جنایت در نروژ ادامه منطقی
سیاست اسلام ستیزی و قرآن سوزی
در روز نماز جمعه این هفته در
تاریخ 22/07/2011 نه در یمن، نه در سوریه، نه در بحرین،
بلکه در قلب اسکاندیناوی در پایتخت کشور مرفه و لیبرال
نروژ، در شهر اسلو که بیست سال پیش در آنجا قرار داد صلح اسلو را به
فلسطینی ها تحمیل کردند، بمبی در مرکز شهر مقابل ادارات
دولتی منفجر شد که در جا 8 نفر را به هلاکت رسانید و یاد آور گذرا
از بمبهای پرتاب شده به طرابلس بود. سپس در یک ساعت بعد در یک
جزیره تفریحی به اردو گاه جوانان سوسیال دموکرات که در
میان آنها بسیاری نروژیهای خارجی تبار بوده
اند حمله شد و بیش از 84 نفر را به قتل رساندند.
متهم فورا پیدا شد. "اسلام
سیاسی" و سازمان القاعده فورا در اخبار پای مسلمانان را به
میان کشیدند و مدعی شدند که گروه های ترور معمر
قذافی در این کار دست دارند. نشریه صهیونیستی
نیویورک تایمز فورا خبر داد که مسئولیت این ترور را
گروه انصار الجهاد العلامی را بعهده
گرفته است. حقیقتا انسان از این همه سرعتِ عمل در شگفت می ماند،
مثل اینکه آنها از اخبار انفجار قبل از انفجار آگاه بوده اند. فورا استدلال کافی
و عوام پسند نیز پیدا شد. نروژ در عملیات ناتو در افغانستان
شرکت دارد و از تجاوز ناتو به لیبی حمایت نموده و در
حمایت از آزادی بیان یک روزنامه نروژی به
تجدید چاپ کاریکاتور محمد از کاریکاتوریست روزنامه
"ایللند پستن" دانمارکی مبادرت ورزیده بوده است.
اخبار تلویزیونهای ممالک امپریالیستی مملو از
انفجارهای انجام شده در آمریکا و پایتختهای اروپائی
و بر ضد مسلمانان بود. موجی از نفرت علیه مسلمانان در عرض چند ساعت ایجاد
شد.
روباه مکاری بنام اوباما فورا بدون
بررسی و انتظار نتایج تحقیقات "تروریسم" را
محکوم کرد و تلویحا آنرا به پای مخالفین آمریکا نوشت.
چند ساعت بعد، "خدا را شکر"
معلوم شد که قاتل یک جوان 32 ساله چشم آبی و مو بلوند نروژی با
اعتقادات متعصبانه مسیحی بوده که با تفکر فاشیستی و ضد
اسلامی بار آمده بوده است. باید گفت، حزبی که ایشان
هوادار آن در نروژ است، 20 در صد آراء را در انتخابات قبلی با تبلیغات
نژادپرستانه و فاشیستی بدست آورد.
حال حسابها بطور کلی بر هم
خورد. ده ها شاهد وجود داشت که قاتل را از نزدیک دیده بودند. سمت
تبلیغات بیکباره برگشت و تمام دستگاههای تبلیغاتی
امپریالیستی-صهیونیستی حال تلاش می
کنند، تمام کاسه کوزه ها را بر سر یکی دو نفر آدمهای
مالیخولیائی که ظاهرا بجائی وابستگی نداشته اند و اعمالشان
ماهیت انفرادی دارد بشکنند.
ولی واقعیت چیز
دیگریست. این فرد 32 ساله نروژی هرگز نژاد پرست
زائیده نشده است. وی خود قربانی تبلیغات
فاشیستی ضد اسلامی در اروپا و آمریکاست. چندین تن
مواد منفجره ای که وی بکار گرفته است، گلوله هائی که شلیک
کرده است این طور نیست که در مزرعه وی ساخته شده است. آنها در قالب
کاریکاتور روزنامه
"ایللند پستن"
دانمارکی، در نمایشات اعتراضی برای بنای
مساجد مسلمانان در شهرهای اروپا، در تحریکات فاشیستی نسبت
به حاملین حجاب اسلامی در فرانسه، در سخنرانی ها و حمایت
از سازمانهای مروج و مشوق نفرت ضد مذهبی نظیر سازمان مسلمانان
سابق، در آتش زدن قرآن و.... ساخته شده است. سالهاست از زمان ساموئل
هانتیگتون در قالب برخورد تمدنها، نفرت ضد مسلمانان تبلیغ می
شود، تا بتوان نیروهای رهائی بخش را که بر ضد اشغال کشورشان و
برای رهائی ملی مبارزه می کنند با اتهام
"تروریست" قتل عام کرد. بر اساس همین تبلیغات
فاشیستی و ضد اسلامی است که نیروهای دست
راستی موفق شدند در دانمارک، هلند، سوئد بر سر کار آیند و تعداد آراء
خویش را در سایر ممالک سرمایه داری
امپریالیستی با دامن زدن به نفرت ملی و توجیه کشتار
قومی افزایش دهند. بر اساس همین تبلیغات است که
مشتی نژادپرست، وقتی اسرائیل نوار غزه را بمباران می کند
و هزاران فلسطینی اسیر را می کشد، برای
اسرائیل در خفا دست می زنند که بنیادگراها را سر به نیست
کرده و از هر طرف کشته شود برای ما مثبت است. این فرد نروژی
خودش قربانی این سیاست شستشوی مغزیست و امثال
وی چون بمبهای خفته حداقل از زمان جرج بوش در حال پرورش و
رویشند و در میان ما انسانها بویژه در قلب اروپا و
تمدنهای غربی مانند بمبهای بالقوه حرکت کرده و زندگی می
کنند.
حزب ما به مناسبت آتش سوزی قرآن در توفان شماره 128
آبان ماه 1389 نوامبر 2010 درارگان حزب کار
ایران(توفان) نوشت:
"جشن کتابسوزان که باستناد آزادی بیان صورت
می گیرد، طبیعتا نقض غرض است و نمی تواند، این گونه
تفسیر مورد تردید قرار نگیرد. این اقدام، مانند آن
می ماند که کسی به استناد آزادی بیان، جلوی
آزادی بیان سایرین را بگیرد. تاریخ نشان
داده که فاصله میان کتابسوزی و آدمسوزی فقط یک گام است.
کتابها را که سوزاندی و کسی دم بر نیآورد، می توان
معتقدان به آن کتابها را نیز با خیال راحت از سر راه برداشت. کتابسوزی
مقدمه آدمسوزی است. ولی آیا می شود بیش از
یک میلیارد انسان مسلمان را که به قرآن اعتقاد دارند با
بمبهای خوشه ای، فسفری، میکروبی،
شیمیائی و آغشته به رادیو آکتیو و... به قتل
رسانید؟. پاسخ به این پرسش مسلما منفی است. دوران جنگ
صلیبی به پایان رسیده است و برای بشریت راه
گشا نیست.".
ولی بمب در اسلو و دامنه خسارتی که یک فرد
مملو از نفرت ضد مسلمانی ببار آورد یادآور کوچکی از
بمبهائی است که صهیونیستها در نوار غزه و لبنان می
ریزند و پیمان تجاوزکار ناتو بر سر مردم در طرابلس و سایر
تجاوزگران ضد بشر برهبری امریکا در عراق و افغانستان بر سر مردم
عادی می ریزند. آنچه را که مردم اسلو تنها در مرکز شهر
دیدند و وحشت زده گشتند، مردم ممالک مسلمان هر روز و هر شب شاهد آن هستند. خسارتی
که این عملیات نظامی در طی ده ها سال ببار آورده با دامنه
تاثیرات بمب کوچکی که در اسلو ترکیده است قابل مقایسه
نیست. جنایات صهیونیستهای اسرائیلی در
قتل عام مردم در محاصره نوار غزه، یک جنایات ضد بشری بوده که
دارند پرونده اش را لاپوشانی می کنند. کسی دیگر از
این جنایت سخن نمی راند. جنایت یک فرد
مسیحی نروژی مملو از نفرت ضد خارجی و ضد مسلمانی را
وسیله ای کرده اند، تا تمام جنایاتی که در عراق و
افغانستان و لبنان و لیبی و فلسطین و بحرین بر ضد
مسلمانان و نهضتهای رهائی بخش صورت می گیرد در پرده
بکشانند. بورژوازی
امپریالیستی-صهیونیستی که با تبلیغات
خویش ده ها سال است که به شستشوی مغزی در غرب مبادرت می
ورزد، تیر زهرآگینی را رها کرده است که امروز بر سینه
خودش نشسته است. و این تازه آغاز کار است. ماری را که ارتجاع
جهانی در آستین پرورانده بود امروز بخودش نیش می زند.
این کشتار ضد انسانی بدست یک نروژی
متعصب مسیحی نژادپرست و بر ضد افکار نیروهای دموکرات، چپ
و کمونیست در نروژ انجام شده است و حزب ما آنرا بشدت محکوم می کند،
ولی می توان چهره یک خانواده مسلمان را در نروژ و یا در
سایر ممالک اسکاندیناوی تصور کرد که در عین احساس انزجار
از این عمل غیر انسانی، خوشحالند که پای مسلمانی در
میان نبوده است، وگرنه قتل عام مسلمانان در ممالک "متمدن" و
"بشردوست" غرب که گویا دموکراسی در کشورشان
"نهادینه" شده است، در دستور کار قرار می گرفت.
مسلمانی را پیدا نمی کردید که جرات داشته باشد کودکانش را
برای تحصیل به دبستان بفرستد.
این اقدام یک نروژی چشم آبی و مو
بلوند که افکار ضد اسلامی دارد، اندیشمندان صهیونیست و
امپریالیست را دچار مشکل می سازد تا عملیات
تروریستی را، از این ببعد، بدون در دست انداز افتادن، به
دین اسلام مربوط سازند. تا کنون آنها با تبلیغات مسموم در باره
عملیات انتحاری در سرزمینهای اشغالی، وسیله
ای ساخته بودند، تا اشغال ممالک غیر را توجیه کنند و
جنایات گسترده، عمیق و دامنه دار و مداوم خویش را در پس
یک عملیات انتحاری ناموفق و یا از روی ناچاری
انتحاری با دستآوردهای کم بپوشانند. حال یک اروپائی بمب
بدست و مسلسل به شانه با تئوریهای نژاد پرستانه و ضد اسلامی با
اعتقاد شدید مذهبی به میدان آمده و همه تئوریهای
ارتجاعی این اندیشمندان را که مردم را شستشوی مغزی
می دادند و عملیات انتحاری و کشتن مردم غیر نظامی
را بپای اسلام می نوشتند، بهمریخته است.
شلیک گلوله های این نروژیِ هوادار
آتش زدن قرآن و تکثیر تصاویر کاریکاتور محمد و مخالف بنای
مسجد مسلمانان، وجدان بسیاری از مردم اروپا را بیدار خواهد کرد
که تبلیغات نفرت مذهبی و ضد اسلامی چه عواقب خطرناکی
دارد. صدای این گلوله ها بسیاری را تکان داد تا از خواب غفلت
ناشی از شستشوی مغزی بدر آیند.
حزب ما در توفان 128 در رابطه با مبارزه علمی بر ضد
مذهب اعم از اسلام، یهودیت و یا مسیحیت نوشت:
"واقعیت مذاهب بیانگر نادانی عمومی است. هرچه
بشریت به آموزش و علم بیشتر دسترسی پیدا می کند، از
دامنه نفوذ مذهب کاسته می شود. مذهب در زمینی رشد می کند
که کود آن بی سوادی و عقب ماندگی است. مذهب دوای درد همه
نادانستنیهاست، بذر مذهب در زمین جهل کاشته می شود و می
روید و لذا تنها با این ارزیابی ریشه ای است
که می توان راه مبارزه با مذهب به عنوان افیون توده ها را پیدا
کرد.
در مبارزه با مذهب نمی توان به زور اسلحه متوسل شد و
با قهر و اجبار مردم را وادار کرد از تعلقات مذهبی و اعتقادات
دینی خویش دست بردارند. این اعتقادات ریشه چند هزار
ساله در میان مردم دارند و زمینه های مادی برچیدن
آن که بدرجه آگاهی عمومی نیاز دارد هنوز بطور کامل فراهم نشده
است. این است که شمشیر کشیدن بر روی مذهب و از جمله مذهب
اسلام دوای درد نیست و نظر کسی را نسبت به اسلام
تغییر نمی دهد برعکس منجر به آن می شود که مسلمانان و نه
تنها مسلمانان حتی اتباع لامذهب این ممالک نیز خود را مورد تعرض
و تهاجم حس کنند و در مقابل یورش دشمن مذهبی که در حقیقت
انگیزه سیاسی را بیدک می کشد، جبهه
گیری کرده به یورش متقابل دست زنند.".
این نظریه حزب ما هنوز به قوت خود صادق است و ما
بار دیگر شاهدیم که دست راستی ها، فاشیستها، نژادپرستان
در کنار ضد مسلمانان ایستاده اند تا دست در دست هم حقوق آنها را بنام
دموکراسی و آزادی پایمال کنند. گلوله های این
تروریست جانی نروژی به قلب این فاشیستها و همدستان
صهیونیستها نیز اصابت کرده است.
مسئولیت جنایاتی که در نروژ انجام شده مستقیما به گردان سیاست ضد خارجی، ضد اسلامی و نژادپرستانه و سیاست تجاوزگرانه و اشغالگرانه در عرصه جهانی است. مسئولیت آن بعهده امپریالیسم و صهیونیسم و ارتجاع بورژوازی بومی همین ممالک است. برای نابودی تروریسم باید امپریالیسم را از بین برد.
مرگ بر
امپریالیسم، فاشیسم و راسیسم!
زنده باد سوسیالیسم و همبستگی
بین المللی!
حزب
کارایران(توفان)
شنبه 23 ژوئيه 2011 - 01 مرداد
1390
toufan@toufan.org