نسل جوان با حافظه تاریخی یک ملت

رویدادهای اخیر ایران باید از جانب نیروهای ملی و انقلابی، از جانب کمونیست‌ها‌، از جانب همه کسانی که به ایران و هویت ملی خویش فخر می‌فروشند بطور همه‌جانبه مورد بررسی، آن هم از زوایای گوناگون قرار گیرد. بدون این بررسی‌های علمی و واقعبینانه نمی‌شود به عمق فاجعه پی‌برد و درک کرد که چرا این جنبش اعتراضی محقانه به آشوب، تخریب، آدمکشی متقابل و دامن زدن به نفرت ملی بدل شد و موجبات شادی دشمنان میهن ما ایران و صهیونیسم جهانی را فراهم آورد.

در این زمینه باید به عقب برگردیم و به حافظه تاریخی مردم ایران که نسل به نسل و سینه به سینه منتقل می‌شود ارجاع دهیم. شاهدان این اعتراضات پرخشونت و شورش کور برآنند که شرکت کنندگان حدود 25 سال سن متوسط دارند و به «دهه هشتادی» معروف شده‌اند. آنها بسیاری از رخدادها را به بی‌تجربگی این نسل نسبت می‌دهند که این انتساب فقط تا حدودی و بطور نسبی صحت دارد.

ولی در حافظه مردم ایران که به فرزندانشان روزانه منتقل می‌شود و این با فرهنگ و تمدن هر ملت و با تاریخ آن خویشاوندی دارد و با اطمینان می‌توان از تاثیرات دیالکتیک تاریخ در این زمینه نام برد، این تجربه، تجربه 25 سالگان نیست تجربه هفت هزار سالگان است.

وقتی انقلاب عظیم ایران که از چهار انقلاب بزرگ تاریخ بشریت[i] و بزرگترین انقلاب تاریخ بشریت از نظر کمّی است به وقوع پیوست، این انقلاب در خدمت رهائی ایران از دست امپریالیسم جهانی به رهبری امپریالیسم آمریکا و متحدان اروپائی‌اش بود. این انقلاب به نفوذ آشکار و حضور صهیونیسم در ایران پایان داد و استقلال ایران را از نظر سیاسی تامین نمود. مردم ایران خواهان سرنگونی رژیم محمدرضا شاه بودند نه از آن جهت که اسلامی نبود بلکه از آن جهت که ایران را لانه جاسوسی و حضور 50 هزار مستشار آمریکائی کرده بود که دارای مصونیت قضائی بوده و ایران را وادار کرده بودند که این قرارداد ننگین کاپیتولاسیون را امضاء کند. مردم خواهان برچیدن دربار پهلوی و غارت سرمایه‌داران خارجی از منابع ملی کشور بودند. مردم خواهان آن بودند که دزدها به دست عدالت سپرده شوند و زندانیان سیاسی آزاد شوند، آزادی احزاب و اتحادیه‌های کارگری و صنفی همه طبقات و اقشار جامعه که ضد ارتجاع پهلوی بودند به رسمیت شناخته شود، امری که روحانیت به رهبری آقای خمینی که سابقه طولانی مبارزه بر ضد رژیم شاه را داشت پذیرفته شده بود. مضمون انقلاب ایران مضمون مذهبی نبود مضمون ملی و سیاسی بود که باید برای همه مردم ایران و برای سربلندی کشور ما ایران  می‌بود. در بدو انقلاب اساسا از «انقلاب اسلامی» صحبت نمی‌شد به ویژه آن که در آغاز آن نیروهای مترقی و انقلابی با حضور 50 هزار نفری خود در نمایشات اعتراضی پرچمدار این حرکت بودند.

روحانیت که از روی ریا و بر اساس منافع طبقاتی‌اش به مردم دروغ می‌گفت و مردم متحد که به زبان ریای روحانیت اعتماد کرده بودند به این توهم دچار بودند که افزدون صفت اسلامی به انقلاب مردم ایران در اهداف انقلاب که مردم برای تحقق آن جان داده بودند چندان اهمیتی ندارد و این بزرگترین خطای استراتژیک بود که آن را باز باید به پای رژیم منفور پهلوی نوشت که به جز به روحانیت به نیروهای ملی و مترقی و کمونیست اجازه فعالیت سیاسی نمی‌داد تا به نیروئی ورزیده در مقابل انحرافات تاریخی بدل شوند.

جنگی تحمیلی بر ضد ایران از طرف ارتجاع جهانی که به بسیج توده‌های مردم منجر شد تا از وطنشان دفاع کنند زمینه سرکوب و تقویت روحانیت در حکومت را بیش‌تر فراهم کرد. هنر بی‌نظیر آقای خمینی و هم‌نظرانش که با تکیه به نیروی عظیم ملت ایران بر سر کار آمد، در این بود که توانست در عرض مدت چند سال از درجه محبوبیت نود درصدی خود چنان بکاهد ،که بعد از فوت وی رژیم جمهوری اسلامی آغاز به فروپاشی کرد. وضعیت تشنج و نفرتی که اکنون بعد از 43 سال در ایران مستقر است از تمام دوران 53 ساله حکومت پهلوی‌ها بیش‌تر است.

این نکات را برای یادآوری آن بخش از یاران حاکمیت نوشتیم که از «انقلاب اسلامی» که گویا خواست مردم ایران بوده و ایران باید اسلامی بماند، سخن می‌گویند و فراموش کرده‌اند و یا می‌کنند که حاکمیت ایران همان قانون اساسی انقلاب اسلامی را نیز در خدمت بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول و غارتگران اموال عمومی تغییر داد و گام در راه گذشته برداشت. روشن است که همین قانون اساسی کنونی که با چاشنی «مصالح و منافع اسلام» در معرض خطر سقوط روزانه اقتدار و اعتبارش قرار دارد، همان دستآورد انقلاب مردم ایران نیست و نبود.

وقتی شما با این عده برخورد می‌کنید که در مقابل استدلالات متقن و مستحکم شما پاسخی ندارند به شما می‌گویند که «ما انقلاب کردیم و اسلام را حاکم نمودیم و شما هم اگر زورتان رسید و انقلاب کردید نظر خود را حاکم گردانید». این تفکر ارتجاعی خود را غیر ایرانی دانسته و ایران و مردم آن را نه  وطن و نه هم‌میهن خود می‌شناسد. این تفکر ایرانی از وحدت ملی، هویت ملی، تمامیت ارضی و حقوق قانونی مردم ایران حرکت نمی‌کند که تمام احاد این ملت در این کشور تاریخی دارای حقوق واحد هستند. وی ایران را غنیمتی می‌داند که تصاحب کرده و ثروت این کشور متعلق به وی و وابستگان به وی است و باید بین خودی‌ها تقسیم شود. این عده مردم ایران را به «امت و ملت»، به «مومن و کافر»، به «خودی و غیرخودی»  تقسیم کردند و امروز که «غیرخودی‌«ها و «کفار» و «ملت» ایران از آنها بیش‌تر شده‌اند و به آمال انقلاب باز می‌گردند و بساط غارت آنها را تهدید می‌کنند سراسیمه گشته‌اند.

باز به عقب باز گردیم. در فردای انقلاب مبارزه بر ضد ایده «جمهوری» و «حکومت اسلامی» که مغایر جمهوریت مردم است آغاز شد. این استخوان لای زخم انقلاب تا به امروز باقی است. در فردای انقلاب ملاهای متحجر اعلام کردند نام «خلیج فارس» را باید به «خلیج اسلامی» تغییر داد. پرچم سه‌رنگ ایران را به رنگ سبز درآورد. سرود «ای ایران» را ممنوع کردند و به جای آن خزعبلاتی به نام «انجز انجزوعده[ii]» سردادند. ورزش ممنوع شد به جز اسب‌سواری و شمشیربازی، دروس دانشگاه تغییر کرد و باید افسانه آفرینش آدم و حوا تدریس می‌شد. بازی سنتی شطرنج ممنوع گردید، در کوچه‌ها از زن و مرد قباله ازدواج می‌خواستند، دست مردان آستین کوتاه را رنگ می‌کردند، زنان «بدحجاب» را مورد ضرب و شتم و توهین قرار می‌دادند، فوتبال و چهارشنبه سوری قدغن بودند، موسیقی ممنوع بود، زنان حق آواز خوانی نداشتند و... خنجر ذولفقاری که روحانیت حاکم بر ضد هویت ایرانی، ملت ایران، دستآوردهای ایران، تاریخ ایران، فرهنگ ایران و... از نیام برآورده بود بر فرق خودش فرود آمد. «سرود ای ایران» در همه جا خوانده و امروزه نواخته می‌شود. رژیم در مقابل فشار و مقاومت مردم از تمام این زیاده‌طلبی‌های بیگانه با ایرانیت عقب نشست و با هر گام اعتبار بیش‌تری از دست داد. و همین سیاست شرایط نفوذ دشمنان ایران و فریب مردم ساده‌دل و ایران‌دوست را فراهم آورد. حاکمیت فراموش کرد که ایران حداقل 2500 سال قدمت مکتوب تاریخی دارد و امپراتوری ایران نخستین دولت جهان و مملو از تجارب دولتمداری و کشورداری در جهان بوده و مرحله مهم در تکامل جامعه بشری است. حاکمیت نفهمید که رژیم جمهوری اسلامی مانند همه رژیم‌های تاکنونی رفتنی ولی ایران با سربلندی ماندنی است. آنها مردم ایران را در مقابل هم قرار دادند و بر پای درخت دشمنی آب پاشیدند و این سیاست «ما و شما» را تا به امروز ادامه می‌دهند و شگفت‌زده هستند که چرا برخورد مردم در کف خیابان با آنها چنین مملو از نفرت، بدون تعقل و خشم‌آگین است. شما که این مردم را از روز نخست از آن خود نمی‌دانستید و بذر نفرت آن را کاشتید، حال باید طوفان همان نفرت را درو کنید. این وضع متاسفانه به قیمت نابودی یک طرف و سوریه‌ای شدن ایران تمام می‌شود.حاکمیت ایران ظاهرا فقط با زور به عقب رانده می‌شود و مردم این زور را از همان فردای انقلاب به کار بردند و می‌بینیم که از تفکر بیمارگونه در بدو انقلاب که می‌خواست پای اسبان نر شلوار بپوشاند، چیزی باقی نمانده و مردم دستآوردهای بزرگی به دست آورده‌اند. زنانی که به صورت میلیونی در انقلاب شرکت کردند را نمی‌شود مجددا به پستوی خانه‌ها فرستاد. آنها خواهان حقوق خود هستند و این خواست‌های منطقی همان حافظه تاریخی ملت ماست که در نسل‌های جوانان رشد می‌کند و ادامه می‌یابد. باید هشیار بود که این تحول مترقی در دست عمال بیگانه، فرقه ارتجاعی و جاسوس رجوی، پیروان رژیم منفور پهلوی و ایران ستیزان مزدور و کمین گرفته در داخل و خارج ایران به کجراه کشانده نشود. سرنگونی رژیم جمهوری سرمایه‌داری اسلامی باید با دست مردم ایران برضد صهیونیسم، امپریالیسم و برای حفظ تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی ایران صورت گیرد. در این مبارزه باید با دشمنان ایران، تروریست‌ها، آشوب‌طلبان، خرابکار‌ها عمال نفوذی ایران ستیزان و تجزیه‌طلبان مرزبندی روشنی داشت. این عده ماهیتا در کنار ارتجاع جهانی هستند و نه در کنار مردم ایران.



[i] - انقلاب کبیر بورژوائی فرانسه، انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر روسیه و انقلاب کبیر دموکراتیک نوین اکتبر چین و سرانجام انقلاب شکوهمند بهمن 1357

[ii] - «... لا اله لا اله لا اله الا الله/ لا اله لا اله لا اله الا الله /  وحده وحده وحده وحده  / انجز انجز انجز وعده /  نصر نصر نصر عبده / لا شریک لا شریک لا شریک له /  انجز وعده و نصر عبده /  انجز وعده و نصر عبده.....»

 

نقل ازتوفان ارگان مرکزی حزب کارایران شماره 272آبان ماه 1401

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan