اقتصادی برای یک درصد

سرمنشاء فقر نظام سرمایه داری است

 

سران کشورها و رؤسای کمپانی های بزرگ همه ساله در شهر "داوودس"(Davos) در سوئیس گردهم می آیند تا سرنوشت اقتصاد جهان را رقم زنند.

این"مجمع اقتصاد جهانی"(World Economic Forum) همه ساله برای فریب افکار عمومی جهان رؤیاهای کاذب و غیر واقع بینانه ای را به گوش جهانیان می خواند،مبنی بر اینکه : "جهانی بهتر بسازیم"،  "جهانی بدون فقر و گرسنگی و با پیشرفت و عدالت را برای حا ل و همه نسل های آینده بوجود آوریم." اما واقعیت چهره دیگری می نمایاند. جهانیان شاهدند که هر سال بیش از سال قبل از این آرزوهای کاذب فاصله می گیرند. واقعیت این است که نابرابری های اقتصادی، اجتماعی در جهان روزبروز در حال گسترش و تعمیق است. بیکاری، فقر، گرسنگی، عدم دسترسی به بهداشت و آموزش، عدم برخورداری از آب آشامیدنی، گسترش فحشاء و اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی بیداد می کند. با حرکت از این واقعیت های انکارناپذیر و در عین حال تلخ و دردناک است که سازمان بین المللی امداد رسانی "اکسفام" در آستانه برگزاری جلسه اخیر "داووس" گزارشی تحت عنوان "اقتصاد برای یک درصد" را تدوین و منتشر ساخت.

در این گزارش از جمله آمده است که ثروت ۶۲ نفر از ثروتمندترین افراد جهان با دارایی نیمی از جمعیت فقیر تر جهان برابری می کند.

از سوی دیگر به این واقعیت باورنکردنی نیز اشاره می کند که ثروت  یک درصد از متمول ترین افراد جهان برابر است با دارایی ۹۹ درصد بقیه جمعیت جهان. این سازمان هشدار داده است که "همه دولت های جهان به عوض متکی بودن بر اقتصادی که باعث رفاه حال و آینده همه نسلها شود(اشاره است به شعار جلسه "داووس" ـتوفان) به روش اقتصادی ای متکی هستند که عمدا به فکر یک درصد از ثروتمندترین های جهان می باشد."

نباید فراموش کرد که دولت های کشورهای سرمایه داری پیشرفته، به ویژه کشورهای امپریالیستی، منافع بورژوازی را نمایندگی می کنند. لذا وظیفه ای غیر از هموار کردن راه برای کسب حداکثر سود به نفع طبقه سرمایه داری، به خصوص در راستای تحقق اقتصاد نئولیبرالیستی  برای خود قایل نیستند.

وظیفه چنین دولت هائی تحکیم پایه های جامعه طبقاتی و در صورت لزوم سرکوب طبقه استثمار شونده است. لذا نمی توان از چنین دولت هایی خواست که به دنبال اقتصادی باشند که باعث "رفاه حال و آینده همه نسل ها" شود! تغییر شرایط اقتصادی موجود، تنها با تغییر بنیادین نظام موجود و ساقط کردن نظام سرمایه داری و استقرار یک نظام سوسیالیستی که شرایط را برای استفاده از نعم مادی جامعه برای همگان فراهم می آورد و به این ترتیب دموکراسی واقعی را برقرار می سازد، امکان پذیر خواهد بود.

اما این واقعیت هیچگونه منافاتی با افشای نظام غارتگرانه امپریالیستی و ارتجاعی حاکم بر جهان ندارد و باید بی محابا به آن دامن زد و از این منظر گزارش موسسه "اکسفام" (Oxfam) بیان واقعی و انکار ناپذیر واقعیت موجود جهان است.

در گزارش مذکور به این واقعیت غیر قابل انکار نیز اشاره شده است که دارایی ۵۰ درصد از جمعیت با درآمد متوسط و رو به پائین جوامع، در ۶ سال گذشته نزدیک به یک تریلیون دلار، یعنی ۴۱ درصد کاهش یافته است. در همین مدت دارایی ۶۲ نفر از ثروتمندترین افراد در جهان ۵۰۰ میلیارد دلار افزایش نشان می دهد و به رقم یک تریلیون و ۷۶۰ هزار میلیارد دلار رسیده است.

"اکسفام" بر خام خیالی یا بهتر بگوییم عوامفریبی نشست "داووس"، مبنی بر "مبارزه علیه فقر و ایجاد جهانی بهتر" زمانی خط بطلان می کشد که در گزارش خود می نویسد: "سال گذشته پیش بینی می شد که در سال ۲۰۱۶ دارایی یک درصد از مردم جهان برابر ۹۹٪ از جمعیت جهان شود. اما واقعیت این است که این امر یک سال زودتر یعنی در سال ۲۰۱۵ تحقق یافته است". "اکسفام" یکی از دلایل این انباشت عظیم سرمایه را پرداخت ناچیز مالیات از جانب میلیاردرها و انتقال درآمدهای کلان به بهشت های مالیاتی ذکر می کند.

گزارش یاد شده می افزاید که مجموعه افراد ثروتمند امروز قریب به ۶/۷ بیلیون دلار را از دید مأمورین مالیاتی پنهان داشته اند. از سوی دیگر "از هر ۱۰ کنسرن، ۹ عددشان در بهشت های مالیاتی شرکت های وابسته(subsidiary-شرکتهای مکمل و یا شرکتهای دختر-توفان)  دایر کرده اند." . (۱۸/۱/۲۰۱۶  رونامه زود دویچه سایتونگ).

ما در ادامه مقاله به دلایل مهم و ریشه ای ایجاد وضع موجود، دقیق تر اشاره خواهیم کرد.

دود این روش رذیلانه ی کلان سرمایه داران به چشم اقشار و طبقات ضعیف تر جامعه، به ویژه در جوامع در حال توسعه می رود. زیرا این کشورها سالانه از دریافت میلیاردها دلار درآمد مالیاتی محروم می مانند. در گزارش "اکسفام" می خوانیم که با این مبلغ می توان بهداشت مادران و نوزادانشان را تأمین کرد. و از مرگ ۴ میلیون کودک در سال جلو گرفت. و یا با بهبود وضع آموزش، هر کودکی امکان رفتن به مدرسه را داشته باشد.

در آفریقا ثروتمندان ۳۰ درصد از دارایی خود را در حیاط خلوت های مالیاتی بورژوازی ذخیره کرده اند، که اگر مالیات این حجم پول پرداخت شود، ۱۴ میلیارد دلار درآمد دولت ها افزوده خواهد گشت.

خانم مهندس "وینی بیانیما" سیاستمدار اوگاندایی که از سال ۲۰۱۳ مدیر اجرایی "اکسفام" است، در روزنامه  "زود دویچه تسایتونگ" به مناسبت انتشار گزارش اخیر سازمانش در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۶ در مقاله ای جداگانه می نویسد: "ما روزانه شاهدیم که کودکان آفریقای جنوبی به دلیل کمبود بودجه آموزشی از تحصیل محروم می مانند، ما شاهدیم که کودکان میانمار(برمه)، علیرغم تحمل کار سنگین از عهده مخارج روزمره خود برنمی آیند. از اینرو نابرابری های اجتماعی اتفاقی نیست، بلکه علت در نظام موجود نهفته است، وضع موجود ریشه در عملکرد نظم زدائی (Deregulation) سرمایه، خصوصی سازی، تعدیل اقتصادی و جهانی شدن تولید سرمایه داری (گلوبالیزاسیون) در ۳۰ سال گذشته دارد.

ما عملا با منافع قدرتمندان روبرو هستیم که در رأسشان کنسرن های پرقدرت و افراد ثروتمند قرار دارند. آنها ثروت خود را در بهشت های مالیاتی به دور از چشم نامحرم مخفی ساخته اند. آری ریشه نابرابری در بطن چنین نظامی نهفته است. دولت ها باید در سیاست افزایش مالیات برکم درآمدها و چشم بستن بر فرار مالیاتی ثروتمندان تجدید نظر کنند.

اخیرا از محققین "اکسفام" سوال کردم، اگر امروز ما با ۶۲ اَبَر میلیاردر سر و کار داریم. وضع در سال ۲۰۲۰ چگونه خواهد بود؟ در پاسخ شنیدم: "احتمالا تعداد شان به ۱۱ نفر تقلیل خواهد یافت"!.

آری ما در جهانی زیست می کنیم که قوانینش براساس منافع سرمایه داران و کلان سرمایه داران تنظیم شده است. براساس منافع ابر میلیاردرهایی نظیر "بیل گیت"، "وارن بافت"، "برادران کخ"(KOCH)، وارثان فروشگاه های زنجیره ای "والمارت"((Walmart، "برادران والتون"((Walton، "برادران آلبرشت"((Albrecht و .. تنظیم شده است.

برای نمونه آماری از نابرابریهای اجتماعی در آلمان نشان می دهد که این کشور به مثابه یکی از قویترین کشورهای اروپایی آینه ای است از انباشت سرمایه.

فراموش نکنیم که چگونه سوسیال دموکراسی آلمان تحت رهبری صدر اعظم پیشین خود "گرهارد شرودر"( (Gerhard Schroederبا توسل به رفرم های اجتماعی تحت نامAGENDA 2010)) فرمان حمله به بیمه های اجتماعی را که طبقه کارگر آلمان طی ده ها سال مبارزه به کف آورده بود، صادر کرد. از آن پس مدام حقوق کارگران کم تر شد که زیاد نشد. از سپاه بیکاران برای تقلیل سطح دستمزدها سوء استفاده کردند. سندیکاهای آریستوکرات آلمان نیز با علم کردن پرچم ترس از ورشکستگی شرکت ها و رعب و وحشت انداختن در دل کارگران و کارمندان، خائنانه باعث گسترش فاصله فقر و ثروت گردیدند. به قسمی که امروز طبق آخرین آمار ۶/۱۳ میلیون آلمانی در زیر خط فقر زندگی می کنند. در عوض سرمایه داران روزبروز فربه تر می شوند. حتی در این کشور کارگران و کارمندان جزء بیشتر از کلان سرمایه داران مالیات می پردازند.

متاسفانه نمی توان آمار و ارقام دقیقی از حجم اختلاس های مالیاتی ارائه داد، زیرا میلیاردرها و میلیونرها اطلاعات دقیقی برای آمارگیری عرضه نمی کنند – بویژه آنها که در بازار سهام در تاخت و تازند. جالب است که در آلمان کارگران و کارمندان بین ۲۰ تا ۴۲ درصد برمبنای درآمدشان، مالیات می پردازند. ولی مالیات بردرآمد بهره های بانکی و سودها در بازار سهام ـ اگر به بهشت مالیاتی و حیاط خلوت های مالیاتی کوچ نکنند ـ بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است(زود دویتچه تسایتونگ18ژانویه ۲۰۱۶). از سال ۱۹۹۸ دره فقر و ثروت، مطابق آمار موجود، باز هم عمیق تر گشت. اگر در سال ۱۹۹۸، ده درصد از جمعیت آلمان ۴۵ درصد از کل ثروت در این کشور و بقیه مردم تنها ۳ درصد آن را در اختیار داشتند، امروز آماری که در این کشور موجود است، گواه بر آنست که در ۲۰۱۳ ده درصد اتباع این کشور 52 درصد ثروت خالص را دراختیار داشتند که نسبت به سال ۱۹۹۸ هفت درصد رشد نشان می دهد. اما نیمه فقیر تر جامعه در ۲۰۱۳ فقط یک درصد از دارایی خالص این کشور را دراختیار داشت.

گرچه مطبوعات و دستگاه های ارتباط جمعی کشورهای سرمایه داری اینجا و آنجا به جنبه های منفی گزارش اخیر "اکسفام" اشاره می کنند، ولی می کوشند که دلایل ریشه ای بوجود آمدن چنین شرایطی را از افکار عمومی پنهان دارند و یا سانسور کرده و آمار و ارقام غیر واقعی عرضه کنند.

برای نمونه در تلویزیون کانال ۱ آلمان  در برنامه Tagesschau 24 بعد از آن که به گوشه ای از گزارش "اکسفام" در رابطه با تعمیق دره فقر و ثروت اشاره می کند، می آورد: "الیگارش ها، شیوخ نفتی و وارثین میلیاردر: ۶۲ نفر بر روی کره ارز ... به اندازه نیمه فقیر تر جهان ثروت دارند".

واژه های "شیوخ عرب و وارثین میلیاردر" نیاز به توضیح ندارند. ولی اشاره به این نکته که ترمینولوژی «الیگارش» در اروپا به میلیاردرهای روسی نسبت داده می شود. شاید برای روشن شدن موضوع بی فایده نباشد. چرا؟ زیرا درصورت اسامی ۶۲ نفری که "اکسفام" به مثابه ثروتمندترین جهان از آنها یاد کرده است، ۲۹ امریکایی ـ که بیشتر آنها نظیر برداران کخ جزو گروه "تی پارتی" و نئولیبرالهای قهاری هستند که با بیمه های اجتماعی و بالا بردن سطح مالیات برای ثروتمندان و یا تعدیل قانون اسلحه در امریکا شدیدا مخالف اند ـ ۱۵ اروپایی، ۸ چینی، ۳ هندی، ۲ برزیلی، یک مکزیکی، یک ژاپنی، یک شیخ عرب و یک الیگارش روسی وجود دارند.

ما نمی دانیم منظور این رسانه رسمی آلمان  از وارثان میلیاردر چه کسانی هستند، ولی همینقدر می دانیم که "اکسفام" درفهرست مذکور از یک شیخ عرب و یک الیگارش روسی بیشتر نام نبرده است. ولی همین کافی است که معتبرترین رسانه خبری آلمان، یکی از جنجالی ترین خبرهای سال را عامدانه وارونه جلوه دهد و از آن سوء استفاده کند.

از امپریالیسم آمریکا با ۲۹ میلیاردر و اروپا با ۱۵ میلیاردر چشم می پوشد و یقه یک شیخ عرب و یک الیگارش روسی را می گیرد. این تنها یک نمونه از تحریف واقعیات در مطبوعات و رسانه های عمومی امپریالیسم بشمار می آید. این سیاست مانند خط قرمزی در کلیه اخبار و وقایعی که در جهان رخ می دهد، از آفریقا تا خاورمیانه از روسیه و اکرائین گرفته تا امریکا به چشم می خورد. از این مطلب که درگذریم، واقعیت این است که دامنه و وسعت جنبه های منفی و مهلک جهانی شدن تولید سرمایه داری که کسب حداکثر سود و انباشت بنحوی سرمایه هدف غایی آن است، قابل شمارش نیستند.

اعمال سیاست های جنایتکارانه تعدیل اقتصادی و وام دار ساختن دولت ها که بحران، ورشکستگی، بیکاری، تورم، فقر، گرسنگی، بی آبی، فقدان بهداشت کافی، کارتن خوابی، فحشاء، اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی را به دنبال دارد، از یک سو صدور سرمایه و گسترش جنگ های نیابتی محلی و تقویت موردی تروریسم از سوی دیگر، نتایج طبیعی عوارض مستقیم انباشت سرمایه به شمار می روند.

اگر در گذشته نقش بانک ها جمع آوری پول از مردم با بهره کمتر و وام دادن به سرمایه گذاران با بهره بیشتر در بخش های تولیدی و گرداندن چرخ های اقتصاد بود، امروز آنها عمدتا در راستای اقتصاد قمار خانه ای فعال اند.

کلان سرمایه داران امروز ترجیحا در بازار سهام فعال اند و با خرید اوراق قرضه دولت ها، به ویژه دولت های کشورهای غیر پیشرفته و ضعیف آنها را هر روز بیش از روز قبل به خود وابسته می سازند.

"ویلیام وایت" از مسئولین OECD سازمان همکاری اقتصادی و توسعه Organisation for Economic Co-operation and Development   در مصاحبه ای با دیلی تلگرام در "داووس" هشدار داد که "طی هشت سال گذشته در جهان، بدهی دولت ها به آنچنان سطحی رسیده است که نه قادر به پرداخت اقساط وام ها هستند و نه هرگز قادر به باز پرداخت اصل بدهی ها".

 مدتهاست که کلان سرمایه داران علاقه چندانی به سرمایه گذاری در رشته های تولید و ایجاد  فرصت شغلی ندارند. زیرا بحران های بی پایان جوامع سرمایه داری سرمایه آنها را به خطر می اندازند. وانگهی در بازار سهام و روش های قمارخانه ای و خرید اوراق قرضه دولت ها، سود بیشتری عایدشان می سازد. تنها بخشی از صنایع که کلان سرمایه داران با رغبت در آن سرمایه گذاری می کنند، صنایع تسلیحاتی است. زیرا امپریالیسم نیاز مبرم به جنگ دارد و به همین دلیل پول ساز است. (رجوع کنید به کتاب "بحران بی پایان" نوشته جان بلامی فاستر و رابرت مک چسنی).

 

بر گرفته از توفان شـماره 192اسفند ماه  1394ـ مارس سال 2016

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

..........................

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts