یک سال بعد از ناآرامی‌های تجزیه‌طلبانه در ایران و شکست دسیسه گردش به غرب

 

سیاست ضدمردمی جناح‌های درون حاکمیت از همان بدو انقلاب اعم از اصلاح‌طلبان تروریست و مسئول قتل‌های زنجیره‌ای، اعدام‌های دهه 60 تا لیبرال‌های مافیای رفسنجانی، مرعشی، اطاق بازرگانی، مراکز فساد اقتصادی و... که برای تحکیم سلطه قدرتشان در پیش گرفتند و جامعه ایران را مصنوعا با ایدئولوژی کاذب دو قطبی کردند تا زمینه سوءاستفاده و غارت بیش‌تر را فراهم کنند، وضعیتی خلق کرده که هر آن از هر گوشه آن می‌تواند صدای اعتراض و انفجار شنیده شود که در زمان فقدان شرایط دموکراتیک و آزادی تصمیم‌گیری و انتخاب، به راحتی مورد سوءاستفاده دشمنان سوگند خورده ایران، غرب استعمارگر و اسرائیل همدست آنها و اپوزیسیون مزدور قرار می‌گیرد. این موقعیت در گذشته برای آنها همواره فراهم شده و در آینده نیز فراهم می‌شود با این تفاوت که امروز بخشی از جناح غربگرای تروریست نئولیبرال و اصلاح‌طلب در کنار ارتجاع جهانی قرار گرفته و اندیشمندانش در پی تحریف و جعل تاریخ ایران هستند. سیاست‌های روس‌ستیزی، چین‌هراسی، حمایت از رژیم منفور پهلوی و اعاده حیثیت از امپریالیسم و صهیونیسم ماموریتی است که غرب استعمارگر که ضربات هولناکی به روند تحول طبیعی جامعه ایران زده است، به عهده این مبلغانش در ایران قرار داده است. رسانه‌های تبلیغاتی و جنگ روانی آنها به همت آقایان محمد قوچانی مشاور رسانه‌‌های دست‌راستی مافیای رفسنجانی، دنیای اقتصاد، انتخاب، هم‌میهن، شرق، اعتماد و... به قدری قدرتمند و دارای نفوذ هستند که نقش مهمی در شستشوی مغزی مردم ایران و به ویژه در دانشگاه‌های ایران بازی می‌کنند. جو مسموم سرسپردگی به غرب که گویا داروی موثر پایان دادن به ناعدالتی‌ها و نابسامانی‌های کنونی است، فضای جامعه ایران را اشغال کرده است. دشمن در این زمینه برای اینکه بتواند دستآوردهای انقلاب مردم ایران را در کسب استقلال سیاسی، اخراج آمریکا، اسرائیل و غرب غارتگر از میهن ما به زیر پرسش ببرد، کاملا موفق عمل نموده و هنوز هم می‌کند. این مبارزه امروز به شدت تعمیق، تشدید و گسترده شده است.

 

تناسب قوا در جهان

ظهور قدرت عظیم چین، ممالک نوظهور اقتصادی و یا آونگی، «بریکس» و «سازمان همکاری شانگهای»، تضعیف دلار و... زمینه‌های مادی یک تحول بزرگ سیاسی اقتصادی، ژئوپلیتیک را در جهان فراهم آورده که نظم سابقا استعماری و ضدبشری غرب را در همه جا و به ویژه در آفریقا به چالش کشیده است. غرب می‎بیند که  «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» و دیگر نمی‌تواند بدون عقب‌نشینی و امتیاز دادن، موقعیت ممتاز خود را در جهان حفظ کند. نظام تک‌قطبی مطلوب آمریکا که سرکردگی جهان استعمار غرب را به عهده داشت و دارد در حال تضعیف و فروپاشی است. ریشه‌های این تحولات سیاسی در جهان در رشد متضاد روندهای گوناگون تحولات عظیم جهانی است که در حال نضج بوده و با سرکوب نازی‌ها در اوکراین و تلاش غرب برای تجزیه روسیه و گسترش ناتو به سمت، شرق و به سمت قفقاز در شمال ایران، به شدت تشدید شده و به سمت حل نهائی مسئله پیش می‌رود. دست و پا زدن غرب، سیاست تهاجمی، پر سر و صدا، توهین آمیز نسبت به سایر خلق‌ها، دخالت‌های بی‌شرمانه و آمرانه و نژادپرستانه‌شان در امور داخلی سایر کشورها، همه و همه حاکی از آن است که غرب زخم خورده و افسار پاره کرده است. غرب برای حفظ سلطه خود تمام توان خویش را به کار گرفته تا از طریق نهادهای سنتی ساخته و پرداخته خود که تنها جهت رخنه‌گری و خرابکاری دارند و از دیرباز آنها را برای این روزها ساخته و پرداخته‌اند در جنبش مردم این کشورها نفوذ کرده تا از تنگناهای اجتماعی، زمینه‌های سوءاستفاده‌ی خودساخته حکومتی، برای مقاصد جنایتکارانه خویش استفاده کند. خانم شیرین عبادی یکی از رهبران و سازماندهندگان این تشکیلات‌های «مردمی» و زیرزمینی است. این نهادها و بنیادها با مضامین تقلبی و جعلی «نهادهای مردمیِ» اما مشکوک نظیر «سازمان‌های حقوق بشری»، «سازمان‌های حمایت از پناهندگان»، «سازمان‌های همجنسگرا»، «سازمان‌های فمینیستی و جنسیتی»، «مدرسه فمینیستی»، «اسلام‌ستیزی، مسلمان‌ستیزی»، «ایجاد نهادهای مسلمانان سابق»، «سازمان‌های فرهنگی و انجمن‌های دوستی با ممالک میزبان»، «انجمن‌های پزشکی حقوق بشری گزینشی»، «کارزار لغو مجازات اعدام گزینشی»، سازمان آلمانی- اسرائیلی «اتحاد برای ایران» با سابقه چند دهه خرابکاری و همدستی با محافل مشکوک آلمانی و اسرائیلی، ارتباطات تنگاتنگ امنیتی با سیاستمداران ایرانی‌تبار حزب سبزهای آلمان وجود دارند، فعالند و عوامل مامور دولت آلمان حداقل بیش از بیست سال است که زیر بال این «نهادهای مردمی» ایرانی را که سازمان و تدارک دیده شده‌اند گرفته و آنها را برای نیات شومشان به موقع به کار می‌گیرند. ده‌ها سازمان رنگارنگ مشکوک دیگر بنا شده تا بتوانند از طریق آنها با پوشش توجیهی با اپوزیسیون عقب‌مانده این ممالک پیوند برقرار کرده و در سر بزنگاه تمام اهرم‌های خویش را برای بسیج آنها به کار بگیرند. آنها این کار را یک بار در جنبش سال 88 کردند و امروز مجددا از آن تجربه و امکانات استفاده نمودند. ممالک کانادا، آلمان، فرانسه در این زمینه‌ها و... به تقسیم کار مشغولند و هر کدام در پی آنند که از سرمایه‌گذاری‌های چند‌ده‌ساله خود که با دادن جوایز به سلبریتی‌ها و ارتباط‌شان با سفارتخانه‌های آنها در ایران و... آغاز شده است، بهره‌برداری مقتضی کنند. اکنون موقع بهره‌برداری از سرمایه‌گذاری‌های طویل‌المدت فرا رسیده است. اتحادیه اروپا پول پخش می‌کند و مزدوران ایرانی در قالب سازمان‌های برشمرده در آستانه درِ ورودیش با کشکول گدائی «حقوق بشری» و «دفاع از زندانیان سیاسی معینی» صف کشیده‌اند. این کشورها ارگان‌های رسمی دولتی ایجاد می‌کنند و تحت پوشش حمایت از پناهنده، پناهجو، توسعه و تبلیغ فرهنگی، برای این بنیادها کارمندان مربوطه را استخدام کرده که به عنوان ایرانی و در خدمت سیاست سیطره‌جوئی آنها به خدمت‌گذاری مشغولند و شکل مزدوری آنها جنبه رسمی و قانونی دارد.

شیوه مبارزه با این جریان‌های مشکوک که با نام‌های آزموده از انقلاب‌های مخملی ساخته و پرداخته شده‌اند، مرزبندی روشن سیاسی و ایدئولوژیک با آنهاست. تمام این جریان‌های مشکوک که حاضر نباشند جنایت امپریالیسم و صهیونیسم را در جهان محکوم کنند، از مبارزات خلق فلسطین، یمن دفاع نموده، تروریسم دولتی امپریالیسم را محکوم کنند، ترور دانشمندان هسته‌ای و سردار قاسم سلیمانی را محکوم نمایند، در ارتش تروریستی آنها نقش سرجوخه‌ها را ایفا می‌نمایند. آنها یا آگاهانه و یا ابلهانه به عنوان عامل سیطره بیگانه عمل می‌کنند. کسانی که تکیه خود را بر مبارزه کارگران، زحمتکشان، ایرانیان مستقل و ضدامپریالیست قرار نداده و از اعتراضات انحرافی و مشکوک در ایران دفاع کرده و یا حادثه‌آفرینی می‌کنند، قلبشان مالامال از مهر وطن نیست از کمبود اسکناس از اتحادیه اروپاست که تمام امکانات خود را در اختیار آنها قرار می‌دهند و تا امروز نیز داده‌اند.

ناآرامی‌های سال گذشته ایران را که به اغتشاشات ضدایرانی برای سوریه‌ای کردن ایران بدل شد، باید در این کادر دید. بسیج عظیم ارتجاع جهانی در برلن به یاری سلطنت‌طلبان، تجزیه‌طلبان کرد، آذری، عرب، بلوچ، فرقه رجوی، چپ ضدکمونیست با پرچم معیوب اسرائیل، صهیونیست‌ها با پرچم‌های خود، نازی‌های اوکراین، یاران حزب صهیونیستی سبزها و... بخشی از این تدارک عظیم سازمان‌های امنیتی اروپا بود تا با فشار کمرشکن تبلیغاتی و جنایتکارانه بتواند ایران را از انتخاب مسیر گردش به شرق بازداشته و در کادر تبلیغات مسموم و دروغین «نه شرقی و نه غربی» همان سیاست سنتی فقط غربی و نوکری بیگانه را رقم زند. قتل یک دختر ایرانی توسط مسئولان امر به معروف و نهی از منکر به یکباره ابزاری شد که شعار تجزیه‌طلبان کرد سوریه به اغتشاشات ایران تزریق شود و به صورت شعار انحرافی و ارتجاعی «زن، زندگی، آزادی» در آید که تا امروز هم علی‌رغم افشاء و بی‌رنگ شدن از بلندگوهای تبلیغاتی ارتجاع داخلی و خارجی بازتاب می‌یابد. از آن تاریخ مهسا، ژینا شد، دختر ایرانی، دختر کرد گردید، حتی همین شعار بی‌محتوی و انحرافیِ همه با همِ «زن، زندگی، آزادی» به صورت «ژن، ژیان، ئازادی» درآمد. پرچم‌های تجزیه‌طلبان کرد از ترکیه، سوریه، عراق گرفته تا ایران و جریان‌های پراکنده کُرد به اهتزاز درآمدند تا ایران را تجزیه کنند. تحریکات در آذربایجان شروع شد تا با شعار «برادری آذری و کرد» و یا «چشم و چراغ ایران خواندن بلوچستان و کردستان» به روش موذیانه و روانی به روحیه تجزیه‌طلبی و نابودی ایران دامن زنند. تمام این خرابکاری‌ها در بلوچستان غرب ایران مینیاتورهای سیاسی بود تا مانع شوند دالان اتصال جنوب به شمال ایران برای رفع تحریم‌های روسیه و یا استقرار جاده ابریشم و دستیابی هندوستان به روسیه و آسیای میانه از طریق بندر چا‌بهار عملی شود. همین کار را با نیروهای تجزیه‌طلب کُرد تروریست کردند که ضدایرانی بوده و مستمرا بر ضد تمامیت ارضی ایران اقدام کرده، با اسرائیل و اقلیم کردستان همکاری نموده و خواهان تجاوز آمریکا به ایران بوده و هستند. همه این گروه‌های شناخته‌شده کُردی در این زمینه با یکدیگر همدست‌اند. همه آنها می‌خواستند در جبهه سوم در پا رکابی آمریکا و اسرائیل به ایران حمله کنند و به جای مقاومت ضدجنگ، جبهه وسیع مبارزه برای سرنگونی رژیم حاکم ایران را در همدستی با امپریالیسم اختراع کردند. از تجاوز آمریکا به عراق، افغانستان، لیبی، سوریه و اشغال سرزمین‌های فلسطین دفاع کردند و می‌کنند. هدف بسیج آنها تجزیه ایران، سوریه‌‌ای کردن ایران، تضعیف ایران، ممانعت از ساختمان جاده ابریشم از شرق آسیا به غرب آسیا و عبورش از ایران است. اغتشاش و خرابکاری، تروریسم، آدمکشی، آتش زدن، ایجاد رعب و وحشت در درون و خارج ایران با دست نیروهای بیگانه، همه و همه در خدمت نابودی امنیت در ایران و به اسارت کشیدن خلق ماست. تمام خواست‌های این اعتراضات به جز در همان بدو امر ارتجاعی و ضدایرانی است. تظاهرات برای بستن نمایندگی‌های ایران در ممالک غربی، مخالفت با حضور نمایندگان دولت رسمی ایران در سازمان ملل متحد، پیشنهاد ممنوعیت سپاه پاسداران به عنوان یک ارگان رسمی دولتی که حافظ تمامیت ارضی ایران است، از جانب اربابانشان و امپریالیست‌ها، محاکمات جنایتکاران حاکمیت کنونی در خارج ایران به دست اربابانشان و نه خلق ایران و... همه و همه توسط کسانی انجام می‌شود که از تروریسم و جنایت به نام «دموکراسی» و «آزادی» در ایران دفاع کرده و حتی چاقوکشان، آدمکشان و جنایتکاران در ایران را «قهرمانان ملی» و «شهدای خلق» جا زدند و می‌زنند تا به تمام سنت‌های انقلابی مردم میهن ما توهین کنند. این روش موذیانه و خائنانه را نیز هنوز ادامه می‌دهند و شهیدسازی می‌کنند تا روزی که بی‌پرنسیپی و خیانت گریبان آنها را بگیرد. آنها ایرانی نیستند، ضدایرانی هستند زیرا ایران جمهوری اسلامی نیست، ایران مامن و ماوا و وطن ما ایرانی‌هاست. این مزدوران برای کشورهائی که حاضر نیستند به ساز امپریالیسم و صهیونیسم برقصند هیچ حقوق قانونی و رسمی به رسمیت نشناخته و قایل نیستند. حق از منظر آنها فقط متعلق به امپریالیسم است. به این جهت مرتب نمایشات مسخره تکراری برگزار می‌کنند و دست به دامان امپریالیسم می‌شوند که لطفی کرده حقوق قانونی ملت ایران در مجامع جهانی را که ربطی به حکومت‌ها ندارد به زیر پا بگذارند، زیرا غربی‌هایِ ارباب، از نژاد برتر بوده و حقوقشان از حقوق ملت‌های «پست» و «خودتحقیر» ارزشمندتر است. این اوباش سیاسی در نفی هویت ملی ایران برای هویت‌زدائی و هموار کردن راه تجاوز به ایران از طریق جنگ‌روانی تلاش دارند و ما دیدیم که این  مزدوران چگونه در میدان‌های ورزشی فوتبال، والیبال، کشتی در کنار دشمنان مردم ایران قرار گرفتند وبرای اربابانشان آمریکا، انگلیس و اسرائیل رقاصی کردند.

شکست و ورشکستگی این اغتشاشات در یکسالگی آن، نشانه مثبت و جنبه‌ی بزرگ و مهم پختگی مردم ماست. مردم ما دریافتند که این جماعت ضدایرانی و نوکر بیگانه بوده و هستند و به آنها پشت کردند و آنها را به انزوا کشاندند و فراخوان‌های پوچ و بی‌محتوی و ارتجاعی آنها را به سخره گرفتند. این امتناع مردم از حمایت خارجه‌نشینان ضدایرانی و ضدانقلاب الزاما به معنی حمایت از حاکمیت سرمایه‌داری جمهوری اسلامی نیست، بلکه بیان عشق به ایران، حفظ تمامیت ارضی ایران، نفرت از تجزیه‌طلبان، نفرت از امپریالیسم و صهیونیسم، با همان درک محدود خویش است. ملت ایران ملت نجیب و قابل احترامی است و فریب این مزدوران بیگانه را نخواهد خورد و ایرانی می‌ماند و وطنش را دوست دارد. هم اکنون اصلاح‌طلبان و عمال آمریکا در ایران تمام تلاش خویش را از جنبه پخش شایعه و دروغ به کار می‌گیرند تا مانع تحول عظیمی که در راه است بشوند. آنها مخالف گسترش مواصلات تجاری ایران، ارتباطات جهانی با ملل مستقل جهان بوده و سنگ نوکری آمریکا و غرب را به سینه می‌زنند. دلسوزی موذیانه آنها برای «زن، زندگی، آزادی» پرچم مبارزه آنها بر ضد سیاست گردش به شرق و تضمین استقلال و پیشرفت ایران است. اغتشاشات سال گذشته را، بعد از خاموشی سر و صدا، باید از این منظر بررسی کرد.

طبقه کارگر ایران که بزرگ‌ترین صدمه را از این نوع اغتشاشات ماجراجویانه و انحرافی می‌خورد، مبارزه‌اش در جو مسموم به تاخیر می‌افتد. او که بیش‌ترین تجربه مبارزاتی را دارد، هرگز به صف این آشوب‌ها نپیوست، زیرا این آشوب‌های متعلق به طبقه مرفه متوسط را از آن خود نمی‌دانست و توجه داشت که  شعارهای آنها نیز شعارهای طبقه کارگر نبوده و با آن بیگانه است، ولی پاره‌ای از مدعیان گمراه و ناآگاه رهبری اعتراضات کارگری، پاره‌ای فعالان واقعی و یا تقلبی این حرکت فورا در پشت اغتشاشات و اجانب با کمال تاسف بسیج شدند و عملا در خدمت منافع بیگانه قرار گرفتند. این تجربه نشان می‌دهد که حزب طبقه کارگر است که قادر می‌باشد در پیچیدگی‌های سیاست، با تلاش برای کسب رهبری آنهم در همه عرصه‌ها و کسب اطلاعات و اخبار گسترده، آنهم در دنیای شتابان کنونی با کیاست از انحراف فکری پرهیز کند و جنبش اعتراضی را به شاهراه مقصود برساند و با ماجراجویان خرابکار در حرکت‌های کارگری مبارزه بی‌امان نماید.

 

 

 

نقل ازتوفان شماره ۲۸۴ارگان مرکزی حزب کارایران آبان  ماه ۱۴۰۲

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan