حضور هواپیماهای جنگنده روسیه در ایران، محاسبات تبهکارانه تجاوزگران امپریالیسم و صهیونیسم در منطقه را برهم زد

 

مردم ایران از دادن پایگاه به دول بیگانه تجارب خوبی ندارند. امپریالیستها سالها کوشیدند تا از پیمان بغداد و سپس پیمان تجاوزکارانه سنتو و حضور 50 هزار مستشاران نظامی آمریکائی با مصونیت قضائی در ایران، برای سرکوب مردم ایران، نقض استقلال ایران و تجاوز به خلقهای منطقه استفاده کنند. در راس این خیانتها، شاه این عامل دست نشانده امپریالیسم در منطقه به عنوان ژاندارم منطقه قرار داشت. انقلاب بهمن، علیرغم شکستش که به سلطه امپریالیسم در ایران خاتمه و شاه خائن و خودکامه را فراری داد، به جمعبندی از تجارب گذشته پرداخت و در اصل 146 قانون اساسی آورد: "استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی در کشور هر چند به عنوان استفاده‏های صلح‏آمیز باشد ممنوع است". البته قانون اساسی جمهوری اسلامی نکات نانوشته ای دارد که بر اساس منافع اسلام تعیین می گردد و تفسیر این نکات به عهده ولی فقیه است که ابزارِ حکمِ حکومتی را در دست دارد. این است که درگیری حقوقی در این عرصه، روشنگر هیچ رویدادی نیست. مسئله را باید صرفا سیاسی ارزیابی کرد.

در 31 ماه مرداد 1395 مطبوعات جهان خبر دادند که هواپیماهای جنگنده روسی از پایگاهی در غرب ایران(همدان) به مواضع تروریستهای داعش در سوریه حمله کرده اند. این خبر مانند بمب در غرب منفجر شد. گرچه دولتمردان غربی تلاش کردند خونسردی خویش را حفظ کنند و این را امری عادی جلوه دهند، ولی قدرت انفجار این بمب بیشتر از آن است که به شهر حلب محدود شود. قدرت انفجار این بمب همه بمبهای تروریستهای همدست امپریالیستها در کشورهای ناتو را، تحت الشعاع قرار داد و این را همه امپریالیستهایِ متجاوز غربی به خوبی می دانند.  

متعاقب این خبر عده ای از نمایندگان مجلس از حکومت وقت در ایران توضیح خواستند و برخی آنرا مغایر قانون اساسی ایران دانستند. اقای بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بیان کرد: "پرواز هواپیماهای روسی از همدان بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی است". علاءالدین بروجردی با اشاره به موضوع همکاری نظامی ایران و روسیه برای استفاده از پایگاه هوایی همدان اظهار داشت: "آنچه که در پایگاه نوژه همدان رخ می دهد پرواز هواپیماهای روسیه است که بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی و در چارچوب همکاری های چهارجانبه ایران، روسیه، سوریه و عراق است. این همکاری با مصوبه شورای عالی امنیت ملی انجام می شود و مغایرتی با قانون اساسی ندارد، چرا که پایگاه هوایی همدان نه پایگاه روسی شده و نه جنگنده ای در پایگاه نوژه مستقر شده است.".

به سخن دیگر شورای امنیت ملی حق استفاده گذرا را در شرایط کنونی و یا در آینده برای ناوگان هوائی روسیه محفوظ داشته است. البته می شود بحث در مورد زمینه حقوقیِ واگذاری پایگاه نظامی به بیگانه را حتی به صورت گذرا مدتها ادامه داد و در پای تفسیرهای گوناگون از منافع اسلام سالها ذکر گرفت، ولی این درگیری های حقوقی به مشکل سیاسی منطقه پاسخی نخواهد داد و امپریالیسم جهانی از تکه تکه کردن منطقه و حمایت از تبهکاران القاعده، داعش و النصر و اپوزیسیون خودفروخته سوریه و یا ایران دست بر نخواهد داشت.  مسئله استفاده کنونی امپریالیسم روسیه از پایگاه نوژه را باید در چارچوب سیاسی روز، بطور مشخص و بر اساس منافع راهبردی خلقهای منطقه از جمله ایران مورد ارزیابی قرار داد. به نظر حزب ما بحث حقوقی در این زمینه محلی از اِعراب ندارد و بحثی گمراه کننده است.

امپریالیسم آمریکا در پی طرح استقرار خاورمیانه بزرگ و برهم زدن جغرافیای سیاسی منطقه با یاری صهیونیسم است. امپریالیسم آمریکا با همدستی یارانش در منطقه دریائی از خون ایجاد کرده، ممالک را برهم ریخته، میلیونها نفر را به قتل رسانده و میلیون ها نفر را آواره کرده است و هنوز نیز به سیاستهای جنگ طلبانه و آدمکشانه خویش در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن و... ادامه می دهد و از تبهکاران داعش و نیروهای تجزیه طلب سوریه برای نابودی سوریه، با تمام قوا به اشکال گوناگون در عرصه های نظامی، حقوقی، تبلیغاتی، مالی، و اخیرا "انساندوستانه" و... حمایت می کند. امپریالیستها به رهبری آمریکا 5 سال آزگار، تمام اسلحه، وسایل نقل و انتقال، اطلاعات ماهواره ای، خدمات تدارکاتی و بهداشتی و پزشکی داعش را با همدستی ناتو، ترکیه، عربستان سعودی، کویت، قطر و همه دارو دسته های ارتجاعی امارات متحده عربی تامین کردند، ولی درمقابل مقاومت ملتهای عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و یمن کاری از پیش نبرده اند. سیاست امپریالیسم تقویت تروریسم، نقض حقوقِ دولتهای ملی و نقض آشکار حقوق بشر است. این سیاست، سیاست خون و آتش است و باید این خونخواری و تبهکاری را متوقف نمود، در غیر این صورت آتشِ بی خانمانی و تخریب و فقدان امنیت دامن تمام منطقه را می گیرد. تلاشهای ارتش دست پرورده داعش برای خرابکاری در ایران از طریق مرزهای ترکیه، عراق و پاکستان و حمایت حامیان آنها، تا کنون با شکست کامل روبرو بوده است. 

آمریکا که از حضور هواپیماهای جنگنده روسی شگفت زده و خشمگین شده بود، طبق معمول به دروغ مدعی شد که این اقدام مغایر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است. نشریه روسی اسپوتنیک در تمسخرِ آقای جان کری وزیر امور آمریکا نوشت خوب است: "همچنین طرف آمریکایی آگاهی بیشتری از قطعنامه شورای امنیت کسب کند که در آن دریافت اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد برای فروش، تحویل یا استفاده از هواپیماهای جنگی برای ایران مورد اشاره قرار گرفته است". این نشریه به نقل از سخنان کوناشنکوف گفت: "ضمنا به نمایندگان وزارت امور خارجه(آمریکا) بار دیگر توصیه می کنم با مداد در نقشه جغرافیا علامت بزنند و برای خود مشخص کنند که سوریه کشوری مستقل است. وی همچنین به نبود قطعنامه شورای امنیت و یا اجازه دولت سوریه برای بمباران سوریه توسط آمریکا اشاره کرد.".

 

 

هواپیماهای امپریالیسم آمریکا نه تنها بدون اجازه دولت رسمی بشار اسد به بمباران در مناطق شمال سوریه بر ضد مخالفان آمریکا مشغول است، حتی مستشار و نیروی زمینی نیز برخلاف منشور ملل متحد برای تلاشی و تجزیه سوریه در بعد از شکست داعش و برای حمایت از اسرائیل، وارد خاک سوریه کرده است و به خرابکاری اشتغال دارد. ارتش آمریکا که تا دیروز با حمایت از داعش به قتل عام کردهای شمال سوریه مشغول بود، بیکباره نقاب "حامیان خلق کرد سوریه" را به چهره زده است تا همان سیاست سابق را با اشکال جدید اجراء کند. جالب این است که کردهای سوریه که در کنار ارتش ملی سوریه بر ضد امپریالیسم، عثمانی بزرگ و پان اسلامیسم می جنگیدند، بیکباره فریب امپریالیسم آمریکا را خورده و به همدست آنها بدل شده و با خوشخیالی در انتظار دریافت حق تعیین سرنوشت خویش از دست اوباما هستند و بر ضد تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی سوریه به عنوان چماق بزرگ امپریالیسم در شمال سوریه عمل می کنند. ناسیونال شونیسم فقط نابینائی و نفرت ملی تولید می کند و مانند خنجری از پشت است.

این روشن است که امپریالیسم آمریکا از وضعیت جدید سیاسی در منطقه به شدت خشمگین باشد. نشریه نیویورک تایمز با دغدغه خاطر نوشت: "استقرار بمب افکن های روس در ایران خطرناک است!". نیویورک تایمر حقیقت را می گوید. استقرار این بمب افکنها هم برای آمریکا، هم برای اسرائیل، هم برای عربستان سعودی و هم برای داعش و هم برای همه متحدان جدید آمریکا در منطقه خطرناک است. آنها باید از این امکان جدید بالقوه بهراسند و حساب کار خویش را بکنند. همین نشریه اضافه می کند: "تحلیلگران بر این باورند که استقرار جنگنده های روسیه در همدان، نفوذ سیاسی مسکو در خاورمیانه را گسترش خواهد داد و همگرایی فزاینده منافع میان مسکو و تهران را سرعت خواهد بخشید".اهمیت این همکاری گذرای نظامی ایران و روسیه در پروازهای جنگنده های روسی از پایگاه نوژه، برای آزادی سوریه، برای نابودی داعش که می خواستند، آنها را به ایران صادر کنند، نیست، بلکه در این است که توازن قوای سیاسی و نظامی را در منطقه به صورت راهبردی و ریشه ای برهم می زند و یک سیاست راهبردی تعیین کننده در منطقه است. این همکاری برخی تابوها را شکسته و زمینه توافقات نظامی بعدی را فراهم می آورد. دیگر صهیونیستهای اسرائیل نمی توانند به راحتی ایران را به حملات تجاوزکارانه تهدید کنند، دیگر روسای جمهور آمریکا نمی توانند با خودپرستی و غرور امپریالیستی بدون پرده پوشی مدعی شوند: یا نوکر و دست نشانده ما و یا دستور حمله به ایران دوباره در کشو و یا روی میز آنها قرار دارد، دیگر عربستان سعودی نمی تواند با اشاره آمریکا و توافق صهیونیسم و همدستی با اسرائیل مدعی شود که می خواهد سرِ مار ایران را بکوبد و ایران را با خرید مبالغ عظیم تسلیحات نظامی از امپریالیستها و رقابت در عرصه تولید اضافی نفت، نابود سازد. این تاکتیک حسابگرانه روسیه و ایران چه گذرا و چه دائمی تمام محاسبات سیاسی منطقه را برهم زده است. ایران دوست امپریالیسم روسیه نیست و هیچوقت نبوده است، ترکیه ی مشکوک و نامطمئن نیز هیچگاه دوست روسیه نبوده است، ولی سیاستهای تجاوزکارانه امپریالیسم با منطقِ "یا نوکر ما و یا جنگ با شما"، کار را در منطقه و حتی اوکرائین به جائی رسانده است که زمزمه "اتحاد بزرگ" روسیه، ایران و ترکیه، در فضای ذهنی عمومی، در راه است. پوتین به رهبری امپریالیسم ضعیف روس از واقعبینی و نرمش سیاسی وافری برای ارزیابی از اوضاع جهان برخوردار است. امپریالیسم آمریکا که تصور می کرد با قلدری می تواند همه خلقهای منطقه را به اسارت خود در آورد، حال در منجلابی که متحدانش از جمله ترکیه و عربستان سعودی در منطقه ایجاد کرده اند، دست و پا می زند و نمی داند خودش را چگونه از یمن و سوریه بیرون بکشد. عربستان سعودی با کشتار مردم یمن از شیعه گرفته تا سنی کار را به جائی رسانده است که در این قمار سیاسی، هستی آل سعود را به خطر انداخته و به قمار بزرگی از روی سفاهت و خودپسندی سیاسی و رویای سرکردگی در منطقه دست زده است. آنها نه تنها در سوریه شکست خورده اند، نه تنها در یمن شکست خواهند خورد، نه تنها روسیه را بر ضد خود تحریک کرده اند، نه تنها با نزدیکی با اسرائیل آبروی خویش را در نزد خلقهای عرب از بین برده اند، حتی متحدان خویش نظیر ترکیه و بسیاری ممالک اروپا را نیز از دست داده اند. با زور دلارهای نفتی نمی شود ارتشهای اجیر و استعماری و سرکوبگر به یمن فرستاد و اوضاع منطقه را مشوب کرد. هم اکنون موشکهای روسی نوع اسکاد شهرهای هم مرز یمن در عربستان سعودی را هدف خود قرار داده است و به برتری هوائی عربستان و متحدانش خاتمه می دهد. عربستان باید آماده جنگ زمینی بر ضد پارتیرانهای با تجربه و جنگجوی یمن شود که سالها بر ضد قوای خارجی مبارزه کرده و در این عرصه تجربه دارند. نزدیکی سیاسی و استراتژیک ایران و روسیه و استفاده روسیه از پایگاههای هوائی ایران حتی به صورت گذرا، محتملا سرآغاز نزدیکی نظامی بیشتری است و این تمام محاسبات امپریالیسم غرب در حمله به ایران و نقض استقلال ایران را برهم می زند. امپریالیستها هر چقدر داعش و اپوزیسیون ایرانی تریبونال لندن را که متحد عربستان سعودی و دادگاه کیفری لاهه هستند، تقویت کنند، قادر نخواهند بود، علیرغم وجود رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی، مردم ایران را به همکاری با داعش و خیانتکاران ضد وطن برای نابودی ایران وا دارند. سرنوشت فلاکت آور مجاهدین خودفروخته و ضد خلق در مقابل ماست. برخورد به مسئله استفاده از پایگاههای نظامی ایران، به صورت گذرا، توسط حتی امپریالیسم روسیه را، باید در متن واکنش طبیعی ایران نسبت به تهدیدات بیکران آمریکا، تبلیغات ریاکارانه و دروغگوئی ها، خُلف وعده های آنها و ادامه تهدیدات این کشور دید که دیگر برای خودش چاره ای نمی بیند تا از استقلال و تمامیت ارضی کشور در مقابل تبهکاران متجاوز جهانی، به دفاع برخیزد. تمام تلاش دولتهای قبلی و فعلی، به ویژه روحانی برای نزدیکی به آمریکا با شکست کامل روبرو شد و آنها از تهدید و تجاوز و دروغ در منطقه دست برنداشتند. پیدایش وضعیت جدید در منطقه به نفع ممالک منطقه، به نفع ایران، سوریه، لبنان، عراق، یمن و حتی ترکیه خواهد بود، تا از پان ترکیسم، پان عثمانیسم و پان اسلامیسم و حمایت از داعش دست بردارد. مناسبات سیاسی کشورهای منطقه در حال دگرگونی جدی می باشد. امارات متحده عربی و عربستان و متحدان آنان به سمت تلاشی پیش می روند و ناچارند موقتا از تحریکات علیه ایران دست بردارند. مردم یمن از حالت دفاعی به مرحله یورش روی می آورند و تخت و تاج آل سعود متزلزل می شود. منطقه آبستن حوادث فراوان است، ولی این تحولات فعلا در جهت مثبت به نفع استقلال، تمامیت ارضی و امنیت منطقه پیش می رود. تصمیم دولت چین برای حمایت از دولت مشروع و قانونی سوریه و مبارزه با داعشِ آمریکائی و همدستانشان، اقدامی در جهت صلح و حمایت از منشور ملل متحد است. این همکاری که با توافق دولت کنونی و مشروع سوریه، صورت می گیرد، هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی دارای اهمیت فراوان است. حزب کارایران(توفان) در چارچوب مصوبات کنگره پنجم خویش که تضعیف امپریالیسم متجاوز ناتو را در شرایط مشخص کنونی به نفع صلح و آسایش مردم جهان ارزیابی می کند و از حقوق ملل، حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آنها در مقابل تجاوز آمریکا که با دروغپردازی و ریاکاری همراه است، حمایت می نماید، این سیاست را بطور عینی مفید و به ضرر امپریالیسم مسلط و تجاوزکار در جهان می داند. 

 

 برگرفته از توفان شـماره 198 شهریور ماه  1395ـ سپتامبرسال 2016

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

..........................

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

وبلاگ کارگر آگاه

http://www.kargareagah.blogspot.se/

سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts