«به
رفقای
کمونیست
آذربایجان،
گرجستان،
ارمنستان،
داغستان و
جمھوری
کوھستانی»
«با
درود آتشین به
جمهوریهای
شوروی قفقاز،
میخواهم
امیدوار باشم
که اتحاد محکم
آنان نمونهای
از صلح ملّی
به وجود خواهد
آورد که نظیر
آن در دوران
بورژوازی
دیده نشده و
در نظام بورژوائی
وجود آن ممکن
نیست.
ولی صلح
ملّی بین
کارگران و
دهقانان ملیتهای
قفقاز هر قدر
هم مهم باشد،
باز حفظ و
تکامل حکومت
شوروی، به
عنوان انتقال
به سوسیالیسم،
به مراتب از
آن مهمتر
است. این
وظیفهای است
دشوار ولی
کاملاً قابل
اجراء. نکتهای
که برای اجرای
موفقیتآمیز
این وظیفه بیش
از همه اهمیت
دارد، این است
که کمونیستهای
ماوراء قفقاز
به ویژگی وضع
خود، وضع جمهوریهای
خود و فرق آن
با وضع و
شرایط جمهوری
فدراتیو
شوروی
سوسیالیستی
روسیه پیببرند
و این نکته را
درک کنند که
باید تاکتیک ما
را تقلید نکنند،
بلکه آن را بر وفق
اختلاف شرایط
مشخص با
سنجیدگی
تغییر شکل دهند.
جمهوریهای
شوروی روسیه
در هیچ جا از
پشتیبانی سیاسی
و نظامی
برخوردار
نبود. برعکس،
سالهای پی در
پی علیه
تهاجمات جنگی
کشورهای آنتانت[1] و
محاصره آنها
مبارزه کرد.
جمهوریهای
شوروی قفقاز
از پشتیبانی
سیاسی و تا
حدود کمی هم
از پشتیبانی
نظامی جمهوری
فدراتیو شوروی
سوسیالیستی
روسیه
برخوردار
بودند. این یك
فرق اساسی
است.
ثانیا:
اکنون دیگر بیم
این نمیرود
که کشورهای
آنتانت تهاجم
نمایند و گارد
سفیدیهای
گرجستان،
آذربایجان،
ارمنستان،
داغستان و
کوهستان را
مورد پشتیبانی
نظامی قرار دهند.
آنتانت در روسیه
«دستش سوخت» و این
امر لابد وی را
وادار خواهد
ساخت که برای چند
مدتی با احتیاطتر
باشد.
ثالثا:
جمهوریهای
قفقاز کشورهائی
هستند از روسیه
هم دهقانیتر.
رابعا:
روسیه از لحاظ
اقتصادی
رابطهاش با
کشورهای پیشرو
سرمایهداری
قطع بود و تا حدود
زیادی اکنون نیز
قطع است؛ ولی قفقاز
میتواند سریعتر
و آسانتر با
کشورهای
باختری سرمایهداری
«همزیستی»
برقرار نماید
و به مبا دله
کالا بپردازد.
فرقها
بدین جا پایان
نمیپذیرند.
ولی همین فرقها
هم کافیست برای
اینکه به لزوم
اتخاذ تاکتیك
دیگری پی برده
شود.
باید
نسبت به خرده
بورژوازی و
روشنفکران و به
ویژه نسبت به
دهقانان نرمش
و احتیاط و
گذشت بیشتری
داشت. باید از
لحاظ اقتصادی
از کشورهای
سرمایهداری
باختر به انواع
وسائل و به نحوی
مجدانه و فوری
در مورد امتیازات
و مبادله کالا
استقاده کرد. نفت،
منگنز، ذغال
(معادن تکورچلی)
و مس، - این است
فهرست به کلی
غیر کاملی از ثروتهای
عظیم معدنی.
امکان کاملی وجود
دارد که دامنه،
سیاست امتیازات
و مبادله کالا
با خارجه وسیعاً
بسط داده شود.
باید این
موضوع را به نحوی
پردامنه و
استوار و با
مهارت و
دوراندیشانه
انجام داد و
از آن به انواع
وسائل برای
بهبود وضع کارگران
و دهقانان و
جلب
روشنفکران به
ساختمان
اقتصادی
استفاده نمود.
باید با تمام
قوا، و با
استفاده از
مبادله کالا
با ایتالیا،
امریکا و سایر
کشورها. نیروهای
مولده این
سرزمین
ثروتمند و
زغال سفید و آبیاری
آن را بسط داد.
آبیاری، برای
آنکه زراعت و گلهداری
به هر نحوی
شده اعتلا یابد،
اهمیت خاصی
دارد.
انتقال
بطئیتر و احتیاطآمیزتر
و سیستماتیكتر
به سوسیالیسم –
این است آنچه
که برای جمهوریهای
قفقاز،
برخلاف جمهوری
فدراتیو شوروی
سوسیالیستی
روسیه، امکانپذیر
و ضروری است. این
است آنچه که
باید درك نمود
و، با در نظر
گرفتن فرق آن
با تاکتیك ما،
توانست به موقع
اجرا گذارد.
ما نخستین
شکاف را در پیکر
سرمایهداری جهانی
ایجاد مینمودیم.
این شکاف ایجاد
شد. ما در جنگ
سبعانه و
مافوقالطبیعه،
شاق و دشوار،
دردناك و سریع
علیه سفیدها
و اسارها و
منشویکها، که
از طرف تمام
آنتانت و بوسیله
محاصره آن و
کمك نظامی آن پشتیبانی
میشوند،
از خود دفاع
کردیم.
رفقای
کمونیست
قفقاز، شما دیگر
نباید این شکاف
را ایجاد نمائید،
بلکه باید
بتوانید با
احتیاط زیاد و
به شیوهای
سیستماتیك چیز
تازهای ایجاد
کنید و در این مورد
از شرایط بینالمللی
سودمندی، که
در سال ۱۹۲۱
برای شما وجود
دارد،
استفاده نمائید.
هم اروپا و هم
تمام جهان در
سال ۱۹۲۱ دیگر
آن نیست که در
سال های ۱۹۱۷
و ۱۹۱۸ بود.
باید
تاکتیک ما را
تقلید نکرد،
بلکه با استقلال
دربارهُ علل ویژگی
آن، شرایط و
نتایج آن تعمق
ورزید و در
مورد خود نص این
تاکتیك را نه،
بلکه روح آن،
مفهوم آن و
درسهای ناشی
از تجربیات
سالهای
۱۹۲۱-۱۹۱۷ را
بهکاربست. از
لحاظ اقتصادی
فوراً باید
به مبادله
کالا با خارجه،
یعنی کشورهای
سرمایهداری،
پرداخت و در این
مورد خسّت
نورزید: بگذار
دهها میلیون
از گرانبهاترین
مواد معدنی نصیب
این کشورها
گردد.
باید
فوراً کوشش
ورزید تا وضع
دهقانان
بهبود یابد و
عملیات دامنهداری
را در رشته
الکتریفیکاسیون
و آبیاری آغاز
نمود. آبیاری بیش
از هر چیز
لازم است و بیش
از هر چیز سرزمین
را دگرگون خواهد
ساخت و آن را
احیاء خواهد
کرد، گذشته را
مدفون خواهد نمود
و انتقال به
سوسیالیسم را
تحکیم خواهد
بخشید.
از
نامرتبی این
نامه، که
مجبور بودم
آنرا با شتاب
تهیه کنم، تا
بتوانم بوسیله
رفیق میاسنیکف
ارسال دارم،
پوزش میطلبم
و بار دیگر
بهترین
درودهای خود
را به کارگران
و دهقانان جمهوریهای
شوروی قفقاز
ابلاغ مینمایم
و بهترین
آرزوها را
درباره آنان
دارم.
ن. لنین.
مسکو،
آوریل سال
۱۹۲۱
«پراودای
گرجستان»، شماره
۵۵،
۸ ماه مه
سال ۱۹۲۱» (نقل
از منتخبات
لنین به زبان
فارسی جلد دوم
قسمت دوم صص
۶۲۹-۶۳۲).
ژاپن و ساير
کشورھا به «آنتانت»
ملحق شدند. پس
از انقلاب
کبير
سوسياليستی
اکتبر، اعضای
اصلی اين دستهبندی
- انگلستان،
فرانسه، ايالات
متحده و ژاپن -
مداخلۀ
نظامی عليه
روسيۀ شوروی
را سازمان دادند
و در آن شرکت کردند.
1-
کمیته روابط
عمومی آمریکا -
اسرائیل APC- American Israel Public Affairs Committee
مشهور به «اِیپَک»،
یکی از بزرگترین
و
قدرتمندترین
گروههای
لابیگری در
ایالات متحده
آمریکاست. این
گروه لابی با
بیش از
۱۰۰٬۰۰۰ عضو،
هر ساله میلیونها
دلار خرج
سرمایهگذاری
در نفوذ بر
سیاستهای
دولتی و
قانونگذاری
آمریکا میکند.
روسای جمهور
آمریکا در
آستانه
انتخابات
آمریکا
نظریات خویش
را در مورد
اسرائیل و
یهودیان در
نشستهای این
سازمان بیان
میکنند تا
آراء و حمایت
مهم آنها را
به دست
آوردند.
برگرفته
ازتوفان
شـماره 248 آبان ماه 1399
اکتبر 2020
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
صفحه حزب
کار
ایران(توفان)
در شبکه جهانی
اینترنت
www.toufan.org
[1] - دستهبندی
قدرتھای
امپرياليستی
(انگلستان،
فرانسه و
روسيه) که در ١٩٠٧ شکل
نھايی را به خود
گرفت و برعليه
اتحاد سه
گانۀ
امپرياليستی
(آلمان - اتريش -
مجارستان و
ايتاليا)
متوجه بود.
اين دستهبندی
نامش را از
موافقتنامه
١٩٠۴
انگلستان و
فرانسه Cordiale Entente گرفته بود. در طول
جنگ اول جھانی
امپرياليستی
١٨-١٩١۴، ايالات
متحده، ژاپن و
ساير کشورھا
به «آنتانت»
ملحق شدند. پس
از انقلاب
کبير
سوسياليستی
اکتبر، اعضای
اصلی اين دستهبندی
- انگلستان،
فرانسه، ايالات
متحده و ژاپن -
مداخلۀ
نظامی عليه
روسيۀ شوروی
را سازمان دادند
و در آن شرکت کردند.