مقالات
توفان
الکترونیکی
شماره ۱۸۶ نشریه
الکترونیکی
حزب کارایران
دی ماه ۱۴۰۰
آدرسهای
تارنماهای
حزب کارایران
(توفان):
www.toufan.org
www.toufan.de
آدرس
مرکزی ایمیل
حزب
کارایران(توفان)
toufan@toufan.org
آدرس
کانال تلگرام
توفان
***
دراین
شماره می
خوانید:
·
نگاهي
به اعتراضات
درخشان
معلمان
و دورنماي
اين مبارزه و
نقشه راه
·
قطعنامه
پاياني تجمع
سراسري
معلمان ايران
·
تجمعات
باشکوه صنفي
معلمان
وپاسخي به
حملات رذيلانه
اوباشان
کيهان!
·
چه
کسي با
مطالبات
معلمان
مخالفت ميکند؟
·
معرفي
يک اثر
ارزشمند
·
در
همبستگي با
اعتصاب
معلمان و
محکوميت بازداشت
فعالان
برجسته صنفي
·
دانشجويي
که ابراهيم
رئيسي را داغ
کرد!
·
تصوير
دلخراش و
مضروب «گوهر
عشقي»
·
در جبهه
نبرد طبقاتي
·
برگي
از
تاريخ
به مناسب روز
دانشجو
·
سخني
درمورد
تقاضاي
پناهندگي
هندباليست ملي
پوش ايراني،
شقايق با پيري
·
دروازهبان تيم
ملي هندبال
ايران، فاطمه
خليلي، موجب
تحسين
فدراسيون
جهاني شد
·
چند
ياداشت کوتاه
سياسي
·
ياد
رفيق قدرت
فاضلي گرامي
باد
·
حكم
دادگاه
انگليس را
محكوم كنيم و
صداي «جوليان
آسانژ » باشيم!
·
امپرياليسم
آمريکا
بزرگترين
دشمن صلح جهاني
·
چرا
صهيونيستهاي
اسرائيلي
مدام ايران را
تهديد نظامي
ميکنند؟
·
ادبيات
مارکسيستي به
زبان مختصر و
ساده
·
گشت و
گذاري در
فيسبوک ، پاسخ
به چند پرسش
·
پاسخ
به يک پرسش در
شبکه تلگرام
***
سال نو
میلادی مبارک!
سال
جدید میلادی2022
را با امید به
پیروزی
مبارزات متحد
،آگاهانه
ومتشکل
کارگران
وعموم
رنجبران برای
رهایی
ازاستثماروستم
طبقاتی،
جنسیتی، نژادی
وتمام مظاهر
استعماری
وامپریالیستی
برای استقرار
صلحی
پایداروسوسیایسم
این تنها پرچم
رهایی بشریت
درسراسر گیتی
،به هموطنان
مسیحی و همه
مردم جهان
تبریک می
گوییم وآرزوی
موفقیت
وکامیابی
داریم.
شاد و پیروز
باشید!
***
نگاهی
به اعتراضات
درخشان
معلمان
ودورنمای
این مبارزه
ونقشه راه
۲۲آذر۱۴۰۰شکوه
ماندگار
درتاریخ
مطالبه گری
فرهنگیان شاغل
و بازنشستهاست..
این روز از هر
نظر شاخص و
فراموش
نشدنی، بزرگ و
باشکوه،
آموزنده و روشنگر
بود. مبارزه
متحد معلمان
با مطالبات
مشترک صنفی که
از نظر
وسعت
حضورنیرومند،
هرگز دردهه
اخیر در این حد
گسترده از سوی
جامعه معلمان
کشور را تجربه
نکرده
نبودیم.این
اعتصاب
صنفی درعین حال
پاسخی بود به
محافل چپ
اندرقیچی که
با نگاه ازبالا
به مبارزه
صنفی معلمان
وتحقیرآن
وباشعارهای
پرطمطراق "چپ
شورایی"دررویاهای
خود غرق
بودند.این
اعتصاب
درابعاد
گسترده ای
قابل
بررسی است:
یکم نقش
و حضور برجسته
و درخشان زنان
در تجمعات اعتراضیِ
واعتصاب معلمان
در سراسر
کشور، سطح
پیشگامی
زنان بسیار
امیدبخش بوده
است.ویکباردیگر
نشان داد که
هرتحول سیاسی
و یا انقلاب
اجتماعی
بدون شرکت
فعال
زنان که نیمی
از پیکر جامعه
را تشکیل می دهند
به پیروزی نمی
رسد.
دوم
همراهی و
حمایت دانش
آموزان با
معلمان، در ۲۲ آذر از
هم اکنون با
تصاویری
ماندگار و
همبستگی
های
پرشکوه در
حافظه جمعی
جنبش
مطالباتی نقش بسته
است و یادآور
همبستگی
نیرومند
ودرخشان دانش
آموزان
دردوره
انقلاب 57 با
معلمان
ودانشجویان
وکارگران است.
سوم ازنظر
بازخوردها در
سطح حاکمیت،
دیوار سکوت و
بی اعتنایی و بی
تفاوتی را شکسته،
و در عین محکم
تر
کردن
اراده مطالبه
گران و متحد و
مصمم تر کردن
آنان برای
پیگیری
مطالبه تا
حصول نتیجه،
فشار مستقیم
بر تصمیم
سازان
وارد ساخته و
آنها را به
دست و پا
انداخته است.حاکمیت
سرمایه داری
اسلامی درچند
سال اخیر شاهد
چنین
تجمعات
سراسری
واعتصابی که
تحت رهبری
کانون صنفی
معلمان که
همان نقش
اتحادیه یا
سندیکای مشخصی
را ایفا
می کند
نبوده
است.معلمان
گام به گام
وصبورانه به
دور سازمان
صنفی خود حلقه
زدند وبرای
تحقق مطالبات
خود
هدفمند
و آگاهانه
متحد شدند.
چهارم
این
اعتصاب
گسترده و شور
واتحاد واراده
برای پیروزی
رژیم را به
وحشت انداخت
وتلاش نمود با
بازداشت
وارعاب
و پرونده سازی
امنیتی
صدای مطالبه
گری را خاموش
کنند، اما
همان اسرای
دیروزشان
همراه دهها و
صدها
کنشگر جدید و
سازمانده مطالبه
گر خوش
درخشیدند و
امروز را روزی
تاریخی ساختند.معلمان
با این یگانگی
واتحاد
نشان دادند که
بیدی نیستند
که ازاین بادها
به لرزند و
آرام نخواهند
گرفت. برخورد
امنیتی و
سرکوب و ارعاب
معلمان
شاغل و
بازنشسته و
سایر اقشار هم
سرنوشت
دیگر کارساز
نبوده و نه
تنها آنها
رابه سکوت و
انفعال نمی
کشاند
بلکه عزم و
اراده مطالبه
گران را استوارتر
می سازد.این
نبرد ادامه
دارد وما شاهد
فراز
وفرودهایی
خواهیم
بود.اما
یک چیز روشن
است وآن اینکه
چاره زحمتکشان
وحدت و
تشکیلات است. راه
دیگری برای
پیروزی متصور
نیست.
درزیرتوجه
خوانندگان
گرامی را به
مقاله بسیار
آموزنده ای که
تارنمای
کارگری"
داوطلب"
دررابطه با
اعتصاب
معلمان
منتشر کرده
است جلب می
کنیم.باشد تا
درتنویر
افکار وتقویت
مبارزه متحد
معلمان وفرهنگیان
کوشیده باشیم.
هیات
تحریریه
****
"اعتراضات
صنفی معلمان
در ماههای
گذشته با شدت
بیشتری در
جریان بوده
است. با این
حال در یک
هفتهای که
گذشت این
اعتراضات
ابعاد تازهتری
از خود نشان
داد، به نحوی
که برخی از
نیروهای مدنی
و سیاسی از آن
به عنوان نقطه
عطفی در
اعتراضات
سالهای اخیر
معلمان یاد
کردند.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان که
در ماههای
اخیر وظیفه
سازماندهی و
هماهنگی چند
تجمع صنفی را
بر عهده گرفته
است، در
روزهای ۲۰ و ۲۱
آذرماه از
معلمان سراسر
کشور خواست که
در اعتراض
به عدم اجرای
طرح رتبهبندی و
افزایش حقوق
معلمان شاغل
به میزان ۸۰
درصد هیات
علمی و همچنین
عدم همسانسازی
حقوق
بازنشستگان
فرهنگی، کلاسهای
درس حضوری و
مجازی را
تعطیل کنند و
در روز ۲۲ آذر
ماه نیز با
برگزاری تجمع
در مقابل
ادارات آموزش
و پرورش،
مطالبات صنفی
خود را به گوش
مسئولان برسانند.
برگزاری
اعتصاب صنفی
در روزهای
شنبه و یکشنبه
و پیوستن
معلمان در
برخی از مدارس
کشور، مقدمه
برگزاری تجمع
صنفی گستردهای
شد که روز
دوشنبه یعنی
۲۲ آذرماه رخ
داد. از همان ساعات
اولیه
برگزاری
تجمع،
گزارشها و
تصاویر
بسیاری از سوی
معلمان در
شبکهها و
رسانههای
اجتماعی به
اشتراک
گذاشته شد که
نشاندهنده
گستردگی،
پراکندگی و
حتی
برخوردهای صورت
گرفته با این
تجمع بود. در
عین حال
برگزاری یک
نشست در شبکه
اجتماعی کلاب
هاوس و در اتاقی
با نام
«حامیان تشکلها»
با حضور اعضای
هیات مدیره
تشکلهای
صنفی
فرهنگیان و
فعالان صنفی
معلمان در شامگاه
۲۲ آذرماه،
ابعاد مختلف
این گردهمآیی
اعتراضی را
روشن کرد.
مجموع
این نظرات
میزان
گستردگی و
پراکندگی این
تجمع، نقاط
ضعف، قوت،
تهدیدها،
فرصتها و حتی
نوآوریهایی
معلمان در
جریان
اعتراضات
صنفی اخیر را نشان
میدهد که به
نظر میرسد
ثبت و ضبط
آنها میتواند
زمینه تدوین
استراتژی
برای کنشگریهای
آینده تشکلهای
صنفی معلمان
را فراهم کند.
گستردگی
و پراکندگی
تجمعات
مشاهدات
میدانی،
اظهارات
معلمان در
شبکههای
اجتماعی و به
خصوص در کلاب
هاوس نشان میداد
که مجموع
اعتراضات
صنفی برگزار
شده اعم از
اعتصاب و
برگزاری تجمع
در روزهای ۲۰
، ۲۱، ۲۲
آذرماه ،
جمعیت بیشتری
از معلمانِ
خاموش را به
جمع معترضین
کشانده است.
برخی از
معلمان، برگزاری
اعتصابات
صنفی و تعطیلی
کلاسهای درس
را عامل مهمی
در پرشور شدن
تجمع ۲۲ آذرماه
میدانستند و
برخی دیگر
معتقد بودند،
تداوم اعتراضات
در ماههای
گذشته
سرانجام
تعداد بیشتری
از معلمان را
به حضور در
تجمعات برای
پیگیری
مطالبات صنفیشان
تشویق کرده
است. بنابر گزارشهای
منتشر شده
تجمع صنفی ۲۲
آذرماه، در
حدود ۳۰ استان
و ۸۱ شهر
برگزار شده
است. «شیراز»
یکی از پرشورترین
تجمعات را
برگزار کرد و
در تهران نیز
جمعیت بیشتری
نسبت به
تجمعات قبلی
در مقابل مجلس
حضور پیدا
کردند. همچنین
گزارشهای
فعالان صنفی
نشان میداد
که معلمان در
برخی شهرها از
جمله در برخی
شهرستانهای
شیراز،
«تیران»
اصفهان، «آمل»
مازندران یا استانهایی
چون «سمنان»
برای اولین
بار به جمع
معترضین
پیوستهاند.
نوآوری
در اعتراضات
معلمان
شعر و
آوازخوانی
معلمان
علاوه
بر گستردگی
تجمع اخیر،
تصاویر و
گزارشهای
منتشر شده
نشان میداد
که تجمع ۲۲
آذر حاوی
نوآوریهایی
بود که در نوع
خود جالب توجه
است و میتواند
در راستای جلب
توجه افکار
عمومی و اطلاعرسانی
و پیوستن
گروههای
بیشتری از
ذینفعان نظام
آموزشی به
اعتراضات
صنفی معلمان
موثر باشد. به
عنوان نمونه؛
در شهرهایی
چون رشت و مریوان،
تجمعات
معلمان با
آوازخوانی
برخی از فعالان
صنفی همراه
شد. در رشت،
«عزیز قاسمزاده»
که علاوه بر
معلمی،
خواننده
موسیقی سنتی
است آواز «مرغ
سحر» را خواند.
این آواز در
فرهنگ
موسیقایی
ایرانیان در
زمره آواهای
«اعتراضی»
مردم نسبت به
وضع موجود
قرار میگیرد
و از این نظر
اثربخشی
موثری در جلب
توجه مخاطبان
دارد. این در
حالیست که در
شیراز نیز،
معلمان سرود
«یار دبستانی»
را همخوانی
کردند و به
این شکل به
خلق صحنههای
جدیدی در
جریان تجمعات
صنفی چند ماهه
اخیر معلمان
کمک کردند.
نقاط قوت
و فرصتها
حضور
صدها معلم در
تجمع اعتراضی
روز دوشنبه،
گرچه بیش از
هر چیز موجب
شعف و شادمانی
شرکتکنندگان
در این تجمع
شده بود اما
گفتگوهای انجام
شده در شبکههای
اجتماعی و به
خصوص در نشست
کلاب هاوس
نشان داد که
معلمان در
ادامه مسیر با
چه نقاط ضعف و قوتی،
فرصت ها و
تهدیدهایی
مواجهاند. بر
مبنای گفت و
شنودهای صورت
گرفته در این
نشست مجازی و مشاهدات
میدانی، می
توان نقاط قوت
تجمع ۲۲ آذرماه
را در موارد
زیر دسته بندیبندی
کرد:
–
گستردگی
جمعیت،
پراکندگی
تجمعات و
تمرکززدایی
از مرکز: تجمعات
دیگر منحصر به
شهرهای بزرگ
نیست و تعداد
زیادی از
شهرهای بزرگ و
کوچک به جمع
معترضین
پیوستهاند.
– حضور معلمان
جوان در
تجمعات : از
جمله گروههایی
که در تجمعات
اخیر حضور
فعالی داشتهاند،
معلمان جوان
هستند. نسل نو
کنشگران صنفی از
میان همین
معلمان جوان ظهور
کردهاند که
در برخی
شهرها، میداندار
تجمعات اخیر
بودهاند.
– رشد چشمگیر
حضور زنان در
تجمعات:
معلمان شرکتکننده
در این نشست
مجازی، حضور
زنان را یکی
از نقاط قوت
تجمع ۲۲
آذرماه
ارزیابی
کردند. به گفته
آنها، زنان در
سالهای اخیر و
به ویژه در تجمعاتی
که در ماههای
اخیر برگزار
شده به
کنشگرانی
فعال در تجمعات
صنفی تبدیل
شدهاند و به
نوعی میداندار
اعتراضات و
کنشگریهای
صنفی شدهاند.
معلمان زن هم
از نظر سطح
مشارکت، درصد
قابل توجهی از
مشارکتکنندگان
را تشکیل میدهند
و هم با ایراد
سخنرانیهایی
در جمع
معترضین، نقش
میدانداری
را در بیان
مطالبات صنفی
ایفا میکنند.
با وجود این،
همچنان سطح
مشارکت زنان
معلم در
شهرهای بزرگ
بیش از شهرهای
کوچکتر است.
– حضور سایر
کادر آموزشی
در تجمعات: به
گفته شرکتکنندگان
در تجمع،
نیروهای
پرورشی مدارس
در تجمعات
برخی از
شهرهای حضور
داشتند که تا
پیش از این بیسابقه
بوده است.
– حضور و
همراهی برخی
از شهروندان
در تجمعات
– حضور
معلمانی که تا
پیش از این در
تجمعات حضور
نداشتند:
برخی از
معلمانی که در
تجمع ۲۲
آذرماه شرکت کردند،
برای اولین
بار به تجمعات
صنفی پیوسته بودند.
– حضور
نمایندگان و
فعالان صنفی
در تجمعات: با
وجود اینکه
برخی از
فعالان صنفی
به دلیل باز
بودن پروندههای
امنیتی خود از
حضور در
تجمعات
خودداری میکنند،
اما در تجمع
اخیر برخی از
فعالان صنفی با
حضور در
تجمعات،
انگیزه
معلمان را
برای تداوم
کنشگری بیشتر
کردند.
– حضور مدیران
ادارات اموزش
و پرورش در
برخی استانها:
حضور رؤسای
ادارات آموزش
و پرورش در
برخی از شهرها
و در جمع تجمعکنندگان،
مورد دیگری
بود که فعالان
صنفی از آن به
عنوان یکی از
تفاوتهای
تجمع ۲۲
آذرماه با
سایر تجمعات
یاد کردند.
– حضور
نماینده مجلس
در جمع تجمعکنندگان:
حضور «هاجر
چنارانی»
نماینده مجلس
در تهران که
خود نیز معلم
است، در جمع
تجمعکنندگان
خبرساز شد.
گرچه نقطه
نظرات معلمان
در خصوص حضور
این نماینده
متفاوت بود.
برخی آن را
امیدبخش
ارزیابی میکردند
و برخی دیگر
معتقد بودند،
نمایندگان مجلس
اساسا دارای
اختیار عملی
در تصمیمگیری
نیستند و
همراهی آنان
در روند
پیگیری
مطالبات صنفی
معلمان
اثربخش نیست.
– حضور دانشآموزان
در برخی از
شهرها:
گزارشهای
ارائه شده
همچنین نشان
میدهد که در
برخی از
شهرهایی که
تجمع صنفی
معلمان در
آنها برگزار
شده، دانشآموزان
نیز در تجمعات
حضور داشتند.
معلمان دلیل
این حمایتها
را اطلاعرسانی
گسترده در
خصوص مطالبات
خود در جریان
تعطیلی
کلاسهای
حضوری و مجازی
عنوان میکردند.
نقاط ضعف
و تهدیدها
علاوه
بر نقاط قوت و
فرصتهای
مطرح شده از
سوی معلمان،
برخی از آنان
به نقاط ضعف و
تهدیدهایی
اشاره کردند
که کنشگری صنفی
معلمان را در ادامه
مسیر تحت
تاثیر قرار میدهند.
ضعفها و
تهدیدهای
مطرح شده که
دو وجه
درونی(تشکیلات
و شیوه
سازماندهی) و
بیرونی( ضعف
همکاری و تعامل
با سایر
گروهها
همچنین
تهدیدهای
حاکمیتی) را
شامل میشد؛
شامل موارد
زیر است:
–
ضعف ائتلافگرایی:
با وجود باز
شدن فضای
تعامل و گفتگو
از طریق شبکههای
اجتماعی در
میان معلمان
سراسر کشور،
بسیاری از
نمایندگان
این جریان
صنفی همچنان
با ائتلافگرایی
بیگانه اند.
با وجود اینکه
برخی از معلمان
از ائتلاف بر
سر کیفیسازی
آموزش به کمک
سایر ذینفعان
نظام آموزشی از
جمله دانشآموزان
و والدین و
برخی
ذینفوذان از
جمله سیاستگذاران
سخن میگویند؛
برخی دیگر از
ضرورت ائتلاف
با ذینفعان و
ذینفوذان
آگاه نیستند.
–
فقدان
استراتژی
مشخص برای
پیگیری
مطالبات: برخی از
معلمان در
صحبتهای خود
از عدم وجود
استراتژی
برای تداوم
پیگیری
مطالبات
صنفی، انتقاد
کردند. به
عنوان مثال یک
فعال صنفی در
فارس با تاکید
بر اینکه تجمع
معلمان در این
شهر باشکوه
برگزار شد، تاکید
کرد که
برگزاری تجمع
یک هدف نیست،
بلکه وسیله
است. او فقدان
استراتژی و
عدم برنامهریزی
تشکلهای
صنفی
فرهنگیان را
نقطه ضعف و
تهدیدی برای جلب
اعتماد
مشارکتکنندگان
و تداوم
پیگیری
مطالبات صنفی
ارزیابی کرد.
–
ناهماهنگی در
سر دادن
شعارها و دستهبندی
مطالبات: در
حالیکه برخی
از معلمان
شرکتکننده
در تجمع از
لزوم پیگیری
وضعیت معلمان
زندانی در
جریان تجمعات
و از طریق
سردادن شعارهای
اعتراضی،
دفاع میکنند،
برخی دیگر
معتقدند
سردادن شعارهای
اعتراضی نسبت
به آزادی
معلمان زندانی
برای امنیتی
ها حساسیتزاست.
همچنین برخی
از معلمان که
به نتیجه رسیدن
مطالبات صنفی
را در پیوند
با مطالبات
اجتماعی سایر
مزدبگیران
ممکن میبینند
با اعتراض
آندسته از
معلمانی
مواجه میشوند
که تمرکز بر
مطالبات صنفی
معلمان را بر
پیوند دادن
این مطالبات
با سایر گروههای
اجتماعی امنتر
ارزیابی میکنند.
–
اختلاف بر سر
شیوه پیگیری
مطالبات: در
حالیکه برخی
از معلمان،
تعطیلی کلاسها
را استراتژی
موثری برای
پیگیری
مطالبات صنفی
و فشار آوردن
بر حاکمیت
برای
پاسخگویی به مطالبات
نظام آموزشی
میدانند،
گروهی دیگر
معتقدند
تعطیل کردن
کلاسهای درس
به ضرر دانشآموزان
است.
–
غیرقابل پیشبینی
بودن برخورد
حاکمیت با
تجمعات: معلمان
شرکتکننده
در تجمع تاکید
میکردند که
برخوردهای
صورت گرفته در
برخی نقاط از
جمله در تهران
به بازداشت یا
دستگیری معلمی
منجر نشده و
به نظر میرسد،
رویکرد
حاکمیت در
برخی موارد
دچار تعدیلهایی
شده است. با
این همه برخی
از فعالان
صنفی با تاکید
بر این نکته
که همچنان
شیوه برخورد
حاکمیت در
ارتباط با
تجمعات
اعتراضی
غیرقابل پیشبینی
است، تاکید
کردند که باید
تا حد امکان
با حساسیتزدایی
از سیاسی شدن
تجمعات
پیشگیری کرد.
نیازسنجی
برای تداوم
کنشگری
آگاهانه
اعتراضات
اخیر معلمان
نشان داد که
بخش زیادی از کنشگریهای
صنفی انجام
شده در ماههای
اخیر،
آگاهانه و با
هدف پیگیری
مطالبات صنفی
از راههای
مسالمتجویانه
دنبال شده
است. اما برای
تداوم چنین کنشگری
مسئولانه و
آگاهانهای
چه باید کرد؟
با
توجه به مجموع
نظرات مطرح
شده از سوی
معلمان در
شبکههای
اجتماعی،
تشکلهای صنفی
معلمان به
عنوان سازماندهندگان
برای تداوم
مسیر مطالبهگری
و حفظ اعتماد
بدنه صنفی به
فعالیت
تشکیلاتی، به
یک نقشه راه و
برنامه عمل
موثر با توجه به
موارد زیر
نیاز دارند:
–
تدوین
استراتژی
کوتاه مدت،
میان مدت و
بلند مدت
تدوین
استراتژی و
برنامهریزی
برای اثربخشی
و نتیجهمند
بودن فعالیتهای
صنفی یکی از
ضروریات کار
تشکیلاتی است
که به نظر میرسد
همچنان
بسیاری از
تشکلهای
صنفی و کارگری
در ایران نسبت
به آن کمتوجهاند
و به صورت آنی
و لحظهای
اقداماتی را
در دستور کار
قرار میدهند.
–
گزارشدهی
مستمر و بیان
دستاوردها
گزارشدهی
مستمر یکی از
وجوه اصلی جلب
اعتماد بدنه به
فعالیت
تشکیلاتی است.
در اعتراضات
اخیر تصاویر و
گزارشهای
منتشر شده در
خصوص گستردگی
و ابعاد تجمعات
و تحصنهای
برگزار شده،
در افزایش
مشارکتکنندگان
موثر بود.
استمرار این
گزارشها و ثبت
تجربیات
موفق، دستاوردها
و حتی شکستها
میتواند از
حاشیهنشینی
بدنه جلوگیری
و جمع بیشتری
از آنها را در
متن کنشگری
صنفی قرار
دهد.
–
مدیریت
هوشمندانه
برای از
سرگیری یا
پایان کنشگریهای
اعتراضی
تجربه فعالان
صنفی نشان میدهد
که تداوم حرکتهای
اعتراضی در
صورتیکه به
نتیجه مطلوب نرسد،
منجر به
سرخوردگی
بدنه و
ناامیدی آنها
از کار
تشکیلاتی
برای پیگیری
مطالبات
خواهد شد. به
همین دلیل
بهتر است شروع
یا پایان
تجمعات و
کنشگریهای
اعتراضی مشخص
باشد و باید
با بررسی
دستاوردها
برای آن حدی
متصور بود تا
به انفعال و
ناامیدی
بدنه، منجر
نشود.
–
پرهیز از
افتادن در دامهای
امنیتی و
سیاسی
به اذعان
بسیاری از
فعالان صنفی،
گرچه شیوه برخورد
نیروهای
امنیتی و
انتظامی در
تجمع اخیر تا
حدی تغییر
کرده و صلحآمیزتر
شده بود اما
آنها به طرق
دیگری با مداخله
در جریان
تجمعات،
سخنرانیها،
اختلافافکنی
در بین تشکلهای
صنفی و برچسب
زنی امنیتی به
فعالان صنفی
تلاش میکنند،
روند پیگیری
مطالبات را از
کانال صنفی خارج
و به سمت
زمینهچینی
برای
برخوردهای
امنیتی آماده
کنند. بنابراین
به نظر میرسد
یکی از
کارویژههای
تشکیلاتی
معلمان،
تدوین
استراتژی است
که با شناسایی
این تهدیدها،
از افتادن در
دامهای
امنیتی و
سیاسی
جلوگیری و
هزینه شرکت در
تجمعات
مسالمتآمیز
را برای سایر
معلمان به
حداقل برساند.
–
ائتلاف(با
سایر تشکلها،
ذینفعان،
ذینفوذان و
گروههای
اجتماعی)
ائتلاف با
سایر تشکلهای
صنفی،
ذینفعانی چون
دانشآموزان
و والدین
آنها،
ذینفوذانی
چون آموزش و
پرورش،
نمایندگان
مجلس و سایر
سیاستگذاران
و گروههای
اجتماعی
همچون
کارگران و
دانشجویان یک
تاکتیک موثر و
ضرورتی است که
جای خالی آن
امروز بیش از
هر زمان دیگری
در فعالیتهای
تشکلهای
مستقل صنفی
معلمان احساس
میشود. کلیهی
ذینفعان، ذینفوذان
و حامیان میتوانند
ضمن حفظ
استقلال
تشکیلاتی خود
با جریان
سیاسی یا
اجتماعی دیگر
بر سر مطالبات
مشترک ائتلاف
ایجاد و از
ظرفیت آن
استفاده کنند.
به خاطر داشته
باشیم برای به
نتیجه رسیدن
یک کنش صنفی
مبتنی بر
ائتلافگرایی
باید به ضرورت
رابطه برد-برد
برای همه طرفین
درگیر با
موضوع ائتلاف
توجه کنیم
چراکه تنها در
چنین شرایطی
است که میتوان
به اثربخش
بودن نتیجه یک
کنش صنفی در
درازمدت
امیدوار بود."
***
قطعنامه
پایانی تجمع
سراسری
معلمان ایران
۲ دی
ماه ۱۴۰۰
سناریوسازی
به شیوه کیهان
برای مقهور
کردن و امنیتی
کردن مطالبات
صنفی راه به
جایی نخواهد
برد
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران در خصوص
تحصن های ۲۰ و ۲۱
آذر ماه و
تجمع اعتراضی
معلمان در
دوشنبه ۲۲ آذر
قطعنامه
درهمان روز
منتشر کرد این
تجمعات که
ازروز شنبه
آغاز شد در ۱۱۰شهر کشور با
مطالبات زیر
برگزار گردید:
*اجرای
رتبه بندی و
همسانسازی
*اجرای
کامل رتبه
بندی معلمان
شاغل و اجرای
همسانسازی
حقوق برای
فرهنگیان
بازنشسته و
آزادی معلمان
زندانی.
درپایان
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران اعلام
کرد بودجه ۱۴۰۱ و عملکرد
دولت و مجلس
تاکنون مورد
رضایت فرهنگیان
نیست و اگر خروجی
جلسه فردا
حداقل حقوق
معلمان را بر
مبنای حداقل
هشتاد درصد
حقول اعضای
هیئت علمی دانشگاه
تاخط فقر یعنی
۱۲ میلیون
افزایش ندهد و
بودجه همسانسازی
واقعی برای
اجرا از مهر ۱۴۰۰ تامین
نگردد این
اعتراضات در
ابعاد گستردهترادامه
خواهد یافت.
شورای
هماهنگی از آن
دسته
ازهمکارانی
که به هر دلیل
تاکنون به اعتراضات
نپیوستهاند
درخواست کرد
برای تحقق
مطالبات به
فراخوانهای
بعدی شورای
هماهنگی
بپیوندند.
قطعنامه
ای که درزیر
ملاحظه می
فرمائید روز پنجشنبه
دوم دی ماه ۱۴۰۰به
مناسبت
تجمعات مجدد
وسراسری
معلمان منتشر
شد. امروز
پنجشنبه دوم
دیماه طبق
فراخوان
کانون صنفی
فرهنگیان،معلمان
دربیش از۱۰۲
شهربزرگ و
کوچک ایران
ودریک فضای
امنیتی در
مقابل ادارات
آموزش و پرورش
دست به تجمع
زدند.درشیراز
وتهران نیروهای
سرکوبگر
انتظامی به
تجمع مسالمت
آمیز مردم
یورش بردند که
با صف متحد
معلمان روبرو
شدند.
فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته
نسبت به سرهمبندی
رتبهبندی
توسط مجلس
اعتراض دارند
و خواهان
اجرای صحیح
طرح رتبهبندی
به میزان ۸۰
درصد هیأت
علمی برای
معلمان شاغل،
اجرای همسانسازی
حقوق برای
معلمان
بازنشسته و
تحقق دیگر خواستههای
خود هستند.اما
رژیم همچنان
معلمان را به
صبر ووقت گل
نی دعوت می
کند ومعلمان که
کارد به
استخوانشان
رسیده است
وکمرشان زیر
بار فقر
وگرانی خم
شده
دیکرزیر
باراین نصایح
پوچ
وریاکارانه
نمی روند وبه
اعتراضات خود
ادامه می
دهند.
ازاعتراضات
معلمان
ومطالباتشان
دفاع کنیم وصدایشان
باشیم!
زنده
باد صف متحد
معلمان ایران!
معلم
زندانی آزاد
باید گردد!
درقطعنامه
پایانی چنین
آمد:
فرهنگیان
عزیز، دانش
آموزان و
اولیای گرامی!
"ما
امروز اینجا
جمع شدیم که
به سیاستهای
حاکمیت در
قبال
فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته و بیتوجهی
به آموزش با
کیفیت و
رایگان
اعتراض کنیم
ما در اینجا
جمع شدهایم
تا اعلام کنیم
:
۱.
امروز
زندگی
بازنشستگان
شریف و عزیز
با مخاطرات
جدی روبرو است
حقوق آنان دو
برابر زیر خط فقر
است از بیمهکارآمد
محرومند و
قانون همسانسازی
بازنشستگان
مبتنی بر
قانون مدیریت
خدمات کشوری
اجرا نمیشود.
ما خواهان
اجرای کامل
قانون همسانسازی
از اول مهر
۱۴۰۰ هستیم و
بیش از این
نمیتوانیم
به این وضعیت
ظالمانه
ادامه دهیم.
۲.
مصوبه
مجلس در مورد
رتبهبندی
چیزی جز سرهمبندی
نبود جالب
اینکه دولت
مدعی شدهاست
که همین لایحه
ناقص و تحمیلی
را هم در سال ۱۴۰۰
اجرا نخواهد
کرد. ما
خواهان اجرای
لایحه رتبهبندی
بدون در نظر
گرفتن میزان
اعتبار در
نیمه دوم ۱۴۰۰
هستیم. باید
حقوق معلمان
بخش خصوصی در
مدارس
غیردولتی،
معلمان نهضت
سوادآموزی، خرید
خدمات،
نیروهای
خدماتی و سایر
بخش ها با توجه
به رتبهبندی
افزایش یابد.
ما نسبت به
این همه تضییع
حقوق و ستم به
فرهنگیان
بیزاریم و در
مقابل این همه
ستم سکوت نمیکنیم.
۳.
وضعیت و
کیفیت آموزش
بحرانی است
فقدان امکانات
و آموزش پولی
باعث
بازماندن بیش
از سه میلیون
کودک از آموزش
شدهاست ما
خواهان کیفیتبخشی
به آموزش و
ارائه آموزش
کیفی و رایگان
و عادلانه در
تمام کشور به ویژه
مناطق محروم
هستیم.
۴.
سناریوسازی
به شیوه کیهان
برای مقهور
کردن و امنیتی
کردن مطالبات
صنفی راه به
جایی نخواهد
برد سالهاست
که فعالان
صنفی زیر ضرب
هستند و زندان
و اخراج به
آنان تحمیل میشود
اما کنشگری
متوقف نمیشود.
امروز آزادی
معلمان دربند
یک مطالبه جدی
نزد معلمان
است و آزادی
آقای رسول
بداقی نتیجه
این مطالبهگری
است و ما آن را
به فال نیک میگیریم
اما خواسته
معلمان آزادی
بدون قید و شرط
تمام معلمان
زندانی ، توقف
احضار و
بازجویی فعالان
صنفی و توقف
پروندهسازی
و دادگاههای
ظالمانه است.
ما به خط
سرکوب فعالان
اعتراض داریم
و با تمام
قدرت از
معلمان دربند
حمایت میکنیم.
۵.
ما از
افزایش حقوق
تمام اقشار
اجتماعی و
کارگران و
زحمتکشان به
بالای خط فقر
حمایت میکنیم
و زندگی
شرافتمندانه
را حق همگانی
میدانیم و با
تحلیلهای
غیرکارشناسی
که افزایش
حقوق معلمان
را تورمزا میداند
مخالفیم. این
حقوقهای
نجومی،
اختلاسهای
بزرگ و تمرکز
ثروت و قدرت
در دست یک عده
قلیل است که
امنیت مالی و
روانی اکثریت
جامعه را به
خطر انداخته
است. ما تشویش
اذهان عمومی
علیه معلمان
توسط صدا و
سیما را محکوم
میکنیم.
۶.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی فرهنگیان
ایران یک تشکل
صنفی و مستقل
است که از کانونهای
صنفی و انجمنهای
صنفی
فرهنگیان
تشکیل شدهاست
این کانونها
و انجمنها
تشکلهای
صنفی، مستقل و
دارای
شناسنامه و
قانونی هستند.
شورای
هماهنگی ضمن
استقبال از
آزادی رسول بداقی
انتظار دارد حاکمیت
به رفتارهای امنیتی
با معلمان
ایران پایان
دهد.اسماعیل عبدی
پس از اتمام ۶ سال زندان
یک سال است که
زندان ۱۰
ساله خود را
می گذراند و
در انتظار
اعاده دادرسی
است.ما خواهان
مختومه شدن
پرونده او و منع
تعقیب او و
پایان ظلم های
رفته به او و
خانواده اش
هستیم. در
اقدامی عجیب
عزیز قاسم
زاده سخنگوی
کانون صنفی
فرهنگیان
گیلان بدون
اخذ ضرورت
آخرین دفاع در
دادسرا
پرونده اش به
دادگاه رفت.ما
ضمن اعتراض به
این رویه غیر
حقوقی و شگفت
انگیز
خواهان
مختومه شدن
پرونده
او و منع
تعقیب او در
دادگاه هستیم.
همچنین به حکم
صادره ۷
ماه زندان
تعزیری لطیف
روزیخواه عضو
هیات مدیره
کانون صنفی
فرهنگیان
آذربایجان
شرقی و صدور
حکم جزای نقدی
سنگین علیه
محمود ملاکی
عضو ارشد
کانون صنفی
فرهنگیان
بوشهر و آزادی
یعقوب یزدانی
و محمد رضا
رمضانزاده
دبیر کل سابق
شورای
هماهنگی و
مهدی فتحی از
استان فارس
هستیم.
در
پایان اعلام
می کنیم شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران بر عهد
و پیمان خود
با فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته
تاکید دارد و
تا تحقق کامل
مطالبات با
حمایت
فرهنگیان دست
از مطالبه گری
برنخواهد
داشت و روند
اعتراضات را
با شدت هر چه
بیشتر ادامه
خواهد داد،
همچنین از
دولت و مجلس
میخواهد
بیش از این در
مقابل خواست و
اراده ی
معلمان نایستند
و از قوه
قضائیه میخواهد
به پرونده
سازی ها علیه
فعالان صنفی
از جمله
غلامرضا
غلامی و روح
الله مردانی و
دیگر فعالان
صنفی پایان
دهد.
به
امید تحقق
آزادی و عدالت
و رفاه و شادی
و صلح در
ایران عزیز"
***
تجمعات
باشکوه صنفی
معلمان
وپاسخی به
حملات رذیلانه
اوباشان
کیهان!
کیهان
تهران که زبان
رسمی رهبر
جمهوری
اسلامی است
وجزتوسل به
چماق وسرکوب
وارعاب سخن
نمیگوید
درقبال موج
عظیم مسالمت
آمیز
اعتراضات معلمان
سراسرایران
عنان ازدست
داد ونوشت:
"اینکه
معلمان،
بازنشستگان،
کارگران، کشاورزان
و گروههای
اجتماعی
مشابه، با
مشکلات
اقتصادی دست به
گریبانند،
بر کسی پوشیده
نیست.عیبی
هم ندارد،
بلکه بجا و
مبتنی بر حق
هم هست که
دغدغهها و
مشکلات خود
را به
گوش مسئولان
برسانند و
انتظار تدبیر
وچارهجویی
درحد مقدورات
راداشته
باشند اصلا
شان نزول
مدیریت و
مسئولیت،رسیدگی
به مشکلات مردم
بهویژه
طبقات متوسط و
پایین بهعنوان
ولینعمت
مسئولان است"
کیهان
درادامه،اعتراض
معلمان درکف
خیابان را
اقدامی
انحرافی که
مورد سوء
استفاده وموج سواری
دشمنان کلیت
ملت ایران
قرارمی گیرد
دست به تهدید
زد ونوشت:
"درعین حال
آیا نسبت به
مشکلات باید
رویکرد جزیرهای
و صرفا صنفی
داشت، یا
اینکه در کنار
طرح مطالبات
صنفی، نباید
از منافع و
مصالح کلان
ملی غفلت کرد؟
به عبارت دیگر
باید مراقب
بود با دمیدن
در مشکلات
صنفی و مطالبه
اختصاص بودجه
و منابع - که
نوعا کمیاب و
محدود هم
هستند- نقض
غرض نشود و
برآیند مسیر چارهجویی،
موجب مشکلات
جدید (مثل
تولید
نقدینگی و تورم
جدید و...) که دود
آن در چشم همه
میرود، نشود آیا
تنها راه طرح
مطالبات و
مشکلات،
تجمعات بیدر
و پیکر
خیابانی است که
هیچکس
مسئولیت راهاندازی
و اتفاقات متن
و حاشیه آن را
بهعهده نمیگیرد،
یا روشهای
مدنیتر،
مفیدتر و کمهزینهتر
هم وجود دارد؟
مسئولیت
انحراف این
تجمعات و موجسواری
دشمنان کلیت
ملت ایران با
کیست؟ آیا هزینههای
هنگفت این موج
سواری، جز از
جیب ملت ایران
پرداخت میشود؟"
اما این
یاوه گویی وانگشت
تهدید کیهان
فورا از طرف
معلمان شریف
ایران پاسخ
گرفت. آقای
محمود بهشتی
لنگرودی نایب
رییس کانون صنفی
معلمان در
گفتگویی با
رسانه امتداد
به این مسئله
چنین جواب
داد:
“به نظر
من ازروزنامه
کیهان، توقعی
غیر از این
گونه موضعگیری
نمیرود. اما
حرکت مدنی در
همه ی جهان
تعریف دارد. درحرکت
مدنی، نامهنگاری،
طومارنویسی،
مذاکره، حرکت
اعتراضی و
دیگر روشها
پیش بینی شده
است… مثلا در
همین اجتماع
عظیم معلمان
در استان
فارس، همه
دیدند که
فرهنگیان،
بدون سردادن
کوچکترین
شعار
هنجارشکنانه
و بدون شکستن
حتی یک شیشه
در شهر،
اعتراض خود را
به مدنیترین
شکل ممکن بیان
کردند و هیچ
سنگی هم پرتاب
نشد. منتها،
ظاهرا تعریف
آقایان از
حرکت مدنی با
تعریف دنیا
متفاوت است.
از نگاه
آقایان، حرکت
مدنی این است
که یک عده به
سفارت انگلیس
حمله کرده و
سنگ و آتش به
داخل سفارت
پرتاب کنند.
حرکت مدنی از
دید آنها،
این است که
عدهای به
سفارت
عربستان حمله
کرده و با آتش
زدن آن برای
منافع ملی
کشور هزینهتراشی
کنند”.آقای
بهشتی
لنگرودی
همچنین در پایان
با اشاره به
برنامه آتی
معلمان برای
پیگیری
مطالبات
فرهنگیان،
خاطرنشان کرد:
"مطالبهگری
صد در صد
ادامه دارد
ولی با توجه
به مصوبه جدید
مجلس، شکل این
مطالبهگری
در شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی مورد بحث
گذاشته شده و
پس از بررسی همه
جوانب مسئله
از سوی اعضا،
تصمیم نهایی
در قالب
بیانیهای به
زودی اعلام
خواهد شد".
واقعیت
آنست که رسانه
های حکومتی
وقتی متوجه
شدند تاکتیک
سکوت آنها در
باره
اعتراضات
درخشان روز ۱۱
آذر
فرهنگیان
ره بجایی نبرد
این بار اما
با توسل
به شیوه
چاپلوسی و
تهدید وارعاب
،مذبوحانه
درپی بی
اعتبار کردن
این حرکت عظیم
فرهنگیان
هستند. درهمین
رابطه علیرضا
منادی سفیدان،
رئیس کمیسیون
آموزش و
تحقیقات
مجلس، و در
گفتگوی با
رسانه ایلنا
میگوید: ” معلم
حق دارد که
حرف خود را
بزند، البته
در خصوص رتبهبندی
به معلمان
اطلاعات غلط
داده شده و
واقعیت را
واژگون جلوه
دادند. مجلس
با تمام قدرت
میخواهد از
معلمان حمایت
کند اما به
گونهای القا
کردند که مجلس
با این طرح
مخالف است”. یا
اینکه آقای
محمدرضا
صباغیان
بافقی نماینده
مردم مهریز و
بافق در گفتوگو
با خبرنگار
ایلنا،
میگوید: “حقوق
و دریافتی
معلمان کم است
و واقعا کفاف
زندگیشان را
نمیدهد. دوم
اینکه حق
معلمان است که
مسائل خود را مطالبه
کنند.
متاسفانه در
کشور ما به
نحوی شده است
که تا کسی
اعتراض نکند،
حقش را به او
نمیدهند. وی
افزود: مساله
سوم؛ علت و
دلیل این
تجمعات این است
که تشکل صنفی
ندارند. چند
میلیون معلم
تشکل صنفی
ندارند، خب
طبیعتا به این
روش تلاش میکنند
اعتراض و
دغدغههای
خود را بیان
کنند”. به آقای
صباغیان باید
گفت دروغ و
ریاکاری بس
است!فرهنگیان
سالهاست به
رغم همه بگیر
وببندها،
سرکوب
وبازداشتهای
عنان گسیخته
دارای تشکل
صنفی مستقل و
متحدی هستند
و طبعا چنین
تشکلی از نوع
تشکلات دست
سازدولتی
نظیر
"شوراهای
اسلامی نیست".
واقعیت
این است
معلمان شریف
ایران متحد
ویکپارجه
مصمم هستند
بیش ازاین صبر
وتمکین نکنند ودراعتصابات
اخیرنیز با صدای
بلند فریاد
زده اند که"
دیگر چیزی
برای ازدست
دادن نداریم".
"تهدید
وارعاب
وبازداشت و سرکوب
دیگر
اثرندارد"!
درپایان باید
به این نکته
اشاره کنیم که
براساس منابع
رسمی، خط فقر دروضعیت
کنونی اقتصاد
کشور، حدود ۱۲
تا ۱۳ میلیون
تومان است.
این مسئله به
این معنی است
که حتی با
اجرای مصوبه
جدید مجلس،
معلمان به خط
فقر
نخواهندرسید.
علل اینهمه
تظاهرات معلمان
درکف خیابان
بخاطر۲۵ سال
سابقه کارفرهنگیان
و دریافت
حقوقی زیر خط
فقر است.کیهان
جمهوری
اسلامی
ازوضعیت
تحریمی وفشار
خارجی سخن می
گوید وبه پندو
اندرز معلمان
می پردازد.اگرکشوروضعیت
تحریمی دارد
که حتمن
همینطوراست و
شرایط
انقباضی
وجودارد، پس
بودجه هیچ نهادی
نباید تغییر
کند. چرا این
تحریم درقوه
قضائیه ، در
نهادهای
مذهبی وخرافی
ودرصدا وسیما خود
را نشان نداده
واخیرا،
زمزمههایی
نیزدرباره
افزایش چند
برابری حقوق
قضات مطرح شده
است...!؟ عربده
کشی کیهان فقط
ناشی از ترس
ووحشتی است که
از استمرار
اعتراضات و
گسترش آنها
تمام ارکان
حاکمیت از
جمله شخص رهبر
جمهوری
اسلامی را فرا
گرفته است.وقتی
رژیمی
بیشرمانه
اعتراضات مسالمت
آمیزمعلمان
رابه "آلت دست
شدن "عوامل
خارجی و
"استکبار
جهانی"نسبت
دهد، نه نشانه
قدرت بلکه
ناشی ازضعف
رژیم فاسد وتبهکاری
است که
از مردمش بیش
از دشمن خارجی
میترسد
وتوان واراده
کوچکترین
مطالبات
معلمان و سایر
زحمتکشان را
ندارد.
***
چه کسی
با مطالبات
معلمان
مخالفت میکند؟
محمد
حبیبی،
سخنگوی کانون
صنفی معلمان
درمورد
مطالبات معلمان
چنین میگوید:
در طول
۹ ماه گذشته
که بارها
تجمعات
فراوان از سوی
معلمان انجام
شده بود، این
قشر فریاد
زدند که دو
مطالبه مشخص
دارند.
مسئله
اول اجرای طرح
رتبهبندی
برای معلمان
شاغل بود و
دومی هم همسانسازی
حقوق شاغل و
بازنشسته.
مطالبهای که
البته محدود
به امروز و
دیروز هم نیست
و سالهاست که
معلمان با
دولتهای
مختلف بر سر
آن حرف زدهاند.
پس
از اینکه وقعی
به خواستههای
معلمان
گذاشته نشد،
معلمان دست به
اعتراضی جدیتر
از گذشته
زدند. اعتراضی
سهروزه که در
روزهای
ابتدای هفته
یعنی شنبه و
یکشنبه در
مدارس بود و
روز گذشته هم
معلمان از
ساعت ۱۰
تا ۱۲ در
حدود ۱۰۰ شهر ایران
دست به تجمع
زدند.
او با
اشاره به
حواشی این
تجمعات گفت:
تجمعات
کاملا مسالمتآمیز
بود و هیچ
اتفاق بدی هم
رخ نداده است.
تنها در یکی
از تجمعات در
شهر تهران
موبایل یکی از
معلمان توسط
یکی از
نیروهای امنیتی
گرفته شد که
پس از گفتوگو
مسئول
انتظامی تجمع
با مسئول
امنیتی حاضر
در محیط مسئله
ختم به خیر شد.
حبیبی میگوید
: تازه این
اعداد کف
مطالبات
معلمان است: «مشکل
اینجاست که
مجلس در اجرای
طرح رتبهبندی
بودجه مورد
نظر را اختصاص
نمیدهد. عدد
مورد نظر ما ۲۵ میلیون
بود اما مجلس
حرف از دوازده
ونیم میلیون
برای شش ماه
میزند. در
این صورت
افزایش حقوقها
برای سال
آینده بسیار
ناچیز خواهد
بود و رقم
دریافتی هیچ
نسبتی با
مطالبات
معلمان نخواهد
داشت. تازه
اینها عدد
مطلوب حداقلی
است. چراکه
معلمان میدانند
که کشور در چه وضعیتی
است و تنها
رقم حداقلی
خود را مطرح
میکنند، نه
رقمی که واقعا
لیاقت
دریافتش را
دارند.
او با
اشاره به حضور
یک نماینده
مجلس در تجمع روز
گذشته عنوان
کرد:
در
تجمع روز
گذشته،
چنارانی
نماینده مجلس
و عضو کمیسیون
آموزش در جمع
حاضر شد و
وعدههایی
داد که امیدواریم
اجرا شود. او
قول داد تمام
تلاشش را به
کار گیرد تا
طرحها همانطور
که پیشتر
مطرح شده
بودند اجرا
شوند و بودجه
کافی برای
آموزشوپرورش
اختصاص داده
شود. البته
همین که لایحه
به صحن نرسیده
است نشان میدهد
که خودشان هم
درباره آن به
توافق نرسیدهاند
اما باید دید
که نتیجه چه
خواهد شد».حبیبی
معتقد است راه
مقابله با این
مشکلات نه رفتارهای
امنیتی که
مبارزه با
فساد است: "دولت
میگوید این
مشکلات به
خاطر تحریم
است. شما میبینید
که تنها
معلمان هم
نیستند که
اعلام نارضایتی
میکنند.
کارگران،
پرستاران،
رانندگان و
بسیاری از
اصناف دیگر هم
به خیابانها
آمدهاند
چون درآمدی
ندارند. راهحل
نه رفتارهای
امنیتی بلکه
مقابله با
فساد سیستماتیک
است.".
مدتی
کوتاه پس از
اعتصاب
سراسری
معلمان ، منادی،
رئیس کمیسیون
آموزش گفت:
درصدهای
افزایش حقوق
ناشی از به ۴۵ تا ۷۵
درصد تغییر
کرد که در متن
قبلی ۱۰
تا ۵۳
درصد بود.
سهمیهبندی
رتبهها هم
حذف شده و
دیگر
محدودیتی
مشخص نمیشود.
به گفته او،
در متن قبلی
سهمیههای
محدودکنندهای
از جمله ۱۰ درصد برای
هر یک از رتبههای
استادمعلم،
دانشیارمعلم
و استادیارمعلم
تعیین شده
بود. اما این
نخستینبار
نیست که منادی
چنین اظهارات
امیدوارکنندهای
را مطرح میکند.
او پیشتر هم
از تصویب ۶۰ هزار
میلیارد
بودجه برای
اجرای طرح
رتبهبندی
خبر داده بود.
اما
هربار و پس از
این اظهارات
از سوی منادی،
قالیباف بهعنوان
رئیس مجلس
صریحا حرف او
را تکذیب کرده
است. این
تکذیبیهها
تا حدی بوده
که برخی گمانهزنیها
مبنیبر وجود
اختلاف بین
کمیسیون
آموزش و هیاترئیسه
مجلس در ماههای
اخیر قوت
گرفته است. به
همین دلیل هم
این انتظار میرود
که این
اظهارنظر
منادی بار
دیگر ازسوی قالیباف
تکذیب شود. اینها
همه در حالی
است که به جز
مشکلات
معیشتی
معلمان که
قرار است به
عنوان تربیتکنندگان
نسل آینده
کشور عمل
کنند، کمبود
بودجه در
وزارت آموزش و
پرورش در سالهای
اخیر موجب
بروز مشکلات
عدیدهای در
حوزه آموزش و
پرورش شده
است. نمود
بارز طبقاتیشدن
آموزش عمومی
مدارس در همین
دو سال اخیر و در
مواجهه با
پاندمی کرونا
خود را نشان
داد. آنجا که
دانشآموزان
مدارس
غیرانتفاعی
توانستند با
استفاده از
کلاسهای
جبرانی مدارس
دوران سخت
آموزش مجازی
را پشتسر
بگذراند اما
دانشآموزان
مدارس دولتی
با انواع
مشکلات
تحصیلی مواجه
شده بودند.
مشخص نیست در
شرایطی که طبق
پیشبینی
مرکز پژوهشها،
کشور در همین
امسال با حدود
۳۰۰ هزار
میلیارد کسری
بودجه مواجه
شده است، چطور
قرار است
مطالبات
فرهنگیان
عملی شود. آن
هم در شرایطی
که معلمان
صراحتا اعلام
کردهاند در
صورت
اجرانشدن طرحها
به شکلی که
باید، به
تجمعات و
تحصنات خود ادامه
خواهند داد.
***
درهمبستگی
با اعتصاب
معلمان و
محکومیت بازداشت
فعالان
برجسته صنفی
طبق
خبرهاي
دريافتي رسول
بداقی، بازرس
کانون صنفی
معلمان و عضو
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان،
امروزشنبه ۲۰ آذرماه
توسط نیروهای
امنیتی در
منزل شخصی خود
بازداشت شد.
بر اساس
این گزارش،
بازداشت رسول
بداقی با ضرب
و شتم این
فعال صنفی
معلمان توسط
ماموران همراه
بوده و
ماموران به او
اجازه پوشیدن
لباس مناسب
ندادهاند.
ماموران در
زمان بازداشت
تمامی وسایل
ارتباطی رسول
بداقی ونیز
تلفن همراه
همسرش را ضبط
کرده و با خود
بردند
بر اساس گزارش
منتشره فعلا
از نهاد
بازداشت
کننده، اتهامات
احتمالی
مطروحه، دلیل
بازداشت و محل
نگهداری این
فعال صنفی
معلمان
اطلاعی در دسترس
نیست
حزب
کارایران(توفان)
بازداشت اين
معلم شريف را
قوايا محكوم
مي كند وخواهان
آزادي فوري
وبي قيد وشرط
او است!
درادامه
اعتراضات به
بازداشت رسول
بداقی وچندتن
ازرهبران
صنفی معلمان
چندین بیانیه
ازطرف تشکل
های صنفی کارگری
ایران ،
سوئد وفرانسه منتشر
شده است.
شایان
ذکراست آقای
رسول بداقی در سی ام
آذر ماه
با قید وثیقه
از زندان آزاد
شده است.وی به
دنبال
ایستادگی و
رشادت خود و
حمایت معلمان و
پیگیری کانونهای
صنفی
وحمایتهای
جهانی
اتحادیه های
کارگری
با قید وثیقه
آزاد شد.
بخشی از
بیانیه های
حمایت از
مبارزه معلمان
وبرای آزادی
معلمان
زندانی ازنظر
خوانندگان
گرامی می
گذرد:
"شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران
درمحکومیت
بازداشت آقای
رسول بداقی
بیانیه ای
روزشنبه ۲۰ آذر
انتشار داده
وخواهان
آزادی فوری
ایشان وسایر
معلمان دربند
شده است.
دراین بیانیه
چنین آمده است:
......متاسفانه
آقای رسول
بداقی عضو
هیات مدیره کانون
صنفی
اسلامشهر و
نماینده این
تشکل در
شورای
هماهنگی توسط
پلیس امنیت به
صورت خشونتآمیز
و همراه با
هتک حرمت
بازداشت شدهاند.
رسول
بداقی یکی از
فعالان
برجسته صنفی و
فداکار است که
پیش از این
نیز ۷ سال به
خاطر فعالیت
صنفی متحمل
زندان شده
اما
هرگز از
مطالبهگری
دست برنداشتهاست
و شجاعانه در
مسیر حقطلبی
و تحقق
مطالبات
معلمان و حقوق
دانشآموزان
ایستادگی
نموده است
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران ضمن
محکوم نمودن
بازداشت این
فعال صنفی
وارسته
تاکید
میکند اگر چه
آقای بداقی از
افراد موثر
جنبش معلمان
است اما امروز
هر معلم یک
لیدر و سازماندهنده
موثر در جنبش
است و با
بازداشتها و
برخوردهای
غیرقانونی
نمیتوان بر
روند مطالبهگری
تاثیر منفی
گذاشت. شورای
هماهنگی
خواستار
آزادی
فوری و بیقید
و شرط آقای
رسول بداقی و
سایر معلمان
زندانی و توقف
احضار و
دادگاهی کردن
فعالان صنفی است
و
قدرتمندانه
اعتصاب فردا،
یکشنبه ، ۲۱ آذر را
در تمام مدارس
ادامه خواهد
داد و روز دوشنبه،
۲۲ آذر
بزرگترین
تجمع خود را
برای تحقق
رتبهبندی
کامل شاغلان
وهمسانسازی
بازنشستگان
برگزار خواهد
نمود.
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران اعلام
می کند که
معلمان
مطالبه جو، مرعوب
این برخوردها
نخواهند شد و
برای تحقق
منافع عالیه
فرهنگیان و
فرزندان خود و
فرزندان
ایران به
اعتصاب و تجمع
سراسری میپیوندند......".
دو
سندیکای
مستقل کارگری شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه .
کارگران شرکت
کشت و صنعت
نیشکر هفت تپه
با انتشار
بیانیه
مشترکی تحت
عنوان
بازداشت و
پرونده سازی
برای رسول
بداغی از
فعالین صنفی
معلمان را
شدیدا محکوم
میکنیم،
انتشار دادند
وخواهان
آزادی فوری و بی
قید وشرط این
معلم و سایر
معلمان در بند
شدند. دراین
بیانیه چنین
آمده است:
"رسول
بداقی "عضو
کانون صنفی
معلمان اسلامشهر
و نماینده این
کانون در
شورای هماهنگی
تشکل های صنفی
فرهنگیان
ایران" معلم
فداکار و
دلسوزی است که
دغدغه ای جز
تحصیل رایگان
برای همه دانش
آموزان و
بهبود شرایط
سخت معیشت
همکارانش
نداشته است.
او در طی دو
دهه گذشته به
خاطر
فعالیت های
صنفی و پیگیری
مطالبات صنفی
معلمان، با
پرونده
سازی
های عوامل
امنیتی و
قضایی ۷ سال حکم
زندان گرفت،
اما فشارهای
امنیتی و حکم
ظالمانه
زندان نه تنها
اراده او را
در
مبارزه
با ظلم و فقر
وبی عدالتی و
فساد درهم نشکست،
که مصمم تر و
محکم ترش کرد.
او پس از زندان
مسیر حق خواهی
و مطالبه گری
را پیگیرانه و
با جسارت و
شهامت مدنی ستایش
انگیزی
پیگیری کرد..
رسول
بداقی یک روز
پیش از تجمع
باشکوه
سراسری ۲۲ آذر
معلمان با
یورش عوامل
امنیتی،
همراه با ضرب
و شتم و
در
حالی که
حتی اجازه
لباس پوشیدن
به او ندادند
بازداشت شد و
با همان شرایط
به بند ۲۰۹ اوین
منتقل گردی..
اما این
بازداشت
برخلاف
انتظارات
عاملان و آمرانش
نه به سکوت و
انفعال
معلمان منجر
شد و نه مانعی
بر سر حضور
گسترده
معلمان
شاغل و
بازنشسته در
تجمعات اعتراضی
ایجاد کرد.
معلمان با
درایت و
هوشیاری در
تجمعات دهها
هزار نفری
فریاد
آزادی
رسول بداقی و
دیگر معلمان
دربند را سر
دادند و در
سراسر کشور
برخورد
امنیتی با
مطالبه گری را
محکوم کردند.
سندیکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوس
رانی تهران و
حومه،
سندیکای
کارگران شرکت
کشت و صنعت نیشکر
هفت تپه
در
کنار
معلمان که
آینده سازان
فرزندان شان
هستند،
بازداشت و
پرونده سازی
برای رسول
بداقی را
محکوم می کند
و خواستار
آزادی بی قید
و شرط ایشان و
اسماعیل عبدی
و سایر معلمان
زندانی و
زندانیان سیاسی
است"
چند
اتحادیه
کارگری سوئد از جمله
پلاتفرم
سندیکاهای
کارگری
سوئد/ایران،سازمان
مرکزی
کارگران
سوئد، ال
او،سندیکای
،کارگران حمل
و نقل سوئد،اتحادیه
فلز
سوئد،اتحادیه
کمونال
(شهرداریه،اتحادیه
راسری معلمان
سوئد با
انتشار
بیانیه
همبستگی
خودرا با معلمان
ایران ابراز
داشته
وخواهان
آزادی فوری رسول
بداقی شدند.
دراین بیانیه
چنین آمده
است:
"به
گزارش شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران آقای
رسول بداقی عضو
هیئت مدیره
کانون صنفی
معلمان
اسلامشهر و
نماینده این
تشکل در شورای
هماهنگی روز
١١ دسامبر
توسط نیروهای
امنیتی در
منزل خویش و
با توسل به
هتک حرمت و
اعمال خشونت
دستگیر شده است.
ما
که سالهاست
مسائل و
مبارزات
معلمان ایران
را بدقت دنبال
میکنیم
کاملا مطلعیم
که رسول بداقی
معلم فداکار،
شریف و مبارز
که قبلا نیز٧ سال از
عمر خویش را
در زندان
گذرانده است
مرتکب هیچگونه
جرمی نشده
است. رسول
بداقی سالها
است که زندگی
خود را وقف
فعالیت مستمر
برای بهبود
کیفیت آموزش و
پرورش، بهبود
شرایط کار و
معیشت معلمان
و ایجاد
امکانات آموزشی
با کیفیت و
رایگان برای
کلیه دانش آموزان
ایران کرده
است. در حالی
که در هر گوشه
جهان این گونه
فعالیت ها
احترام و
تقدیر هر
انسان شریفی
را برمیانگیزد
جمهوری
اسلامی ایران
دقیقا به دلیل
این فعالیت ها
ایشان را دستگیر
کرده است.
جمهوری
اسلامی بجای
پاسخگویی به
اعتراض مستمر
و گسترده
معلمان ایران
که اتفاقا در
همان روز
دستگیری آقای
بداقی نیز در
جریان بود
ساده لوحانه
فکر میکند که
با دستگیری
معلمان
مبارزی مثل
آقایان عبدی و
بداقی این
مبارزات و
اعتراضات
پایان خواهد
یافت.غافل از
آنکه خواستههای
معلمان چنان
فراگیر شده و
مبارزه آنان
چنان گسترش
یافته است که
دستگیری
پیشگامان این
مبارزه فقط
موجب افزابیش
خشم معلمان و
تعهد بیشتر به
تداوم راهی
است که آنان
شروع کرده اند از طرف
پلاتفرم
سندیکاهای
کارگری سوئد
اعلام میکنیم
که صبر و تحمل
ما در برابر
این
برخوردهای
ظالمانه و
مکرر و تمام
نشدنی،
واکنشهای
تاکنونی سهل
انگارانه مقامات
جمهوری
اسلامی در
مقابل اعتراضهای
وسیع تشکلهای
کارگری بین
المللی به سلب
چنین حقوق
ابتدایی و
آشکار
شهروندان
ایرانی به
پایان رسیده است
و ادامه
زندانی بودن
فعالین کارگری
و مدنی در
ایران، از
جمله معلمان
مبارز رسول
بداقی و
اسماعیل عبدی
را تحمل
نخواهیم کرد.
لازم به
تاکید است که
با فراخوان
آموزش بین الملل
و فراخوان به
تشکل های عضو
در سراسر جهان
حرکتی گسترده
برای آزادی بی
قید و شرط و
فوری اسماعیل
عبدی در جریان
است و با دستگیری
رسول بداقی
این کمپین
عملا شامل
آقای رسول
بداقی نیز
میشود.ما با
جدیت خواهان
موارد زیر
هستیم:
آزادی
فوری همه
فعالین
کارگری
زندانی
تصویب
و اجرای
مقاوله نامه
های حقوق بشر
سازمان ملل،
مقاوله نامه۲٣ و
مقاوله نامه
های ٨٧ و ٩٨
سازمان جهانی
کار
سازمانهای
کارگری
سندیکایی و
نمایندگان
منتخب و اعضای
آنها بدون ترس
از خشونت،
تهدید زندان و
اخراج از کار
اجازه فعالیت
داشته باشند"
درادامه
همبستگی با
معلمان ایران
ودرمحکومیت
بازداشت رسول
بداقی
سندیکای
سولیدر فرانسه
اطلاعیه ای
روز دوشنبه 15 دسامبر منتشر
کرده است که درآن
جنین آمده
است:
"یک
جنبش بی سابقۀ
آموزگاران به
مدت سه روز، ١١،
١٢ و ١٣
دسامبر ٢٠٢١
درایران
جریان یافت.
این جنبش از
نظر تعداد
شرکت
کنندگان، تعداد
شهرهائی که در
آنها تظاهرات
شد و اینکه تظاهرات
از روز شنبه
که اولین روز
هفته در ایران
است آغاز شد،
بیسابقه
بود.شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان ایران
از آموزگاران
دعوت کرده بود
که به مدت دو
روز کلاس ها
را تعطیل کنند
و در داخل
مدارس تحصن
کرده و
بالاخره روز
١٣ دسامبر
تجمع کنند. از
این دعوت
وسیعاً پیروی
شد. روز اوّل،
٧٠ شهر و روز
دوّم ١٢٠ شهر اعتصاب
کردند. روز ١٣
دسامبر، تجمع
آموزگاران
بسیار وسیع بود
به نوعی که در
شهرهائی نظیر
شیراز و سنندج
هزاران نفر در
تظاهرات
خیابانی شرکت
داشتند. در
تهران،
آموزگاران
مقابل مجلس
تجمع کردند،
جائی که
نیروهای
انتظامی
کوشیدند به
آنها یورش
ببرند ولی
حملۀ آنها به
عقب رانده شد.
ولی پلیس
سیاسی موفق شد
رسول بداقی ،
آموزگاری که
به واسطۀ
فعالیتهای
سندیکائیش
قبلاً به هفت
سال زندان
محکوم شده بود
را دستگیر کند.
در میان
خواستهای
آموزگاران،
تقاضاهای افزایش
مزد و پرداختی
بازنشستگی
قرار داشت. در
حالی که یک
دستمزد
ماهیانۀ ١٢
میلیون تومان
(تقریباً ٣٧۵ یورو)
معادل خط فقر
است، مزد یک
آموزگار با چندین
سال سابقۀ کار
٧ میلیون
تومان بیشتر
نیست.
آموزگاران
تقاضاهای
دیگرخود را
رها نکردند و
همچنان
خواهان آموزش
مجانی و
افزودن سطح فرهنگ
در آموزش
هستند. آموزش
از سال ها پیش
هر روز بیشتر
خصوصی و نا
برابر میشود.
بعلاوه
آموزگاران
خواهان آزادی
همکاران
زندانی خود
هستند که در
میانشان میتوان
اسامی
اسماعیل
عبدی، مهدی
فتحی، محمد رضا
رمضان زاده و
رسول بداقی را
ذکر کرد.
تقاضاهای
دیگر مربوط به
نا مشخص بودن وضع
آموزگاران
غیر رسمی و
عدم امکان
تدریس به دانش
آموزان در زبان
مادری خودشان
است. در ایران
آموزش فقط به زبان
فارسی رسمیت
دارد حال آن
که زبانهای
مختلف ترکی،
کردی، عربی و
غیره نیز وجود
دارند.
در این
سه روز،
آموزگاران به
اعتراض
پرداختند و
همزمان، دولت
لایحۀ بودجۀ
سال آینده را
به مجلس میبرد.
در این بودجه
فقط ١٣ در صد
افزایش برای
آموزش ملّی در
نظر گرفته شد
حال آن که
بودجۀ موسسات
متعدد
ایدئولوژیک
رژیم ١٨٠ در
صد افزایش
داشت.
یک
موضوع قابل
توجه در این
سه روز
تظاهرات، حضور
دانش آموزان
مدارس
ابتدائی و
دبیرستانی بود
که برای حمایت
از جنبش
آموزگاران
خود آمده بودند.
در اصفهان،
یکی از این
دانش آموزان
از ناحیۀ چشم
شدیداً توسط
نیروهای
سرکوب که برای
متفرق کردن
تظاهر
کنندگان در
اعتراض به
بحران آب آمده
بودند، مجروح
و مصدوم شد.
تظاهرات آب
بالاخره
سرکوب و متفرق
شد.آموزگاران
سه روز تظاهرات
وسیع برقرار
کردند ولی این
تظاهرات پایان
نیافتند. در
تجمع ١٣
دسامبر این
جمله به وضوح
شنیده میشد
که اگر به
مشکلات ما
توجه نشود،
کلاس ها تشکیل
نخواهند شد".
***
دانشجویی
که ابراهیم
رئیسی را داغ
کرد!
نخستین
حضور ابراهیم
رئیسی در مقام
رئیسجمهور
دردانشگاه
صنعتی شریف به
مناسبت ۱۶ آذر،
«روز دانشجو»،
با انتقادات
شدید محمدحسین
بیات، دبیر
"انجمن
اسلامی
دانشجویان"
دانشگاه
صنعتی شریف،
همراه بود که
نسبت به وقوع
یک «انقلاب»
علیه حاکمیت
هشدار داد.
اوخطاب به رئیسی
گفت: «اگر برای
رهایی از
وضعیت بحران
زدهی کنونی،
راهحلی
عقلانی،
مبتنی بر تجربه
و کارآمد
ارائه ندهید،
از جانب مردم
پاسخی دریافت
خواهید کرد که
شاید نه سریع
و نه حتی فوری
باشد اما حتما
انقلابی و
قاطع است».
محمدحسین
بیات درنطق
مکتوب خود
ابراهیم رئیسی
را صریحا متهم
کرد که هر
بخشی از دولت
را «به نماینده
یکی از
باندهای فاسد
و یا ناکارآمد
قدرت و ثروت
بذل و بخشش
کرده» و در
نهایت «امنیتیترین
کابینه
جمهوری
اسلامی را با
انتصاب سرداران
سپاه در تک تک
مناصب دولتی
تشکیل داده» است.
احمد وحیدی،
رستم قاسمی،
حسین
امیرعبداللهیان،
محمدعلی زلفیگل،
اسماعیل
خطیب،
محمدرضا
قرایی
آشتیانی، بهرام
عینالهی و عزتالله
ضرغامی هشت
نظامی فعلی و
سابق هستند که
در کابینه
ابراهیم
رئیسی به
عنوان وزیر
حضور دارند.
مسعود
میرکاظمی نیز
نظامی سابق
دیگری است که
بهعنوان
رئیس سازمان
برنامه و
بودجه انتخاب
شده است.
محمدحسین
بیات درادامه
سخنان خود
گفت: «امروز دیگر
از محسن رضایی
گرفته تا قاضیزاده
هاشمی و رستم
قاسمی و سردار
وحیدی، همگی سهمشان
را از قدرت
گرفتهاند.
امروز دیگر
امنیتیترین
کابینه
جمهوری
اسلامی را با
انتصاب سرداران
سپاه در تک تک
مناصب دولتی
تشکیل دادهاید.
حالا سوال اینجاست
که در این
حاکمیت سر تا
پا یکدست، آن
فسادستیزیای
که وعده میدادید
کو؟ آن رفع
فاصله طبقاتی
و مبارزه با
بیعدالتیای
که میگفتید،
کو؟ آن رفاه و
تأمین حداقل
معیشت مردم،
کو؟ آن آزادی
و آن تضمین
حقوق همه مردم
و زنان و
دختران، کو؟
آن وعده رفع
تحریمهایتان
چه شد؟ آن
عزتی که وعده
میدادید،
کجاست؟»
وی با
بیان اینکه:
پاسخی که
حکومت ایران
به اعتراضات
مردم داده یا
«شعارهای
توخالی» و یا
«سرکوب و
بازداشت و باتوم
و اشکآور و
گلوله جنگی و
ساچمه» بوده
است. وی در این
زمینه به
اعتراضات
آبان ۱۳۹۸
اشاره کرد،
اعتراضاتی که
جرقه آن با
افزایش ناگهانی
قیمت سوخت زده
شد و به سرعت
سراسر کشور را
در برگرفت.
دبیر انجمن
اسلامی
دانشجویان
اظهار داشت:
«در شرایطی که
جامعهی مدنی
با سرکوب شدید
مواجه بوده و
فعالین مدنی،
سیاسی و
اجتماعی به
بهانههای
متعدد در
دالانهای
قوهی قضائیه
هستند، همان
جایی که تا
چند ماه پیش بر
مصدر آن تکیه
زده بودید،
چگونه میتوان
انتظار داشت
سخن مردم به
گوش حاکمیت
برسد، شما به
ما بگویید در
چنین شرایطی
جز در افتادن
در ورطهی شوم
خشونت چه راهی
پیش پای مردم
مانده است؟»
محمدحسین
بیات افزود:
«چطور انتظار
داریم زمانی
که تمام راههای
تنفس را بر
جامعه بستهایم،
پیام ملت را
جز با مشتهای
گره کرده
بشنویم؟ جناب
آقای رئیسی
حتما از جوی
خون راه
افتاده در
آبان ۹۸
مطلعید، همانگونه
که از سرکوب
مردم تشنهی
خوزستان و
اصفهان
مطلعید. شما
به ما بگویید سرکوب
شدید این
اعتراضات جز
به این معناست
که حاکمیت نه
تنها توانایی
گفتوگو با
مردم را از
دست داده بلکه
اساسا
پذیرفته است که
باید به ضرب
گلوله خود را
حفظ نماید؟»
محمدحسین
بیات در پایان
با اشاره به
پروندهسازیهای
قوه قضائیه
برای
دانشجویان،
اساتید دانشگاه
و پژوهشگران
در زمان ریاست
ابراهیم رئیسی
بر این نهاد،
خطاب به وی
گفت: «ما شما را
نمایندهی
حاکمیت میدانیم
و لازم میدانیم
که این هشدار
را به شما
بدهیم! اگر
برای رهایی از
وضعیت بحران
زدهی کنونی،
راهحلی
عقلانی،
مبتنی بر
تجربه و
کارآمد ارائه
ندهید، از
جانب مردم
پاسخی دریافت
خواهید کرد که
شاید نه سریع
و نه حتی فوری
باشد اما حتما
انقلابی و
قاطع است».
این
سخنان انهم از
سوی دبیر
انجمن اسلامی
برای ابراهیم
رئیسی غیر
منتظره بود
ووی را غافل
گیر کرد.
کسانیکه به
مبارزه
طبقاتی باوردارند
وهمه تحولات
اجتماعی را در
کادر نزاع طبقاتی
مورد ارزیابی
قرارمیدهند
سخنان این
دانشحوی
مسلمان
غیرمنتظره نبود،بازتابی
ازجامعه ای
است که درآن
فقر ونکبت
وظلم طبقاتی
بیداد میکند
ووی محصول
چنین اجتماع
پرتنشی
است.سخنان وبرآمد
این دانشجو
سوای هرنامی
که برخود
نهد،واقعی
است ونه یک
بازی سیاسی
وصحنه سازی
توطئه گرانه
که اینروزها
بشدت درایران
جریان
دارد.ابراهیم
رئیسی دراین
نشست
انتظارچنین
سخنرانی را
نداشت ونه راه
پیش داشت ونه
راه پس، عبایش
راجمع کرد و
رفت.
درجامعه
ای که ازدرون
می جوشد
ودوقطب فقر
وثروت
درمقابل هم صف
آرایی کرده
اند
قشردانشجو نیردراین
نزاع بیطرف
نیست وبخش
بزرگی ازپیشروان
این قشر به صف
فرودستان
وعدالت ورزان
اجتماعی میپیوندند
ونقش مترقی
درتحولات
سیاسی کشور ایفا
میکنند.
***
تصویر
دلخراش و
مضروب
گوهرعشقی
مادرشهید بهشتی
گوهرعشقی
کیست؟ خانم
گوهر عشقی
مادرستار بهشتی،
كارگر جوان
وبلاگ نویس و
از قربانیان
شکنجه
دربازداشتگاههای
جمهوری
اسلامی است.
این مادر
همواره مورد تضییقات
و مزاحمت
مقامات
امنیتی
جمهوری اسلامی
در گذشته قرار
گرفته و امروز
هم قرار میگیرد.
مادری که نانآور
زندگی خویش را
از دست داده
است و نمیداند
حتی با غم
فردای خود
چگونه سر کند.
هیچ کس
درایران -
دراین دستگاه
"عدل علی"- و
درواقع در
بیغولههای
این رژیم، از
دست ضرب و شتم
رژیم سرمایهداری
جمهوری
اسلامی
درامان نیست.
کرامت انسانی
برای دژخیمان
این دستگاه
حرف مفت است. قوه
قضائیه که
باید جنبه بیطرفی
داشته و مورد
اعتمادعموم
باشد ودرسراسر
ایران داد
بگستراند،
حاضر نیست به
شکایت این
مادرداغدیده
رسیدگی کند تا
شاید بتواند
اعتماد عمومی
را جلب کند.
قوه قضائیه در
ایران تنها
برای ایجاد
ترس است.
دستگاه
«دادگستری» آنها
ناقوس تهدید،
آلت ارعاب و
هشدار به مردم
است تا کسی
پایش را بدون
اجازه این
حکومت ریاکار
از حد «مجاز» بیرون
نگذارد.
خانم
گوهرعشقی ولی
با استقامت
درمقابل این تضییقات
ایستاده
ومانع از آن
شده است تا
نام فرزند
شهیدش را کسی
به فراموشی
بسپارد. وی
این حد «مجاز»
را به زیر پا گذارده
است. یک پایش
در خانه است و
پای دیگرش در کنار
مزار فرزندش
قرار دارد.
روشن است که
رژیم ریاکار و
تبهکار
جمهوری
اسلامی ازاین
بابت خرسند
نبوده و مترصد
باشد تا این
مادر داغدیده
را از راه خود
بزداید. تنها
فشار افکار
عمومی مانع از
آن است که
سرنوشت این
مادر نیز شبیه
سرنوشت
فرزندش شود.
این
مادرشهید
طبیعتا به طور
مرتب برای
یادآوری
خاطرات گذشته
و تسکین آلام
خویش برسر
مزار فرزندش
میرود ولی
این اقدام
انسانی و
مادرانه چون
خاری به چشم
جمهوری
اسلامی ایران
است. آنها
آرزو دارند که
نام همه شهدا
به فراموشی
سپرده شود. گوهر
عشقی این زن
داغدیده
درایران
امنیت ندارد.
جمهوری
اسلامی حتی
کاری کرده که
کسی نمیتواند
به «خدا» پناه
برد زیرا
بارگاه الهی
نیزاز دست
دژخیمان رژیم
در امنیت
نیست.
هم اکنون یک
جنگ
تبلیغاتی،
روانی درفضای
مجازی
درگرفته است
که طرفین نزاع
متقابلا
اتهام دروغگوئی
و ریاکاری را
به یکدیگر میزنند.
از طرفی رژیم
جمهوری
اسلامی مدعی
است که جراحات
موجود در چهره
خانم گوهر
عشقی حاصل سقوط
ایشان بر روی
مفتولهای
آهنی است
وازروایتی که
با استناد به
مادر شهید
بهشتی بیان میگردد
حاکی است که
دو نفر موتور
سوار به ایشان
حمله کرده و
این مادر را
مورد ضرب و
شتم قرار دادهاند.
هر کدام از
طرفین اسناد
ومدارکی را
نیز در تائید
نظریه خویش
منتشر کردهاند
و اسناد
ومدارک طرف
مقابل را جعلی
ارزیابی میکنند.
برای حزب ما
یک امر روشن
است رژیم
جمهوری اسلامی
ستار بهشتی را
در زندانهای
خویش به قتل رسانده
است و قتل
درهمه جوامع
متمدن جرم
عمومی است و
باید مورد
پیگرد قانونی
قرار گیرد. صدای
مادر این شهید
برای
دادخواهی نه
تنها به جائی
نرسیده و نمیرسد
بلکه تلاش میشود
تا صدای وی را
نیز خفه کنند.
همین جنجال در
فضای مجازی
نشان میدهد
که جان خانم
گوهر عشقی در
امان نیست، وی
فاقد امنیت
است و این بیحقی،
بیعدالتی را
نمیشود به
پای تبلیغات
اپوزیسیون
برانداز جا
زد. حتی آدمهای
بیآبرو و
ناسالمی هم که
برای
سوءاستفاده
تلاش در
نزدیکی با
خانم گوهر
عشقی میکنند
و به تحریک
مشغولند، نمیتوانند
موجب انکار
اصل واقعیات
گردند که بر
سرآن سرپوش
گذارده شود.
«آبادانی» گورستانها
از اندام
فرزندان این
ملت و روان
کردن خون
آنها در
جویبارها از
این واقعیت
حکایت می کنند
که بحث فقط بر
سر ستار بهشتی
نیست بر سر
نظام سرکوب و
بیعدالتی و فاسدی
میباشد که
هویت خونریزش
قابل انکار
نیست. آیا این
حقایق، کشتار
هزاران
زندانیان
سیاسی و داغدیده
کردن هزاران
مادر این
سرزمین نیز
جعلی است؟
البته این
فقط جمهوری
اسلامی نیست
که ساطور به
دست به جان و
مال و هستی
مردم ایران
افتاده است،بلکه
اپوزیسیونی
در خارج از
کشور نیز حضور
دارد که از
جانب رژیمهائی
تغذیه و پروار
میگردد که
ماهیت کثیف و
فوق ارتجاعی
شان برنیروهای
انقلابی
پنهان نیست.
امپریالیسم
آمریکا و
اروپا،
صهیونیسم
اسرائیل و یا
عربستان سعودی
که دستگاههای
تبلیغاتی
«ایران
اینترنشنال»،
تلویزیون «من
و تو»و نظایر
آنها را بنا
کردهاند، سر
مخالفان
سیاسی خود را
زنده زنده با
ارّه میبرند.
خون این
اپوزیسیون
خون محمد بن
ارّه است.
آنوقت این
اپوزیسیون
وطنفروش میخواهد
از خون شهید
بهشتی دامی
برای اسارت
ایران و قتل
عام بعدی در
ایران بسازد.
دغدغه این اپوزیسیون
وطنفروش
حمایت از مادر
یک شهید نیست
حمایت از
امپریالیسم و
صهیونیسم است
تا چهره این
خونآشامان
را که دنیا را
به خون کشیده
و میلیونها
مادر را
داغدار کردهاند
آرایش کنند.
همدستی و
همکاری با این
اپوزیسیون
وطنفروش و
حقوقبگیر
کوچکترین
خدمتی به
افشاء رژیم
جمهوری اسلامی
نبوده برعکس
جنایات آنها
را توجیه میکند
و فرزندان
مردم ایران را
عمال
امپریالیسم
جا زده و
معرفی مینماید.
نیروهای
انقلابی و
میهنپرست
ایران باید مرز
روشنی میان
مخالفت خود با
جمهوری
اسلامی و مخالفت
نوکران
امپریالیسم و
صهیونیسم با
این رژیم
بکشند. ماهیت
این دو مبارزه
کاملا
متفاوت است.
ما درگذشته
گفتهایم و
امروز
نیزتکرارو
تاکید میکنیم
که رژیم
جمهوری
اسلامی با
چنین شیوههای
رذیلانه، با
سرکوب و
اختناق و ضرب
و شتم خانوادههای
شهدا، داغدار
و ستمدیده
عملا آنها را
بسوی
لاشخوران بینالمللی
وعواملشان
نظیر مسیح
(قبل از مسیح
شدن نامشان
معصومه بود-
توفان)
علینژادهای
قمی و غیر قمی
و رسانههای
امپریالیستی
سوق میدهد و
خوراک
تبلیغاتی
برای تشدید
تحریمهای
اقتصادی فراهم
میسازد و جز
این نیز نمیباشد.
همه این
مانورها از ما
هشیاری میطلبد
که باید آن را
به مردم ایران
منتقل کنیم.
***
درجبهه
نبردطبقاتی
اخباروگزارشات
واعتراضات
کارگری آذر ماه۱۴۰۰
درآذر
ماه، ۶۸ سال
پیش
دانشجویان به
هنگام ورود
نماینده
امپریالیسم
آمریکا با اهدای
جان شیرین
خویش، پیمانی
استوار وهمبستگی
با طبقه کارگر
ایران بستند
که تا کنون
ادامه یافته و
هماکنون
شعار «فرزند
کارگرانیم /
کنارشان می
مانیم» و دفاع
از مطالبات
فرهنگیان و هم
سنگر شدن با
معلمان و
استادانشان،
نشان از
استواری بر عهد
انقلابی
دانشجویان
دارد فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته با
تلاش در تشکل
یابی و پیش
بردن مبارزات
صنفی مسالمت
آمیز وقانونی
توانسته اند
تلاش بیوقفه
حق طلبی خود
را، در فضایی
که حکومت برای
بی حقوق کردن
تمامی
زحمتکشان
دارد، به
حکومتیان
تحمیل کنند و
مجلس را وادار
به تصویب «نیم بند
و سرهمبندی»
قانونی کنند
که سالها از
تصویب و اجرای
آن سرباز می
زنند. اگر چه
هنوز مبارزه
به پایان
نرسیده و
فرهنگیان به
مطالبات برحق
خود نرسیدهاند
ولی تداوم
مبارزه
فرهنگیان و
توان برگزاری
تحصن ها،
تجمعات و
اعتراضات
سراسری و ادامه
دار، بر نظرات
فعالان
کارگری را که معتقد
به ایجاد
تشکلات صنفی و
سیاسی هستند،
مهر صحت زد و
درمقابل
نظرات مضر و
زیان آور درجنبش
زحمتکشان که
بر بی تشکلی
اصرار میورزند
را بیارزش
ساخت. بسیج
فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته توسط
«شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران» راهی
را پیش پای
آنانکه هنوز به
قدرت تشکل و
ادامه کاری شک
و تردید دارند
و آلوده به
نظرات «ضد
کارگری» می
باشند، قرار
داد تا با
یاری
نمایندگان
محق کارگران و
زحمتکشان به
ایجاد تشکل
سراسری برای
اصناف مختلف و
تشکل واحد
برای تمامی
اصناف مبادرت
ورزند و از پیش
کشیدن
شعارهای
زودرس با ظاهر
چپ» نیز
اجتناب ورزند.
در زیر توجه
خوانندگان
گرامی را به بخشی از
رویدادهای
مبارزاتی
کارگران و
زحمتکشان در
ماه آذر جلب
میکنیم.
اخبار
سرکوب و
مقاومت
۱
آذر
عسل
محمدی از
زندان اوین
بطور موقت
آزاد شد. عسل
محمدی به
همراه هیراد
پیربداقی فعال
کارگری روز ۱۵
آبان ماه توسط
نیروهای
امنیتی
دستگیر شدند.
۵
آذر
بیش
از ۱۲۰
بازداشت شده
اعتراضات
زاینده رود به
زندان دستگرد
اصفهان
فرستاده شدند.
۴
آذر
پرونده
فرزانه
زیلابی وکیل
کارگران شرکت
نیشکر هفت تپه
که پیش از این
از سوی
دادگاه
انقلاب
اهواز به
اتهام فعالیت
تبلیغی علیه نظام
به یک سال حبس
و دو سال
ممنوعیت خروج
از کشور محکوم
شده بود پس از
اعتراض
وکیلشان دکتر
ناصر زرافشان،
به شعبه
شانزده
دادگاه
تجدیدنظر استان
خوزستان
ارجاع شد.
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
با انتشار
اطلاعیه ای
هرگونه
پرونده سازی
برای فرزانه
زیلابی وکیل
کارگران نیشکر
هفت تپه،
شدیدا محکوم
ساخت و
خواستار خاتمه
دادن فوری و
بدون قید و
شرط به
اینگونه پرونده
سازی ها شد.
۸
آذر
نصرت
بهشتی معلم
بازنشسته، به
قید وثیقه ی
یک میلیارد
تومانی آزاد
شد.
۱۰
آذر
ستار
رضایی شاعر،
کارگر گچکار
و فعال کارگری
ساکن نجفآباد
اصفهان با
هجوم نیروهای
امنیتی به
خانه پدریاش
بازداشت شد.
۱۲
آذر
کانون
نویسندگان
ایران به
مناسبت روز
مبارزه با
سانسور
«سیزدهم آذر»
بیانیه ای
منتشر ساخت که
در آن آمده
است: «... کانون
نویسندگان
ایران تاکید
میکند که تا
برچیده شدن
کاملِ همهی
اشکال سانسور
از پای نخواهد
نشست، در این
راه دست تمام
نویسندگان،
هنرمندان و روزنامه
نگاران مستقل
و آزادیخواه
را در هر جای
جهان که باشند
به گرمی میفشارد
و روز مبارزه
با سانسور را
گرامی میدارد.»
۱۴
آذر
لیلا
حسینزاده،
فعال صنفی
دانشجویی
دانشگاه
تهران به ۵
سال حبس
تعزیری محکوم
شد!
دوازده
تشکل مستقل
بازنشستگان
استان های مختلف
با انتشار
بیانیه ای
خواستار
آزادی اسماعیل
گرامی شدند.
سندیکای
کارگران شرکت
واحد ضمن
حمایت از
بیانیه چندین
تشکل
بازنشستگان در
خصوص آزادی
اسماعیل
گرامی،
خواستار
آزادی بی قید
و شرط این
کارگر
بازنشسته ۶۶
ساله زندانی
شد.
۱۶
آذر
لیلا
حسین زاده
فعال
دانشجویی، در
روز دانشجو در
شیراز توسط
پانزده مامور
مسلح بازداشت
شد.
۱۷
آذر
کانون
نویسندگان
ایران در بیست
و سومین سالگرد
قتل های سیاسی
پاییز۱۳۷۷
با انتشار
بیانیه ای یاد
محمد مختاری و
محمد جعفر
پوینده را
گرامی داشت.
بکتاش
آبتین،
پانزدهم آذر
به علت تب و
فشار خون بالا،
شبانه از
زندان به
بیمارستان
منتقل شد. کانون
نویسندگان
ایران با
انتشار
بیانیه ای خواستار
آزادی بیقید
و شرط بکتاش
آبتین، دیگر
اعضای زندانی
کانون، رضا
خندان
(مهابادی)،
کیوان باژن و
آرش گنجی و
سایر
زندانیان
سیاسی و
عقیدتی شد.
هیراد
پیربداقی که
در روز ۱۵
آبان در منزلش
بازداشت و به
بند ۲۰۹
زندان
اوین منتقل شده
است. «سندیکای
کارگران
نیشکر هفت
تپه» و «سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه»
با انتشار
اعلامیه های
جداگانه ای
ادامه
بازداشت و
فشار بر هیراد
پیربداقی را
شدیدا محکوم
ساختند و
خواهان آزادی
بیقید و شرط
ایشان، تمامی
فعالین
کارگری، معلمان
و حامیان حقوق
کارگر و
مختومه شدن بی
قید و شرط پروندههایشان
شدند.
۱۹
آذر
انجمن
قلم (پن)
آمریکا پس از
انتشار خبر
ابتلای بکتاش
آبتین، شاعر،
فیلمساز و عضو
کانون نویسندگان
ایران به
کرونا با
انتشار
بیانیهای
خواستار
آزادی
نویسندگان در
بند ایرانی از
جمله اعضای
کانون
نویسندگان
ایران شد.
شماری
از اعضای
کانون
نویسندگان
ایران به همراه
تعدادی از
فعالین مدنی و
سیاسی به
مناسبت بیست و
سومین سالگرد
قتلهای
زنجیرهای،
بر مزار محمد
مختاری و
محمدجعفر
پوینده واقع
در آرامستان
«امامزاده
طاهر» کرج
حاضر شدند.
۲۰
آذر
آقای
رسول بداقی
عضو توسط پلیس
امنیت به صورت
خشونتآمیز و
همراه با هتک
حرمت بازداشت
شد. شورای هماهنگی
تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران با
انتشار
بیانیه ای
بازداشت آقای
رسول بداقی
محکوم ساخت.
در این بیانیه
آمده است: «... شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران ضمن
محکوم نمودن
بازداشت این
فعال صنفی
وارسته تاکید
میکند اگر چه
آقای بداقی از
افراد موثر
جنبش معلمان
است اما امروز
هر معلم یک
لیدر و سازماندهنده
موثر در جنبش
است و با
بازداشتها و
برخوردهای
غیرقانونی
نمیتوان بر
روند مطالبهگری
تاثیر منفی
گذاشت.
...»
⭕️سندیکاهای
کارگری سوئد
در اعتراض به
دستگیری رسول
بداقی
اطلاعیه ای
منتشر ساختند
و خواهان آزاد
شدن فعالین
کارگری و مدنی
در ایران، از
جمله معلمان
مبارز رسول
بداقی و اسماعیل
عبدی شدند.
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران با
انتشار
بیانیه ای
خواهان آزادی
لیلا حسین
زاده شد. در
این بیانیه
آمده است:
«سندیکای کارگران
شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران با توجه
به شدت بیماری
لیلا حسینزاده
عمیقا نگران
سلامت ایشان
میباشد. فعالیتهای
ایشان در دفاع
از طبقه کارگر
بوده و باید بدون
قید و شرط،
بلافاصله
آزاد و حکم
ظالمانهی
زندان برای وی
لغو گردد.
کارگران و
معلمان و حامیان
حقوق کارگر
زندانی باید
بدون قید و شرط
آزاد و احکام
قضایی علیه
آنان لغو گردد.»
ِآمانج
امینی معلم و
فعال صنفی به وسیله
اداره
اطلاعات سقز
احضار و بعد
از ضرب و شتم و
هتاکی
بازداشت شد.
شورای
هماهنگی
تشکلهای صنفی
فرهنگیان با
صدور بیانیه
ای ضمن حمایت
از خواسته های
برحق
فرهنگیان،
بازداشت و ضرب
و شتم این
معلم و
فعال صنفی را
محکوم کرد. در
این بیانیه
آمده است: «...
اقدامات اخیر
اعم از
بازداشت، بی
احترامی و
نادیده گرفتن
خواسته های
قانونی و برحق
معلمان نشان
از برداشته
شدن صورتک
نفاق و تمامیت
خواهی طیفی در
کشور می دهد
که با استفاده
از عوامل
معلوم الحال
بی مایه و
مقدار در صدد
بی حرمتی و
محدود کردن هر
چه بیشتر حقوق
ایرانیان به
ویژه
فرهنگیان
هستند.
...»
۲۳
آذر
کانون
صنفی
فرهنگیان
گیلان، انجمن
صنفی معلمان
فارس، کانون
صنفی معلمان
ایران، انجمن
صنفی معلمان
کردستان (سقز
و زیویه)،
کانون صنفی
فرهنگیان
الیگودرز،
سندیکای
کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
و سندیکای کارگران
شرکت کشت و صنعت
نیشکر هفت تپه
با انتشار
بیانیه های
جداگانه ای
بازداشت رسولبداقی
را محکوم
ساختند و
خواستار
آزادی بی قید
و شرط ایشان و
اسماعیل عبدی
و سایر معلمان
زندانی و
زندانیان
سیاسی شدند.».
۲۵
آذر
آقای
محمود ملاکی،
عضو هیئت
مدیره کانون
صنفی
فرهنگیان
بوشهر را به خاطر
فعالیتهای
صنفی به دو
سال ممنوعیت
از تحصیل و
بیست میلیون
تومان جریمه
نقدی محکوم نمود.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران خواهان
لغو احکام ظالمانه
از جمله حکم
آقای ملاکی شد.
اصغر
امیرزادگان،
معلم و فعال
صنفی به تحمل
یک سال حبس
تعزیری محکوم
شد. شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران حکم
علیه این فعال
صنفی را محکوم
نمود و خواهان
پایان دادن به
پروندهسازی
علیه تمام
فعالان صنفی
از جمله آقای
اصغر
امیرزادگان
شد.
۲۸
آذر
طبق
اطلاع وکیل
لیلا حسینزاده،
وی پس از ۱۱
روز، با
خانواده تماس
گرفت و خبر از
ضرب و شتم
شدید خود، چه
در
بازداشتگاه
شیراز و چه در
تهران داد.
اجازهی
دسترسی به
داروهای
حیاتیش نیز
از او سلب شده
است. شوراهای
صنفی دانشجویان
کشور ضمن
تاکید دوباره
بر غیرقابل
پذیرش دانستن
بازداشت لیلا
حسینزاده و
محکوم کردن
آن، قویاً
اعلام کرد که
عوارض ناشی از
عدم مصرف
داروهای
ضروریاش
مستقیماً بر
عهدهی
نهادهای
امنیتی،
وزارت علوم و
هیئت رئیسهی
دانشگاه
تهران می باشد.
۲۹
آذر
جمعی
از فعالان
صنفی با حضور
در منزل آقای
رسول بداقی
ضمن اعلام
همبستگی با
خانواده وی،
خواستار
آزادی تمام
معلمان
زندانی به
ویژه آزادی بدون
قید و شرط
رسول بداقی
شدند.
۳۰
آذر
رسول
بداقی که روز
شنبه، ۲۰ آذر
با حمله نیروهای
امنیتی و با
خشونت
بازداشت شده
بود، به دنبال
ایستادگی و
رشادت خود و
حمایت معلمان
و پیگیری
کانونهای
صنفی با قید
وثیقه آزاد
شد. شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران با
انتشار
اطلاعیه ای
خواهان آزادی
بی قید و شرط
وی و تمام
معلمان
زندانی شد و
اعلام داشت که
قدرتمندانه
تا تحقق
مطالبات به
تعهد خود با
معلمان
پایبند است.
رضا
خندان
(مهابادی) از
زندان به
بیمارستان طالقانی
منتقل شد.
کانون
نویسندگان
ایران خواستار
آزادی بیقید
و شرط رضا
خندان
(مهابادی)،
بکتاش آبتین،
دیگر اعضای
زندانی
کانون، کیوان
باژن و آرش
گنجی و سایر
زندانیان
سیاسی و
عقیدتی شد.
کانون نویسندگان
ایران با
انتشار
بیانیه ای
اعلام داشت که:
مسئولیت هر
گزندی به
سلامتی و جان
اعضای خود را
متوجه حکومت و
به ویژه قوهی
قضاییهی آن
میداند.
فرهنگیان
۹آذر
در
اعتراض به
اظهارات
قالیباف که
گفته است
دولت تنها ۱۲.۵
هزار میلیارد
تومان بودجه
برای رتبهبندی
اختصاص خواهد
داد و در
اعتراض به
اجرا نشدن
رتبه بندی و
همسان سازی و
پایمال شدن
حقوق فرهنگیان،
در برخی استانها
از جمله: قم،
خوزستان،
کهگیلویه و
بویراحمد،
فارس و ...
معلمان دست به
تحصن زدند و از
رفتن به کلاسها
خودداری
نمودند.
معلمان در شهر
شیراز در بیش
از ۲۴۰ مدرسه
تحصن نمودند.
۱۱
آذر
تجمع
سراسری
فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته به
دعوت شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران، در
سراسر کشور در
بیش از۹۰ شهر
از استانهای
لرستان،
کردستان،
البرز،
تهران، خوزستان،
یزد،
کرمانشاه،
کهگیلویه و
بویراحمد، خراسان
شمالی،
گیلان، فارس،
سمنان،
قزوین، اصفهان،
سیستان و
بلوچستان،
مازندران،
آذربایجان
غربی،
آذربایجان
شرقی،
اردبیل، ایلام،
چهارمحال و
بختیاری، مرکزی،
زنجان،
همدان،
گرگان،
خراسان رضوی و
کرمان برگزار
شد. در استان
فارس حدود ۱۵
هزار معلم دست
به تجمع زدند
و در برخی
استانها
مانند
خوزستان،
لرستان،
کردستان و ...
هزاران معلم
از فراخوان
تجمع شورای
هماهنگی استقبال
کردند. تجمع
فرهنگیان در
حالی برگزار
شد که حراستها
و نهادهای
امنیتی اقدام
به تهدید و
احضار فعالان
صنفی در سراسر
کشور نمودند
تا بر تجمع تاثیر
بگذارند.
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران به
مناسبت تجمع
سراسری
فرهنگیان
قطعنامه ای
منتشر ساخت که
در آن آمده
است: «... شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی فرهنگیان
ایران ضمن
حمایت از
اعتراضات
صنفی بدنه ی
معلمان، به
دولت و مجلس
هشدار می دهد،
تا زمانی که
قانون مدیریت
خدمات کشوری،
بویژه نظام
همسان سازی
حقوق
بازنشستگان و
طرح رتبه بندی
شاغلین،
همانطور که در
متن قانون
آمده است، به
اجرا در
نیاید، در
روزهای آینده
همچنان
اعتراضات را
به اشکال
گوناگون از
جمله تحصن،
تجمع،
راهپیمایی،
تعطیلی کلاسها
و سایر اشکال
قانونی
اعتراض، در
سراسر کشور تا
رسیدن به
خواسته های
قانونی، در
فراخوانهای
پی در پی
ادامه خواهد
داد. یادآوری
می شود عواقب
هرگونه
پیشامد، بر
عهده ی کسانی
خواهد بود که
فرهنگ و
فرهنگیان را
در طول دهههای
گذشته به بازی
گرفته اند.!»
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت تپه
و سندیکای کارگران
شرکت واحد با
انتشار
بیانیه های
جداگانه ای
حمایت خود را
از اعتراضات و
مطالبات معلمان
شاغل و
فرهنگیان
بازنشسته
اعلام داشتند و
خواستار
آزادی تمامی
معلمان و
بازنشسته های
زندانی شدند.
۱۳
آذر
جمعی
از فرهنگیان
بازنشستهی
سال ۹۹ در
اعتراض به عدم
پرداخت پاداش
بازنشستگیشان
مقابل سازمان
برنامه و
بودجه دست به
تجمع زدند.
۱۴
آذر
کانون
صنفی معلمان
ایران (تهران)
در محکومیت فشارهای
امنیتی و صدور
احکام قضایی برای
لطیف
روزیخواه و
ابوالفضل
رحیمیشاد از
معلمان و
فعالان صنفی و
رسانه ای
بیانیه ای
منتشر ساخت که
در آن آمده
است: «... از آنجا
که به نظر میرسد
در شرایط عادی
در میان تصمیمگیران
حاکمیتی و
دولتی در
ایران تمایلی
برای شنیدن
صدای منتقدین
وجود ندارد،
ما از همکارانمان
میخواهیم با
تداوم
اعتراضات خود
به صورت مسالمتآمیز
و مدنی،
نادرستی رویه
حاکم شده برای
خاموش نمودن
هرگونه
انتقاد و
اعتراض را به
آنها که جز
فشارهای
امنیتی و
قضایی راه
دیگری نمیشناسند،
یادآور شوند.»
۱۵
آذر
⭕️ سازمان
جهانی معلمان
خواستار
آزادی اسماعیل
عبدی شد. در
بیانیه ای
بدین مناسبت
آمده است:
«آموزش بینالملل
بهعنوان یک
سازمان متعهد
به اتحادیههای
کارگری و حقوق
بشر، خواستار
آزادی اسماعیل
عبدی و دیگر
رهبران
اتحادیههای
کارگری
دستگیر شده در
ایران است. یک
نگرانی خاص و
فوری برای
سلامتی عبدی
وجود دارد که
پس از مدت ها
حبس در شرایط
وخیم به شدت
تحت تاثیر
قرار گرفته
است.»
۱۸
آذر
فرهنگیان
قم نسبت به
عدم اجرای طرح
رتبه بندی و
عدم اجرای طرح
همسان سازی،
مقابل اداره
کل آموزش و
پرورش قم تجمع
اعتراضی
برگزار کردند.
معلمان
خرید خدمتی
اصفهان در
اعتراض به
فقدان امنیت
شغلی و نداشتن
بیمه، تجمع
اعتراضی برگزار
کردند.
۲۰
آذر
اعتصاب
سراسری
معلمان ایران
با فراخوان
شورای
هماهنگی در
سراسر کشور در
بیش از ۲۰۰
شهر و منطقه
برگزار شد. در
بسیاری از شهرها،
معلمان با
تعطیلی
گسترده کلاسها
به صورت حضوری
و مجازی از
تدریس امتناع
کردند. معلمان
قم به صورت
بست نشینی
جمعی به تحصن سراسری معلمان
پیوستند.
۲۱
آذر
اعتصاب
سراسری
معلمان ایران
با فراخوان
شورای
هماهنگی برای
دومین روز در
سراسر کشور در
بیش از ۲۰۰ شهر
و منطقه ادامه
یافت. معلمان
قم در دومین
روز اعتصاب
سراسری نیز به
صورت بست
نشینی جمعی در
تحصن سراسری معلمان
شرکت کردند.
۲۲
آذر
دهها
هزار فرهنگی
شاغل و
بازنشسته در
سراسر ایران
به فراخوان
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران پاسخ
مثبت دادند و
به صورت
همزمان راس
ساعت ۱۰ در
مکانهای از
پیش تعیین شده
تجمع نمودند.
معلمان و فرهنگیان
شاغل و
بازنشسته
تهران و
البرز، در مقابل
ساختمان
مجلس، و در
شهرهای دیگر
مقابل آموزش و
پرورش، دست به
تجمع اعتراضی
زدند. تجمع
پرشکوه فرهنگیان
در شهر یاسوج
در استان
کهگیلویه و
بویراحمد به
تظاهرات
چشمگیری در
خیابان
انجامید و
تجمع
فرهنگیان
اصفهان
توسط صدا و
سیمای استانی
پوشش یافت. در
شیراز باشکوه
ترین تجمع ده هزار
نفره
فرهنگیان
شاغل و بازنشسته
رقم خورد.
ماموران
امنیتی در
تهران و
مازندران به
تجمع کنندگان
یورش بردند.
در
قطعنامه
پایانی تحصن و
تجمع سراسری
فرهنگیان و
بازنشستگان
ایران آمده
است: «... شورای
هماهنگی بار
دیگر ضمن
محکوم نمودن
بازداشت،
پروندهسازی
و اخراج و
احضار تمام
فعالان صنفی
خواهان آزادی
همه معلمان
زندانی و
پایان دادن به
خط برخورد با
فعالان صنفی و
مختوم شدن
تمام پروندههاست
و از تمام
فرهنگیان میخواهد
آزادی فعالیت
صنفی و معلمان
دربند را به
یک مطالبه جدی
و عمومی تبدیل
نمایند. در
پایان شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران اعلام
میکند بودجه
۱۴۰۱ و عملکرد
دولت و مجلس
تاکنون مورد
رضایت
فرهنگیان
نیست و اگر
خروجی جلسه
فردا حداقل
حقوق معلمان
را بر مبنای
حداقل هشتاد درصد
حقوق اعضای
هیئت علمی
دانشگاه تا خط
فقر یعنی ۱۲
میلیون
افزایش ندهد و
بودجه همسانسازی
واقعی برای
اجرا از مهر
۱۴۰۰ تامین نگردد
این اعتراضات
در ابعاد
گستردهتر
ادامه خواهد
یافت.
...»
سندیکای
کارگران شرکت
واحد ضمن به
رسمیت شناختن
اعتراض و
اعتصاب برای
معلمان و
کارگران، خواستار
آزادی تمامی
معلمان و
کارگران و زندانیان
سیاسی دربند
شد. در اطلاعیه
ای از طرف
سندیکای شرکت
واحد بدین مناسبت
آمده است: «...
معلمان در
تجمعات
اعتراضی شعار
معلم زندانی
آزاد باید
گردد سر دادند
و خواستار
آزادی
زندانیان
سیاسی شدند در
این تجمعات
معلمان
نارضایتی
عمیق خودشان
را از سیستم اداره
کشور ابراز
کردند.
...»
۲۳
آذر
کانون
نویسندگان
ایران با
انتشار
بیانیه ای حملهی
نیروهای
امنیتی و
انتظامی به
تجمع معلمان در
مقابل «مجلس
شورای اسلامی»
را محکوم
ساخت. در این
بیانیه آمده
است: «... کانون
نویسندگان
ایران ضمن
دفاع از حق
اعتراض،
آزادی بیان و
مطالبات صنفی
معلمان، حملهی
نیروهای امنیتی
و انتظامی به
تجمع آنها را
محکوم میکند
و خواستار
آزادی معلمهای
زندانی و سایر
زندانیان
سیاسی،
عقیدتی و کنشگران
صنفی و مدنی
است.»
۲۴
آذر
معلمان
خرید خدمت
مقابل آموزش و
پرورش تهران در
اعتراض به
کسری بیمه به
۱۵ روز در ماه
و حقوق زیر ۲
میلیون
تومان، دست به
تجمع اعتراضی
زدند. از دیگر
مطالبات
معلمان خرید
خدمت قرارداد
استخدام دائم
می باشد.
۲۵
آذر
معلمان
همدان در
اعتراض به
تصویب
ریاکارانه و
سرهم بندی طرح
رتبه بندی
توسط مجلس دست
به تجمع
اعتراضی زدند.
۲۶
آذر
آموزگاران
"خرید خدمتی"
در یزد مقابل
استانداری،
در اعتراض به
ناپایداری
وضعیت شغلی و
دریافتی ناچیز
دست به تجمع
زدند.
۲۷
آذر
آموزگاران
"خرید خدمتی"
در برابر
اداره ی کل آموزش
و پرورش
اصفهان تجمع
اعتراضی
برگزار کردند.
۲۸
آذر
شورای
هماهنگی در
اعتراض به
مصوبه ناقص
رتبهبندی
مجلس و مخالفت
دولت با اجرای
رتبهبندی
بیانیه ای
منتشر ساخت که
در آن آمده
است: «... بی تردید
تصویب نیم بند
رتبهبندی
توسط
نمایندگان
مجلس حاصل
اعلام نارضایتیها
و اعتراضات ما
معلمان در کنش
های صنفی تجمعات
و تحصن ها
بوده و ادمینهای
استانی،
فعالان صنفی و
کانونها و
انجمنهای
صنفی
فرهنگیان و
تمام معلمان
مطالبهگر
همچنان تا
تحقق مطالبات
خود دست از
اعتراض نمی
کشند. … شورای
هماهنگی
مراتب اعتراض
خود را نسبت
به مجلس و
دولت اعلام می
دارد و اعلام
میکند این
مصوبهی
تحمیلی مورد
قبول ما
معلمان نیست و
به دولت و
مجلس هشدار می
دهد در مقابل
اراده و حقوق
معلمان
نایستند. بیشک
این بی
اعتنایی در
آتیه تبعات
جبران ناپذیری
برای قانون
شکنان خواهد
داشت.
...»
شورای
هماهنگی تشکلهای
صنفی
فرهنگیان
ایران در
اعتراض به :۱-
مصوبه ناقص
رتبهبندی و
عدم اجرای آن
توسط دولت. ۲-
بیتوجهی به
لایحه همسانسازی
بازنشستگان.
۳- درخواست
آزادی معلمان
دربند به ویژه
آقای رسول بداقی
برای تجمع در
تاریخ
«پنجشنبه، دوم
دی ماه، ساعت
۱۰» فراخوان
داد.
۳۰
آذر
سازمان
جهانی معلمان
حمایت خود را
از مبارزات و
مطالبات
فرهنگیان
اعلام داشت.
در بیانیه ای
که بدین
مناسبت منتشر
ساخت، آمده
است: «... آموزش بینالملل
و سازمانهای
عضو آن از
دولت ایران میخواهند
تا به
فرهنگیان
اجازه دهد که
بدون ترس از
خشونت یا
دستگیری های
خودسرانه، از
حق خود برای
درخواست حقوق
عادلانه و
آزادی
همکاران زندانی
استفاده کنند.
این فراخوان
به دنبال دستگیری
یکی از رهبران
شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان و
تداوم
بازداشت سایرین،
صورت می گیرد. ...»
بازنشستگان
7 آذر
🖍️گروهی
از
بازنشستگان و
مستمری
بگیران صندوق بازنشستگی
فولاد اصفهان
و خوزستان
مقابل ساختمان
این صندوق در
شهرهای
اصفهان و
اهواز تجمع
کردند و
خواستار تحقق
مطالبات
معیشتی و حقوقی
خود شدند.
8 آذر
شماری
از
بازنشستگان
شرکت
هواپیمایی
هما، در
اعتراض به عدم
رسیدگی به
مطالبات مزدی
خود و همچنین
انتقال صندوق
بازنشستگان
هما به صندوق
بازنشستگی
کشور، در
مقابل صندوق
بازنشستگی
این شرکت
هواپیمایی
واقع در
تهران، دست به
تجمع زدند.
10 آذر
بازنشستگان
سال ۹۹ نیشکر
هفت تپه در
اعتراض به
محاسبه و
پرداخت سنوات
شغلی و مرخصی
ذخیره خود
مقابل درب
شرکت تجمع
نمودند و قصد
ورود به شرکت
را داشتند که
به دستور مدیر
جدید حراست درب
های شرکت را
به روی آنها
بستند. جلسه
ای نیز بین
مدیر حراست و
نمایندگان
آنها برگزار
شد که بدلیل
مخالفت مدیر
حراست با ورود
تجمع کنندگان
به تنش و قهر
نماینده آنها
از جلسه کشیده
شد و این
اقدام مدیر
جدید حراست را
توهین به کسوت
این افراد
دانستند. در
نهایت مدیران
حسابداری و
امور اداری
شرکت
پذیرفتند که
تمام مزایای
این
بازنشستگان
طبق رای دیوان،
مورد محاسبه
قرار گرفته و
پرداخت شود.
۱۴
آذر
جمعی
از
بازنشستگان و
مستمری
بگیران صندوق
بازنشستگی
فولاد تهران،
اصفهان و
خوزستان مقابل
ساختمان این
صندوق در
شهرهای
تهران، اصفهان
و اهواز تجمع
کردند و
خواستار تحقق
مطالبات
معیشتی و
حقوقی خود
شدند. «این همه
بی عدالتی
هرگز ندیده
ملتی!»
۱۵
آذر
جمعی
از
بازنشستگان و
مستمریبگیران
تامین
اجتماعی در
مقابل اداره
کل سازمان
تامین
اجتماعی
استان
خوزستان در
اهواز تجمع
اعتراضی
برگزار کردند
و خواستار
اجرای قانون
همسان سازی
حقوق و رسیدگی
به سایر مطالبات
خود شدند.
۲۱
آذر
بازنشستگان
فولاد اصفهان
در مقابل
ساختمان
صندوق بازنشستگی
فولاد در
اصفهان دست به
تجمع اعتراضی
زدند.
بازنشستگان
تامین اجتماعی
در شهرهای
رشت، اهواز،
اصفهان، کرمانشاه
در مقابل
سازمان تامین
اجتماعی
شهرشان و در
تهران در
مقابل کانون
بازنشستگان
تجمع اعتراضی
برگزار کردند.
هرچند از هفته
های گذشته
پلیس سیاسی به
فعالان هشدار
داده بود که
تجمع را لغو
کنند و حتی در
تهران نیروی
انتظامی به
مقابل کانون
بازنشستگان
گسیل شده بود
اما تجمع های
مطالبه گرانه
بازنشستگان
صورت گرفت.
۲۳
آذر
کارگران
بازنشسته
مخابرات راه
دور شیراز در اعتراض
به پرداخت
نشدن مطالبات
۱۵ساله خود بر
طبق آیین نامه
مصوب هیئت
مدیره شرکت،
با احتساب
خسارت تاخیر و
تادیه، مقابل
استانداری
فارس تجمع
کردند.
«بازنشسته داد
بزن / حقتو
فریاد بزن!»
۲۵
آذر
ده
تشکل مستقل
کارگران،
معلمان و
بازنشستگان
بیانیه
مشترکی
پیرامون
لایحه ی
ظالمانه بودجه
۱۴۰۱ منتشر
کردند. در این
بیانیه آمده
است: «... چون روز
روشن ست که
چنین تصمیمات
ویرانگری مبتنی
بر سیاست های
نئولیبرالیستی
در ارزان سازی
بیشتر نیروی
کار و دمیدن
خون بیشتری از
طبقه کارگر و
سایر توده های
زحمتکش در
شریان های
صاحبان
سرمایه است. … .
با محکوم کردن
شدید چنین
یورشی به
معیشت و رفاه
شاغلین فعلی و
بازنشستگان
آینده، در
صورت تصویب آن
بهیچوجه ساکت
نخواهیم نشست.»
۲۸
آذر
بازنشستگان
تامین
اجتماعی در شهرهای بجنورد،
تبریز، اراک ،
خرم آباد و
کرمانشاه در
اعتراض به
برآورده نشدن
مطالباتشان
تجمع کردند.
در اصفهان و
کرمانشاه در
برابر اداره ی
کل تأمین
اجتماعی به
شکل نمادین با
پهن کردن سفره
ی خالی،
اعتراض خود را
به پایمال شدن
حقوق
بازنشستگان
به نمایش گذاشتند.
بازنشستگان
فولاد برای
پیگیری
مطالبات خود در
برابر صندوق
بازنشستگی
فولاد
خوزستان و اصفهان
تجمع کردند و
خواستار
رسیدگی به
مطالبات
معیشتی و
حقوقی خودشان
شدند.
کارگران
نفت،
پتروشیمی و
نیروگاه ها
۲
آذر
جمعی
از کارگران
شرکت حفاری
گلوبال
پتروتک کیش در
اعتراض به عدم
پرداخت ۷ ماه
حقوق و بیمه
مقابل اداره
کار اهواز
تجمع کردند.
۶
آذر
جمعی
از کارکنان
رسمی
پتروشیمی
فجر، در اعتراض
به ساعات و
شیفتهای
کاری خود در
مقابل در
ورودی این
شرکت، تجمع
کردند.
۷ آذر
جوانان
«بندرماهشهر»
در اعتراض به
استخدام
افراد غیر
بومی مقابل
مخازن
پالایشگاه
بیدبلند در
بندر ماهشهر
تجمع کردند.
این تجمعات جوانان
بیکار در دیگر
مناطق
خوزستان
مکررا انجام
شده و حتی در
چند سال گذشته
در منطقه
«شهرویی» با
سرکوب و کشته
شدن چند نفر
به جان آمده
از بیکاری
همراه بوده
است.
کارگران
پتروشیمی
ایلام،
انتخابات
فرمایشی
شورای اسلامی
کار را تحریم
کردند. و از
شرکت در
انتخابات
امتناع کردند.
به دلیل عدم
استقبال
کارگران از
انتخابات
شورای اسلامی
کار در پتروشیمی،
شورا حد نصاب
لازم را کسب
نکرد و از ۳۹۰
نفر فقط ۱۱۳
نفر شرکت
کردند. در سال
جاری این
دومین بار است
که انتخابات
برگزار می شود
اما به حد
نصاب لازم نمی
رسد.
۸ آذر
نزدیک
به ۴۰۰ نفر از
کارگران
پتروشیمی
آپادانا به
پیمانکاری
شریفی و
باقرپور برای
اجرایی شدن
مقررات کمپین
۲۰/۱۰
دست به
اعتصاب زده و
به خوابگاهها
رفتند.
کارگران
اعلام کردند
بدقولی
مدیران و
پیمانکاران
این پتروشیمی
در اجرای درست
کمپین ۲۰/۱۰
را دیگر تحمل
نکرده و تا
برقراری مقررات
کمپین به
سرکار
برنخواهند
گشت.
۹ آذر
کارگران
پتروشیمی
عسلویه در
اعتراض به خلف
وعده کارفرما
و عدم پرداخت
حقوق ها دست
به اعتصاب
زدند.
۱۰
آذر
کارکنان
پتروشیمی
مبین پارس
جنوبی در
ادامه تجمعات
اعتراضی،
علاوه بر
مطالبات شغلی
و معیشتی، خواهان
برکناری
مدیران
ناکارآمد این
شرکت شدند و
برای چندمین
روز متوالی در
اعتراض به عدم
رسیدگی به
مطالبات خود،
در محوطه این
شرکت تجمع
اعتراضی برپا
کردند.
۱۲
آذر
کارگران
پتروشیمی
مکران در
چابهار، در
اعتراض به عدم
دریافت
معوقات مزدی
خود دست به
اعتصاب زدند و
در محوطهی
شرکت تجمع
کردند.
۱۵
آذر
کارگران
پتروشیمی
فارابی
وابسته به
تاپیکو (شرکت
سرمایهگذاری
نفت، گاز و
پتروشیمی
تامین) در
اعتراض به عدم
اجرای کامل
طرح طبقه بندی
مشاغل و کاهش
سطح
دستمزدهایشان
مقابل
ساختمان حراست
این شرکت تجمع
کردند. خواست
اصلی این
کارگران
افزایش فوری
دستمزدهاست.
۱۶
آذر
رانندگان جرثقیل
های شاغل در
پتروشیمی
دماوند
عسلویه در
اعتراض به
تعویق پرداخت
دستمزدهایشان
تجمع کردند.
این رانندگان
بصورت پیمانی
کار میکنند و
قطع دست
پیمانکاران
از خواسته های
آنان می باشد.
۲۲
آذر
جمعی
از کارگران
شرکت
پتروشیمی
«رجال» با تجمع
مقابل
فرمانداری
شهرستان
ماهشهر
اعتراض خود را
به خلف وعده
ها اعلام
داشتند.
کارگران پتروشیمی
«رجال»
خواستار
اجرای طرح
طبقهبندی
مشاغل و
پرداخت مزایا
و بیمه تکمیلی
شدند.
۲۳
آذر
کارکنان
پتروشیمی تختجمشید
واقع در منطقه
ویژه اقتصادی
پتروشیمی بندر
امام، در
اعتراض به
مشکلات
معیشتی و کمتوجهی
مدیران این
مجتمع نسبت به
دغدغه آنها،
با تجمع مقابل
این شرکت
چهارمین روز
تجمع اعتراضی
خود را نسبت
به مشکلات
معیشتی برگزار
کردند.
۲۴ آذر
کارگران
در شرکت «آی جی
سی» واقع در
عسلویه، در اعتراض
به عدم اجرای
وعده کارفرما
در افزایش دستمزدها
و تغییر در
نوبت کاری به
۲۰ روز کار و
۱۰ روز
استراحت در
محوطه کارگاه
دست به اعتصاب
زدند.
۲۷
آذر
کارگران
شرکت
پتروشیمی
فارابی، از
شرکتهای
تابعه شستا در
منطقه ویژه
اقتصادی
پتروشیمی
بندر امام
خمینی، برای
چندمین روز در
ماه جاری در
اعتراض به عدم
اجرای صحیح
طرح طبقهبندی
مشاغل مقابل
ساختمان
مرکزی شرکت
دست به تجمع
زدند. فوقالعاده
کارگاهی،
افزایش مبلغ
ساعت اضافه
کار و حق شیفت
و تعطیل کاری
از دیگر
خواستههای
آنها است.
٢٩
آذر
رانندگان
شرکت نفت و
گاز پارس
جنوبی در
عسلویه در
اعتراض به عدم
پرداخت
مطالبه معوقه
خود
دست به
اعتصاب زدند.
شماری
از نیروهای
آموزشی شرکت
بهرهبرداری
نفت و گاز
گچساران در
اعتراض به عدم
استخدام و
بلاتکلیفی
هشت ساله در
مقابل
ساختمان این
شرکت تجمع
اعتراضی
برگزار کردند.
هفت
تپه
۶
آذر
شماری
از کارگران
فصلی شرکت کشت
و صنعت نیشکر هفت
تپه، در
اعتراض به عدم
رسیدگی به
مطالباتشان،
ابتدا در
مقابل
ساختمان
اداره تعاون،
کار و رفاه
اجتماعی
شهرستان شوش و
سپس مقابل
فرمانداری
این شهرستان،
دست به تجمع
زدند و
خواستار
رسیدگی به
وضعیت استخدامی
و شغلی خود
شدند.
۱۱
آذر
پنج
تشکل مستقل
کارگران و
بازنشستگان
«سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه،
سندیکای
کارگران
نیشکر هفت
تپه، گروه اتحاد
بازنشستگان،
کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکلهای
کارگری و
اتحاد
بازنشستگان»
با انتشار بیانیه
مشترکی تلاش
برای حذف
حداقل دستمزد
را محکوم
ساختند. در
این بیانیه
آمده است: «...
کارگران و
تشکلهای
مستقل کارگری
باید از حق
تشکیل
نهادهای مستقل
کارگری متشکل
از نمایندگان
منتخب و مستقل
خود برای
تعیین دستمزد
و تصویب قانون
کار و مشارکت
در سرنوشت خود
برخوردار
باشند و
هرگونه
تصمیمی در
امور کارگری
باید با
مشارکت و
قراردادهای
جمعی کارگران
تصویب شود. ...»
۱۳
آذر
کارګران
فصلی شرکت
نیشکر هفت تپه
با خواست تغییر
وضعیت استخدامی
و بدست آوردن
امنیت شغلی،
در مقابل
فرمانداری
شوش دست به
تجمع اعتراضی
زدند.
۱۴
آذر
کارگران
فصلی شرکت
نیشکر هفت تپه
در مقابل فرمانداری،
اداره کار و
دفتر کعب عمیر
در شهر شوش
تجمع اعتراضی
برگزار کردند.
۲۷
آذر
نیروی
انتظامی به
تجمع مسالمت
آمیز چند تن
از کارگران با
خواسته
استخدام، در
مقابل وردی شرکت
هفت تپه حمله
کرده و ضمن
ضرب و شتم
شدید آنها و
برخورد بسیار
وحشیانه از
اسپری فلفل
علیه کارگران
استفاده کرد
که منجر به
درد و نابینایی
موقتی برای
کارگران شد.
جمعی از
کارگران هفت
تپه با انتشار
اطلاعیه ای
برخورد خشونت
آمیز و
وحشیانه
نیروی
انتظامی با
کارگران را
محکوم ساختند
و خواهان
برخورد با
آمران و عاملان
این اقدام ضد
کارگری، ضد
انسانی و جنایتکارانه
شدند.
شرکت
واحد
۱۶
آذر
تعدادی
از اعضای
سندیکای
کارگران شرکت
واحد جهت
پیگیری طومار
اعتراضی
کارگران در
خصوص مطالبات
معوق کارگران
شرکت واحد به
اداره مرکزی
مراجعه کردند.
در بیانیه
سندیکای
کارگران شرکت
واحد در این
رابطه آمده
است: «... سندیکا
به دقت
همبستگی کارگران
و آمادگیشان
برای مشارکت
در اعتراضات
را به صورتی
میدانی و
همچنین در
گروههای
همکاران در
تلگرام و ... را
پایش میکند و
متناسب با آن
برنامههای
اعتراضی
کارگران برای
رسیدن به حقوقشان
را تدارک میبیند.»
۱۷
آذر
سندیکای
شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه به
مناسبت
شانزدهم آذر
روز دانشجو،
اعلامیه ای
منتشر ساخت که
در آن آورده
است: «... سندیکای
شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه،
شانزدهم آذر
روز دانشجو را
به همه
دانشجویان
عزیز تبریک می
گوید، ادامه
بازداشت،
سرکوب و
برخورد
امنیتی با
فعالین
دانشجویی را
محکوم می کند
و همواره خود
را در کنار
دانشجویان و
متحد آنان در
جنبش
مطالباتی،
برای یک آینده
روشن و
امیدبخش می
داند.»
۲۸
آذر
رانندگان
و کارگران
شرکت واحد با
فراخوان قبلی
از طرف سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه،
در اعتراض به
عدم اجرای
بازنگری طرح
طبقهبندی
مشاغل و دیگر
مطالبات معوق
کارگران در مقابل
شهرداری و
شورای شهر
تهران تجمع و
راهپیمایی
کردند. در این
تجمع بیش از
۲۰۰ تن از
رانندگان و
کارگران شرکت
واحد شرکت کردند.
کارگران
اعلام
داشتند
چنانچه خواستههایشان
محقق نشود
اعتصاب
خواهند کرد.
.
کارگران
دیگر
۴
آذر
کارگران
ایران خودرو
تبریز برای
دومین روز متوالی
در اعتراض به
محقق نشدن
مطالباتشان
به اعتصاب و
تحصن خود
ادامه دادند.
آنها شب را
نیز در محوطه
کارخانه در
تحصن به سر
بردند.
کارگران 3 شیفت
کاری در
کارخانه حضور
داشتند، اما
در اعتراض به
وضعیت موجود
از حضور در خط
تولید، خودداری
کردند.کارگران
ایرانخودرو
تبریز خواهان
همسانسازی
حقوقها با
کارگران سایر
کارخانجات
ایرانخودرو
و اجرای طرح
طبقه بندی
مشاغل هستند.
۸
آذر
در
چهارمین روز
از اعتصاب کارگران
ایران خودرو
تبریز،
مدیرعامل این
شرکت با ارسال
پیامکی به
کارگران این
شرکت اعلام
کرد که: « از روز
شنبه ۶ آذر
ماه، تا اطلاع
ثانوی
کارخانه
تعطیل است!».
مدیریت ایران
خودرو با
همدستی وزارت
صنعت با تعطیل
کردن این
کارخانه،
کارگران را بر
سر دوراهی
انتخاب خواسته
ها و یا
بیکاری قرار
داده است.
گروگان گرفتن
نان کارگران
ترفند همیشگی
کارفرمایان منجمله
کارفرمای
دولتی بوده و
هست.
حدود
۴۰۰ تن از
کارگران
پیمانکاریهای
شریفی و
باقرپور که در
پتروشیمی
آپادانا در
اعتراض به عدم
اجرای وعدههای
کارفرما مبنی
بر افزایش
دستمزد حداقل
۱۲ میلیون و
کاهش روزهای
کاری به ۲۰ روز،
مجدداً دست به
اعتصاب زدند و
به خوابگاهها
برگشتند.
۱۳
آذر
ده
نفر از
کارگران
کارخانه
سیمان جوین در
استان خراسان
رضوی به دلیل
پیگیری
مطالبات خود توسط
کارفرما
تعلیق شدهاند.
۲ نفر از آنها
از نمایندگان
کارگران هستند.
کارگران
معدن مس
"سونگون" در
جاده ی کنار
معدن، در
پنجمین روز
اعتصاب خود در
اعتراض به مدیریت
فاسد و
ناکارآمد،
دریافتی
ناعادلانه و پایمال
شدن حقوق
کارگران دست
به راهپیمایی
زدند.
در پی
راهپیمایی
اعتراضی بیش
از ۲۰۰۰ نفر،
یک دستگاه
جرثقیل با
سرعت بالا و
بدون هیچ گونه
اخطار به سمت
کارگران حرکت
کرد. این
اقدامی از سوی
کارفرمایان
علیه کارگران
برای ایجاد
اختلال در
اعتصاب بود.
این حرکت ضد انسانی
خوشبختانه
خسارات جانی
نداشت.
۱۴
آذر
در
ششمین روز از
اعتصاب بیش از
۲۰۰۰ نفر از
کارگران معدن
سونگون
ورزقان، توسط
نیروهای گارد
ویژه به حمایت
از
کارفرمایان
کاملاً به محاصره
در آمد. حدود
نیمی از
کارگران
اعتصابی شب را
داخل خوابگاهها
ماندند و نیمی
نیز به منازل
خود برگشته
بودند که از
صبح زود که
قصد برگشت به
محوطه معدن را
داشتند توسط
نیروهای
انتظامی از
ورود و تردد
کارگران
جلوگیری شد.
خانوادههای
کارگران
اعلام کردند
که چنانچه
اتفاقی برای
کارگران
اعتصابی روی
بدهد همگی از
ارومیه،
تبریز،
ورزقان و اهر
به محوطه
مجتمع خواهند
آمد و دست به
اعتراض
خواهند زد.
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
با انتشار
بیانیه ای
سرکوب و سوءقصد
به جان
کارگران
مجتمع مس
سونگون در
ورزقان را
محکوم ساخت.
در این بیانیه
آمده است: «... ما ضمن
اعلام حمایت
از کارگران
اعتصابی، به
سهم خود عموم
حامیان طبقه
کارگر را در
همه جا فرامی
خوانیم که به
دفاع از حق
کارگران اعتصابی
برخیزند.
۱۶
آذر
دانشجویان
پزشکی دانشگاه
علوم پزشکی
شهرکرد در
اعتراض به تبعیض
پرداخت حق
کرونا و
کارانه در
حیاط دانشگاه دست به
تجمع اعتراضی
زدند.
کارگران
شرکتی صنعت
برق کشور که
از نقاط مختلف
به تهران آمده
بودند، با
تجمع مقابل
ساختمان
وزارت نیرو
خواستار
پیگیری وضعیت
شغلی و استخدامی
خود شدند.
۲۷
آذر
کارگران
کارخانه روی
بندرعباس در
اعتراض خلف
وعده
استاندار و
عدم رسیدگی به
مطالباتشان،
و کاهش مدت
قراردادهای
کاری، در
مقابل ساختمان
این کارخانه
تجمع کردند
.
اعتراضات
مردمی
۲
آذر
به
دنبال تجمعات
بزرگ مردم
اصفهان، مردم
چهارمحال و
بختیاری نیز
برای رفع
مشکلات آبی
سومین روز از
تجمع و
راهپیمایی خود
را پشت سر
گذاشتند.
۴
آذر
با
وجود دو هفته
اعتراضات
مسالمت آمیز
کشاورزان که
هزاران تن در
این اعتراضات
به صورت مسالمت
آمیز شرکت
داشتند،
نیروهای لباس
شخصی با همراهی
نیروهای
انتظامی،
شبانه به محل
تجمع کشاورزان
اصفهانی در
زاینده رود
حمله کردند و
چادرهای آنها
را به آتش
کشاندند و
کشاورزان را
با قصد متفرق
کردن
مورد ضرب و
شتم
قراردادند.
حبیب فدایی
جونقانی در تجمع
مردم
شهرکرداعلام
داشت: «این یک
درد مشترکی
است برای ما
ایرانیان، ما
کمبود آب
نداریم، ولی
به خاطر
اینکه سال های
سال
سؤمدیریت
داشتیم به این
اوضاع رسیدیم.
ما با مردم
اصفهان دشمنی
نداریم، مردم اصفهان
برادران ما
هستند، آب را
عدهای
مافیا،
خودکامه
و...بردهاند»
۵
آذر
یگان
ویژه ضد مردمی
با حمله
وحشیانه و
شلیک گلوله
ساچمهای و
گاز اشکآور
به چشم و سر
مردم و بازداشت
حداقل ۲۱۴ نفر
از جمله ۱۳
کودک، سعی در
برهم زدن تجمع
مسالمت آمیز
کشاورزان و
مردم اصفهان داشت
ولی با مقاومت
دلیرانه مردم
مواجه شد و
بخشی از
نیروهای
انتظامی مجبور
به فرار شدند.
همزمان
با درگیریهای
شدید مردم و
نیروهای
سرکوبگر در
اصفهان، مردم
زیر قلعه نیز
در خرم آباد
برای مطالبهی
حقآبهی
لرستان دست به
تجمع زدند.
۶
آذر
کشاورزان
شهرستان باوی
خوزستان، در
اعتراض به عدم
حقابه کشت
پاییز مقابل
درب شرکت
آبیاری اراضی
شرق کارون
تجمع اعتراضی
برگزار کردند.
۸
آذر
بیانیه
هشت تشکل
مستقل
کارگران،
بازنشستگان،
روزنامه
نگاران و
معلمان با
انتشار
بیانیه ای سرکوب
کشاورزان و
مردم اصفهان
را محکوم
ساختند.در این
بیانیه آمده
است: «... جنبش
کارگری و دیگر
جنبشهای
اجتماعی
پیشرو ضمن
مخالفت با
اقدامات مخرب
زیست محیطی،
پشتیبان
کشاورزان
زحمتکش هستند
و از خواستههای
آنان دفاع می
کنند. ما
سرکوب
کشاورزان و
مردم معترض
اصفهان را
محکوم میکنیم
و خواهان
مجازات سرکوب
گران و آزادی
بی قید و شرط
همۀ دستگیر
شدگان هستیم.»
مبارزات
متشکل و
آگاهانه
فرهنگیان
شاغل و بازنشسته
تا محقق شدن
مطالبات
برحقشان
ادامه خواهد
یافت.
راه
پیروزی
ازاتحاد و
مبارزه
آگاهانه می گذرد.
***
برگی
از تاریخ
به مناسب روز دانشجو
شانزده آذر
روز
دانشجو بار
دیگر فرا میرسد.
شانزده آذر
۱۳۳۲ به عنوان
روز «مقاومت
تاریخی» بر
علیه استبداد
ستمشاهی و
استعمار در
تاریخ
مبارزاتی
دانشجویان
ایران ثبت شده
است. مبارزه
دانشجویان
دانشگاه
تهران بر علیه
دادگاه
فرمایشی و
ارتجاعی دکتر
محمد مصدق و
بر علیه سفر
نیکسون معاون
وقت رئیسجمهوری
امپریالیسم
آمریکا در
ایران بازتاب وسیعی
داشت. در این
روز در پی
یورش نیروهای
امنیتی و گارد
به دانشکدۀ
فنی دانشگاه
تهران و درگیری
میان آنان و
دانشجویان،
سه دانشجوی مبارزاین
دانشگاه،
«شریعت
رضوی»، «مصطفی
بزرگنیا» و
«احمد قندچی»
در راه میهن و
برای آزادی و
استقلال جان
باختند و دهها
تن مجروح و
بازداشت شدند.
از آن پس همه
ساله،
دانشجویان
دانشگاه
تهران و دیگر
دانشگاههای
سراسر ایران
مراسمی به یاد
شهیدان آن روز
برپا کرده و
در دوران رژیم
منفور جمهوری
اسلامی نیز
دانشجویان
این روز را
همواره گرامی
داشتهاند.
مبارزات
چند دهه اخیر
دانشجوئی
ایران با الهام
از نسل گذشته
و دستآوردهای
پُربار و
ارجمندی که
این نسل برای
آنها به ارث
گذارده است،
خیزش انقلابی
١٨ تیر ٧٨ را
آفرید که با
جنبش
دموکراتیک،
ضد سلطنت و ضد
امپریالیستی
پیوند خورد.
این جنبش
ناقوس مرگ
رژیم جمهوری
اسلامی را به
صدا درآورد و
همانند ١۶ آذر
بازتاب درد و
رنج عمومی
مردم ایران بود.
بیتردید
فضای اجتماعی
دانشگاه را
نمیتوان جدا
از کلیت جامعه
ارزیابی کرد.
هر گونه فعالیت
سیاسی و صنفی
در جامعه با
برخورد شدید دستگاه
سرکوب و
بایکوت رسانهای
روبهرو میشود.
سرکوب اعتراضهای
صنفی
کارگران،
معلمان و
دگراندیشان و
… درسالهای
اخیر نشاندهنده
چگونگی آزادی
فعالیت صنفی و
سیاسی در ایران
است. دانشگاه
نیز از این
امر مستثنی
نیست. مبارزات
دانشجوئی
تنها با
هوشیاری و در
پبوند با سایر
مبارزات
اجتماعی
بویژه
کارگران و
اقشار تحت ستم
جامعه بر علیه
ارتجاع داخلی
و عوامل نفوذی
خارجی میتواند
به اهدافش
برسد.
یاد همه
دانشجویانی
که در مبارزه
علیه رژیمهای
تبهکار شاه و
شیخ جان
باختند،
گرامی باد!
***
سخنی
درمورد
تقاضای پناهندگی
هندبالیست
ملی پوش
ایرانی،
شقایق با پیری
ورزشکاران
هرکشوری
کسانی هستند
که موجب سرفرازی
ملت خود و
پیام آور صلح
و دوستی با
دیگر ملت های
جهان میباشند.در
تاریخ ما حتی
کسانی که در
دوره جهان پهلوان
غلام رضا تختی
زندگی نمی
کردند، نام و آوازه
این ورزشکار آزاده
را شنیده و او
را موجب
افتخار ایران
میدانند.متاسفانه
درعصر افسار
گسیخته
سرمایه داری
که همه چیز
تبدیل به کالا
گشته است و
اگر پرداخت
بهای کالایی
برای
خریدارمقدور
باشد، میتوان
آن را خرید و
فروش کرد،
بعضی از
ورزشکاران هم
به مثابه
کالاهای
کمیاب برای
خرید و فروش
در دسترس
خریداران
ثروتمند قرار
میگیرند.
بعضی ها تنها
باشگاه ورزشی
خود را عوض کرده
وعده ای هم
ملیت خود را
فروخته و
درزیر پرچم
کشور دیگری
درعرصه های
ورزشی به کار
میپردازند.عرق
ملی
ومیهندوستی
دیگرمحلی از
اعراب ندارد!
در سالهای
اخیر پناهده
شدن چند ورزشکار
ایرانی و
بخصوص چند زن
ورزشکار
ایرانی موضوع
داغ اما کوتاه
مدت مطبوعات
اروپایی گردید،
که هر از چند
مدتی برای
خوردن نان داغ
به نرخ روز و
برای خوش
خدمتی به
سرمایه داری
دوباره
دلسوزی
ونگرانی خود
برای زنان
ایرانی به عرصه
تماشا
گذاشتند. مورد
اخیر
پناهندگی خانم
شقایق با
پیری، هند
بالیست ملی
پوش ایرانی به
کشور اسپانیا
بود. وی
دراولین
ویدیوی خود
اظهار میدارد
که "درکل
زندگی خود
تنها
به دنبال
ورزش بوده و
ازسیاست چیزی
نمیداند".
اما ایشان در
مصاحبه بعدی
با صدای امریکا
به مانند یک
دختربچه
مدرسه ای
وبیسواد سیاسی
که حتی قادربه
تکلم چند جمله
درست نیست به
شکایت و گله
از مربیان خود
پرداخته و
بازمطابق معمول
پای مقنعه و
حجاب اجباری
در ایران را
بعنوان یک
پرچم سیاسی
برای اخذ
پناهدگی مطرح
کرد. اینها
همان دلایلی
هستد که پیشتر
کیمیا علیزاده
هم برای اخذ
پناهندگی
عنوان کرده
بود. ظاهرا
سناریو نویس
علیزاده و
سناریو نویس با
باپیری
یکی است و
برای همگی این
سینه چاکان
حقوق زن در
ایران مطلب از
پیش نوشته شده
ای آماده
درکشوی میز
است ، که هر
بار کافی است
تا نام در
خواست کننده
را به مانند تمام
نامه هایی که
از طرف اداره
جات برای
اشخاص مختلف
فرستاده می
شود ، عوض
نمایند. هر
دوی این زنان "
آزار دیده و
رنج کشیده ً
درایران که تا
دیروز از قبل
کار و زحمت یک
ملت میتوانستند
درچهارچوب
معینی به ورزش
پرداخته،
دراردوهای
متفاوت شرکت
کنند ، به
یکباره آنجا
که موقعیتی پا
داد وبرسر
قیمت خریداری
شده و وعده های
آنچنانی
توافقی صورت
گرفت تازه
یادشان آمد،
ای دل غافل
چرا تا بحال بفکر
"زنان دربند "
ایرانی
نبودند. البته
کیمیا
علیزاده مخالفتی
با گرفتن 300 سکه
طلا، 10 هزار
دلار، یک
آپارتمان و 50
میلیون تومان
و یک خودرو را از
طرف مردانی که
در حق دیگر
زنان و حتی
خود او اجحاف
میکنند را
نداشته بود و
با وقاحت
خواهد گفت که
آن حق او بوده
است. تنها
امیدواریم که
این مدافعان
حقوق زنان
برای حقوق
هزاران زن
پناهنده دراروپا
که
درشرایط رقت
باری زندگی میکنند،
زنان اروپایی
که به دست
شوهرانشان به
قتل رسیده ،
از شوهران خود
کتک خورده و
با فرزندان
خود در خانه
های متعدد
زنان مخفی
زندگی میکنند
به میدان آمده
و دروغ های
سرمایه داری
را افشا
نمایند.
امروز
درایران
مبارزه
گسترده
اجتماعی درزمینه
حقوق
دمکراتیک
زنان درتمام
عرصه ها درجریان
است. فعالین
سیاسی
وفرهنگی زن
بدرستی درمقابل
تبعیض جنسیتی
وسرکوب زنان و
بر حق انتخاب
آزاد پوشش برای
زنان و بخصوص
درمورد زنان
ورزشکار، پافشاری
میکنند وگام
به گام رژیم
زن ستیز حاکم
را به عقب میرانند.
نگاهی به
بسیاری
اززنان
ورزشکار ایران
که حتی
درکناردست
فروشی و
کارسخت برای
امرار معاش
خود به ورزش
خود پرداخته
نشان میدهد
که آنها ضمن
تلاش برای
رسیدن به
اهداف ورزشی
خود به مبارزه
برای
تغییروتحول
سیاسی واجتماعی
نیز ادامه میدهند
و فقط به فکر
بیرون کشیدن
گلیم خود از
آب نیستند.ببینید
دولتهای غرب
چه ریاکارند ،
ازیک سو
مرزهای
کشورشان رابه
روی
پناهندگان و
جنگ زدگان که
محصول سیاستهای
تجاوزکارانه
خودشان است
بستند وبه
سختی به یک
مبارز سیاسی و
یا فراری جنگ
زده پناهندگی
میدهند
امابه افرادی
نظیرخانم
شقایق
با پیری که
آشکارا
ازبیان سیاسی
بودن خود
پرهیز میکنند،
به آنها
پناهندگی سیاسی
اهدا میکنند
تا بعنوان
پرچمی دردفاع
از"حقوق بشر"
برعلیه حریف
مقابل، به
اهداف امپریالیستی
خود دست
یابند.
سخن
برسرفساد
ونفوذ
باندهای
مافیایی در
درون ورزش
ایران وسخت
گیریهای
اجتماعی نیست
ومابارها
دراین مورد
نوشتیم
وفشارهای
ظالمانه بر
زنان را شدیدا
محکوم نمودیم
.این مشکلات
مانند دیگر
مشکلات اساسی
درایران برای
بسیاری از دست
اندرکاران
حوضه ورزش ،
خبرنگاران و
مردم ایران
آشکار است ودرروزنامه
های ایران و
انجمنهای
زنان ومحافل
دانشگاهی
نیزدرجریان
است. اما رفع
این مشکلات با
هیاهو وپناه
بردن به
جریانات
مشکوک برون
مرزی و آلت
دست شدن محافل
ضد ایرانی
ممکن نیست.تغییر
وتحولات
اجتماعی
ازجمله تحقق
حقوق
دمکراتیک
زنان ، آزادی
پوشش ولغو
تبعیض جنسیتی
درتمام عرصه
ها بعنوان یک
جز از کل
مطالبات مردم
ایران تنها به
دست زنان
ومردانی
امکان پذیر
است ، که عزم
خود را جزم
کرده و با
درایت وهوشیاری
درجهت منافع
حقوق جمیع ملت
تحت فشار و
سرکوب ایران
ودر حمایت از
ورزشکاران آزاده
ای که برای
سربلندی ملت
غیورایران
افتخارآفریدند،
برای مطالبات
بر حق آنها به
پیگری این
مطالبات
متحدا به
رزمند. جهان
پهلوان غلام
رضا تختی در
دوران سیاه و
ننگین پهلوی
چی ها همواره
درکنار مردم
ایران برای سر
بلندی این ملت
غیور ایستاد و
ازحقوق آنها
دفاع کرد. هرگز
سرخم نکرد و
آزاده زیست.
ملت ایران هم
همواره اورا
در حافظه
تاریخی خود نه
تنها بعنوان
یک ورزشکار
بلکه بعنوان
جهان پهلوان
تختی حفظ
خواهد کرد.
***
شاهکار
فاطمه خلیلی
دروازهبان
ایران در جام
جهانی هندبال
که برای اولین
بار وارد این
مسابقات شدند
موجب تحسین فدراسیون
جهانی شد
. لحظاتی
به یادماندنی
برای هندبال
زنان ایران در
رقابتهای ۲۰۲۱ جهان
یکم: راهیابی
تیم ملی
هندبال زنان
ایران به
مسابقات قهرمانی
جهان، با توجه
به محدودیتهای
فراوان موجود
برای ورزش
هندبال زنان
در ایران، یک
کامیابی
چشمگیر برای
ورزش زنان ایران
محسوب میشود.
جمهوری
اسلامی
با قوانین
ارتجاعی اش پوشیدن
لباس ورزشی با
"پوشش
اسلامی" را
برای ملیپوشان
هندبال زنان
ایران امری
الزامی میداند.این
مسئله شرایط
حضور در یک
رقابت همسطح
با سایر
حریفان را که
با لباسهای
ورزشی مطابق
استاندارد
بینالمللی
به میدان میروند،
برای
بازیکنان تیم
ملی هندبال
زنان ایران
دشوار میکند.
این
نکته در همه
سه دیدار تیم
ملی زنان
ایران مقابل
تیم های
ملی.رومانی،
نروژ و
قزاقستان نیز
بسیار مشهود
بود.
همچنین
عدم وجود
اردوهای
مناسب و بازیهای
تدارکاتی و
نیز عدم
پشتیبانی این
تیم از سوی حامیان
مالی،
ارزیابی
عملکرد تیم
ملی زنان ایران
را در کُل
مشمول
ملاحظات و
معیارهایی متفاوت
و غیرمتعارف
میکند.
شایان
ذکر است که
تیم ملی
هندبال
بانوان ایران
با کسب جایگاه
چهارم رقابتهای
هندبال
قهرمانی
آسیا، جواز حضور
در مسابقات
قهرمانی جهان
۲۰۲۱ با
میزبانی
اسپانیا را
کسب کرد.
بیست
و پنجمین دوره
از رقابتهای
هندبال
قهرمانی زنان
جهان با شرکت
۳۲ تیم در ۸
گروه ۴ تیمی
با میزبانی ۴
شهر در
اسپانیا از
دهم آذر آغاز
شده و سرانجام
با پیروزی تیم
نروژ بر
فرانسه
بعنوان
قهرمان جهان
به کارخود
پایان داد.
دوم:تیم
ملی هندبال
زنان ایران در
نخستین حضور
خود در جام
جهانی
هندبال، صحنههای
گیرا و میخکوب
کنندهای
داشت. این تیم
به رغم شکست
مقابل تیمهای
رومانی، نروژ
و قزاقستان،
لحظات شادی را
برای ورزش
ایران رقم زد
تیم ملی
هندبال زنان
ایران با
نخستین حضور
خود در تاریخ
مسابقات
قهرمانی
هندبال زنان
جهان، توجه
ویژه صحنه بینالمللی
ورزش را به
خود جلب کرد.
ملیپوشان
زنان ایران به
رغم شکست در
سه دیدار خود
در مرحله
گروهی در
برابر تیمهای
ملی رومانی،
نروژ و
قزاقستان،
عملکرد قابل
قبولی را با
توجه به شرایط
و محدودیتهای
فراوان خود،
به نمایش
گذاشتند.
ملیپوشان
هندبال زنان
ایران در
آخرین دیدار
خود، کارایی
قانعکنندهای
را در برابر
تیم ملی
قراقستان
داشتند. تیم ملی
زنان ایران با
وجود شکست ۳۱ بر ۲۵
مقابل ملیپوشان
قزاقستان، با
سربلندی
مرحله گروهی
مسابقات هندبال
زنان قهرمانی ۲۰۲۱ جهان را به
پایان رساند.
اما
دومین حریف
ملیپوشان
هندبال زنان
ایران، تیم ملی
هندبال زنان
نروژ بود که قهرمان
اروپا بود و
دراین دوره
ازمسابقات جهانی
هم با پیروزی
بر فرانسه قهرمان
حهان شد .تیم
ملی زنان
ایران اما با وجود
ناکامی ۴۱ بر ۹
در این
رویارویی،
لحظهای
فراموش نشدنی
را برای ورزش
ایران به ثبت
رساند.
در این بازی
فاطمه خلیلی،
دروازهبان
تیم ملی
ایران، هرچند
که ۴۱
بار گُل خورد،
با عملکرد
درخشان خود
مانع دریافت
گلهای خیلی
بیشتری برای
ملیپوشان
ایران شد. این
کارایی بینظیر
پس از پایان
بازی، مورد
تقدیر و ستایش
فدراسیون
جهانی هندبال
قرار گرفت.
انتخاب
فاطمه خلیلی
به عنوان
بهترین
بازیکن در این
بازی، یک لحظه
بسیار شاد و
تاریخی دیگر
برای ورزش
زنان ایران
بود
این صحنه
در عرصه رسانههای
بینالمللی
بازتاب قابل
توجهی داشت و
به عنوان "گیراترین"
لحظه مسابقات
قهرمانی
هندبال ۲۰۲۱ جهان توصیف
شد.
شرکت
ورزشکاران
ایرانی در
رقابتهای
جهانی و به
کوری چشم
وطنفروشانی
که پرچم تحریم
را برافراشته
اند، با
موفقیتهای
فراوانی
همراه بوده
است واین روند
علیرغم همه
محدودیتهایی
که وجوددارد
ادامه می
یابد.هر
پیروزی
ورزشکاران
ایرانی باعث
غرور وشادی
وافتخار مردم
ایران وخاری
درچشم نوکران
اجانب است.
***
چند
یاداشت کوتاه
سیاسی
به
مناسبت
زادروز رفیق
استالین
21
دسامبر1879،
زادروز رفیق
استالین
است.وی در تما م
دوران زندگی
کمونیستی و
پرافتخارش،
با اصولیت
تمام،
با تمام افکار
پوسیده
بورژوایی
مبارزه نمود و
با الهام از
لنین میگفت
که "هرگز از
چیز خرد چشم
نپوشید
که از
خرد است که
کلان بر میخیزد".
استالین به
ایده
مارکسیسم و
تکامل آن به
لنینیسم
وفادار ماند.
حمایت از
استالین
و
تجلیل از وی،
حمایت از
لنینیسم، حمایت
از حزبیت
طبقاتی،
دیکتاتوری
پرولتاریا و انقلاب
قهرآمیز
پرولتاریائی،
پذیرش
اصل مبارزه
طبقاتی، نفی
پارلمانتاریسم
بورژوائی است.
حمایت از
استالین یعنی
پذیرش این
واقعیت که جنگ
طلبی در
سرشت
امپریالیسم
نهفته بوده و
مبارزه با
امپریالیسم و
فاشیسم،
مبارزه با همه
گونه
انحرافات
رویزیونیستی
"چپ" و
راست برای
کمونیستها
جنبه حیاتی دارد.
در غیر این
صورت حمایت
ظاهری از
استالین چک بی
محل است
تاصورت
رویزیونیستهای
"استالینیست"
را سرخ
نگهدارد و به
آنها امکان
دهد رویزیونیسم
را در پشت
خرقه "اعاده
حیثیت
از استالین"
بپوشانند و بر
ضد طبقه کارگر
و خلقهای
جهان دسیسه
بچینند. به
همین جهت
رویزیونیسم
دشمن
خطرناک
کمونیستهاست
و باید با وی
مبارزه بی
امان نمود.
***
پیروزی
«گابریل
بوریک»در شیلی
یک گام به پیش!
با
شمارش بیش از ۹۹ درصد
آراء، «گابریل
بوریک» نامزد
جناح چپ و سیاستمدار
٣۵ ساله
شیلی با کسب ۵۵.۸۶
درصد
آراء در مقابل
۴۴.۱۴ درصد
رقیب
راستگرای
خود، رئیس
جمهوری این کشور
شد و با این
رویداد،
آمریکای
لاتین،
یک گام بزرگ
دیگر از
آمریکا فاصله
گرفت.
به
گزارش
خبرگزاری افه
اسپانیا،
«گابریل بوریک»
به عنوان رئیس
جمهوری جدید
شیلی، عهده
دار انتقال
کشور به
دوران
مهمی از
تغییرات بزرگ
اجتماعی
اقتصادی شد تا
قانون اساسی
در حال آماده
سازی را تثبیت
کرده و به
رویای
تحولات
اجتماعی وعده
داده شده جامه
عمل بپوشاند.
با
انتخاب بوریک ۳۵ ساله در
برابر
«آنتونیو خوزه
کاست»
راستگرای افراطی
و مدافع جریان
دیکتاتوری
پینوشه،
شیلی
نیز به جمع
کشورهای
آمریکای
لاتین ازجمله
آرژانتین،
بولیوی،
هندوراس،
مکزیک و پرو پیوست
که در سال
های
اخیر به جناح
چپ گرایش پیدا
کرده اند. این تحولات
باعث فاصله
گرفتن بیش از
پیش آمریکای لاتین
از واشنگتن
شده است.
تنها باجهت
گیری ضد
امپریالیستی،
ضد نئولیبرالی
وبسیج
زحمتکشان
برای مقابله
با طبقه مسلط
سرمایه
داری،
میتوان
آینده مثبی
برای شیلی
متصور بود.
***
انتشار
اسناد جدید از
جنایات جنگی
امپریالیسم
آمریکا علیه
غیرنظامیان
خبرگزاری
فرانسه به نقل
ازنیویورک
تایمزنوشت
«اسناد تازه
به دست آمده
از وزارت دفاع
آمریکا
(پنتاگون)
نشان
میدهد
جنگهای
هوایی آمریکا
در خاورمیانه
دچار «اطلاعات
عمیقا نادرست»
بوده که به
مرگ هزاران
غیرنظامی
ازجمله
کودکان
منجرشده است.
به گزارش
نیویورک
تایمز،
تحقیقات نشان
میدهد شمار
تلفات
غیرنظامیان
دست کم
صدها
نفر بیشتر
ازآن چیزی است
که گزارش شده
است.
در میان
مواردی که به
آن اشاره شده
بمبارانی در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۶ توسط
نیروهای ویژه
آمریکا علیه
جایی است که
معتقد
بودند مناطق
اجرای حملات
داعش در شمال سوریه
است. درگزارشهای
اولیه گفته
بودند۸۵ نیروی
داعش در این
بمباران
کشته شدند اما
درواقع افراد
کشته شده شامل۱۲۰ کشاورز
و دیگر
روستاییان
بودند.
مورددیگر،حملهای
در نوامبر ۲۰۱۵ در
رمادی عراق
است که مردی
درحال کشیدن
یک شی سنگین
ناشناس به
سمت یکی
ازمواضع داعش
مشاهده شد. یک
بررسی نشان
داد این شی یک
کودک بود که
دراین حمله
جان باخت.
حمله
پهبادی ماه
اوت درکابل
منجربه ۱۰ نفر از
اعضای یک
خانواده شد که
چند کودک درمیان
آنها بودند.
***
نیروهای
نظامی آمریکا
رسما وارد
تایوان شده اند،
آمریکا
آگاهانه با
آتش بازی می
کند
نشریه
چینی Guanch -观察者در گزارشی
نوشت،نیروهای
نظامی آمریکا
به همراه
تجهیزات
وتسلیحات
سنگین
هوایی
واردجزیره
تایوان شده
اند.به نظر می
رسد برخی
مقامات
تایوانی تلاش
میکنند تا با
استفاده
ازحضورآمریکا
در
اقدامی
عجولانه
اعلام
استقلال کنند.
آمریکا باید
بداند که پکن
تایون را جزئی
از خاک خود می
داند،در
غیر این
صورت
ماجراجویی
های آمریکا بازی
آگاهانه با
آتش است.
برخی
رسانه های
آمریکایی
دراولین
اکتبرگزارش
هایی مبنی
برتصمیم
نهایی چین
برای تصرف تایوان
منتشر کردند.
آمریکا
این فضا
رابرای توجیه
حضور نظامی
خود درتایوان
ایجاد کرده
است و باید
بداند که هراقدامی
درجزیره
متعلق به
چین
پیامدهای
ناگواری به
همراه دارد.
این رسانه به
نقل از یک
مقام چینی
اعلام کرده
است، چین
اجازه نمی دهد
تا با
جدا
کردن قطعه ای
از خاک چین،
تایوان مستقل
ایجاد شود.هیچ
کس نباید
قاطعیت چین را
دردفاع از
منافع حیاتی
موردآزمون
قراردهد
این
تحریکات جنگ
طلبانه
درتایوان
واوکراین...نشان
میدهد که
آمریکا به
سادگی تن به
عقب نشینی
برای نظم
چندقطبی
درجهان نمیدهد.
***
اشاراتی
طنزگونه به
چند خبر
اخیردررسانه
ها
درخبرها
آمده که
روزدوشنبه ۲۹ آذر یک
محموله سلاح
های
غیرمجازازیک
قایق ماهیگیریِ
بدون پرچم
توسط ناوگان
پنجم
آمریکا ضبط شد
!
محموله
موردنظر
دارای ۱۴۰۰ تفنگ
کلاشنیکف
وبیش از ۲۲۶
هزارفشنگ بود
. بلافاصله
وحتی قبل
از«کشف» چنین
سلاحی ،
«کارشناسان»
مسائل بین
المللی ،
خاورمیانه ای
، ایرانی و
جهان عرب
وغیرعرب گفتند
که سلاحها مال
ایران بوده که
قاچاقی به یمن
ارسال میشده
است ! سخنگوی
وزارت خارجه
آمریکا اعلام
نمود که
«انتقال سلاح
به یمن به
کشتهشدن
غیرنظامیان
وطولانی
ترشدن جنگ
منجرخواهدشد.»
!
جملهِ
«کشته شدن
غیرنظامیان» ،
اوج سیاست های
«بشردوستانه»
و«حقوق بشری»
دولتمردان
آمریکایی
رابه
نمایش
گذاشت ودل
رهبران جهان
سرمایه داری
را ، که برای
«صلح وآشتی
وبرای کمک های
انسان دوستانه»
روزوشب
تلاش میکنند
، به «درد» آورد !
اگرقاچاق این
اندازه تفنگ
وفشنگ
ازایران به
یمن نبود ،
ائتلاف عربستان
سعودی
وامارات
متحده عربی
وغیره ،
باخرید دهها
بل صدها
میلیارد دلار
انواع سلاحهای
مرگبار
ازآمریکا ،
انگلیس ،
فرانسه
، آلمان
واسراییل
اجازه نمیدادند
ازدماغ یک
یمنی قطره ای
خون بچکد !؟
همانگونه که
اززمان جورج بوش
پدروپسرجنایتکارش
ورئیس
جمهوراوباما
، تلاش
فراوانی
شدتاملتهای
افغانستان ،
عراق ، لیبی
وسوریه در«صلح
وآرامش»
به سربرند!!؟
درهمین
راستا ، یعنی
برای «حفظ صلح
جهانی» است ،
که «پرزیدنت»
بایدن با
همکاری
امپریالیسم
ژاپن درتقابل
ودشمنی
با چین درپی
طرح مشترکی
درارتباط با
«تایوان» است
ویا بازهم
برای «صلح جهانی»
است که
امپریالیستهای
«ناتویی»
به رهبریت
آمریکا گام به
گام حوزه نفوذ
ناتو رابه سمت
روسیه گسترش
میدهندودرتلاشند
تا رژیم
فاشیستی
اوکراین
وگرجستان
رابه عضویت
ناتو دربیآورندو
به بهانه
حملهِ روسیه
به اوکراین ،
که مدام
ازطریق رسانه
ها و
کانالهای
ماهواره ای
وابسته تبلیغ
میشود تا
پیشاپیش
روسیه را
مقصروشروع
کننده جنگ به
جهانیان
معرفی نمایند
، به
دوجمهوری
روسی الاصل
شرق اوکراین
که پس ازکودتا
وسقوط دولت
یاناکویچ و
حاکمیت رژیمی
نئونازیستی
دراوکراین
، اعلان خودمختاری
کرده ، حمله
کنند ونسل کشی
جدیدی راه
بیاندازند .
اما به نظرمیآید که
روسیه زرنگتر
ومحتاط
ترازاین
ترفندهاست .
دراین
میانه نظریات
«کارشناسان»
نام آشنای ایرانیِ
ضدایران
ومستخدم
درکانالهای
ماهواره ای
نفرت
انگیزخارجی ،
به
راستی
تهوع آوراست .
ذرّه ای انسانیت
وشرافت ووطندوستی
درجسم
وروحشان دیده
نمیشود . چه
میتوان کرد
که
درزمانهِ
وارون
ودردنیای
مسخرهِ
حاکمیت سرمایه
روزگارمان
سپری میشود
وبه گفته
خاقانی :
«مابارگهِ
دادیم ، این
رفت ستم برما
درقصرستمکاران
تاخود چه رسد
خذلان .»
***
«حزب
چپ ایران
(فدائیان
خلق)»، فدائی
کدام «خلق»؟
درتاریخ
۳۰نوامبر۲۰۲۱
«حزب
توده ایران»
طی پیامی به
دومین کنگرهِ
حزب چپ ایران
(فدائیان خلق)
ضمن شادباش
وآرزوی موفقیت
برای برگزاری
کنگره و پس
ازاشاراتی به
مشکلات
ومعضلات داخل
کشوروپرداختن
به «مسائل
اساسی ومهم
جنبش
ضداستبدادی »
وبه «چالش
کشیده نشدن
اساس رژیم
ولایت فقیه» ،
نه رژیم
سرمایه داری ایران ،
ازمسلط شدن
نظرات
غیرمارکسیستی
دردرون «حزب
چپ» گلایه کرد
ونوشت که ؛
«این نظریات نه
تنها به وحدت
عمل فدائیان
کمکی
نخواهدکرد
بلکه روند جدایی
های مجدد
راافزایش
خواهد داد» .
سپس از وبگاه
«به پیش» ،که عملکردش
همانند وبگاه
حزب چپ
فدائیان است ،
نقل قولی خطاب
به رهبران حزب
چپ (فدائیان
خلق) آورده که :
«به نظرمیرسد
چهارجریان
مختلف درحزب
مشغول فعالیت
،رقابت
ومبارزه اند .
جریان
غرب گرای
طرفدار
نئولیبرالیسم
(سوسیال
دموکراسی
راست گرا) ، چپ
ملی گرای دموکراتیک
(سوسیال
دموکراسی
میانه
ورادیکال) ،
نیروهای
مارکسیست و
مارکسیست
لنینیست
(کمونیست ها
وسوسیالیست
ها) ، و چپ
نماهای
هوادار اصلاح
حکومت جمهوری
اسلامی (بخش
سکولار
هواداران
اصلاح طلبان
استمرارطلب . . . » !
جالب
است که حزب
توده ، به رغم
مبارزات
ومواضع انقلابی
ودرخشانش
تازمان حیات
رفیق استالین
وشوروی
سوسییالیستی که درخورتحسین است ، پس
ازمرگ
استالین و
قدرت گیری
خروشچف با
تزهای ضد
مارکسیست -
لنینیستی
وضداستالینی
اش که ولوله درتمامی
احزاب چپ جهان
انداخت ، چنان
مدافع رویزیونیسم
خروشچفی
گردید که
درنهایت چاره
ای بجز پناه
آوردن به زیر
عبای ملّاها ،
این مرتجع
ترین نیروهای
اجتماعی ،
برایش نماند و
با این عملش ،
هم لعنت نیروهای
انقلابی وهم
تکفیرمرتجعین
اسلامی رابه
جان خرید وشد
چوب دو سرطلا!!.
حال حزب
رویزیونیستی
توده همچون
واعظ غیرمتعظ
درپی اصلاح
حزب هفته
بیجاری بنام
(حزب چپ
(فدائیان
خلق) است
که معلوم نیست
چپ اند ، راست
اند ، میانه
اند ویا
«سوسیالیست» !«حزب چپی»
که اکثر اعضای
آن ، با
بی بی سی ،
ایران
اینترناشنال
، صدای آمریکا
، اصلاح طلبان
داخلی وخارجی
، «شورای گذار»
،«جمهوری خواهان»
ومحافل مختلف
ومشکوکِ دیگر هرروز
وهرشب به گپ
زنی بی حاصل
وموعظهرفرمیستی
و گذار مسالمت
آمیز مشغولند
! تازه مدعی هم هستند
ودوقورت ونیم
شان هم باقی
ست که : «مابخشی
ازجنبش
تاریخی
چپ ایران وجهان
هستیم .» یادم
میآید که چند
ماه بعدازانقلاب
درزیر شعار
«تنها رهِ
رهایی جنگ
مسلحانه»
دربالای دیوار
دانشگاهی با
ماژیک وبه خط
درشت نوشته
بودند «زرشک» .
حزب
توده اززمان
قدرت گیری
خروشچفِ
رویزیونیست ،
حدود ۶۰ سال قبل
، تابه امروز
فقط درحرف
سوسیالیست است
اما درعمل سالهاست
ازانقلاب
کارگری ، حزب
طبقه کارگر ،
دیکتاتوری
پرولتاریا
وبطورکلی
ازمقولات
سوسیالیسم
فاصله گرفته است
. درزمان
حکومت شاه به
دنبال «جبهه
واحد ضد دیکتاتوری»
بود واز رفرم
نواستعماری
امپریالیستی
دفاع کرد ،
دررژیم
سرمایه داری
اسلامی هم
دردوره ای با
توسل به تئوری
رویزیونیستی
"راه رشد غیر
سرمایه داری "
با خط امام
خمینی " همراه
بود و امروزنیزبه دنبال
«محافل دوراندیش»میگردد
تا بلکه
با جبهه ضد
دیکتاتوری درقالب
"طرد ولی
فقیه"
دیکتاتور را
ازاِعمال دیکتاتوری
بازدارد !
حال یک
چنین «حزب چپی» به
آنچنان «حزبی
چپی» معترض
است که شماها
چراسروته
ندارید!
***
ادامه
غارت نفت
سوریه توسط
آمریکا
به
گزارش
خبرگزاری
رسمی سوریه
(سانا)،
پنجشنبه ١٨
آذر، منابع
محلی در حومه
الیعربیه
واقع در حومه
شمال
شرقی
حسکه گزارش
داد، یک
کاروان متعلق
به نیروهای
اشغالگر
آمریکایی
متشکل از ۸۶ خودرو
که بیشتر آن
حامل
نفت
سرقت شده
سوریه است،
پایگاه
اشغالگران در
فرودگاه نظامی
خراب الجیر را
ترک کردند.
بر اساس
این گزارش،
این کاروان
آمریکایی از طریق
گذرگاه
غیرقانونی
الولید در
حومه حسکه وارد
عراق شده است.
پیشتر
«بثینه شعبان»
مشاور ویژه
رییس جمهوری
سوریه در
مصاحبه با
رسانههای
چین گفته بود،
هدف آمریکا از
حضور در
سوریه حمایت
از تروریسم و
همچنین سرقت
منابع مردم
است.
با شکست
گروه
تروریستی
وآدمخوار
«داعش» به عنوان
بازوی نظامی
آمریکا در
سوریه در آذر
ماه سال ۱۳۹۶،
نیروهای
آمریکایی
مستقیما
جایگزین این
جانوران شدند
و دقیقا از
همان زمان نیز
به جای داعش
شروع به
استخراج و
سرقت
نفت سوریه و
ادامه کشتار
مردم این کشور
کردند.
دست
متجاوزين
آمریکایی از
سوریه کوتاه!
***
نگاهی به بودجه
نهادهای
مذهبی درسال ١۴٠١
جدولی
را که مشاهد
می کنید بودجه
سال آینده است
که دولت به
نهادهای
مذهبی اختصاص
داده است.درحالی که
معلمان
شریف
ایران،این
آینده سازان
میهن ما درفقر
وتنگدستی بسر
می برندوهر
هفته درفضای خطرناک
کرونایی به
خیابان می
آیند وعلیه بی
عدالتی ونظام
فاسد وریاکار
جمهوری
اسلامی که
جانشان را به
لب رسانده
است، فریاد
میزنند.اگربخشی
ازاین بودجه
سرسام آور
نهادهای
انگلی صرف
افزایش حقوق
معلمان می شد،
شایدامروز شاهداینهمه
اعتراضات
نبودیم.رهبر
جمهوری
اسلامی اخیرا طی
سخنرانی
معلمان را به
"صبر وفرصت
دادن به دولت
انقلابی
رئیسی"
دعوت نمود!!!
جالب است
دولت می گوید
پول همسانسازی حقوق
بازنشستگان
را ندارد !!؟
پول
قرنطینه
ندارد!؟؟
پول خرید
واکسن ندارد!؟*
حقوق معوقه
های کادر
درمان و
کارگران
ندارد!؟؟*
پول تکمیل
پروژه های
زمین گیر شده
ندارد!!؟؟*
پول برای
زیرساخت های
شهری
وروستایی
ندارد!؟؟*
ولی ۱۵۱میلیارد
تومان ،
یعنی *روزی 450
میلیون تومان
بودجه
تبلیغات
اسلامی دارد
۳۰۵میلیارد
تومن یعنی
روزی 950 میلیون
تومان
سازمان اوقاف
دارد؟
۶۹۶میلیارد
تومن یعنی
روزی 2
میلیارد
تومان
مرکز خدمات
حوزه های
علمیه را دارد.
۳۵۵میلیارد
تومن یعنی
روزی یک
میلیارد تومان
مرکز حوزه های
علمیه(طلاب
غیر شاغل)
دارد؟
۲۰۱میلیارد
تومن یعنی
روزی 600 میلیون
تومان جامعه
المصطفی(همون
که ویروس از
چین آورد قم) که
دارد
۳۰۶میلیارد
تومن یعنی
روزی 900 میلیون
تومان
شورای عالی
حوزه علمیه....
که دارد؟
اینها را می
توانستید از
بودجه سال ۱۴۰۰ قطع کنید...!
مگر اینها
درقرنطینه
نیستند؟
اینها که
بخاطر خطرِ
ویروس کرونا
در خانه هایشان
هستند بودجه
میخواهند
چکار؟! و
حضورشان در
اين
ورشكستگي
مملكت چه
اندازه مثمر
ثمراست؟.
***
ياد رفيق
قدرت فاضلي
گرامی باد
به مناسبت
سي وهشتمين
سالگرد
جانباختن
رفيق قدرت
فاضلي
رفیق
قدرت فاضلي،
عضو برجسته
كميته مركزي
ودفتر سیاسی
حزب كارايران
(توفان)در آذر
ماه سال ٦١ در
یورش وسیع
دژخیمان به
حزبمان به
همراهی رفیق
بابا
پورسعادت
مسئول حزب و رفقای
دیگر دستگیر
شد و از آن پس
به صورتی مداوم
تحت
شکنجهﻫﺎﯼ
حیوانی رژیم
قرار داشت تا
به زانو در
آید و "دیو را
فرشته
بخواند"٬ اما
کسی که به
مردمش تعلق
داشته، از
تجربیات آنها
فیض گرفته و
ارادهﯼ آنها
را در خود
داشته باشد،
در مقابل این
شکنجهﻫﺎ
تسلیم نمی شود
زیرا احساس او
به مردم
زحمتکش شان و
منزلت او را
در درونش بالا
می برد و او را
به ارزش مقاومت
و تسلیم نا
پذیری خویش
واقف می
گرداند. و چنین
بود که رفیق
قدرت ما که
همیشه برای كارگران
و زحمتکشان
زیسته و
لحظهﺍﯼ از
آنها جدا
نبود، چون کوه
در مقابل این
شکنجهﻫﺎ ایستاد
و سرخم نکرد
وسرانجام پس
از ماهها
شكنجه هاي
وحشيانه در
آذر ٦٢
جانباخت .کسی
که تمام عمرش،
از همان کودکی
با کینه به
دشمنان خلق
پرورش یافته
باشد چگونه می
توانست غیر از
این باشد!
اكنون
درسي وهشتمين
سالگرد
جانباختن
رفيق قدرت
فاضلي
يادآوري مي
كنيم آنها که
امروز تحت عناوين
” دادخواهي
ومحاكمه
جلادان
جمهوري اسلامي”
از نام شهداي
راه آزادي و
سوسياليسم
واستقلال
ودمكراسي سو
استفاده
ميكنند وبه
ريسمان
قدرتهاي
امپرياليستي
آويزان شده
اند ربطي به
قدرتهاي ما ،
قدرت فاضلي ها
، بابا
پورسعادتها
، حسن مختاري
ها ،
نادر رازي ها ، اصغر
پهلوانها، مجلسي
ها ، حسن حسني
ها ،حجت آليان
ها،جانبرار
روحي ها
………ندارند وهرگونه
بهره برداري
سياسي ازنام
جانباختگان
سياسي را
محكوم مي
كنيم. حزب ما،
حزب كارايران
(توفان)دادگاه
هاي بودار
امپرياليستي
كه حاميان
تحريمهاي ضد
بشري اقتصادي
و ”مداخلات بشردوستانه
حقوق بشري ”
هستند را
محكوم وفقط
دادگاه خلق را
كه شايسته
محاكمه
جلادان
جمهوري اسلامي أست، به
رسميت مي شناسد.
يادرفيق
قدرت فاضلي
وهمه شهداي
راه آزادي و سوسياليسم
گرامي باد!
سرنگون
باد رژيم
سرمايه داري
جمهوري
اسلامي بدست
مردم ايران!
مرگ بر
امپرياليسم
آمريكا و
مزدورانش!
برگرفته
از کانال
تلگرام توفان
https://t.me/totoufan
***
حكم
دادگاه
انگليس را
محكوم كنيم
وصدای جوليان
آسانژ باشيم!
دادگاه
تجدید نظری در
لندن در مورد
درخواست
ممانعت از
استرداد
جولیان آسانژ
به آمریکا رای
خود را صادر
کرد. بر اساس
این
رای
جدید،دادگستری
بریتانیا
ممنوعیت
استرداد
آسانژ به
آمریکا را لغو
کرده و به این
ترتیب زمینه
استرداد
جولیان آسانژ
به آمریکا را
فراهم آورده
است.
بنیانگذار
ویکی لیکس ،
این خبرنگار
آزادیخواه
اکنون باید در
انتظار استرداد
به آمریکا
باشد. قوه
قضاییه
آمریکا منتظر
محاکمه جولیان
آسانژ
بنیانگذار
تارنمای
افشاگر ویکیلیکس
خبرنگار ۵۰
ساله
استرالیایی
به اتهام واهی
جاسوسی است.بر
اساس شواهد و
قرائن ارائه شده
احتمال دارد
که جولیان
آسانژ در
بیدادگاه های
آمریکا با حکم
۱۷۵ سال زندان در
زندانهای به
شدت نامناسب
با شرایط غیر
انسانی و فوق
امنیتی
روبروشود
وقتلش بصورت"
دمکراتیک"
حتمی است.این
تصمیم
ضدانسانی دادگستری
بریتانیا در
شرایطی گرفته
می شود که یک
دادگاه در
ژانویه سال
گذشته
درخواست استرداد
جولیان آسانژ
به آمریکا را
با توجه به
وضعیت نگران
کننده سلامت
جسمی وروحی که
به علت حبس در
زندانهای
بریتانیا به
آن گرفتار شده
است را رد کرده
بود.
آسانژ
از سوی
امپریالیسم
آمریکا متهم
به سرقت و
انتشار مطالب
محرمانه از
عملیات نظامی
آمریکا
درعراق و
افغانستان با
افشاگر چلسی
منینگ است.
آمریکا
ادعا میکند
که "افشاگری
آسانژ و سایت
ویکی لیکس
امنیت
جاسوسان و
خبرچینان
آمریکا را به
خطر انداخته
است". اما همه
کس دانسته است
که تنها جرم
جولیان آسانژ
به عنوان یک
روزنامه نگار
جسور وبیداروجدان
و محقق
افشاگری
جنایات جنگی
امپریالیسم
آمریکا
ومتحدانش
درعراق و
افغانستان
بوده است.
دولت آمریکا
به تاکتیک های
فرسایشی خود
در پرونده
جولیان آسانژ
ادامه می دهد.
هدف ازاین
سیاست
جنایتکارانه،
خفه کردن
دائمی صدای
روزنامه نگار
وآزاد بیان
وارعاب
درجهان است .
درپایان
به نقل از
پایگاه
اینترنتی
روزنامه دیلی
میل انگلیس،
استلا موریس،
نامزد جولیان
آسانژ شب
گذشته فاش کرد
آسانژ
درزندان بلمارش
سکته کرده
است.
بنا
بر گزارشها
مشخص شد آسانژ
۵۰ ساله،
بنیانگذار
ویکی لیکس، که
در زندانی با
حداکثر
تمهیدات
امنیتی نگهداری
میشود در حین
مبارزه با
استرداد به
آمریکا، با
افتادگی پلک
راست، مشکلات
حافظه و علائم
آسیب عصبی
روبرو شده
است.او معتقد
است سکته مغزی
کوچک به علت
استرس ناشی از
اقدام دادگاه
آمریکا علیه
او، و کاهش
کلی سلامتی او
در حالی که سومین
کریسمس را پشت
میلههای
زندان میگذراند،
ایجاد شده
است.
حكم
دادگاه
انگليس را
محكوم كنيم
وصداي جوليان
آسانژ باشيم!
دفاع از
جوليان آسانژ
، دفاع از
آزادي بيان و دفاع
ازحقوق بشر
است!
مرگ
برامپریالیسم
انگلیس،
نوکرآمپرياليسم
آمريكا
،بزرگترين
تروريسم
دولتي جهان
،ناقض حقوق
بشر و حقوق
ملل!
حزب
کارایران(توفان)
۲۱آذر۱۴۰۰
***
امپریالیسم
آمریکا
بزرگترین
دشمن صلح
جهانی
امپریالیست
های «ناتویی»
ودرراس همهِ
آنها دولت
آمریکا خودرا
دموکرات ،
مدافع حقوق
بشر ، طرفداردموکراسی
وحامی صلح
وآزادی جا می
زنند ! بخشی
ازمردم ایران
وجهان هم
آگاهانه ویا
ناآگاهانه
تحت تاثیر
تبلیغات
دروغین شان
قرارمی گیرند.
آمریکا
تجاوزات
نظامی
وکشتارمردمان
بی گناه در
جنگ کُره ،
ویتنام ،
یوگسلاوی ،
افغانستان ،
عراق ، لیبی ،
سودان ،
سومالی
وسوریه وغیره
ودهها مورد
کودتا
درایران ،
اندونزی ،
گواتمالا ،
هائیتی ، کنگو
، برزیل ،
یونان ، شیلی
، بولیوی ،
نیکاراگوئه
وغیره وصدها
مورد توطئه ،
شانتاژ ،
خرابکاری ،
تهدید وترور
درکشورهای
دیگر جهان ،
ایجاد دهها
پایگاههای
نظامی
وجاسوسی
درعربستان
سعودی ، کویت
، بحرین ، قطر
، عمان
وامارات
متحده عربی پس
ازبمباران
جنگ اول عراق
درسال ۱۹۹۱ ، احداث
پایگاهای
نظامی
وجاسوسی در
کوزوو ، آلبانی
، بلغارستان ،
مقدونیه ،
مجارستان ،
بوسنی
وکرواسی پس
ازجنگ
یوگسلاوی
درسال ۱۹۹۹ ، ساخت
وایجاد
پایگاههای
نظامی
وامنیتی درافغانستان
، پاکستان ،
قزاقستان ،
ازبکستان ، تاجیکستان
، قرقیزستان ،
گرجستان ، یمن
وجیبوتی پس از
بمباران
افغانستان
درسال ۲۰۰۱ ، افزون
براینها
داشتن صدها
پایگاههای
نظامی
درآلمان ،
ایتالیا ، ژاپن
وکره جنوبی
ودرمجموع ۸۵۰ پایگاه
نطامی درپنج
قاره جهان را
درخدمت «آزادی»
، «حقوق بشر» ،
«دموکراسی» ،
«کمک های
انسان دوستانه»
، «مبارزه با
تروریسم»
وبرای «صلح
وامنیت» درجهان
میداند و مدام
دررسانه های
دیداری ، نوشتاری
وشنیداریِ
جهنمی اش
تبلیغ وعمله
واکره هایش هم
بام تا شام
تکرار
ونشخوار
میکنند .
درحالیکه
بشریت آگاه
جهان میداند
که آمریکا
بزرگترین
دولت
تروریستی
جهان
وخطرناکترین
دشمن بشریت
است .
بنابرگفتهِ
«جیمی کارتر» ،
رئیس جمهوراسبق
ایالات متحده
، آمریکا از ۲۴۲ سال موجودیت
خود ۲۲۶
سال را درجنگ
سپری کرده است
.
حال
باتوجه به
مندرجات تیتر
وارفوق ، خوب
است به نوشته
های مختصر ذیل
هم نگاهی
بیندازیم .
آمریکا
دارای ۲۵۰۰ بمب اتمی
واولین
کشوراستفاده
کننده آن درجهان
است اما بنا
بر ذات سلطه
گری اش برای
تسلط مجدد
برایران و
ایجاد پایگاههای
نظامی
وجاسوسی
ازدست رفته اش
دراثر انقلاب ۵۷ ، شب وروز
ازبمب اتمی
موهومی ایران
سخن میگوید
وطوری تبلیغ
میکند که
انگار بمب های
اتمی آمریکا
ومتحدینش ،
بمب های
متمدّن
وفهمیده ای هستند
و لذا بی
خطرند ، اما
بمب اتمی
نداشته وساخته
نشدهِ ایران
بسیارخطرناک ومخرب
اند .
آمریکا
واتحادیه
اروپا
وگماشتگان
سرمایه جهانی
به خوبی
میدانند که
ایران عضو
سازمان بین
المللی انرژی
هسته ای وامضا
کننده معاهده
منع گسترش
تسلیحات هسته
ای است . بر این
اساس ومطابق
مقررات
وقوانین بین
المللی ایران
حقّ داشتن
چرخهِ کامل
برنامهِ هسته
ای را دارد
ومیتواند غنی
سازی
اورانیوم راطبق
حقوق مشروع
وطبیعی خود و
عضوی از
سازمان انرژی
اتمی تولید
کند.بنابراین
طبق قوانین
ومقررات
سازمان انرژی هسته
ای، سخنان
سخنگویان
امپریالیست
ها ، همچون
دونالد ترامپ
، پمپئو ، جو
بایدن ،
آنتونی
بلینکن ،
امانوئل
مکرون و بوریس
جانسون وبقیه
علیه برنامه
های هسته ای ایران
، سخنان پوچی بیش
نیستند و
مغایر قونین
بین المللی
است.
آیا
مشکل غرب غنی
سازی بالا
وبمب اتمی
نداشتهِ
ایران است ؟
بهیچوجه ! فقط
ساده لوحان
وترسوها
وایرانیان
مواجب بگیر
اجنبی پرستِ
بی وطن به این
نوع تبلیغات
دروغین
باوردارند .
مشکلِ
امپریالیستهاواسراییلی
ها موشک ها ،
پهپادهای
ایرانی و
نفوذایران درمنطقه
وشکست داعش
درسوریه
وشکست
اسراییل درجنگ
۳۳ روزه لبنان
است . مشکل
اساسی جنگ
افروزان بین المللی
غرب موجودیت
اسراییل است.
حضور
نفرات و تعداد
پایگاههای
نظامی امپرياليسم
آمریکا در
سراسر جهان
٢٠٢١،به قرار
زيراست:
۱- ژاپن
- ۱۲۰ پایگاه تعداد
نفرات : ۵۳.۷۱۳
۲- آلمان
- ۱۱۹ پایگاه تعداد
نفرات : ۳۳.۹۴۸
۳- کره
جنوبی - ۷۳
پایگاه
تعداد نفرات
: ۲۶.۴۱۴
۴- گوام
- ۵۴
پایگاه تعداد
نفرات : ۶.۱۴۰
۵- ایتالیا
- ۴۴
پایگاه تعداد
نفرات : ۱۲.۲۴۷
۶- پورتوریکو
- ۳۴ پایگاه تعداد
نفرات : ۵۳۷۱۳
۷- انگلیس
- ۲۵ پایگاه تعداد
نفرات : ۹.۲۷۴
۸- پرتقال
- ۲۱
پایگاه تعداد
نفرات : ۱.۷۲۱
۹- ترکیه
- ۱۳
پایگاه
تعداد نفرات
: ۱.۶۸۵
۱۰- بحرین - ۱۲
پایگاه تعداد
نفرات : ۳.۴۲۱
۱۱- بلژیک - ۱۱
پایگاه تعداد
نفرات : ۱.۱۴۷
۱۲- پاناما - ۱۱
پایگاه
تعداد نفرات
: ۲.۱۴۵
۱۳- جزایرـمارشال
- ۱۰
پایگاه تعداد
نفرات : ۱.۳۲۴
۱۴- کویت -
۱۰
پایگاه
تعداد نفرات
: ۳.۷۳۱
۱۵- عربستان - ۱۰
پایگاه
تعداد نفرات
: ۲۸.۱۹۹۱
امپرياليسم
آمريكا دشمن
شماره يك
بشريت
،بزرگترين
تروريست
دولتي جهان
،ناقض حقوق
ملل و حقوق
بشر، نه مبشر
آزادي است و
نه دوست و
متحد مردم
اَيران.آن
نيروهايي كه
چنين تبليغ
ميكنند
دشمنان قسم
خورده مردم ايرانند.
***
چراصهیونیستهای
اسراییلی
مدام ایران را
تهدیدنظامی
میکنند؟
بیش از ۱۳ سال است که
امپریالیست
های «ناتویی»
به رهبری آمریکا
و اخیرا رژیم
صهیونیستی
اسراییل همواره
ایران را به
حمله نظامی
تهدید میکنند .
آیا این
تهدیدات جدّی
وواقعی است
واصلا جنبهِ
عملی دارد ؟
ایران
کشوری است
پهناور وبا
جمعیتی حدود ۸۵ میلیون نفر
، متشکل ازخلق
های مختلف
ایرانی که
ریشه های عمیق
هزاران ساله
دراین آب وخاک
دارند . تاریخ
ثبت شدهِ
(مدوّن) آن ۲۵۰۰ سال وغیر
مدوّن
(پیشاخط) آن
چندین هزار
سال است . «هگل»
فیلسوف
شهیرآلمانی ،
ایرانیان
رانخستین ملت
تاریخی و
پادشاهی
هخامنشیان را
اولین
امپراتوری
درتاریخ می
داند.
ایران یک
میلیون و ۶۴۸ هزارو ۱۹۵
کیلومترمربع
وسعت دارد .
اسراییل یک
دولت ساختگی
وغاصب است ،
تنها «کشوری»
درجهان است که
هیچگاه
مرزمشخصی
نداشته وهمواره
درپی جنگ و
اِشغال
سرزمین های
لبنان وسوریه
وفلسطین بوده
وهست . «قدمت
تاریخی» اش هم
به ۷۳
سال می رسد.
طبق آمارمنتشره
مساحت آن
برابر با ۲۲ هزارو ۱۴۵
کیلومترمربع
و جمعیتی
نزدیک به ۱۰ میلیون نفر
دارد .
ازآنجاییکه
ساکنان اولیه
اسراییل
مهاجرانی
ازکشورهای
دیگر بودند
ورگ وریشه ای
درآن خاک
نداشتند ، لذا
به جرات میتوان
گفت که فاقد
عِرق ملی و
میهن دوستی
بوده ودلبستگی
عمیقی هم به
آن سرزمین که
ازاساس مال
خودشان نبوده ،
ندارند .
اسراییل از
حیث وسعت
تقریبا ۷۴ مرتبه
کوچکتر
ازایران
وازنظر جمعیت
یک نُهم جمعیت
ایران رادارد .
حال
میخواهیم
بدانیم ، با
توجه به
مطالبِ مختصر
بالا که نشان
میدهد
اسراییل
کشورکوچکی درمقایسه
با ایران است
وبقول معروف
عددی درمقابل
عظمت وتاریخ
پرشکوه وجلال
ایران نیست ،
برای چه مدام
کشورمارا به حمله
نظامی تهدید
میکند ؟!
درپاسخ
باید گفت که اولا
امپریالیست
های وحشی
ومتجاوزغرب
به سرکردگی
آمریکا ، چشم
دیدن کشوری
پهناور
وقدرتمند وبا
فرهنگ وتمدن
هزاران ساله
درخاورمیانه
ودرجوار رژیم
اسراییل را
ندارند ،
دوما ،
اسراییل ضمن
اینکه دارای ۲۰۰ تا ۴۰۰ کلاهک هسته
ای است ، از
پشتیبانی
کامل مالی ،سیاسی
ونظامی غرب
خصوصا آمریکا
هم برخورداراست.سوما
، سیاست های
ضد مردمی
وفساد گسترده
ونارضایتی
بخش عظیم مردم
ازحاکمیت
اسلامی ایران
، اسراییل را
آنچنان گستاخ
کرده که «تاج
کیانی کند آرزو»
!
اما ازطرف
دیگر ایران
درزمینه
تسلیحاتی مسلح
به انواع موشک
های دوربرد
وتعداد زیادی
پهپاد شده است
که رقیبی جدّی
درمنطقه به
حساب می آید
ولذا مانعی بر
سرِ راهِ نفوذ
وجنگ افروزی وتسلط
کاملِ
امپریالیسم
آمریکا و صهیونیست
های اسراییلی
درمنطقه
گردیده است . بعلاوه
ایران علاوه
برقدرت موشکی
وپهپادی ، دربین
مردمِ مخالفِ
تجاوزات وجنگ
افروزی های آمریکا
واسراییل
درخاورمیانه
، درلبنان ، سوریه
، عراق ویمن
وغیره پایگاه
ونفوذ قابل توجه
ای
دارد ودرعراق
وسوریه
وافغانستان
ودرجنگ ۳۳ روزهِ
لبنان وجنگ
غزّه ، مستقیم
وغیرمستقیم ،
باعث شکست
آنان گردیده
است . بدین
خاطر برای تضعیف
ایران وتجزیه
آتی آن ، سلاح
هسته ای نداشته
و موهومی
ایران را
پیراهن عثمان
کرده ولشگری
ازایرانیان
خود فروخته
وضدایرانی را
اجیرکردند تا
دررسانه های
آمریکایی ،
انگلیسی ،
فرانسوی ،
آلمانی ،
اسراییلی
وعربستانی ،
به بهانه
سیاست های ضد
ایرانی وضد
انسانی جمهوری
اسلامی ،
منافع ملی را
باسیاستهای
رژیم یک کاسه
نموده
وازآمریکا
واسراییل
دفاع نمایند .
باید گفت ابله
است آن کسیکه
تفاوتی بین
ایران و رژیم
جنایتکارحاکم
برآن قائل
نیست وحاضر
است
در«مبارزه»
علیه رژیم
اسلامی به ایران
حمله نظامی
شود و مردم و
میهن ما را به
خاک وخون
بکشاند .
ازسرصدقه
همین
ایرانیان
مزدور وبه
راستی خائن
است که
امپریالیسم
آمریکا ونوچه
قدّاره بندش
اسراییل ،
مدام انواع
گزینه ها را
ازکشوی میز به
روی میز
وازروی میز به
زیر میز
ودرآخر ازترس
قدرت موشکی
ونفوذ ایران
درمنطقه
دوباره داخل
کشوی میز قرار
میدهند . همه
این تهدیدهای
آمریکا وناتو
واسراییل علیه
ایران بلوف
وخالی بندی
بیش نیست . هدف
ازاین
تهدیدها
مرعوب کردن
سران رژیمی
است که ازمردمش
بیشتر ازجنگ
افروزان بین
المللی می
ترسد واصلاح
طلبانی که
دائم تسلیم
درمقابل غرب
را موعظه می
کنند .
میدانیم که
سرنوشت
جمهوری
سرمایه داری
اسلامی ایران
را سیاست های
داخلی آن
تعیین میکند ونه
سیاست های
خارجی اش .
بنابراین
عاقبتِ کار رژیم
اسلامی ، به
مانند رژیم
شاه ، توسط
مردم داخل
ایران رقم خواهد
خورد ونه
گزینه های
نظامی روی میز
وزوزه های
سران آمریکا
واسراییل و
وطن فروشان
رنگارنگ
ایرانی داخل
وخارج .
***
معرفی
یک اثر
ارزشمند
گذری بر
اثری زیبا و
خواندنی
اخیرا
رفیقی با نام
مستعار «آزاده
مستعار» اثری
با عنوان «افسانههای
شیطانی» به
نگارش
درآورده و
منتشر کرده
است که در حد
خود بینظیر
است و ما
مطالعه آن را
به همه
ایرانیان توصیه
میکنیم. حزب
ما با توجه به
محتوی
آموزنده این
اثر آن را در
تارنمای
توفان قرار
داده و
منتشر میکند.
«آزاده» زن
است که از ترس
پیگرد سیاسی و
دینی با نام
«مستعار» به
عرصه آمده و حاکی
از آن است که
در متن کتاب
ارزش والائی
به زنان این
موجودات خلقت
طبیعی داده
شده است. نقش
زنان در این
اثر در مبارزه
با خرافات،
دین و افسانه
آفرینش در
البسه «ابلیس»
نقش کلیدی است
و به خوبی
صحنه مبارزه
میان خدای
«مرد» و شیطان «زن»
را در اداره
اجتماع و
زندگی بشریت،
در حمایت از
مردسالاری و
تساوی حقوق زن
و مرد چون
اعضاء یک پیکر
اجتماعی
هستند، آنهم
در جامعه
انسانی که
محصول مبارزه
طبقاتی به عنوان
موتور تاریخ
است ترسیم میکند.
تمام این صحنههای
زیبا و مسحور
کننده از زبان
شیخ سعدی شیراز
و آقای کمالزاده
که کنایهایست
به جمالزاده
ولی در عین
حال انسانی
است که به
دنبال کشف
کائنات و نیل
به کمال میباشد،
بیان میگردد.
محتوی کتاب
محاوره سعدی
با کمالزاده
است تا ببینند
که آیا:
«بنی آدم
اعضای
یکدیگرند
که در
آفرینش ز یک
گوهرند
چو عضوی
به درد آورد
روزگار
دگر عضوها
را نماند قرار
تو کز
محنت دیگران
بیغمی
نشاید که
نامت نهند
آدمی»
و این
عدالت
پروردگار آیا
بر اساس این
گفتار نغز
سعدی رقم زده
شده است و یا
بر اساس کنایه
حافظ شیرازی
که میسراید:
«پیر ما
گفت خطا بر
قلم صنع نرفت
آفرین بر
نظر پاک
خطاپوشش باد»
نویسنده
با قلمی ساده
چون چاقوئی
تیزبه کالبد
شکافی دین،
ادبیات، تاثیرات
دین بر اجتماع
و ادبیات دست
زده و به عرصه
فلسفه و جامعه
شناسی با همان
زبان ادبی، و
تسلط بر
گنجینه شعر و
ادبیات فارسی
گام گذارده است
و خیام،
فردوسی و
مولانا را
برای کشف حقایق
به یاری میطلبد.
پروین
اعتصامی
شاعره زن،
عبیدزاکانی
شاعر شکاک و
آموزگار طنز
نیز از
بازیگران این
تئاتر زندگی
هستند. سعدی
که دخترش نماد
سفر در ضرب
المثل ایرانی
است به اقصی
نقاط جهان
برای کشف
حقیقت از شرق
تا غرب، از شمال
به جنوب سفر
میکند و
ممالکی را در
آن پا میگذارد
برای خواننده
توصیف مینماید،
چه آنها که
قربانی
استعمارند و
از بدنشان خون
میچکد و چه
آنها که این
خون را برای
ادامه بقاء خود
با چهرههای
«انسان
دوستانه» سر
میکشند،
سعدی و جمالزاده
به صحرای محشر
میروند و آه
و ناله شکنجهشدگانی
را که انتظار
رسیدگی به نقض
حقوق بشرشان
را ندارند با
گوش میشوند و
میبینند که
به محضر
فرهیختگان
دست یافتهاند.
گالیه در گوشهای
نشسته و به
گفتار داروین
گوش میدهد از
افلاطون و
کانت گرفته تا
ژان پل سارتر به
جدل و بحث و
بیان تجربیات
خویش مشغولند
و همه چشم به
مردی بزرگ به
نام کارل
مارکس دارند. مردی
که دنیا را تغییر
داد و بنی آدم
را اعضاء
یکدیگر دانست.
همه این انسانها
ولی در محضر
ابلیس که زنی
رقیب خدای
مذکر است، گرد
میآیند و از
محضر وی کمال
فیض را میبرند.
غرب خونریز
باید بپذیرد
که آفتاب از
شرق میآید و
ما با باد
جدیدی روبرو
هستیم که
«نسیم» غرب را
پس میزند.
نویسنده
به همه عرصههای
زندگی، ادبی،
هنری،
تاریخی،
جغرافیائی،
دینی، جوامع
انسانی،
فلسفی،
ماتریالیسم دیالکتیک
و تاریخی سر
میزند و از
آنها گذر میکند
و همه آنها را
در متن خلقت
بشر که محصول
تکامل تدریجی
طبیعت و ماده
است به نقد میکشد.
مطالعه
این اثر نادر
که مظهر
توانائی و
دانائی است به
بسیاری از
پیچیدگیها
به زبان ساده
پاسخ میدهد و
راز خلقت را
میگشاید که
چیزی جز این
نباشد که همه
چیز در حال حرکت
بی انتهاست.
نه آغازی بوده
و نه پایانی بر
آن متصور است.
همه چیز در
حال تحول و
شدن است و شناخت
انسان برای
شناخت به ماهیت
ماده متکامل
پایانی ندارد.
شناخت و
دانائی تنها
متکی بر موارد
مشخص مطلق
است، ولی در
سیر و تحول
شناختِ بی
نهایت نسبت به
تغییرات ماده متحرک،
نسبی است.
حزب کار
ایران (توفان)
مطالعه این
اثر را به همه
رفقا و
خوانندگان
توفان توصیه
میکند و از
رفیق «آزاده
مستعار» که
اجازه انتشار
این اثر را به
ما داد متشکریم.
امیدواریم که
این رفیق هرگز
به دست کسانی
که پیشانی
آنها کبره
بسته و امیال
خدای مرد را بر
زمین نسبت به
گمراهی این
رفیق و
«سجده»اش در مقابل
ابلیس با توسل
به قلاده و
زنجیر به اجراء
درمیآورند،
گرفتار نشود و
به تاریخ و
ادبیات ایران
خدمت کند.
حزب کار
ایران (توفان)
http://www.toufan.org/Ketabkhaneh/Afsanehaye%20Sheitani%20211018.pdf
***
پرسش
وپاسخ در
فیسبوک
وتلگرام
پرسش: دوست
محترم، شما که
به حزب
کمونیست عراق
وحزب توده
ایران را متهم
به همدستی با
اشغالگران آمریکایی
می کنید آیا
سندی در اثبات
ادعای خود دارید؟
ممنون می شوم
اگر به سئوالم
جواب دهید.
پاسخ: دوست
گرامی، حزب ما
بارها در مورد
خیانت به ملت
وهمدستي "حزب
کمونیست"
عراق با جرج
واكر بوش در
سرنگوني رژيم
صدام حسين تحت
شعار "نه به جنگ
و نه به صدام" نوشتیم
واین اوج خيانت
وپستی اين حزب
خيانت ملي بود
.تنها جرياني كه"
دربلوك احزاب
برادر
"رویزیونیستهای
بلوک شوروی سابق
جرئت حمایت از
سياست
خائنانه حزب
رويزيونيست
عراق را دارد
وهنوزهم
ميكند حزب
رويزيونيست
توده ایران
است كه امروز
همان شعار امپرياليست
پستد ”نه به
جنگ و نه به
ديكتاتوري ”را
درمورد ایران
صلا ميدهد.اين
شعار ،ممانعت
ازجنگ
تجاوزكارانه
نيست بلكه
تمركز بر
سرنگوني رژيم
ديكتاتوري در
پاركابي
امپرياليسم
است.رهبری
رویزیونیست
حزب توده عراق
در صحنه سیاسی
در قبال تغییر
حکومتِ صدام
حسین در کنفرانس
لندن در سال
٢٠٠٢ حضور
داشت و درهم
صدائی با
آمریکا و
انگلیس پایه و
اساس یک سیاست
بشدت جنگ
طلبانه را در
پیش
گرفت.رادیو بی
بی سی در نوامبر
٢٠٠٢ به نقل
از مصاحبه ای
که مجید موسی با
روزنامه
الشرق الاوسط
در تاریخ ٢٨
نوامبر ٢٠٠٢
انجام داده
بود، نوشت:"یک مقام
برجسته حزب
کمونیست
عراق، در
واکنش به سفر
و دیدار یک
گروه از
اپوزیسیون
عراقی به بغداد
و گفتگوها با
رهبری
عراق[دولت
صدام] اظهار
داشت که این
گروه، اعضای
متنفذی در
میان
اپوزیسیون
عراقی نیستند.
مجید موسی،
مقام رسمی حزب
کمونیست[عراق]،
میگوید آنچه
که مورد نیاز
ماست تغییر
رژیم در عراق
میباشد، نه
ملاحظاتی چون
اصلاحات از
درون[رژیم].موسی نظر
اپوزیسیون را
جنگ علیه عراق
و احتمال
انتصاب یک
فرماندار
نظامی در عراق
توصیف کرد."در این زمینه
مجله Foreign Policy
in Focus ، نیز در
شماره ژانویه
٢٠٠٣ خود نوشت:"حتی مجید
موسی، دبیرکل
حزب کمونیست
عراق، کسی که
مخالف جنگ
است، میگوید
که برای خلاص
شدن از شَرّ
صدام، هیچ راهی
بجز[بدون
وجود]
آمریکائی ها
وجود ندارد."
مجید موسی،
دبیرکل حزب
رویزیونیست
عراق، پس از
اشغال نظامی
عراق توسط
امپریالیستها،
علیرغم
شعارهای لفظی
در مخالفت با
اشغال نظامی آمریکا
و انگلیس، در
عمل با شرکت و
حضور خود در
نهاد "شورای
حکومتی"
تاسیس شده
توسط اشغالگران
آمریکایی- انگلیسی به
سیاستهای
متجاوزین
پاسخ مثبت
داد. احراز
پست وزارت فرهنگ
از سوی این
حزب در همین
دوران، بخش
دیگری از پاسخ
مثبت به
تجاوزگران
امپریالیست
بود. رهبری
این حزب در
گفتارهای خود
نه تنها هیچگاه
خواهان خروج
فوری نیروهای
اشغالگر از
عراق نشده است،
بلکه در میان
هواداران خود
میگویند که
خروج نیروهای
آمریکایی سبب
جنگ داخلی
خواهد شد.
بطورخلاصه
:
-حزب
رویزیونیست
عراق اشغال
وسرنگونی
رژیم صدام
توسط آمریکا
را پذیرفت
-با
نبرد مسلحانه
علیه قوای
متجاوز به
مخالفت پرداخت
و هرگز شعار
خروج فوری وبی
قید شرط متجاوزين
آمریکایی را
برزبان
نیاورد
-حزب
رویزیونیست
عراق هیچ
مخالفتی با
دادگاه های
غیرقانونی
آمریکایی و
اعدام صدام
حسین ابراز
ننمود حزب
رویزیونیست
عراق به همدست
امپریالیسم
آمریکا بدل
گشت وتنها
حزبی که به توجیه
تمام سیاستهای
خائنانه آن
پرداخت، حزب
رویزیونیست توده
بوده است و
هنوزهم
بیشرمانه به
این سیاست
ادامه می دهد.
امید واریم با
این مختصر
جواب پرسش شما
را داده
باشیم. پیروز
باشید
***
شیوه
تولید
انسان
برای زیستن به
خوراک، لباس،
مسکن، سوخت و
غیره نیازمند
است و برای
تحصیل این
لوازم ضروری
باید آنها را
تولید کند.
تولید، آن
عاملی است که
انسان را از
حیوان متمایز
میسازد. زندگی
حیوانات در
گرو محیط
پیرامون آنها
است، در گرو
وسائلی است که
طبیعت در
اختیار آنها
میگذارد.
انسان،
برعکس، به
آنچه که طبیعت
میدهد قناعت
نمی ورزد و
خود به تولید
مایحتاج خویش
میپردازد.
تولید لوازم
زندگی مستلزم
افزار تولید
است که باید
آنها را ساخت
و بکار بردن آنها
را دانست.
انسان
پیش از آنکه
به ساختن
افزار تولید،
حتی بدوی ترین
آنها توفیق یابد،
هنوز در زمرۀ
حیوانات
بشمار میآمد و
مانند آنها
مقهور طبیعت
بود. اما همین
که به افزارهائی
ولو ساده برای
شکار حیوانات
و چیدن میوه
ها دست یافت،
از دنیای
حیوانی
بدنیای جامعه
انسانی گام
گذارد. از
اینرو است که
انسان را حیوان
سازندۀ افزار
گفته اند و
آنچه که از
انسان، انسان
میسازد همین
ساختن افزار
تولید است.
انسان بکمک
افزار تولید
با طبیعت به مبارزه
بر میخیزد،
طبیعت را
بنابر
نیازمندیهای
خویش تغییر
میدهد
و اشیاء و
محصولاتی
پدید میآورد
که در محیط
پیرامون به
صورت آماده
وجود ندارند.
افزار
تولید بخودی
خود اجسامی هستند
بیجان که
چنانچه بکار
نیفتند فایده
ای نمیرسانند
و چه بسا تحت
شرایط جوی
بتدریج رو به
انهدام
میروند. برای
بکار انداختن
افزار تولید،
کار و نیروی
زنده لازم
است. از اینرو
انسان که
افزار تولید
را بکار
میاندازد
نیروی تولیدی
اساسی و تعیین
کننده است.
"نخستین نیروی
مولد تمام
بشریت، کارگر
است، زحمتکش است".
(لنین)
مجموعۀ
وسائل تولید و
قبل از همه
افزار تولید بهاضافه
انسان ها که
با کسب مهارت
و تجربه این وسائل
را بکار
میاندازند و
مایحتاج
زندگی را تولید
میکنند
نیروهای مولد
نامیده
میشوند.
خصلت و
محتوای
نیروهای مولد از
دورانی
بدوران دیگر
تغییر میپذیرد.
اگر در دوران
اشتراکی
اولیه، افزار
تولید عبارت
بودند از
ابزار های
سنگی، چوب
دستی، تیرو
کمان و...وسائل
تولید امروز
شامل کارخانه
های عظیم،
معادن، وسائل
حمل و نقل و
غیره است.
در
تولید نعم
مادی،
نیروهای مولد
فقط یک طرف موضوع
را تشکیل
میدهند که در
واقع مبین
رابطه انسان
با اشیاء و
نیروهای
طبیعت است. در
جریان تولید،
در مبارزه با
طبیعت بخاطر
تحصیل لوازم زندگی،
فعالیت انسان
انفرادی
نیست،
اجتماعی و
اشتراکی است.
در جریان این
فعالیت، میان
انسانها
روابطی
برقرار میشود
و فقط از طریق
این روابط
اجتماعی است
که تولید صورت
میگیرد. روابطی
را که در
جریان تولید
میان انسانها
پدید میآید و
دارای خصلت
عینی است
روابط تولید مینامند.
از
همان بدوی
ترین مراحل
تاریخ بشر این
روابط میان
انسانها
برقرار
میگردد. روابط
انسانها در
جریان تولید،
همان کوشش
مشترک آنها با
افزارهای
بسیار بدوی،
بخاطر تهیه مایحتاج
زندگی است و
توزیع آنچه که
در نتیجه کوشش
مشترک بدست
آمده است. پس
از آنکه بر
اثر رشد نیروهای
مولد در جامعه
تقسیم کار
پدید آمد مثلا
کشاورزی از
گله داری جدا
شد و این هر دو
از پیشه وری
فاصله گرفتند
و دردرون پیشه
وری شعب
گوناگونی
بوجود آمد،
وابستگی
انسانها و
گروه های
انسانی نسبت
بیکدیگر
فزونی گرفت و
هر اندازه
تقسیم کار
جلوتر رفت
وابستگی روابط
آنها شدید و
شدیدتر شد.
در
مرحله معینی
از تکامل
جامعه، وسائل
تولید از خود
تولید کننده
جدا میشود و
در اختیار معدودی
از افراد جامعه
قرار میگیرد،
بدین ترتیب
مالکیت خصوصی بر
وسائل تولید
بروز میکند.
از این مرحله
به بعد اقلیتی
از افراد
جامعه وسائل
تولید را در دست
دارند در حالی
که اکثریت
افراد جامعه
یعنی تولید
کنندگان
مستقیم، فاقد
وسائل تولید
اند. وسائل
تولید از
تولید
گنندگان
واقعی جدا
میشود و برای
آنگه تولید
بتواند جامه
عمل بپوشد
باید این
جدائی را از
میان برداشت و
این دو را با
یکدیگر متحد
ساخت. در
اینجا است که
میان صاحبان
وسائل تولید و
تولید
کنندگان
واقعی روابط
خاصی برقرار
میگردد که
همان روابط
طبقاتی است.
جامعۀ
سرمایه داری
را بگیریم. در
این جامعه
روابط تولید
شبکه بغرنج و
پیچیده ای است
که میان
انسانهائی که
در کار تولید
شرکت میجویند
برقرار
میگردد. این
روابط در تمام
زمینه های
تولید، توزیع
و مصرف بچشم
میخورد،
مانند روابط
میان شعب
مختلف تولید،
میاه شهر وده،
روابطی که
هنگام خرید و
فروش یا رقابت
برقرار میشود
و غیره و غیره.
در میان انبوه
روابط
تولیدی، آن
روابطی که
پایه و اساس
تکامل جامعه
است، آن
روابطی که
تعیین کننده
تمام روابط
دیگر است،
خصلت تولید و
سیمای جامعه
بدان وابسته
است همانا روابط
انسانها نسبت
به وسائل
تولید یا
بعبارت دیگر شکل
مالکیت بر
وسائل تولید است.
"اگر
نیروهای مولد
به این سئوال
جواب میدهد که
انسانها با چه
افزاری به
تولید نعم
مادی ضروری
خویش
میپردازند،
وضع روابط
تولید به این
سئوال دیگر
جواب میدهد:
وسائل تولید
(زمین یا جنگل،
آب، معدن،
مواد خام،
افزارهای
تولید، عمارات
تولید، وسائل
مخابرات و
ارتباطات و
غیره) در
مالکیت کیست، وسائل
تولید در
اختیار کیست،
در اختیار
تمام جامعه یا
در اختیار
افراد، گروه
ها و طبقات جداگانه
که از آنها
برای استثمار
سایر افراد، گروه
ها و طبقات
استفاده
میکنند".
(استالین)
مالکیت
بر وسائل
تولید بدو شکل
میتواند جلوه
کند: مالکیت
خصوصی،
مالکیت
اجتماعی، برحسب
اینکه وسائل
تولید در
اختیار افراد
یا گروه های
کوچکی است
(مالکیت
خصوصی) و یا در
اختیار تمام
جامعه (مالکیت
اجتماعی).
بعبارت دیگر
بر حسب شکل
مالکیت دونوع
روابط تولید
در جامعه صورت
می بندد. در
حالت اول
روابط تولید، روابط
تابع و متبوع،
فرمانده و
فرمانبر است که
از آن استثمار
انسان از
انسان حاصل
میآید، در
حالت دوم
روابط تولید،
روابط همکاری
و کمک متقابل
است و در آن
اثری از
استثمار نیست.
مالکیت
خصوصی بر
وسائل تولید
موجب میگردد
که انسانهائی
از داشتن این
وسائل محروم
بمانند و برای
امرار معاش به
تابعیت آن
افراد یا طبقاتی
در آیند که
وسائل تولید
در اختیار
آنها است.
چنانکه
سرمایه داری،
سرمایه دار
وسائل تولید
را دردست خود
متمرکز
میسازد و
کارگر که فاقد
هرگونه وسائل
تولید است
ناگزیر باید
نیروی کار خود
را به سرمایه
دار بفروشد و
از جانب
سرمایه دار
استثمار شود.
ظاهرا
چنین مینماید
که رابطه
انسانها نسبت
به وسائل
تولید یا بسخن
دیگر مالکیت
بر وسائل تولید،
رابطه
انسانها با
اشیاء است.
ولی در واقع
چنین نیست.
رابطه نسبت به
وسائل تولید
رابطه
اجتماعی میان
انسانها است.
زیرا آن طبقه
ای که مالک وسائل
تولید است
(سرمایه دار،
مالک زمین) بر
انسانهائی که
فاقد این
وسائل اند
حکومت میکند،
آنها را
وامیدارد که
از نظام
اجتماعی
معینی تبعیت
نمایند، به
استثمار تن
دردهند.
نیروهای
مولد و روابط
تولید مجموعه
واحدی را میسازند،
این مجموعه را
شیوۀ تولید
مینامند،
شیوه تولید
"مظهر وحدت"
نیروهای مولد
و روابط تولید
است.
شیوۀ
تولید در
ساختن جامعه و
در تکامل آن
نقش تعیین
کننده دارد،
شیوه تولید
حاکم در جامعه
هرگونه که
باشد سیمای
جامعه نیز در
انطباق با آنست.
شیوه تولید
است که وجود
یا فقدان
طبقات اجتماعی
متخاصم، خصلت
مناسبات متقابل
طبقات، خصلت
ایدئولوژی
مسلط و
تاسیسات سیاسی
و حقوقی مسلط
را تعیین
میکند. چنانکه
شیوه تولید
سرمایه داری
مستلزم نظام
سرمایه داری
است، جامعه
سرمایه داری
را بدو طبقۀ
متخاصم کارگر
و سرمایه دار
تقسیم میکند،
تمام روابط
تولیدی جامعه
سرمایه داری و
همچنین افکار و
نظریات
سیاسی، حقوقی
و هنری و غیره
و تاسیسات
سیاسی و حقوقی
آن از شیوۀ
تولید سرمایه
داری ناشی
میشوند.
با
تغییر شیوه
تولید طبیعۀ
روابط تولید،
افکار و
نظریات و
تاسیسات
سیاسی و حقوقی
جامعه نیز
دگرگون
میگردد،بعبارت
دیگر بر اساس
شیوۀ تولید
است که باید
افکار و
تاسیسات
جامعه معین را
توضیح داد و
نه بالعکس،
براساس شیوه
تولید است که
میتوان توضیح
داد چرا بجای
جامعه فئودالی
جامعه سرمایه
داری می نشیند
و نه جامعه
دیگر و چرا
جامعۀ سرمایه
داری ناگزیر
به جامعه
سوسیالیستی
بدل میگردد.
پرسش
درتلگرام
پرسش: نویسندگان
محترم توفان،
آیا فکر نمیکنید
که با
ایدئولوژی
کردن طبقه
کارگر به انحراف
رفتهاید؟
مارکس و انگلس
و لنین هیچگاه
از ایدئولوژی
را به طبقه
کارگر نسبت
ندادند و این
«فقط استالین
بود كه طراح
ایدئولوژی
بود دولت
ایدئولوژیک
را بنا کرد و
سرانجام
دیدیم چه شد!
پاسخ: دوست عزیز!
هیچ دولتی
درهیچ کجای
دنیا پیدا نمیشود
که ایدئولوژی
نداشته باشد.
معلوم میشود
کسانی که شعار
«جدائی دولت
از ایدئولوژی»
را سرمیدهند،
دیدی یا دید
روشنی از
ایدئولوژی
ندارند. آخر
مگر میشود
دولت (هر
دولتی) از
افکار و عقاید
سیاسی، اقتصادی
و اجتماعی تهی
باشد، برای
کار خود
برنامه تنظیم
نکند؟ مگر میشود
دولت گرفتار
افکار
پراکنده،
بدون سمتگیری،
بدون هدف
باشد؟ مگر جز
اینست که کار
دولت یا در
راستای منافع
و مطامع اقلیت
سرمایهدار
است (دولت
بورژوائی) و
یا در جهت
برآوردن مقاصد
و اهداف طبقه
کارگر و دیگر
تودههای
زحمتکش (دولت
سوسیالیستی)؟
در همه حال
دولت برنامه
دارد، که بر
اساس عقاید و
افکار او تنظیم
میشود،
برنامه هدف
معینی را در
پیش خود میگذارد،
که باید به آن
دست یابد.
اینها همه جلوههای
ایدئولوژی
است.
ایدئولوژی را
که برداری، دولت
نهادی میشود
که هیچ کاری
از آن ساخته
نیست. دولت
بدون
ایدئولوژی
همانقدر در
زمره موهومات
است که جن و
پری. ایدئولوژی
مجموعه بینشها،
اندیشهها و
نظریات
سیاسی،
اقتصادی،
حقوقی، هنری،
فلسفی، مذهبی
و دیگر عناصر
ایدهای است،
که اولا
بازتاب روابط
اجتماعیاند؛
ثانیاً مبیّن
وضع و منافع و
مقاصد و اهداف
طبقاتاند؛
ثالثاً سمتگیری
معینی دارند و
در راستای حفظ
یک نظام اجتماعی
معین و با
تغییر و تحول
آن حرکت میکنند
و بالاخره
برانگیزنده
اعمال و رفتار
و بطور کلی
پراتیک طبقاتاند.
این تعریف کلی
ماهیت
ومحتوای
ایدئولوژی را
بیان میدارد
که در مورد
ایدئولوژی
بورژوائی و
ایدئولوژی
پرولتاریائی
به وضوح مشهود
است. حال
چگونه است كه
افرادی
بعنوان
«ماركسیست
شناس» ماركس
وانگلس و لنین
را غیر
ایدئولوژیك و
استالین را
ایدئولوژیك و
دولت دوره او
را دارای
ایدئولوژی و
انحراف از
ماركسیسم
تحلیل میكنند؟
یعنی اگر
ماركس و لنین
بجای استالین
بودند
ایدئولوژی را
ازحاكمیت حذف
میكردند!؟
اگر طبقه حاكم
سرمایهداری
كه دارای
اىدئولوژی
است، پس طبقه
غیر حاكم هم
دارای
ایدئولوژی
است! وجزاین
نیست.
دوست
گرامی! نگاه
شما به مسئله
ایدئولوژی و
دولت
غیرایدئولوژیک
اشتباه است و
کسانی که به تبلیغ
و ترویج این
نظریه میپردازند،
درک درستی از
مارکسیسم
ندارند؛ اغلب
آلوده به
گرایشات
آناركو
سندیكالیستی
هستند و در
جبهه حزبستیزان
جولان میدهند
و این روزها
بازارشان داغ
است. موفق
باشید!
سرنگون
باد رژیم
سرمایه داری
جمهوری
اسلامی بدست
مردم ایران!