شوروی سوسیالیستی یک‌شبه امپریالیستی نشد

 

بحث بر سر تغییر ماهیت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به رویزیونیستی، سرمایه‌داری و مالا به سوسیال‌امپریالیسم بحث سابقه‌داری است و از نظر تئوریک از زمانی شروع شد که نیکیتا خروشچف اوکرائینی با نظریات رویزیونیستی خویش به تجدید نظر در اصول مارکسیسم لنینیسم پرداخت، دیکتاتوری پرولتاریا را نفی کرد، ماهیت طبقاتی حزب کمونیست را به زیر پرسش برد و دیکتاتوری بورژوائی را در شوروی به جای دیکتاتوری پرولتاریا مستقر ساخت. با تغییر ماهیت حزبِ طبقه کارگر در شوروی، ماهیت سیاسی و ایدئولوژیک حزب و دولت تغییر کرد و در کنگره بیست و دوم حزب با تصویب و انجام رفورم‌های اقتصادی، تمرکز متناسب نقش‌مند و هد‌ف‌مند سوسیالیستی نیز به گور سپرده شد و قانون کسب سود و نه رفع نیازمندی‌های مادی و معنوی انسان به عنوان هدف و قانون اساسی اقتصاد شوروی به رسمیت شناخته شد و از آن تاریخ روند فروپاشی شورویِ سوسیال‌امپریالیستی آغاز گشت که ظهور یلتسین در کمیته مرکزی «حزب کمونیست شوروی» و ممنوع کردن حزب «کمونیست» شوروی اوج این قله یخ بود.

لنین در اثرش «در باره وظایف انترناسیونال سوم» نوشت: ««امپریالیسم فابینی» و «سوسیال‌امپریالیسم» هر دو به یک معنی است: سوسیالیسم در گفتار و امپریالیسم در کردار، فراروئیدن اپورتونیسم به امپریالیسم... اپورتونیسم و رفرمیسم ناگزیر می‌بایست به امپریالیسم سوسیالیستی و یا سوسیال‌شونیسم در مقیاس جهانی و تاریخی منجر شود... جریان کاملی از سوسیالیسم به سوی بورژوازی روان است»  (انتشارات سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان فروردین 1349- سه رساله از لنین ص 31).

لنین در رابطه با فساد در جنبش کارگری و تحول در ماهیت طبقاتی آن در همان اثر خود نوشت:

«مسئله امپریالیسم و رابطه‌ آن با اپورتونیسم در نهضت کارگری، با خیانت پیشوایان به آرمان کارگری، از مدت‌ها پیش، از خیلی پیش مطرح شده است.

مارکس و انگلس در طی چهل سال، از 1852 تا 1892، پیوسته بورژوا شدن صدرنشینان طبقه کارگر انگلستان را که معلول خصوصیات اقتصادی آن کشور بود (مستعمرات، انحصارِ سراسر بازار جهان و غیره) خاطر نشان می‌ساخت.» (همانجا ص 30).

بعد از پیروزی سوسیالیسم در شوروی علیرغم این که طبقات از نظر حضور و شرکت عینی آنها در تولید، اقتصاد، سیاست، تجارت، فرهنگ، قوای نظامی و امنیتی و... از بین رفته بودند ولی مبارزه طبقاتی هنوز باقی بود. لنین بهترین توصیف را در این زمینه ارائه داده که استالین آن را در منتخبات خود نقل می‌کند: «... ناگزیر امید استثمارگران به بازگرداندن سرمایه‌داری باقی می‌ماند و این امید به تشبث برای بازگشت سرمایه‌داری مبدل می‌گردد. پس از نخستین شکست جدی که برآنها وارد می‌آید استثمارگرانِ سرنگون شده که منتظر سرنگونی خویش نبودند، به آن باور نداشتند، به آن فکر هم نمی‌کردند، با کوششی ده برابر، با هیجانی دیوانه‌وار، با کین و نفرتی صد برابر، به خاطر بازستاندن «بهشت» از دست رفته، به خاطر خانواده‌های خود  که زندگیِ چنان شیرینی داشتند و اینک به دست «عوام کالاَنعام» به فقر و فاقه (و یا به کار «ساده»...) گرفتار آمده‌اند به میدان مبارزه می‌تازند».(نقل از انتشارات سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان، سه رساله از استالین ص 21).

حزب ما در جوانی، در زمانی که هنوز سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان بود در اسنادی که از سال 1350 در بررسی علمی ماهیت شوروی تا دی‌ماه 1355منتشر کرد و شامل دو کتاب و چند ده مقاله است مطالب زیاد روشنگرانه‌ای نوشت و از جمله اظهار داشت: «امپریالیسم نوخاستۀ شوروی که به دنبال انحطاط سوسیالیسم و احیاء سرمایه‌داری در نخستین کشور سوسیالیستی زاده شده است، یکی از دو بزرگ‌ترین دشمن پرولتاریا و خلق‌های جهان است، امپریالیسمی است تازه به دوران رسیده گستاخ و تجاوزکار که داعیۀ سیادت بر جهان را بر سر می‌پروراند و برای دست یافتن به آن نیروهای نظامی و اقتصاد جنگی خود را با آهنگ سریع و بی‌سابقه‌ای افزایش می‌دهد، سلاح‌های مخرب خود را تکمیل می‌کند، این مسابقۀ تسلیحاتی که هم اکنون در جهان در گرفته است و اتحاد شوروی یک طرف آنست دنیا را به سوی جنگ سوم جهانی به پیش می‌راند.

این امپریالیسم در کشوری برخاسته است که در گذشته رهبرانی مانند لنین کبیر و استالین به پرولتاریای جهان اهدا کرده است، در کشوری که اولین انقلاب سوسیالیستی در آن پیروزمندانه به وقوع پیوسته و سپس راه ساختمان سوسیالیسم را در پیش‌گرفته بود، در کشوری که پرولتاریای جهان آنرا به حق میهن سوسیالیستی خود می‌شمرد و در برابر حملات دشمنان سوسیالیسم از آن دفاع می‌کرد، در کشوری که خلق‌های ستمدیده و به بند کشیدۀ جهان آنرا در همه حال یارو یاور خود می‌دیدند و در مبارزات خود به خاطر آزادی و استقلال آنرا تکیه‌گاه نیرومند خود می‌دانستند. بدینسان این امپریالیسم در کشوری برخاسته که دارای گذشته‌ای پر افتخاراست، گذشته‌ای که در نزد پرولتاریا و خلق‌های جهان ارجمند و گرانمایه است.

بورژوازی نوخاستۀ شوروی که از ایدئولوژی و راه پرولتاریا روی برتافته و به رویزیونیسم گرائیده و سرمایه‌داری را در کشور شوراها احیاء کرده است، بورژوازی نوخاستۀ شوروی که کشور شوراها، این پایگاه بزرگ انقلاب جهانی را به پایگاه ضدانقلاب مبدل ساخته است، هنوز خود را پیرو مارکسیسم- لنینیسم و کشور خود را سوسیالیستی می‌نمایاند، برای نفوذ در کشورها یا در میان خلق‌ها، شعارهای سوسیالیستی و انقلابی سر می‌دهد؛ به سخن کوتاه بورژوازی نوخاستۀ شوروی با نقاب سوسیالیستی چهرۀ امپریالیستی خود را می‌پوشاند و آنرا از انظار پنهان می‌دارد. گذشتۀ پرافتخار کشور شوراها و رهبران بزرگ آن همراه با نقاب سوسیالیسم در دست بورژوازی نوخاستۀ شوروی، سرمایه و وسیلۀ نیرومندی است که به کمک آن می‌تواند پرولتاریا و خلق‌ها را بفریبد، آنها را در دام خود گرفتار گرداند و تحت انقیاد خود درآورد. امپریالیسم نوخاستۀ شوروی دشمنی است در کسوت دوست، گرگی است در لباس میش، اهریمنی است که خود را به صورت فرشته می‌آراید.

نشان دادن چهرۀ واقعی این امپریالیسم نوخاسته وظیفۀ همۀ کسانی است که شیفتۀ آزادی و استقلال‌اند و می‌خواهند امپریالیسم شناخته شده و منفور غرب را با امپریالیسم نوخاسته و نقابدار شوروی تعویض کنند. البته امروز در نتیجۀ مبارزه پی‌گیر و ثمربخش همۀ احزاب و سازمان‌های مارکسیست- لنینیست و همۀ شیفتگان آزادی و استقلال خصلت امپریالیستی شوروی از پرده برون افتاده و هر روز بیش‌تر بیرون می‌افتد. ولی این هنوز کافی نیست. این مبارزه را باید تا موفقیت کامل به پیش راند.

امروز اتحاد شوروی از جهات گوناگون اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی موضوع پژوهش‌ها و تحقیقات بسیار قرار گرفته و در سراسر جهان در افشاء دگرگونی سرشت اتحاد شوروی از سوسیالیسم به امپریالیسم مقالات و کتب بسیاری نوشته شده است و هر روز بر تعداد آنها افزوده می‌گردد. این مقالات و کتب که بر اساس واقعیت کنونی شوروی و رفورم‌های اقتصادی و اجتماعی‌ای که طی بیست سال اخیر در آن صورت گرفته با اسلوبی علمی تدوین و تالیف شده است...»

توفان نخستین سازمان ایرانی بود که ماهیت امپریالیستی شوروی را افشاء نمود و فروپاشی این ابرقدرت امپریالیستی را پیش‌گوئی کرد. به همین جهت نیز وقتی گورباچف و یلتسین به عنوان فرزندان خلف خروشچف بر سر کار آمده و مرگ شوروی را رسما اعلام کردند، حزب ما نه دچار سرگیجه شد، نه در شگفتی غرق گردید و نه به تواب و ضدکمونیست‌های پژوهشگر مرتد و طلبکار بدل شد. فروپاشی شوروی قابل انتظار و نتیجه منطقی تحلیل‌های کمونیستی- مارکسیستی لنینیستی توفان بود. از همان زمان تا به امروز رویزیونیست‌ها در پی‌آنند که گذشته رویزیونیستی شوروی را تطهیر کرده و بر چهره امپریالیستی آن روپوش «سوسیالیستی» و آنهم «سوسیالیسم واقعا موجود» بزنند. آنها تا روز آخر، تا روزی که یلتسین سوگند خورد که دشمن کمونیسم است، دنباله‌رو سوسیال‌امپریالیسم شوروی بودند. رویزیونیست‌ها وقتی در ایران مورد هجوم و سرکوب قرار گرفتند - همه جریان‌های رنگارنگ آنها - چه ادامه دهنده جریان‌های چریکی، چه توده‌ای، چه راه کارگری و... به شوروی مهاجرت کرده و نانخور روس‌ها گشتند و تا فروپاشی این امپریالیسم در خدمتش قرار داشتند و در اروپا و غرب برای سلامت شوروی دعا می‌کردند. حتی پس از فروپاشی شوروی نیز دست بردار نبودند و از بقاء دستآوردهای سوسیالیسم شوروی به دفاع برخاستند و شوروی را قربانی امپریالیسم آمریکا جلوه دادند که گویا در اثر کودتای آمریکائی به مستعمره آمریکا بدل شده و مبارزه ضدامپریالیستی و آزادی‌بخش در این کشور ضرورت زمان است. آنها مرتب خاک به چشم مبارزان راه آزادی و استقلال ایران، مبارزان کمونیست پاشیدند و تا به امروز هم می‌پاشند و این سیاست، نطفه شکست بعدی کمونیست‌ها، تهدید و خطرات بروز آتی رویزیونیسم در آینده جنبش کمونیستی ایران را در بطن خود می‌پروراند. کسی که از تجربه بروز رویزیونیسم در حزب حاکم کمونیستی نیآموزد این تجربه را تکرار خواهد کرد. تمام رویزیونیست‌های «چپ» و راست که نظریه سوسیال‌امپریالیسم را به تمسخر می‌گرفتند و مدعی بودند که ممکن نیست هرگز از سوسیالیسم سرمایه‌داری زاده شود، تا چه رسد به امپریالیسم، با واکنش روسیه امپریالیستی نسبت به تهدیدات ناتو و کودتای غرب در اوکراین به یک‌باره بدون کوچک‌ترین تحلیل و احساس شرم، بدون برخورد به این گذشته مملو از دفاع پرمایه از شوروی امپریالیستی در حمایت از غرب آمریکائی، پرچم «امپریالیسم روسیه» را برافراشته‌اند. بر ما روشن نیست از کدام زمان و با کدام تحلیل به این نتیجه رسیده‌اند که شوروی «سوسیالیستی» به یک‌باره و یک شبه به سرمایه‌داری و سپس بلاواسطه به امپریالیسم بدل شده است؟  کسانی که تا دیروز با لجاجت حامی شوروی «سوسیالیستی» بودند و این کشور را انقلابی جا می‌زدند  بر اساس کدام تحلیل تئوریک، اقتصادی و سیاسی ماهیت روسیه را امپریالیستی اعلام می‌کنند؟ «محسنات» فرصت‌طلبی، بی‌مسئولیتی، فرقه‌گرائی، جاه‌طلبی همه این گروه‌های ضدکارگری را گیج کرده و برای مردم و طبقه کارگر پاسخی ارائه نمی‌دهند. این نشانه فقر تئوریک، بی‌کفایتی رهبران و دنباله‌روی کورکورانه پیروان آنها است که کوچک‌ترین توضیحی در این عرصه عظیم نزاع ایدئولوژیک از رهبرانشان نمی‌خواهند. این تنها رنگ عوض کردن نیست رنگ آمریکائی به خود گرفتن است. سازمان اقلیت به عنوان مشتی از خروار در میان این اپوزیسیون شوروی‌پرست امپریالیستی یکی از آنها است. این سازمان در نشریه کار شماره ٩٧٣ مورخ 16خرداد 1401 به یک باره می‌نویسد: «در پی تشديد تضاد ميان قدرتهای امپرياليست اروپائی و آمريکا با قدرت‌های امپرياليست روسيه و چين، جنگ اوکراين و پيامدهای آن، ... در دستور کار آنها قرار دارد» و یا در نشریه کار شماره 969 مورخ ١٩ ارديبهشت  1401 نوشت: «... بيش از دو ماه از حمله نظامی و اشغالگرانه دولت امپرياليستی روسيه به خاک اوکراين می‌گذرد...» (تکیه از توفان). و خواننده در شگفتی می‌ماند که این آیه‌های مُنزل چگونه به گوش رهبران این جریان‌های رویزیونیستی رسیده است که حتی چین امپریالیستی را بدون کوچک‌ترین تحلیلی، امپریالیستی اعلام کرده‌اند. ما هواداران این جریان‌های رویزیونیستی را، حداقل برای کسب آگاهی، به مطالعه آثار توفان در این زمینه که از اواخر سال‌های 1960 میلادی منتشر شده و به تحلیل رویزیونیسم خروشچفی و رویزیونیسم سه دنیائی چینی اقدام ورزید و تکامل آنها را پیش‌بینی نمود دعوت می کنیم. مطالعه این آثار کمونیستی برای فهم مسایل امروز و اجتناب از خطرات آتی و هشدار به کسانی که مجددا به راه سقوط به رویزیونیسم می‌روند ضروری است، زیرا بدون شناخت از رویزیونیسم و تکامل آن به سرمایه‌داری و سوسیال‌امپریالیسم امکان ندارد کسی قادر باشد از جنبش کارگری، شوراهای کارگری، دولت شورائی کارگری، دیکتاتوری پرولتاریا و دولت سوسیالیستی دفاع کند. حزب رویزیونیستی و ضدکمونیستی فقط دولت سرمایه‌داری و چه بسا امپریالیستی خلق می‌کند.

 

 

 

نقل ازتوفان شماره ۲۷۹ارگان مرکزی حزب کارایران خرداد ماه ۱۴۰۲

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan