تهاجم تبلیغاتی بر ضد "جمهوری دموکراتیک خلق کره" زورگوئی و غیر قابل پذیرش است

یکی از روشهای امپریالیستها در به کار بردن سیاستهای تهاجمی و ضد بشری خود دروغپراکنی است، تا در کارخانه های عقیده سازی "دموکراتیک" خویش، با نفوذ در افکار مردم سراسر جهان، زمینه ی توجیهی برای تهاجم و نقض حقوق ملل و جنایات ضد بشری فراهم آورند. تجاوز به ویتنام به بهانه دفاع از "آزادی و دموکراسی" صورت گرفت، تجاوز به ویتنام شمالی با جا رو جنجال و با یک صحنه سازی تقلبی در خلیج "تونکن"(Tonking) توسط اداره پخش اکاذیب آمریکا صورت گرفت تا اهداف غیر نظامی و سدها در ویتنام شمالی نابود شوند، در تجاوز به عراق، نخست بلندگوهای تبلیغاتی، افسانه "محور شرّ" را ساختند و از بمبها و سلاحهای کشتار جمعیِ صدام حسین سخن راندند، که همه آنها دروغ و ساختگی بوده و به قتل بیش از یک میلیون انسان پر امید منجر شد، بشار اسد را جانی معرفی کردند که گازهای سمی بر ضد مردمش به کار می برد، به عمال بی مایه شان دستور دادند با شعارهای "انقلابی" در دنیا راه بیفتند و بر تصاویر معمر قذافی رهبر قانونی و رسمی لیبی و بشار اسد رهبر قانونی و مشروع سوریه با موذیگری مهر باطله بزنند و قتل همه آنها را توجیه کنند. در مورد ایران هنوز به دنبال بمبهای موهومی اتمی و سلاحهای کشتار جمعی می گردند. سازمان مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) را که سازمان منتخب مردم فلسطین بود و همچنین سازمان حزب ﷲ لبنان که در حکومت است و میلیونها هوادار دارد سازمانهای تروریستی خواندند و می خوانند و به عمال خود در جهان فرمان دادند که به این دروغها به نفع صهیونیسم و تقویت تروریسم دولتی امپریالیستی دامن بزنند. این سیاست دیو ساختن از مخالفان، قبل از تجاوز به ممالکشان، این سیاست عفریته ساختن از رهبران کشورهای مستقل و دموکرات و میهنپرست، تا مردم کشورهایشان را به سزای اعتراضات و مقاومتشان در مقابل امپریالیسم و استعمار برسانند، سابقه طولانی دارد. استالین رهبر کبیر پرولتاریای جهان را با کوهی از دروغ و اتهام پوشاندند و هنوز به این دروغها ادامه می دهند تا ارزش دستآوردهای سوسیالیسم را از بین ببرند و عده ای هم با همدستی رویزیونیستها به این دروغها، با کمکهای مالی هنگفت امپریالیستی دامن می زنند. این واقعیات است که نباید آنرا در ارزیابی ها نادیده گرفت و هر بنجلی را که امپریالیستها و دستگاهای اغوای جمعی آنها عرضه می کنند به عنوان سکه زر پذیرفت.

حال به سراغ رهبر "جمهوری دموکراتیک خلق کره" آقای "کیم جونگ اون"(Kim Jong-un) آمده اند. جالب این است که نام رسمی این کشور "جمهوری دموکراتیک خلق کره" است، ولی این "وفاداران به تعهدات جهانی" با اصرار از "کره شمالی" نام می برند زیرا از این واژه "دموکراتیک" می ترسند و نمی خواهند این کشور را با نام اصلی آن بنامند که این خود توهینی به مردم این کشور است. برای آنها که به آموزش از تاریخ اهمیت نمی دهند و نمی خواهند از تاریخ بیآموزند با پوزش یادآوری می کنیم که به این صفات برشمرده دقت کنند: وی می خواهد جهان را نابود کند، خطری برای صلح جهانی است، دیوانه است، دیو است، بدجنس است، به ارزشهای مشترک غربی برخورد یکجانبه دارد، هیتلر است. این صفات را آنها بر می شمارند و آنوقت با تکرار این معایب و زشتکاری ها، سیاستهای خویش را متحقق می گردانند تا از چهره قربانیان این افتراء به مقاصد خود دست پیدا کنند. اشتباه نکنید، این صفات برشمرده مربوط به رهبر جمهوری دموکراتیک خلق کره نیست، بلکه مربوط به رهبر ملی ایران دکتر محمد مصدق قبل از کودتای خائنانه 28 مرداد است. همه رهبران ملی قربانیان افتراء امپریالیستها بوده اند، مصدق، سوکارنو، جمال عبدالناصر، عبدالکریم قاسم، آلینده، فیدل کاسترو، چاوز، مادورا و...

آقای دکتر "میشائیل لودرز" (Michael Lüders)کارشناس امور خاورمیانه در آلمان که نویسنده و پژوهشگری سرشناس است در کتاب "هر کس باد می کارد" و همزمان با آن در پیش سخنرانی خویش در معرفی همان کتاب به مطالب زیرین استناد می کند: "آنتونی ایدن"(Anthony Eden) از اینکه مصدق را مدام با هیتلر مقایسه کند خسته نمی شد، وی اظهار می کرد که هدف مصدق نابودی جهان، مبلغ یکجانبه گری بر ضد ارزشهای مشترک غربی، مبلغ خطر برای صلح جهان، متعصب، پر از نفرت، غیرقابل محاسبه در تهاجمش نسبت به غرب و ضد غربی است.".  وی در مورد ایران می افزاید: "یکی از مسایل مهم افکار عمومی سازیِ هدفمند در آستانه کودتای برنامه ریزی شده ضد حکومتی بود که خبرنگاران را با پول می خریدند. وزیر امور خارجه بریتانیا آقای آنتون ایدن مصدق را با هیتلر مقایسه کرده و مطبوعات آنگلوساکسون اتهام جاسوسی مسکو را به وی می زدند". آقای لودرز اشاره می کند که در کارخانه های افکار عمومی سازی آوردند: "... مصدق... اولین کسی بود که در غرب به عنوان "هیتلر دوم" بدنام شد".

البته دستگاه دروغپراکنی "دنیای آزاد" که باید آنها را دنیای آزاد از هر گونه وجدان و اخلاق نامید، مجددا در مورد مصر تابلوی خطر برای "جامعه جهانی" را برداشت تا مبارزه مردم مصر به رهبری جمال عبدالناصر ا تخطئه کند. به نقل از همان کتاب می توان چنین خواند: "بعد از مسئله مصدق رئیس جمهور مصر ناصر که در سال 1956 کانال سوئز را ملی کرد خشم سرمایه گذاران بریتانیائی و فرانسوی را نسبت به خود برانگیخت: وی نیز هیتلری شد که باید در جنگ کانال سوئز سرنگون شود که با موفقیت همراه نبود".(به نقل از کتاب آقای لودرز).

همین روشهای ضد بشری را عده ای که خود را ارباب و مالک جهان دانسته و برای سایر ملتها و دولتها نه ارزشی قایلند و نه تره خورد می کنند در مورد کشور "کره شمالی" به کار می برند. حمایت از حقوق این کشور و احترام به تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی آن ربطی به نوع حکومت، ایدئولوژی حاکم، دین آن و... هرگز ندارد، بلکه احترام به یک اصل اساسی و بنیادی همزیستی ممالک جهان در کنار هم و احترام به صلح جهانی است. نمی شود حقوقی را که اربابان جهان از آن خود می دانند و خودسرانه و با قلدری و تبختر آنرا به کار می گیرند از سایر دولتها و ملتها دریغ نمود. دنیای متمدن بر اساس پذیرش رابطه "تیمسار و گماشته" پدید نیامده است و نباید اجازه داد که این تفکرنژادپرستانه و قلدرمابانه به یک اصل تعیین سرنوشت دنیا بدل شود. این کشورها می خواهند با تهدید و دروغ و افکار عمومی سازی مردم جمهوری دموکراتیک خلق کره را از حق حیات محروم کنند زیرا به ساز آنها نمی رقصند. مشتی گردن کلفت که بر انباری از سلاحهای کشتار جمعی نشسته اند و همه آنها در آدمکشی و جنایات علیه بشریت کارنامه سیاهی دارند با توشه ای از اتهام و ریاکاری راه افتاده و از "جمهوری دموکراتیک خلق کره" می خواهند از حقوق ملی خود صرفنظر کند تا هر لحظه این آدمخواران لازم دانستند کشور آنها را با خاک یکسان نمایند. حال به دامنه این تبلیغات توجه کنید. 

شورای امنیت سازمان ملل جلسه فوق العاده را فرا خواند تا پرتاب موشک کره شمالی به فضا را محکوم کرده و این کشور را در انظار مردم جهان بی اعتبار نموده و زمینه تجاوز و سرنگونی رهبری آن را فراهم آورد. "آقای وزیر امور خارجه آلمان پرتاب موشک دورپیمای کره شمالی را مورد انتقاد قرار داد. مطبوعات غربی نوشتند که با وجود اعتراضات انبوه جهانی(کدام اعتراضات انبوه به جز دروغپراکنی قلدرها-توفان) کره شمالی موشک دورپیمای خویش را به فضا پرتاب کرد. با این موشک ماهواره فضائی "کوانگ میون سونگ -4"(ستاره درخشان) به مدار کره زمین فرستاده شد.".

ممالک جنگ طلب و دارای سوء پیشینه تبهکاری نظیر آلمان، ژاپن و یا آمریکا مدعی شدند که می ترسند کره شمالی از این فنآوری برای حمل بمبهای اتمی استفاده کند. با این استدلال خنده دار می شود جلوی هر تلاش برای دفاع از حق حاکیت ملی همه کشورهای را گرفت. 

واقعیت این است که هر چه دولت قانونی و مشروع "کره شمالی" اعلام می کند که "جمهوری دموکراتیک خلق کره" دارای حق حاکمیت ملی بوده و محق است دارای برنامه پژوهشهای فضائی باشد به خرج این تبهکاران و ژاندارمهای جهانی نمی رود. امپریالیسم آمریکا به تصویب رسانده است که آسمانها نیز در حریم امنیت این امپریالیسم قرار دارد و خود را محق می داند ماهواره سایر کشورها را در فضا از بین ببرد. امپریالیسم آمریکا که صدها موشک دورپیما داشته و هزاران بمب اتمی، هیدروژنی، نویترونی، سنگر شکن و صوتی، امپریالیستی که دو بار بمب اتمی را به کار برده است، به خود حق می دهد تا به عنوان آموزگار و مدیر جهان در مورد نوع زندگی و حاکمیت قانونی سایر کشورها تصمیم بگیرد و تهدید کند. دولت استعمارگر و متجاوز و نژادپرست ژاپن که سرزمین کره را سالها در استعمار خود داشته و در جنوب آسیا جنایت بپا کرده است، امروز در پی تجهیز سرسام آور نظامی خود و آنهم حتی برخلاف قانون اساسی کشورش است. این جریانهای راست و فاشیستی که متعهد به هیچ اصولی نیستند از دولت قانونی و مشروع "کره شمالی" می خواهند از حق حاکمیت و استقلال خود صرفنظر کند و تابع اوامر امپریالیستها باشد. آمریکا با زورِ شورای امنیت و نوکرانش به اقدامات غیر قانونی و تهدید آمیز دست می زند و می خواهد جمهوری کره شمالی را با تحریم اقتصادی مانند تحریم کوبا، نیکاراگوئه، عراق و یا ایران به تسلیم و یا تضعیف وادارد. سخنان این امپریالیستها حرف زور است و فاقد هر گونه زمینه قانونی و حقوقی. "کره شمالی" که سالها در تحت استعمار ژاپن بوده و در بعد از جنگ جهانی دوم شمال کشور را از چنگ استعمار بدر آورده است، حدود 60 سال است که با آمریکا در حال آتش بس و نه صلح به سر می برد. نیروهای آمریکا کشور کره جنوبی را شغال کرده و هنوز در آنجا بسر برده و بمبهای اتمی خویش را در این کشور انبار کرده اند. آنها که حاضر نیستند به یک قرارداد صلح شرافتمندانه با کره دموکراتیک تن در دهند و تلاشهای وحدت طلبانه کره را به رسمیت بشناسند، از کره شمالی در خواست می کنند کوچکترین قدمی در جهت تامین مصرف انرژی داخلی و در جهت تقویت قوای نظامی خویش دست نزند تا مانند عراق و لیبی بتواند مورد تجاوز بی مانع امپریالیستها قرار بگیرد. باید پرسید این "جمهوری دموکراتیک خلق کره " است که باید از آمریکا و ژاپن بترسد و یا برعکس؟.

این اقدام استقلال طلبانه و محقانه حکومت کره با دریائی از دروغ و اتهام و شایعه سازی و جو سازی همراه شده است. امپریالیستها از خطر جنگ، از خطر برای صلح، از تهدید جامعه جهانی و عباراتی که به گوش ما بسیار آشنا می آید، سخن می رانند تا زمینه جنایت دیگری را نیز فراهم کنند. معلوم نیست این "جامعه جهانی" کیست؟ چند تا کشور خودخواه امپریالیستی نمی توانند "جامعه جهانی" باشند. همه آنها ضد "جامعه جهانی" هستند. "جامعه جهانی" از حق حاکمیت ملتها حمایت می کند و نه از زروگوئی امپریالیستی. مسلما دستیابی دانشمندان "کره شمالی" به فنآوری هسته ای و دانش فضائی امر مثبت و در جهت حفظ استقلال ملی و حق حاکمیت ملی و ممانعت از تجاوز افسار گسیخته امپریالیستها به کشور کره است. این اقدامات مانع یک جنایت جدید بر ضد جامعه جهانی و بشریت مترقی است. هنوز ماهواره "جمهوری دموکراتیک خلق کره"  در مدار زمین قرار نگرفته که رئیس جمهور کره جنوبی که از خانواده ژنرال پارک منشاء می گیرد که روسای جمهور مدام العمر کره جنوبی هستند، از آمریکا خواسته است به دور کره جنوبی موشکهای دفاعی "تهاد"(THAAD) را مستقر کند که در واقع بهانه ای برای استقرار موشکهای تهاجمی علیه چین و روسیه است. وزیر امور خارجه آلمان با لحنی تهدید آمیز نسبت به "جمهوری دموکراتیک خلق کره" ابراز داشت که این: "کشور بار دیگر بی توجهی خویش را به هشدارهای جامعه بین المللی نشان داد". وی  پرتاب موشک را: "یک اقدام غیر مسئولانه تحریک آمیز خواند که بی توجهی خویش را به قطعنامه شورای امنیت که اجرای آن برای ملل الزامی است، نشان می دهد و برای چندمین بار امنیت منطقه را ببازی می گیرد". وی تهدید کرد که: "این چالش کره شمالی نسبت به جامعه جهانی نباید بدون پاسخ بماند". روشن است که از این تهدید بوی خون و تعفن می آید و مشتی ژاندارمهای جهانی با سوء سابقه و تاریخی ننگین در جهان، برای ممالک مستقل خط و نشان می کشند و تنها با زبان تهدید سخن می گویند.

آمریکا پرتاب موشک را "نقض فاحش تعداد فراوان قطعنامه ی سازمان ملل، اقدامی تحریک آمیز و بی ثبات کننده" نامید و جان کری تهدید کرد که با "اقدامات مهم" موجب خواهد شد که کره شمالی حساب پس دهد".

روسیه بعد از محکوم کردن کره شمالی در پرتاب موشک که آنرا نقض توافقات بین المللی می داند با آمریکا همزبان شد و گفت: "چنین اقدامات به تشدید تضادها در شبه جزیره کره و شمال شرقی آسیا منجر می شوند"، "ما مجبوریم به این نتیجه برسیم که کره شمالی یک بار دیگر حقوق بین الملل را به صورت تحریک آمیز لگدمال کرده است"

رئیس جمهور ژاپن "شینزو آبه"(Shinzō Abe) که گویا امر بر خودش نیز مشتبه شده که از نژاد برتر و آسمانی است، پرتاب موشک را شدیدا محکوم کرد و گفت: "ما مطلقا نمی توانیم چنین کاری را اجازه دهیم". .

روشن است که از نظر هر دولت ملی و قانونی که بر دفاع از حق حاکمیت ملی اش پافشاری می کند، قطعنامه های سازمان ملل که به زور امپریالیستها و بر ضد روح دوستی ملل و صلح جهانی با رشوه و زور به تصویب می رسند، فاقد هر گونه مبنای قانونی هستند. هر امضائی که با زور و تهدید و رشوه کسب شده باشد، در تمام نظامهای حقوقی جهان بی اعتبار است. با فشار امپریالیسم آمریکا قطعنامه 1718 شورای امنیت بر ضد "جمهور دموکراتیک خلق کره" در گذشته به تصویب رسیده است که از آن بوی جنگ و آدمخواری می آید و کره را متهم می کند که ناقض مصوبات و توافقنامه های جهانی است و به این قطعنامه های آمریکائی احترام نمی گذارد. آنها  در آن قید کردند: "کره شمالی باید تاسیسات هسته ای، سلاحهای کشتار جمعی و موشکهای قاره پیما را نابود کند. کشتیهائی که کالا به کره شمالی می برند می توانند متوقف شوند و برای یافتن سلاحهای کشتار جمعی و یا کالاهائی که بدرد این کار می خورند مورد بازدید قرار گیرند. دارائی های افراد و یا بنگاههائی که در برنامه تسلیحاتی کره شمالی دست دارند مسدود می شود. هیچکدام از اعضاء سازمان ملل مجاز نیستند اجناس تجملی به کره صادر کنند". قطعنامه به ماده 7 منشور ملل متحد که استفاده از زور را مجاز می داند استناد می کند.

سفیر "جمهوری دموکراتیک خلق کره" در سازمان ملل متحد در یک موضعگیری علنی روش شورای امنیت سازمان ملل را به درستی "روش گانگسترها" نامید و در مقابل خبرنگاران به درستی تائید کرد این اقدام یک اعلان جنگ آشکار به جمهوری دموکراتیک خلق کره است. خنده دار است که ملتی را به گرسنگی محکوم کنند زیرا از حقوق قانونی خویش دفاع می کند و آنوقت برای عوامفریبی در یک قطعنامه شورای امنیت به صورت توهین آمیز مدعی شوند: "اعضاء سازمان ملل مجاز نیستند اجناس تجملی به کره صادر کنند". تو گوئی مشکل کشور کره سیگار هاوانا و یا ویسکی جانی واکر است. عوامفریبی و لوده بازی نیز بخشی از شخصیت و هویت امپریالیستی است. حزب کار ایران(توفان) اقدامات "جمهوری دموکراتیک خلق کره" را در دفاع از حق حاکمیت ملی خود مثبت ارزیابی کرده و مورد تائید قرار می دهد. رهبران این کشور برخلاف رهبران ایران به ننگ تسلیم تن در ندادند.

 

بر گرفته از توفان شـماره 192اسفند ماه  1394ـ مارس سال 2016

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts