ضربه مهلک به
امپراتوری
دلار، هدیهای
به ملتهای
جهان
همه
شنیدهاند و
غرب هنوز از
بهت بیرون
نیآمده است و
در سردرگمی و
نگرانی فرو میبرد.
چه اتفاقی
افتاده است؟
پوتین یک بمب
اتمی بدون
رادیو آکتیو
در بازار مالی
جهان در خارج
از اوکراین
منفجر کرد.
این اقدام که مدتهاست
میان ممالک
بریکس، در
کنفرانس
شانگهای، در
منطقه اورو
آسیا در باره
آن بحث و
تبادل نظر میشود
این است که
چگونه باید
دلار بیپشتوانه
و کاغذ پاره
را به زبالهدان
تاریخ افکند و
پول معادل و
معتبری در
جهان خلق کرد
که جای
امپراتوری
غارتگر دلار
را بگیرد. روسیه
نخستین گام
مهم و معتبر
را در این
عرصه برداشت و
اعلام کرد که
از این به بعد
حاملهای
انرژی خویش را
به روبل میفروشد.
همه دول
غربی که تمام
قراردادهای
بینالمللی
را هر وقت که
به نفع خودشان
است پاره پاره
میکنند و به
طرف محق
قرارداد
دشنام میدهند-
نگاه کنید به
قرارداد
برجام،
قرارداد
ساختن
نیروگاه هستهای
با آلمان،
قرارداد
تلغیظ
اورانیوم با
کارخانه
اورودیف در
فرانسه که
بزرگترین
مرکز غنی سازی
دنیاست و 10
درصد آن به
ایران تعلق
دارد،
قرارداد
توسعه فاز 11
پارس جنوبی که
با کنسرسیومی
به رهبری شرکت
توتال فرانسه منعقد
شده بود و ...- به
یکباره اعلام
کردند قرارداد
را نمیشود یک
طرفه ملغی کرد
و در قرارداد
میان روسیه و
آلمان به
صراحت آمده
است که برای
پرداخت هزینه
گاز، نفت و
ذغال سنگ باید
یورو و دلار
پرداخت کرد.
به یکباره
متون
قراردادها
معتبر و قانونی
شدند. دیگر
قول و قرارها
دارای
اعتبارند مگر
اینکه مربوط
به گسترش ناتو
به سمت شرق
اروپا،
محاصره روسیه
و تجاوز به آن
برای تجزیه
روسیه و برده
کردن ملل آسیا
باشد. این
منطق
آدمخواران
«متمدن» است.
روسیه به
رهبری پوتین
که
طبیعتا از
منافع امپریالیسم
روس دفاع میکند
ابراز داشت که
توسط بانکی که
آمریکا قادر
نشده بود به
علت نیاز اتحادیه
اروپا به
تجارت حاملهای
انرژی در
تحریمها و
کمند «سویفت»
وارد کند،
پرداخت بهای
نفت را میپذیرد.
«سویفت»(SWIFT) انجمن
ارتباطات
مالی بین
بانکی جهانی
است که تراکنشهای
مالی و پرداختهای
بین بانکی را
در سراسر جهان
انجام میدهد
و تحت نظارت و
کنترل
آمریکاست.
پوتین در این
رابطه افزود
مسئولان بانک
باید در بازار
ارز، روبل
خریده و به
شرکتها و یا
دولت روسیه
روبل
بپردازند. از
این طریق در
بازار عرضه و
تقاضای ارز،
تلاش برای
خرید روبل
افزایش
یافته، بهای
آن ترقی نموده
و به تثبیت آن
در مقابل یورو
و دلار میانجامد
و در عین حال
از نظر عمق
راهبردی نظام حکومت
دلار نیز را
درهم میریزد.
روسیه بدعتی
گذارده که از
این به بعد میشود
در جهان با
معادل جدیدی
معامله کرد که
نام آن روبل
است. دولت
روسیه اعلام
کرد که روبل
دارای
پشتوانه طلاست
و بهایش تنها
به نوسانات
طلا ربط دارد.
پوتین
در راستای
گزینش
استاندارد
طلا برای روبل
روسیه حرکتی
اقتصادی برای
بازگشت به دوران
«برتن وددز»
انجام داد و
تصمیم مهم و
راهبردی
سیاسی برای
فروپاشی دلار
در پیش گرفت.
هر گرم طلا از
نظر بانک
مرکزی روسیه
برابر است با 5000
روبل. این
مانور سنجیده
و آماده شده
توسط روسیه،
روز به روز
ارزش ارزهای
دیگر نسبت به
روبل روسیه را
کاهش خواهد
داد. پوتین در
واقع ماشین
چاپ پول بانکهای
خصوصی
راکفلرها را
در آمریکا از
کار انداخت.
با این اقدام
نه تنها دیگر
هیچ تحریمی بر
علیه روبل
روسیه بخت
پیروزی
نخواهد داشت
بلکه روبل
روسیه با پشتوانه
طلا مانند
اسلحهای جهت
نابودی
سامانه مالی
بدون پشتوانه
جهان عمل
خواهد نمود.
فراموش نکنیم
روسیه جزو تولید
کنندگان طلا
نیز تلقی میشود.
فراموش نکنیم
که تمام ممالک
جهان حتی
پارهای از
ممالک اروپای
غربی از اینکه
آمریکا قادر
است با
فعال کردن و
کنترل نظام
بانکی کنترل و
مبادلات مالی
را از طریق
سازوکار
«سویفت» در دست
بگیرد و فرمان
صادر کند
رضایت
ندارند، زیرا
حق حاکمیت ملی
و استقلال رای
آنها را محدود
مینماید.
کشورهای جهان
خواهان درهم
شکسته شدن سامانه
«سویفت» هستند
و اعمال تحریمهای
مالی را بر
سایر کشورها
محکوم میکنند
و آن را در رایگیری
اخیر خود بر
ضد اعمال
تحریم در
سازمان ملل
نشان دادند.
این مولفهها
همه در خدمت
اعمال سیاست
پرداخت به
روبل است و
تعیین یک پول
معادل جهانی
با پشتوانه
برای زندگی
بهتر است.
به نقل
از خبرگزاری
روسیه امروز
اقتصاددانان
از جمله کارین
کنایسل اظهار
نظر میکنند
که: «خرید روبل
در بازار ارز»
چندان آسان نیست.
به بیان دیگر
خریداران
باید روبل را
مستقیماً از
بانک مرکزی
روسیه یا یک
نهاد مرتبط با
نرخ بهره
تعیین شده
توسط طرف روسی
خریداری کنند.
این بدان معناست
که
واردکنندگان
یعنی تحریم
کنندگان روسیه
خودشان تحریمها
را تضعیف
خواهند کرد.
در بلندمدت،
روبل میتواند
بخشی از یک
سبد ارزی جدید
شود که در تجارت
کالا و به طور
کلی تجارت
جهانی نقش
دارد.»
این
تثبیت روبل در
جهان ضربه
مهلکی به دلار
و یورو زده
است. روسیه به
قبل از سالهای
1971 که ریچارد
نیکسون
آمریکائی با
یک کودتای
ارزی دلار را
از پشتوانه
طلا جدا ساخت
و آن را شناور
اعلام کرد
برمیگردد.
این اقدام
پوتین مورد
تائید چین،
هندوستان،
ایران و
بسیاری ممالک
دیگر نیز قرار
گرفت تا
بتوانند به
معاملات
تهاتری و یا
پذیرش یک ارز
جهانی مانند
یوان، روبل و
یا روپیه و شاید
حتی ریال در
آینده بدون
تحریم دست
زنند. این بمب
اتمی پوتین
بازار جهانی
ارز را منفجر
کرده است و
امپراتوری
دلار در
بسیاری از
جبههها در هم
شکسته و موجی
از بحران در
آمریکا و کشورهائی
که خود را به
دلار وابسته
کردهاند
ایجاد خواهد
کرد. باید
منتظر کشمکشهای
سختی میان
دولتها و
طبقات
اجتماعی در
ممالک سرمایهداری
بود. دیگر
ساده نخواهد
بود که ممالک
متروپل
امپریالیستی
غرب بار بحرانهای
خویش را به
دوش سایر ملل
منتقل کنند.
صندوق
بین المللی
پول با عنوان
«تحریمها
دلار را تضعیف
میکند -
همزمان روبل
به شدت در حال
افزایش است».
در
تاریخ 31 مارس 2022
نوشت: «بسته
تنبیهی عظیم
غرب، به رهبری
واشنگتن،
علیه
فدراسیون
روسیه به نظر
میرسد که با
ادامه افزایش
شدید روبل،
نتیجه معکوس
داشته باشد.
کشورهای
اروپای غربی
اکنون باید
تصمیم بگیرند
که آیا در
صورت قطع گاز
روسیه، روبل
را تقویت کنند
یا شاهد سقوط
بسیاری از
صنایع شان
باشند.
به گفته
«گیتا
گوپینات» Gita Gopinath))،
معاون اول
مدیر عامل
صندوق بینالمللی
پول: «تحریمهای
روسیه میتواند
سلطه جهانی
دلار آمریکا
را تضعیف کند». «گیتا
گوپینات» Gita Gopinath)) در
مصاحبهای با
نشریه
فایننشال
تایمز در روز
چهارشنبه گفت:
«دلار مهمترین
ارز جهانی در
این محیط باقی
خواهد ماند، ولی
تکه تکه شدنش
در سطح کوچکتر
کاملاً ممکن
است.». وی افزود
که: «برخی از
کشورها در حال
حاضر در حال
مذاکره مجدد
در مورد ارزی
هستند که برای
تجارت با آنها
پرداخت میشود.
روسیه و هند
در حال حاضر
در حال آماده
سازی سازوکار
روپیه- روبل
هستند که به
آنها اجازه میدهد
با ارزهای
محلی خود
معامله کنند و
دلار را دور
بزنند».
برای
فهم مسئله و تحلیل
رویدادهای سیاسی
اخیر باید
مفاهیم را
بسیار ساده
کنیم و به عمق
پدیدهها
رسوخ نمائیم.
پول کاغذی و
یا سکه زمانی
ارزش دارد و
تنها کاغذ
پاره نیست که
بشود با آن خرید
کرد، یعنی
قدرت خرید
داشته باشد.
این قدرت خرید
باید دارای
اعتبار عمومی
بوده و مورد
قبول مردم
باشد. شما
وقتی از بانک
یک کشوری پول
کاغذی دریافت
میکنید، تا
قبل از سال 1971
این معنی را
داشت که معادل
همان مقدار
پول کاغذی که
دریافت کردهاید
در گاو صندوقهای
بانک مرکزی
طلا وجود
داشته و لذا
پشتوانه پول
کاغدی شما طلا
بوده که شما
هر زمان که
بخواهید میتوانید
آن را با طلا
معاوضه کنید.
در سدههای ۱۹
و ۲۰، طلا نقش
کلیدی در
تراکنشهای
مالی بینالمللی
داشت. از
استاندارد
طلا برای
حمایت از ارزها
استفاده میشد.
ارزش بینالمللی
ارز از طریق
نسبت ثابتی که
با طلا داشت
سنجیده میشد.
طلا در عین
حال برای
بازپرداختهای
بینالمللی
مورد استفاده
قرار میگرفت.
استاندارد
طلا منجر به
حفظ ثبات نرخ
تبادلات ارزی
میشد و این
امری مطلوب
بود چرا که
ریسک تجارت بینالمللی
را کاهش میداد.
این سامانه
ارزی در بعد
از جنگ جهانی
دوم میان دول
بزرگ و فاتحان
جنگ به رهبری
آمریکا تنظیم
و تعیین شد و
دلار جای پوند
استرلینگ انگلیسی
را گرفت. به
این سامانه
نظام «برتن
وددز» گفتند.
آمریکا
برای تامین
جنگهای
تجاوزکارانه
خویش، برای
پرداخت بهای
سلاحها و
تامین هزینههای
تسلیحاتی
میلیاردها
دلار بدون
پشتوانه چاپ
کرد و به
بازار ریخت.
حجم دلارهای
در بازار بیش
از مقدار
طلائی بود که
در بانکهای
آمریکائی
نگهداری میشد
و دولت آمریکا
ضمانت معاوضه
یک به یک آن با
هر دلار را به
عهده گرفته
بود. جنگ
ویتنام ضربه
قطعی را به
آمریکا زد و
بحران دلار
جهان را به
نابودی تهدید
میکرد. تمام
ذخایر ارزی
کشورها عملا
بیارزش و بیاعتبار
شده بودند.
دولت آمریکا،
بانکها و
کارشناسان
اقتصادی تلاش
کردند تا برای
این وضعیت
خطرناک راه
حلی پیدا نمایند.
در
نوامبر ۱۹۶۸
همه تلاشها
برای حفظ ارزش
طلا با شکست
قطعی روبرو شد
و معلوم شد
نظام سابق
«برتن وددز» که
مورد تائید و
تضمین غرب و
به ویژه
آمریکا قرار
داشت دیگر کارگر
نیست و به
پایان
امکانات خود
رسیده است و
سپس یک برنامه
تازه برای
تبدیل نظام
«برتن وددز» به
یک سازوکار
شناور
پیشنهاد شد.
این نظام باید
بر پایه سیاست
«پول بدون
پشتوانه» و
جدا کردن آن
از طلا برپا
میشد. ارزش
این پول بدون
پشتوانه باید
در بازار عرضه
وتقاضا تعیین
میگردید.
آمریکا برای
تعیین ارزش
دلار در بازار
بورس به
تمهیداتی نیز
متوسل شد و آن
اینکه
کشورهای مولد
انرژی فسیلی
را وادار کرد
تا نفت خود را
به دلار
بفروشند و لذا
ممالک سراسر
جهان که به
انرژی فسیلی
نیاز داشتند
ناچار بودند
برای خرید
دلار به بازار
هجوم آورند که
بهای دلار
بدون پشتوانه
را به پشتوانه
وجود منابع
انرژی در جهان
افزایش میداد.
آمریکا به
حساب سایرین
ثروتمند میشد.
به این ترتیب
آمریکا با
ماشین چاپ
بانکهای
کلان خصوصی
«فدرال رزرو»
آمریکا، پول
بدون پشتوانه
به صورت انبوه
چاپ میکرد و
به بازار میریخت.
ارزشهای
بازار را
تصاحب و غارت
میکرد. همه ممالک
جهان در این
شبکه عنکبوتی
مالی غارتگرانه
آمریکا در
جهان گیر
افتادهاند و
هر کشوری که
بخواهد از این
اسارت خود را نجات
دهد با تجاوز
و سرکوب ارتش
آمریکا روبرو می
شود.
آمریکا
با ارتش خود و
ارتش ناتو
برای استیلای دلار
بر جهان در
حال آماده باش
است. وقتی
معمر قذافی
رئیسجمهور
کشور مستقل
لیبی اعلام
کرد که انرژی
فسیلی کشورش
را به دلار
نمیفروشد وی
را سرنگون
کردند و همین
بلا را بر سر صدام
حسین
درآوردند که
میخواست نفت
خود را با
یورو بفروشد.
آمریکا نمیپذیرد
که بند
سوءاستفاده و
نوشیدن خون
ملتها توسط
خودش پاره شود.
در واقع
پشتوانه پول
آمریکا
پنتاگون است
واین
سازوکار،
قدرت خرید
ظاهری دلار را
تضمین میکند.
همه دنیا برای
آمریکا کار میکنند.
در
مقاله
ویکیپدیا در
مورد تاریخ
این رویداد چنین
میخوانید:
«تراز منفی
پرداختها،
بدهی رو به
افزایش دولت
که حاصل از
جنگ ویتنام و
برنامه جامعه
بزرگ بود و به
تورم پولی
وزارت خزانهداری
منجر شد، ارزش
دلار پیوسته
افزایش یابد. کاهش
ذخیره طلای
آمریکا منجر
به فروپاشی
مخزن طلای
لندن در مارس
۱۹۶۸ شد. پوشش
طلای آمریکا
از ۵۵٪ به ۲۲٪
در سال ۱۹۷۰
رسید. از دید
اقتصاددانان
نوکلاسیک،
این وضع
نشانگر عدم
اعتمادِ
دارندگان
دلار به
توانایی دولت آمریکا
در کاستن
بودجه و کسری
تجاری بود.
در ۱۹۷۱
دلارهای
بیشتری در
واشنگتن چاپ
شد و به خارج
فرستاده شد تا
هزینههای
برنامههای
نظامی و
اجتماعی دولت
را پرداخت
کنند. در ششماهه
نخست ۱۹۷۱،
داراییهایی
به ارزش ۲۲
میلیارد دلار
از آمریکا
خارج شد. در
پاسخ به این
وضع، ریچارد
نیکسون در ۱۵
اوت ۱۹۷۱
فرمان اجرایی
۱۱۶۱۵ را صادر
کرد. این
فرمان در پی
قانون تثبیت
اقتصادی سال
۱۹۷۰ صادر میشد
و بر پایه آن
دولت به طور
یکسویه ۹۰ روز
حقوق و قیمتها
را کنترل میکرد،
۱۰٪ بر مالیات
واردات میافزود
و از همه مهمتر
«پنجره طلا»
بسته میشد
یعنی دیگر
دلار
مستقیماً به
طلا قابل تبدیل
نبود مگر
اینکه این کار
در بازار آزاد
صورت میگرفت.»
گرچه در
عرصه رسانهای
و دروغپردازی
که غرب در آن
تبحر فراوان
دارد، روسیه برنده
آن نیست و
اتهامات واهی
بسیاری به وی
چسباندهاند
که مدتها
زمان میبرد
تا این
اتهامات
هالیوودی
برطرف شود،
ولی روسیه در
عرصه سیاست
راهبردی
اقتصادی بر
سلطه
بلامنازغ
دلار پیروز
شده است. جهان
چند قطبی در
عرصه مالی در
حال شکل گرفتن
است و آمریکای
سلطهگر یکی
از ابزارهای
مهم هژمونیک
خویش در دنیا را
از دست خواهد
داد. خداحافظ
آمریکا.
نقل
از توفان
ارگان مرکزی
حزب کارایران
شماره 266 اردیبهشت
ماه 1401
www.toufan.de
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در
توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan