شکست امپریالیستها در سوریه و بن بست سیاست تجاوزکارانه آنها

 

مزدوران وارداتی به سوریه حدود دو سال است که با حمایت امپریالیستها به غارت و تجاوز و تخریب مشغولند. آنها در مراکز شهرهای بزرگ نظیر حلب و دمشق بمب می گذارند و خانه های مردم را ویران می کنند. این مزدوران وارداتی را سازمانهای امنیتی امپریالیستی از طریق عربستان سعودی و قطر بسیج کرده و به سوریه برای جنایتکاری ارسال کرده اند. امروز دیگر هویت آنها به نحو غیر قابل انکاری تا حدود زیادی روشن شده است. آنها ترکیبی از القاعده، اخوان المسلمین، سلفیستها، اتباع افغانستان، لیبی، اردن، عربستان سعودی، قطر، دوبی، مصر، چچن، چین، لبنان، مجاهدین ضد خلق از ایران و... هستند. اوضاع بقدری بلبشو و غیر قابل کنترل شده است که حتی پاره ای از دول امپریالیستی از ارسال اسلحه به دست اپوزیسیون خود فروخته سوریه هراس دارند، زیرا خودشان هم دیگر نمی دانند که "کی به کی" است و این اسلحه ها به دست چه کسانی می رسد و به چه منظوری از آنها در آینده استفاده خواهند کرد.

آنها تلاش کردند که با اشغال مناطقی در داخل خاک سوریه به خیال خودشان "مناطق آزاد" خلق کنند و با استقرار در آنجا و معرفی خویش به عنوان "دولت مشروع سوریه" پایگاهی برای تخریب و جنایت درمنطقه شوند. دول اردن و ترکیه بسیار به آنها برای تحقق این سیاست یاری رساندند که با شکست کامل روبرو شد. حتی وضعیتِ مسخره به صورتی است که پاره ای از دولتهای دست نشانده و ارتجاعی، این اپوزیسیونِ خودفروخته و بی پایگاه را به عنوان "دولت قانونی" بی تاج و تختِ سوریه برسمیت شناخته اند.

"ارتش آزاد سوریه" در همه مناطق سرکوب شده است. دولت سوریه با بسیج مردم و ایجاد گروه های مسلح مردمی دمار از روزگار مزدوران اجانب در داخل سوریه در آورده است. وضعیت روز به روز بیشتر به نفع حکومت سوریه که در مستبد بودن آن نباید شک کرد، بر می گردد. دولت اسد از استقلال ملی سوریه و اصل حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورش دفاع می کند و این دفاع از نظر همه نیروهای دموکرات و انقلابی مشروع است. اجانب حق ندارند از خارج برای کشوری حکومت تعیین کنند.

امپریالیستها به این پندار واهی گرفتار بودند که با ایجاد رعب و ترور و قتل معترضان در سوریه و صحنه سازیهای انقلاب مخملی و ایجاد آشوب توسط ماموران نفوذی خویش، قادر خواهند بود یکشبه دولت سوریه را که مانند صدام حسین متکی بر حزب بعث بود و با روش استبدادی حکومت می کرد، سرنگون کنند. این سیاست به چند دلیل با شکست روبرو شد. تجاوزات صهیونیستها و امپریالیستها و ارتشهای خارجی به صورت نظامی و غیر قانونی به خاک سوریه به مصداق "آب که از سر ما گذشت چه یک نی چه صد نی" ناشی از این شکست است.

مقاومت بشار اسد و ارتش سوریه و استقامت دستگاه اداری وی، علیرغم وجود جاسوسان و عوامل نفوذی در دولت، محکم باقی ماند و از تهدیدات و ترورها، خریدن مزدوران نهراسید و فرونپاشید. هرچه تروریسم امپریالیستی جهادیستها بیشتر طول کشید، به همان نسبت به قدرت و اعتماد به نفس دستگاه حاکم افزوده شد و از اعتماد به نفس اپوزیسیون خود فروخته که در بین خودش نیز وحدت ندارد کاسته گردید.

بخشی از اپوزیسیون ملی سوریه که مخالف رژیم اسد بودند به مخالفت با دخالت خارجی برخاستند و خط خویش را از مزدوران بیگانه که هدفشان فقط ایجاد رعب و وحشت و آشوب است جدا کردند. این اپوزیسیون مترقی و دموکرات بدرستی تشخیص داد که امر دفاع از استقلال ملی در درجه نخست اهمیت قرار داد و سایر تضادها را تحت الشعاع قرار می دهد.

رژیم اسد به پاره ای اصلاحات دست زد و حاضر شد اپوزیسیون ملی را در تعیین سرنوشت سوریه دخالت دهد. اقلیت مسیحی، دروزی، فلسطینی و کُرد در کنار اسد ایستادند و به مقاومت در مقابل مردگان تاریخ برخاستند.

تجربه دو سال تجاوز و دخالت بیگانه و درجه توحش و بربریت اجیران و جهادیستهای اسلامی واراداتی که همه و همه در صندوق "حقوق بشر" امپریالیستی پرورش یافته اند، به مردم سوریه نشان داد که چنین کسانی در مجامع عمومی بمب می گذارند، آثار تاریخی سوریه را نابود می کنند، به خانه های مردم با زور نفوذ کرده و آن مکانها را سنگر تخریب قرار داده و در زمان عقب نشینی زمین سوخته از خود باقی می گذارند، و سرنوشت و مردم سوریه برای آنها بی تفاوت است، این اوباشان نمی توانند دوستان مردم سوریه باشند و به سوریه و مردمش عشق بورزند. آنها مزدورند و برای تخریب آمده اند. این مزدوران به شدت میان مردم سوریه منفرد شده اند. مردم سوریه خود اسلحه بدست گرفته و در کنار ارتش ملی سوریه با آنها می جنگند و از سرزمین سوریه اخراجشان می کنند. به این جهت است که ارتش صهیونیستی با اشاره امپریالیست آمریکا دامنه جنگ را گسترش داده قصد دارد آنرا به لبنان و بعد ایران نیز بکشاند.

مردم سوریه می دیدند که رسانه های امپریالیستی غرب که مدعی انحصار حقیقت هستند، چگونه دروغپراکنی می کنند و با جعل اخبار و تصاویر ساختگی و مصاحبه های من در آوردی، جنایات اجیران را به حساب ارتش سوریه می گذارند.

مخارج این جنگ برای امپریالیستها ونوکرانشان هنگفت شد و آنها نتوانسته بودند این مخارج را در حسابهای خویش منظور کنند. کودتائی که باید در عرض چند ماه تمام می شد به جنگی نابود کننده برضد مزدوران بدل شده که دو سال است به طول انجامیده است.

با طولانی شدن جنگ کنترل ارتش مزدوران از دست امپریالیستها خارج شده است. هر کس می خواهد از آب گل آلود برای خود ماهی بگیرد و این وضعیت که روز به روز بدتر می شود، بذرِ بادی را می کارد که توفان اش به چشم امپریالیستها فرو می رود. 

حمایت چین و روسیه از دولت سوریه با انگیزه های سیاسی و اقتصادی خویش و برای حفظ موقعیت راهبردی خود در جهان، مانع از پیروزی های دیپلماتیک امپریالیستهای غرب در عرصه جهانی شد و عملا به تشدید تضاد میان اروپائی ها نیز انجامید. اکثریت اروپا در برخورد به امر دخالت نظامی در سوریه در مقابل فرانسه و انگلستان قرار گرفتند.

حمایت ایران و لبنان و فلسطینیها و کُردها که در کنار اسد ایستادند و به وی برای سرکوب مزدوران بیگانه و اخراج آنها از نظر انسانی، تدارکاتی، تسلیحاتی و مالی یاری رساندند، بویژه در آغاز این دسیسه های امپریالیستی بسیار مفید واقع شد. کمکهای ایران در واقع به دولت سوریه که در زمان تجاوز صدام حسین به ایران، به عنوان تنها کشور عربی اسلحه صادر می کرد، بازتابی از منافع مشترک راهبردی هر دو کشور است.

بسیاری نیروهای انقلابی و کمونیستها در جهان به حمایت از استقلال سوریه پرداختند. در ترکیه مردم بر ضد دخالت ترکیه در امور داخلی سوریه تظاهرات کردند. افکار عمومی مردم ترکیه در کنار مردم سوریه و بر ضد اجیران خارجی است. و دولت ترکیه یکی از بازندگان این درگیری نظامی است که به حیثیت دولت اردوغان ضربه مهلکی زد.

فراموش نکنیم که پیروزی و شکست امپریالیستها و صهیونیستها و ارتجاع عرب منطقه در سوریه، یک شکست راهبردی است. آنها می خواستند برای تضعیف جبهه ایران-سوریه-لبنان-فلسطین با خریدن رهبران حماس و آشوب در سوریه زمینه تجاوز به لبنان و ایران را فراهم آورند. بسیاری از مطلعان سیاسی بدرستی می گفتند که جنگ در سوریه جنگ نیابتی میان ایران و آمریکاست. این واقعیتی است که شکست و سرنگونی رژیم بشار اسد در عین مستبد بودنش، زمینه تجاوز به لبنان و آدمکشی در آنجا را فراهم می کرد و پس از اینکه خیال امپریالیستها و صهیونیستها از پشت جبهه خویش مطمئن می شد، راه تجاوز به ایران هموار بود. تحریمهای مردم ایران در عین به خاطر آن است که از درجه کمکهای ایران به سوریه بکاهند تا بتوانند نقشه راهبردی خویش در سوریه و خاورمیانه را به انجام برسانند. در این نقشه مسلما مسئله تجزیه ایران توسط ناسیونال شونیستهای کُرد و ترک و بلوچ، در دستور کار امپریالیستها قرار دارد و آنها در این زمینه توسط دولت ترکیه و جمهوری آذربایجان بسیار فعالانه عمل می کنند.

به اوضاع کنونی سوریه از این جنبه راهبردی و منافع مردم ایران نیز باید نگریست. همه آن دارودسته های ایرانی خودفروخته که هوادار تجاوز به ایران و تحریم مردم ایران هستند، در جبهه جنگ سوریه در کنار القاعده و سلفیستها و اپوزیسیون خودفروخته سوریه ایستاده اند. همه آنها عضو "ارتش آزاد سوریه" هستند و در راس آنها سازمان مجاهدین ضد خلق ایران قرار دارد.

حال که سیاست امپریالیستها به بن رسیده است و دورنمای پیروزی را نمی بینند به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی و پرتاب نارنجکهای مملو از گاز سمی که روزی آنرا به صدام حسین علیه ایران داده بودند متوسل شده اند. آنها از این نارنجکها استفاده کردند تا بشار اسد را متهم کنند که به جنایت علیه بشریت دست زده و راه تجاوز مستقیم امپریالیستی به سوریه را برای برونرفت از این بن بست، فراهم آورند. آنها اخلال تروریستها و بمبگذاریها و آدمکشیهای یک مشت جنایتکار وارداتی را در تبلیغات خود جنگ داخلی جلوه می دهند تا خود را هوادار مردم سوریه جا بزنند. این حنا البته دیگر رنگی ندارد.

دولت بشار اسد فورا بعد از وقوع عملیات تروریستی با گازهای سمی، مراجع جهانی را برای رسیدگی و تعقیب ردپای جنایتکاران اپوزیسیون خودفروخته سوریه به سوریه برای تحقیقات دعوت کرد. بان کی مون گماشته آمریکا که لقب دبیرکل سازمان ملل را دارد به جای رسیدگی به این امر، نخست اجازه داد که در سراسر جهان به دروغ، این جنایت را به پای بشار اسد بنویسند و بعد از خاتمه این یورش تبلیغاتی تازه اعلام کرد که کمیسیون تحقیق سازمان ملل به شرطی به سوریه می آید که اجازه داشته باشد به همه جا سرکشی کند. چقدر این سیاست آدم را بیاد خواستهای غیر منطقی نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد ایران می افکند که برای جاسوسی از همین روشها استفاده می کنند. آقای بان کی مون به جای رسیدگی به جنایتی که علیه بشریت با دست اپوزیسیون خودفروخته سوریه انجام یافته بود، هوادار جاسوسی در سوریه است.

حتی خانم کارلا دل‌پونته، دادستان پیشین دادگاه کیفری بین‌المللی در پرونده یوگسلاوی و رواندا و عضو کمیسیون تحقیق سازمان ملل در باره نقض حقوق بشر در سوریه که از عوامل و دست نشاندگان روشن امپریالیستهاست، در گفتگو با تلویزیون سوئیس اعلام کرد که بر اساس مستندات جمع‌آوری شده این کمیسیون، شورشیان سوری از گاز سارین استفاده کرده‌اند. ولی فورا "کمیسیون مستقل سوریه"!!؟؟ در سازمان ملل اظهارات کارلا دل‌پونته در باره استفاده شورشیان سوری از سلاح شیمیایی در درگیری‌های این کشور را رد کرده است. در توضیح این کمیسیون آمده که هیچ دلیلی مبنی بر کاربست سلاح شیمیایی از سوی هیچ‌ یک!!؟؟ از طرفین منازعه در دست نیست. اوباما نیز فورا به نفع سلفیستها و القاعده در سوریه موضع گرفت و اظهارات خانم کارلا دل پونته را رد کرد. تکذیب این اظهارات، دست اوباما را باز می گذارد تا سوریه را به بهانه عبور از خط قرمزِ استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، مستمرا به تجاوز نظامی تهدید کند.

تجربه سوریه نشان می دهد که نزاعی که در گرفته است، نزاعی میان مسیحی و مسلمان، کُرد و مسلمان، شیعه و سنی، ایرانی و عرب، القاعده و اخوان المسلمین، سلفیستها و اخوان المسلمین، لیبرالیسم و ارتجاع، مدرنیسم و سنت، استبداد و دموکراسی، حقوق بشر و نقض آن و... که مرتب از بلندگوهای ممالک امپریالیستی تبلیغ می شود، نیست، نزاعی که در گرفته است ماهیتا برای تقسیم جهان است و امپریالیستها می کوشند دامنه نفوذ خود را در جهان در رقابت با یکدیگر توسعه دهند، برای این کار حق تعیین سرنوشت ملتها را بدست خویش به زیر پا می گذارند، حق حاکمیت دول را بدور می افکنند و استقلال آنها را لگدمال می کنند، تمامیت ارضی ممالک و عدم دخالت در امور داخلی آنها را برسمیت نمی شناسند، از تجاوز به حقوق بشر و هرگونه بربریت و جنایت جنگی و ریاکاری و دروغپراکنی ابائی ندارند. نزاعی که در گرفته است نزاعی طبقاتی، نزاعی ملی است و ملتها و طبقه کارگر جهان باید به امپریالیستها دهنه بزنند و آنها را مهار کنند. نزاعی که در گرفته است نزاعی میان دفاع از استقلال ملی و مقاومت در مقابل امپریالیسم، تروتسکیسم و بی وطنی و وطنفروشی است. نزاع میان میهنپرستان کمونیست و امپریالیستها، تروتسکیستها و جهان وطنیهای ضد کمونیست است. خوب که بنگری رد پای ضد انقلاب امپریالیستی را در همه زمینه ها می بینی و این در میان اپوزیسیون خودفروخته ایران کاملا مشهود است.

 

بر گرفته ازتوفان شماره  159 خرداد ماه 1392،  ژوئن سال 2013،  ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت.       www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل).                                    toufan@toufan.org