ناتو
ابزاری در
خدمت سلطه
امپریالیسم
آمریکا
جنگ
اوکراین که در
واقع از سال 2014
با کودتای
«مایدان» آغاز
گشت یک بار
دیگر بر این
واقعیت عیان صحه
گذارد که
آمریکا توسط
ناتو زمام
امور نظامی، به
ویژه در اروپا
را در دست
دارد.
در
تیرماه گذشته
جو بایدن
اعلام کرد که
ایالات متحده
آمریکا در
واکنش به حمله
روسیه به اوکراین
حضور نظامی
خود در سر تا
سر اروپا
(تکیه از
توفان) را
افزایش میدهد.
اودر اجلاس
ناتو در
مادرید
آشکارا گفت: «آمریکا
حضور نظامی
خود را در سر
تا سر اروپا
افزایش میدهد»
و افزود:
«نیروهای
آمریکایی در
هر سو و در
تمام حوزههای
زمینی، هوایی
و دریایی
تقویت خواهد
شد».
او
این تقویت
نیرو را به
صورت زیر بر
شمرد:
-
افزایش تعداد
ناوشکنهای
نیروی دریایی
آمریکا از 4
به 6 در جنوب
اسپانیا؛
-
ایجاد مقرّ دائمی
برای سپاه
پنجم ارتش
آمریکا در
لهستان؛
-
یک «تیپ چرخشی
اضافه» در
رومانی متشکل
از سه هزار
نیروی زمینی و
دو هزار
پرسنل؛
-
استقرار چرخش
و تقویت شده
نیروها در
کشورهای
حوزۀ بالتیک؛
-
استقرار دو
اسکادران
جنگندۀ اف 35 در
بریتانیا؛
-
تقویت سیستمهای
دفاع هوایی و
قابلیتهای
دیگر در آلمان
و ایتالیا؛
-
استقرار
کلاهکهای
اتمی آمریکا
با 3 برابر بمب
اتمی
هیروشیما در
خاک
انگلستان؛
-
گفته میشود
آمریکا حدود 100
بمب هستهای
بی-61 در کشورهای
بلژیک،
آلمان،
ایتالیا،
هلند و ترکیه
نیز مستقر
کرده است.
امپریالیسم
آمریکا در
راستای این
سیاست تهاجمی
عملا سوئد و
فنلاند را نیز
از بیطرفی
خارج و به جمع
ناتو یا بهتر
بگوئیم به زیر
سیطرۀ نفوذ
خود در آورد.
به
علاوه پایگاههای
نظامی آمریکا
در اروپا نشان
از آن دارند که
ناتو برای
پیشبرد مقاصد
استعمارگرانه
و سلطهجویانۀ
آمریکا،
ابزاری بیش
نیست. مضافا
اینکه کنترل
جهان از جمله
کشورهای عضو
ناتو از طریق
ماهوارهها
در اختیار
آمریکاست.
بهانه
افزایش قدرت
نظامی ناتو در
اروپا، البته
حمله روسیه به
اوکراین است!
اما اگر در
این ارتباط
کسی از گسترش
ناتو تا مرز
روسیه و نیز برنامه
به عضویت ناتو
در آوردن
اوکراین، که نتیجهای
جز به خطر
انداختن
امنیت روسیه،
از جمیع جهات
به بار نخواهد
آورد، لب
بگشاید به
طرفداری از
پوتین و حمله
نظامی او به
اوکراین متهم
خواهد شد.! برای
امپریالیسم
آمریکا که در
دو جنگ جهانی
گذشته خود را
عملا از صحنه
کارزار به دور
نگهداشته و
اکنون نیز با
تجهیز همه
جانبه ناتو -
البته از کیسۀ
کشورهای عضو -
در نظر دارد
از این
اتحادیۀ مخوف
و تجاوزگر به
مثابۀ حربهای
علیه شرق به
ویژه روسیه و
چین بهره
جوید. شک نیست
که در صورت
گسترش جنگ
میان روسیه و
ناتو این مردم
کشورهای
اروپایی
خواهند بود که
به مثابه گوشت
دم توپ قربانی
خواهند شد. در
این میان بعد
از اوکراین
حلقه ضعیف
کشور اشغالی
آلمان است که
هیچگاه
استقلال
نداشته و قرارداد
صلحی با
آمریکا نبسته
است. به همین
دلیل آمریکا
به راحتی
سرنوشت
اقتصادی این
کشور را به
بازی گرفته
است. فشار
برای تحریم
روسیه و قطع
تحویل سوخت تا
حد انفجار
تروریستی لولههای
«نورد استریم»
جهت قطع کامل
تحویل گاز روسیه
به آلمان و
متعاقب آن
فروش اجباری
گاز مایع به 4
برابر قیمت به
این کشور که
نتیجهای جز
ورشکستگی،
فرار سرمایه و
در نهایت زمینگیر
کردن اقتصاد و
دولت آلمان
صنعتی به بار
نخواهد آورد
جزئی از نقشههای
شومی است که
امپریالیسم
آمریکا برای
اروپا، به ویژه
آلمان کشیده
است.
با
شروع جنگ
اوکراین
آلمان که
شدیدا به نفت
و گاز روسیه
وابسته بود
اقتصادش زیر
ضربههای خرد
کننده قرار
گرفت. در اثر
قطع عرضۀ گاز روسیه
با فشار تحریم
آمریکا، سوخت
مورد نیاز نیروگاهها
یا کاهش یافت
و یا بطور کلی
قطع شد.
میتوان
به جرات گفت
که نبض سرمایۀ
صنعتی اروپا، به
ویژه آلمان به
دلیل تصمیمات
نابخردانۀ دولت
وابستۀ به
آمریکا این
کشور به تپش
افتاده است.
بسیاری
از
تولیدکنندگان
موادشیمیایی،
قطعات فولادی
و قطعات خودرو
و سایر
محصولات صنعتی
به علت افزایش
سرسامآور
هزینههای
برق و سوخت،
دیگر تحمل
پرداخت آن را
نداشته و آغاز
به مهاجرت به
کشورهای
دیگر به ویژه
آمریکا کردهاند.
برای نمونه
قیمت برق نسبت
به دوسال قبل
از هر
مگاوات/ساعت 40
یورو به 570
یورو و گاز به
ازای هر
مگاوات/ساعت
به 241 یورو رسیده
است که حدود 11
برابر بالاتر
از قیمت معمول
است. در نتیجه
شرکتها یا
تولید خود را
تعطیل کرده،
یا به اجبار قیمت
محصولات خود
را گرانتر
کرده که در
این صورت قدرت
رقابت خود را
در بازار
جهانی از دست
میدهند و یا
موسسات خود را
به کشور دیگری
کوچ دادهاند.
هم اکنون به
علت کاهش تولید
مواد شیمیایی
در آلمان به
مثابه موتور اروپا،
حجم واردات
مواد شیمی به
این کشور، به
ویژه از چین،
در سال گذشته 27%
نسبت به سال 2022
افزایش یافته
است.
از
سوی دیگر به
علت امکان
هفتههای
کاری کوتاه و
دستمزدهای
پائین که به
هیچوجه
همتراز تورم و
گرانی موجود
نیست،
ناآرامیها و
اعتصابات در
آلمان و نیز
سایر کشورهای
اروپائی رو به
فزونی است.
برای
نمونه شرکتهای
«زودسوکر» (Suedzucker) تولید
کننده شکر و
«آروبیس» (Aurubis) تولید
کنندۀ مس با
مشکلات جدی
کمبود گاز مواجهاند
که بر حجم
تولید
تاثیرات منفی
خود را گذارده
است. بلومبرگ
مینویسد:
«ادامۀ روند
صعودی قیمتها
ممکن است چشم
انداز اقتصاد
اروپا را
تغییر دهد،
(تکیه از ماست)
بعضی از صنایع
تحت فشار شدید
قرار خواهند
گرفت و در بارۀ
تولید در
اروپا (تکیه
از ماست)
تجدید نظر میکنند»
و احتمالا به
کشورهای دیگر
از جمله آمریکا
و چین مهاجرت
میکنند. در
حال حاضر میتوان
گفت که فرار
سرمایه از
آلمان مشغول
رکورد زدن است
که به تدریج
به صنعت زدایی
در این قارۀ
پیشرفته نیز
خواهد
انجامید.
اینها همه در
خدمت اهداف
امپریالیسم
آمریکا برای
ضربه زدن به
رقیب اروپایی
است. ناگفته
نماند که امپریالیسم
آمریکا
هیچگاه موافق
نزدیکی و اتحاد
روسیه با
آلمان نبوده
است، زیرا که
یکی از نظر
مواد خام به
ویژه مخازن
عظیم نفت و
گاز و معادن
فلزات کمیاب و
دیگری در
زمینۀ صنعت و
تکنولوژی از
امکانات وسیع
برخورداراست.
چنین اتحادی
طبعا منجر به
اقتدار عظیمی
میشود که از
نظر راهبردی
سد راه
امپریالیسم
آمریکا به
شمار خواهد
آمد. هم اکنون
اعتراضات سندیکاها
از کشاورزان
گرفته تا
کارگران
فلزکار، از
لوکوموتیورانان
راه آهن گرفته
تا کارمندان بیمارستانها،
پزشکان،
کودکستانها
و... در اروپا،
به ویژه
درآلمان در
حال اوج گیری
است. روندی که
مهارش از عهدۀ
آمریکا خارج
است و دست
دولتهای
اروپائی به
ویژه آلمان را
در پوست گردو
نهاده است .
متاسفانه
در این کارزار
به علت غایب
بودن نیروهای
کمونیستی،
نیروهائی که
از یک جانب
بعد از جنگ
جهانی اول
جهانی زیر
ضربات سهمگین
بورژوازی، به
ویژه فاشیسم هیتلری
قرار گرفتند و
از جانب دیگر
به علت خیانت
رویزیونیستها
و سوسیال
دمکراتها،
دیگر کمر راست
نکردند،
نیروهای راست
و ناسیونال
فاشیست مشغول
میوه چینیاند.
در واقع جنبش
کنونی دو لبه
دارد یکی رشد
مبارزات
سندیکائی جهت
کسب حقوق
پایمال شده و
لبۀ دیگر آن
رشد نیروهای
دست راستی به
ویژه حزب
«آ.اف.د.»
(آلترناتیو برای
آلمان) است که
در آشفته
بازار فقدان
نیروهای
انقلابی، از
اوضاع
نابسامانی که
دولت مفلوک
آلمان بوجود
آورده است
مشغول گرفتن
ماهی از آب گلآلود
نارضائی مردم
است. به جرات
میتوان ادعا
کرد که علل
عمدۀ رشد حزب
دست راستی ناسیونال
فاشیستی
«آ.اف.د.» را
باید، یکم در
عواقبی که
سیاستهای
نئولیبرالی
دههای گذشته
به بار آورده
است و دوم در
سیاست ناکار
آمد و خیانت
دولت ائتلافی
کنونی آلمان،
به ویژه
دنبالهروی
از سیاست
میلیتاریستی
امپریالیسم
آمریکا که
منجر به شکست
اقتصادی کشور
شده است جستجو
کرد. سیاستی
که در بست در
خدمت اهداف
آمریکاست. در
واقع دولت
کنونی آلمان
مجری سیاست
راهبردی
آمریکا است که
چیزی نیست جز
ترغیب اروپا به
ادامه جنگ با
روسیه و تخریب
و تضعیف هردوی
آنها.
آنکه
در این میان
سرش بی کلاه
میماند
اروپا و در
درجه اول
آلمان است،
زیرا که اقتصاد
روسیه با رشد
بیش از 4/3% نه
تنها تضعیف نشده
است، بلکه با
ثباتی کم نظیر
اکنون قویترین
اقتصاد اروپا
به شمار میآید.
اینکه روسیه
قادر گشته است
چنین تکامل
منفی را، که
یک بخش از
نقشههای شوم
امپریالیسم
آمریکا و هم
پیمانان ناتوئیاش
بوده است، نقش
بر آب کند،
مدیون جهان
چند قطبی است
که به یاریش
شتافته است.
فقط یک فقره آن
چین است که از
بعد از تحریمها
25% بیشتر نفت و
62% بیشتر گاز
از روسیه وارد
کرده است.
در
عین حال در
روسیه طی این
مدت تولیدات
صنایع نظامی و
غیرنظامی نیز
به طور محسوسی
افزایش یافته
است.
از
سوی دیگر
روسیه که در
دوران اولیه
تحریم مشتریهای
خود را پیدا
کرده است، با
علم به اینکه
اروپا به نفت
و گاز به
اندازه نان شب
نیاز دارد، صادرات
انرژی خود به منطقه
یورو را کاهش
داده است. بیجهت
نیست که
«فرانسیسکا
پالماس»
اقتصادان ارشد
«اکونومیست
کاپیتال»
معتقد است که
«چشم انداز
صنعت آلمان
ناخوشایند
است و قدرت
دیرینه آلمان
در تولید
خودرو نیز در
خطر است».
قیمتهای
برق و گاز
گرچه نسبت به
سال قبل کاهش
نشان میدهد،
ولی همچنان از
بسیاری از
کشورهای
غیراروپائی
بالاتر است و
باعث کاهش 27% از
تولید شیشه،
کاغذ و مواد
شیمیائی از
آغاز سال
گذشته تاکنون
شده است.
روزنامۀ
«بیلد
تسایتونگ»
آلمان با حرکت
از همین اوضاع
است که به
دولت آلمان
نهیب میزند:
«کمک! اقتصاد
آلمان در حال
فروپاشی است».
گرچه بعضی از
کشورهای
اروپائی از
روی ناچاری، بیتوجه
به تحریمها
علیه روسیه تا
40% بر واردات
گاز از روسیه،
از کانالهای
گوناگون افزودهاند،
ولی دولت
وابستۀ آلمان
کماکان به
ارباب وفادار
مانده و گاز
مایع فرکینک
آمریکا را با 4
برابر قیمت از
آمریکا میخرد
و اقتصاد خود
را کماکان در
منگنه قرار
داده است.
آمارها
نشان میدهند
که اتحادیه
اروپا نه تنها
در اثر تحریمهای
اولیه گاز
روسیه از
فوریه 2022 تا
اکتبر 2023 قریب
به 185 میلیارد
یورو خسارت
دیده، بلکه 14
میلیارد یورو
به روسیه سود
رسانده است.
اشاره
به این نکته
نیز حائز
اهمیت است که
امپریالیسم
آلمان در عین
فرمانبرداری
از برادر بزرگتر،
خود نیز در
جنگ اوکراین
چشم طمع به
غارت این کشور
دوخته است. جنگهای
امپریالیستی
بر خلاف ادعای
کاذب جنگ افروزان
و آتش بیاران
جنگ، به دلایل
آرمانگرایانه
صورت نمیگیرند،
بلکه جهت
رسیدن به
اهداف
آزمندانه و سلطهجویانۀ
اقتصادی
انجام میگیرند.
دمیدن در آتش
جنگ اوکراین
توسط دولت میلیتاریستی
و جنگ افروز
آلمان نیز از
این قاعده
مستثنی نیست.
هدف، علاوه بر
ضربه زدن به امنیت
روسیه، البته
در خدمت به
اهداف اربابش آمریکا،
درعین حال
دستیابی به
طعمههای «چرب
و چیلی» در
کشور اوکراین
نیز نهفته است.
و نه آنطور که
ریاکارانه
وانمود میشود،
«نجات آزادی و
دموکراسی» در
این کشور. هدف دست
اندازی بر
ذخائر غلات،
نیروی کار
ارزان و مهمتر
از همه منابع
عظیم و غنی
مواد معدنی،
به ویژه
«لیتیوم» است
که امروز در
صنایع شیشه،
سرامیک مقاوم
در برابر سرما
و گرما، آلیاژهای
با مقاومت
بالا در صنعت
فضاپیما و
بالاخره
باطریهای با
لیتیوم و
لیتیوم یون
مصرف دارد. به
همین دلیل این
دولت از آغاز
جنگ تاکنون 30
میلیارد یورو
به شکم جنگ
ریخته و
میلیاردها
یورو خرج
پناهندگان
اوکراینی
کرده و میکند.
برای
رسانههای
این کشور این
ارقام و اهداف
غارتگرانهای
که در پس آن
نهفته است مهم
نیست و کلامی
هم در این
زمینه به قلم
و زبان نمی
اینکه
ترمز بدهی
دولت آلمان
عملا بریده و
کوه بدهی از
یک طرف و تورم
و گرانی از
جانب دیگر
افزایش یافته
و در نتیجه
کمکهای
اجتماعی،
آموزشی،
بهداشتی و
حقوق بازنشستگان
کاهش چشمگیر
یافته است،
اینکه حذف یارانههای
کشاورزان
باعث قیام
آنها شده است،
اینکه افزایش
قیمت برق و
انرژی منجر به
افول اقتصادی
گشته است و... خم
به ابروی جنگ
افروزان و آتش
بیاران جنگ
نمیآورد.
برعکس واکنش
آنها در مقابل
این همه نابسامانی
این بود که
کمک نظامی به
اوکراین برای
ادامۀ جنگ را
از 4 میلیارد
به 8 میلیارد
افزایش داده و
100 میلیارد نیز
برای تجهیز
ارتش جهت آماده
ساختن آن برای
جنگ اختصاص
دادهاند.
عقل
سلیم از فهم
این سیاست
درمانده است
که کشوری که
خود غرق در
مشکلات مالی
عدیده است، در
کمک به دولت
نئونازی
اوکراین این
همه سخاوت به خرج
میدهد. اما
گویا طمع سلطه
بر اوکراین
این ندانم کاریها
و حماقتها را
توجیه میکند!
نقل
ازتوفان
شماره ۲۸۸ارگان
مرکزی حزب کارایران
اسفند ماه۱۴۰۲
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام