کدام بلا بدتر است؟ بلای آسمانی و یا بلای زمینی

 

زلزله در آذربایجانِ شرقی ایران و چند استان همجوار که بیشترین خسارت را در آذربایجان شرقی به جای گذارده است، می تواند از جنبه های گوناگون مورد بررسی قرار گیرد.

از جنبه فنی، از جنبه بلای طبیعی، از جنبه همدردی و حمایت سراسری و صمیمانه از جانب مردم ایران، از جنبه همدستی با امپریالیسم و صهیونیسم بین الملل و دشمنی با مردم ایران، از جنبه تجزیه طلبی ناسیونال شونیستی مشتی تجزیه طلب که خود را به جای خلق آذربایجان جا می زنند یا از جنبه برخورد رژیم جمهوری اسلامی به این واقعه که آنرا بلای آسمانی می داند و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور خبر می دهد که امضاء تفاهمنامه با حوزه علمیه برای کاهش بلای طبیعی به انجام رسیده است. به سخنان رئیس سازمان مدیریت بحران کشور گوش فرا دهید تا مغزتان سوت بکشد.

 باقری از امضای تفاهمنامه با حوزه علمیه برای کاهش بلایای طبیعی خبر داد و تاکید کرد: "از حوزه علمیه برای به کارگیری نقش معنویت در کاهش بلایای طبیعی استفاده خواهیم کرد و در مرحله اول با حوزه‌های علمیه قم، مشهد، اصفهان و شیراز تفاهمنامه همکاری امضا کردیم. در هفته بلایای طبیعی ۶۵٠ نفر از مسوولان مدیریت بحران سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعه خواهند بود و در تهران نیز وزیر کشور در این خصوص سخنرانی خواهد کرد."

وی یادش رفت اضافه کند که از این ببعد جای هیچ نگرانی نیست و ایران زلزله خیز به ایرانی امن و مستحکم تغییر ماهیت داده است. دیگر بلا به ما روی نمی آورد، در فکر خانه سازی و شهر سازی ضد زلزله نباشید. خوب است که هر ایرانی با خرید یکی از این تفاهنامه ها و آویختن آب بر سر در ورودی منزلش مانع ورود بلاهای آسمانی بداخل منزلش شود. البته این تفاهمنامه که برای بلایای آسمانی اختراع شده است برای ورود پاسدار و بسیجی به عنوان بلای زمینی به سرا و حریم خصوصی افراد موثر نیست و مانعی ایجاد نمی کند.

آنچه که روشن است هر بلای طبیعی که آسمانی نیست و زمینی است را می توان با درایت و برنامه ریزی بشدت کاهش داد. کشور ژاپن که در منطقه زلزله خیز قرار دارد، با توسل به پژوهش و استفاده از علوم می کوشد خانه های ضد زلزله بسازد تا در صورت وقوع چنین حوادثی حداقل زیان متوجه مردم و ثروت های کشور شود. در ایران شاهنشاهی و آخوندی سیاست خانه سازی بر اساس حفظ ثروت عمومی و جان مردم نیست بر اساس بساز و بفروش و به قولی بنداز و بفروش بوده و هست. شهرداری ها و مجریان و مسئوولان خانه سازی در ایران برای دریافت رشوه و چرب شدن سبیلشان به زیر نقشه هر ساختمانی امضاء می گذارند، در کشور زلزله خیز برج سازی می کنند و تراکم می فروشند. شهرها بیقواره می شوند و تاسیسات شهری برای مبارزه با سوانح خلع سلاحند و در صورت بروز این سوانح راهی به مرکز حادثه نمی برند، زیرا سامان و بافت شهرسازی بر اساس علمی و تراکم جمعیت و برنامه ریزی درست صورت نگرفته است. رژیم آخوندی بیش از سی سال است که بر سر کار است. این رژیم تجربه خیانتهای رژیم پهلوی را در عرصه بساز و بفروشی نیز بدنبال داشته است. آنها دیده اند که این مردم بوده اند که در دوره پهلوی برای زلزله زدگان بوئین زهرا و قزوین و... توسط یادمانده تختی پول جمع می کردند و به سلطنت نفرین می فرستادند، این مردم بوده اند که پل جوادیه را ساختند و جمعیت شیر خورشید اشرف پهلوی تنها در فکر غارت و عدم رسیدگی به وضعیت مردم بود. رژیم جمهوری اسلامی همه این تجارب را در پشت سر دارد و از این تجارب نیآموخته است. آبادان و خرمشهر و مناطق جنگ زده هنوز زلزله زده اند و رژیم برای بنای آنها اقدامی نکرده است. از باز سازی شهر بم خبری نیست. زلزله طبس نیز به گفته آیت ﷲ منتظری برای آزمایش ما از طرف خداوند عادل واقع شده بود. حال نوبت آذربایجان است و مافیای حکومتی در فکر مس کوبیدن بر سر پشت بامهاست تا رفع بلای آسمانی شود. وقتی بلا آسمانی است و برای آزمایش درجه صبر و تحمل ما وقوع یافته، طبیعتا نمی شود با آن مبارزه کرد و نباید هم با اراده باریتعالی در افتاد و خود را گناهکار کرد. با این منطق ارتجاعی و خیانتکارانه است که مافیای در قدرت از خود سلب مسئولیت می کند. با منطق شیخ، زلزله کار خداست و سرنوشت محتوم ماست و نمی شود در کار خدا دخالت کرد. این است که مومنان مافیائی در نماز جمعه به دعا دست می زنند و از خدا می خواهند که خودش بداد مردم برسد.

 

ولی خلقهای قهرمان ایران که چندین انقلاب و پیروزی و شکست و خطر و دسیسه و همبستگی و تفرقه را از سر گذرانده اند، نمی توانند به این اراجیف شیوخ دل  ببندند و زلزله را چون سرنوشت محتوم بپذیرند. مردم خودشان بسیج شده اند و از سراسر ایران بیاری خلق آذربایجان شتافته اند. کامیونها، اتوبوسها و حتی ماشینهای شخصی است که راهی آذربایجان است تا مستقل از مافیای قدرت به مردم آدربایجان یاری رسانند. قهرمانان ورزشی ما مدالهای خویش را به خلق آذربایجان تقدیم کردند و مانع از آن شدند که موفقیتهای ورزشی مردم ایران در خدمت تبلیغات ملاها قرار گیرد، کمکهائی که از طریق دولت مافیائی سازمان دهی شود سرش از بازارهای شهرهای بزرگ در خواهد آمد. پتو و چادر است که به فروش می رسد و مشتی ملای دزد از این راه ثروتمند می شوند. رژیمی  که بدون دوراندیشی و تنها با نیت سودپرستی و غارت، در تمام این مدت، ناتوان از مدیریت کشور بوده است، چگونه می تواند چنین سوانحی را مدیریت کند. مدیریت آنها دست بدامان خدا شدند و آیات عظام است.

 

در حالی که رژیم مافیائی در بی عملی خود برای یاری به زلزله زدگان استخاره می کرد، مردم بپاخاستند و همبستگی ملی ایرانیان را به نمایش گذاردند. این همبستگی ملی تودهنی به ناسیونال شونیستها ناچیزی است که با مزدوری برای اسرائیل و آمریکا و دول دست نشانده آنها مانند ترکیه و جمهوری آذربایجان در این کمک رسانی در حال تخریب اند. یکی خدا را مقصر می داند و دیگری زلزله را به گردن فارسها می گذارد. آنها خود به جای کمک به مردم آذربایجان در پی آنند که راه تجاوز امپریالیستی به ایران را با ایجاد تفرقه و نفاق و دامن زدن به نفرت ملی هموار کنند تا زلزله امپریالیستی سراسر ایران را در نوردد و سوریه جدیدی بسازد.

اخبار متناقض در مورد پیشنهاد کمکهای خارجی رسیده است. گوش مردم ایران از این کمکهای دروغین پر است. در زمان زلزله بم نیز همین دول امپریالیستی ارقام ساختگی برای تبلیغات درونی و بیرونی منتشر کردند و حتی یکدهم این کمکها را به ایران نرساندند. دولت حسنی مبارک مصری اعلام کرد که مصر بازسازی ارگ بم را بعهده می گیرد. ولی از این وعده های توخالی خبری نشد. اکنون دولت ترکیه که در حال کمک های "انسان دوستان" به تروریستهای جنایتکار حاضر در سوریه است تا در سوریه و حلب زلزله بیافرینند، وقوع زلزله را مناسب دانسته تا جاسوسان ترک و ایرانی و عرب خویش را به پشت مرزهای ایران گسیل داشته تا به بهانه "بشردوستی" برای اخلال در ایران وارد کشور ما شوند. شاید فکر می کنند که منطقه آزاد برای ورود قوای ناتو و اعلام حکومت مستقل آذربایجان بدست می آورند.

دول اروپائی و آمریکا نیز با ابراز همدستی برای تقویت اپوزیسیون خودفروخته ایران که با آنها همکاری می کنند، اعلام کرده اند که آماده کمک به زلزله زدگان هستند. اوباما به اپوزیسیون خودفروخته ایران می گوید: من در این لحظه با شما هستم تا می توانید خرابکاری کنید. ولی هیچگونه کمک مالی به علت تحریمهای جنایتکارانه نمی تواند به مردم ایران برسد. هیچ بانکی حاضر نیست مبالغ جمع آوری شده را به ایران حواله کند. تمام داروهای مورد نیاز ایران به همان علت مشهور "کمکهای انسانی" شامل تحریم بوده و بنام کالاهای دو منظوره به حساب می آیند. زیرا مبارزه علیه امراض توسط دارو، ممکن است از بیماری کارشناسان هسته ای ایران جلوگیری کند و سلامتی آنها به غنی سازی اورانیوم منجر شود. وقتی از صدور داروی مسکن برای درد زایمان در هنگام عمل جراحی سزارین به ایران جلوگیری می شود، تکلیف سایر داروها روشن است. وقتی امپریالیستها رسما و غیر قانونی و قلدرمنشانه، ایران را تحریم اقتصادی و محاصره اقتصادی می کنند و مردم میهن ما را به مرگ در اثر گرسنگی محکوم می کنند، آنوقت ریاکارانه است که از آمادگی خویش برای ارسال کمکهای "انساندوستان" سخن می رانند. اگر آنها بوئی از انسانیت برده باشند و دلشان برای ایرانی ها سوخته باشد، تحریمها را لغو می کنند. یکی از خواستهای ما باید در عین حال لغو تحریمها باشد تا بشود به زلزله زدگان یاری رساند. مرگ هر ایرانی در آذربایجان نه تنها خونش به گردن بی لیاقتی مافیای حاکم در ایران است، به گردن سرمایه انحصاری امپریالیستی و صهیونیستی، به گردن اوباما و نتانیاهو نیز می باشد که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند.

 

به این جهت حزب کار ایران(توفان) می طلبد که تحریمهای غیر قانونی و محاصره اقتصادی و تنبیه مردم ایران پایان یابد تا بشود به زلزله زدگان ایران بهر نحوی یاری رسانید. ما اعلام می کنیم ریاکاری موقوف، ویروسهای "انساندوستانه" را برای خود نگهدارید و محاصره اقتصادی ایران را ملغی کنید.

 

خلقهای ایران با هشیار باید این دستهای کثیف را بشناسند که در پی ایجاد زلزله ای به مراتب سهمگینتر برای ایران نقشه ریزی می کنند. امپریالیستها، صهیونیستها، ناسیونال شونیستها ناچیز اقوام در ایران، همدستان مجاهدین خلق و سلطنت طلبان و پارکابی های امپریالیستها که می خواهند در کنار ارتش آمریکا برای استقرار "سوسیالیسم"به ایران تجاوز کنند و در "ارتش آزادی سوریه" تمرین جنگ خانگی می کنند، همه و همه برای ایجاد این زلزله فعالند. ولی خلق ایران 75 میلیون است و تعدادش بیشمار و در مقابل هر زلزله خارجی یک تنه و با تمام قوا ایستادگی خواهد کرد. سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی تنها باید با دست مردم ایران صورت گیرد و نه عمال خودفروخته دشمن.

 

برگرفته از توفان شماره 150  ارگان مرکزی حزب کارایران

www.toufan.org

toufan@toufan.org