دو خط مشی

مقدمه

مقاله­ای را که در زیر مطالعه می­کنید در اردیبهشت ماه 1346 در شماره 9 نشریه توفان ارگان سازمان مارکسیستی لنینیستی توفان منتشر شده است. اهمیت این مقاله در آن است که نظریات رویزیونیستی و نقش سازمان م-ل توفان در افشاء آنها  را روشن می­کند. در آن تاریخ جنبش کمونیستی ایران که از سقوط شوروی گیج شده بود، هنوز مضمون نظریات ارتجاعی خروشچف را نمی­دانست و نمی­فهمید. حزب رویزیونیستی توده ایران از این تزهای ضدانقلابی خروشچف شامل سه نظریه "همزیستی مسالمت­آمیز؛ گذار مسالمت­آمیز و مسابقه مسالمت­آمیز" با قاطعیت ضدانقلابی دفاع می­کرد و به این مفاهیم ضدانقلابی و ارتجاعی؛ مقولات رویزیونیستی دیگری نظیر "حزب تمام خلق" و "دولت تمام خلق" را نیز می­افزود. سراپای مجلات دنیا و نشریه نامه مردم مملو از این نظریات ضدکمونیستی و حمایت از رویزیونیسم خروشچفی در جنبش کمونیستی بود. حمله به اعتبار و محبوبیت استالین آغاز این خرابکاری محسوب می­شد که با اتهامات شرم­آور خروشچف و دروغ­هایش نسبت به شخصیت استالین؛ تجاوز به سوسیالیسم و نفی دستآوردهای آن آغاز گشت. حزب رویزیونیستی توده ایران در تمام این دوران سخنگوی خروشچف خائن و رذل در جنبش کمونیستی ایران بود. سازمان م- ل توفان رسالت افشاء رویزیونیسم در ایران را به عهده داشت و این وظیفه را با ایمان به انجام رسانید. تکامل دولت بورژوائی رویزیونیستی به سوسیال امپریالیسم شوروی؛ همدست امپریالیسم آمریکا و فروپاشی این سوسیال امپریالیسم در "مسابقه مسالمت­آمیز" در رقابت با آمریکا، سقوط حزب توده ایران را که روزی مایه افتخار طبقه کارگر ایران بود به منجلاب رویزیونیسم، نزدیکی با رژیم پهلوی و سپس رژیم جمهوری اسلامی به همراه آورد. حزب توده ایران نوکرمآب به دنبال روسها رفت و به امر نقلاب در ایران خیانت نمود. هستند هنوز افراد و گروههای آرمانپرست و دوستان سوسیالیسم که هضم این مسایل برایشان مشکل است و در سرگیجه­گی آن دوران سیر می­کنند. ولی بدون شناخت و مبارزه با روزیوینسم و تاثیراتش در دولت شوروی و دیکتاتوری پرولتاریا و ساختمان سوسیالیسم؛ امکان ندارد این سردرگمی پایان بپذیرد. امروز مسئولیت انقلابی و کمونیستی حکم می­کند از علائق و احساسات قابل فهم ولی غیرکمونیستی دست برداریم و صفوف واحد حزب طبقه کارگر ایران را تقویت کنیم. مقاله زیر تاریخی از این مبارزه است که هنوز بعد از بیش از نیم قرن ادامه دارد.

"استالین بزرگ از همان نخستین سالهای پس از انقلاب اکتبر بر آن بود که کار انقلاب، به پیروزی انقلاب سوسیالیستی در اتحاد شوروی خاتمه نمی یابد، بلکه وارد مرحله جدیدی می شود، مرحله انقلاب در مقیاس جهانی، به منظور نابودی امپریالیسم و پیروزی سوسیالیسم از طریق اتحاد انقلاب پرولتاریائی با جنبش آزادی بخش کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره. این به هیچ وجه به معنی «تازاندن» انقلاب نبود، به این معنی نبود که باید بیدرنگ از راه جنگ به این منظور نائل آمد. به معنی صدور انقلاب هم نبود و نمی‌توانست باشد، زیرا اندکی پس از جنگ جهانی اول تا مدتی انقلاب در کشورها در حال فروکش بود. اما به این معنی بود که کمونیست‌ها باید سیاست خود را بر این خط مشی پایه بگذارند و فعالیت خود را بر این اساس سازمان دهند. استالین تا زمانی که در راس حزب کمونیست اتحاد شوروی قرار داشت به این خط مشی انقلابی وفادار ماند. با امپریالیسم و ارتجاع با استحکام و قاطعیت مبارزه کرد. به توده های خلق در مبارزه­­شان علیه امپریالیسم و ارتجاع صمیمانه کمک رسانید.

در کنگره ۲۰، که مانند لکه سیاهی بر دامان جنبش کمونیستی باقی خواهد ماند، همزمان با حملات خائنانه خروشچف به استالین، این خط مشی انقلابی جای خود را به خط مشی ضد انقلابی و ایده آلیستی واگذاشت که مبتنی بر سه اصل «همزیستی مسالمت آمیز»، «گذار مسالمت آمیز» و «مسابقه مسالمت آمیز» است. جان کلام این خط مشی را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد: با استفاده از برتری سیستم سوسیالیسم بر سیستم سرمایه­داری و با تکیه بر مسابقه مسالمت آمیز با امپریالیسم و به ویژه امپریالیسم آمریکا می‌توان در فاصله زمانی کوتاهی سطح زندگی مردم شوروی را به پایه ایالات متحده رسانید و از او هم بالاتر برد و آنگاه توده­های مردم در سراسر جهان به حقانیت سوسیالیسم و به لزوم آن پی­خواهند برد و برای استقرار آن خواهند کوشید. اما برای نیل به این هدف اتحاد شوروی به صلح نیازمند است. به ناچار لزوم حفظ صلح از راه همزیستی مسالمت آمیز در درجه اول اهمیت قرار می­گیرد. احزاب کمونیست می‌توانند و باید توده­های مردم را نه به خاطر انقلاب، بلکه به خاطر حفظ صلح بسیج کنند، به خاطر حفظ صلح می‌توان و باید از استقلال ملی، از آزادی چشم پوشید، به سلطه امپریالیسم بر نیمی از سکنه جهان تن در داد، محرومیت و گرسنگی و زجر و شکنجه کشید و عصیان نکرد. این است ماهیت خط مشی همزیستی مسالمت آمیز خروشچف که ناسیونالیسم و شوینیسم ملت بزرگ از سرتا پای آن می تراود، این است خط مشی ایده آلیستی که مطلقاً واقعیت جهان را در نظر نمی­گیرد.

حزب کمونیست اتحاد شوروی و در رأس آن خروشچف با تمام وسائلی که در اختیار داشت کوشید این خط مشی ضد انقلابی را به تمام احزاب کمونیستی و کارگری به مثابه خط مشی جنبش کمونیستی به قبولاند، معذالک با آنکه در ابتدا هنوز خصلت ضد انقلابی این خط مشی و دامنه و اهمیت نتایج وخیم آن بر همه‌ کس معلوم نه­بود مبارزه با آن آغاز گردید. طی این مبارزه احزاب وفادار به مارکسیسم-لنینیسم و در درجه اول حزب کمونیست چین و حزب کار آلبانی تمام کوشش خود را برای اصلاح این خط مشی به کار انداختند. در جلسات مشورتی احزاب کمونیستی و کارگری ۱۹۵۷ و ۱۹۶۰ آن‌ها موفق شدند بسیاری از اصول انقلابی را در اعلامیه­های این جلسات به جای احکام ضد انقلابی به نشانند. ولی حزب کمونیست اتحاد شوروی از خط مشی ضد انقلابی خود دست برنداشت و آن را به صورت فشرده­تر و کاملتر در برنامه خود منعکس ساخت.

این خط مشی از همان آغاز، پسند خاطر امپریالیسم و ارتجاع و به ویژه امپریالیسم آمریکا افتاد. استراتژی جهانی امپریالیسم آمریکا دو هدف را دنبال می­کند. از یک طرف می‌کوشد تضاد دنیای امپریالیسم و دنیای سوسیالیسم را، اکنون که حل آن از طریق جنگ امکان‌پذیر نیست، از راه «تکامل مسالمت آمیز» حل کند و با دگرگون ساختن ماهیت کشورهای سوسیالیستی، آن‌ها را به تدریج در جرگه کشورهای «دنیای آزاد» در آورد و از طرف دیگر از هر گونه انقلاب در کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره که به استقلال و آزادی آن‌ها می‌انجامد جلو گیرد و سلطه خود را بر روی این کشورها هم چنان حفظ کند. از این رو امپریالیسم آمریکا علاقه‌مند است که انحاد شوروی و کشورهای سوسیالیستی از کمک به جنبش­های انقلابی منطقه توفان­ها احتراز جویند. سیاست «همزیستی مسالمت آمیز» اتحاد شوروی به استقبال این دو هدف می­شتابد. اتحاد شوروی با پیروی از این سیاست در دنبال همکاری با امپریالیسم آمریکا است. برای اینکه به اتفاق وی سلطه و نفوذ خود را بر جهان به گستراند و از بروز انقلاب در کشورهای دیگر که ممکن است به زیان این همکاری تمام شود جلوگیری به عمل آورد.

برای صحت این امر به این گفته «گرومیکو» وزیر امور خارجه شوروی گوش فرا دهید: «ما (شوروی و آمریکا) نیرومندترین کشورهای جهانیم. چنان که ما به سود صلح متحد شویم، جنگی به وقوع نخواهد پیوست. اگر دیوانه‌ای جنگ را آغاز کند کافی است ما با انگشت خود وی را تهدید کنیم تا آرام شود. اگر قراردادی میان رئیس دولت شوروی، خروشچف و رئیس جمهور آمریکا، کندی منعقد گردد، راه حلی برای مسائل بین‌المللی که سرنوشت بشریت بدان­ها وابسته است پیدا خواهد شد». با صراحتی که در این گفته به کار رفته هر گونه تفسیری زائد است.

انعکاس این خط مشی در ایران که همه شاهد زنده آن هستیم، عبارت است از اتحاد با ارتجاع سیاه و در رأس آن شاه علیه خلق ایران و آرایش اقدامات نو استعماری شاه برای منصرف ساختن توده­های مردم از مبارزه با رژیم، پشتیبانی از رژیم خونین کودتا برای آنکه امپریالیست­ها(بهتر بگوئیم امپریالیسم آمریکا) با فراغ خاطر به غارت ثروت کشور ما و تاراج دسترنج خلق زحمتکش آن مشغول باشد و رویزیونیست­های شوروی و دیگر کشورهای سابقاً سوسیالیستی را نیز از این نمد کلاهی باشد.

 

همین خط مشی است که هم‌اکنون از طرف رویزیونیست­های ایران در مقیاس کشور دنبال می شود. تئوری «عقب نشینی» امکان به دست آوردن آزادی و دموکراسی در کادر رژیم موجود، ستودن «انقلابات شاهانه»، تئوری «تقدم صلح بر استقلال ملی و بنابراین اتخاذ تاکتیک راه مسالمت آمیز انقلاب»، تئوری «نیل به استقلال و آزادی ازراه کمک‌های اقتصادی شوروی»، تئوری «ساختمان سوسیالیسم با دست طبقات و قشرهای غیر از طبقه کارگر(و لابد با دست طبقات حاکمه کنونی) و نظائر این­ها، مظاهری از این خط مشی است. به طور خلاصه خط مشی مبتنی بر «همزیستی مسالمت آمیز» و «گذار مسالمت آمیز»، خط مشی است ضد انقلابی و ارتجاعی که به هیچ وجه با واقعیت کنونی جامعه بشری، جامعه‌ای که در تمام زوایا و گوشه های آن نیروهای انقلابی بپاخاسته و برای آزادی و استقلال ملی و سوسیالیسم می­جنگند، سازگار نیست. این خط مشی، مشی رویزیونیسم با امپریالیسم و ارتجاع است. مبارزان راه انقلاب مدت هاست آن را محکوم ساخته و به­دور انداخته اند.

 

در ۱۴ ژوئن ۱۹۶۳ یعنی درست در پنج سال پیش حزب کمونیست چین خط مشی جنبش کمونیستی و مسائل مربوط به آن را در سندی مشتمل بر ۲۵ ماده تحت عنوان «پیشنهادات در باره خط مشی جنبش کمونیستی جهانی» تدوین کرد. این خط مشی به درستی مبتنی بر دو نشئه اساسی زیر است:

۱) «مشی عمومی جنبش جهانی کمونیستی باید منعکس کننده قوانین عام تکامل تاریخ جهانی باشد. مبارزه انقلابی پرولتاریا و خلق­های ممالک مختلف از مراحل مختلفی می‌گذرد و دارای خصایصی است که مختص به خود آنهاست، ولی این مبارزه نمی‌تواند از دائره قوانین عام تکامل تاریخ جهانی خارج شود. مشی عمومی جنبش کمونیستی جهانی باید سمت اساسی مبارزه انقلابی را به پرولتاریا و به ملل کشورهای مختلف نشان دهد».

۲) «تعیین خط مشی عمومی باید بر اساس واقعیت موجود در جهان باشد، از تحلیل طبقاتی تضادهای اساسی جهان کنونی ناشی شود و علیه استراتژی جهانی ضد انقلابی امپریالیسم آمریکا متوجه باشد».

واقعیت کنونی جهان بیش از هر موقع دیگر مساعد به حال مبارزه انقلابی است. دنیای سوسیالیسم از حدود یک کشور واحد فرا رفته، اکنون یک رشته از کشورها را در آسیا و اروپا و آمریکای لاتین در بر می­گیرد. این کشورها با سرعت رشد می­یابند و هر روز نیروی بیشتری می­گیرند. رشد نیروی مادی و معنوی کشورهای سوسیالیستی و مبارزه مداوم آن‌ها علیه امپریالیسم و ارتجاع و پشتیبانی بی قید و شرط آن‌ها از جنبش­های آزادی بخش منطقه توفان­ها، این کشورها را به صورت یکی از دو جریان بزرگ تاریخی عصر ما در می‌آورد که جریان دیگر آن جنبش انقلابی ملی و دموکراتیک منطقه توفان هاست. امواج مبارزه انقلابی علیه امپریالیسم و نوکران پست و فرومایه آن سراسر منطقه توفان ها را فرا گرفته است و بر پیکر امپریالیسم و به ویژه امپریالیسم آمریکا ضربات مهلکی وارد می­آورد.

ویتنام قهرمان در جبهه مقدم این مبارزه و الهام بخش و سرمشق دیگر مبارزان انقلابی است. در کشورهای امپریالیستی مبارزه طبقه کارگر علیه انحصارها شدت می­یابد، احزاب مارکسیستی-لنینیستی که به تازگی در این کشورها پدید آمده و رشد می‌کنند در پیشاپیش این مبارزه قرار گرفته و آن را رهبری می­نمایند. در تاریخ هیچ گاه مبارزه خلق با امپریالیسم و نوکران دست نشانده آن به اندازه امروز دامنه دار نبوده است، هیچ‌گاه سطح آگاهی سیاسی توده­های مردم در سطح کنونی قرار نداشته است. نیروی امپریالیسم و ارتجاع که پس از جنگ دوم جهانی تضعیف شده، بر اثر مبارزه خلق­ها دستخوش تزلزل بیشتر و بیشتری می­گردد.

 

امپریالیسم آمریکا سرکرده نیروهای امپریالیستی و ارتجاعی گرفتار تضادهای بسیاری است که هر روز نیروی آن را بیشتر تحلیل می­برد. به این ترتیب اوضاع و احوال جهان در مجموع خود به سود نیروهای انقلاب، به سود مبارزه انقلابی است. مشی عمومی جنبش کمونیستی که از طرف حزب کمونیست چین تدوین شده در انطباق با واقعیت جهان و بر اساس تحلیل طبقاتی جامعه معاصر است.

این مشی عمومی عبارت است از اتحاد کشورهای سوسیالیستی و اتحاد پرولترهای همه کشورها، اتحاد همه پرولترهای جهان با خلق­های اسیر و محروم و بر اساس این اتحاد تشکیل جبهه وسیع مبارزه علیه امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی به خاطر پیروزی کامل انقلاب پرولتاریائی جهانی و ایجاد جهان نوین، جهانی بدون امپریالیسم، بدون سرمایه­داری، بدون استثمار.

«این مشی عمومی عبارت است از مشی ایجاد جبهه واحد وسیع مبارزه علیه امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی که تحت سرکردگی ایالات متحده آمریکا هستند. هسته اساسی این جبهه اردوگاه سوسیالیستی و پرولتاریای جهانی است. این مشی عمومی عبارت است از مشی بسیج جسورانه توده­ها، افزایش نیروهای انقلابی، جلب نیروهای بینابینی و منفرد ساختن نیروهای ارتجاعی».

 

بر اساس این مشی عمومی احزاب مارکسیست-لنینیست مشی و سیاست مشخص خود را تنظیم می­نمایند و «هنگام تنظیم مشی و سیاست مشخص برای کشورهای خود مراعات اصل در آمیختن حقیقت عام مارکسیسم-لنینیسم را با پراتیک مشخص انقلاب و ساختمان در کشورهای خود از نظر دور نمی دارند». از این رو وظیفه حزب پرولتری آنست که برپایه تئوری مارکسیسم-لنینیسم، شرایط تاریخی مشخص کشور خود را بررسی کند، استراتژی و تاکتیک صحیح و مناسبی برگزیند و توده­های مردم را به سوی انقلاب رهنمون گردد.

سازمان مارکسیستی-لنینیستی توفان براساس این مشی عمومی و بررسی جامعه ایران، مشی خود را در سندی تحت عنوان «وظایف مبرم و فوری مارکسیست- لنینیست­های ایران» تعیین کرده است. این مشی را می‌توان چنین خلاصه کرد: اتحاد طبقه کارگر ایران با توده­های دهقانی و بر اساس این اتحاد تشکیل جبهه وسیع دموکراتیک ملی به رهبری طبقه کارگر علیه حکومت ضد ملی و ضد دموکراتیک ایران به سرکردگی شاه و علیه حامیان امپریالیست آن، به خاطر استقرار حکومت دموکراسی نوین و پیشرفت به سوی سوسیالیسم.

پیروی از این مشی فقط در صورتی ممکن است که حزب مارکسیستی- لنینیستی طبقه کارگر در صحنه ایران بوجود آید، بدون چنین حزبی این خط مشی همچنان بر روی کاغذ باقی می­ماند. از این رو است که سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان در درجه اول وظیفه مبرم و فوری احیاء حزب طبقه کارگر ایران را در برابر خویش گذارده و انجام آن را وجهه همت خویش قرار داده است."

 

 

 

 

برگرفته ازتوفان شـماره 230 اردیبهشت ماه 1398ـ مه 2019

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

وبلاگ کارگر آگاه

http://www.kargareagah.blogspot.se/

سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan