خلق کُرد
با رهبری خائن
به کدام سمت
میرود؟
حل مسئله
کُردها در
سوریه در
دوران
امپریالیسم
را نباید امری
مجزا و منفرد
از کل سیاست
راهبردی
امپریالیسم
مورد توجه قرار
داد. برعکس
باید این
پدیده را بطور
مشخص به منزله
بخشی از کل
مبارزه
انقلابی ضد
امپریالیستی در
متن رشد
تضادهای
موجود در جهان
و جبهه مبارزه
انقلاب با ضد
انقلاب جهانی بررسی
کرد. ناسیونال
شونیسم و
نادانی سیاسی
و کوتهنظری رهبران
کرد در امر
تجربه اندوزی
از دهها
موارد مشابه،
کار را به
آنجا کشانده
است که کُردها
متاسفانه
بهپاس این
نادانی همواره
آلت دست ارتجاع
و امپریالیسم
و مامور تخریب
در مبارزه مشترک
انقلابی
خلقهای منطقه قرار
گرفتهاند. ناسیونال
شونیسم تا
بدان حدی در
میان آنها ریشه
میدواند که
کردهای سوریه
که بخش قابل
توجهی از آنان
به عنوان پناهآوران
و گریختگان از
دست قتل عام
اتاتورک به
سوریه روی
آورده و خواستار
حمایت از خود
شدهاند، حال
با گذشت زمان
ادعای مالکیت خاک
سوریه را پیدا
کردهاند[1].
دولت سوریه که
نخست آنها را
به عنوان
مهمان و موقتا
پذیرفته بود،
از دادن ورقه
هویت به آنها که
متعلق به
کردستان
ترکیه بودند
به عنوان
شهروندان
سوریه، خودداری
میکرد که این
خودداری در
اثر گذر زمان
به یک معضل
اجتماعی بدل
شد. فرزندان
آنان فاقد
ورقه هویت
بوده و نمیتوانستند
تحصیل کنند و از
مزایای خدمات
دولتی
برخوردار
گردند. بر این
اساس، از
پناهندگان
کرد مهاجر از
ترکیه و ساکن
سوریه خواست
که هویت سوری
را بپذیرند و
در سوریه ساکن
شوند. و آنها
نیز پذیرفتند.
حال حساب
کردهای سنتی
ساکن سوریه را
با این کردهای
مهمان از راه
رسیده که
اکنون در واقع
اتباع سوریه
هستند، یکی
کردن، جعل
تاریخ پیدایش
کردها در
سوریه بوده و
ماهیت
ناسیونال
شونیستی این
حرکت تجزیهطلبانه
را نشان میدهد.
وقتی
تجاوز امپریالیسم
و عمالش در
منطقه برای
نقض حق حاکمیت
ملی و تمامیت
ارضی سوریه
برای "بنای
خاورمیانه
بزرگ" آغاز شد
و 60 هزار نفر
داعشی را از
سراسر جهان برای
تجزیه سوریه
اعزام کردند، به
تدریج آشکار
شد که برخلاف
رنگ جلای
دموکراتیک و
ضد
امپریالیستی مقاومت
اولیه، کردهای
سوریه در زیر
نقاب "کوبانه"(عین
العرب)، آنها دانسته
یا نادانسته به
بازیگری در
دست
امپریالیسم
آمریکا بدل شدند.
بر اساس
مدارکی که
منتشر شدهاند،
آقای اوباما رئیس
جمهور وقت
آمریکا، برای مقابله
با اِعمال
نفوذ فرانسویها
در سوریه که
در پی بهرهبرداری
و نفوذ تاریخی
استعماری
خویش بودند، به
فرانسوا
هولان رئیس
جمهور وقت
فرانسه چنان
فشاری وارد
کرد که وی
ناچار شد تنها
با هیات
نمایندگی
کردهای حامی
آمریکا مشهور به
"کوبانه"
ملاقات کند که
در 17 مارس سال 2016،
یعنی سالها
بعد از تجاوز
امپریالیستها
به سوریه
تشکیل شده
بودند و هدفشان
نه مبارزه با
داعش و نه مبارزه
برای حفظ
تمامیت ارضی و
حق حاکمیت ملی
سوریه بود.
آنها تنها میخواستند
بخش کردستان
سوریه و یا آن
بخشهائی از
خاک سوریه را
که متعلق به
خود قلمداد میکردند
و میکنند که در
واقع عربنشین
و یا آسورینشین
و ترکنشین[2]
بود را از تجاوز
بیگانگان
مصون دارند و
کردستان
مستقل و جدا
از سوریه خویش
را علم کنند. آنها
از همان بدو
امر حساب خود
را از سایر
خلقها و از
جمله خلق عرب
جدا کردند. مبارزه
آنها با داعش
مبارزه برای
آزادی سوریه
نبود، مبارزه
برای جدائی از
سوریه و دفاع
از مناطق
سکونت خود بود.
داعش را نه آنطور
که جار زده می
شود، "کوبانه"،
بلکه
داوطلبان
ایرانی،
لبنانی و ارتش
سوریه و
سرانجام حضور
روسیه شکست
داد.
در همان
موقع
هواداران
نظریه "جبهه
سوم" که ما
مشابههان
آنها را در
ایران نیز
داریم، با
شعار "نه به
اسد و نه به
ترکیه" و نه به
"ارتش آزاد سوریه"،
به میدان آمده
و شعار ایجاد "جبهه
سوم" و تاسیس حکومت
شورائی در
کردستان را به
میان کشیدند
که از همان
ابتداء
همدستان
آمریکا بودند
و رهبر
کبیرشان صالح
مسلم با
رهبران ناتو
به صورت مخفی
در پراگ
ملاقاتهائی
داشت که اسناد
آن دیگر برملا
شده و قابل
حاشا نیست.
"جبهه سوم"
همانگونه که
در ایران هم
خودش را نشان
داد چیزی جز ستون
پنجم
امپریالیسم
آمریکا و
صهیونیسم در
منطقه نیست.
امپریالیستهای
موذی برای
اینکه کمی رنگ
و روغن "چپ" به
این حرکت بزنند،
چون مطلوبتر
مینماید، دست
به کار شدند و
از طریق یک
گروه "مارکسیست
لنینیستی"(ام.ال.پ.د.)
در آلمان،
گروهی از
آرمانخواهان
آلمانی را که
مسحور ظاهر فریبنده
"کوبانه" و
تبلیغات
گسترده ویدیوئی
و فتوشاپی رسانههای
امپریالیستی
شده بودند،
برای کمک به
"انقلاب"
آنها به
کردستان
سوریه اعزام
داشتند.
دولت
فرانسه نیز
تسهیلاتی
فراهم آورد تا
آنارشیستهای
فرانسوی به
باور دفاع از
آرمان کردهای
سوریه عازم
کردستان
سوریه شوند.
بیش از صد نفر
فرانسوی "چپ"
با تسلیحات
فرانسوی و
آمریکائی در کنار
امپریالیسم
آمریکا برای
"رهائی خلق
کرد" عازم
جبهه شده و
برای کردها و بطور
عینی برای
تقویت مواضع
استراتژیک
امپریالیسم
جنگیدند. این
آنارشیستهای
سادهلوح با
دید
غیرطبقاتی و
هومانیستی به
دفاع از آرمان
کُردها
باورداشتند،
در حالی که
کُردها برای
پیمان
آتلانتیک
مبارزه می
کردند[3]. این
"جبهه سوم"
کردهای خود
مختار سوریه
به تدریج به
مبارزه با اسد
یعنی دولت
قانونی سوریه
پرداخت و با
نقض تمامیت
ارضی و حق
حاکمیت ملی سوریه
به دامن
امپریالیسم
آمریکا پناه
برد و با
"نیروی
دموکراتیک
سوریه" که
طیفی از اعراب
مزدور و
پنتاگونی
هستند دست
اتحاد داد.
این کردستان
ساختگی در
سوریه مانند
همه کردستانهای
ساختگی،
روابط حسنهای
با اسرائیل بر
قرار کرد،
بطوریکه در
زمان شکست
مفتضحانهاش
دست به دامن
صهیونیسم اسرائیل
شد. در حالیکه
فلسطینیها با
سنگ به
استقبال
صهیونیستهای
اشغالگر اسرائیلی
میروند،
کردهای
ناسیونال
شونیست از
حضور آمریکا
در سوریه با
هلهله
استقبال کرده
ولی با سنگ به
بدرقه قوای
اشغالگر
آمریکا که مشغول
ترک خاک سوریه
است میروند!!؟؟
پایگاه
خبری تحلیلی
نامه نیوز (namehnews.com)
نوشت: "مقامات
کردستان سوریه
از اسرائیل در
برابر ترکیه
تقاضای کمک میکنند.
عضو نیروهای
دموکراتیک
سوریه با یادآوری
آزار و اذیت یهودیان
در قرون
گذشته، ابراز
اطمینان میکند
که مردم یهودی
از گرفتاری
کردها غافل
نخواهند شد و
باوجود تجربه
مشابه، از آنها
حمایت خواهند
کرد!
یک مقام در
نیروهای
دموکراتیک
سوریه روز دوشنبه
از اسرائیل
خواست تا علیه
حمله نظامی
ارتش ترکیه به
شمال سوریه
اقدامی کند.
یک مقام اسرائیلی
که اصرار داشت
نامش فاش نشود
به تایمز
اسرائیل گفته
است که:
یهودیان از
گرفتاری
کردها در شمال
سوریه غافل نشوند
و از تاریخ
آزار و اذیت
خود برای
تهییج مردم یهودی
اسرائیل بهمنظور
کمک به روژاوآ
استفاده کنند
و این خواسته
مقامات رسمی
کردستان
سوریه از
ماست.
این مقام
اسرائیل در یک
پیام نوشتاری
به "تایمز
اسرائیل" گفت:
"دولت
اسرائیل باید برای
پایان دادن به
این جنگ که
باعث کشته شدن
زنان و کودکان
و بیرون راندن
غیرنظامیان
از خانههایشان
میشود، تلاش
کند."
این
سرنوشت غمانگیز
کردهای
ناسیونال
شونیست با کمی
چاشنی عوامفریبانه
"چپ" و
"شورائی" است
که رهبری خود
را به دست
رهبرانی
خودفروخته و
ناسالم دادهاند.
این
عده وقتی کشور
مستقل سوریه
مورد تهاجم ارتجاع
جهانی قرار
گرفت، حاضر
نشدند و حاضر
نبودند از
تمامیت ارضی و
حق حاکمیت ملی
سوریه که یک
کشور مستقل و
عضو جامعه
جهانی بود،
حمایت کنند.
برای آنها
تجاوز به
سوریه زمانی
آغاز شد که
"عفرین" و نه
سوریه مورد
تجاوز قرار
گرفت. آنها
حاضر شدند
بدون شرمساری
در کنار ارتش
اشغالگر
آمریکا قرا
بگیرند و به
اشغال سوریه - چون
منافع این
گروهها را
تامین میکرد-
صحه بگذارند.
برای آنها
بلندیهای
جولان که در
تصرف
صهیونیسم است،
اشغال نیست،
حضور
غیرقانونی
آمریکا در
سوریه که نفت
سوریه را در
مناطق عربنشینِ
اشغالی میدزدد
اشغالگر نیست،
ولی تجاوز
وحشیانه
ترکیه به
سوریه محکوم
است. آنهم به
آن خاطر که به
مناطق
کردنشین
تجاوز کرده
است. منطق
کردهای
ناسیونال
شونیست فقط منطق
"گلیم خودم را
از آب بیرون
بکشم" است.
برای آنها مهم
نیست که
سرنوشت سوریه
چه میشود. آیا
شرم آور نیست
که وقتی 50
سرباز
آمریکائی خاک
سوریه را ترک
میکنند کردهای
ناسیونال
شونیست به خیابانها
آمده به آنها
سنگ پرتاب
کرده و خواهان
آن شوند که به
کردها خیانت
نکرده به
اشغال سوریه برای
توجه به منافع
کردها ادامه
دهند ومنافع مردم
سوریه را در
پای عظمت ناسیونال
شونیسم کرد
قربانی نمایند؟
به بخشی
از نقل قولهای
زیر که از
جانب گروههای
کُرد و چپ نما
منتشر شدهاند
توجه کنید که
روح گفتارشان
محکومیت تجاوز
ترکیه به
مناطق
کردنشین و نه
کشور مستقل
سوریه است و خشمگیناند
که چرا آمریکا
آنها را تنها
گذارده و اروپا
با ریاکاری
ارتشی برای
حمایت از آنها
نمیفرستد.
در مقاله
زیر خشم ضد
آمریکائی
تنها به این
علت که کردها
را رها کرده
است به چشم میخورد
و برای این
"انقلابیون"،
اشغال سوریه توسط
امپریالیسم
آمریکا ارزش
بحث ندارد. هر
جا پای
ناسیونال
شونیسم کرد
مطرح باشد میشود
به هر خیانتی
تن در داد:
"جنبش
روژئاوا در
معرض توطئه
قدرتهای
امپریالیستی
پنجشنبه 2
آبان ۱۳۹۸"(مندرج
در سایت حزب
کمونیست
ایران که یک
جریان کردی
است-توفان)
"ده
روز است مردم
مبارز
کردستان
سوریه قهرمانانه
در جنگی
نابرابر در
مقابل هجوم
وحشیانه
نظامی دولت
ترکیه...
مقاومت میکنند
و از زندگی و
دستاوردهای
مبارزه خود به
دفاع برخاستهاند.
حقانیت
مبارزه و
مقاومت مردم
روژئاوا به ویژه
با توجه به
سابقه مقاومت
حماسی کوبانی
و عفرین ...،
موجب جلب
حمایت افکار
عمومی تودههای
مردم
آزادیخواه در
سطح جهانی به
سوی خود شده
است. البته
این اعتراض و
حمایتها بخشأ
نیز ابراز
تنفر و انزجار
از عملکرد و
سیاستهای
قدرتهای
جهانی به ویژه
آمریکا در
قبال مقاومت
حقطلبانه
تودههای مردم
کردستان
سوریه است".
در
آنجا که
اتحادیه
کشورهای عربی تجاوز
ترکیه به
سوریه را
محکوم کرده
است نوشتند: "...
و دیگری از
زاویه
احساسات
ناسیونالیستی
به خاطر تعرض
به خاک یک
کشور اُمت
عربی، لشکر
کشی و راه
انداختن جنگ
از جانب ترکیه
و چراغ سبز
آمریکا برای
ترکیه را
محکوم
نمودند.". آنها
از این
ناراحتند که
چرا در موضعگیری
اتحادیه
کشورهای
عربی، تجاوز
ترکیه به
سوریه محکوم شده
و نه تجاوز
ترکیه "به
مناطق
کردستان" سوریه.
و به این
ترتیب اگر همه
سوریه با خاک
یکسان شود ولی
مناطق
کردنشین صدمه
نبینند لزومی
به محکومیت
تجاوز احساس
نمیشود.
حال
در جای دیگر:
"بخش
زیادی از
نمایندگان و
سناتورهای
آمریکا حتی از
حزب جمهوری
خواه البته به
خاطر شکست
سیاستهای
ترامپ و خارج
ساختن
نیروهایش از
منطقه خواهان
استیضاح او
شدهاند. این
اوضاع دولت
ترامپ را با
سرگشتگی و تناقض
گوییهای
بسیار واداشت
و منجر به بک
بحران حکومتی
شد.". در اینجا منظور
این آقایان
حمله به ترامپ
است که چرا
کردها را تنها
گذاشته است و
حتی اشاره میکنند
که همه
آمریکائیها
با این کار
موافق نیستند
و هوادار
کردها بوده و
ممکن است
دوباره به "یاری"
کردها بیایند.
و
یا:
"روسیه
و آمریکا به
عنوان دو قدرت
امپریالیستی
در رقابت با
هم در تلاشند
تا از برپایی
این جنگ جنایت
کارانه علیه
مردم کردستان
سوریه، به سود
خود و پیشبرد
سیاستهایشان
بهره گیرند."
در
اینجا هم
شاهدیم که
برای آنها
دفاع از مسئله
حق حاکمیت ملی
کشور سوریه
مطرح نیست و
مبارزه دولت
قانونی سوریه
را که مورد
حمایت قریب به
اتفاق مردم
سوریه است را
جنگ میان دو
قدرت
امپریالیستی
جا میزند و
سکوت میکند
که کردها
خودشان
درآغوش یکی از
این قدرتهای
امپریالیستی
قرار داشتند و
دارند.
حال
به سند دیگری
مراجعه کنیم
که ما لُب
مطلب نظر آنها
را که سراپا
انحراف است
بیان میکنیم:
اطلاعیه
مشترک
نیروهای چپ و
کمونیست۱۰
اکتبر ٢٠١٩
"تهاجم
ارتش ترکیه به
مناطق
کردنشین شمال
سوریه"
"عملیات
توسعه طلبانه
... در خاک
کردستان
سوریه"
و
یا در سند زیر
همدستی
آمریکا با
کردها را نیاز
مشترک دوگانه
طرح میکند که
قباحتی به علت
اشغال سوریه در
آن نمیبیند:
"اگر
پای نیروئی
مانند ارتش
آمریکا به هر
دلیل به این
منطقه باز شده
است و نیازی
مشترک، این دو
نیرو را بطور
موقت در یک
جبهه قرار
داده است،
توده های مردم
را میبایست
برای روبرو
شدن با عواقب
آتی چنین اتحاد
عملی آشنا و
آماده کرد".(تکیه
همه جا از
توفان).
و
در عبارت بعدی
نشان میدهد
که هنوز از
آمریکا
انتظار یاری
دارد و به
گلایه از آنها
مشغول است که
ترکیه را به
"کوبانه"
ترجیح دادهاند:
"در
شرایطی که
دولت آمریکا
برای تامین
منافع خود
همراهی با
دولت ترکیه را
بر حمایت از
مردم روژاوا
ترجیح می دهد،
در شرایطی که
دولتهای اروپائی
تنها به اظهار
نظرهای ریاکارانه
بدون هیچ
بازتاب عملی
اکتفا می
کنند" (اطلاعیه
کمیته مرکزی
کومه له در
محکوم کردن حمله
ارتش ترکیه بە
کردستان
سوریه
(روژآوا)
هفدهم مهرماه
١٣٩٨).
تجربه
آزموده خیانت
رهبران کرد
کردستان عراق
و ایران را
رهبران کرد
سوریه نیز
تکرار کردند و
هنوز نیز از
خیانت خود به
خلق کُرد یاد
نگرفتهاند و
در پی جلب
رضایت
صهیونیسم و
امپریالیسم در
منطقه برای
ایجاد "کردستان
بزرگ" به
مثابه
اسرائیل دوم
هستند. راه
رهائی خلق کرد
از ستم ملی در
هر کشور معین
تنها از
همکاری و وحدت
مبارزه با
سایر خلقهای
آن کشورها در
حزب واحد طبقه
کارگر، در
جبهه واحد
خلق، در
سازمانهای
مشترک سیاسی و
حرفهای غیرقومی
برای سرنگونی ارتجاع
حاکم و در
ایرن رژیم
سرمایه داری
جمهوری
اسلامی و بر
متن مبارزه ضد
امپریالیستی
و ضد
صهیونیستی میگذرد.
بدون این
مضمون
انقلابی برای
بنیان کشوری
دموکراتیک،
آزاد و متکی
بر نیروی اکثریت
زحمتکش مردم، امکان
پیروزی خلق
کرد و یا سایر
خلقها ایران و
یا سوریه و...مقدور
نیست.
چشم داشت به
امپریالیسم و
صهیونیسم و
همدستی با
آنها برای
تحریم ایران و
یا سوریه،
تجاوز به
ایران و یا
سوریه خیانت
به خلقهای
منطقه و خیانت
به خود
کردهاست. باید
مبارزه کرد تا
در منطقه
اسرائیل دومی
به وجود نیاید.
همین یکی نیز
زیادی است.
برگرفته
از توفان
شـماره 237 آذر
ماه
1398ـنوامبرسال 2019
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
www.toufan.org
نشانی
پست
الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک
چند وبلاگ
حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
1 – در
رقابت با
ترکیه در بعد
از جنگ اول
جهانی، دولت
فرانسه به
پشتیبانی از "حزب
خویبون" و
قیام شیخ سعید
پیران در سال
۱۹۲۵ بر ضد
دولت ترکیه پرداخت
و این باعث شد
که سوریه به
مأمن و
پناهگاه
کردهای فراری
از ترکیه بدل
شود. سرزمین
اصلی بخشی از
کردهای ساکن
سوریه در
ترکیه است و
نه در سوریه.
[2] -
بی بی سی تحت
عنوان: "'روژاوا'؛
همه آنچه باید
بدانیم" به
تاریخ 18 اکتبر 2019
میلادی برابر
26 مهر 1398 شمسی
اطلاع داد:
"این سه
منطقه فدرال
بعدها در شکل
مدیریتی آنجا
به عنوان
"کانتون"
شناخته شد و
تبدیل به شش
کانتون حسکه،
قامشلو، تل
ابیض (گری سپی)
و عفرین،
کوبانی و شهبا
شد.
بسیاری از
ساکنان این
مناطق کرد
نیستند و حتی کردها
در آن اکثریت
را ندارند اما
سیستم اداره
شورایی این
مناطق بر
مبنای شیوهای
است که ابتدا
در مناطق
"روژآوا"
ایجاد شد.".
[3]- « Les
Brigades anarchistes de l’Otan », par Thierry Meyssan,
Réseau Voltaire, 12 septembre 2017.
ترجمۀ
فارسی متن :
«بریگادهای
آنارشیست در
خدمت ناتو»
نوشتۀ تی یری
میسان. شبکۀ
ولتر، 12
سپتامبر 2017
برگردان از آقای
محوی.