«خاویرمیلئی» ومکتب اتریشی «فریدریش هایک»-بخش سوم.پایان

 

 

اعتراضات و تظاهرات گسترش می‌یابد

 

اکنون تظاهرات و اعتراضات میان مردم آرژانتین شکاف ایجاد کرده است. در حالیکه بخشی از مردم هنوز از دولت حمایت می کنند و به روزهای بهتری امید بسته اند! بخش دیگری از آنها در مقابل این دولت به غایت ارتجاعی مقاومت و مبارزه می کنند.

گسترش فقر، دورنمای تیره آینده، ابتکارات گوناگون مردم و گروه های محلی جهت مقابله با گرسنگی از یک طرف و به حراج گذاردن کشور از سوی دیگر در حال گسترش است. فدراسیون های صنفی مختلف، دو اعتصاب عمومی را در ۲۴ ژانویه و ٩ ماه می برگزار کردند. شعارهای آن‌ها علیه ریاضت اقتصادی، «اصلاحات» و تعدیل کارگری بی سابقه از یک سو و طلب افزایش دستمزد کارمندان و کارگران از سوی دیگر بود.

به غیر از مدارس دولتی و برخی فروشگاه های موادغذایی، در هر دو اعتصاب، کشور به حالت تعطیل درآمد. پیش زمینه این دو اعتصاب عظیم، چندین تجمع اعتراضی و تظاهرات دیگر بود.

در ٨ مارس -روز جهانی زن- تظاهرات عظیم و با شکوهی در دفاع از حقوق زنان برگزار شد. تظاهرکنندگان در این تظاهرات و سایر اقدامات اعتراضی، نگرانی شدید خود نسبت به سیاست های تعدیل اقتصادی و کاهش چشمگیر رفاه اجتماعی از جانب دولت را ابراز داشتند.

در ۲۴ مارس «روز یادآوری حقیقت و عدالت» که یاد آور آغاز دیکتاتوری نظامی (۱۹۷۶ تا ۱۹۸۷) می باشد، تظاهرات و تجمعات بسیاری در «بوینس آیرس» و سایر شهر های بزرگ این کشور برگزار شد که طی آن خشونت پلیس و نقض حقوق بشر محکوم شد. بسیاری از عکس‌ها و بنرها به روابط بین مقامات دولت فعلی، بویژه رابطه «ویکتوریا ویلروئل» معاون رئیس جمهور با جناتیکاران نظامی ضد بشر دوران دیکتاتوری نظامی اشاره کردند. علاوه بر این تظاهراتی در 3 فروردین در دانشگاه ها از جمله «دانشگاه فدرال مارگا» علیه بودجه ناکافی آموزش که منجر به عدم توانایی پرداخت حتی هزینه های جاری نظیر آب و برق گشته، برگزار شد که در آن قریب به دو میلیون نفر(تنها در بوینس آیرس نیم میلیون نفر) شرکت داشتند.

علیرغم این، تظاهرات ها با ترس و لرز انجام می گیرند. زیرا دولت در تلاش است که اعتراضات و تظاهرات را با سرکوب محدود سازد! به همین دلیل دولت از جمله تهدید کرده است که مزایای اجتماعی افرادی را که در تظاهرات دستگیر شوند قطع خواهد کرد. خطر اعمال خشونت و سرکوب تظاهراتها توسط پلس قابل لمس و رویت است. علیرغم این، مردم از پیر و جوان، شاغلین و یا مستمری بگیران به خیابانها می ریزند و در مجامع خود سازماندهی شده شرکت می جویند.

سیاستهای اولترا لیبرالیستی رئیس جمهور آرژانتین، واظهارات غیرانسانی، بهتر بگوئیم  ضد انسانی او گرچه از جانب صندوق بین المللی پول با اهدای وام جدید ترغیب و تشویق می شود (!!) نه تنها در داخل که در خارج از کشور آرژانتین با مخالفت مردم آزاده جهان مواجه شده است. آرژانتینی های ساکن کشورهای دیگر با تشکیل سازمان های همبستگی، مبارزه علیه دستبردهای دوست آرژانتین به دموکراسی و بنیادهای مردم را سازماندهی می کنند. در شهرهایی نظیر بارسلونا، مادرید، برلین، هامبورگ، کپنهاگ و ... گروه هایی تشکیل شده است که فعالانه اکسیون هایی علیه اقتصاد دولت میلئی سازماندهی می کنند. برای مثال آرژانتینی ها در دانمارک در جریان سفر «لوئیز پتری»، وزیر دفاع آرژانتین به کپنهاگ جهت خرید ۲۴ جت جنگنده اف ۱۶ به قیمت ۳۱۴ میلیون دلار به مخالفت برخاسته و تظاهرات هایی سازماندهی کردند.

درآلمان نیز شهروندان آرژانتینی با تشکیل سازمانی تحت نامAsamlea en Solidaridad Argentiniaتظاهرات هایی ضد میلئی برگزار کردند. آنها طی نامه ای از صدراعظم آلمان خواستند که رئیس جمهور آرژانتین را نپذیرد. تشکل مذکور در ۲۲ ژوئن، دقیقاً در زمانی که مراسم اهداء جایزه «فریدریش هایک» به میلئی اولترا نئولیبرال در انجمن هایک در شهرهامبورگ برگزار می شد، در جشنواره اعتراضی در شهر برلن به صورت نمادین مراسم اهدای جایزۀ «اره برقی زنگ زده» به وی را برگزار کردند!!

 

دیکتاتوری معاصر سرمایه داری که از ده ی هفتاد میلادی به علت افت نرخ سود سرمایه روز به روز بیشتر به سیاست نئولیبرالی با تمام ابعاد ضد مردمی اش، جهت کسب حد اکثر سود روی آورد، امروز در بسیاری از کشورها از جمله آرژانتین به شدیدترین وجهی به پیش می تازد. علیرغم این، سرمایه داری از بحرانی به بحران دیگر در می غلطد.

علی الخصوص امپریالیسم آمریکا که سلطه دلاری، اقتصادی و نظامی خود را در اثر رقابت با نیروهای نوظهور در خطرمی بیند، به عبث می کوشد به  وسیله تهدید، تحریم، تجاوزو جنگ به سلطه ی ننگینش ادامه دهد. در واقع می توان گفت که سرامایه داری در دوری باطل گرفتار آمده است.

به موازات این یورش وحشیانه و چند جانبه ی امپریالیسم، مبارزات کارگری، سندیکایی، مقاومت وایستادگی اقشار

میانه و زحمتکشان جوامع درحال شکل گیری، رشد و پیشروی است. اما متاسفانه هنوز به علت عدم رهبری واحد و متمرکزکماکان پراکنده است.

به دیده ی حزب ما راه چاره از یک سو متشکل شدن کارگران،کارمندان و دیگر زحمتکشان در سندیکاهای مستقل خویش واز دیگرسوتشکیل حزب واحد طبقه ی کارگرجهت متشکل کردن هرچه بیشتر نیرو و نیز رهبری مبارزات آنها به سمت پیروزی است.

 

 

نقل از توفان شماره ۲۹۵مهر ماه۱۴۰۳ ارگان مرکزی حزب کارایران

 

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan