بحران آب و سلاح آب و ارزش جان انسانها برای امپریالیسم

 

پایان ژانویه سال جاری نشست همه سالۀ اقتصادی سران کشورهای امپریالیستی، که برای سایر ممالک جهان تعیین تکلیف می کنند، در " داووس " برگزار شد .مهمترین پرسش در این نشست این بود که : طی ده سال آینده چه مسئلۀ اجتماعی و یا اقتصادی در جهان مخاطره انگیز خواهد بود؟ از 28 موردی که می توانند جهان را با خطر مواجه سازند نظیر: جنگ، سلاحهای کشتار جمعی، بیماری های مسری خطرناک و... پاسخ جمیع سران اقتصاد جهان یک چیز بود: بحران آب.

کمبود و یا گرانی مواد انرژی زا نظیر نفت و گاز را می توان با انرژی های جایگزین جبران کرد. ولی کمبود و یا عدم وجود آب که مایۀ حیات انسان، حیوان و نباتات به شمار می آید را با هیچ چیز نمی توان جایگزین ساخت.

اصولا برای هرانسان مسئول و متعهدی این سوال مطرح است که آیا آب به مثابه یک مادۀ حیاتـی می بایست قابل دسترسی ،با بهای مناسب، برای عموم باشد، زیرا که از حقوق مسلم اولیه و طبیعی بشر به شمار می آید، یا اینکه منبعی است برای تجارت و سـرمایه گذاری؟

در زیر می کوشیم با ذکر موارد مشخص پاسخ درست به این پرسش را مشخص نمائیم

 .

نمونۀ اول:

 

در برزیل بویژه در جنوب شرقی این کشور که پرجمیت ترین منطقه به شمار می رود، نظیر "سائوپاولو"، علیرغم وفور آب وضعیت اسفناکی حاکم است. برای نمونه در شهر " پیراپورا دو بوم خزوس"(Pirapora do Bom Jesus) زمانی که آب رودخانه کاهش می یابد مقدار عظیمی کف، که ارتفاع آن گاهی به7 تا 8 مترمی رسد، بالا می آید. زیرا فاضلاب منازلی که به رودخانه ریوتیته(Rio Tietê)  می ریزد مملو از شامپو و سایر مواد نظافتی می باشند.

از طرف دیگـر مواد شیمیایی کف زای کارخانه ها نیز در فاضلاب وجود دارند که اینها در اثر حرکت توربینی که در اول شهر آب را از سد به شهر پمپ می کند، کف فراوانی تولید می کند.

از این رو آب این رودخانه به هیچوجه قابل استفاده نبوده و آب شهر "سائو پاولو" از دریاچه ای که صد کیلومتر از آن فلاصله دارد تأمین می شود.

در سد عظیم "سیستما کا نتاررا"(Sistema Cantareira) که می بایست 9 میلیون نفر را سیر آب کند، امسال 4/18 درصد کمتر از سال گذشته آب وجود دارد. به این ترتیب 9 میلیون نفر را خطر بی آبی تهدید می کند. دولت حاکم این کشور که سرمایه داران را در کنف حمایت خود دارد، اجازۀ ساختمان سدهای عدیده بر روی رودخانه های این کشور، جهت تولید برق را می دهد، پیچ و خم های رودخانه ها را از بین می برد، فاضلاب کارخانه ها و منازل را به رودخانه ها سرازیر می کند، به گاوداری های بزرگ اجازه می دهد که جنگل های حوالی رودخانه ها را به مراتع تبدیل کنند، به شرکت های کشاورزی اجازه می دهد آب رودخانه ها را به مزارع برند و در عوض مواد سمی پستیسید(ضد آفت) را به رودخانه بازگردانند و ... ولی از ساختن زیر بنای لازم، نظیر فاضلاب و تصفیه خانه فاضلاب و نظارت لازم در تهیه و توزیع آب بهداشتی برای عموم سرباز می زند. علیرغم اینکه شهر میلیونی "سائو پاولو" عملاٌ روی آب قرار دارد، اما با کم آبی مواجه است. جنگل انبوه باران زای "ماتا آتلانتیکا" که در گذشته اکثر مناطق ساحلی برزیل را می پوشاند، امروز بطور عمده عاری از درخت می باشد. دو رودخانۀ عمده شهر سائو پاولو "تیته"((Tiete و "پینایرُس"(Pinheiros) مملو از فاضلابِ صد ها هزار خانوارِ ساکن این شهر می باشند. حتی لاشۀ حیوانات در این رودخانه ها موج می زند. اما دولت بازهم از ساختن فاضلاب و تصفیه خانۀ فاضلاب، شانه خالی می کند. و مشغول رشوه گیری از شرکت های ساختمانی بزرگی که مشغول سد سازی روی رودخانه ها جهت تولید برق هستند،می باشد.

 

نمونۀ دوم:

 

از زمان پیوستن اسپانیا به اتحادیه اروپا در سال 1986 درحوالی شهر "اولوا"(Huelva) واقع در استان آندالس، شرکت های بزرگ کشاورزی بزرگترین پلانتاژ توت فرنگی در اروپا را بوجود آورده اند. گرچه حجم زیادی از این میوه را می توان به آسانی تولید کرد؛ ولی این مهم نادیده انگاشته می شود که سالانه 20 میلیون متر مکعب آب لازم است تا این محصول با حجم کنونی، که بطور عمده در آلمان به فروش می رسد، به ثمر آید. مضافاً اینکه طی 29 سال گذشته 2000 هکتار جنگل انبوه باران زا را به این منظور  نابود ساخته اند. جالب تر اینکه شرکت های کشاورزی بزرگ، این زمین ها را نه خریده اند و نه اجاره کرده اند، بلکه آن را تصاحب کرده و از منابع آبی بطور غیر قانونی، جهت آبیاری مزارع استفاده می کنند. به قسمی که مثلا از حجم آب رودخانه "رُکینا"((rocina 50 درصد کاسته شده است. این درحالی است که این رودخانه آب پارک طبیعی و حیوانات و پرندگان کمیاب "دونانا"(Donana) را تأمین می کند. لازم به گفتن نیست که توت فرنگی که در آلمان به فروش می رسد با آب دزدی پرورش یافته است. در اسپانیا نیم میلیون چاه آبِ غیرقانونی حفر شده است که صدها هزار هکتار مزرعه را بازهم به صورت غیر قانونی آبیاری می کند. در حقیقت صاحبان این مزارع  آبِ آشامیدنیِ قریب به 60 میلیون انسان در یک سال را می ربایند. دولتمردان اسپانیا نه تنها چشم بر این دزدی آشکار می بندند، بلکه مسیر رودخانه  "گودال کُیویر"(Guadal quivir) را تغییرداده و آن را دراختیار زمین داران بزرگ جهت کشت توت فرنگی قرارداده اند. آن هم در اسپانیایی که کم ترین درصد بارندگی و بیشترین روزهای آفتابی در سال و در نتیجه گرمترین میانگین درجۀ حرارت را در اروپا دارد، و به همین دلیل بیشترین مقدار تبخیر آب را تجربه می کند، امپریالیستها این چنین بی مهابا  آب را به تاراج می دهند. کارشناسان پیش بینی می کنند که اگر وضع به همین منوال پیش رود، تا سال 2050 مزارع جنوب اسپانیا به کویر تبدیل خواهد شد. چنین آینده ای برای سایر کشورهای مدیترانه، خاورمیانه، هند، بخشهایی از چین و استرالیا نیز پیش بینی می شود. این خطر با خصوصی سازی آب که مایه زندگی مردم است افزایش می یابد. در حالیکه بروز این فاجعه قابل پیشگیری است و با برنامه ریزی هدفمند اقتصادی و توسعه و تحکیم مالکیت عمومی بر ثروتهای عمومی می شود به کنترل این مهم پرداخت.

"ما وُد بار لووین"((Maude Barlow محقق و دانشمند در رشتۀ آب در کتاب "آب آینده" می نویسد: "اگر دقیق بنگریم تجارت با مواد غذایی در عمل تجارت با آب می باشد...این تجارت زمانی مشکل ساز می گردد که آب(مواد غذایی) مسیر غلطی طی کند، مثلا از اسپانیا که از نظر آب آشامیدنی در مضیقه می باشد؛ به آلمان که در این زمینه غنی است، سرازیر شود.". طبیعی است که اگر روند این انتقال معکوس می بود و از آلمان به اسپانیا جریان می یافت وضیعت بحرانی آب در اسپانیا تخفیفِ محسوس می یافت. اما واقعیت این است که آلمان بزرگترین وارد کنندۀ مواد غذایی از اسپانیا است. توصیه محققان به اسپانیا این است که مصرف بی رویه آب در تولید کشاورزی را تغییر دهد. ولی سیاستمدارانِ در خدمت سرمایه ترجیح می دهند که تا آخرین قطره از آب سوء استفاده کرده و عملا بخشی از کشور را به کویر تبدیل کنند. وضعی که امروز در کالیفرنیا حاکم است در انتظار اسپانیا نیز می باشد. "آرین هوگستر"(Arjen Hoekstra) محقق هلندی "جای پای آب" در عرصۀ تجارت مواد غذایی را چنین توصیف می کند: برای تولید یک پرتقال80 لیتر، یک لیوان شراب 109 لیتر، یک کیلو گوشت مرغ 4325 لیتر، یک کیلو پنیر5060 لیتر و یک کیلو بادام 8047 لیتر آب نیاز است. 70 درصد آب جهان به مصرف تولیدات کشاورزی می رسد.

نمونۀ سوم:

 

" ایست پورتِر ویل"(East Porterville) که در منطقه "سنترال ولی" در ایالت کالیفرنیا قرار دارد، علی القاعده یکی از حاصل خیزترین مناطق در آمریکا به شمار می آید. اما امروز یکی از فقیر ترین آنها نیز می باشد.

قریب به دو سال است که "ایست پورترویل" از آب جاری(لوله کشی) محروم است. زیرا چاه های آب این منطقه عاری از آب گشته اند و ساکنین این منطقه از نظر مالی قادر به حفر چاه های عمیق تر نیستند. در نتیجه نزدیک به دوسال است که شهرداری محل، کامیون های آب کشِ سیار و نیز دوش سیار در اختیار نیمی از سکنۀ 70000 نفری این شهر قرار می دهد. "دونا جنسون" یکی از ساکنین این منطقه ابتکار عمل به خرج داده و با جمع آوری اعانه برای خانواده هایی  که قادر به اِبتیاع آب آشامیدنی نیستند، بطری های آب در اختیارشان می گذارد. چهرۀ آمریکا در این منطقه بیشتر به یک کشور در حال توسعه می ماند تا یک کشور پیشرفته. خیابانها پر از چاله و چوله، منزلهای مسکونی نیمه مخروبه و بدون آب. در اینجا بحران بی آبی به یک فاجعۀ انسانی تبدیل شده است. زمین داران بزرگ از یک طرف و سیاست مخرب کشاورزی دولت کالیفرنیا از جانب دیگر مسبب واقعی بوجود آمدن وضع موجود می باشند. امروز آب از فاصلۀ 1500 کیلومتری شمال کالیفرنیا بوسیلۀ فشار توربین ها به کالیفرنیا منتقل می شود، امری که مصرف آب شهر میلیونی لوس آنجلس و صنعت کشاورزی "سنترل ولی" را هنوز ممکن می سازد. اما اکنون طبیعت؛ انتقام جویی را آغاز کرده است. از آنجا که نظامِ طبیعیِ تناسبِ آب را با جابجایی مصنوعی برهم زده اند، اکنون در جنوب غربی آمریکا درجۀ حرارت در قیاس با درجۀ حرارت جهان با شتاب بیشتری در حال افزایش است. از این رو آب های سطحی نیز با سرعت و حجم بیشتری تبخیر گشته و بر مشکل بی آبی می افزاید. جالب اینجاست که کشاورزی که تنها دو درصد از اقتصاد این ایالت را در بر می گیرد، 80 درصد از آب این منطقه را می بلعد. زمانی که آقای "جری براون" فرماندار کالیفرنیا در آوریل گذشته در این ایالت وضعیت آب را اضطراری اعلام کرد و از اهالی خواست که در استفاده از آب حداقل 25 درصد صرفه جویی کنند، به هیچوجه روی سخنش به فارمهای کشاورزی بزرگ کالیفرنیا نبود. آنها کماکان مجازند که آب زمین را بمکند و آنرا به کویر تبدیل کنند. چاقوی سرمایه دار دسته خود را نمی برد.

نیمی از محصولات خشکبار، میوه و سبزیجات آمریکا باضافۀ مقدار معتنابهی شیر و گوشت در این ایالت تولید می شود. اگر در 10 سال پیش این ایالت 16 درصد از محصولات کشاورزی و دامی خود را به خارج صادر می کرد؛ امروز این رقم به 25 درصد رسیده است.

یکی ازکشاورزان بزرگ کالیفرنیا که بیش از180 نوع محصول کشاورزی تولید می کند، و محصولاتش حتی به سوپرمارکتهای زنجیره ای نظیر "آلدی" در آلمان به فروش می رسد، امسال به علت کمبود آب، بخش عمده ای از مزارعش راکد مانده و قابل کشت نمی باشد. او به خبرنگار مجلۀ "اشپیگل" گفته است که "ما در اینجا برای دسترسی به آب در حال جنگ به سر می بریم...."فقط قوی ترها ادامۀ حیات خواهند داد!!". دنیای سرمایه داری دنیای گرگها است که بر اساس اصل تنازع بقاء شکل می گیرد.

بیش از دوسوم آب در کالیفرنیا از چاه های عمیق و نیمه عمیق تأمین می شود. امروز به علت کمبود آب در چاه های موجود، کار به آنجا رسیده است که زمین داران بزرگ برای حفر چاه های عمیق تر به شرکت های حفاری نفتی روی  آورده اند. تا قادر گردند با حفر چاه های عمیق تر شاید به آب بیشتر دست یابند. منطق آنها این است که بعد از مرگ من چه دریا، چه سراب. و با همین منطق هم در پی سلطه بر جهان هستند. گرچه سیاستمداران نمی خواهند باور کنند که منابع آب لایزال نیستند، اما سرمایه داران مدتهاست که به این مهم پی برده اند ولی گرگ یکدیگر می شوند.

هم اکنون شرکت های بزرگ ایسلندی نظیر "براوِر فوس اِچ اِف"(Bruarfoss HF) مشغول تهیۀ مقدمات فروش آب از طریق تانکرهای عظیم، نظیر نفت و گاز مایع به کشورهایی که با کمبود آب مواجه اند می باشد." ویلهلم باتیر"(Willem H. Buiter) رئیس امور اقتصادی "سیتی بانک  آمریکا  چهار سال پیش در یک طرح راهبردی نوشت: "به نظر من بدون تردید بزودی سرمایه گذاری روی آب به مراتب گرانبهاتر از نفت و گاز و مس و محصولات کشاورزی و فلزات پر درآمد خواهد بود". هم اکنون شرکت "نستله" در جستجوی چشمه های آب در سراسر جهان است؛ تا آنها را تحت کنترل خود درآورد. سرمایه داران نه تنها نظارت خود را بر منابع آبی مستولی ساخته و می سازند، بلکه در زمینه های ساختن دستگاههای آب شیرین کن، فنآوری صرفه جویی آب در صنایع، توزیع و تصفیۀ فاضلاب، می کوشند هرچه بیشتر نفوذ خود را در این عرصه گسترش دهند تا به در آمدهای نجومی دست یابند. بسیاری از بانکها؛ اکنون صندوقِ سرمایه گذاری بر روی آب تشکیل داده اند. در این صندوق ها شرکتهای مختلف نظیر کنسرنهای بزرگ  فرانسوی "سوئز و یولیا"( (Suez und Veiliaکه در تهیه و توزیع آب در جهان فعال مایشاع هستند، بیشترین سرمایه را دارند. برای آنکه به نقش سرمایه در تهیه و توزیع آب بیشتر پی ببریم؛ کافی است به سهام شرکت فرانسوی "وئولیا" بنگریم. سهام این شرکت که در بازار بورس به فروش می رسد؛ تنها در یک سال گذشته 64 در صد افزایش نشان می دهد. در رأس 15 صندوق(Fonds) آبی که در بانکها  تشکیل شده اند؛ "پیکتت واتر"((Picktet Water قراردارد که در سال گذشته 22.5 درصد سود به صاحبان سرمایه داده است.

" پیتر برابک لِت ماته"( (Peter Brabeck-Letmatheرئیس هیئت مدیرۀ "نستله" به روزنامۀ "وال استریت ژوزنال" می گوید: "1.5 درصد از آب را مجانا، به عنوان حقوق بشر در اختیار مردم قرار دهید، ولی 98.5 درصد بقیه را در اختیار بازار قرار دهید. آنگاه خواهید دید که از قدرت آن بهترین نظم در این عرصه بوجود خواهد آمد!!.". آری 98.5 درصد آب جهان را در اختیار سرمایه داران قرار دهید تا حلقوم مردم فقیر را بیشتر بخشکانند. اما در مقابل زمانی که سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی بر آورد می کند؛ که برای زیر بنای تهیه و توزیع آب در مناطقی که مشکل کم آبی گریبانشان را گرفته است، سالانه 1.3 بیلیون دلار نیاز است، هیچ گوش شنوایی نه در بانک جهانی و نه در میان سرمایه داران یافت نمی شود. در حالی که ساخت این زیر بنا نیاز مبرم جامعۀ بشری به شمار می آید، زیرا سالانه 842000 نفر در اثر عدم دسترسی به آب بهداشتی جان خود را ازدست می دهند. اما سرمایه داران با وقاحت و بی شرمی می گویند:"98.5 درصد آّب جهان را در اختیار ما بگذارید، بازار خود مشکل را حل می کند!!". لازم به یادآوری است که سازمان ملل در 28 ژوئیه 2010 تصویب کرد که تعداد انسانهایی که در حال حاضر در جهان از دسترسی به آب بهداشتی محروم اند، باید تا سال 2015، پنجاه درصد کاهش یابد. اما روند پیش رو خلاف آن را به ما نشان می دهد. بانک جهانی و سرمایه داران شرط کمک را خصوصی سازی آب قرار می دهند. و این عین فاجعه است.

 

نمونه چهارم:

 

بولیوی یکی از فقیرترین کشورهای آمریکای جنوبی به حساب می آید. بیش از نیمی از جمعیت 10 میلیونی این کشور در فقر کامل بسر می برند. به علت وجود هوای خشک و خشن، این سرزمین چندان حاصلخیز نمی باشد. کوه های یخ(یخچال طبیعی) که در فصل کم بارشِ سال(آوریل تا اکتبر) آب به این کشور می رسانند، روز به روز کوچکتر می شوند. استفاده از آب در"اِل آلتو لاپاس"( (El Alto La Pasدر کشوربولیوی تا سال 1997 در اختیار موسسات دولتی قرار داشت و آب با قیمت مناسب در اختیار عموم قرار می گرفت. تا اینکه تحت فشار بانک جهانی توزیع آب در این کشور به یک کنسرسیوم، تحت رهبری کنسرن آمریکایی "بِشتل" و "سوئز" واگذار شد و شرکتی تحت نام "آلوادِ توناری" تأسیس گردید. به این ترتیب یک شبه بهای آب 300 درصد افزایش یافت. از این رو بسیاری از مردم باید یک چهارم درآمد خود را صرف تهیه آب می کردند. طبیعی است که بسیاری از خانواه های فقیر قدرت خرید آب به این قیمت را به هیچوجه نداشتند. رذیلانه تر اینکه زان پس دستیابی به آب از طریق مثلا جمع آوری آب باران نیز ممنوع شد، مگر آنکه مردم در قبالش  پول پرداخت می کردند. در سال 2000، چهل سازمان در سازمانی تحت نام "دفاع از آب و زندگی" متشکل گشته و مبارزات شدیدی را علیه این سیاست ضد بشری، سازمان دادند. در اثر درگیری های شدید پلیس و ارتش بولیوی با مردم، صدها نفر مجروح و 5 نفر نیز کشته شدند. در آوریل همان سال سازمان مذکور مردم را به یک اعتصاب عمومی و مسدود ساختن خیابانها فرا خواند. به این ترتیب، مبارزه آنچنان گسترش یافت که دولت این کشور مجبور شد پس از 4 ماه قرار داد خصوصی سازی آب را با کنسرنهای "بِشتل" و"سوئز" فسخ کند. نتیجه نهایی مبارزات جانانۀ مردم بولیوی این شد که در انتخابات 18 دسامبر 2005 حکومت ده ساله اقلیت سفید پوست برکنار شد و "اِ وو مورالِس" با 54 درصد رأی به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد. او بلافاصله با تصویب قانون آب، حق آب را برای مردم قانونی ساخت. او بعدها در مصاحبه ای اظهار داشت: "آب کالای تجاری نیست، بلکه یک حق عمومی می باشد." و برای نیل  به این هدف با به اجرا درآوردن طرح هایی؛ در صدد آن است که هر بولیویایی به آب مجانی دسترسی پیدا کند. به همین جهت "مورالس" نظیر "چاوز" مورد نفرت امپریالیستهای جنایتکار است. این نکته را نیز باید افزود که علیرغم این، مشکل آب در بولیوی هنوز کاملا حل نشده است. اگر قبل از "جنگ آب" در بولیوی نیمی از مردم بولیوی از داشتن آب بهداشتی محروم بودند، امروز فقط 17 درصد هنوز به آن دسترسی ندارند. و این رقم پیوسته  رو به کاهش است. خوشبختانه در برخی از کشورها نظیر آرژانتین، اندونزی، گانا(غنا) و مالی، همانند بولیوی آب را از انحصار شرکت های خصوصی خارج ساخته اند. اما در بسیاری از کشورها سرمایه داری هنوز چنگال درندۀ خود را بر آن نهاده است. این شرکت ها معمولا منابع آب، لوله ها، و پمپ های موجود را مجانا در اختیار می گیرند و در نتیجه با سرمایه گذاری ناچیز قیمت آب را به مردم دیکته می کنند. آنها در ساختن زیر بناهای این کشورها هیچگونه مشارکتی ندارند. همانگونه که اشاره رفت در اثر بیداری مردم بسیاری از کشورها و شهر ها در صددند تا توزیع آب را از چنگال شرکتهای خصوصی خارج سازند. در سال 2012 کمیسیون پارلمان اروپا کوشید تا راه را قانونا برای شرکت های خصوصی توزیع آب هموار سازد. اما در یک اعتراض عمومی بیش از 1.5 میلیون نفر از طریق اینترنت امضای خود را پای نامه ای گذاردند که از کمیسیون مذبور می خواست که از این طرح صرف نظر کند. تا بالاخره کمیسیون عقب نشست. خوشبختانه هر روز تعداد بیشتری از مردم به اهمیت آب پی برده و با مبارزه و مقاوت در مقابل هجوم سرمایه دارها به عرصه آب و به انحصار در آوردن آن به مقابله بر می خیزند. برای نمونه در شهرهای برلین و اشتوتگارت در آلمان مردم با اعتراض وسیع خود، دولت های محلی را مجبور ساختند تا حق توزیع آب را از شرکت های خصوصی باز ستانند.

نمونه پنجم:

 

در اسرائیل دریاچۀ "طبریه"(جلیل Genezaret) به علت مصرف زیاد آب در رشته کشاورزی و نیز چاه های عمیق و نیمه عمیق روز بروز کم آب تر می شود. رود اُردن نیز تبدیل به آب باریکه ای شده است. از این رو این کشور از سال 2005 به شیرین کردن آب دریای مدیترانه روی آورده است. سرمایه داران اسرائیلی مبالغ هنگفتی در این زمینه سرمایه گذاری کرده اند. تا جایی که امروز در این کشور بزرگترین آب شرین کن جهان ساخته شده است. تعداد دستگاههای عظیم آب شیرین کن اسرائیل امروز به 4 عدد رسیده است که حدود 600 میلیون متر مکعب آب شیرین در روز تولید می کنند. آنها علاوه بر این قریب به 90 درصد آب فاضلاب را تصفیه کرده(آب خاکستری) و آنرا در امور کشاورزی بکار می بندند.

اما همین کشور که به تهیۀ آب به این وضعت می بالد، فقط هفته ای یکبار آب را به روی فلسطینی های ساکن کرانۀ باختری رود اُردن می گشاید.

طبق قرارداد اسلوِ 2 که در سال 1995 منعقد گشت؛ به اسرائیل 80 درصد آب کرانۀ باختری تعلق می گیرد و 20 درصد بقیه به فلسطینی ها. البته در قرار داد مذکور ذکر گردیده است که این یک راه حل موقتی بشمار می آید. همان راه حل موقتی که اکنون پس از 20 سال نه تنها به نفع فلسطینیها تغییر نیافته، بلکه حق آب فلسطینی های کرانۀ باختری از 20 به 11 درصد تنزل یافته است. امروز پس از 46 سال ادامه اشغال نظامی فلسطین از سال 1967، هنوز 20 درصد از مناطق کرانۀ باختری از داشتن آب جاری بی بهره اند. در صورتیکه شهرک های جدید اسرائیل که در همسایگی آنها قرار دارند در عرض یکی دو هفته از لوله های منازلشان آب جاری می گردد. این تبعیض آشکار و این ربودن آب، آبی که حق مسلم هر فلسطینی به شمار می آید را دولت اسرائیل این "دموکراتیک ترین دولت خاورمیانه"!! با بی رحمی تمام انجام می دهد و "جامعۀ جهانی دموکرات" نیز لب از لب نمی گشاید. طبیعی است که این دزدی آشکارِ آب؛ عملا عواقب بس خطرناکی، چه در زمینۀ اقتصادی و چه در زمینۀ بهداشتی برای مردم ستمدیدۀ فلسطین در بر دارد. در نوار غزه وضع از این هم وخیم تر است.96 درصد آب چاه های این ناحیه به علت آلودگی با نمک و فاضلاب عملا غیر قابل استفاده شده است. آب آشامیدنی در این منطقه به کالای نایاب تبدیل شده است زیرا آب موجود از کیفیت نازلی برخوردار است. از این گذشته در فوریه 2009 وزیر سابق منابع آب مصر اعلام کرد که یک طرح اسرائیلی -امریکایی  جهت بین المللی نمودن رود نیل وجود دارد. در عین حال اسرائیلیها مکرراً مصر را به دلیل انتقال آب نیل به فلسطین تحت فشار گذارده اند. اسرائیل عملاً به عنوان کشور یازدهم همجوار رود نیل، عمل کرده و ریاکارانه با کشورهای افریقایی درۀ نیل جهت سرمایه گذاری بر روی پروژه های سد سازی رابطه برقرار کرده است. در این رابطه چندی پیش پرفسور نادر نورالدین استاد دانشگاه کشاورزی مصر، اسرائیل را متهم ساخت که با مشارکت درساختن سد "النهضه" در اتیوپی، قصد سلطه بر آب نیل را در سر می پروراند. چندی پیش وزارت خارجۀ مصر نیز اعلام کرد که شرکت های سدسازی اسرائیلی با کشورهای "تانزانیا" و "روآندا" موافقت کرده اند که با سرمایه گذای این شرکت ها چندین سد روی رود نیل در این دو کشور ساخته شوند.

 

نمونه ششم:

منابع آبی زیر زمینی در ایران نیز به علل گوناگون از جمله چاه زدن های بی اندازه و بی رویه در معرض آسیب های جبران ناپذیر است." چاه هایی که 40 سال پیش حدود50 متر پائین تر از سطح زمین بودند الان به 250 تا 300 متر رسیده است"(نقل از پرویز فتاح وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران) لازم به یاد آوری است به همین دلیل زمین در برخی مناطق در ایران نشست کرده است. نظیر دشت مشهد که 120 سانتی متر فرو نشسته است. در عین حال کارشناسان اُفت آب های زیرزمینی در برخی از مناطق ایران را 6 میلیارد متر مکعب در سال تخمین زده اند. آنها در عین حال معتقدند که اگر همین امروز این برداشت متوقف شود، چند هزار سال طول خواهد کشید تا این اُفت جبران شود. به علت عدم کارآیی دولتهای ج.ا.ایران از 400 میلیارد متر مکعب بارندگی تنها 130، و به روایتی 100 میلیارد متر مکعب آن مورد بهره برداری بهینه قرار می گیرد، مابقی به هدر می رود. 94 درصد از مجموع آب در ایران صرف امور کشاورزی می شود و تنها 6 درصد بقیه را خانواده ها و صنایع مصرف می کنند. از 18 میلیون هکتار زمین مزروعی 10 میلیون دیم و 8 میلیون هکتار آبیاری می شود. از این رقم تنها یک میلیون هکتار آن با سیستم آبیاری مدرن کشت می شود. رئیس سابق کمیسیون کشاورزی مجلس معتقد است که: "33 میلیارد متر مکعب آب قابل استحصال سالانه از مرزهای غرب و جنوب کشور خارج می شود." از جانب دیگر به دلیل ساختن سد بر رود هیرمند در افغانستان دیگر آبی از این رودخانه نصیب ایران نمی شود."

اینهاست نشانۀ پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران. از کشوری که تنها در زمان ریاست جمهوری پیشین اش 800 میلیارد دلار پول نفت ناپدید شد، یا ده ها نفر هزاران میلیارد تومان و دلار را اختلاس و دزدی کرده و یا رشوه داده اند و می دهند، غیر از این انتظار نمی رود. باید از رهبر پُرگو و پشت هم انداز این نظام فاسد پرسید: اینگونه می خواهید " کشور را "خودکفا" و اقتصاد آن را "مقاومتی" کنید؟!

دبیر اسبق سازمان نظام مهندسی کشاورزی، خود اذعان دارد که "در سالهای گذشته از در آمد نفت برای توسعۀ کشاورزی مدرن و مهار آب استفاده نشد... در بخش کشاورزی به تأمین زیر ساختن ها توجه نشده است"( همانجا). وزارت نیرو اعلام داشته است که "12 استان کشور با تنش آبی مواجه است؛ مخازن 160 سد بزرگ مخزنی کشور نصف شده است. وضع 5 استان بوشهر، فارس، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و گلستان از همه استانها وخیم تر است. این در حالی است که در کنار عوامل فوق، دولت با بی برنامگی و بی عملی خاص ناظر منفعل، ریختن فاضلاب های خانگی، صنعتی، پسآب های کشاورزی و انواع زُباله به رودخانه ها، دریاچه ها و در نتیجه دریا می باشد. نَشت نفت و بنزین، به زیرِ زمین؛ شیرابۀ زباله ها، نفوذ باقی ماندۀ کود ها و سموم کشاورزی و نیز نفوذ فاضلابهای خانگی به زیرِ زمین هر روز آب های کشور را بیشتر آلوده می سازند و دولتها یکی پس ازدیگری می آیند و دروغ می گویند و می چاپند و می خورند و می روند.

وضع آب کشور همانند بسیاری از امور دیگر روز بروز به وخامت بیشتر می گراید و مردم را در معرض خطر بی آبی و بیماری و... قرار می دهند.

منابع:

مجلۀ اشپیگل شمارۀ 33 سال 2015

سایت :    Stoppt den Wasserraub

پایگاه خبری آفتاب 

بر گرفته از توفان شـماره 188آبان ماه  1394ـ آبان ماه سال 2015

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

..........................

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts