امنیت ملی خارجی تنها مکمل امنیت ملی شهروندان و زحمتکشان در داخل است

 

عده‌ای از هواداران استقلال، آزادی ایران وجود دارند که در تمام بحث‌های خود در مقابل انتقادات برحق نسبت به جمهوری سرمایه‌داری اسلامی، با سپر اهمیت حفظ امنیت ملی ایران‌، حفظ امنیت و استقلال ایران به میدان می‌آیند و به زعم خودشان استدلالی پیدا کرده‌اند دشمن‌شکن، مطلق و مرهم بستن دهان مخالف. وقتی شما در انتقاد به رژیم ایران به تبلورات فساد، دزدی، غارت مافیائی و ساختاری اشاره کرده و بیان می‌کنید شایسته ‌سالاری به گور سپرده شده و جامعه به داربست خانوادگی و قرابت خونی استوار است شما را به اهمیت حفظ امنیت ملی در شرایط تهدید دائمی امپریالیسم حواله می‌دهند. وقتی شما از فقر، فلاکت، گرانی، ویرانی، بی‌خانمانی ... زبان به شکایت بازمی‌کنید باز حربه حفظ امنیت ملی به سراغ شما می‌آید. امنیتی که آنها خواهان آنند امنیت کامل و یا همه امنیتی که ما می‌خواهیم نیست، امنیت آنها «غیرطبقاتی» برای و در خدمت منافع قدرت حاکمه مسلط است.

حزب ما همواره از امنیت ملی ایران دفاع کرده و اهمیت آن را برشمرده است. تقویت نیروهای نظامی ایران و اتخاذ سیاست‌های مقاومتی و ترکیبی در جنگ با دشمنان برتر سیاست‌های عاقلانه در وضعیت کنونی جهان محسوب می‌شود. افزایش توان موشکی، فضائی، دریائی و... ایران خاری است که به چشم دشمنان ایران می‌رفت و می‌رود و عمال موساد و جاسوسان آنها دائما در شبکه‌های اجتماعی به پخش این دروغ اشتغال داشتند که فنآوری غرورآفرین دانشمندان ایرانی فتوشاپ بوده و دروغ است. یک موجود تا چه حد می‌تواند پست و فرومایه باشد که به چنین ابزار ریاکاری متوسل شود و کماکان به این کار ادامه دهد. وقتی موشک‌های نقطه‌زن ایران بر سر اربابان آنها فرود آمد ناچار شدند دروغ‌های خود را درز بگیرند. مافیای اصلاح‌طلبان روحانی و دارودسته‌اش حتی تلاش در زمینه افزایش توانمندی‌های ایران را که برای حفظ امنیت ملی ضروری است به تمسخر گرفته و جواد ظریف با بی‌شرمی در مصاحبه خویش در دانشگاه گفت مگر زور ما به موشک‌های آمریکا می‌رسد؟ او منظورش این بود که در مذاکرات تسلیم‌طلبانه هسته‌ای به خواست‌های «جان کری» و «اوباما» برای تعطیل کردن فعالیت‌های نظامی ایران تن در دهیم. این خائنان امروز سکوت کرده‌اند در حالی که به علت همدستی با دشمنان ایران باید در یک دادگاه خلقی محاکمه شوند و به سزای اعمال خائنانه خود برسند. پس سخن بر سر تقویت نظامی ایران برای حفظ امنیت ملی در مقابل تجاوز خارجی نیست. سخن بر سر آن است که میان امنیت خارجی و تامین امنیت داخلی یک دیوار حایل به بزرگی دیدار چین وجود ندارد. بین این دو امنیت یک رابطه دیالکتیکی موجود است و تقویت هر دوی آنها به کل امنیت ایران خدمت می‌کند. هستند کسانی که این نیت سوء را دارند که تامین امنیت خارجی را محصول سرکوب امنیت داخلی بدانند تا با ساختن لولولی خارجی عفریت غارت و تجاوز به حقوق مردم را در شرایط فقدان امنیت داخلی به آنها تحمیل کرده و از ثروت‌های گزاف بهره‌مند  گردند. این است که باید این رابطه را روشن کرد و ماهیت دشمنان ایران را شناساند.

امنیت ملی ایران امنیت شهروندان است و نه تنها امنیت خاک، تپه، کوه و آب، زیرا اگر برای مردم و صاحبان اصلی این آب و خاک امنیتی برای بقاء و ادامه زندگی وجود نداشته باشد و به عنوان برده، شهروند بی‌حقوق و سرکوب‌شده زندگی کنند، غرور قله‌ی زیبای  دماوند چه غروری ملی برای آنها می‌آفریند؟

اگر ما از امنیت ملی سخن می‌رانیم و آن را درست و برحق ارزیابی می‌کنیم با این تحلیل است که نقض امنیت ملی و ورود اشغالگر و متجاوز به ایران نظیر امپریالیسم و صهیونیسم نابودی همین حقوق شهروندان را به دنبال خواهد داشت. متجاوز و اشغالگر با غارت کشور تمام منابع رو و زیرزمینی میهن ما را در خدمت منافع خودش غارت می‌کند و نه برای تامین امنیت مردم میهن ما. امنیت ملی آن سپر بلا و سنگری است که باید حقوق و منافع مردم میهن ما را حفظ کند و مانع شود که ایران ویران و نابود گردد و از صفحه تاریخ مانند بسیاری از کشورها و خلق‌های دیگر زدوده گردد. امنیت و مبارزه برای منافع ملی کشور ما ایران در خدمت آینده مردم و شهروندان ایرانی است و اساسا با این انگیزه‌ی پاسداری از منافع ملی جایگاه بایسته خود را در نبرد اجتماعی تعیین می‌نماید.

امنیت ملی و حفظ منافع ملی ایران در عرصه جهانی و در میان انبوهی از دشمنان و غارتگران در تناقض و تضاد آشتی‌ناپذیر با امنیت شهروندان و مردم در درون ایران نیست. یکی لازم و دیگری ملزوم آن است. یکی بدون دیگری کامل نیست و لذا یکی بر روی دیگری به عنوان دو قطب و پدیده متقابل و متاثر بر روی هم به صورت دیالکتیکی تاثیر گذارده و نابودی یک طرف این تضاد به نابودی طرف دیگر و  خاتمه یافتن این فرآیند تمام می‌شود.

امپریالیسم و صهیونیسم و سایر دشمنان ایران در همسایگی ما وجود دارند. ایران ما که نه تنها در سایه تهدید آنها قرار داشته بلکه حتی در تیررس گلوله‌های غضب‌آلود دشمنان قرار داشته،  سال‌هاست به حیات خود ادامه داده است. هیچکدام از همسایگان ایران، هیچکدام از متحدان موقت ما نظیر روسیه و چین نیز با ایران قدرتمند موافق نیستند. تجربه تاریخ و علم تاریخ به نسل ما چه می‌آموزد؟ مگر جدا کردن هرات از ایران، بحرین از ایران، دره قره‌سو از ایران، جدائی قفقاز از ایران، غارت نفت و اورانیوم ایران، کودتای ننگین 28 مرداد 1332، ضبط ثروت‌ها در بانک‌ها و سرمایه‌گذاری‌های میلیونی ایران در زمان شاه در خارج از ایران، تجاوز عراق به ایران و جنگ تحمیلی امپریالیسم شرق و غرب به ایران، کشاندن ایران به ماجراجوئی‌های جهانی و سرکوب خلق‌های جهان چه در ویتنام و چه در ظفار و چه در شرکت در پیمان‌های نظامی استعماری سنتو، سیتو، قرارداد دو جانبه نظامی با آمریکا و... آری! مگر این تبهکاری‌های دشمنان ایران با یاری عمال داخلیشان محصول سیاست‌های «متشنجانه، جنگجویانه و تحریک‌آمیز» ایران بود؟ خیر! محصول حرص و آز امپریالیستی برای غارت ممالک، نقض تمامیت ارضی، منافع ملی و امنیت خارجی و داخلی این ممالک بود. آیا این ایران بود که به سرزمین پرتغال، هلند، بریتانیا، فرانسه، آمریکا و... تجاوز کرده بود و یا آنها بودند که بساط استعماری خویش را در جنوب ایران و در خلیج فارس پهن نموده و جزایر ایران را اشغال کرده بودند. این هندوستان بود که بریتانیا را اشغال کرده بود و یا بریتانیا بود که بر ثروت‌های هندوستان همسایه تاریخی ایران چمبره زده میلیون‌ها هندی «بی‌ارزش» را کشته و همسایه ایران شده بود و از شرق و غرب در عراق، به ایران زور می‌گفت و میراث مرز استعماری «شط العرب» را برای ایجاد نفاق میان خلق‌های منطقه به وجود آورد؟ پس نمی‌شود بر این واقعیت تاریخی و به روشنی روز که امنیت ملی ایران را همیشه تهدید کرده، مانند مزدوران بیگانه‌پرست موسادی چشم بست و در تحلیل‌های علمی مورد نظر قرار نداد. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که مفهوم پاسداری از امنیت ملی چیست و چرا عده‌ای سعی دارند امنیت ملی در عرصه خارجی را متباین با امنیت شهروندان در ایران قرار داده و مدعی شوند که یا این و یا آن!

دشمنی امپریالیسم برای تجزیه ایران و تسلط بر کشور ما سال‌هاست وجود داشته و دارد و در آینده نیز وجود خواهد داشت. ایران به علت موقعیت جغرافیای سیاسی و راهبردی همواره در معرض تهدید امنیتی و دائمی قرار دارد. ولی آیا پذیرفتنی است که از وحشت جان تهی کنیم و ادامه فقر، فلاکت، دزدی، راهزنی، ارتشاء، برده‌داری و... را به بهانه حفظ امنیت ملی تحمل کنیم؟ این «امنیت ملی» بهانه تبلیغاتی و تئوریک شگرفی خلق کرده تا ایرانیان را مجبور کند در مقابل هر پستی و نقض حقوق قانونی، مشروع و انسانی خویش سرتعظیم فرود آورند.

واقعیت این است که در تاریخ معاصر، بعد از انقلاب بهمن که ایران استقلال سیاسی‌اش را به دست آورد و دست امپریالیسم و صهیونیسم را در عرصه سیاسی، امنیتی، نظامی و.. کوتاه کرد، همواره مورد تهدید بود. سخنی به گزافه نگفته‌ایم اگر مدعی شویم ایران دائما در مسیر یک جنگ اعلان‌نشده حرکت می‌کند و به همین جهت باید به نقش دشمنان ایران و عمال داخلی آنها در داخل خاک ایران و یا در میان لشگر ورشکسته اپوزیسیون مزدور توجه کرد. ولی این توجه به اصل درستِ پاسداری از حفظ امنیت ملی و تقویت ایران به ویژه از نظر نظامی در برابر دشمنان تا دندان مسلح ایران به این مفهوم نیست که از رسیدگی و توجه به زندگی کارگران و زحمتکشان، فرهنگیان، و گرسنگان نظام نئولیبرالی سرمایه‌داری سر باز زد و وضعیت اسفناک آنها را که نه امنیت شغلی، نه امنیت آینده، نه امنیت خانوادگی و نه امنیت جانی دارند نادیده گرفت. کسانی که سرانجام از مرزها، تمامیت ارضی و امنیت ملی خارجی ایران دفاع می‌کنند همین نیروی میلیونی مردم هستند که به امنیت داخلی نیاز داشته و باید بدانند در جبهه نبرد ملی و طبقاتی از کدام دستآوردهای خویش که می‌خواهند آن را برای نسل بعدی به امانت بگذارند دفاع می‌نمایند. کارگر، زحمتکش و یا ایرانی‌ای که خانواده‌اش سر گرسنه بر بالین می‌گذارد توانائی کشیدن ماشه برای حذف دشمن را ندارد. کسی که امنیت خودش تامین نیست نمی‌تواند از امنیت میهن دفاع کند.

امنیت ملی بدون تامین امنیت معیشتی و شغلی طبقه کارگران مقدور نیست و گرنه مقوله حفظ «امنیت ملی» به ابزاری برای خفقان و سرکوب و اتهام به مردم بدل می‌شود. روزی نیست که کارگران برای مطالبات برحق خود به اعتراض دست نزنند. وقتی آنها شعار می‌دهند «وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه!» گوش شنوائی برای این فریاد وجود ندارد. به این خبر توجه کنید:

«درحاشیه اعتصاب و تجمع کارگران و تجمع کارکنان قراردادی در چند پالایشگاه نفت جنوب شنبه ٣٠ دی و یکشنبه ١ بهمن، چند اعتصاب‌ کارگری در ۹ پالایشگاه در پارس جنوبی و همچنین تجمع کارکنان قراردادی مناطق نفت‌خیز جنوب در اهواز در روز گذشته، شنبه ٣٠ دی ماه برگزار شد. کارگران ارکان ثالث، اداری- پشتیبانی، خدماتی و رانندگان شرکت‌های پیمانکاری در پالایشگاه‌های اول، سوم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم، دهم و دوازدهم پارس جنوبی از ساعت هفت صبح روز شنبه با شرکت در تجمعات اعتراضی، اعتصاب کردند. آنها خواستار:

«حذف شرکت‌های پیمانکاری.

اجرای کامل طرح طبقه‌بندی مشاغل.

 بهره‌مندی از نفت- گاز کارت، بن کارت و اعمال مرخصی ۲ به ۲ برای کارگران پشتیبانی» هستند.

کارگران اعتصابی گفته‌اند تا رسیدن به مطالبات خود و پاسخگویی مسؤلین و مدیران بر ساعات و روزهای تجمع‌های خود خواهند افزود.

اعتراضات کارگران غیررسمی(ارکان ثالث)، تلاش‌های مدیران داخلی و حراست پالایشگاه‌ها برای متفرق کردن کارگران با شکست مواجه شده است.» و یا در بخش‌های دیگر اعتصابی که اساسا مطالبات مشترکی دارند ملاحظه می‌کنیم:

«کارگران به فشار کار، فقدان امکانات ایمنی و بهداشتی، عدم دریافت حقوق سر وقت، حقوق معوقه، عدم امنیت شغلی و حتی در اختیار نداشتن ابزار کار منطبق با محیط کاری و لغو پیمانکاری و نظام افسارگسیخته برده‌داری مدرن سرمایه‌داری درهیبت نئولیبرالی اعتراض می‌کنند و این اعتراضات اگرچه به صورت غیرمتشکل و پراکنده است ولی ادامه دارد...

مطالبات کارگران شرکت نفت فلات قاره ایران، جزیره خارک در تجمع روز گذشته، ١ بهمن ماه  ١۴٠٢

خواسته‌های کارکنان:

برکناری مدیران نالایق.

حذف کامل سقف‌حقوق.

حذف تفکیک نادرست مشاغل در مناطق عملیاتی.

حذف محدودیت حق‌سنوات بازنشستگی.

عودت کسورات مازاد مالیات.

اجرای کامل ماده۱۰ با وجود ظرفیت‌های قانونی و اختیاراتی مانند افزایش درصد گرید و اپریزال.

عدم دست‌درازی به صندوق بازنشستگی نفت.» و یا

«۱۰۰ درصد درآمد کارگران هم کفاف اجاره را نمی‌دهد

 بحران مسکن و اجاره نشینی گران قیمت در سال جدید  ١۴٠٢ نیز ادامه یافته و همواره شاهد گران‌تر شدن قیمت اجاره‌ها به خصوص در تهران هستیم.

مجید گودرزی، کارشناس حوزه مسکن، درباره آمار مدیرکل راه و شهرسازی تهران درباره هفتاد درصد هزینه خانوار تهرانی در مسکن به روزنامه «انتخاب» در مورد دستکاری شدن و تقلب آمارها سخن گفت: وی در ادامه نسبت به وضعیت اجاره‌نشینی در تهران افزود: در بحث خرید، حدود ۴۰ میلیون نفر خانواده کارگری داریم که اگر صد در صد درآمد خود را پس انداز کنند ۴۲.۵ سال طول می‌کشد تا یک واحد ۷۵ متری بخرند، اما غیرممکن است.

این کارشناس ادامه داد: در بحث اجاره‌ها هم شاهد هستیم که یک رهاشدگی و بی‌قانونی جدی در این زمینه وجود دارد و رسانه‌هایی که در حق مردم ظلم می‌کنند یک جوّ روانی بسیار بدی را در بازار اجاره راه می‌اندازند تا گران‌تر شود. ما خواسته‌ایم از این تشویش‌ها جلوگیری شود، اما هیچ اراده‌ای وجود ندارد. این رهاشدگی باعث نارضایتی شدید ۳۵ میلیون مستاجر در ایران می‌شود. الان در تهران بیش از پنجاه درصد ساکنین مستاجر هستند و در شهر‌های دیگر نیز ۴۲ درصد مردم مستاجراند.»

این وضعیتی است که حاکمیتی که مقوله حفظ امنیت ملی را بر لب دارد بر سر ایران آورده است، زیرا سگان تازی نئولیبرال را از بند رهانیده و از قِبَل غارت آنها برخوردار می‌گردد. حال پرسش‌های زیر مطرح می‌گردد:

مردم از کدام خانه و مایملک خود در مقابل تجاوزگر دفاع کنند که ندارند. راهزنان حاکم در حکومت بر جان و مال مردم مسلط شده و تصور کرده‌اند بعد از سال‌ها تکیه به شیعه‌پرستی و تبلیغ خرافات و اقدامات ضدایرانی قادرند با تاخیر فراوان با توسل به عِرق ملی و میهن‌دوستیِ ایرانیان، با تغییر سیاست خویش مسئله امنیت و هویت ملی و ایران‌دوستی را از نظر تبلیغاتی در سرلوحه ادعاهای خود بنویسند تا با این شگرد مردم را برای مدت دیگری فریب دهند. ایران‌دوستی مثبت است و نشان می‌دهد ایران قبل از اسلام وجود داشته و در آینده هم وجود خواهد داشت و آن مولفه اساسی که مبین هویت ملی و ماهیت کشور ماست، هویت ملی است و نه اسلامی. ما ایرانیان میهن‌پرست غیرمسلمان نیز داریم که برای مذهب شیعه تره هم خورد نمی‌کنند. ما میلیون‌ها سکولار و غیرمذهبی داریم که به سرزمینشان ایران علاقه‌مندند. مذهب اسلام در مسیر تاریخ، بعد از وجود و حضور ایران ظاهر شد و سرمنشاء پیدایش آن نیز ایران نبود و نیست. مذاهب و حکومت‌ها می‌آیند و می‌روند و در بُعد تاریخی گذرا هستند، ولی ایران کهن و دیرپای ما باقی می‌ماند و هویت ملی‌اش را حفظ خواهد کرد. ولی تکیه به امنیت ملی ایران و نه امنیت شیعه و امنیت حکومت، زمانی موثر خواهد افتاد که با مبارزه علیه سیاست‌های سرمایه‌دارانه نئولیبرالیسم همراه باشد. بدون برچیدن بساط بانک‌های غارتگر خصوصی و خاتمه دادن به سیاست خصوصی‌سازی و ممانعت از نابودی نظام آموزشی و بهداشت از طریق خصوصی‌سازی سرمایه‌های غارتگر امکان تامین امنیت ملی در عرصه داخلی و به طریق اولی خارجی وجود ندارد.

این سلاح «حفظ امنیت ملی» دیگر بُرائی تبلیغاتی برای حکومت ندارد و در عمل دروازه‌های دژ ایران را برای ورود قوای اشغالگر باز می‌گذارد. ایران از درون اشغال می‌شود و امنیتش از میان می‌رود. تجربه حکومت دکتر مصدق که به آرایش نمای خارجی ایران چسبیده بود و از توجه به زندگی زحمتکشان، کارگران و دهقانان و بسیج آنها سر باز می‌زد و تنها در پی مماشات  و کشف «رجل ملی» بود در مقابل ماست. امروز کسانی که درجه بهره‌کشی و خون‌آشامی خویش از مردم را تشدید کرده و از فقر عمومی شرم ندارند، وضعیت را به جائی می‌کشانند که فریب خوردگان با دسته‌گل به پیشواز متجاوزان به مصداق «پس اگر نادری پیدا نخواهد شد، کاشکی اسکندری پیدا شود» بروند. آنچنان روز مباد! و تنها راهش تغییر بنیادی جامعه ایران به نفع زحمتکشان و گذر از جمهوری سرمایه‌داری اسلامی است. حفظ امنیت ملی ایران در مقابل دشمن بدون تکیه به امنیت شهروندان ایران ممکن نیست.

 

 

 

 

نقل ازتوفان شماره ۲۸۸ارگان مرکزی حزب کارایران اسفند ماه۱۴۰۲

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan