تغییر
توازن قوا در
سطح جهانی و
شکلگیری نظم
جدید و جایگاه
ایران (بخش
اول)
کشورهای
بزرگ و
تأثیرگذار به
لحاظ اقتصادی
و سیاسی عضو
اتحادیه
اروپا، از
جمله آلمان،
فرانسه، و
ایتالیا،
اگرچه
دروضعیت
بحران اقتصادی
تمامعیار یا
رکود رسمی
قرار ندارند،
اما با چالشهای
ساختاری و
ناآرامیهای
اجتماعی
مزمنی مواجه
هستند. این
ناآرامیها
عمدتاً ناشی
از پدیدههائی
همچون انباشت
بیش از حد
سرمایه و کاهش
نرخ سود
سرمایه است.
این کشورها،
به عنوان قدرتهای
اقتصادی
پیشرو در
اتحادیه
اروپا و جهان،
نقش محوری در
حفظ ثبات
اقتصادی منطقه
و نظام مالی
جهانی ایفا میکنند.
آلمان،
به عنوان بزرگترین
اقتصاد
اروپا، موتور
محرکه رشد و
ثبات اقتصادی
این قاره به
شمار میرود.
(بریتانیا که
پس از خروج از
اتحادیه اروپا
در پی برگزیت
مسیر مستقلی
را در پیش
گرفته است)
فرانسه و
ایتالیا نیز
از جمله
اقتصادهای
تأثیرگذار و
کلیدی در عرصهی
جهانی هستند.
با این حال،
در سالهای
اخیر، این
کشورها با
چالشهای
اقتصادی و
اجتماعی
متعددی روبرو
شدهاند که
ثبات آنها را
تحت تأثیر
قرار داده
است. از جمله
این چالشها
میتوان به
کاهش نرخ رشد
اقتصادی،
افزایش تورم ناشی
از بحرانهای
جهانی و
پیامدهای همهگیری
کووید-۱۹ و جنگ
اوکراین
اشاره کرد.
این عوامل
فشار قابل
توجهی بر
اقتصاد این
کشورها وارد
کردهاند. به
ویژه در
ایتالیا، سطح
بالای بدهی
عمومی به
عنوان یکی از
اصلیترین
ریسکهای
اقتصادی،
ثبات بلندمدت
این کشور را
تهدید میکند.
این چالشها
نه تنها بر
وضعیت داخلی
این اقتصادها
تأثیر
گذاشته، بلکه
پیامدهای
گستردهتری
برای اقتصاد
جهانی نیز به
همراه داشته
است.
اگرچه
این کشورها
هنوز به طور
رسمی وارد
مرحله بحران
اقتصادی تمامعیار
نشدهاند،
اما نشانههای
نگرانکنندهای
از تشدید تنشهای
داخلی و خارجی
در حال ظهور
است. افزایش
شکاف طبقاتی به
یکی از عوامل
اصلی
نارضایتی
عمومی تبدیل شده
است. به ویژه
در میان
جوانان و
کارگران کممهارت،
نرخ بیکاری
بالا و
دستمزدهای
ناکافی موجی
از اعتراضات و
ناآرامیهای
اجتماعی را به
همراه داشته
است. نرخ
بیکاری منطقه
یورو حدود ۶٫۵ درصد
گزارش شده است.
بیشترین نرخ
بیکاری در
اسپانیا بالغ
است بر حدود ۱۲٫۰ درصد
در یونان ۱۰٫۰ درصد و در ایتالیا: ۷٫۸ درصد،
از سوی دیگر،
کاهش هزینههای
عمومی در بخشهای
حیاتی مانند
بهداشت و
آموزش، فشار
بیشتری را بر
اقشار متوسط و
کمدرآمد
وارد کرده و
نارضایتی آنها
را تشدید
نموده است. علاوه
بر چالشهای
داخلی، ورود
مهاجران به
اروپا به
عنوان پیامد
مستقیم سیاستهای
استعماری
نظام سرمایهداری
امپریالیستی؛
بیثباتیهای
اقتصادی و
اجتماعی را در
مناطق شمال
آفریقا و غرب
آسیا افزایش
داده است. این
بیثباتیها،
همراه با
مداخلات
نظامی در
خاورمیانه و
شمال آفریقا،
نمیتوانست
تنشهای
اجتماعی را در
اروپا تشدید
نکند، که کرده
است. این
وضعیت، در
کنار بحرانهای
ساختاری
داخلی، به رشد
احزاب راست
افراطی و
گرایشهای
فاشیستی دامن
میزند و فضای
سیاسی این
جوامع را به
شدت قطبی کرده
است.
در
قلب نظام مالی
امپریالیستی،
سرمایه همواره
در پی افزایش
سود خود است.
این امر منجر
به تمرکز ثروت
در دست گروههای
خاص میشود.
نگاهی به آمار
کلی تمرکز
ثروت جهانی بر
اساس گزارشهای
اخیر از سوی
گزارش
نابرابری
جهانی (World Inequality Report 2022) نشان میدهد
که ۱۰ درصد ثروتمندترین
افراد جهان
مالک حدود ۷۶
درصد از کل
ثروت جهانی
هستند. ۱ درصد ثروتمندترین
افراد بیش از ۴۵ درصد از
ثروت جهانی را
در اختیار
دارند. ۵۰ درصد فقیرترین
جمعیت جهان
تنها ۲ درصد از
ثروت جهانی را
دارا هستند.
بنابر گزارش
آکسفام (Oxfam) 2023 از زمان
شروع همهگیری
کووید-۱۹، ثروت
میلیاردرها
به شدت افزایش
یافته است. ۱ درصد ثروتمندترین
افراد دو
برابر بیشتر
از ۹۹ درصد باقیمانده
ثروت ایجاد
کردهاند. تعداد
میلیاردرها
از سال ۲۰۲۰ به
بعد بیش از ۲۶۰۰ نفر افزایش
یافته است.
جالب
است نگاهی
بیندازیم به گزارش
کردیت سوئیس؛(Credit
Suisse Global Wealth Report 2023) کل ثروت
جهانی در سال ۲۰۲۳ حدو ۴۵۴ تریلیون
دلار تخمین
زده شده است
که ۱ درصد ثروتمندترین
افراد مالک
حدود ۴۵ درصد
از این ثروت
هستند.
علت
کاهش نرخ سود
سرمایه این
است که
بازارها به
حالت اشباع میرسند
و فرصتهای
سودآوری جدید
محدود میشوند.
این پدیده نه
تنها
نابرابریهای
اقتصادی را
تشدید میکند،
بلکه با کاهش
قدرت خرید
عمومی،
ناآرامیهای
اجتماعی نیز
افزایش مییابد.
در نتیجه،
کشورهای
سرمایهداری
پیشرفته با
چالشهای
اقتصادی و
اجتماعی جدی و
عمیقی روبرو
هستند که این
تنشها
احتمالاً
تشدید خواهند
شد و ثبات
بلندمدت این
جوامع را با
خطر مواجه
خواهند کرد.
رقابتی هم که
در حال حاضر
بین قدرتهای
امپریالیستی
موجود و قدرتهای
امپریالیستی
در حال ظهور
برای تسلط بر
اقتصاد جهانی
و منابع
انسانی و
طبیعی
درگرفته است،
بی تردید تشدید
خواهد شد.
امپریالیسم
آمریکا در حال
حاضر نقش مسلط
در اقتصاد
جهانی و نظام
بینالملل
ایفا میکند و
هنوز دارای
نفوذ گسترده
در نظام مالی
و سیاسی جهانی
است و این
نفوذ را از
طریق نهادهای
بینالمللی
مانند صندوق
بینالمللی
پول (IMF)،
بانک جهانی و
سازمان تجارت
جهانی (WTO) اعمال میکند
تا نظم تک
قطبی جهانی
موجود را حفظ
کند. امری که
بدون تخاصمات
و برخوردهای
نظامی ممکن نیست
و این در حالی
است که قدرتهای
امپریالیستی
نوظهور در حال
افزایش قدرت اقتصادی،
سیاسی و نظامی
خود هستند و
تلاش میکنند
تا سهم بیشتری
از اقتصاد جهانی
را از آن خود
نمایند. از
یکسو چین در
آینده نزدیک
میرود تا به
عنوان اولین
اقتصاد بزرگ
جهان تبدیل
گردد و برای
گسترش نفوذ
خویش در تلاش
است تا موقعیت
استراتژیک
خود را از
طریق به اجرا
درآوردن طرحهای
بلندپروازانه
مانند (Belt and Road Initiative)
تحکیم و تثبیت
نماید؛ از سوی
دیگر روسیه به
عنوان یک قدرت
نظامی و انرژیمحور
و دارای نفوذ
در مناطق
استراتژیک
غرب آسیا و
اروپای شرقی،
هر دو توانستهاند
تا هژمونی
امپریالیسم
غرب را به
چالش بکشند و
معادلات قدرت
در سطح جهانی
را به سمت جهان
چند قطبی برهم
بزنند. رقابت
بین این قدرتها
بر سر تسلط بر
منابع
زیرزمینی و
اقتصاد جهانی،
کنترل بر
فناوریهای
پیشرفته
مانند «هوش
مصنوعی»،
«رایانش کوانتومی»
و «انرژیهای
تجدیدپذیر» را
دربرمیگیرد؛
همچنین تلاش
برای افزایش
نفوذ در نظام مالی
جهانی، از
جمله استفاده
از ارزهای
دیجیتال و
کاهش وابستگی
به دلار
آمریکا؛
کنترل بر
زنجیرههای
تأمین جهانی و
کاهش وابستگی
به دیگر کشورها؛
کنترل بر
منابعی مانند
نفت، گاز،
مواد معدنی و
آب که برای
رشد اقتصادی و
امنیت ملی نقش
حیاتی دارند؛
جذب نیروی کار
ماهر و متخصص
از طریق
مهاجرت و
آموزش، که
برای رشد
اقتصادی و نوآوری
الزامآور
است. بدون
تردید این
رقابت در
آینده تشدید
خواهد شد.
دلایل این
تشدید همانا
کمبود منابع
است، چون با
افزایش جمعیت
جهان و کاهش
منابع طبیعی،
رقابت بر سر
این منابع
شدیدتر خواهد
شد. تغییرات
آب و هوایی
باعث افزایش
رقابت بر سر
منابعی مانند
آب و زمینهای
کشاورزی میشود.
ظهور
تکنولوژیهای
جدید مانند
«انرژیهای
تجدیدپذیر» و
فناوریهای
زیستی، زمینههای
جدیدی برای
رقابت ایجاد
خواهد کرد.
لذا،
جنگ اوکراین و
درگیریهای
منطقهای در
غرب آسیا باید
در چارچوب
رقابتهای
هژمونیک و نقش
تهاجمی
امپریالیسم
آمریکا مورد
بررسی و تحلیل
قرار گیرند.
در مورد جنگها
و بحرانهای
منطقهای،
باید تأکید
کرد که این
درگیریها
صرفاً بحرانهای
خودساخته یا
محلی نیستند،
بلکه به طور
عمیقی تحت
تأثیر تضاد
منافع و رقابتهای
امپریالیستی
در سطح کلان
قرار دارند.
بنابراین،
اگرچه این
بحرانها در
محدودههای
جغرافیایی
خاصی ظهور و
بروز مییابند،
رشد میکنند و
شکل میگیرند،
اما نه کاملاً
بسته و منفک
از رقابتهای
جهانی هستند و
نه مستقل از
منازعات
هژمونیک قدرتهای
امپریالیستی
عمل میکنند.
این بحرانها،
به ویژه جنگ
اوکراین و
درگیریهای
غرب آسیا،
بازتابی از رقابتهای
گستردهتر
بین قدرتهای
بزرگ هستند.
برای مثال،
جنگ اوکراین
را میتوان به
عنوان نقطه
تلاقی
ژئواستراتژیک
بین روسیه و
بلوک غرب به
رهبری آمریکا
و ناتو تفسیر
کرد. به طور
مشابه،
درگیریهای
غرب آسیا نیز
تحت تأثیر
رقابتهای
ژئوپلیتیک
بین قدرتهای
جهانی و منطقهای،
از جمله
آمریکا،
روسیه، چین و
کشورهای منطقهای
مانند ایران و
عربستان
سعودی و
اسرائیل قرار
دارند.
بنابراین،
تحلیل این
بحرانها
بدون در نظر
گرفتن نقش و
تأثیر رقابتهای
هژمونیک
امپریالیستی
ناقص خواهد
بود. این
درگیریها نه
تنها برآمده
از عوامل
داخلی یا
منطقهای
هستند، بلکه
به طور مستقیم
و غیرمستقیم
تحت تأثیر
منافع و رقابتهای
قدرتهای
بزرگ قرار میگیرند.
در نتیجه،
برای درک کامل
این بحرانها،
باید آنها را
در چارچوب
گستردهتر
رقابتهای
جهانی و برهم
خوردن نظم کهن
تحت سرکردگی آمریکا
مورد تبین و
بررسی قرار داد.
به
زودی دولت
«ترامپ» امور
را در دست
خواهد گرفت و
به احتمال
زیاد آمریکا
را وارد یک
جنگ تعرفهای
بیسابقه
خواهد کرد.
این جنگ نه
تنها علیه
رقبای اقتصادی
اصلی مانند
چین، بلکه حتی
علیه متحدان
سنتی آمریکا
مانند
کانادا،
آلمان و مکزیک
نیز خواهد
بود. «ترامپ» از
هم اکنون این
کشورها را
تهدید کرده
است. هدف اصلی
آمریکا از این
اقدامات،
جلوگیری یا
حداقل کاهش
سرعت افول
هژمونیک خود
در صحنهی
جهانی است. با
این حال، به
نظر میرسد که
این تلاشها
چندان موفقیتآمیز
نخواهند بود.
«ترامپ»
با اتخاذ
سیاستهای
«پروتکسیونیسم»
(حمایتگرایی
اقتصادی) ممکن
است در کوتاهمدت
بتواند رقبای
خود را به
امتیازدهی
وادار کند.ادامه در
شماره بعد
نقل
از توفان
شماره ۲۹۹
بهمن
ماه۱۴۰۳ ارگان
مرکزی حزب
کارایران
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام