جنایات پان ترکیستهای ترکیه بر ضد خلق کرد در ترکیه و همدستی ناسیونال شونیستهای کرد با آنها

ایجاد دولت پان ترکیستی، پان اسلامیستی اردوغان که در پی عثمانی بزرگ در منطقه است، هرگز خواهان به رسمیت شناختن حقوق خلق کرد نبوده و نیست. ریاکاری وی در برخورد به "حزب دموکراتیک خلق ها" در ترکیه، دسیسه های وی در بی اعتبار کردن این حزب مترقی و سرانجام روش جنایتکارانه و تروریستی وی در برخورد به کردها و نیروهای مترقی ترکیه و در نسل کشی کردهای ترکیه با تهاجم وحشیانه به مناطق کرد نشین ترکیه به: جزی، سلوپی، نصیبین، کربوران و منطقه سور در دیار بکر با تمام قدرت نظامی و امنیتی خویش، حاکی از سیاست راهبردی و ریاکارانه وی در برخورد به حل مسئله ملی در ترکیه است. نسل کشی کردها و مستحیل کردن آنها در ترکها از سیاستهای سنتی پان ترکیسم در منطقه است. آنها همین کار را با ارامنه و با یونانی ها و اعراب نمودند. روش دولت پان ترکیست-پان اسلامیست ترکیه ادامه همان سیاست قتل عام کردهای کوبانه در سوریه به دست داعش و مسلح کردن و بسیج ترکمنهای سوریه بر ضد نیروهای انقلابی و مقاوم کرد در مقابل امپریالیسم و صهیونیسم بود و هست. آنها با بسیج گرگهای خاکستری که شعبی نیز در ایران دارند به کشتار ترکهای انقلابی و مترقی نیز مشغولند و بسیاری از رفقای حزب برادر ما را با بمب گذاری برنامه ریزی شده دولتی به قتل رساندند. همین نمونه نشان می دهد پیروزی مبارزات خلق کرد تنها در گرو همکاری و مبارزه مشترک خلقها و نیروهای انقلابی منطقه برای آزادی منطقه از زیر سیطره امپریالیسم، صهیونیسم و بورژوازی مرتجع حاکم است.

اینکه اردوغان امروز به طور زبانی مجبور شده است از حقوق کردها سخن براند و یا تکلم به زبان مادری را به رسمیت بشناسد و کردها را "ترکهای کوهی" خطاب نکند، از یک سو محصول مبارزه خستگی ناپذیر خلق کرد در ترکیه به رهبری حزب "پ.کا.کا" و حمایت نیروهای مترقی ترکیه از آنهاست و از جانب دیگر نتیجه فشار بین المللی و به ویژه فشار اتحادیه اروپا به ترکیه است که یکی از شرایط پیوستن به اتحادیه اروپا را از جمله به رسمیت شناختن پاره ای از حقوق دموکراتیک کردها در ترکیه بیان کرده است. روشن است که اروپا مایل نیست بعد از پیوستن نامحتمل ترکیه به اروپا در گیر مسایل داخلی ترکیه شود.

دولت اردوغان که سیاست ناسیونال شونیسم ترک را در منطقه و از جمله در ایران توسط گرگهای خاکستری و عمال ایرانی اش و در قفقاز و آسیای میانه و در سوریه با تمام قوا پیش می برد، حاضر نیست حقوق مردم کرد را در ترکیه به رسمیت بشناسد. دولت ترکیه با تمام همسایگان خود سر جنگ داشته و ادعاهای ارضی دارد و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه را نیز به رسمیت نمی شناسد. بخشی از قبرس هنوز در اشغال پان ترکیستهای ترکیه است. چنین حکومتی که با همدستی عربستان سعودی، ناتو و قطر حاضر شده است در امور داخلی سوریه دخالت کرده و تروریسم بین الملل را برای مقاصد شوم خود در ترکیه میزبانی کند و میلیونها نفر را به قتل برساند و یا آواره کند، نمی تواند دوست خلق کرد باشد. مشکل پان ترکیستها فقط سرکوب ارامنه، علوی ها، کردها نیست، سرکوب اعراب و ضمیمه کردن کشور آنها به ترکیه نیز به اشتهای سیری ناپذیر آنها یاری می رساند. این است که مبارزه مردم کردستان ترکیه نمی تواند جدا از مبارزه نیروهای انقلابی و مترقی در منطقه برای به رسمیت شناختن حقوق ملتها و از جمله مردم سوریه که دارای حکومت قانونی بشار اسد هستند و این حکومت مورد تائید آنهاست صورت پذیرد. نمی شود از حق ملت کرد در تعیین سرنوشت خود دفاع کرد، ولی مخالف حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین و یا سوریه بدون دخالت بیگانگان بود.

یکی از انحرافات اساسی حرکتهای ملیِ کرد در منطقه همدستی با ارتجاع منطقه است. بسیاری کردهای ارتجاعی در منطقه و از جمله در ایران، مبارزه ملی خلق کرد برای حق تعیین سرنوشت را نه در رابطه با مبارزات ملی و ضد استعماری و ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی در دوران امپریالیسم و در متن مبارزه عمومی خلقهای کشورهائی که ساکن آن هستند می دانند، بلکه امپریالیسم و صهیونیسم و ارتجاع منطقه را به نوبت متحدان خویش به حساب آورده و به این ترتیب هر بار قربانی دسیسه های ارتجاع منطقه بوده و اعتماد خلقهای منطقه را از خود سلب می کنند. ملا مصطفی بارزانی بر ضد خلقهای منطقه برای "آزادی خلق کرد" با صهیونیسم، با شاه ایران و امپریالیسم همکاری می کرد و سرنوشت غم انگیز وی که توسط ساواک شاه بی اعتبار شد در مقابل ماست. وی در زمانی که کمونیستهای عراق را سر می بریدند به وعده های رژیم عراق در رابطه با پذیرش حق تعیین سرنوشت خلق کرد تن در داد و از مبارزه بر ضد حکومت کودتائی عراق دست برداشت و دست آنها را در کشتار کمونیستهای غیر کُرد باز گذارد. کردستان عراق همواره به عنوان پایگاه مهم اسرائیل بر ضد خلقهای عرب در منطقه انجام وظیفه کرده و می کند. کردستان عراق در تجاوز جنایتکارانه جرج بوش و تونی بلر و متحدانش به کشور مستقل عراق با امپریالیسم جهانی با توهم کسب حقوق خلق کُرد، همدستی کرد و سرکوب خلق عرب را جشن گرفت با این منطق غیر انسانی که کُردها را به عرب ها چکار. آنها می خواستند و می خواهند فقط گلیم خود را جداگانه از آب بیرون بکشند، حتی اگر این اقدام کوته بینانه به بهای نابودی سایر خلقهای منطقه بدل شود. آقای بارزانی در کردستان عراق در همدستی با دولت ترکیه و اسرائیل و نیروهای ناتو راه پیروزی داعش را برای تهاجم به بغداد باز گذارد تا آنها بتوانند با تصاحب چاههای نفت و فروش نفت عراق از طریق ترکیه به اروپا از منابع مالی جداگانه ای به جز کمکهای مالی عربستان سعودی و قطر بهرهمند شده و از این نمط کلاهی هم به ترکیه برسد. هم اکنون بارزانی نفت عراق را می دزدد و چون راه به دریا ندارد با بهای نازل به ترکیه می فروشد و برای خودش حساب جداگانه ای از مردم عراق گشوده است و راه بی سرانجامی را طی می کند که پایانی غم انگیز دارد. کردستان عراق که پایگاه کردهای ایرانی نیز است و به آنها امکانات فراوان می دهد و حق سکوتشان را تامین می کند، با ارتش ترکیه برای سرکوب مردم کرد در ترکیه همدستی می نماید. دولت ترکیه قبل از قتل عام مردم مناطق کردنشین در ترکیه، ارتش خویش را با توافق بارزانی وارد کردستان عراق کرد تا از همه طرف کردهای انقلابی ترکیه را مورد تهاجم و سرکوب قرار دهد. کردستان عراق که پایگاه ارتجاع در منطقه، همدست امپریالیسم، صهیونیسم و داعش و پان ترکیستهاست به صورت غیر قانونی و بدون اجازه دولت مرکزی عراق به ارتش ترکیه اجازه داد که وارد خاک عراق شود و کوچکترین مقاومتی در مقابل این ارتش آدمکش که برای کشتار کردهای ترکیه آمده بودند، انجام نداد. دولت متجاوز ترکیه نیز برای توجیه این تجاوز از نظر حقوق بین الملل، به "اجازه منطقه خودمختار کردستان عراق" برای ورود به عراق اشاره می کرد که هرگز مورد نفی مسئولان کردستان خود مختار عراق قرار نگرفت. وقتی دولت مرکزی عراق به تجاوز ترکیه به تمامیت ارضی اش اعتراض کرد و تهدید نمود که با ارتش عراق به مقابله برخواهد خاست، آقای داود اوغلو نخست وزیر ترکیه و وزیر سابق امور خارجه ترکیه با بی شرمی ابراز داشت: شما اگر زورتان می رسید داعش را بیرون می کردید!!؟؟ . فقط تهدید دولت عراق و ارائه مسئله به شورای امنیت سازمان ملل، منجر به آن شد که ترکیه خاک عراق را ترک کند. در تمام این دوران کردهای ضد انقلابی کردستان عراق با دولت ترکیه همدستی می کردند با همان الهام از سیاست سنتی استفاده از همه امکانات لحظه ای و کوته بینانه و ناسیونال شونیستی و ارتجاعی که به شکست مدام مبارزه مردم کرد منجر شده است. طبیعتا اگر مردم منطقه، پیدایش کردستان را اسرائیل دوم در منطقه ببینند و کردها نیز به بهانه "حق تعیین سرنوشت" به همدستی با دشمنان مردم منطقه بپردازند و به پایگاه استعمار و تجاوز در منطقه بدل شوند، مورد بی اعتمادی همه خلقهای منطقه خواهند بود و تصور واهی خواهند داشت که خلقهای منطقه و کردهای مترقی و انقلابی به چنین "حق ملتی" که ناقض حقوق همه خلقهای منطقه و در دشمنی با آنهاست تن در خواهند داد. فقط حق مللی قابل دفاع است که ماهیت انقلابی ضد صهیونیستی و ضد امپریالیستی داشته و در خدمت دوستی و برادری همه خلقهای منطقه باشد.

پاره ای کردهای ایرانی در زمان تهدیدات امپریالیسم و صهیونیسم برای حمله به ایران و حتی در زمان تجاوز صدام حسین به ایران حاضر نشدند به دفاع از مرزهای ایران بپردازند و این دسیسه امپریالیستی را محکوم کنند. پاره ای حتی خواهان تجاوز امپریالیسم آمریکا به ایران با الهام از نمونه عراق به بهانه "آزادی" کردهای ایران شدند. بعدها آنها در زمان تهدیدهای جدی امپریالیستها و صهیونیسم جهانی برای حمله به ایران، که در سال 2012 به اوج خود رسیده بود، به بهانه ارتجاعی و جنایتکار بودن رژیم جمهوری اسلامی، عملا و متاسفانه با تبلیغات امپریالیستها هم آوا شدند و راه همکاری با آنها را در زیر نقاب سیاستِ "انقلابی" "سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی در جبهه های ضد جنگ و تجاوز به ایران" در پیش گرفتند و خواهان جبهه موهومی سوم گردیدند که هیچ چیز دیگری جز همدستی با امپریالیسم و صهیونیسم در منطقه نیست و نبود. اینکه این سیاست ارتجاعی و نادرست تا به چه حد از روی نادانی سیاسی و تحلیل نادرست صورت گرفت، برای حزب ما روشن نیست، ولی این عدم آگاهی، طبیعتا تاثیری در نتیجه عملی آن سیاست که همدستی با امپریالیسم برای نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران است، ندارد. ما با این سیاست جنایتکارانه امپریالیستها در سوریه روبرو هستیم که منجر به آن شد تا اپوزیسیون سالم سوریه فورا مسیر خویش را از داعشی ها و النصرها و ارتش "آزاد" سوریه و سایر تروریستها جدا ساخت. کسانی که خواهان سوریه ای شدن ایران باشند تا به "حقوق حقه" خود برسند، دشمنان مردم ایرانند و این امر ربطی به حقوق ملل ندارد. این سیاست مبارزه ای بر ضد حقوق ملتهاست. جای تاسف در این است که 16 سازمان ایرانی اپوزیسیون اعلامیه مشترکی صادر کرده اند که در آن به درستی جنایات ارتش ترکیه را محکوم کرده از حقوق مردم کرد در ترکیه دفاع کرده اند، ولی در مورد همدستی جمع بزرگی از اکراد عراقی و ایرانی با مسعود بارزانی، داعش، دولت ترکیه و اسرائیل سکوت کرده اند. با باج دادن نمی توان یک سیاست راهبردی مترقی در مسئله ملی را چه در ایران و چه در منطقه به پیش برد. کُردها به صِرف کُرد بودن انقلابی نیستند. این درک، یک درک ارتجاعی و ناسیونال شونیستی است. کُردها مانند هر ملت دیگری در ایران و در منطقه ترکیبی از نیروها، افراد و نظریات ارتجاعی و انقلابی و مترقی اند. نیروهای انقلابی ایران اگر احساس مسئولیت کوچکی داشته باشند، باید از هم اکنون جایگاه دوستان و دشمنان انقلاب ایران را روشن کنند. کوته بینی سیاسی و باج دادن به امید کسب امتیازات واهی از مسعود بارزانی و یا پایگاه کردستان عراق، فقط به ضرر خلقهای منطقه است و منبعی برای توسعه بی اعتمادی.

حزب کار ایران(توفان) سرکوب خلق کُرد را در تمام کشورهائی که کُردها ساکن آن هستند، محکوم می کند. حزب ما بر آن است که خلق کُرد باید با سایر خلقها در ممالکی که ساکن آن است، مبارزه مشترک ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی و دموکراتیکی را سازمان داده و به پیش ببرد. مبارزه برای حقوق دموکراتیک فقط در متن این مبارزه عمومی ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی مقدور است وگرنه این مبارزه در دوران امپریالیسم که جهان به مناطق تحت نفوذ آنها تقسیم شده است، معنای دیگری ندارد، جز اینکه متحد خودش را در اردوگاه ضد انقلاب جهانی جستجو کند. این مبارزه نمی تواند بر ضد خلقهای سایر ممالک و در همدستی با تعویض مرتب و نوبتی متحد ارتجاعی در منطقه باشد. حزب ما هرگز با چنین درکی از حقوق ملل که تائید اسارت و دامن زدن به نفرت ملی و همدستی با ارتجاع منطقه و جهانی است، موافق نخواهد بود و آنرا به نفع هیچیک از خلقهای منطقه نمی داند. از این گذشته حزب ما هوادار آن است که در این روابط، روشنی وجود داشته باشد. از باج دادن و واهمه داشتن از بیان حقایق باید پرهیز شود وگرنه این ناروشنی و باج دهی و پرده پوشی ها و عدم افشاء کُردهای ضد انقلابی و همدست امپریالیسم، به نفع اپورتونیسم، ناسیونال شونیسم و ارتجاع منطقه تمام می شود و جنبش ملی کُرد را به انزوای کامل می کشاند که کمکی به مبارزه مشترک دموکراتیک و ضد امپریالیستی در ایران و منطقه نخواهد کرد.     

بر گرفته از توفان شـماره 191بهمن ماه  1394ـ فوریه سال 2016

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

..........................

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts