ائتلاف دشمنان ایران برای نقض حقوق مسلم و قانونی مردم ایران

روی کار آمدن «جو بایدن» در آمریکا در میان بخش‌هائی از مردم ایران، که از فشار ظالمانه اقتصادی به شدت زجر می‌کشند، این توهم را ایجاد کرده است که گویا وضع بهتر خواهد شد و آمریکا، که در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۷ با نقض تعهدات‌اش از توافق «برجام»، که مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز قرار داشت، خارج شد، از این به بعد با انتقاد از خود به تعهداتش در مورد «برجام» عمل خواهد کرد. این توهم مردم با مشتی تبلیغات نیروهای ضعیف‌النفس و فراموشکار، فرصت‌طلب و نوکرصفتانی، که منافع ملی ایران برایشان اساساً مطرح نیست، در ایران و خارج از ایران تقویت می‌شود. این در حالی است که «جو بایدن» نماینده سیاست‌های آمریکاست و این سیاست‌های کلان با رفتن و یا آمدن این یا آن رئیس جمهور تغییر آنچنانی نمی‌کنند. «جو بایدن» نه سفارت آمریکا را از اورشلیم به تل‌آویو منتقل کرده و نه بخشیدن بلندی‌های جولان را به صورت غیرقانونی و در تناقض آشکار با منشور ملل متحد از طرف «دونالد ترامپ» به صهیونیست‌های اسرائیلی را پس گرفته است.

فراموش نکنیم وضع نامناسبی که اکنون به وجود آمده است، مسئول آن همین یاران آمریکا در ایران هستند که مردم ایران را با «نیک‌خوئی» دموکرات‌ها در مقابل جمهوری‌خواهان فریب می‌دهند. حقیقتاً مضحک می‌بود اگر آمریکا در هر تناوب چهارساله ریاست جمهوری، اساس سیاست خود را، که در چهار سال گذشته اتفاقی و سرخود تعیین نکرده بوده است، تغییر می‌داد. فراموش نکنیم تعرضات و تجاوزات امپریالیسم متوجه جمهوری اسلامی نیست، متوجه حقوق کشور ما ایران است، جمهوری اسلامی بهانه نقض حقوق ملی ایران شده است. آمریکا در آینده نیز همین حقوق مسلم ایران مندرج در توافقنامه‌های جهانی را برای حکومت آتی انقلابی و غیرمذهبی ایران نیز به رسمیت نخواهد شناخت و زیرپا خواهد گذارد. تجربه تاریخ چه می‌آموزاند که بیگانه‌پرستان بر آنها چشم بسته‌اند.

مگر جمهوری کره شمالی کشور اسلامی است و «آرامش» شرق آسیا را برهم ریخته است؟ پس چرا آمریکا حقوق مسلم مردم کُره را، که جنوب کشورشان را از زمان جنگ جهانی دوم به زور اشغال کرده و پس از بیرون ریختن استعمارگران ژاپنی توسط مردم کُره به رهبری «رفیق کیم ایل سون»، با تجاوز آشکار در آنجا بساط تجاوزش را پهن کرده است، به رسمیت نمی‌شناسد. فراموش نکنیم که در زمان ریاست جمهوری «بیل کلینتون»، که تأمین انرژی کُره شمالی در مقابل تعطیل فعالیت‌های هسته‌ای آن کشور را تعهد کرده بود، توافقی میان دو کشور صورت گرفته بود که بر اساس آن کره شمالی نیروگاه‌های هسته‌ای خود را از کار انداخت، ولی دولت آمریکا به تعهداتش وفادار نماند و همان بلائی را به سر آنها آورد که بر سر ایران می‌آورد. امپریالیسم آمریکا زبان رسمی‌اش زبان زور و دروغ است و به هیچ تعهدی پایبند نیست و هیچ‌گونه شخصیت اخلاقی و معنوی ندارد. دروغ و ریاکاری از صفات بارز این استیلاگر در جهان هست.

آمریکائی‌ها با کسب علم توسط ایرانیان در صنایع هسته‌ای و تسلیحاتی مخالف‌اند، صرف‌نظر از اینکه چه رژیمی در ایران بر سر کار باشد. آنها ترور دانشمندان هسته‌ای ایران را تأیید می‌کنند و مدت‌ها مانع بودند و هستند که دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های غربی به تحصیل در رشته‌های هسته‌ای بپردازند. «ماکرون» این «میانجی اروپائی» صهیونیستی فرانسه، در اظهارات اخیرش بعد از برکناری «ترامپ» به صراحت در کنار آمریکا قرار گرفت و با بی‌اعتنائی به توافقی، که زیر آن امضاء گذارده، گفته است: «باید راهی بیابیم تا عربستان سعودی و اسرائیل را در این گفت‌وگوها مشارکت دهیم، چون آنها شرکای کلیدی منطقه هستند که مستقیماً در نتایجی که ما با دیگر دوستانمان در منطقه به دست می‌آوریم، ذی‌نفع هستند».

به گزارش خبرگزاری دولتی عربستان «واس»، هیأت دولت عربستان سعودی در نشست سه شنبه شب خود به ریاست «ملک سلمان»، بار دیگر با اتخاذ مواضع ضد ایرانی، فعالیت‌های تهران در منطقه را «تهدیدآمیز» خواند و مدعی شد: «کشورهایی که بیش‌تر در معرض تهدیدات ایرانی قرار دارند، باید طرف اصلی در هرگونه مذاکرات بین‌المللی درباره توافق هسته‌ای با ایران باشند». این همان سخنانی است که «مکرون» از عربی به فرانسه ترجمه کرده و بر زبان آورده‌ است.

این اظهاراتِ ناقضِ توافقنامه «برجام» که در تأیید اقدامات «ترامپ» صورت می‌گیرند، گویای این واقعیت‌اند که مسئله حق مسلم ایران و منافع ملی ایران در منطقه به هیچوجه نه در گذشته و نه در حال مطرح نیست. همه این جهانخواران در پی حفظ منافع غارتگرانه خویش در منطقه و نفوذ گسترده در آن هستند. این تناقضات نشان می‌دهند که اروپا در زمان اقتدار «ترامپ» نیز صحنه‌سازی می‌کرده و در واقع در کنار «ترامپ» قرار داشته و مأموریت مهار ایران و شیره مالیدن سر ایران را به عهده داشته است.

وزیر خارجه آلمان، که بی‌شخصیتی سیاسی خود را مانند نوکر گوش به فرمان آمریکا به نمایش گذارده است، گفت: «بازگشت به توافق، کافی نیست. برجام بايد با توافقى گسترده‌تر جايگزين شود.... ما انتظارات روشنی از ایران داریم: سلاح هسته‌ای نداشته باشد، و همین طور برنامه موشک بالستیکی نداشته باشد که کل منطقه را تهدید کند. ایران باید نقش دیگری در منطقه ایفا کند. به آنها نمی‌شود اعتماد کرد». این وزیر أمور خارجه «هایکو ماس» برای سخنان دیروز خویش نیز ارزشی قایل نیست و یکشبه به عنوان یک پای توافقنامه، «برجام» را باطل کرده است و علی‌رغم این مدعی است که به حرف‌های آلمان می‌توان اعتماد کرد.

حال ببینیم فاجعه تسلیم، شکست و خیانت به ایران از کجا شروع شده تا به اینجا رسیده که اروپائیان «میانجی» و متحد آمریکا و اسرائیل زبان باز کرده‌اند و با لحن تهدیدآمیز و آلوده به دروغ سخن می‌گویند؟ این اروپائیان، که در تحریم‌های ایران دست داشتند و دارند و عدم موفقیت خویش را در دور زدن تحریم‌ها به گردن تهدیدات «ترامپ»ی می‌گذاشتند، امروز با رفتن «ترامپ» نشان داده‌اند که از صمیم قلب در کنار «ترامپ» ایستاده بودند و علیه ایران کارشکنی می‌کردند. همین اظهارات و شروط بی‌شرمانه دول فرانسه و آلمان بسیار گویاست. کشور مستقلی مانند ایران صرف‌نظر از حاکمیت آن که حق دارد و می‌خواهد در مورد استفاده از حقوق مسلم خود، که در تمام قوانین سازمان ملل متحد ثبت شده است، اقدام کند، نباید بدون در نظر گرفتن منافع امپریالیسم فرانسه عمل نماید!؟ دولت «مکرون» «متمدن و مدرن» با وقاحت چگونگی استفاده ایران از این حق مسلم‌اش را به رضایت عربستان سعودی و اسرائیل موکول می‌کند و به ایران اخطار می‌دهد که بدون رضایت این دو مرجع ارتجاعی و تروریستی حق ندارد در مورد سرنوشتش تصمیم بگیرد. یعنی این فرانسه است که شروط این تصمیم‌گیری را برای ایران دیکته می‌کند و به اطلاع ایران می‌رساند.

در حالی که پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، که اکثریت ممالک جهان و از جمله ایران آن را امضاء کرده‌اند، با هدف جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای و پیگیری در مذاکرات خلع سلاح هسته‌ای به وجود آمده است. ممالک امپریالیسم غرب هرگز به این تعهدات پایبند نبوده و نیستند؛ کشورهای هندوستان، اسرائیل را با این سلاح‌ها با نقض پیمان گسترش سلاح‌های هسته‌ای تسلیح و تجهیز کرده و بمب‌های اتمی خود را در بسیاری از ممالک از جمله ترکیه، آلمان و پاره‌ای پایگاه‌های نظامی آمریکا جاسازی کرده و از گسترش این سلاح‌ها ممانعت نکرده‌اند. آنها حتی از نظارت بر گسترش سلاح‌های هسته‌ای، تا آنجا که مربوط به خودشان می‌شود، جلوگرفته‌اند. سازمان ملل با این شروط برشمرده موظف است به کشورهای غیرهسته‌ای نظیر ایران در راه به‌کارگیری فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای یاری رساند و نه اینکه به عنوان دست دراز شده آمریکا و اسرائیل از تحصیل فن‌آوری هسته‌ای در ایران توسط دانشمندان ایرانی ممانعت کند. این یاوری به ممالک غیرهسته‌ای یکی از اهداف این پیمان بین‌المللی است. ایران به این پیمان متعهد بوده و باید از حق مسلم خویش در استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای استفاده کند.

ایران عضو پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای سازمان ملل است. این حق مسلم ایران است که به غنی‌سازی اورانیوم بپردازد و فن‌آوری و مهارت خود را تا حد ممکن و مجاز ارتقاء دهد. همین حق را دول ژاپن، کره جنوبی، کانادا، استرالیا، آلمان، ایتالیا و... که دارای این توانائی‌های صنعتی و فنی هستند، نیز دارا می‌باشند و کسی به آنها ایرادی نمی‌گیرد. در حال حاضر حدود ۴۳۷ نیروگاه هسته‌ای در جهان مشفول به تولید برق هستند و به کشورهای مختلف جهان تعلق دارند. ایران حق دارد نیروگاه هسته‌ای آب سنگین داشته باشد و به تحقیقات علمی خود در عرصه تأمین انرژی هسته‌ای و یا پژوهش‌های پزشکی ادامه دهد. ولی کشورهای امپریالیستی، صهیونیستی و ارتجاع منطقه این حق را از ایران با مشتی دروغ و صحنه‌سازی سلب کرده‌اند. ایران،که از موضع برتر و عادلانه از این حقوق خود دفاع می‌کرد و ابتکار عمل را در عرصه سیاسی، علمی و تبلیغاتی در دست داشت، در توافقنامه خائنانه «برجام» از حقوق مسلم خود با اعتماد کودکانه به وعده‌های واهی و سرخرمن آمریکا چشم پوشید و قرارداد الحاقی استعماری را به عنوان ضمیمه قرارداد منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، که تنها برازنده ایران ساخته بودند، با خفت و «نرمش انقلابی» پذیرفت. این پروتکل الحاقی چیست:

بر پایه پروتکل الحاقی، بازرسی تأسیسات هسته‌ای و غیرهسته‌ای، که برای آژانس مظنون جلوه می‌کنند، حق آژانس است و برخلاف بازرسی ویژه، نیازی به تصویب شورای حکام آژانس برای انجام این بازرسی ندارد. از سوی دیگر، آژانس در بازرسی‌های خود بر مبنای پیوندنامه پیوستی حق دارد به هر جایی، که برای انجام وظایف خود ضروری می‌داند، دسترسی پیدا کند. این نوع بازرسی به زعم آژانس بیش‌تر برای فعالیت‌های اظهارنشده از جانب طرف‌های دیگر طراحی شده و در واقع می‌توان از آن به بازرسی‌های سرزده و بدون موافقت ایران، که جنبه جاسوسی دارند، نام برد. این پروتکل الحاقی ناقض حق حاکمیت ایران و تمامیت ارضی کشور ماست. ایران به قدری در چنگال امپریالیسم و صهیونیسم بین‌المللی گیر افتاده است که آنها با در دست داشتن نام دانشمندان ایرانی و گذاردن این نام‌ها در اختیار سازمان‌های جاسوسی و امنیتی خود زمینه ترور آنها را تدارک می‌بینند و نشان می‌دهند که این سازمان‌ها هیچکدام قابل اعتماد نیستند و نباید اسرار امنیتی و مصالح ملی ایران را در اختیار آن‌ها قرار داد. این نخستین بار نیست که این سازمان‌های بین‌المللی با دول استعمارگر همدستی می‌کنند. همین کار را در عراق با دولت صدام حسین کردند و تمام اطلاعات نظامی و امنیتی لازم را در اختیار آمریکا قرار دادند. تجربه عراق نیز باید برای ما آموزنده باشد.

تمام ممالکی که قرارداد منع گسترش سلاح‌های اتمی را امضاء کرده‌اند، هم باید از توسعه سلاح‌های هسته‌ای جلوگیری کنند و هم باید امکان بازرسی آن را از طرف آژانس بین‌المللی هسته‌ای فراهم آورند؛ امری که شامل هیچکدام از امضاءکنندگان توافقنامه منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای نشده است. ایران فعالیت نیروگاه آب سنگین اراک را تعطیل کرد و با نظارت جاسوسان جهانی مخازن آب سنگین را با بتون پُر نمود و به تدریج ایرانی، که محق بود و ابتکار عمل را در دست داشت و حقانیت‌اش مورد تأیید همه خلق‌های جهان بود، با مانور دشمنان ایران و همدستان داخلی آنها به متهمی بدل شده است که باید مرتب بی‌گناهی خود را ثابت کند. امروز ابتکار عمل در دست آمریکاست که قرارداد را نقض کرده است و نه ایران که فریب آنها و همدستان اروپائی‌شان را خورده است. ایران با مانورهای خیانت‌کارانه هیئت حاکمه به بن‌بستی رفته است که بدهکار است و نه طلبکار و علی‌رغم خیانتی که به منافع ملی ایران در پذیرش توافقنامه «برجام» کرده است، هیچ چیز دست ایران را نگرفته و ما دوباره در آغاز کاریم و اینبار در شرایط بسیار بدتر، شکننده‌تر و وخیم‌تر و با خسارتی میلیارد دلاری، که بخشی از ثروت‌های این مردم بوده است.

تروئیکای اروپا یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا روز شنبه ۱۶/۱/۲۰۲۱ در بیانیه خود از تهران خواستند «تولید اورانیوم فلزی را، که نشانه نقض بیش‌تر تعهداتش در توافق وین است، کنار بگذارد».

رسانه‌ها روز سه‌شنبه ۱۹/۱/۲۰۲۱ به نقل از یک مقام کاخ الیزه گزارش دادند «چنانچه ایران خواهان بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ باشد، باید از هرگونه اقدام تحریک‌آمیز دست بردارد و تعهدات خود مندرج در «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) را به مرحله اجرا گذارد». «رویترز» نوشت هنوز مشخص نیست که آمریکا رفع تحریم‌ها علیه ایران را بدون آنکه ایران نخست به توافق پایبند شود، بپذیرد!؟

«یورونیوز (فارسی)» در تاریخ ۷/۲/۲۰۲۱ گزارش کرد که در روز دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ «جوبایدن»، رئیس جمهور آمریکا، سخنان زیر را در مورد تحریمات ایران ابراز داشته است:

«جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در پاسخ خبرنگار شبکه سی بی اس گفت که کشورش حاضر نیست برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره تحریم‌ها را لغو کند. او سئوال بعدی خانم خبرنگار نورا اودانل که این موضوع را مشروط به توقف غنی‌سازی از سوی ایران کرد را با سر تأیید کرد».

به گزارش «یورونیوز (فارسی)» مورخ ۱۲/۰۲/۲۰۲۱، فرانسه، بریتانیا و آلمان یعنی تروئیکای اروپا در روز جمعه در بیانیه‌ای مشترک ایران را متهم کردند که با نقض تعهدات خود در توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ روند دیپلماسی را به «مخاطره» انداخته است». بیانیه مشترک پاریس، لندن و برلین در حالی صادر می‌‌شود که «جو بایدن»، رئیس جمهوری آمریکا، روز یکشنبه گذشته اجرای تعهدات هسته‌ای ایران را شرط بازگشت کشورش به «برجام» و لغو تحریم‌ها دانسته بود. سه کشور اروپایی امضاء کننده برجام در بیانیه روز جمعه خود آورده‌اند که ایران «فرصت» پدید آمده برای «دیپلماسی هسته‌ای» را زیر سوال برده است. همین مقامات اروپائی، که زبان درآورده‌اند، اعلام کرده‌اند: «ما قویاً از ایران می‌خواهیم تا این فعالیت‌ها را بدون تعلل متوقف کند و دیگر در چهارچوب برنامه هسته‌ای خود گامی در راستای نقض تعهداتش برندارد».

اتهاماتی که جبهه مشترک آمریکا – اروپا - اسرائیل و عربستان سعودی به ایران می‌زنند با این آگاهی صورت می‌گیرد که ماده ۳۶ توافقنامه هسته‌ای را که به زیر آن امضاء گذارده‌اند، نقض کنند.

بند ۳۶ «برجام» ساز و کار رسیدگی به عدم پایبندی یک طرف یا چند طرف امضاءکننده توافق هسته‌ای را مشخص کرده است. تهران پس از خروج آمریکا از «برجام» در سال ۲۰۱۸، که همان عدم پایبندی یک طرف به تعهداتش است، با استناد به بند ۳۶ توافق هسته‌ای با کشورهای اروپایی نامه‌نگاری کرد و به آنها هشدار داد که این عدم پایبندی عواقب خود را همراه دارد که اروپائیان باید به آن توجه کنند. ایران حقانیت کاهش سطح پایبندی خود به «برجام» را نیز براساس این بند مورد توافق بیان نمود. مضحک است که یک طرف قرارداد، قرارداد را نقض کرده و از آن خارج شود و از طرف مقابل بخواهد که نسبت به تعهدات خویش وفادار بماند. مسئولیت این توقف اجباری را چه کسی به عهده می‌گیرد؟

کارزار «تروئیکا» به این بیانات متناقض با مضمون «برجام» باقی نمانده است و حتی تهدیدات نظامی و جنگ علیه ایران، اگر به خفت دیگری دست ندهد، بر روی میز «بایدن» قرار دارد. وزیر جنگ اسرائیل، ایران را تهدید به تجاوز نظامی کرد و این در حالی است که وزیر جنگ نه وزیر امور خارجه است و نه نخست وزیر اسرائیل. وی در حقیقت باید در خارج از حیطه قدرتش سخن رانده باشد که هرگز مورد مواخذه قرار نگرفته است.

«در تاریخ ۳۰ ژانویه ۲۰۲۱ آکادمی فدرال برای سیاست امنیتی در آلمان (BAKS) به دولت فدرال در طی یک سندِ کاری توصیه نمود در شرایط «ویژه اضطراری» از حمله نظامی آمریکا و یا اسرائیل به ایران چنانچه مذاکرات در مورد قرارداد اتمی به نتیجه نرسید، حمایت کند».

دول دوست آمریکا و اسرائیل از هم اکنون برای ایجاد یک جو تهدید و وحشت در منطقه تا ایران را وادار کنند به خیانت‌های جدید تن در دهد و منافع ملی‌اش را به فروش برساند، تلاش می‌کنند و با سر و صدا و تبلیغات و برای ایجاد رعب و وحشت، اسناد داخلی وزارت دفاع و خارجه خویش را منتشر می‌نمایند که به موجب آن در صورت درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل، آنها در کنار اسرائیل قرار خواهند داشت. شرط آنها جالب است. اگر ایران در مذاکرات دوجانبه منافع اسرائیل، عربستان سعودی و آمریکا را در نظر نگیرد و شرایط جدید آنها را نپذیرد این قرارداد با تجاوز نظامی به ایران تحمیل می‌گردد. روشن است که این مسایل شرایط مذاکره نیست، شرایط تسلیم است.

اگر کسی تصور می‌کرد و یا می‌کند که آمریکا و متحدینِ هوادارِ «حقوق بشر»اش در استفاده از الفاظ مناسب دقت به کار خواهند بُرد و حفظ ظاهر را خواهند نمود، باید از خواب بیدار شوند زیرا در اینجا زبان زور در کار است که با صراحت از تولید فشار و جو تجاوز و تهدید سخن می‌راند. ناگفته روشن است که پاسخ این تهدیدات تنها مشت آهنین است تا آنها بفهمند در منطقه خاورمیانه نمی‌توانند جولان دهند و تا ابد اسرائیل صهیونیستی را برضد مصالح خلق‌ها و ممالک منطقه نگهداری کنند. کسانی که در ایران تسلیم فشار استعمارگران بشوند و یا ضعف نشان داده قراردادهای خفت‌بار دیگری را به امضاء برسانند، باید منتظر تهدیدات بعدی برای کسب امتیازات بیش‌تر تا به رسمیت شناختن دولت صهیونیستی اسرائیل باشند. شکست مذاکرات در همان گام نخست و بیان شروط قلدرها روشن می‌شود. شرایط کنونی در منطقه به امپریالیست‌ها نه این فرصت را می‌دهد و نه این اجازه را به آنها خواهد داد تا وارد یک ماجراجوئی جدید نظامی شوند. این تهدیدهای آنها پشیزی ارزش ندارد. اگر حکومتی به مردم خودش متکی باشد و در فکر آن نباشد که فقط تسلط فدرت سیاسی و اقتصادی گروه‌های مافیائی و الیگارشی قدرت را حفظ کند، مسلماً امکان مقاومت و بقاء دارد و نباید از عربده‌کشی‌های قدرت‌های استعمارگر بهراسد. مگر اینکه بپذیریم حاکمیت از مردم کشورش بیش‌تر از آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی بترسد. 

به هر صورت از این کارزار تبلیغاتی و جنگ روانی نباید هراس داشت. از این نوع افاضات مقامات اروپائی، به ویژه وزیر امور خارجه آلمان که به ساز صهیونیسم می‌رقصد، فراوان می‌توان پیدا کرد. هدف از این تبلیغات این است که برهم‌خوردن همین «برجام» خفت‌بار را نیز به گردن ایران بیاندازند و مسئله را طوری طرح کنند که کم کم ایران باید توضیح دهد که چرا «برجام» را برهم زده است!؟ آنها از اربابشان، آمریکا، نمی‌خواهند بدون قید و شرط به «برجام» بازگردد و خسارت ایران را در این مدت تأمین نماید، بلکه به ایران حمله می‌کنند که کاری نکند که با عدم رضایت آمریکا و اسرائیل توافقنامه «برجام» برهم بخورد! نفس این تبلیغات عوام‌فریبانه، که جای مدعی را با متهم عوض کرده‌اند، حاکی از آن است که ایران نباید چشم امیدی به دسیسه‌های جدید آمریکا، اروپا و اسرائیل داشته باشد. مذاکرات بر سر «برجام» تنها با لغو روشن تحریم‌ها و بازگشت بی‌قیدو‌شرط آمریکا بر سر میز مذاکره و دادن خسارت به ایران مقدور است. وگرنه هیچ تضمینی وجود ندارد که آمریکا مجدداً از زیر بار اجرای تعهدات خود شانه خالی نکند. تنها امر تضمین خسارت، نشانه حسن نیت آمریکا و متحدانش و اعتراف به نقض تعهدات گذشته خود است که باید با طلب پوزش از مردم ایران و پرداخت این خسارات به ایران اثبات شود. مسئله تسلیحات نظامی ایران، که مرتب مطرح می‌کنند، ربطی به امپریالیست‌ها ندارد. نابودی صنایع موشکی ایران، که خواست صهیونیسم و امپریالیسم است، نابودی ایران است. آنها اگر زورشان می‌رسید تاکنون جلوی این پیشرفت‌ها را گرفته بودند. نه تجاوزات مرزی به ایران، نه ایجاد تشنج در منطقه، نه تروریسم دولتی آمریکا در ترور سردار قاسم سلیمانی و نه ترور دانشمندان اتمی ایران هیچکدام موثر نبوده‌اند. مردم ایران در زیر بار تحریم‌های غیرقانونی زندگی خویش را از دست داده‌اند. مسئول این وضعیت علاوه بر سران جمهوری اسلامی ایران مسلماً آمریکا و اسرائیل نیز هستند. اگر این گام نخست در اخذ خسارت برداشته نشود، حکایت از آن دارد که آمریکا می‌خواهد به عنوان طلبکار و مُحق و مدعی مجدداً به «برجام» برگردد و آن هم نه برای اینکه آن را به اجراء بگذارد، بلکه باب مذاکرات جدیدی را باز کند و به ایران تحمیل نماید که انتهای آن ناروشن است و به ظن قوی تحریمات و تهدیدات به قوت خود باقی خواهند ماند. خطر تسلیم به خیانت ننگین دیگری توسط هیئت حاکمه ایران منتفی نیست، زیرا رژیمی که به مردمش تکیه ندارد و حقوق آنها را به رسمیت نمی‌شناسد، ناچار است برای حفظ سلطه و بقاء خود دست به دامان آمریکا و متحدانش در منطقه شود. حزب ما در چارچوب نظریاتی که تاکنون در مورد مسئله هسته‌ای ایران بیان داشته است و با وفاداری نسبت به تحلیل‌های گذشته خود هرگونه عقب‌نشینی از همین «برجام» نفرت‌انگیز را نیز خیانت ملی جدیدی برای تسلیم به دشمنان مردم ایران می‌داند و خواهان رفع تحریم و تهدید ایران بوده و از آمریکا برای نقض «برجام»، توافقنامه‌ای که حتی به تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز رسیده بوده است، تقاضای غرامت می‌کند. آمریکا و اروپا با راهکارهای جدید به میدان می‌آیند و پیشنهادات جدید غیرقابل قبولی مطرح می‌کنند تا سر بزنگاه با پس گرفتن آنها در پای میز مذاکره دست بالا را در مانورهای دیپلماتیک داشته باشند. از هم اکنون باید این دست‌ها را قطع کرد. مردم ایران باید به حاکمیت فشار آورند تا برای دریافت این غرامت پافشاری کند و جمع پنج بعلاوه یک باید خروج غیرقانونی آمریکا از «برجام» را متحداً محکوم نماید. در غیر این صورت بی‌مایه فطیر است و سخنرانی‌های غرّا و وعده‌های سرخرمن حرف مفتی بیش نیستند.

 

برگرفته ازتوفان شـماره 252 اسفند ­ماه 1399  فوریه 2021

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران(توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan