرار میکند و مٽل سایر رزمندگان و رفقای انقلابی همسنگرش به مبارزات مخفی میپردازد. تا آنکه محل سکونت وی در تهران توسط یک مزدور توده ای که از اقوامش بود٬ کشف و به سپاه پاسداران اطلاع داده میشود. در تیرماه ٦۰ رفیق داریوش در منزل عمویش در تهران دستگیر و به آمل باز گردانده میشود و بلافاصله حکم اعدام رفیق توسط حاکم شرع بیدادگاه رژیم در شهر آمل صادر میگردد. رفیق داریوش چند ساعت قبل از تیرباران با جسارت و خلاقیت خاص  خویش از پنجره دستشویی زندان به محوطه باغ پریده و باوجود زخمی شدن و در رفتگی پایش به کمک روستائیان منطقه از مزرعه ها گذشته و مجددا در تهران ارتباطش را با حزب برقرار مینماید.

رفیق داریوش پس از فرار قهرمانانه از چنگال دژخیمان رژیم چنین تعریف مینمود:

"من باتفاق چهار مجاهد هم سلول بودیم. شب هنگام که پاسداران به اطلاع رساندند که فردا صبح تیرباران میشویم٬ یکی از مجاهدین پیراهن خود را به من هدیه نمود و گفت دلم میخواهد در هنگامیکه گلوله میخوری ٬ پیراهن من با خون تو رنگین بشود."

رفیق داریوش جهت ادامه فعالیتهای حزبی خود به شهر اصفهان منتقل گردید و به زندگی خویش ادامه داد تا اینکه در آذر ماه ٦١ مجددا در اصفهان دستگیر گردید و ماهها شکنجه قرون وسطایی رژیم ننگ و نفرت را مردانه تحمل نمود و با استقامتی به نظیر که صفت مشخصه کمونیستها و انقلابیون است٬ کلیه اسرار حزبی و خلق را در سینه محفوظ نگهداشت و بالاخره در مهر ماه ٦2 به جرم وفاداری به کمونیسم٬ زحمتکشان و انقلاب تیرباران گردید. گر چه رفیق داریوش بیشتر از ٢١ بهار از زندگی پرٽمرش نگذشت٬ ولی با خون سرخ خویش نهال انقلاب دمکراتیک و ضد امپریالیستی مردم ایران را که همانا راهگشای انقلاب سوسیالیستی است آبیاری نمود.

رژیم نوکر صفت جمهوری اسلامی٬ نام رفیق داریوش فاضلی را همانند هزاران انقلابی دیگر منتشر ننمود تا پرده ای بر جنایت بی حد ننگین خویش پوشانده باشد.»

 

یاد رفیق داریوش گرامی و راهش استوار باد!

 

 

 

نقل از توفان الکترونیکی نشریه الکترونیکی حزب کارایران شماره 40 آبان 88

www.toufan.org