چهلمین سالگرد شکست مفتضحانه امپریالیسم جنایتکار آمریکا در ویتنام

 

امسال در 30 آوریل 2015 چهلمین سالگرد پیروزی خلق ویتنام بر ضد امپریالیسم وحشی آمریکا فرا می رسد. خوب است نگاهی به جنایات، ریاکاری ها و دروغهای این امپریالیسم بیفکنیم که برای تجربه اندوزی از آن در 40 سال بعد بسیار لازم است.

مردم ویتانم سالها بر ضد استعمارگران ژاپنی و فرانسوی رزمیدند و در دین بین فو ارتش استعماری فرانسه را وادار به تسلیم کردند. در مذاکرات مربوط به صلح، مشهور به قرارداد صلح ژنو(ژوئیه ۱۹۵۴) که فرانسه در نتیجه شکست فاحشش به آن تن در داده بود فرانسه به استقلال سه کشور مستعمره خود یعنی کامبوج و لائوس و ویتنام رضایت داد. ویتنام را به منطقه کمونیست در شمال و منطقه حکومت بائودای در جنوب به صورت موقت تقسیم نمودند و قرار شد که انتخابات آزاد سراسری به عمل آمده و بخشی از مردم ویتنام که زیر سلطه عوامل آمریکا بودند خودشان در مورد سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند. پیروزی هوادارن ارتش آزادیبخش ویتنام به رهبری رفیق هوشی مین که سالها برای آزادی ویتنام مبارزه کرده و بخش بزرگی از آن را از دست استعمارگران ژاپنی و فرانسوی رها ساخته بود از همان بدو امر روشن بود. انتخابات در سراسر کشور برای ۱۹۵۶ زمان‌بندی شده بود، اما حکومت ویتنام جنوبی به رهبری «نگو دین دیم» عامل دست نشانده آمریکا با حمایت مستقیم آنها از مذاکره بر سر الحاق دو بخش شمالی و جنوبی سر باز زد و به سرکوب شدید کمونیست‌ها پرداخت. سرکوب و کشتار شدید کمونیست ها در ویتنام جنوبی باعث شد پس از چندی جبهه ملی آزادی‌بخش ویتنام که به اختصار به آنها «ویت کنگ» یعنی کمونیست های ویتنام می‌گفتند با حمایت نیروهای ویتنام شمالی به جنگ علیه حکومت «نگو دین» بروند. این نخستین ریاکاری آمریکا نبود.

جنگ بین شمال و جنوب در سال 1965 به نقطه بحرانی ‌رسید. نخست در سال ۱۹۶۱ جان فیتزجرالد کندی، رئیس جمهور آمریکا، مستشاران نظامی آمریکایی را برای کمک به عامل دست نشانده اش "نگودین دیم" به ویتنام جنوبی اعزام کرد. در ۱۹۶۴ گروه «مستشاران» به ارتشی از سربازان کادر آمریکا بسط یافته بود. وضعیت رژیم دست نشانده آنها بسیار متزلزل بود و آمریکا می خواست به هر قیمت شده وارد جنگ شود. آنوقت دروغگوئی و صحنه سازی با تبلیغات گوشخراش آغاز شد. آمریکا به بهانه "حمله" جمهوری دموکراتیک ویتنام به کشتی‌های آمریکایی در خلیج «تونکن» که یک اقدام تحریک آمیز و ساختگی از جانب لیندون جانسون بود، وارد خاک ویتنام شد تا جنگ را به نفع جنوبی ها یکسره کند و کمونیست ها را شکست دهد.

ماجرا چنین صورت گرفت. در دوم آگوست سال 1964 ناوشكن آمریكایی مادوكس Maddox در آبهای خلیج تونكن كه ضلع شرقی ویتنام را تشكیل می دهد مستقر بود كه به صورت تحریک آمیز دستور یافت به جاسوسی سواحل ویتنام شمالی پرداخته به آبهای مرزی ویتنام تجاوز کند. دولت ویتنام به مقاومت دست زد و جانسون دروغگو مانند اخلافش جرج بوش و اوباما که افسانه بمب اتمی صدام حسین و ایران را ساخته اند به مجلس نمایندگان آمریكا گزارش دروغ تحویل داد تا نظر نمایندگان بی خبر را برای تجاوز به ویتنام جلب کند. وی پنج روز بعد به اتفاق آراء قطعنامه خود برضد ویتنام شمالی را به تصویب رسانید كه در سنا نیز به تصویب رسید و تنها دو سناتور به آن رای مخالف دادند. تصویب این قطعنامه كه دست جانسون را برای هرگونه عمل نظامی بر ضد هانوی بازگذارد، سبب شد كه آمریكا وسیعا وارد جنگ ویتنام شود. ظرف یك سال شمار نیروهای آمریكا در ویتنام جنوبی به 80 هزار تن و تا سال 1969 به 543 هزار تن رسید.

آنها در سال1۹۶۴،  بمباران هوایی شمال به طور منظم را آغاز کردند و با بمب افکنهای خویش بر خلاف همه موازین بین المللی به صورت جنایتکارانه با سر هم بندی دروغ مناطق غیر نظامی در ویتنام شمالی را بمباران نمودند و به سدهای بر روی رودخانه های این کشور آسیب رساندند.

این جنگ طبق توافقات صلح پاریس(۱۹۷۳) رسماً به شکست و عقب نشینی آمریکا منجر شد، ولی پس از عقب‌نشینی سربازان آمریکایی همچنان با سیاست آمریکائی ویتنامیزه کردن جنگ ادامه یافت. از زمان تسخیر جنوب(۱۹۷۵) از طرف کمونیستها و اتحاد مجدد ویتنام، بازسازی کشور را، جنگ مرزی با چین(۱۹۷۹) و اشغال کامبوج(۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹) به دست نیروهای ویتنامی، به تأخیر انداخته است.

در جنگ ویتنام حدود 4 میلیون شهروند غیرنظامی، 1.1 میلیون سرباز ویتنام شمالی، 40 هزار سرباز ویتنام جنوبی و 58000 هزار نیروی متجاوز نظامی آمریكا جان خود را از دست دادند. مردم ویتنام برای کسب آزادی و استقلال ملی بر ضد جبهه ارتجاع جهانی مملو از سربازان آمریکائی و همه متحدان غیر آمریکائی آنها مبارزه کردند و در جنگ رهائی بخش به شهادت رسیدند.

در آن زمان که سامان نظارت و هدایت افکار عمومی توسط امپریالیستها تا به این حد تکامل یافته نبود خبرنگاران و رسانه های گروهی و کمکهای بین المللی احزاب برادر و نیروهای انقلابی به آن منجر شد که جنایات امپریالیستها بر ملا شوند. تصویرهای تکان دهنده ای از جنایات امپریالیسم آمریکا در ویتنام بطور مرتب منتشر می شد. پاره کردن شکم اسراء و زنان باردار با چاقو، پرتاب آنها از هلیکوپترهای نظامی آمریکائی به بیرون، تیرباران زنان و کودکان، پرتاب بمبهای ناپالم برای سوزاندن مردم بر سر آنها، پرتاب بمبهای شیمیائی "عامل نارنجی"(Agent Orange) بر جنگلها و مزارع مردم تا با آلوده کردن آنها به سم شیمیائی و ریزش برگهای درختان و نابودی گیاهان به مردم میلیونی که مقاومت می کردند بلای گرسنگی و بی آبی و بی غذائی را نازل کنند، شکنجه های وحشیانه اسراء و رفتار ضد بشری و ضد کنوانسیون ژنو در مورد رفتار با اسرای جنگی با آنها از جمله تصاویری بودند که وجدانهای انسانها را به طغیان واداشته و در اعتراض به این همه وحشیگری ضد بشری آنها را به خیابانها می کشانید. موجی از همبستگی بین المللی با خلق ویتنام و نفرت از وحشیگری امپریالیسم آمریکا سراسر جهان را در برگرفت.

تُناژ بمب هایی که در منطقه هندوچین توسط آمریکا انداخته شد بیش از دو برابر میزان بمب هایی بود که توسط آمریکا و بریتانیا در جنگ جهانی دوم به کار رفته بود. این گواه عمق فاجعه و بیرحمی امپریالیسم بود و هست.

در سال 1971 جان کری، وزیر خارجه کنونی آمریکا و سرباز وقت ارتش این کشور، مقابل مجلس سنا تصدیق کرد که نیروهای آمریکایی در جنگ ویتنام شخصا به اعمالی چون تجاوز، بریدن گوش، سر و شکنجه افراد با برق از طریق وصل کردن کابل تلفن‌های سیار به اندام تناسلی، مثله کردن و تیراندازی بی‌هدف به سوی غیرنظامیان و سایر جنایات جنگی مرتکب شده‌اند.

بر اساس گزارش‌ها، ارتش آمریکا در این جنگ 75 میلیون و 700 هزار لیتر «دیوکسین» بر جنگل‌های ویتنام ریخت تا از پوشش جنگل که نیروهای ویتنام شمالی برای استتار استفاده می‌کردند بکاهد.

آمریکا که در جنگ شکست خورده و ماهیتش روشن گشته و فشار اقتصادی کمرش را شکسته بود در سال ١٩٧٣، درحالی‌ که جنگ موحش آمریکا علیه مردم ویتنام ادامه داشت، مجبور شد به مذاکره با نمایندگان خلق ویتنام تن در دهد. مذاکرات میان هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی دولت امریکا و وزیر امور خارجه دوره نیکسون و «له دوک تو»(دیپلمات ویتنامی و از اعضای ارشد حزب کمونیست ویتنام) منجر به امضای «معاهده صلح پاریس» گردید، معاهده‌ای که هیچگاه جامه عمل نپوشید. ولی این صلح نمائی آمریکا برای پرده پوشی بر جنایاتش بود و با فشار آنها کمیته نوبل، جایزه صلح نوبل را به یک جنگ طلب و خونریز در جهان عطا کرد تا چهره آمریکا را آرایش کند. کمیته نوبل، کیسینجر و دوک تو را برنده جایزه صلح نوبل ١٩٧٣ اعلام نمود. له دوک تو از دریافت این جایزه زهرآلود ابا ورزیده، در نامه‌ای نوشت:

«از امضای موافقتنامه پاریس تا کنون، دولت آمریکا و اداره سایگون به نقض موارد کلیدی این موافقتنامه ادامه می‌دهند.... صلح واقعی تا کنون در ویتنام جنوبی متحقق نگردیده‌ است. بنابر این برای من ممکن نیست که جایزه صلح نوبل سال ١٩٧٣ را بپذیرم... زمانی که به معاهده صلح پاریس احترام گذاشته شد، سلاح‌ها خاموش شدند و صلح واقعی در ویتنام جنوبی برقرار گردید، آن زمان می‌توانم روی پذیرش جایزه غور نمایم.»

با تفویض جایزه صلح به کیسینجر، برای نخستین بار در تاریخ جایزه نوبل، دو تن از اعضای گزینش این کمیته به رسم اعتراض استعفا دادند. در عین حال، این عمل با اعتراضات وسیع در سراسر جهان همگام گشت و دیگر آبروئی برای جایزه گزینشی صلح باقی نگذارد. دو سال بعد ارتش آزادیبخش ویتنام عمال دست نشانده آمریکا را که جنگ را بدستور ارباب ویتنامیزه کرده بودند به تسلیم واداشت و کشور ویتنام جنوبی از دست استعمارگران آمریکائی در 30 آوریل 1975 رهائی یافت. تجربه نشان داد صلح امپریالیستی قابل اعتماد نیست. صلح را تنها با قهر و جنگ انقلابی باید تامین کرد.

ویتنام برای قربانیان ماده شیمیایی "عامل نارنجی" از آمریکا درخواست غرامت کرد، ولی هرگز موفق به دریافت غرامت نشد. همین آمریکا که برای گروگانگیری اعضاء سفارتخانه اش در ایران میلیاردها دلار مال مردم میهن ما را بالا کشید حاضر نشد به مردم ویتنام برای خساراتی که بر ضد همه موازین جهانی و بشری در ویتنام بوجود آورده بود خسارت بدهد. روشن است که خسارت را باید به زور از حلقوم گرگهای وحشی بیرون کشید. امپریالیسم داوطلبانه هرگز به هیچ تعهدی پایبندی ندارد. عامل نارنجی سمی قوی است که آمریکا برای از بین بردن جنگل‌های ویتنام جنوبی در ویتنام و کامبوج به کار برد. روزنامه آلمانی زبان "زوددویچه سایتونگ" در 12 تا 13 ماه مارس 2005 خبر داد که شکایت قربانیان سم "عامل نارنجی" از کارخانه شیمیائی آمریکائی در نیویروک رد شد. یک قاضی دست پرورده دولت آمریکا در حکم دادگاه نوشت: "عامل نارنجی سم نیست تا بشود استفاده از آن را در جنگ معادل جنایت جنگی دانست". نام این قاضی منطقه ای جک بی واین شتاین در بروکلین بود. در اثر این ماده سمی مملو از دیوکسین هنوز یک میلیون ویتنامی از تاثیراتش زجر می کشند. 26 ویتنامی در نیویورک از دست کارخانه های شمیائی داو شمیکال و مونسانتو شکایت کرده بودند. آقای قاضی استدلال می کرد که شاکیان نتوانسته اند ثابت کنند که بیماری ها و معلولیت شان ناشی از استفاده از "عامل نارنجی" است. ولی جالب توجه حکم ناعادلانه این آقای قاضی نیست که نسبت به سرنوشت یک میلیون انسان چون پای منافع شرکتهای آمریکائی در میان است بی تفاوت است. جالب توجه سخنان وزیر رسمی دادگستری آمریکا به مثابه یک مقام مسئول است. وی قبل از حکم دادگاه از قاضی خواست که: "شکایت قربانیان را رد کند. اگر قرار باشد برای مخالفان سابق جنگِ آمریکا راه استفاده حقوقی با چنین مطالبات مشابهی باز گردد، آنوقت قدرت رئیس جمهور آمریکا برای رهبری جنگ به نحو خطرناکی محدود می شود". به زبان ساده برای روسای جمهور آمریکا مشکل خواهد شد به جنایات جنگی دست بزنند. خلق ویتنام پوزه امپریالیسم آمریکا را به خاک مالید و این درس بزرگی است که همه خلقهای جهان باید از آن بیاموزند. مردمی لیاقت آزادی و حفظ غرور انسانی و ملی خود را دارند که حاضر باشند در راهش فداکاری کنند. خلق ویتنام احترام همه مردم جهان را کسب کرده است.

 

 

 بر گرفته از توفان شـماره 183خرداد ماه  1394ـ ژوئن سال 2015

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

.......................... 

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts