نظام مالی جهانی امپریالیستی غربی در حال فروپاشی(5)

جنگ ویتنام و بی ارزشی دلار

تجاوز آمریکا به کره و سپس به هندوچین کمر اقتصاد آمریکا را شکست. کارخانه های تسلیحاتی امپریالیسم آمریکا میلیارها دلار دریافت می کردند و در ازای آن سلاحهائی تولید کرده که به بازار نیامده در میدانهای جنگ دود شده و به هوا می رفتند. میلیاردها دلار مخارج عظیم تسلیحاتی و ارتش نظامی آمریکا بود که بدون شرکت در تولید، به عنوان مفتخور حقوقهای گزاف می گرفتند و به تورم یاری می رساندند. این وضعیت رابطه علمی اقتصادی میان کالاهای تولید شده و پول(دلار) هزینه شده برای آنها را بر هم می زد. در بازار کالای تولید شده کمتر از پول در گردش بود و این به گرانی کالا منجر می شد. کالاهای تولید می شدند که به بازار برای مصرف عمومی نمی آمدند، بلکه آنرا فورا آتش می زدند و به این ترتیب دلارهائی که برای ارزش این کالاها پرداخت می شد، به بازار سرازیر گشته بدون آنکه معادل آن کالائی در بازار وجود داشته باشد.  حجم دلار افزوده می شد و ارزش آن کاهش می یافت. ولی مطابق قرارداد "برتن وودز" آمریکا موظف بود دلار را با طلا معاوضه کند. چنانچه طلبکاران و مردم آمریکا برای این تعویض دلار با طلا به بانکهای آمریکائی مراجعه می کردند می دیدند که ذخیره طلای کافی در کار نیست تا به آنها پرداخت شود. نظام مالی جهانی برهم ریخته بود و دلارِ بی ارزش در جهان چون شبحی سرگردان بود. امپریالیسم آمریکا با قلدری و تبلیغات و شستشوی مغزی و دروغگوئی با دستور نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا، برخلاف توافقنامه های بین المللی پشتوانه طلای دلار را از دلار جدا اعلام کرد و از این ببعد دلار را نمی شد با طلا در بانکهای آمریکا مبادله کرد و آنطور که ادعا کردند دلار به صورت شناور در آمد و در بازار ارزش مبادلاتی اش تعیین شد. میلیاردها مردم و ممالکی که ذخایر دلار داشتند یکشبه به بحران دچار شده و فقیر گشتند. امپریالیسم آمریکا بی ارزشی دلار خود را به دوش مردم جهان منتقل کرد و همه آنها را در خسارت ناشی از جنگهای تجاوزکارانه کره و هندوچین بطور کلی سهیم گردانید. دلارهای انبار شده به عنوان ذخایر کشورها برای مبادلات ارزی و تجارت جهانی، بیکباره ارزش خود را از دست دادند. امپریالیسم آمریکا به حساب دیگران برای سرمایه داری خودش "رفاه" و "آسایش" به ارمغان آورد. این وضعیت آغاز تولد یورو نیز بود، این وضعیت به آنجا منجر شد که عراق و لیبی و ایران با توجه به این خطر، بخشی از نفت خود را نه به دلار، بلکه به یورو بفروشند و مرکز ثقل ذخایر ارزی خویش را از روی دلار بردارند که کمتر ضربه پذیر باشند. این وضعیت بویژه در شرایط کنونی که کنترل تجارت ارزی و مبادلات بین المللی ممالک عراق، لیبی، ایران، سوریه و اخیرا روسیه نشان داد، لزوم یک رقیب برای یک ارز معادل جهانی را که دیگر به ابزاری برای استعمار و زورگوئی بدل شده بود الزام آور می گردانید.

دلار به مثابه ارز مبادلات تجارت جهانی

در طی حیات سازمان تجارت جهانی، حجم تجارت جهانی ۳۴۵ برابر شده است و به همین نسبت تقاضای مبادلاتی دلار افزایش یافته است به نحوی که امریکا روزانه مشغول چاپ دلار است.

تقاضای روزافزون دلار ـ به مثابه ارز مبادلات تجارت جهان ـ این امکان را در عین حال به آمریکا می دهد که با چاپ دلار بی شمار و خرید کالا از کشورهای دیگر بیش از مقدار تولید اقتصاد خود و بیش از مقداری که صادر می کند، کالا وارد کند. به این ترتیب از سال ۱۹۷۱ تاکنون کسری تراز تجاری این کشور به ۸ ترلیون دلار رسیده است. این نکته مهم را نیز باید افزود که در سال ۱۹۷۱ دولت آمریکا خودسرانه برابری هر ۳۵ دلار با یک اونس طلا را ملغی اعلام کرد و در واقع دلارهای شناور در سطح جهان از پشتوانه طلا سا قط کرد. علاوه بر این دولت آمریکا جهت تأمین کسر بودجه خود پیوسته با چاپ اوراق قرضه و فروش آنها، دلارهای مازاد بر تقاضای مبادلاتی کشورها را جمع آوری می کند. امروز همه انگشت اشاره شان را به سوی کشورهای بحران زده اقتصادی  یونان، اسپانیا، پرتغال، قبرس، ایرلند به دلیل حجم بدهی های دولتی شان نشانه می گیرند، ولی این واقعیت را در بوق کرنا نمی دمند که دولت آمریکا امروز ۱۶ ترلیون دلار یعنی بیش از ۱۰۰ در صد تولید ناخالص ملی اش بدهکار است و علیرغم این برای پر کردن ذخائر تسلیحاتی خود کماکان مشغول چاپ دلار و اوراق قرضه است. بودجه نظامی این کشور ۴۰ در صد  هزینه نظامی کل جهان است. این رقم معادل بودجه نظامی ۲۰ کشور جهان در جدول رده بندی بعد از آمریکا است. هزینه پروژه جنگنده های  اف ۳۵، هزینه جنگها و حضور نظامی امریکا در اقصی نقاط جهان چگونه و از کدام منبع تأمین می شوند؟ آیا غیر از این است که از مزیت دلار به مثابه ارز مبادلاتی بهره می برد.

بحران مالی بانکهای آمریکا از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ قریب به ۱۶۰۰ میلیارد دلار برای دولت این کشور خرج برداشت که با چاپ بی رویه دلار آن را تأمین کرد. در واقع آمریکا علیرغم وجود بحران های دهه های اخیر با چاپ بی رویه این کاغذ سبز بی اعتبار به خرید کالای مجانی مبادرت ورزیده است. این رمز آسایش و رفاه طبقه حاکمه آمریکاست. این پدیده در مورد انرژی فسیلی به صورت "پترو دلار" حودنمایی می کند. به سخن دیگر کشورهای صادر کننده نفت این طلای سیاه را در ازاء ورق پاره ای بی پشتوانه در اختیار این کشور قرار می دهند. با توجه به موقعیت تورمی دلار، باید گفت که ارزش ذخایر ارزی دلار بسیاری از کشورها کاسته می شود. این برتری طلبی و نقشی بیمارگونه و در عین حال سود جویانه دلار است که طرح ایجاد نظام پولی جایگزین دلار را برای سایر کشورها الزام آور کرده است. برای اولین بار در سال ۱۹۵۰ "اتحادیه پرداخت های اروپایی"(European Payment Union) توسط کشورهای اروپای غربی تأسیس شد تا در تجارت میان کشورهای خود به جای دلار از ارزهای اروپایی استفاده شود. در "اتحادیه اروپا" پس از سالها بحث تشکیل بانک مرکزی اروپا که در سال ۱۹۹۲ پی ریزی شد، بالاخره در سال ۱۹۹۸ "بانک مرکزی اروپا" به شکل کنونی تأسیس شد و متعاقب آن ۱۹۹۹ یورو به مثابه پول واحد اتحادیه اروپا معین شد. از آن زمان تاکنون یورو و بانک مرکزی اروپا ۳۰ در صد از ذخایر خارجی را به خود اختصاص داده است. پول مشترک اروپا با این امید ایجاد شد که ارز جهانروای دیگری جای دلار را به گیرد. بنیان گذاران یورو آرزوی از بین بردن سرکردگی مطلق دلار در تجارت جهانی را در سر می پروراندند. بانک مرکزی اروپا در عمل پا جای پای "فدرال رزو" امریکا گذارد و با همان روش به چاپ بی رویه ی  یورو پرداخت و در عمل سرنوشت این پول را با خطر جدی مواجه ساخته است.

با توجه به این واقعیت که کوشش در جهت ایجاد نظام مالی دیگر، نه تنها مشروعیت پیدا کرده، بلکه الزام آور و در عین حال در خور تحسین است؛ بسیاری از کشورها از جمله چین که دارای ذخائر عظیم ارزی دلار هستند و اوراق قرضه دولت آمریکا را خریده اند، بیم آن دارند که با ورشکستگی یکباره دلار دارائی های آنها یکشبه دود شود و به هوا رود! اما همه کشورها، از جمله چین، به این امر واقف اند که علیرغم ضرورت ایجاد نظام مالیِ فراجهانی، این امر یک شبه امکان پذیر نمی باشد. از اینرو برای فروپاشی تدریجی "امپراطوری دلار" می بایست برنامه دراز مدت طرح ریخت. در پی بحران مالی ۲۰۰۸ در سطح جهان بسیاری از کشورها در پرداخت ارز مبادلاتی در تجارت بین المللی تجدید نظر کردند. کمتر ملاقاتی بین سران جهان انجام می شود که در آن مساله "دلار زدائی" در عرصه مبادلات تجارت جهانی مورد بحث و تبادل نظر قرار نگیرد. برخی از این کشورها به جای یورو و دلار در مبادلات بین المللی روش جدیدی را تحت نام "پیمان پولی دو جانبه"(Currency Swap Agreement) برگزینند که مطابق آن ارز کشورهای مبدأ و مقصد معامله به جای دلار و یورو مبنا قرار می گیرد؛ به این صورت که بانک های مرکزی کشورهای معامله کننده، مثلا ژاپن و کره جنوبی هر یک حساب بانکی مخصوص برای کشور مورد معامله می گشایند و تسهیلات بانکی برای تجار در پرداخت ارز بوجود می آورند.

"پیمان پولی دو جانبه"(Currency Swap Agreement) به شرح زیر تاکنون منعقد شده است.

چین با:

کره جنوبی با:

مالزی

پاکستان

تایلند

نیوزلند

استرالیا

کره جنوبی

قزاقستان

ازبکستان

اتحادیه اروپا

مالزی

کانادا

مغولستان

برزیل

ژاپن

امارات

قطر

اندونزی

مجارستان

هند

اندونزی

سریلانکا

ایسلند

آلبانی

تایوان

پاکستان

سوئیس

آرژانتین

انگلستان

هنگ کنگ

 

ترکیه

بلاروس

استرالیا

اوکرائین

 

اوروگوئه

سنگاپور

امارات

 

 

 

اقدام قاطعانه چین و روسیه در همین راستا مبین این است که در دراز مدت از نقش و تأثیر دلار، به مثابه ذخیره ارزی برتر جهان، بکاهند. آنها در پی بوجود آوردن "سویفت "(SWIFT-Society for worldwide interbank financial Telecommunication) جدیدی هستند. "ارتباط جهانی بین بانکی" که از ماه مه ۱۹۷۳ توسط ۲۳۹ بانک از پانزده کشور اروپائی و آمریکای شمالی دایر شد، در حال حاضر بیش از ۷۰۰۰ مؤسسه در ۱۹۷ کشور جهان عضو (SWIFT)هستند که از طریق این مرکز در بلژیک هزاران مؤسسه مالی جهان روزانه بیلیون ها دلار جابجا می کنند. اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۹ به (SWIFT) پیوست و پس از فروپاشی آن، روسیه تا سال ۲۰۱۳ در آن باقی ماند که در پی ماجرای جاسوسی وسیعNSA (سازمان جاسوسی آمریکا) در همه عرصه ها از جمله در مبادلات ارزی (SWIFT) برملا گشت که چگونه آمریکا قادر است اقتصاد کشورها را تحت کنترل خود درآورد و در صورت تحریم کشوری، حتی حساب شخصی افراد را مسدود سازد و حتی کشورها و یا شرکت هائی را که بدون توجه به تحریمها با کشور تحت تحریم معامله می کنند، به جرایم مالی محکوم کند.

تنها مساله جاسوسی NSA در نظام بانکی مبادلات جهانی (SWIFT)نبود که کاسه صبر روسیه و چین را لبریز کرد، بلکه در سال ۲۰۱۴ انگلستان به خاطر مساله اوکرائین خواستار اخراج روسیه از نظام (SWIFT) شد. پس از آن بود که روسیه و چین اعلام کردند که تا ماه مه ۲۰۱۵ (SWIFT) جداگانه ای را سازمان خواهند داد. روسیه حتی قبل از رسیدن تاریخ فوق الذکر اعلام کرد که تاکنون ۹۱ جابجائی مالی از ۶۰۰ معامله مؤسسات مالی را با نظام " SWIFTزینوروسی" انجام داده است. اخیرا Russia today اعلام کرد که چین و روسیه آخر اکتبر 2014  با حذف دلار از مبادلات تجاری خود (SWAP) (معامله پایاپای ارزی دو کشور مورد معامله) ارزی را بین خود آغاز کرده اند. این توافق امکان تبادل کالا به ارزش ۲۵ میلیارد دلار در سال میان دو کشور را به آنها می دهد. با اتخاذ این تصمیم تأثیر دلار در بازرگانی خارجی بین دو کشور به حداقل ممکن کاهش می یابد. چین قرارداد مشابهی با مالزی و نیوزلند منعقد ساخته است. هم اکنون (SWAP) یوان چین با ۱۱ ارز رایج کشورهای دیگر در بازار های جهانی مبادلات تجاری انجام می دهد. "جو انگ" تحلیل گر ارشد ارز چین اظهار داشته است: چین هم چنین خط (SWAP) ارزی با بیش از ۲۰ کشور از سال ۲۰۰۹ تاکنون که شامل کشورهای سوئیس، برزیل، هنگ کنگ، اندونزی، کره جنوبی می شود، منعقد کرده است. چین حتی با قطر که به نظام "پترو دلار" وصل است و به آمریکا عملا وابسته است، قرارداد 7/5 میلیارد دلاری منعقد کرده است. یعنی یوان جای دلار را در مناسبات تجاری دو کشور گرفته است. پیش بینی می شود که مناسبات تجاری دو کشور از این طریق ۲ تا ۳ برابر افزایش یابد.

(Market Watch) حجم آن را ۲۰۰ میلیارد یوآن تخمین زده است. از جانب دیگر روسیه گرچه مطابق قرارداد (SWAP) ۲۵ میلیارد دلار در سال با چین مبادلات مالی دارد، اخیرا به انعقاد یک قرارداد فروش گاز به چین که بهای نفتی (OIL PRICE) آن را ۴۰۰ میلیارد دلار تخمین زده است، اقدام نموده است که طبیعتا از طریق (SWAP) ارزی معامله خواهد شد. این اقدام از دو جهت حائز اهمیت است.

ـ یکم این که روسیه از وابستگی به فروش گاز به اروپا تا حدودی وا می رهد.

ـ دوم این که با جایگزینی روبل و یوان به جای دلار، آمریکا متضرر می شود.

مضافا این که در سالهای اخیر بسیاری از کشورها با انعقاد قراردادهای دو جانبه نقش دلار را در تجارت خارجی خود کمرنگ تر کرده اند. مدتهاست که چین و روسیه اکثر معاملات خود را با روبل و یوان انجام می دهند. ترکیه نیز به روسیه پیشنهاد داده که از روبل و لیره به جای دلار استفاده شود.

این منطق اقتصادی حکم می کند که ایران که قربانی زورگوئی و تحریمهای غیر قانونی آمریکا بوده است فورا دهانه اقتصاد خویش را از دست دلارهای آمریکائی که آنرا بدون حساب بالا می کشند درآورد. و به بازار تجارت پایاپای که ضربه مرگ بر ای آمریکاست بپیوندد.

 

بر گرفته از توفان شـماره 186 شهریور ماه  1394ـ سپتامبرسال 2015

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts