هر چه بگندد نمکش می زنند

وای به روزی که بگندد نمک

پس از رو شدن رسمی دست شکنجه گران رژیم که در زندان کهریزک که یک زندان سری در کنار سایر زندانهای سری رژیم جمهوری اسلامی بوده است شکنجه های وحشیانه می دادند همه مسئولین رژیم راه افتاده اند تا بر روی آن سرپوش بگذارند. این دستپاچه شدن رژیم که به هراس افتاده است تا آثار جرم را از بین ببرد نشانه ترس آنها از مردم است. ترس آنها از افکار عمومی ایران و جهان است، اعتقاد به بی اعتقادی و ریاکاری خود است که دیگر برائی ندارد. اگر برای رژیم جمهوری اسلامی چنین ترسی وجود نداشت، اگر رژیم به کاری که می کرد اعتقاد داشت و واهمه نداشت، اگر رژیم می دانست که کارش صحیح است و عمیقا به آن اعتقاد داشت نیازی نداشت که صحنه سازی کند و اشک تمساح بریزد و همه را فرا بخواند که به استانداردها احترام بگذارند. اگر رژیم جمهوری اسلامی معتقد بود که نماینده مردم است، چرا باید زندان سری ایجاد کند و درون زندانهای سری مانند آمریکائیها که در افغانستان و عراق و در روی کشتیهای آمریکائی در زندانهای سری و غیر قانونی مردم را شکنجه می دهند و مخفیانه آدمربائی می کنند، مردم را شکنجه دهد و بر روی جنایات خویش سرپوش بگذارد.

اگر رژیم کار خود را درست می دانست اساسا زندان مخفی دایر نمی کرد. اگر رژیم جمهوری اسلامی خود را محق می دانست از اجرای احکام اسلامی که نام آنرا بعد از انقلاب تعزیر اسلامی گذارده بودند حمایت می کرد. در قاموس اسلام ارائه مدرک برای اثبات جرم هرگز ضرورتی نداشته و ندارد این است که رژیم جمهوری اسلامی می توانست و می تواند با اسلحه تکفیر کار خویش  را همواره توجیه کند و به زور شکنجه اسراء را به توبه وادارد و برایشان مدرک و سند تهیه ببیند. فراموش نکنیم که همین جمهوری اسلامی دسته دسته با این منطق آدم می کشت که بی گناهان به بهشت می روند و خطا کاران به سزای اعمال خود رسیده اند. در قاموس اسلام اصلی به عنوان اصل برائت برای مردم تا زمانیکه عکس آن ثابت نشده است وجود نداشت و ندارد. ولی همین جمهوری اسلامی که چنین می کرد حال مجبور است از ترس نفرت عمومی و مقاومت مردم و فشار جهانی رنگ عوض کند و موذیانه رفتار کند و تقیه نماید.    

روزنامه آفتاب یزد در 8 مرداد 1388 تحت عنوان “ دو سال فعالیت غیرقانونی یك بازداشتگاه غیررسمی!“ فاش ساخت:

“... روز گذشته و در ادامه اظهارنگرانی‌ها نسبت به وضعیت بازداشتگاه‌ها و سـرنـوشـت بـازداشـتی‌ها، خبر عجیبی بر روی سـایت‌های خبری قرار گرفت. به موجب این خــبــر، دســتـور تـعـطیلی بازداشتگاه كهریزك دو سال پیش صادر شده اما این مركز بدون آنكه ســازمــان زنــدانـهـا نـظارتی بر آن داشته باشد به فعالیت خود ادامه داده است.

... از نكات تامل برانگیز در اظهارات قائم مقام رئیس كل دادگستری آن است كه بازداشتگاه كهریزك قبلا هم زیر نظر سازمان زندانها نبوده و دو سال قبل، بعد از آنكه رئـیـس كـل دادگـسـتـری از وجـود آن مطلع می‌شود دستور تعطیلی آن را صادر می‌كند اما فـعـالـیـت غـیـرقـانـونـی و غـیـر اسـتاندارد این بازداشتگاه تا چند روز قبل ادامه داشته و به گفته قائم مقام دادگستری تهران، به دلیل عدم رعایت بـعـضـی ضـــــوابـــط در آن، دســـتـــــور تــعـــطــیلـــی آن توسط رهبری صادر شده اسـت.“

خبرگزاری ایرنا به بازگوئی نظریات آقای جلالی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی پرداخت و نوشت: “اعضای این کمیته تاکید دارند که باید با دیگر بازداشت شدگان نیز طبق قانون برخورد شود، البته طبق قانون ظرف 24 ساعت به آنها باید تفهیم اتهام شود و امکان برخورداری از وکیل را نیز دارا باشند و به دادگاه های مربوطه معرفی شوند تا هر چه زودتر مراحل قانونی لازم برای آنها انجام شود“.

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به درگذشت محمد کامرانی و محسن روح الامینی دو بازداشت شده یادآور شد: “سعید مرتضوی وعده داده تا پرونده پزشکی این دو نفر که به گفته وی به دلیل بیماری مننژیت در زندان فوت کرده اند به اعضای این کمیسیون مجلس ارائه شود“.

می بینید که به اعتراف خودشان طبق قانون ظرف 24 ساعت باید به متهم تفهیم اتهام شود و متهم امکان برخورداری از وکیل را دارا باشد. در غیر این صورت باید متهمین آزاد شوند. ولی در کدام دوره از حیات جمهوری اسلامی چنین عملکردی روی داده است؟ مگر می شود رهبر مخالفت خویش را با زندان کهریزک اعلام کرده باشد ولی علیرغم آن در این زندان حبس و شکنجه های وحشیانه و تجاوز در دستور روز بوده باشد. مگر اینکه شخص رهبر و تمام نظام جمهوری اسلامی با نظام کهریزکی موافق بوده باشد. اظهار نگرانی مسئولین که با فریادهای دزد را بگیر به میدان آمده اند به علت هراسشان از مردم و لاپوشانی کردن اساس مسئله است.

 سعید مرتضوی مدعی است که دو نفری که با هم رابطه ای نداشته اند بیکباره در زندان به بیماری مننژیت فوت کرده اند. دلیل یک گواهینامه پزشکی است. از کجا معلوم که آن پزشک بیچاره که این گواهی تقلبی را صادر کرده است تا کنون در زندان کهریزک زیر شکنجه فوت نکرده باشد. نظامی که بر اساس تهدید و شکنجه استوار است براحتی می تواند از این اسناد بی اعتبار جعل کند. نظامی که به اعتراف خودشان زندان “غیر استاندارد“ مخفی داشته و مردم را در آنجا سر به نیست می کرده است نمی تواند یک روده راست داشته باشد. در اینجا سخن از بی اعتمادی مردم به تمامیت رژیم جمهوری اسلامی است. این بی اعتمادی دیگر قابل جبران نیست. محصول دروغگوئی و ریاکاری دائمی رژیم جمهوری اسلامی است.

خبرگزاری ایرنا در تاریخ 6/5/1388 نوشت: “گفتنی است امروز تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با ایرنا خواستار رافت اسلامی در قبال آن دسته از بازداشت شدگان حوادث اخیر شده بودند که اظهار ندامت کرده اند“ و اضافه کردند: “شماری از کارشناسان سیاسی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با ایرنا ضمن استقبال از دستور رهبر معظم انقلاب مبنی برجلوگیری از تعرض به امنیت و جان مردم، “رافت اسلامی از موضع اقتدار“ را یک موهبت برای نظام جمهوری اسلامی ارزیابی و بر برخورد بر مدار قانون همراه با رافت اسلامی با بازداشت شدگان اخیر تاکید کردند“.

رافت اسلامی چه صیغه ایست؟ رافت اسلامی از موضع اقتدار دیگر بچه معنی است؟ برخورد بر مدار قانون همراه با رافت اسلامی دیگر چه ملغمه ایست؟ آیا بند قانون است؟ آیا ارزش حقوقی و قانونی دارد؟  آیا قابل اندازه گیری است؟ مرز مدار قانون و رافت اسلامی ازکجا شروع و به کجا ختم می شود و یا اینکه به درجه خودسری بکارگیرانشان وابسته است. باید رافت نشان داد به کسانی که توبه کرده اند و طبیعتا به کسانیکه توبه نکرده اند و از حق بیان آزادانه افکارشان استفاده کرده اند نباید رافت به کار برد. برای آنها گرز مناسبتر است و باید آنها را به زندانهای جدید کهریزک تحویل داد.

آقای سبحانی نیا نماینده مجلس “به تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر رعایت حقوق افراد و شهروندان اشاره و تاکید کرد: بر اساس فرمایشات ایشان برخوردها باید در چارچوب قوانین و مقررات اسلامی باشد.

وی تصریح کرد: اگر مکانهائی وجود دارد که استاندارد نیست و شرایط نگهداری افراد مناسب نیست باید جمع شوند.“

آقای سبحانی حتی حکم رهبر را که خواهان بستن در زندان کهریزک شده مشروط کرده و مدعی است “اگر مکانهائی وجود دارد که استاندارد نیست“ باید جمع شوند. خدا را شکر که چنین مکانهائی وجود ندارند!!؟؟

برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصور وجود اپوزیسیون، تصور اینکه کسانی هستند که طور دیگری فکر می کنند مشکل است پس وجود ندارد. برای آنها اپوزیسیون توبه کار قابل پذیرش است و اپوزیسیونی که نماینده افکار آنها نیست جایش در زندان است. با این تفکر هرگز ممکن نیست بشود درهای زندان کهریزک را بست.

وقتی انسانها به مومن و غیر مومن تقسیم می شوند و این مرجع مذهبی است که تعیین می کند چه کسی غیر مومن است در و دروازه برای خودسری باز می شود. نظام خانخانی در ماهیت رژیم جمهوری اسلامی است. آنها در عین اینکه دیگر نمی توانند در اثر مقاومت مردم نسبت به خودسری و جنایت پیشگی بی تفاوت باشند و از مردم می هراسند در عین حال برای بقاء خود از همه شیوه های سرکوب و عوامفریب نیز استفاده خواهند کرد. ولی جنبش 22 خرداد رژیم را ضعیف کرده است، آسیب پذیر است، نقاب ریاکاری و دروغگوئی مذهبی اش پاره شده است. باید از نظر تاکتیکی بر اجرای حکومت قانون تکیه کرد. اجرای مقررات اسلامی امری ضد بشری و وحشیانه است و باید همراه با حذف آن حذف جمهوری اسلامی را تبلیغ کرد.      

 

نقل از توفان ارگان مرکزی حزب کارایران شماره 114 شهریور 1388

www.toufan.org

toufan@toufan.org