ریاکاری در
باره محافظت
از کشتیرانی
آزاد در آبهای
بینالمللی
در تاریخ 4 ژوئیه
2019 صبح پنجشنبه (۱۳ تیر
1398) سربازان
انگلیسیِ
ساکن در
مستعمره
انگلستان در
شبه جزیره ایبریا
یعنی در جبلالطارق،
نفتکش ایرانی
"گریس 1"(Grace 1) را
راهزنانه توقیف
کردند. این کشتی
با پرچم
پاناما حرکت میکرد.
دو هفته بعد
در 19 ماه ژوئیه
2019 نیروهای
سپاه
پاسداران یک
نفتکش انگلیسی
تحت نام "ستنا
ایمپرو"(Stena
Impero) را در
تنگه هرمز توقیف
نمودند با این
استدلال که
آنها با یک قایق
صید ماهی ایرانی
تصادف کردهاند.
در پخش اخبار
در روزهای
نخست، از توقیف
نفتکش ایران
توسط سربازان
انگلیسی در
جبلالطارق که
در آبهای بینالمللی
حضور داشته
صحبت میشد ولی
بعد از مقابله
بهمثل ایران
و توقیف نفتکش
انگلیسی، بیکباره
جای علت و
معلول عوض شد
و در دستکاری
اخبار جعلی چنین
وانمود شد که
گویا این ایران
بوده است که
به راهزنی دریائی
دست زده
و موجب بحران
شده است و نه
انگلستان.
نشریه زود دویچه
تسایتونگ در
شماره 28/07/2019 خود
نوشت: "... ایران
واقعا زحمت نمیکشد
برای غنیمتگیری
"ستنا ایمپرو"(Stena Impero) در دریای
عمان دلیلی
بسازد. در اینجا
مسئله بر سر
تلافی است بعد
از اینکه نیروی
دریائی
انگلستان برای
تحقق تحریمهای
اتحادیه
اروپا علیه
سوریه، نفتکش
ایران در راه
حمل نفت به
سوریه - خوب
توجه کنید در
آبهای بریتانیا
- متوقف کردند".
حال این
دروغپردازی
را رسوا کنیم.
تنگه جبلالطارق
3/14 کیلومتر عرض
دارد و نیمی
از تجارت دریائی
جهان از این
تنگه میگذرد.
عبور و مرور
آزاد کشتیها
ربطی به آبهای
سرزمینی
کشورهای
ساحلی نداشته و
نمیشود
خودسرانه به
آن استناد
کرد، چه اگر غیر
از این بود،
پس از توسعه
آبهای سرزمینی
کشورها به طول
12 مایل(1 مایل
برابر تقریبا
852/1 کیلومتر در جهان
از مبنای ساحلی
در سال 1982
در جهان)، بسیاری
تنگههای جهانی
غیرقابل عبور
میشدند، زیرا
عبور از این
تنگهها تجاوز
به آبهای
سرزمینی
ممالک ساحلی
تلقی میشد.
عبور از تنگههای
بینالمللی که
برای عبور و
مرور از نظر
اقتصادی،
تجاری و سیاسی
برای کشورهای
جهان مهم است
تنها در شرایط
استثنائی
شامل حقوق
قضائی کشورهای
ساحلی میشود
که از آن به
عنوان "عبور بیضرر"
نام میبرند.
از جمله در
ماده 15(3) پیشنویس
کنوانسیون 1958
ژنو در مورد
دریای سرزمینی(یا
آبهای
سرزمینی-توفان)،
کمیسیون حقوق
بینالملل
عبور بیضرر
را چنین توصیف
کرده بود:
"عبور بیضرر
است، هنگامی
که یک کشتی از
دریای سرزمینی
برای ارتکاب
اعمال منافی
امنیت دولت
ساحلی و یا
مغایر با
مقررات حاضر و
سایر قواعد
حقوق بینالملل
استفاده نکند".
به این جهت
ادعای
روزنامه
آلمانی زوددویچه
تسایتونگ مبنی
بر اینکه تنگه
جبلالطارق
متعلق به بریتانیا
است و ایران
به آبهای
سرزمینی
بریتانیا
تجاوز کرده
است، قانون ویژهای
است که این
نشریه برای
زورگوئی تراشیده
است. تنگه جبلالطارق
یک تنگه بینالمللی
است و تنها در
موارد
استثنائی که
در کنوانسیون
ژنو تعریف شده
است شامل حقوق
قضائی
بریتانیاست.
همین روزنامه
در شماره 12 ژوئیه
2019 پس ازاینکه ایران
نفتکش بریتانیا
را توقیف کرد
از قول
پروفسوری به
نام "ولف هاینچل
فون هاینگ" (Wolff Heintschel
von Heinegg) استاد
دانشگاه "ویادرینا"
(Viadrina)در
فرانکفورت
نوشت: "مهم نیست
که آیا بریتانیائیها
در منطقه حاکمیت
ایران بودهاند
یا خیر: حتی در
داخل منطقه 12
مایلی که به
منزله آبهای
ساحلی(آبهای
سرزمینی-توفان)
یک کشور محسوب
میشود حق
عبور وجود
دارد". این آقای
پروفسور که حق
بریتانیا را
حتی در آبهای
ساحلی ایران
برای عبور به
رسمیت شناخته
و آنرا مطابق
حقوق دریائی و
شرط گسترش
آبهای ساحلی
به طول 12 مایل
دریائی میداند،
همین
سخاوتمندی را
در مورد آبهای
ساحلی
مستعمره
انگلستان در
جبلالطارق
ندارد. در
آنجا وی به
ادعای قوانین
تحریم اروپا
نسبت به سوریه
استناد میکند
که گویا این
حق را به بریتانیا
میدهد از
عبور کشتی ایران
ممانعت کرده و
آنرا با این
استدلال که
"عبور بی ضرر"
نیست، توقیف
نماید.
حال پرونده
سازی و سونامی
دروغ تبلیغاتی
انحصارات
افکار عمومی
سازی آغاز میشود.
به گزارش رویترز،
رفینیتیو آیکون(تارنمائی
که مسیر کشتیها
را ثبت میکند)،
گفته است که
ردگیری کشتی "گریس-1"
حاکی از آن
است که این
کشتی از بنادر
ایران حرکت
کرده بود. "در
صورتیکه
اثبات شود که
نفتکش در صدد
تحویل نفت ایران
به سوریه
بوده، علاوه
بر تخطی از
تحریم اتحادیه
اروپا علیه
سوریه، تحریم
نفتی ایران از
سوی ایالات
متحده را نیز
نقض کرده است."(تکیه
از توفان).
استناد به نقض
تحریمهای
غیرقانونی
آمریکا که حتی
مورد تائید
سازمان ملل و
اروپا هم نیست
به عنوان دلیل
توقیف کشتی
ایران
اوج بیشرمی
و زورگوئی
است.
خبرگزاری بیبیسی
در تاریخ ژوئیه
2019 - 13 تیر 1398 اعلام
کرد: "دولت محلی
جبلالطارق
در بیانیهای
اعلام کرده
است که "شواهد
کافی داریم که
گریس ١ محموله
نفت خام را به
مقصد پالایشگاه
بانیاس در سوریه
میبرده است."
همین
خبرگزاری
ابراز میدارد:
"اگر محموله این
نفتکش واقعا
از ایران به
پالایشگاه
بانیاس میرفته،
از سویی تحریمهای
آمریکا علیه
صادرات نفت ایران
و از سوی دیگر
تحریم اتحادیه
اروپا علیه
پالایشگاه
بانیاس را هم
نقض میکرده
است.
اگر واقعا
روشن شود که
محموله گریس ١
برای فروش به
مشتری اروپایی
بارگیری شده
بوده و نه
پالایشگاه
سوری، در آن
صورت به نظر میرسد
کار آن خلاف
تحریمهای
اتحادیه
اروپا نبوده و
تنها تحریمهای
یکجانبه آمریکا
را نقض میکرده
که اروپا به
رسمیتشان نمیشناسند".
در اینجا به
پارهای
دروغها و
پرونده سازیها
مراجعه کنیم و
به آنها پاسخ
دهیم. نخست اینکه
قانون تحریم
اروپا برای خرید
نفت از سوریه
تنها شامل
کشورهای
اروپائی میشود
و نمی توان
تاثیرات این
قانون را به
همه ممالک
جهان تسری داد.
کشور ایران
تابع قوانین
اروپا نیست و
حق دارد به هر
کسی تمایل
داشت نفت
بفروشد. این
است که استناد
دولت بریتانیا
به قوانین
داخلی اتحادیه
اروپا برای
توقیف کشتی
ایران فاقد
اعتبار است.
دوم اینکه
قانون مصوبه
اتحادیه
اروپا مربوط
به خرید نفت
از سوریه توسط
ممالک اروپائی
است و نه فروش
نفت به سوریه توسط
کشورهای جهان و
لذا حتی با این
شعبده بازی هم
نمیشود مانع
فروش نفت ایران
به سوریه شد.
سوم اینکه از کی
تا بهحال
قوانین داخلی
اتحادیه
اروپا بر بالای
سر قوانین بینالمللی
قرار داشته و
مجازند قوانین
بینالمللی را
نقض کنند؟ به
این جهت اقدام
دولت استعماری
بریتانیا
تنها دنبالهروی
آشکار از سیاست
زورگویانه
آمریکا میباشد
که از این
دولت خواسته
برخلاف عرف و
قوانین جهانی
کشتی ایران را
گروگان بگیرد.
در این
نظریات به نقض
تحریمهای
اروپا و یا
آمریکا توسط
ایران اشاره
میشود در
حالی که نقض
این قوانین
توسط ایران
حتی اگر صحت
نیز داشته
باشد هرگز نقض
قوانین بینالمللی
نیستند، زیرا
این دو مرجع
امپریالیستی
از بالای سر
سازمان ملل
متحد برای
خودشان قانون
بر ضد سرنوشت
سایر کشورها
خلق کرده که
فاقد اعتبار و
احترامند و مجوزی
برای تخطی و
تجاوز نمیتوانند
باشند. ادعای
بریتانیا
مبنی بر اینکه
نفت ایران برای
بندر بانیاس
در سوریه در
نظر گرفته شده
بود هنوز
اثبات نشده
است چه اینکه
نفتکش بزرگ
ایرانی به
ادعای همه
مطالعان فن
نمیتواند به
علت گنجایش کم
بندر بانیاس
در آن لنگر
اندازد و
احتمال اینکه
این نفت برای
یکی از
کشورهای
اروپائی باشد
که تحریمهای آمریکا
را برضد ایران
به رسمیت نمیشناسند،
منتفی نیست و
آنوقت استناد
بریتانیا به
اسناد موهومی
برای نقض
قوانین بینالمللی
یک جنجال
سیاسی و
ریاکاری
جهانی است.
از این گذشته
این اقدام بریتانیا
که امروز با
تجاوز به حقوق
ایران آغاز
شده است، بابی
از بی قانونی
و نگرانی را
در اروپا
گشوده است. به
این ترتیب
سرنوشت همه
ممالک پیرامون
دریای مدیترانه
به خُلق و خوی
استعمار
انگلستان
وابسته میشود
که هرگاه صلاح
دید قوانین را
بر اساس مصالح
خود تغییر
داده و یا تفسیر
نماید. از هم
اکنون ما این
نارضایتی را در
اسپانیا شاهد
هستیم و برخی
سیاستمدران
آلمانی نیز این
اقدامات بریتانیا
را از نظر توجیهات
حقوقی بحثانگیز
ارزیابی کردهاند.
سرپرست
وزارت خارجه
اسپانیا که
جبلالطارق را
متعلق به
اسپانیا
دانسته و
مستعمره
انگلستان قلمداد
میکند بعد از
این اقدام
استعماری
انگلستان بیان
کرد: "بریتانیا
این کشتی را
به درخواست
آمریکا توقیف
کرده است" و
سپس افزود:
"اسپانیا
حاکمیت بریتانیا
را بر آبهای
اطراف جبلالطارق
به رسمیت نمیشناسد
و گفته است
توقیف کشتی و
نقض احتمالی
حاکمیت ملی
خود به واسطه بریتانیا
را بررسی میکند."
بر اساس
گزارش بی بی سی
در ژوئیه 2019 –
13برابر
تیر 1398: "دولت
آمریکا از توقیف
این نفتکش
استقبال کرده
است. جان
بولتون،
مشاور امنیت
ملی رییس
جمهوری آمریکا
با انتشار پیامی
در شبکه
اجتماعی توییتر،
انتقال نفت ایران
به سوریه را
نقض تحریم های
اتحادیه
اروپا علیه
حکومت بشار
اسد دانسته
است". البته
این در حالی
است که در خود
اروپا بر سر این
تفسیر اتفاق
نظر وجود
ندارد.
آقای بولتون
نوشت: "ایالات
متحده و
متحدانش به
جلوگیری از
منفعت بردن رژیمهای
تهران و دمشق
از این تجارت
غیرقانونی
ادامه خواهند
داد". در این
ادعا فقط بخش
نخست آن درست
است که آمریکا
مانع تجارت
ایران است،
زیرا به نفع
ایران و سوریه
تمام میشود.
اتهام
غیرقانونی به
آن زدن توجیهی
برای راهزنی
دریائی است.
به این ترتیب
توقیف نفتکش
"گریس ١"
علاوه بر اینکه
رویدادی دیگر
در مجموعه تنشهای
میان ایران و
آمریکا است،
ممکن است به پیچیدگیهای
ناشی از
اختلافات بریتانیا
و اتحادیه
اروپا نیز
مرتبط شود و
اسپانیا و بریتانیا
را آنهم در
آستانه خروج
آنها از اتحادیه
اروپا به جان
هم اندازد.
"تارنمای امریکن
کانسرواتیو نیز
روز چهارشنبه
نوشت: "در حالی
که دولت انگلیس
تلاش میکند
اثبات کند که
توقیف کشتی گریس
یک در قلمرو
بریتانیا
بوده است تا این
اقدام غیرقانونی
را توجیه کند،
یک خبرنامه دریایی
روز سوم ژوئیه(۱۲ تیرماه)
و درست یک روز
پیش از توقیف
این نفتکش،
اعلام کرد
دولت محلی جبل
که هیچ تسلطی
بر امور امنیتی
داخلی و خارجی
خود ندارد،
مقرراتی تصویب
کرده که بر
اساس آن، این
قدرت به وزیر
اعظم منصوب بریتانیا
در جبلالطارق
اعطا شده است
که در صورت
وجود "دلایل
منطقی" برای
"مشکوک شدن"
به رفتار یک
کشتی بر خلاف
مقررات اتحادیه
اروپا، میتواند
آن را توقیف
کند".
خبرگزاری – ایرنا
– اطلاع داد که روزنامه
تایمز لندن
نوشته است
دولت محلی جبلالطارق
۳۶
ساعت پیش از
گذر نفتکش
حامل نفت ایران(گریس
۱) از این
منطقه، قوانین
و مقررات
مربوط به
اعمال تحریمها
را با فشار
انگلیس به
گونهای تغییر
داد تا
تفنگداران بریتانیا
بتوانند آن را
توقیف و اشغال
کنند.
"به نوشته
روزنامه تایمز
چاپ انگلیس به
نقل از
حقوقدانان؛
تغییرات در
قوانین دولت
محلی جبلالطارق
به گونهای
بود که وانمود
شود توقیف گریس
۱ دقیقا(قانونی)
بوده است.
مقررات تحریمهای
۲۰۱۹
دولت محلی جبلالطارق
که در تاریخ
سوم ژوئیه (۱۲ تیرماه
امسال) به قانون
این سرزمین
تبدیل شد، به
مقامهای آن
اختیار شناسایی
و توقیف کشتیها
را در صورتی میدهد
که سر وزیر
اعظم حکومت
محلی مشکوک
شود که از این
کشتیها برای
نقض تحریمهای
اتحادیه اروپا
استفاده میشود."(به
نقل از
خبرگزاری
جمهوری اسلامی
مورخ 11مرداد 1398).
به این ترتیب
دولت
بریتانیا
کنوانسیون
ژنو که "عبور
بیضرر" کشتیها
را بهرسمیت
میشناسد
تغییر داد و
فروش نفت
ایران به
سوریه را تازه
آنهم در
صورتیکه صحت
داشته باشد
"به ضرر"
بریتانیا و
اروپا تلقی
کرد و به این
ترتیب از این
ببعد هر کشتی
که بخواهد از
تنگه جبلالطارق
عبور کند
نباید اقدامش
منافع غرب را
به خطر انداخته
و یا "مشکوک"
به این کار
باشد.
متعاقب این "قانونِ
من درآوردی"،
روز پنجشنبه ۱۳ تیر
(۴ ژوئیه)،
فابیان پیکاردو،
وزیر اعظم
دولت محلی جبلالطارق
در بیانیهای
اعلام کرد که:
"تفنگداران نیروی
دریایی سلطنتی
بریتانیا یک
نفتکش که
حامل نفت خام
به مقصد سوریه
بود را در
سواحل این
سرزمین توقیف
کردهاند". با
این شگرد جدید
دولت
بریتانیا
توانسته قانون
مجاز بودن
"عبور بیضرر"
کشتیها از
آبهای بینالمللی
را بیاعتبار
گرداند.
در کنار این
بیقانونیها
و زورگوئیهای
جهانی ممالک
امپریالیستی
اروپا و
آمریکا در پی
تبانیاند تا
همان قوانینی
را که خود نقض
میکنند
مبنائی سازند
تا به بهانه
حفظ آنها نیروی
نظامی به خلیج
فارس اعزام
کنند و خلیج
فارس را به
منطقه جنگی
بدل نمایند و
آماده تعرضات
بیشتر شوند. امپریالیستها
این تجاوزات
را حق بدیهی
خویش میدانند
و حتی دولت
آلمان اعلام
کرده است که
برای حفظ صادرات
تجاری خود به
کشورهای جهان،
به نیروی
قدرتمند دریائی
و حفاظت نظامی
از محمولههای
خود نیاز دارد
و خلیج فارس و آزادی
سایر آبراهای
مهم و
استراتژیک
جهانی برای وی
نقش حیاتی را
بازی میکنند.
البته فرانسه،
بریتانیا و
آمریکا از
چنین توانی
نسبتا برخوردارند
این است که نگرانی
خویش را به
صراحت آلمان بیان
نمیکنند. در
این میان نیز
روسیه و چین
که منافع حیاتی
و راهبردی
خویش را در
جهان مورد
تهدید میبینند
مخالفت خویش
را با حضور
ناوگانهای
نظامی آمریکا
و بریتانیا در
خلیج فارس
ابراز داشتهاند.
روسها طرح
امنیت مشترک
خلیج فارس را
که فقط به
عهده کشورهای
ساحلی خلیج
است، ارائه دادند.
کشورهای
ساحلی خلیج
فارس با بهرسمیت
شناختن حق
حاکمیت ملی و
تمامیت ارضی
سایرین و با
توجه به اصل
عدم مداخله در
امور داخلی
یکدیگر به
مذاکره مینشینند.
منطقه
خاورمیانه
باید منطقه
غیراتمی
اعلام شود و
در مورد امور
نظامی باید
شفافیت
برقرار گردد.
در این طرح
خواسته شده که
منطقه خلیج از
وجود نظامیان
خارجی تخلیه
شود. این
نظریات که
مورد
پشتیبانی
بسیاری از
کشور قرار
گرفته است
طبیعتا مصالح
ایران را نیز
در بردارد.
روشن است که
حضور نظامی
غرب در خلیج
فارس بهعلت
کنترل و ممانعت
از رسیدن سوخت
به هندوستان،
کره جنوبی،
چین و ژاپن
است. منطق
ایران برای
دفاع از حقوق
ملیاش به
مصداق "زدی ضربتی،
ضربتی نوش کن"
در انطباق
کامل با
مقرراتی است
که
امپریالیستها
میخواهند به
جهان تحمیل
نمایند. گذشت
ایران در این
عرصه تسلیم
ایران در
سراسر جهان به
قلدری و
زورگوئی است
که تمامی
ندارد. مصالح
ایران و همه
ممالک منطقه
حکم میکند که
با پیگیری از
طرح روسها
برای بیطرفی
منطقه دفاع
شود. سرنوشت
مردم منطقه را
خود این
مردمان باید
تعیین کنند و
در حسن
همجواری در
کنار هم
همزیستی
نمایند.
برگرفته
از توفان
شـماره 234
شهریور ماه 1398ـ
اوت
سال 2019
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
www.toufan.org
نشانی
پست
الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک
چند وبلاگ
حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام