بیانیه حزب کارایران(توفان)

بمناسبت سی ویکمین سالگرد انقلاب 22بهمن

 

  باردیگر سالگرد انقلاب شکوهمند بهمن 57 که بساط ننگین خاندان پهلوی را درهم کوبید، فرامیرسد. سالگرد انقلابی که نه بخاطر اسلام بلکه برای آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی بود. مردم ایران بصورت میلیونی به خیابانها ریختند تا به این آرزوهای خود تحقق بخشند. انگیزه جانفشانی مردم، زندگی بهتر دراین دنیا و نه آسایش دربهشت دروغین روحانیت اسلامی درایران بود. زمان لازم بود تا مضمون واقعی این انقلاب گل کند و آنچه درریشه جنبش نهفته بود بیرون زند. اسلام شکست خودرا درمصاف با آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی تجربه میکند. روحانیت مرتجع همراه با سلطنت طلبان طلبکار وبی شرم که مدعی بودند وهستند که درایران هم دمکراسی و آزادی وجودداشته و هم استقلال و عدالت اجتماعی، فورا ماهیت این انقلاب را اسلامی ارزیابی کرده و نام انقلاب اسلامی رابر آن نهادند. تا چنین جلوه دهند که مردم برای تحفه ای نظیر اسلام، انقلاب کرده بودند.

 

مردم میخواستند درسرنوشت خودنقش داشته باشند و نه اینکه شاه شاهان بعنوان یک دیکتاتور ومستبد دیوانه و نوکر امپریالیسم برای آنها طریقت زندگی تعیین کند و اگر به خواست وی مبنی برشرکت درحزب رستاخیز تن ندادند که آنها را ازخانه و کاشانه خودبیرون کند. انقلاب مردم ایران به این بختک آریامهری پایان داد و برگور سلطنت و تمام اعوان و انصار خارجه نشین شادی کرد وپایکوبی نمود.  مردم بهار آزادی را جشن گرفتند.  اما شاهان جدید که برتخت سلطنت محمدرضا شاه نشستند نیز برای نظر مردم ارزشی قایل نبودند، برای آنها سرنوشت مردم نزد خدا رقم زده میشد و این ماموران الهی درروی زمین باید دستورات خدا را  که در کتاب آسمانی به عربی نوشته شده بود اجرا میکردند. روح الله به جای ظل الله  نشست. درحکومت مکتبی نیز این مذهب بود که وسیله سلطه سیاسی ملاها قرارگرفته بود و به تدریج روشن شد که برای طبقه سرمایه داری تجاری که برقدرت نشسته است اساس، همان حفظ قدرت به هرقیمت است ومذهب فقط ابزاری دردست وی برای تداوم استبداد وی می باشد. جمهوریت با استبداد مذهبی ازهمان آغاز انقلاب درتناقض اساسی قرارداشت و اگر برملا نمیشد تضادهای طبقاتی درجامعه به رشد امروز خودنرسیده بود. جمهوریت دستآورد انقلاب مردم ایران بود وولایت فقیه وحکومت مذهبی پیرایه ای بود که برتن آن کردند. رژیم جمهوری اسلامی دراین کلاف سردرگم گیرکرده است و اکنون ولایت مطلقه سیاه فقیه وبه تبع آن حکومت شمشیر وخون مذهبی است که باید جای خود را به یک حکومت دمکراتیک و جمهوری مردمی بدهد. تاریخ ایران دراین جهت پیش میرود.

 

سی ویکمین سالگرد انقلاب بهمن در شرایطی فرا میرسد که ترس و سراسیمگی جلادان رژیم در همه جا به چشم  می خورد. همه می بینند که بگیر و ببندهای بی سابقهﺍﻯ در کار است. بر تعداد اعدامهای وحشیانه و قربانیان هر روز افزوده می گردد. تعداد بازداشت شدگان چند ماه اخیر سر به چند هزار نفر زده است. تودهﻫﺎﻯ  مردم این درندگیﻫﺎ را می بینند ولی علیرغم آن  دچار ترس و واهمه نمی گردند وافزایش درندگیﻫﺎﻯ جمهوری اسلامی را با تشدید مبارزات خویش پاسخ می گویند.  امروزدر آستانه برگزاری سالگرد انقلاب 22 بهمن، رژیم تبهکار احمدی نژاد ــ خامنهﺍﻯ تمام تلاش خویش را به کار گرفته است و از همۀ وسائل ترور و خفقان سود می جوید تا دستش برای هر کار که می خواهد باز بماند و به جهانیان  نیز نشان دهد رژیم اسلامی "بیدی نیست که ازاین بادها بلرزد"ومی توان درمورد حساس ترین مسائل مورد مناقشه وارد مذاکره شد وازوی امتیازگرفت. لیکن مردم ایران مصمم است بازهم به خیابانها بیاید، افسانه قدرقدرتی رژیم را درهم ریزد و حضورش را نه درحمایت از آدمخواران حاکم بلکه درنفی نظام مستبدجمهوری اسلامی وطرح مطالبات برحق و دمکراتیک خود نشان دهد. مردم نه ترسی ازرژیم وحشی اسلامی داردونه دیگرلافزنی ها و دروغﻫﺎی وی را باور میکند. حتا جناح رانده شده ازقدرت نیز که امروز برای حفظ نظام کپک اسلامی وجلوگیری از فروپاشی آن دراپوزیسیون قرارگرفته است، به دروغﻫﺎﻯ باند حاکم می خندد و بدان باور ندارد. به جرئت می توان گفت که نفرت مردم نسبت به رژیم امنیتی ــ نظامی احمدی نژاد ــ خامنهﺍﻯ، بدبینی آنها نسبت به آن چه گفته می شود و تبلیغ می گردد هیچ گاه به اندازۀ امروز نبوده است. پیکار قهرمانانۀ مردم ایران رژیم جمهوری اسلامی را به وحشت  مرگ انداخته است و حلقوم وی را می فشارد. موج مبارزات مردم ایران به خارج از کشورهم سرایت کرده و عرصه را بر رژیم و مزدورانش تنگ کرده است.عربده کشیﻫﺎﻯ رژیم و تهدید و ترورمخالفین دیگر کارساز نیست ونیروهای مترقی ومیهن دوست  درروز22 بهمن، به میدان می آیند و درحمایت از پیکار مردم ایران به افشای جنایات و کشتار جمهوری اسلامی دست خواهند زد.

تاریخ  جمهوری اسلامی تاریخ 31 سال شکنجه و اعدام، سنگسار زنان، کشتار و سرکوب خونین  دگراندیشان و دروغ و تزویر و ریا و تاریخ 31 سال غارت ثروت و دسترنج مردم ایران است. رژیم جمهوری اسلامی به رهبری ولی فقیه، سید علی خامنه ای داوطلبانه و با میل خود، ازطریق رفراندم و یا تظاهراتهای خیابانی دست ازقدرت نمی کشد، همانطور که رژیم شاه نکشید و تا آخرین روزهای حیات ننگین خویش ازگشودن گلوله به سوی مردم دریغ ننمود. بدین رو باید حقیقت را به مردم گفت و آنها را برای روز قطعی جدال یعنی قهر انقلابی علیه رژیم آماده کرد. تاریخ ایران دراین جهت پیش میرود و ما مارکسیستها لنینیستها باید این ناقوس تاریخ را که به ما گوشزد میکند بشنویم وخود را برای رهبری امواجی که درراه اند آماده گردانیم. هر روز صبف بندیها روشنتر میگردد و آنها که منافع خود را درچهارچوب نظام سرمایه داری ولایت فقیه و یا بدون ولایت فقیه می بینند و درلباس پیغمبران جدید ظاهرگشته اند وعدم توسل به قهر را برای مردم موعظه میکنند، دشمنان مردم ایرانند و درعمل سیاست اعمال قهر حاکمیت  وانحصار آن را در دست رژیم نظامی- امنیتی جمهوری اسلامی به رسمیت می شناسند. این جریانات ضد انقلاب و طرفداران  تقلبی اعلامیه جهانی حقوق بشر، ازیاد برده اند و یا خود را به نفهمی می زنند که در بیانیه جهانی حقوق بشر اصل توسل به قهر در دفاع از خود به عنوان آخرین وسیله ممکن برسمیت شناخته شده است و محافلی که چنین اصلی را نادیده میگیرند مدافع قهر و خشونت ضد انقلابی جمهوری اسلامی اند و جز این نیز نمی باشد.                                                                        

مبارزات مردم ایران بسیار امید بخش است. باید امید داشت و کوشید که این مبارزات به مرحلۀ نوینی، مرحلۀ اعتصابات عمومی و سرانجام مقاومت قهرآمیز علیۀ ارتجاع داخلی بیانجامد. باید علیۀ توهمات سیاسی و منحرفین رفرمیست که به اصلاح رژیم چشم دوختهﺍند، مبارزه کرد و بر پاکیزگی جنبش دمکراتیک مردم و تفکیک ناپذیر بودن آن از پیکار ضد امپریالیستی و ضد استعماری و سرنگونی تمامیت نظام سرمایهﺩاری و ضد بشری جمهوری اسلامی  تأکید ورزید.                         

مبارزات مردم ایران باید به مرحلۀ نوینی، به مرحلۀ رهبری واحد و فرماندهی سیاسی نظامی واحد  و به رهبری حزب واحد طبقۀ کارگر بیانجامد. باید با تفکر پوسیدۀ خرده بورژوائی و آنارشیستی که بر طبل سیاست غیر واحد و تصمیمات غیر واحد می کوبد ایستاد و به افشای بی امان این تز انحرافی که تاریخ بارها بی اساس بودن و باطل بودن آن را به اثبات رسانده است پرداخت و جنبش را از گزند دشمنان رنگارنگ انقلاب رهانید. تنها در این صورت است که می توان به پیروزی نهائی دست یافت و جامعه را ازظلمت رژیم سرمایهﺩاری اسلامی، از بیکاری، فقر، گرانی، فساد و دزدی، ترور و شکنجه و قتل و جنایت و تمامی مظاهر نظام کهن رهانید.                               

 

 

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!

زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!

حزب کارایران(توفان)

بهمن ماه 1388

www.toufan.org