انتخابات
ریاست جمهوری
آمریکا (قسمت
دوم)
شباهت
های دو
کاندیدا در
انتخابات
ریاست جمهوری
اخیر به وضوح
بیش از
اختلافاتی
است که بر سرش
جنجال می
آفریدند. مهم
نیست که آنها
برای داغ کردن
بازار
انتخابات
چقدر به هم می
تازند و توهین
و فحاشی می
کنند. مناقشات
آنها عمدتاً
انتقادات
شخصی است.
والا سياست
کلی که رئیس
جمهور منتخب
باید در
دوربعدی اجرا
کند به طور
عمده در کمپین
انتخاباتی
آنها جایی ندارد.
اگر هم اشاره
ای گزینشی به
برخی مسائل
صورت گیرد،
توام با الفاظ
احساسی از هر
دو سو می باشد.- هر
دوی آنها از
«رهبر» جهان
بودن ایالات
متحده آمریکا
به مثابه
ثروتمندترین کشور
جهان سخن
میرانند.-
«آمریکا
اول» و «آمریکا
کشور خود خدا»
از هر دو طرف،
شب و روز مطرح
می شود.- یکی
می خواهد
آمریکا را
عالی نگه
دارد، آن دیگری
می خواهد
«آمریکا را
دوباره بزرگ
کند»!!- هر
دو به قدرت و
پایگاه های نظامی
شان در اقصی
نقاط جهان می
بالند.- به
سازمان ملل
تنها به خاطر
پیشبرد اهداف
خود،
مهمیززده اند.- علیرغم
ادعاهای
کاذبشان مبنی
بر «دموکراسی»
و «حقوق بشر»،
با به راه
انداختن صدها
جنگ و کودتا،عملاً
علیه
دموکراسی و
حقوق بشر عمل
می کنند.- هر
دو طرف با کل
قاره آمریکا
به اضافه
کارائیب طوری
رفتار و عمل
می کنند که
گویی از شمال
تا
جنوب قلمرو
ایالات متحده
آمریکاست!! بی
جهت نیست که
در طول
انتخابات هر
دو کاندیدا نه
از ایالات
متحده که
ازآمریکا سخن
می گویند.- هر
د و آنها
مانند رئیس
جمهوران قبل
از خود که کوبا
را از زمان
سرنگونی
دیکتاتور دست
نشانده شان« فولخنسيو
باتیستا» تا
به امروز،
تحریم، تهدید
و تحریک
کردند،
خواهان ادامه
این سیاستند.- هر دو
جناح با و
نزوئلا و سایر
کشور های
آمریکای
لاتین و نیز
جزایر
کارائیب
رفتاری مشابه
با
کوبا داشته و
دارند.- چه
دموکراتها و
چه
جمهوریخواهان
از سال ۱۸۲۴ کماکان
طبق دکترین
«مونرو» عمل می
کنند. از آلاسکا
تا مجمع
الجزایرTiera del Fugo را جزو
سرزمین
ایالات متحده
آمریکا به
شمار می آورند.- «دموکراسی»
سرمایه قرن
هاست که
آگاهانه و
عمداً
دیکتاتوری
سرمایه را حا
کم کرده است.-این دو
حزب در
پارلمانتارسیم
اخته شده
ایالات متحده
فعالند و
عملاً نظام دیکتاتوری
دو حزبی را بر
اینکشور
ومردمش اعمال
می کنند.- دموکراتها
و
جمهوریخواهان
توسط بانک ها
و شرکت های
عظیم سرمایه
گذاری به
عنوان دو حزبی
انتخاب شدند
که کمک های
انحصاری
دریافت می
کنند، چون «سرمایه»
آنها را برای
اعمال حکومت
مناسب میداند.
حتی حامیان
مالی بزرگ
نظیر Black
Rock در کمپین
های نمایشی
انتخاباتی به
هر دو حزب کمک
می کنند.
احزاب قبلی که
بخشی از
استاندارد دموکراسی
بودند، نظیر
احزاب
سوسیاسیت،
سوسیال
دموکرات،کمونیست،
ليبرال و
اخیراً سبزها
جملگی نابود و
حذف شدند. حتی
اگر میلیون ها
نفر منباب
مثال به «برنی
سندرز» رای
دهند،
همانگونه که
کلینتون و
اوباما او را
کنار
گذاردند،
امروز نیز
کنار گذارده می
شود.مبارزات
انتخاباتی هر
دو حزب از سوی
ماموران مخصوص
روابط عمومی -
با درآمدهای
نجومی- هدایت
واداره می
شوند.آنها
یک نمایش به
معنی واقعی
کلمۀ رسانه
ای، چاپی،
تلویزیونی،
شبکه های
اجتماعی،
کنفرانس های
حزبی با پیام
های گوناگون
برای گروه های
مختلف
اجتماعی، بسته
به رنگ پوست،
حرفه، موقعیت
اجتماعی،جنسیت،
گروه سنی،
استفاده از
رسانه، جهت
گیری سیاسی،
منطقه مسکونی
و اقتصادی،
بویژه در نیم دو
جین از ایالات
نوسانی و ...
براه می
اندازند. برای
نمایش
انتخاباتی هر
دو حزب همه
چیز برنامه ریزی
شده است. حتی
تی شرت ها،
کلاه های
حاضرین در
نمایش
انتخاباتی،
پلاکاردها،
شعارها و ...
.اگر
کسی یک شعار
انتقادی و
خارج از
برنامه تدوین
شده بدهد،
فوراً از سوی
مأموران مخفی
بیرون کشیده
می شود و به
حسابش می رسند! ذینفعان
واقعی این به
اصطلاح «جنگ
انتخاباتی» شرکت
هایی نظیر
آمازون، شبکه
های
اجتماعی،کنسرنهای
دیجیتال و
تلویزیون ها
هستند که اکثراً
خواه ناخواه
به شرکت
سرمایه گذاری Black Rock وسایر
حامیان بزرگ
مالی احزاب
(که در بالا به
آنها اشاره
شد) تعلق
دارند. حتی
منافع
تبلیغاتی هر
دو حزب نظیر
کلاه، تی شرت،
فنجان، در باز
کن، قالیچه و ...
نیز به جیب
آمازون و شرکا
می رود. در اینجا
ذکر این نکته
حائز اهمیت
است که در سال ۲۰۲۰ از ۲۵۸ میلیون
آمریکایی
بالای ۱۸ سال
فقط۱۱۲ میلیون یعنی
۴۳ درصد رأی
دادند. سوای
میلیون ها
انسان که در
این کشور غیر
قانونی زندگی
می کنند،
اما به طور
دائم کار می
کنند و ستون
اقتصاد این
کشور به شمار
می آیند، اما
از شرکت در انتخابات
محرومند. طبق
برآورد اخیر
تعداد آنها ۱۱ میلیون
نفراست. نکته
جالب دیگر
اینکه هر دو حزب
از زمان جنگ
دوم جهانی
تاکنون در
پائین ترین
سطح تایید از
جانب مردم
قرار دارند.
زیرا که آثار
شوم
نئولیبرالیسم
از سال های ۱۹۸۰ برگرده
طبقه کارگر،
کارمندان
بویژه بیکاران
سنگینی می
کند. این روند
همانند
اروپا، در آمریکا
نیز باعث
تقویت
نیروهای راست
افراطی شده است.بویژه
آنکه هر دو
حزب با چپ
سوسیالیست به
شدت مبارزه می
کنند. گرچه در
انتخابات
گذشته ترامپ -ونس و
هریس - والز
سعی کردند با
زندگی نامه
جعلی خود، که
گویا از طبقه
محروم بوده
اند، بر طبقه
کارگر و
زحمتکشان
تاثیر
گذارند، ولی
ناکام ماندند.
زیرا که هر دو
حزب از کار
اجباری ارزان
در زندانهای
خصوصی حمایت می
کنند و از
کارگر
غیرقانونی در
قبال کار ارزان
عملاً باج می
گیرند. علیرغم
فریادهای
ترامپ برای
بازگرداندن
برون سپاری به
درون آمریکا،
هم اکنون شرکت
های دیجتال،
تجارت،
کشاورزی،نساجی
و نیز شرکت
های خودرو
سازی
الکتریکی جدید
در حال
سازماندهی
زنجیره های
تولید و تأمین
بسیار پیچیده
جهانی و تا
حدود زیادی
نامرئی در
کشورهای فقیر
هستند، زیرا
که آنها به
خاطر افزایش
دستمزد در
چین، در حال
فرار از این کشور
هستند. مقصد
جدید آنها
هند، تایوان،
تایلند،
لائوس،
ویتنام،
پاکستان و
فیلیپین است
تا صدها
میلیون
کارگر، بویژه
زنان را با
حداقل دستمزد
به زیر سلطه ی
استعمار نوین
کشند.اپل،
کوکاکولا ،
پپسی،
«اونیلور» و
«مندلسون» (که
برای مارک North
Face لباس می
دوزند)محصولات
خود را در این
کشورها به
ارزان ترین قیمت
تولید و در
سطح جهان به
فروش می
رسانند.گرچه
که در ایالات
متحده قریب
به ۱۵ سال
است که حداقل
دستمزد از ۵/۷ دلار تجا
وز نکرده است
ولی این سطح
از دستمزد برای
تولید کنند
حریص و طماع
بسیار بالاست
و به همین
دلیل تولید را
به کشورهای
آسیایی انتقال
می دهند، امری
که مورد توافق
هر دو حزب به اصطلاح
رقیب، دموکرات
و جمهوریخواه
است. هر دو حزب
علیه ورود
پناهندگان
غیر مجاز آمریکای
جنوبی به
ایالات متحده
هستند و با آن
مبارزه و آن
را کنترل می
کنند. ساخت
دیوار، با
امنیت بالا در
مرز مکزیک
گرچه به نام
ترامپ تمام شد
ولی ساخت آن
از زمان
کلینتون آغاز
گشته بود. لازم
به ذکر است که
بیشترین
تعداد
پناهنده
اخراجی تا به
امروز در زمان
ریاست جمهوری
اوبامای
«دموکرات» رخ
داد.اما
شگرفی (
پارادوکس)
قضیه در این
است که هر دو حزب
با پذیرش
میلیونها
مهاجر غیر
قانونی موافقند،
چونکه توسط
شرکت ها با
دستمزد ناچیز
عملاً به
بیگاری کشیده
می شوند. هم
اکنون ایالات
متحده به
بزرگترین
صادر کننده
پلاسمای خون
تبدیل شده است
زیرا همین
مهاجران که
هنوز به طور
خاص از طریق
دیوار،
قاچاقی به خاک
ایالات متحده
راه پیدا می
کنند برای چند
دلار خون خود
را جهت تهیه
پلاسما می
فروشند.نژاد
پرستی در این
کشور دو نوع
است بدوی و
مدرن. نوع
بدوی آن را
ترامپ
نمایندگی می
کند. او معتقد
است که
«مهاجران، به
آمریکا می
آیند تا تجاوز
جنسی و قتل
مرتکب شوند»!!
اما دموکرات ها
کار برده داری
مدرن را توام
با نژادپرستی
ترویج می کنند.«آمازون»
به عنوان
بزرگترین
شرکت تجاری و
«اوبر»
بزرگترین
شرکت حمل و
نقل و مهمترین
تأمین
کننده شرکت
های دیجیتال
ایالات متحده
و ... هدفمندانه
به دنبال مهاجران،
چه قانونی و
چه غیر قانونی
هستند تا با به
کار گماردن
آنها با
نازلترین
دستمزد از آن ها
بیگاری کشند.مولتی
میلیاردرهای
قبیله «گیتس»،
«جابز» و «بزوس»
که با دموکرات
ها مرتبط
هستند. املاک
ویلایی
درندشت در
خارج از شهرها
با قایق های
تفریحی به
عنوان
«فرماندهی شناور»
در دریاها و
دفاترکار در
جت های خصوصی در
اختیار دارند.
«زاکر برگ» یک
جزیره خصوصی
در هاوایی
خریده است.
«پیترتیل»
حامی ترامپ در
اقیانوس آرام
جزیره و در
نیوزلند زمین
خریده است.
اینست معنی
«دموکراسی» در
قاموس سرمایه
داران غارتگر
وحشی.برای
ترامپ و حزبش
حفظ محیط زیست
نه نقشی بازی
می کند و نه
مفهومی دارد.
اما دموکرات
ها در لفظ«مقررات
ملی و جهانی»
که در زمان
کلینتون
تصویب شده را
قبول دارند.
اما ارتش و
جنگ ها،
همچنین تولید
گاز فرلینگ که
در دوران
اوباما به یک
سلاح ژئوپولیتیک
تبدیل شد،
گرچه - طبق نظر
کارشناسان بیطرف
جهانی- برای
محیط زیست مضر
و برای میلیون
ها نفر از
ساکنان محل
های نزدیک به
سایت های حفاری
مرگبار است،
قوانین محیط
زیست شامل حالشان
نمی شود!گاز
فرکینگ همان
گازی است که
امروز با ۴ برابر
قیمت و بیشتر
به اروپا، به
ویژه آلمان، به
جای گاز ارزان
قیمت روسیه که
نه تنها تحریم
شده است بلکه
لوله های
تحویل آن -
نورد استریم - توسط
امپریالیسم
تروریست
آمریکا منفجر
شده است،
فروخته می شود.همین
خانم «هریس»
ریا کار که
کاندید ریاست
جمهوری در
انتخابات
اخیر بود و
قبلاً به
تولید گاز فرکینگ
انتقادات
شدید داشت،
اکنون جزو
طرفداران
پروپا قرص
تولید آن شده
است. هر دو حزب
امروز
معتقدند که
ایالات متحده
باید به عنوان
بزرگترین
صادر کننده
گاز جهان سایت
های فرکینگ را
گسترش دهد.«محیط
زیست بی محیط
زیست»!!- سیاست
مالی ایالات
متحده به معنی
واقعی کلمه یک
فاجعه است.هزینه
میلیتاریسم،
در خدمت سیاست
سلطه طلبانه
ایالات
متحده، سر به
فلک کشیده است.«فدرال
رزرو» (بانک
مرکزی این
کشور) شب و روز
مشغول چاپ
دلار بی
پشتوانه است.
هم اکنون
دولت ایالات
متحده آمریکا
به مثابه مقروض
ترین دولت
جهان ۳۵ ترلیون
دلار بدهکار
است، رقمی که
هرگز قابل تسویه
نخواهد بود.
تنها چین ۱/۱ترلیون
دلار از این
کشور طلب دارد.اما جناب
ترامپ در نظر
دارد مالیات
شرکت ها را
بازهم کاهش
دهد! از ۲۱ درصد که
در زمان ریاست
جمهوری قبلی
اش به تصویب
رسید، اکنون
می خواهد آن
را به ۱۵ درصد
تقلیل دهد.
گرچه او در
نظر دارد
تعرفه های
گمرکی واردات
را در رقابت
با سایر
امپریالیستها
افزایش دهد،
اما باز هم
حجم کاهش
مالیاتی
شرکتها به ۱۵ درصد را
جبران نخواهد
کرد. نمونه
بارز آن افزایش
بدهی ۸/۷ ترلیون
دلار در دولت
قبلی ترامپ و ۳/۷ تریلیون
دلار در دولت
فعلی بایدن
است. مشاهده
می کنیم که در
این زمینه هم
فرق چندانی
میان دولتهای
دموکرات و
جمهوریخواه
به چشم نمی
خورد.به
جز اینکه
ترامپ رویای
تسویه کردن
بدهی ها را با
ارز دیجیتال
در سر می
پروراند!!ترامپ
برای جبران
عقب افتادن در
رقابت با چین و
در نتیجه
پایان جهان تک
قطبی و آغاز
جهان چند قطبی،در
نظر دارد با
افزایش تحریم
ها و تعرفه های
گمرکی
خودروهای
برقی و سایر
محصولات از این
روندجلوگیری
کند. امری که
تاکنون به عکس
خود بدل شده
است.- در
جنگ اوکراین
ترامپ ادعا می
کند که قصد
پایان دادن به
آن را دارد،
ولی دموکرات
ها مایل به
ادامۀ
آن هستند.
ترامپ و
میلیاردرهای
حامی اش با
شرکت های خود
سودی از جنگ
نخواهند برد،
زیرا آنها
سهامداران اصلی
شرکت های
اسلحه سازی و
انرژی نیستند.
البته آنها
قصد ندارند که
حضور نظامی
جهانی آمریکا،
چه در پایگاه
ها و چه در
اتحادها و چه
در مانورها را
خدشه دار
کنند، بلکه در
نظر دارند از
جنگ های
ناموفق نظیر
عراق،
افغانستان و ...
جلوگیری کنند
و از همین رو
مایلند به جنگ
اوکراین
خاتمه دهند.آن ها
معتقدند که
این جنگ ها
گران هستند و
نفعی برای
جبیب آنها
ندارند. اما
هر دو حزب
معتقدند که
جنگهای اسرائیل
علیه محور
مقاومت باید
ادامه یابد،
زیرا اسرائیل
پایگاه بلا
منازع آمریکا
در خاورمیانه
زرخیزاست.بایدن
دموکرات در
دوران ریاست
جمهوری اش با
حمایت همه
جانبه از
اسرائیل
جنایتکار
همان سیاست
ترامپ-نتانیاهو
را دنبال کرده
است. خانم «هریس»
که کاندیدای
ریاست جمهوری
از سوی دمکرات
ها بود،گرچه
که به همراه ۱۳۰ عضو حزبش
در نطق ۲۴ ژوئیه
گذشته
نتانیاهو در
واشنگتن شرکت
نکرد، ولی
کلامی در
رابطه با
تحویل سرسام
آور سلاح های
آمریکایی به
رژیم آدمکش
اسرائیل و نسل
کشی و
جنایاتنتانیاهو
علیه بشریت بر
زبان نراند.زمانی که
«هانوچ میلویدنسکی»
یکی از اعضای
برجسته لیکود
و عضو کابینه
نتانیاهو که
وکیل دعاوی
نیزمی باشد،
شکنجه
زندانیان
فلسطینی را در
همه اشکالش،
از جمله فرو
کرد آهن در
مقعد مشروع
دانست،نه
ترامپ و حزبش
و نه بایدن و
حزبش
کوچکترین
اعتراضی به این
اعتراف ننگین
و شرم آور
نکردند.به
این ترتیب
فرقی نمی کند
که مردم
آمریکا رای
خود را به
کدامیک از
کاندیداهای
دو حزب حاکم
بدهند،سیاست
ضد مردمی و ضد
بشری حاکم در
این کشور، با
اختلافاتی
جزئی تقریباً
در تمام زمینه
های
اقتصادی،سیاسی،
نظامی و ... فرق
چندانی با هم ندارند.در
آمریکا
دیکتاتوری دو
حزبی حاکم است!سیاست
کلی ایالات
متحده آمریکا
اینست: یا مطیع
اوامر من هستی
یا نابود می
شوی! با حرکت
از همین منطق
ارتجاعی است
که این کشور -
چه حزب دموکرات
زمام امور را
در دست داشته
باشد، چه
جمهوریخواهان-تاکنون ۵۰ دولت را
سرنگون کرده،
تلاش کرده
دموکراسی ها را
سرنگون کنند،
در انتخابات
دموکراتیک۳۰ کشور
دخالت کرده
اند، در ۳۰
کشور، عمدتاً
کشورهای فقیر
و بی دفاع، بر
سر مردم بمب
ریختند، سران۵۰ کشور را ترور
کردند، از
سرکوب
آزادیخواهان
۲۰ کشور حمایت
کردند و حتی
خود در آن
شرکت داشتند،
در ۲۰ کشور
جنگ خونین
براه
انداختند و
وسعت این
کشتار تا حد
زیادی گزارش
نشده است و
بعضاً
ناشناخته
باقی مانده
است. مضاف بر
این ایالات
متحده بر
رسانه های
جهان غرب سلطه
دارد. همه، جز
یکیاز ۱۰ شرکت
برتر رسانه ای
در آمریکای
شمالی مستقر هستند.اینترنت
و شبکه های
اجتماعی
گوگل،
توتیتر، فیس
بوک تحت
مالکیت و کنترل
سرمایه داران
این
کشورهستند.در این
راستا سران
کشورهای
اروپایی،
پیشا پیش همه
آلمان به
دنبال این
نیروی
اهریمنی روانند
و منافع خود
را در پیروی
از ایالات
متحده آمریکا
می جویند و
بعضاً در
جنایاتی که
آنها مرتکب می
شوند سهیمند.
برای آن ها
نقض پی در پی
حقوق و
معاهدات بین
المللی و حقوق
بشر توسط
امپریالیسم
آمریکا و نوچه
اش اسرائیل،
که ده ها سال است
توسط هر دو
حزب دموکرات و
جمهوریخواه
تا دندان مسلح
شده است، به
نژادپرستی،
نسل کشی و جنایت
علیه بشریت
ادامه می دهد،
بویژه در جنگ
غزه و تصرف
همزمان کرانه
باختری، حمله
به لبنان،
سوریه و به
احتمال زیاد
در آینده به ایران
و بلاخره نقشی
که
امپریالیسم
آمریکا با سیاست
لجام گسیخته
نظامی اش جهان
را به سمت جنگ
جهانی سوم سوق
می دهد اهمیت
ندارد و صدایی
ازآنها بلند
نمی شود.
امروز
که «جنوب
جهانی»
-بعلاوه
میلیون مردم
شرافتمند
همین جهان غرب-
علیه نژاد
پرستی، نسل
کشی،جنایت
علیه بشریت،
جنگ،
میلیتاریسم،
برای استقرار
صلح، رفاه،
دموکراسی و
بالاخره جهان
چند قطبی به
میدان آمده
اند، برای
«دموکراسی
های» غربی
راهی جز
پیوستن به این
موج عظیم و
خروشان باقی
نمانده است.
یا به سمت
جهان چند قطبی
و احترم به
تمامیت ارضی و
استقلال
کشورهای
جهان، یا طرفدار
جهان تک قطبی
که در انبان
خود چیزی جز
خیانت، جنایت
و بربریت
ندارد و به
همین دلیل در حال
افول است.
نقل از
توفان شماره ۳۰۰
اسفند ماه۱۴۰۳ ارگان
مرکزی حزب
کارایران
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام