ملاقات
ترامپ با
زلنسکی و پس
لرزه های آن
پس ازتحقیر علنی نوکری به نام ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین توسط دونالد ترامپ و معاونش در روز جمعه ۲۸ فوریه در سالن بیضی شکل کاخ سفید، به جرات می توان گفت که نوعی زمین لرزه ی سیاسی در اروپا به وقوع پیوست.آنالنا باربوک، وزیر امور خارجه فعلی آلمان، گفت: دوران جدیدی از بی رحمی آغاز شده است!
اتحادیه اروپا عملا به "چه کنم، چه کنم" گرفتار آمده است.
"اورسولا فون در لاین"، رئیس کمیسیون اروپا گفت: "امروز ما می خواهیم ۸۰۰ میلیارد یورو به ارتش اتحادیه اروپا اختصاص دهیم. و سپس یپیشنهاد بسیج ۸۰۰ میلیارد یورویی برای تسلیح مجدد اروپا را به پارلمان عرضه کرد.
صدراعظم آتی آلمان"فردریش مرتس" همراه با حزب سوسیال دموکرات - حزب موتلفش در دولت آتی- حتی میخواهند هزینههای نظامی را از قانون "ترمز بدهی" آلمان معاف کنند.
تسلیح مجدد بی پایان، این تمام ان چیزی است که مد نظر است.حتی قبل از برخورد متکبرانه اخیر ترامپ نسبت به زلنسکی، سیاستمداران برجسته در سراسر اتحادیه اروپا میگفتند که یک نقطه عطف واقعی اکنون فرا رسیده است! که به نظر ما این چیزی نیست جز رشد تضاد های میان امپریالیسم آمريکا و امپریالیست های اروپا.
امروز که نه تنها اوکراین بلکه کل اروپا، نه تنها از سوی روسیه به خاطر دخالت مستقیم ناتو در درگیریهای اوکراين، که از سوی آمریکا نیز در معرض تهدید قرار گرفته است، رهبران اروپا راهی جز تشدید تجهیزات و تسلیحات سرسام آور به مخیله شان خطورنکرده است. در این رابطه یک دانشمند سیاسی آلمانی بنام "یواخیم کراوز"، علنا گفت که "ایالات متحده دیگر بخشی از جامعه غربی نیست."
در بحران روابط ترانس آتلانتیک، می شنویم که اتحادیه اروپا اکنون باید با سرعت برق و باد به یک قدرت نظامی تبدیل شود و سلاح های هسته ای خود را نیز به طور گسترده ارتقا دهد، نه تنها برای ارتقای قدرت بازدارندگی در مقابله با روسیه بلکه به دلیل سیاست های جدیدایالات متحده آمریکا!!
چنین اظهاراتی چنان جوی را ایجاد می کند که سیاستمدارانی چون "یورگن تریتین"، از جناح چپ سبزها که تا دیروز در صف پاسیفیست ها قرار داشتند، در روزنامه های آلمان و بین المللی هشدار دهند که: «مماشات» با ترامپ واکنش اشتباهی است و این را با این درخواست ترکیب می کند که اروپا بالاخره باید «صنعت تسلیحات خود را بسازد»! "آلبرشت فون لوکه"، دانشمند و نویسنده سیاسی آلمانی، در همین رابطه می نویسد که "اعتماد به نفس اروپا بزرگترین چالش خواهد بود".
چه اتفاقی افتاده است؟ ترامپ از یک طرف دولت اسرائیل را به پاکسازی قومی نوار غزه ترغیب می کند، از سوی دیگر خود یک تهدید نظامی برای گرینلند و پاناما به شمار می آید. علاوه بر این او می خواهد کانادا را به ایالات متحده آمریکا ملحق کند! با این حال، سیاستمداران اتحادیه اروپا نه از بازی شیطانی ترامپ به طور کلی، بلکه از تلاش او برای پایان دادن به جنگ در اوکراین تا حد هیستری خشمگین هستند!
"به خاطر ترامپ، ما اروپا را به یک قدرت نظامی تبدیل می کنیم"، این همان تله میلیتاریست های لابی گر کنسرت های اسلحه سازی است.
ببینید آش چقدر شور است که زمانی که تلویزیونی معروف در آمریکا، نشست کاخ سفید را پخش می کرد و زلنسکی میگفت: "رئیس جمهور روسیه یک قاتل" است: ترامپ با عصبانیت زیاد به او هشدار می دهد که "تو به دنبال براه انداختن جنگ جهانی سوم هستی"!
گرچه ترامپ جمله فوق را برای مرعوب کردن زلنسکی بکار برد ولی به دیده حزب ما این واقعیتی انکار ناپذیر است که ترامپ در راستای سیاست اعمال سلطه امپریالیسم آمريکا به مثابه "قدرت اول" جهت استمرار سلطه اقتصادی از طریق گسترش مناطق نفوذ و راه های دریایی، چنگ اندازی هرچه بیشتر بر مخازن انرژی زا و ذخائر معدنی کمیاب و... پیه جنگ جهانی سوم را به تن مالیده است.
در این رابطه "کی یر استارمر"، نخست وزیر بریتانیا و "امانوئل ماکرون"، رئیس جمهور فرانسه، با فریبکاری، چنین وانمود میکنند که در حال کار بر روی طرح صلح خود هستند! اما تا کنون پیشنهادی بیش از یک آتش بس یک ماهه عرضه نکرده اند. .
پیشنهادات ارائه شده توسط دولت ترامپ برای پایان دادن جنگ اوکراین قطعا اهداف پلیدی ، از جمله سلطه بر ذخائر معدنی کمیاب عظیم و گرانبها، منابع انرژی زا و منابع کشاورزی این کشور را دنبال میکند. ترامپ تاجر با پیشدستی، با این بهانه که آمریکا تاکنون ۵۰۰ میلیارد دلار به اوکراین کمک نظامی و مالی کرده است، از زلنسکی می خواهد که در ازای آن کلیه معادن این کشور را در انحصار آمریکا در آورد. در صورتیکه جمع کمک های ایالات متحده آمریکا به اوکراین طی سه سال گذشته بیش از ۱۱۰ میلیارد نبوده است. اروپاییان هم که می بینند سرشان بی کلاه مانده به جنب و جوش افتاده اند.
البته استارمر و مکرون که در رقابت با آمریکا مایلند سلطه خود را بر اوکراین برانند، برای خنثی ساختن این هدف غارتگرانه امپریالیسم آمريکا هنوز برنامه ای مدون ندارند. ولی پیشنهاد مکرون برای گستراندن چتر حفاظت سلاح هستهای اش به مثابه عامل دفاعی و بازدارنده، خود حاکی از آن است که او و همپالکان اروپایی اش نیز پیه جنگ سوم جهانی را به تن مالیده اند.
فراموش نکنیم که جنگ های اول و دوم جهانی نیز بر سر رقابت های خونین قدرت های امپریالیستی به خاطر گسترش مناطق تحت نفوذ، به منظور فروش هرچه بیشتر کالا و غارت مواد خام و انرژی زا رخ دادند.
در همین رابطه پیشنهاد رندانه برخی از سران کشورهای اروپایی اینست که اروپا می تواند در ازای واگذاری اراضی شرق اوکراین، به روسیه، از این کشور بخواهد که با عضویت اوکراین در ناتو موافقت کند! در عین حال خواهان آن هستند که مرز جدید اوکراين با روسیه توسط یک "نیروی نظامی بزرگ محافظ صلح" احاطه شود! تا اروپا قادر گردد ارتش خود و چه بسا موشک های حامل کلاهک هستهای را در مرز اوکراين با روسیه مستقر کنند! یعنی عملا زمینه های جنگ سوم جهانی را مهیا سازند. گرچه نمایندگان روسیه تا کنون مخالفت شدید خود را با چنین پیشنهاداتی ابراز داشته اند، اما طراحان چنین پیشنهاداتی، غیرقابل تصور نمی دانند که پوتین با چنین راه حلی موافقت کند! آنها می افزایند این یک پیشنهاد منصفانه برای همه طرف ها به شمار می آید، شرطی که اگر به تحقق پیوندد گامی واقعی به سوی صلح اروپا به شمار خواهد آمد!!
اما به نظر نمی رسد که دول استعمار کهن و جنگ طلبی چون فرانسه، انگلستان و آلمان که همچنان به برانگیختن جو جنگ علیه روسیه دامن می زنند و روسیه را متهم میکنند که"می خواهد به زودی به کشورهای بالتیک و رومانی حمله کند!" با چنین پیشنهاداتی موافقت کنند. آنها امروز ترامپ را مانند پوتین دشمن دموکراسی میشناسند و معتقدند که ما باید اروپا را به یک قدرت نظامی قوی تبدیل کنیم!؟ اما به دیده ما این یک دامی است که سیاستمداران میلیتاریست و لابی گر کنسرن های اسلحه سازی اروپا و آمریکا گسترده اند.
از سوی دیگر اما بسیاری از مردم و سیاستمداران واقع بین معتقدند که ما باید به خاطر داشته باشیم که نیازی به ابداع واکنش جدید اروپا به وضعیت جهانی نداریم. آنها با یادآوری "ویلی برانت" صدر اعظم(سوسیال دموکرات )سابق آلمان می گویند: ما می دانیم که نقش آلمان و اروپا چیست: "حفظ یا بازگرداندن صلح از طریق میانجیگری و مذاکره".
البته هستند صلح طلبان خام خیالی که می پندارند اروپا باید برای اتحاد با برادر بزرگتر و جلب پشتیبانی او در آینده بکوشد. آنها بر این نظرند که: "این درست است که امروز، در دوره ترامپ، اروپا باید کاملا مستقل عمل کند، اما این به معنای خراب کردن پل ها و مهم تر از همه پل های اقیانوس اطلس نیست"! هستند افراد، احزاب و نیروهای سیاسی که به امپریالیسم آمريکا به دیده "متحدطبیعی" مینگرند در صورتیکه، همانگونه که حزب ما بارها بیان داشته است در قاموس امپریالیسم مقوله ای به نام "متحد طبیعی" محلی از اعراب ندارد. آنچه که در مناسبات آنها حکم می راند "رقابت طبیعی" به منظور حفظ و افزایش منافع، منابع و گسترش بازار فروش است.
"یان فون آکن"، رئیس حزب چپ آلمان با دیدی واقعبینانه تر از بقیه احزاب بر این باور است که سیاست های دونالد ترامپ "وضعیت جدیدی در جهان" ایجاد کرده است، با این حال، او پیشنهاد تسلیح مجدد اروپا را نمی دهد، بلکه "برگزاری یک نشست اضطراری مجمع عمومی سازمان ملل" را پیشنهاد می کند و تاکید دارد که، این راه درست است. و ادامه می دهد، "این استدلال درست نیست که ادعا می شود: چون اتحادیه اروپا از نظر نظامی خیلی ضعیف است، باید علیه ایالات متحده آمریکا مجددا مسلح شود. چنین روندی نباید اتفاق بیفتد. ما اروپایی هستیم اما با اتحادیه اروپای امپریالیستی ی که در تقسیم جهان دست دارد، همذات پنداری نخواهیم کرد."
فریدریش مرتس صدر اعظم آتی آلمان که قبل از پیروزی در انتخابات با افزایش بدهی دولت و با تغییر و یا لغو قانون "ترمز بدهی" شدیدا مخالفت می ورزید، اکنون که چند روزی بیشتر تا رسیدنش به مقام صدراعظمی باقی نمانده است به همراه حزب سوسیال دموکرات موتلفش معتقدند که هزینههای نظامی "به هر میزان که لازم باشد" از ترمز بدهی معاف میشود!
از سوی دیگر بزودی سایر کشورهای اتحادیه اروپا اجازه خواهند داشت بر خلاف قانون اتحادیه روپا، بیش از ۰/۳۵ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود قرض به بار آورند. به دیگر سخن راه را برای تسلیحات بی حد و مرز باز می کنند.
امروز فریدریش مرتس صدراعظم فریبکار آتی آلمان از "ماریو دراگی" رئیس سابق بانک مرکزی اروپا - که مدتها توسط محافظهکاران و لیبرالها از جمله حزب (CDU) که مرتس رهبر آن است، به عنوان یک "چاپگر پول" مورد تحقیر و انتقاد قرار میگرفت - نقل میکند که: "هر چه که لازم باشد پول قرض خواهیم کرد"!
زمانی که "دراگی" در سال 2012 جمله معروف "هر کاری که برای حفظ یورو لازم است انجام خواهم داد" را بیان کرد یک بانک مرکزی پشت سرش بود. اما فریدریش مرتس نئولیبرال که امروز می خواهد برای تحقق بخشیدن به سیاست میلیتاریستی خود از این روش پیروی کند، در واقع دولتی را که هم اکنون ۲۵۰۰ میلیارد بدهکار است پشت سر دارد، که قطعا مرتس با اتخاذ چنین سیاستی آن را یک گام به ورشکستکی نزدیکتر می کند.
رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، اورسولا فون در لاین (CDU) نیز که می خواهد قوانین مربوط به کسری بودجه را به تعلیق در آورد تا اعضای اتحادیه اروپا بتواند تقریباً یک تریلیون یورو برای "تسلیح مجدد" خود سرمایه گذاری کنند و بدهی خود را افزایش دهد عملا آنها را با خطر ورشکستگی مواجه سازد. اقتصاد دانان این پیشنهاد را به عنوان یک زنگ خطر برای اقتصاد اروپا به شمار می آورند.
در پایان مایلیم به نکات زیر نیز اشاره ای داشته باشیم:
در دورانی که جهان سرمایه داری در بحران بسر میبرد و برای نجات خود در تدارک تقسیم مجدد جهان، حتی به قیمت ورود به یک جنگ جهانی است، اشاره به نکاتی که با جنگ دوم جهانی تشابهاتی دارد خالی از لطف نیست.
فاشیسم به دلایل واقعی بحران نمی پردازد بلکه نارضایی مردم را به کانال مسائل غیر واقعی و واهی هدایت می کند. برای نمونه اگر در دوران نازی ها - که سرمایه داری آلمان فاشیسم را نیروی نجات بخش خود می پنداشت، هم جنس گرایان، یهودیان، کمونیست ها، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و... دشمن به شمار می آمدند، امروز نیز پناهجویان، چپ ها، چین توده ای، کره شمالی، ونزوئلا، کوبا و... دشمن محسوب میشوند. در صورتیکه هم چین با تولید ارزان و هم مهاجران با نیروی کار ارزان منافع سرمایه داران غربی، بویژه آمريکا و آلمان را تأمین می کنند.
فراموش نکنیم که ترامپ با کمک دشمنان دموکراسی بورژوازی، فحاشی و تخریب آنها، با کمک یاران میلیاردرش نظیر ایلان ماسک و همپالکی هایش برای دومین بار به ریاست جمهوری آمریکا رسید تا با کارگشایی برای طرح های کلان سودجویانه آنها، بر ثروت نجومی شان بیافزاید.
اروپا نیز مسير مشابهی را طی می کند. بی جهت نیست که ایلان ماسک و شرکا از نیروهای فاشیستی اروپا نظیر حزب فاشیستی "آلترناتیو برای آلمان" و سایر احزاب فاشیستی اروپا در فرانسه، ایتالیا، هلند و... حمایت می کنند و آنها را به مراسم تحلیف ترامپ دعوت می نمایند.
تاریخ ثابت کرده است که در دورانی که سرمایه داری در منجلاب بحران غوطه ور است راه نجات خود را در آویزان شدن به طناب نجات فاشیسم می جوید.
نقل از توفان
شماره ۳۰۱ فروردین
ماه۱۴۰۴ ارگان
مرکزی حزب
کارایران
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام