زمینه سازی روانی و مسخ افکار عمومی برای پیشبرد سیاستهای نئولیبرالی

 

امپریالیستها برای خلع سلاح روحی زحمتکشان و خلقهای جهان عوامل خویش را در محافل و اطاقهای فکری امپریالیستی می پرورانند. برای هر نبرد اجتماعی لازم است که طلایه داران فکریِ سربازان تا دندان مسلح را، در صفوف نخست و با فاصله زمانی به میدان فرستاد. در هر جنگی ستادهای پخش و توزیع اخبار نادرست و جعلیات برای گمراهی دشمن وجود دارد. امپریالیستها در کارزار جهانی خویش از این تحریفات اطلاعاتی، کمال بهره جوئی را به کار می گیرند. آنها افراد و نظریاتی را برای نبرد در عرصه جنگ روانی و شستشوی مغزی آماده می کنند و به تبلیغ این نظریات می پردازند تا در زمانی که ممالک را اشغال کردند با مقاومت کمتری روبرو شده و این تهاجم خویش را طبیعی و جزءِ حقوق بدیهی خویش جلوه دهند. یکی از این نوع تبلیغات همان تکیه به منش فردی و روحیه تقویت فردیت و خودپرستی در مقابل عشق به همنوع و توجه و رعایت حال جمع است. فردپرستی تمجید می شود و تمایل به جمع نکوهیده قلمداد می گردد. ولی امپریالیستها برای اشغال و تقویت سلطه خویش تنها به این یک نوع تبلیغات تکیه نمی کنند. اندیشمندان آنها مدعی می شوند که با جهانی شدن سرمایه و شکستن مرزهای ملی، دیگر نمی توان از مبارزه ملی سخن به میان آورد و مقوله امپریالیسم حرف پوچی است که نافی مبارزه طبقاتی است. آنها به شما اندرز می دهند که از مبارزه ضد امپریالیستی دست برداشته و همّ خود را مصروف "مبارزه طبقاتی" کنید. مبارزه طبقاتی آنها در دوران تجاوز امپریالیستی مبارزه کار و سرمایه است. یعنی طبقه کارگر و زحمتکشان باید در ممالکی که دروازه های آن به روی "بازار آزاد" باز شده و هجوم سرمایه های خارجی در بهترین شرایط برده سازی و بهره کشی به غارت همه هستی کشور مشغولند، تنها به نیروی خویش تکیه کند و از جلب متحد برای اخراج نیروی امپریالیستی پرهیز نماید. این شعار "چپ" که ماهیت امپریالیستی دارد با به انزوا کشاندن طبقه کارگر، با نفی ماهیت و موجودیت امپریالیسم و غارت جهانی، راه را برای غارت امپریالیستها فراهم می سازد. بلندگویان دست پرورده نئولیبرالیسم در البسه "چپ انقلابی" و یا "چپ کارگری" در همان اطاقهای فکری امپریالیستی مدعی می شوند که "پرولتاریا میهن ندارد" و هرگز نباید از مرزهای میهنش که یک مقوله "بورژوازی" است دفاع کند. میهن و میهنپرستی دورانش سپری شده است. "فرد مترقی کسی است که بر ضد میهنپرستی" باشد. آنها با زیرکی مرز روشن میان برتری طلبی ملی با میهن پرستی را می زدایند و با اتهاماتی نظیر میهن پرست نژادپرست است، مردم را از مقابله با نفوذ امپریالیسم باز می دارند. هدف از این خلع سلاح روانی آن است که وقتی امپریالیستها کشوری را غارت کردند، مردم آن کشور نباید دارای این احساس باشند که یک دشمن خارجی در پی غارت هستی آنها و باقی گذاردن زمین سوخته است، بلکه همواره باید فکر کند که دوستان خارجی وی به کشورش آمده اند و می خواهند برای وی حاتم طائی وار آسایش و رفاه فراهم آورند و به رشد سرمایه داری دست زنند. این نوع تبلیغات قدرت دفاعی را از مردم گرفته و در جنگ روانی آنها را علیل و مسلوب الاراده می کند. برخی از این اندیشمندان پرورده و فربه شده برای شما موعظه می کنند که امپریالیسم اساسا وجود ندارد و همه چیز بر محور گردش آزاد سرمایه می گردد. سرمایه ها به بازارهای بدون مرزهای سیاسی نفوذ کرده کارگران را استثمار نموده و فربه می شوند و لذا وظیفه ما مبارزه با سرمایه داران بطور کلی و در هر کجای جهان است، زیرا "پرولتاریا وطن ندارد". این نوع تئوری بافی های ارتجاعی که مارکسیسم لنینیسم را قلب می کند و تفاسیر ضد انقلابی از آن می تراود، برای آن است که پرولتاریا را از داشتن متحد محروم کند، همبستگی پرولتاریائی در درون یک کشور را به بهانه وجود "انترناسیونالیسم" که بسیار نامشخص و وهم آلود است از بین ببرد و مانع شود که پرولتاریا تحت رهبری حزب کمونیستش بر ضد هجوم سرمایه داران خارجی به مقاومت برخاسته و در بطن مبارزه ملی و ضد امپریالیستی که مبارزه ای مشخص و در دنیای ما واقعی است، رهبری مبارزه طبقاتی برای نیل به سوسیالیسم را به کف آورد. این دست پرورده های اطاقهای فکری امپریالیستی با حقوق ملل مخالفند، مفهوم انترناسیونالیسم پرولتری را که بیان همبستگی پرولتاریای همه جهان، ولی ساکن در ممالک گوناگون مشخص و مالا متشکل در گردانهای رزمی گوناگونند با "انترناسیونالیسمی" جایگزین می کنند که مجوف، بی انگیزه، نامشخص و نامفهوم و در یک کلام موهومی است. این "انترناسیونالیسم" هرگز نمی تواند در مبارزه مشخص پرولتاریائی در یک کشور مفروض شکل جهانی روشنی بیابد و قابلیت لمس شدن را داشته باشد. این "انترناسیونالیسم" "حمایت" از مبارزه پرولتاریائی است که هویت ملی اش و شکل مشخص مبارزه اش نا روشن و نامعلوم و بی هویت است و لذا بُرندگی ندارد و فقط به نفع سرمایه داران است، زیرا از انترناسیونالیسم اسلحه ای ساخته اند تا برائی نداشته باشد و وسیله ای شود تا هر گونه مبارزه انقلابی خلقهای جهان بر ضد امپریالیستها را بتوان نفی کرد. این عمال دشمن که از وظیفه "انترناسیونالیستی" صحبت می کنند و هموطنانشان را به گشودن درِ دروازه های شهرهای در محاصره تشویق می کنند، خودشان در ممالک اروپائی برای اثبات وفاداریشان به گفته های ادعائی، برای سرنگونی طبقات حاکمه بورژوائی امپریالیستی همان کشورها مبارزه نمی کنند، برعکس با بورژوازی امپریالیستی کشورهای مادر در پی آنند که چگونه سرزمینهای مادری خود را نابود کرده و در اختیار نهنگان امپریالیسم قرار دهند. شعار "انترناسیونالیسم بی وطن" شعار همدستان امپریالیسم در ایران و جاده بازکنان تحقق سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی در میهن ما هستند.

 

برگرفته از توفان شـماره 201 آذر ماه  1395ـ دسامبر سال 2016

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

..........................

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

وبلاگ کارگر آگاه

http://www.kargareagah.blogspot.se/

 سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts