"غائله" آذربایجان یا سرکوب نهضت ملی و دموکراتیک مردم ایران در هفتاد سال پیش

اعتبارنامه پیشه وری که نماینده اول مردم تبریز درانتخابات مجلس چهاردهم بود با دسیسه ارتجاع و نمایندگان فئودالها رد شد. وی در سخنرانی خویش در باره بهداشت بزرگ‌ترین شهر آذربایجان گفت: “وقتی که من به تبریز وارد شدم، دیدم برای هر بیمارستانی که در تبریز است، برای هر بیمارستانی سی هزار تومان تقاضا کرده بودند و چهارده هزار تومان تصویب شد. در صورتیکه برای مریضخانه‌ی پنجاه تختخوابی که حساب کردیم، برای هر بیماری که یک تومان حساب شود، پنجاه و پنج هزار تومان خرج آن می‌شود و نسبت به آن چهارده هزار تومان که حساب کردند، نسبت به هر بیماری دو ریال می‌رسد. این را شما حساب کنید. پنجاه و پنج هزار تومان بودجه‌ی بهداری تبریز است. این را که ما حساب کردیم برای اهالی آذربایجان و قسمت کردیم ببینیم برای هر نفر چقدر خرج می‌شود، دیدیم به هر نفری به قیمت یک سیگار هم نمی‌شود. این دو مریضخانه امروز تعطیل است. مریض هم نمی‌تواند منتظر باشد.”

وی در باره‌ی آموزش و پروش آذربایجان افزود: "الان در تبریز از تمام دبستانها و دبیرستانهائی که هست، فقط شش تا دولتی است و بقیه‌اش ملی است. بنده رفتم دیدم آن اطاقهائی که بچه‌ها در آن درس می‌خوانند. شما اسبتان را نمی‌بندید. برای اینکه این قدر خراب است که اطمینان نمی‌شود کسی آنجا باشد. به آموزگار هم ماهی سی تومان حقوق می‌دهند. یک آموزگاری که ماهی سی تومان یا چهل تومان حقوق می‌گیرد، چطور می‌تواند بچه‌های شما را درس بدهد و تعلیم بدهد. و شما هم مدعی هستید که ما داریم تعلیمات عمومی را اجرا می‌کنیم. برای تمام آذربایجان یک دبستان فقط از محل اعتبار تعلیمات عمومی در نظر گرفته شده است. آن وقت شما حساب کنید ببینید در عرض چند سال با این ترتیب می‌توانید این کار انجام بدهید".

وی در همان سخنرانی در باره‌ی وضعیت کشاورزی و دامداری آذربایجان اضافه کرد: "بنده رفتم اداره‌ی کشاورزی آذربایجان را دیدم. میز‌ها تمام مرتب است. ماشین نویس مرتب دارد. ولی از این اداره‌ی کشاورزی نمی‌توانید اطلاع پیدا کنید که چند گوسفند در آذربایجان است و برای اصلاح نژاد حیوانات، برای اصلاح فلاحت باغبانی، برای این میوه‌ای که در آذربایجان از طلا هم قیمت‌اش بیشتر است و می‌شود به حد وفور تهیه کرد و برای این قبیل چیزها کاری نمی‌شود. یک دستگاه بزرگی است از میز و صندلی. ولی کار نیست. اینست که می‌گویند ادارات ما کار نمی‌کنند."

پیشه وری در مقابل این اجحافات حکومت ضد ملی محمد رضا پهلوی که نفت ایران را در واقع مجانی به انگلستان داده بود، دست به اعتراض و افشاءگری زد و زمانیکه حتی مجلس دست نشانده شاه حاضر نشد به شکایات مردم آذربایجان رسیدگی کند، راه دیگری باقی نماند تا با تکیه برمردم و نیروی مسلح آنها حقوق از دست رفته آنها را به کف آورد.

فرقه دموکرات آذربایجان در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ در تبریز اعلام موجودیت نمود. این حزب با انتشار بیانیه‌ای ۱۲ ماده‌ای به زبانهای ترکی و فارسی به رهبری جعفر پیشه‌وری(جعفر جوادزاده) و همراهی چندین فعال سیاسی آذربایجانی دیگر تشکیل شد. اختیارات گسترده‌تر محلی از لحاظ اداری، تدریس زبان ترکی در مدارس در کنار زبان فارسی و اصلاحات ارضی و اقتصادی از جمله مهمترین خواسته‌هایی بود که به عنوان اهداف و خواسته‌های این تشکل جدید سیاسی عنوان شده بود. جعفر پیشه‌وری (۱۲۷۲–۱۳۲۶) سیاستمدار، روزنامه‌نگار و انقلابی کمونیست ایرانی بود که برای دموکراسی در ایران و نه تنها در آذربایجان سالها جنگیده و در گیلان کمیسر امور داخله جمهوری شورائی گیلان بود. وی خواست آزادی ایران را در سرلوحه برنامه خویش قرارداده بود. وی از بنیانگذاران و عضو کمیتهٔ مرکزی حزب عدالت در باکو، از مؤسسان حزب کمونیست ایران در نخستین کنگره آن و دبیر مسؤول تشکیلات این حزب در تهران بود. پیشه‌وری در باکو سردبیر روزنامه دوزبانه ترکی آذربایجانی – فارسی "حریت" را به عهده داشت و در همانجا برای آزادی ایران و استقرار یک حکومت ملی و دموکراتیک درایران در میان مهاجران ایرانی در باکو مبارزه می کرد. وی همچنین سردبیر روزنامه کامونیست، بود که در ۱۹۲۰ در رشت منتشر می‌شد و گرداننده اصلی روزنامه حقیقت بود که در ۱۹۲۱–۲۲ در تهران منتشر می‌شد. ارتجاع و فئودالهای آذری و غیر آذری که سالها در حکومتهای ایران بر ضد مصالح ملی ایران به ارتجاع و امپریالیسم خدمت کردند، کوهی از اتهام بر سر پیشه وری ریختند و وی را نوکر اجنبی معرفی نمودند. پیشه وری این عمال بیگانه را می شناخت و در گام نخست در آذربایجان همین نوکران  بیگانه و ارتجاع داخلی آذربایجان را مورد سرکوب قرارداد. ولی هرگز مبارزه ناسیونال شونیستی را جایگزین مبارزه دموکراتیک و ضد امپریالیستی مجموعه خلقهای ایران نکرد. حکومت دموکراتیک آذربایجان از 21 آذر 1324 تا 21 آذر 1325 به مدت یکسال بر سر کار بود و امسال 1395 هفتاد سالگی سرکوب این نهضت دموکراتیک است.

دودمان پهلوی از 1304 تا 1357 یعنی به مدت 53 سال سلطنت کرد. کارنامه حکومت آذربایجان با یکسال حکومت را با سلطنت 53 ساله زمامداری پهلوی مقایسه کنید.

1-      رادیوی آذربایجان ایجاد شد که بعدها نیز به کار خود ادامه داد.

2-      در تبریز دانشگاهی به نام دانشگاه آذربایجان ایجاد کرد. ساختمان آن ابتداء در شهر بود که در همان سال ساختمان جدید آن در محل فعلی برپا شد.

3-      اغلب خیابانهای تبریز با کار شبانه­روزی آسفالت شده و راه­های جدیدی احداث گردید.

4-      در تبریز لوله­کشی آب آغاز شد و تبریز قبل از تهران دارای آب لوله­کشی شد.

5-      بهره­مالکانه را کاهش داد، از غارت قرون وسطائی دهقانان جلوگیری کرد.

6-      انجمنهای انتخابی در دهات به وجود آورد که از 3 تا 5 نفر نماینده داشتند. این انجمنها قروض دهقانان را چنان قسط­بندی کردند که از عهده پرداخت آنها برآیند(فقط طلب خرده مالکان و صاحبان اراضی و مستغلاتی که در آذربایجان باقی مانده و در تهران به اردوی دشمن نپیوسته بودند، قابل پرداخت بود.)

7-      اصلاحات ارضی را در آذربایجان عملی کرده که قریب 250 هزار خانوار دهقانی صاحب زمین شدند.

8-      کارخانه­ی پارچه بافی بزرگ به نام ظفر را ساخت.

9-      در تمام استان 8 ساعت کار و یک روز تعطیل در هفته را به تمام کارگاه­ها و کارخانه ­ها تعمیم داد.(در حالی که در آن ایام تهران و سایر مناطق کارگری فاقد قانون کار بود و مبارزه برای حداقل ساعت کار ادامه داشت.)

10-   انجمن هنرمندان و هنرپیشگان ایجاد شد و تئاتر ملی احیاء گردید که نمایش آن مورد استقبال شدیدی مردم واقع شد.

11-  دهها دبستان و دبیرستان(325 دبستان و 83 دبیرستان) جدید دایر کرد. ساختمان دبیرستان بزرگ منصور در تبریز در زمان پیشه وری ساخته شد.

12-   در دبستانها و دوره­ی ابتدایی زبان مادری را برقرار کرد و برای تدریس آنها کتاب به زبان آذربایجانی چاپ کرد. زبان فارسی به عنوان زبان دوم در آنها تدریس شد.

13-   در اثر جلوگیری از احتکار مواد غذائی و بازار سیاه، مواد ضروری مردم به قیمت ارزان یعنی به قیمت نصف آن در تهران فروخته شد.

14-   با ایجاد ارتش چریکی خلقی امنیت کامل در سطح استان برقرار گردید.

15-   پیشه وری رشوه دادن به مامورین دولت را خیانت به حقوق عمومی اعلام کرد . برای مرتکبین مجازات سخت قایل شد. به طوریکه شبها کسی مغازه­های خویش را قفل نمی کرد.

16-  قیمت اجناس مورد نیاز عمومی به طور جدی کنترل می شد و احتکار کنندگان سخت مجازات می­شدند و قیمت کالاهای مورد نیاز عموم 40% پائین آمده بود.

17-  کلینیکهای بهداشتی سیاری تاسیس شده بود که از تبریز به دهات اطراف می­رفت.

18-  قانون حداقل بیکاری و حداکثر ساعت کار تصویب و بین کارفرمایان و کارگران قراردادهای دستجمعی بسته شد.

19-  برنامه­ی عمومی کار اجراء و قسمت اعظم خیابان­ها و کوچه­ها اسفالت و سنگفرش شد.

20-  برنامه تعلیمات عمومی اجراء و در دهات مدارس باز شد و دانشگاه تبریز با دو دانشکده­ی طب و ادبیات تاسیس گردید.

و دکتر فروتن در خاطراتش با توجه به مبارزه مترقی مردم آذربایجان نوشت: "برنامه فرقه دموکرات در آغاز برنامه یک حزب دموکراتیک مترقی در ایران بود. مرام آن: حفظ استقلال و آزادی ایران، استقرار آزادیهای دموکراتیک، تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی بر طبق قانون اساسی، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای زنان، توسعه تولیدات صنعتی و کشاورزی، مبارزه با بیکاری و غیره همه حاکی از آن بود که فرقه فعالیت خود را درچارچوب تمامیت ارضی ایران آغاز می­کرد. اما با گذشت زمان، مقامات رهبری لحن و تکیه بیانات خود را بر جدائی آذربایجان از ایران گذاشتند، به قسمی که کنگره خلق آذربایجان، خود را مجلس موسسان نامید و از آن مجلس ملی و حکومت ملی بیرون آمد. معذالک تا زمانی که فرقه در ایران فعالیت داشت، هیچ صدائی درباره الحاق آذربایجان ایران به آذربایجان شوروی شنیده نشد. در مهاجرت رهبران فرقه و به تبعیت از آنها کادرها مسئله جدائی آذربایجان شمالی و جنوبی را به میان کشیدند و از یکی شدن این دو سخن می­گفتند"(صفحه 47 حزب توده در صحنه ایران). این طمع­ورزی و توسعه ­طلبی، دستآورد خیانت رویزیونیستهای خروشچفی بود که در دوران حکومت رویزیونیستها در شوروی میدان جولان پیدا می­کرد و تا به امروز نیز توسط جانشینان آنها ادامه دارد. ولی دستآوردهای دمکراتیک خلق آذربایجان که کینه ارتجاع ایران را برافروخته بود، در یورش وحشیانه ارتجاع و امپریالیسم نابود شدند. ارتجاع آذری و فئودالهای آن سامان، مجددا به کمک قوای دولتی مرکز، بر سر کار آمدند و دمار از روزگار مردم آذربایجان و همه ایرانیانی که به یاری هموطنانشان رفته بودند، برآوردند. نان در تبریز نایاب شد، فقر سراپای مردم را گرفت و مردم آذربایجان برای کسب نان در سراسر ایران پراکنده شدند. در تهران آذری­ها، برای امرار معاش آب حوض می کشیدند و به با زبان آذری به اجرای نمایش در خیابانها می­پرداختند تا سد جوع کنند. محمد ناصر صولت قشقائی در کتاب "سالهای بحران" می­نویسد: "فراموش نمی­کنم در سال 1326 که ساعد مراغه­ای(یکی از عوامل استعمار در ایران و از مرتجعان آذری-توفان) آن فراماسونر نوکرصفت نخست وزیر ایران بود، هنرمندان آذربایجان که از تبریز رانده شده بودند، در تهران نمایشاتی به زبان آذربایجان می­دادند. شهربانی وقت از نمایش آنها به علت اینکه به زبان بیگانه است جلوگیری می­کند. آنان به نخست وزیر مراجعه می­کنند. ساعد با اینکه خود آذربایجانی بود، ولی به اندازه­ای سرسپرده­ی درگاه استعمار و شاه شده بود که با زیر پا گذاشتن ملیت خود به آنان جواب داده بود. نمایش به زبان بیگانه قدغن است".(تکیه همه جا از توفان).

جنایتی که دربار و امپریالیسم در آذربایجان مرتکب شدند و امروز با جعل تاریخ آنرا طوری دیگری وانمود می کنند به قدری فجیع بود که در آن زمان مستر دوگلاس قاضی معروف آمریکایی به نقل از همان سند بالا روزی مهمان آقای صولت قشقائی بوده است و در روز چهارشنبه پانزدهم شهریور ماه 1329 پس از گردش و صحبتهای متفرقه به ذکر خاطره­ای می­پردازد که آقای صولت قشقائی آنرا در کتابش چنین توصیف می­نماید. "یک روز مهمان والاحضرت اشرف بودم، شاه هم تشریف داشتند. درچمن می­خواستیم ناهار بخوریم، قبلا من اظهار داشتم وضع آذربایجان بد است و اهالی گرسنه هستند. خواهر شاه مقداری از چمن کند و علف سبز را به هوا پرت کرد، گفت از این بخورند. در این موقع خبر دادند که ناهار حاضر است. دیدم ناهار مفصلی است گفتم، این مال چندین نفر است، ممکن است از زیادی این غذا که هر روز مصرف می­شود چندین نفر را غذا داد. از این حرف من، این زن بی­حیا عصبانی شد یک ران بره را کند و پرت کرد جلوی سگش من هم دیگر چیزی نگفتم و غذا را به هر ترتیبی بود تمام کردم و رفتم."

محمد رضا شاه که کوچکترین احساسی نسبت به مردم کشورش نداشت فرمان قتل مردم آذربایجان را صادر کرد. پدر وی رضا خان نیز عامل سرکوب جنبش جنگل در گیلان بود.

رفیق فروتن در خاطرات خویش می­نویسد:"ارتش شاهنشاهی سلاح سرکوبی مردم بود. همه پس از ایلغار آذربایجان بارها و بارها این سازمان مسلح را آزمودند که چگونه نسبت به مردم بیگانه است و چگونه بی ­محابا به روی مردم آتش می­گشاید و آنها را مانند برگ خزان برخاک می­ریزد.

با ورود ارتش به آذربایجان اثری از فرقه دموکرات برجای نماند. شکست دولت ملی آذربایجان شکستی هولناک برای جنبش دموکراتیک سراسر ایران بود. این حقیقت را نمی­توان پنهان داشت که با تشکیل فرقه و دولت ملی و رویدادهائی که پس از آن پیش آمد جنبش دموکراتیک ایران اعتلائی بی­سابقه یافت. چشم­ها همه به سوی آذربایجان دوخته شده بود. حزب ایران، حزب ملی. صریحا در ارگان خود "جبهه ملی" حکومت دموکراتیک آذربایجان را بازوی مسلح دموکراسی نامید. اما پس از شکست آذربایجان، احزاب و عناصر ملی دست به توبه و استغفار برداشتند. همانهائی که تا دیروز خطاب به پیشه وری می­گفتند: "پیشه­وری ما را نجات بده". فردای شکست حکومت ملی آذربایجان آنرا آلت اجرای مقاصد بیگانگان قلمداد کردند و به سب و لعن آن پرداختند. "ملی" یعنی همین! از آن پس تنها حزب توده ایران به دفاع از حکومت دموکراتیک آذربایجان پرداخت و از این دفاع بیمی به دل راه نداد.".

این اندیشه ضد دموکراتیک تا به امروز نیز سراپای نمایندگان بورژوازی ملی ایران را گرفته است. در تمام دوران حکومت دکتر مصدق کوچکترین گامی برای رفع این دروغهای تاریخی و حمایت از خواستهای مردم آذربایجان برداشته نشد.

همین وضعیت و دسیسه های امپریالیسم بعد از انقلاب شکوهمند بهمن 57 که ایران استقلال سیاسی خویش را به دست آورد موجب شدند که دشمنان انقلاب و همان کسانی که در نابودی نهضت دموکراتیک خلق آذربایجان دست داشتند، حال برای ایجاد تفرقه و جغرافیای جدیدی در خاورمیانه دست به کار شوند تا با تقویت ناسیونال شونیستهای تجزیه طلب به نهضت بزرگ دموکراتیک سراسر ایران ضربه جبران ناپذیر وارد کنند. سیاست تجزیه طلبی و ناسیونال شونیستی آذری­های دست راستی و کردهای تجزیه طلب در خدمت همان اهداف ارتش شاهنشاهی زمان محمد رضا شاه در 21 آذر 1325 در 70 در سال پیش است. راه کسب حقوق دموکراتیک از مبارزه مشترک خلقها و طبقه کارگر یکپارچه ایران به رهبری حزب واحد طبقه کارگر، جبهه واحد خلقهای ایران می گذرد. تنها بر این بستر است که می ­توان ایرانی متحد، دموکراتیک، قدرتمند، مستقل و سوسیالیستی با تشدید مبارزه طبقاتی و افشاء همدستان امپریالیسم، صهیونیسم و ارتجاع حاکم در ایران به وجود آورد. تنها بر اساس تمایز طبقاتی و نه تمایز قومی و ملیتی می توان بر استبداد و دسیسه­های ارتجاع جهانی و منطقه غلبه کرد. حزب ما مبلغ این راه است و در این متن از مبارزات ملی و دموکراتیک اقوام ایرانی دفاع می کند.

تجزیه­طلبان مضمون مبارزه دموکراتیک و ضد امپریالیستی نهضت دموکراتیک آذربایجان را که با هدف آزادی ایران انجام می شد، نمی فهمند و یا نمی­خواهند به دستور آنکارا و باکو بفهمند. نهضت دموکراتیک آذربایجان در ایران، برای استقرار دموکراسی در سراسر ایران، برای انجام اصلاحات ارضی و ارتقاء سطح آگاهی عمومی و حمایت از منافع ملی ایران مبارزه کرد و مانند انقلاب مشروطیت در راس این مبارزه در کنار حزب توده ایران قرار گرفت. اهمیت نفوذ و دستآوردهای نهضت آذربایجان در آن است که تا به امروز نیز مورد نفرت بورژوازی امپریالیستی و بورژوازی ملی ایران قرار دارد و آنها حاضر نیستند از دستآوردهای این نهضت دفاع کرده و از جعل دست بردارند. آنها سخنان محمد رضا شاه را در مورد "غائله آذربایجان" تکرار می­کنند. برای آنها کشتار بیست هزار نفر هموطنان ما از مردم ستمدیده آذربایجان که در مقابل سرکوب ارتجاع آذری، فئودالها، روحانیت ارتجاعی، تجار کلان ایستاده بودند و اراضی فئودالهای آذری را به دهقانان دادند، سکوت کرده اند و حتی شما در زندگینامه مصدق نیز کوچکترین اظهار تاسفی از این کشتار هموطنان ما نمی­بینید. به جز کمونیستهای ایران در قالب حزب توده ایران، بجز دموکراتهای اصیل ایران، به جز طبقه کارگر ایران و نیروهای ضد استعماری و ضد امپریالیستی در ایران کسی حاضر نشد از این نهضت عظیم در ایران و آسیا در بعد از جنگ جهانی دوم حمایت کند، برعکس مضمون دموکراتیک و دستآوردهای بزرگ این نهضت را در زیر خرواری از دروغ و اتهام مدفون کردند. جا دارد که در 70 تا 71 یک سالگی این نهضت آنرا بیاد آوریم و از آن پرچمی برای وحدت دموکراتیک خلقهای ایران، بر ضد ارتجاع حاکم، امپریالیسم و صهیونیسم و تفرقه افکنان تجزیه طلب نوکر بیگانه بسازیم.

 

برگرفته از توفان شـماره 202 دی ماه  1395ـ ژانویه سال 2017

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

آدرس تارنمای توفان

www.toufan.org

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

 کارگر آگاه وبلاگ

http://www.kargareagah.blogspot.se/

 سایت کتابخانه اینترنتی توفان

 http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan