عربده
کشیهای رژیم نشانه وحشت اواز مردم است
توفانی که در کشورهای عربی
وزیدن گرفت وارکان رژیمهای فاسد و
دیکتاتوری تونس، مصر، لیبی، یمن، مراکش ، اردن،
بحرین را به لرزه در آورد، جمهوری آدمخوار اسلامی را نیز
بی نصیب نگذاشته است. مردم
قهرمان ایران با الهام ازاین مبارزات و برای ابراز همبستگی با
خلقهای تونس و مصر و
سایر خلقهای بپاخاسته عرب در 25 بهمن به میدان آمدند و با
فریاد مرگ بر سید علی خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور و
دهها شعار ضد حکومتی خشم ونفرت خویش را نسبت به رژیم
مافیائی و جنایت پیشه جمهور اسلامی ابراز داشتند.
اعتراضات با شکوه مردم که در شماری
از شهر های ایران انجام گرفت رژیم را به جنون واداشت و او را
دچار سرگیجه وسراسیمگی
کرد.این اعتراضات جسورانه بعد از 18
ماه از تظاهرات 22 خرداد و سرکوب خونین آن
و عربده کشیهای "پیروزمندانه" رژیم
همراه با اعدامهای پی درپی و نفرت انگیز،
بازداشتهای خودسرانه دانشجویان و کارگران و تشدید سرکوب مخالفان
... نشان از اشتیاق و اراده مردم ایران برای برانداختن نظام
فاسد و دروغگو و مافیائی جمهوری اسلامی است که این
بار مصمم تر از گذشته به میدان آمد و افسانه ثبات و قدر قدرتی رژیم
را درهم شکاند. اعتراضات مردم جان به لب رسیده ایران اینبار اما
همسو با موج عظیم اعتراضات عمومی و ضد استبدادی و ضد
ارتجاعی کشورهای عربی انجام گرفت و رژیم را درعرصه
داخلی و بین المللی رسوا تر از هر زمان ساخت. رژیم خامنه ای که با پرچم دروغین دفاع از خلق مصر و تونس به
میدان آمد در مقابل مردم ایران کاملا خلع سلاح گردید وبا شلیک
گلوله و گازشک آور بسوی مردم آزادیخواه ایران و قتل دوجوان
مبارز، محمد مختاری و صانع ژاله بار
دیگر نشان داد که چنین رژیمی فقط با تظاهرات خیابانی آنهم در
این ابعادو در کادر سیاست مماشات جویانه وعدم توسل به قهر عقب
نخواهد نشست.رژیم درنده و سفاک جمهوری اسلامی برای
حفظ بقای انگلی اش از
هیچ جنایت و قتل و ریاکاری
دریغ نخواهد ورزید وفقط با اعدام این رژیم کثیف و
ضد بشری است که می توان ازتکرار اینهمه فجایع و
خونریزی جلوگیری کرد.
رژیم خامنه ای از سر استیصال
و درماندگی، دوجابناخته روز 25 بهمن ، مختاری و صانع ژاله را وقیحانه
هوادار نظام تبلیغ نمود که توسط معترضان به قتل رسیده اند. رژیم
به این بهانه فشار را بر کروبی و موسوی و جناح اصلاح طلب افزود
و با گسیل چماقداران و چاقوکشان به خیابانها و حتا درون مجلس وشعار کروبی
و موسوی اعدام باید گردند و حصر خانگی انها ضعف و زبونی خود را به نمایش
گذاشت. اینچنین عربده کشیدنها ودندان نشان دادنها، نشانه قدرت
باند حاکم نیست بلکه ناشی از ضعف و درماندگی اوست. رژیم
که می پنداشت با این فریاد ها و قمه کشیها دیگر
کسی جرئت به میدان آمدن را نخواهد داشت باردیگر مردم
ایران بوِیژه پسران و دختران جوان و شجاع ایران ، یکشنبه
اول اسفند ماه در چندین شهر ازجمله
درتهران، اصفهان، مشهد، رشت، مهاباد، سنندج، شیراز و تبریز به
میدان آمدند ضمن گرامیداشت خاطره محمد مختاری و صانع ژاله قدرت
و رزمندگی خویش را به تبهکاران جمهوری اسلامی نشان دادند.
واقعیت این است که نارضایتی
در بین مردم هر روز گسترده تر می گردد و درهر کوی و
برزنی از جنایت و دزدی و فساد نظام اسلامی سخن می رود.
هرروز خبری از مبارزات جوانان و اعتصاب کارگران به گوش می رسد.
روزی از شیراز خبر می رسد
که دانشجویان دختر و پسر دوشادوش هم در حیاط دانشگاه این
سنگر آزادی، فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر این دولت
مردم فریب سردادند. روز دیگر خبر از تجمع مادران داغدار در پارک
لالۀ تهران به گوش می رسد. روزی از اعتصاب کارگران ایران خودرو لوله سازی اهواز و
اعتراضات کارگران هفت تپه و روز دیگر خبر اعتصاب دانشجویان نوشیروان بابل و مشهد و تبریزعلم و
صنعت و ...گزارش میشود. رژِیم سرمایهﺩاری
مافیائی اسلامی از این همه اعتراض و عمومی شدن شعار
"مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر خامنهﺍﻯ" به
هراس مرگ افتاده و به همه جا قشون می فرستد، برای هر کسی
قداره می کشد، زبان مردم را می برد، دستﻫﺎﻯ
آنها را می بندد، دست به تجاوز جنسی می زند، جوانان
را درملاء عام اعدام می کند، حتا به یاران نزدیک خود و
معتقدین به نظام جمهوری اسلامی نیز رحم نمی کند،
به جرئت می توان گفت که نفرت مردم نسبت به رژیم
امنیتی ــ نظامی احمدی نژاد ــ خامنهﺍﻯ، بد
بینی آنها نسبت به آن چه گفته می شود و تبلیغ
می گردد هیچ گاه به اندازۀ امروز نبوده است. پیکار
قهرمانانۀ مردم ایران رژیم جمهوری اسلامی را به
سراسیمگی انداخته است و حلقوم وی را می فشارد. موج
مبارزات مردم ایران اینبار هم به خارج از کشور سرایت کرده و عرصه را بر
رژیم و مزدورانش تنگ کرده است.عربده کشیﻫﺎﻯ
رژیم و تهدید و ترور مخالفین دیگر کارساز نیست و
نیروهای مترقی و میهن دوست با عزمی راسخ وهمسو
با مبارزات مردم ایران به افشای جنایات رژیم جمهوری اسلامی می پردازند.
ما گفته ایم که اوضاع ایران آتش زیر خاکستر است وهر لحظه
امکان دارد از کوچکترین جرقه ای حریق برخیزد. گفته ایم ،جنبشی
که در پائین درگرفته است درکلیتش جنبش خرد در مقابل جهالت است. این جنبش حتی بعلت این
طیف عظیم نابسامانی و نارضائی بخشی از طبقات حاکمه
را نیز در بر گرفته است. طبیعتا درجه تحول و خواست پیشروی
درهمه شرکت کنندگان یکسان نیست.هر چه جنبش رادیکالتر شود
ترکیب جنبش تغییر می کند. عناصر وابسته به طبقات مرفه و
بالای شهری به خانه های خویش برمی گردند. ولی
خواستهای مردم خواستهای به حقی است و باید از آنها
حمایت کرد و به مرد م با حوصله نشان داد که تحقق این خواستهای
انسانی، مدنی، سیاسی تنها بر ویرانه های
رژیم جمهوری اسلامی امکان پذیر است. هرگونه مبارزه
ای در چارچوب بقاء رژیم جمهوری اسلامی تکرار وضعیت
کنونی است و
فرجامی جز شکست نخواهد داشت.مبارزات مردم ایران علیۀ
رژیم جمهوری اسلامی بسیار امید بخش است. باید
امید داشت که این مبارزات به مرحلۀ نوینی،
مرحلۀ به میدان آمدن کارگران
واعتصابات عمومی و سرانجام مقاومت قهرآمیز علیۀ ارتجاع
داخلی بیانجامد. باید علیۀ توهمات
سیاسی و منحرفین رفرمیست که به اصلاح رژیم چشم
دوختهﺍند، مبارزه کرد و بر پاکیزگی جنبش دمکراتیک مردم و
تفکیک ناپذیر بودن آن از پیکار ضد
امپریالیستی و ضد استعماری و سرنگونی تمامیت
نظام سرمایهﺩاری و ضد بشری جمهوری
اسلامی تأکید ورزید.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری
جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم
این پرچم رهائی بشریت!
زنده باد همبستگی بین المللی!
حزب کارایران(توفان)
یکشنبه اول اسفند 1389