اسناد "پاناما" اسنادی بر ضد رقیب و رقابتی مافیائی

 

نشریه آلمانی زبان "زود دویچه تسایتونگ" به همراهی اعضاء انجمن جهانی خبرنگاران پژوهشگر، اسنادی را در مورد پولشوئی و کلاهبرداری های مالیاتی در جهان منتشر کرده اند، که مانند بمب خوشه ای در جهان ترکیده و در تمام قاره ها قربانی به بار آورده است. انفجار این بمب خوشه ای هوشمند، افشاء گزینشی تروریسم مالی در جهان و یا عملیات انتحاری تروریستی گزینشی بر ضد تروریستهای رقیب است. انفجار این بمب، نظام سرمایه داری و امپریالیستی را نابود نمی کند، بلکه سرمایه داران معینی را به صورت گزینشی بی ضرر می سازد. انفجار این بمبِ ساعتی بعد از عملیات تروریستی در پاریس و بروکسل، نشانه تشدید تضادها و ضبط پولهای سرمایه داران رقیب است، این نخستین بمب مالی نیست که منفجر شده است، ولی یکی از شدیدترین آنهاست. انفجار این بمب در دنیائی اتفاق می افتد که پای ما به آنجا نمی رسد و از این مکانها به عنوان بهشت های مالیاتی که آدرسش را همه می دانند و از ما بهتران آن را در اختیار دارند، سخن می گویند. این مکانها بهشت هستند، زیرا پای هیچ ارتش متجاوز خارجی به آنجا نمی رسد و شورای امنیت سازمان ملل بر ضد آنها قطعنامه نقض حقوق بشر صادر نمی کند. تروریستهای این بهشت های مالیاتی در امن و امان و بدون دغدغه  زندگی می کنند. انتشار اسناد "پاناما" در کشوری که امپریالیسم آمریکا بزرگترین نفوذ اقتصادی را در آنجا دارد و تنگه معروفش با حضور سربازان اشغالگر آمریکائی به کار خود ادامه می دهد، و حتی رئیس جمهور سابقش آقای "مانوئل آنتونیو نوریگا مونرو"(Manuel Antonio Noriega Moreno) را آمریکائیها بر خلاف همه قوانین جهانی دزدیدند و در آمریکا محاکمه و محکوم کرده اند، بسیار پرسش برانگیز است. خاصیت این اسناد در یک جانبه نگری و نیم شفافی آنهاست. آمریکا و اسرائیل و ممالک انگلوساکسون کمترین صدمه را از انفجار این بمبهای تروریسم مالیاتی دیده اند. جهان با تروریسم مالی هوشمند روبرو شده است. جنگی بیرحمانه میان تروریستهای امپریالیستی.

داستان محکومیت این آقای "نوریگا مونرو" خالی از شگفتی نیست. امپریالیسم آمریکا به همان بهانه های همه دانسته و شرم آور به کشور پاناما در سال 1989 تجاوز کرد، رئیس جمهور قانونی پاناما یعنی آقای "نوریگا" را که تا آن موقع مامور خودشان بود دستگیر نمود و در سال 1992 در دادگاههای آمریکا به اتهام سالها قاچاق مواد مخدر، سالها اخاذی توام با توسل به ارعاب و فشار، سالها  دسیسه چینی، و... به 40 سال زندان محکوم کرد و بعدا به علت حسن رفتار، مقدار آنرا به 17 سال کاهش داد. دستگاه عدالت آمریکا وی را بعد از کاهش مقدار زندان به علت حسن رفتار، به دولت امپریالیستی فرانسه که از "نوریگا" طلبکار بود، تحویل داد تا وی را به جرم پولشوئی محاکمه کند. فرانسه مدعی بود که وی پولهایش را که بالغ بر 2/11 میلیون یورو بود در املاکش در لوگزامبورک، پاریس و کت دوآزور در جنوب فرانسه، سرمایه گذاری کرده است و لذا وی را در سال 2010 در پاریس به هفت سال زندان محکوم کرد و املاکش را نیز "عادلانه" به عنوان حق السهم طبیعی خویش بالا کشید. دولت فرانسه در سال 2011 بعد از دریافت "طلبهایش"، "نوریگا" را به دولت پاناما مسترد داشت تا در آنجا به جرم قتل یک رهبر اپوزیسیون به زندان بیفتد. وی در محاکمه غیابی به بیست سال زندان در پاناما محکوم شده بود. به این ترتیب همه شرکاء از این نمایش راضی و سربلند بیرون آمدند. فراموش نکنیم که آقای "نوریگا" در فهرست اسامی حقوق بگیران سازمان "سیا" قرار داشت و در این سازمان رسما آموزش دیده بود. پاناما جای امن و حیاط خلوت امپریالیسم آمریکاست و بر همه دزدی های جهان از طریق دفترهای خود ساخته حقوقی نظارت کامل داشته است.

پاناما از هر نظر زیر پوشش امپریالیسم آمریکا است. این کشور در گذشته نیز محل پولشوئی، قاچاق مواد مخدر و ده ها بزهکاری دیگر بوده است. پاناما را امپریالیسم آمریکا به بهشت جنایتکاران بدل کرده بود و هنوز هم هست. 

تجارت مواد مخدر، فروش اسلحه، فروش بردگان جنسی، فروش کودکان، فروش اعضاء بدن از جمله پرسودترین انواع تجارت در جهان سرمایه داری اند. سرمایه به سمتی روان است که حداکثر منفعت را نصیبش کند. این قانون سرمایه داری است، زیرا در غیر این صورت در دنیای رقابت سرمایه داری، سرمایه داری که کمترین سود را می رباید به زودی زمینگیر می شود و قدرت رقابت خود را از دست می دهد. دزدی، ارتشاء، آدم فروشی، تروریسم و... بهترین زمینه های کسب سود حداکثر و ایجاد سرمایه های انگلی در دوران امپریالیسم آخرین مرحله سرمایه داری هستند. بر اساس اظهارات کارشناسان امور پولشوئی و پیگرد جنایتکاران اقتصادی 10تریلیون دلار( بیلیون دلار) یعنی ده هزار میلیارد دلار حجم سرمایه ای است که از دادن مالیات "معاف" شده و در نظام بانکی در گردش است. برای اینکه تصوری از این سرمایه "غیر قانونی" در گردش داشته باشید، خوب است بدانید که کل در آمد کشور آمریکا که پردرآمدترین  کشور جهان است در سال 2013  بالغ بر 45/2 تریلیون دلار بوده است. در مورد ژاپن از 99/1 تریلیون دلار و چین 86/1 تریلیون دلار سخن می گویند. آمار نشان می دهد که دولت آلمان با 53/1 و دولت فرانسه با 36/1 تریلیون دلار در مراحل بعدی قرار دارند. یک نگاه مختصر نشان می دهد که مجموع بودجه سالانه 5 کشور ثروتمند جهان از حجم سرمایه های دزدی شده در گردش کمتر است. یک دفتر وکالت در پاناما- "موساک فونسکا"- که آدرسش را همه بانکها و دزدان بین المللی دارند، پوششی برای دزدی و فساد شده است. طبیعی این است که دفاتر وکالت از حقوق قانونی موکلان خود دفاع کنند ولی حق ندارند به همدست موکلان خویش بدل شوند. یک وکیل دعاوی در عرصه جنائی موظف است از موکل خود که قاتل است به گونه ای با استفاده از مفاد قانون دفاع کند که وی دچار کمترین صدمه شود ولی محق نیست همدست قاتل شود و به وی راه و چاه نشان دهد که چگونه می تواند آثار جرم را از بین ببرد. این دفتر وکالت در پاناما چنین وظیفه ای را برای خود داشته است و هنوز هم بر سر پاست.یکی از ممالکی که به احترام به قانون شهرت دارد، جمهوری فدرال آلمان است. این کشور سالها کشور سوئیس را تحت فشار قرار داد و حتی وزیر دارائی آلمان اعلام کرد که برای جلوگیری از دزدیهای مالیاتی پیاده نظام به سوئیس اعزام می کند تا سوئیس را وادار کند نام متخلفان مالیاتی آلمانی در سوئیس را در اختیار دولت آلمان بگذارد. ولی همین دولت آلمان که منتقد به سوئیس و منتقد به لوکزامبورک و یا سایر بهشت های مالیاتی دول انگلوساکسون است، خودش قانونی دارد که سرمایه های خارجی ها در آلمان را از پرداخت مالیات بر درآمد معاف می دارد و این در حالی است که اتباع آلمانی باید یک چهارم بهره بانکی خویش را به دولت آلمان مالیات دهند. آلمان خودش به بهشت مالیات گریزانِ جهانی بدل شده است. طبیعی است که ایجاد زمینه مناسب سرمایه گذاری برای مفسدان جهانی و سرمایه های متعفن و کثیف آنها در آلمان، موجبات اشتغال در این کشور را فراهم کرده و پای همه مردم ساکن آلمان را که از بیکاری هراس دارند در این منفعت ناچیز برای آنها، به میان می کشد. همه مردم یک رنگ می شوند و دستشان به کثافت، با آگاهی و یا ناآگاهی، آلوده می شود. به این ترتیب "اخلاقیات و ارزشهای اروپائی" ماهیت نژادپرستانه و ضد بشری خویش را برملا می کند. در پسِ شرکتهای پوششی و دفترخانه های وکالتی و بهشت های مالیاتی، دولتهای سرمایه داری ایستاده اند و از آنها حمایت می کنند. مطبوعات نوشته اند: "در حال حاضر، بهشت های عادی مالیاتی اصلی عبارتند از شهر مستقل سیتی لندن(عضو پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی)، ایالت دلاویر(عضو ایالات متحدۀ آمریکا)، و اسرائیل، ولی بهشت های متعدد دیگری نیز وجود دارد که خاصه بریتانیائی هستند، مانند جزایر جرزی، و گرنرزی Guernesey(عضو دوک نشین نرماندی و به همین عنوان تحت اقتدار ملکۀ انگلستان است، ولی عضو پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی و اتحادیۀ اروپا نیست، جبل طارق(سرزمین اسپانیائی که در تملک ارضی انگلستان است و پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی آن را به شکل غیر قانونی اشغال کرده است)، سپس آنگوویلا، جزایر برمودا، جزایر کیمن، جزایر تورکس، جزایر ویرجین و مونسرات. بهشت های مالیاتی دیگری نیز وجود دارد که متعلق به هلند است: اروبا، کوراسائو، سن مارتین.این واقعیتها نشان می دهد مبارزه با اختلاس از جانب کشورهای امپریالیستی حرف مفت است، نزاع بر سر آن است که کدام کشور حجم بیشتری از این سرمایه های کثیف را ببلعد. جنگی که در گرفته است، جنگی میان سرمایه های کثیف انگلوساکسون با سایر سرمایه های مافیائی در گردش در جهان است. نزاع بر سر ده تریلیون دلار است.امپریالیستها ولی برای فریب مردم ظاهرسازی می کنند که بر ضد دزدها و غارتگران مبارزه می نمایند. آنها ابزاری خلق می کنند تا از آنها ظاهرا برای این مبارزه استفاده کنند. از جمله این ابزار یکی "سازمان شفافیت بین الملل" است که پرده از روی دزدیها بر می دارد. امپریالیستها نظیر چنین سازمانهائی مانند "خبرنگاران بدون مرز"، "پزشکان بدون مرز"، "سازمان جهانی دیده بان حقوق بشر" و "سازمان عفو بین الملل" و نظایر آنها را دارا می باشند که طبیعا با سوء استفاده از انساندوستی اعضاء شان، استتاری بر فعالیتهای جاسوسی، مقاصد و یا تبلیغاتی خود می کشند. این سازمانها عملا  و همواره بر ضد حکومتهای ضد امپریالیستی فعال بوده اند و بر ضد آنها سند و مدرک جمع آوری نموده اند که مجموعه ای از مسایل راست و دروغ است. حال به خبر زیر توجه کنید که دست یکی از این دزدبگیرها را به عنوان دزد رو کرده است: "رئیس شاخه شیلیایی سازمان شفافیت بین الملل پس از آن که اسناد متعلق به شرکت حقوقی پانامایی موسکا فونسکا از ارتباط او با دست کم پنج شرکت خارجی دخیل در پولشویی خبر دادند از سمت خود استعفا کرد." در این اسناد منتشر شده می آید: "با وجود آن که دلاوئو مستقیما به فعالیتهای غیر قانونی متهم نشده است، اما این افشاگری باعث زیر سوال رفتن جایگاه او به عنوان یکی از مدیران سازمان شفافیت بین الملل شدند. سازمان شفافیت بین الملل سازمانی مستقر در آلمان است که به دنبال نظارت بر فساد سیاسی و تجاری در جهان و مقابله با آن است.". تو خود حدیت مفصل به خوان بر این مجمل.

 

جنگ روانی و تبلیغاتی و درغپرادزی بی شرمانه

 

یکی از روشهای امپریالیستها دست زدن به جنگ روانی و اشاعه دروغ در جهان است. جرج بوش و همدستانش در این زمینه با تونی بلر و سایر دوستانشان همکاری می کردند. آنها مخترعان بمبهای اتمی موهومی عراق و ایران و جعلیات استفاده از گازهای سمی بشار اسد در جنگ با تروریستهای داعش بودند و هستند. جنگ روانی و تبلیغاتی، ریاکاری و دروغگوئی همه و همه بخشی از سیاست تجاوزکارانه و ضد بشری آنهاست. وقتی اسناد پاناما را برای مقاصد سیاسی خویش رو کردند، آفیشی منتشر نمودند که در روی این آفیش تصویر پوتین، بشار اسد و احمدی نژاد به چشم می خورد. به هر ناظر بی طرفی القاء شبه می کردند که اسناد پاناما مربوط به این سه نفر است. ولی شما هرچه در این اسناد جستجو می کنید، سندی بابت این اتهامات به دست نمی آورید. "سرگی لودوکین" و آقای "رامی ماکلوف" از جمله نام دو متهم نامشهوری است که در این اسناد از آنها نام برده شده است. ولی کارشناسان جنگ روانی امپریالیستها به این دو نام، نام ولادیمیر پوتین به عنوان دوستِ "سرگی لودوکین" و نام بشار اسد به عنوان پسر دایی آقای "رامی ماکلوف" را افزدوده اند. تو گوئی دوست صمیمی بودن و یا پسر دائی یک متهم بودن جرم است. هدف این نابکاران روشن است. آنها می خواهند در افکار عمومی واقعیات را دگرگون جلوه دهند. در مورد احمدی نژاد هرچه گشته اند نه پسر عموئی پیدا کرده و نه پسر دائی و دختر خاله ای در میان بوده است. تصویر وی جعل آشکار است. در توضیحاتی که بر این دروغها نوشته اند، از جمله از جانب نشریه لوموند، فقدان نام رهبران جمهوری اسلامی به مفهوم آن نیست که آنها در این فهرستها نباشند. این نوع قصاص قبل از جنایت روش تروریسم دولتی امپریالیستی است. سوء تفاهم نشود، که گویا حکومتهای روسیه، سوریه و یا ایران حکومتهای مطهری هستند. در ایران هنوز ماجرای دزدی های آقای زنجانی در دوران احمدی نژاد و یا سرقتهای گانگستری مدیر عامل بانک ملی ایران آقای محمود خاوری و فراردادنش به کانادا ... فراموش نشده است و در افکار عمومی زنده است، ولی در اینجا لازم است که ما نه تنها دشمنان درون کشور، بلکه راهزنان جهانی را بشناسیم و در این جنگ روانی به همدست جیره مواجب بگیر آنها بدل نشویم. اسناد پاناما ابزاری برای مبارزه امپریالیستها با یکدیگر شده است. انتشار این اسناد بیشتر در تحت نظارت آمریکا و اسرائیل و انگلستان بر ضد سایر ممالک امپریالیستی و ممالک مخالف آنها صورت می گیرد. آنها در یک جنگ روانی جهانی در پی کسب امتیازات و جلب سرمایه های کثیف در جهان در زیر نظارت خودشان هستند. آنها با جعل سند و تبلیغات هدایت شده می خواهند به مقاصد سیاسی خویش نیز دست پیدا کنند و مانند یک عفریب بر بالای سر همه ظاهر شده و موجب ترس و ارعاب مخالفان خویش در جهان شوند.پولشوئی، ثروت اندوزی مافیائی، قاچاق و... بخشی تفکیک ناپذیر از نظام سرمایه داری است. برای نابودی آنها باید نظام سرمایه داری را نابود کرد.

بر گرفته از توفان شـماره 194 اردیبهشت ماه  1395ـ مه سال 2016

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts