مروری بر مبارزات جنبش کمونیستی وضد رویزیونیستی در ایران در یک نگاه تاریخی

 

رفقای جوانی در تماس با حزب طرح متمرکز شدن بر تاریخچه جنبش کمونیستی و.ضد رویزیونیستی ایران را خواستار شدند و بر ضرورت بیدارکردن نسل جدید، که اساسا اطلاع کافی و صحیحی از گذشته جنبش کمونیستی ندارد و بیش‌تر در عرصه مجازی سرگردان است، تأکید نمودند. این رفقا بررسی گذشته جنبش کمونیستی را در یک نگاه تاریخی و اینکه حزب کار ایران (توفان) به عنوان یکی از احزاب قدیمی و ریشه‌دار مارکسیست -لنینیست چگونه به این مسئله می‌پردازد، ضرورت امروز نسل چپ جوان ایران شرح دادند. با توجه به توصیه این رفقا «توفان» در چند شماره مرور مختصری دارد بر این تاریخ.

یکم : جنبش سوسیال دمکراسی در ایران

 

تاریخ جنبش سوسیال دموکراسی در ایران هنوز به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است. هم ارتجاع روسیه تزاری و هم ارتجاع ایران در زمان قاجاریه و پهلوی در نابودی اسناد این جنبش فعال بوده‌اند. ولی به طور کلی می‌توان مدعی شد که این جنبش از سال‌های 1905 الی 1906 همزمان با انقلاب بورژوا- دموکراتیک فوریه در روسیه، و حتما تحت تأثیر این انقلاب و فعالیت سوسیال دموکرات‌های روسیه، در ایران پا گرفته است.

یکی از مبارزان سوسیال دموکرات «علی مسیو» در تبریز است که از بنیانگذاران «مراکز غیبی» به حساب می‌آید و در انقلاب مشروطیت نقش موثری در بسیج مردم و سرکوب ضدانقلاب داشته است. «جمعیت مجاهدین»، که هسته اصلی آنرا سوسیال دموکرات‌ها تشکیل می‌دادند، بر ضدِ ضدانقلاب حاکم و دشمنان انقلاب مشروطیت بسیار فعال بود.

سوسیال دموکراسی انقلابی ایران (اجتماعیون عامیون) برای سوسیالیسم و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کرد و تحت تأثیر جنبش سوسیال دموکراسی اروپا قرار داشت. آنها در اردیبهشت سال 1296 (ماه مه 1917) چندی بعد از پیروزی انقلاب سوسیالیستی در شوروی «حزب عدالت» را تأسیس کردند که در سه سال بعد در 1299 خورشیدی(1920 میلادی) یکی از پایه‌گذاران حزب کمونیست ایران بود. در کنار «حزب عدالت» ما با سازمان «همت»، که در سال 1283 (1904 میلادی) در شهر باکو تأسیس شد و در میان مهاجران ایرانی در قفقاز فعالیت می‌کرد، روبرو هستیم. این گروه نیز شروع به فعالیت سازمانی و تبلیغاتی کرد و روزنامه خود را منتشر ساخت. آنها با سوسیال دموکراسی انقلابی بلشویک هوادار لنین تماس داشتند که نشریه «ایسکرای» لنین را از طریق تبریز و قفقاز به دست سوسیال دموکرات‌های روس می‌رساندند. در نخستین شماره روزنامه «همت» (۳ ژوئیه ۱۹۱۷ برابر ۱۲ تیر۱۲۹۶) حزب مقصد اصلی خود را سرنگونی سرمایه‌داری و برقراری سوسیالیسم اعلام کرد و برای نیل به این مقصود: «همه مسلمانان، کارگران، زحمتکشان، روشنفکرانی را که وجدان‌شان بیدار است، به زیر پرچم اجتماعیون عامیون «همت» فرا خواند».

حوزه‌های سوسیال دموکراسی در تبریز، تهران، مشهد و نقاط دیگر کشور تشکیل گردید. «مراکز غیبیِ» سوسیال دموکراسی، در امر ایجاد جمعیت‌های وسیع و توده‌ای «مجاهدین» در تبریز و تهران و مشهد نقش بزرگی داشتند. البته سوسیال دموکرات انقلابی ایران در آن ایام سازمان یکپارچه و متمرکز نبود، ولی حوزه‌های سوسیال دمکراسی در مسیر انقلاب مشروطیت نقش فوق‌العاده مهم و موثر بازی کردند. در سال 1911 این سازمان پیامی به منظور جلب مساعدت بین‌المللی نسبت به انقلابیون ایران، خطاب به سازمان‌های سوسیال دمکرات جهان در آن روز، فرستاد. کنفرانس پراگ بلشویک‌ها در 1912 به مناسبت این پیام قطعنامه‌ای صادر کرد که در آن از حزب سوسیال دمکرات ایران یاد و تجلیل شده است.

 

بدین ترتیب حزب کمونیست ایران بر اساس سنن انقلاب مشروطیت و سوسیال دموکراسی انقلابی، از وحدت «حزب عدالت» و سازمان «همت» پدید آمد و دنبال‌کننده راه سازمان‌های سلف خود بود و لذا خطا نخواهد بود اگر ما آغاز تاریخ حزب کمونیست ایران را از سال 1906، سال پیدایش نخستین حوزه‌های سوسیال دمکراسی و مراکز غیبی و سازمان‌های مجاهدین آن حساب کنیم.

«کسروی» در باره سوسیال دموکرات‌های ایران در تاریخ مشروطیت می‌نویسد: «آنان نیک می‌دانستند که خودکامگی از میان نرفته و تنها نام «مشروطه» نتیجه‌ای نخواهد داشت و باید نیرو بسیجید و برای نبرد آماده گردید، نیک می‌دانستند که اگر مردم را بخود رها کنند، کم کم سست گردید و از جوش فرو خواهند نشست».

 

 دوم: حزب کمونیست ایران

 

در خرداد 1299 خورشیدی (مطابق با 20 ژوئن 1920) نخستین کنگره حزب کمونیست ایران در بندر انزلی از اعضاء «حزب عدالت» و دیگر افراد انقلابی و گروه «همت» تشکیل شد.

تاریخ حزب کمونیست ایران را می‌توان به سه دوره اساسی تقسیم کرد؛ دوره اول از کنگره میان پشته‌ی بندر انزلی تا کنگره دوم حزب (معروف به کنگره ارومیه) یعنی از 1299 تا 1306 خورشیدی؛ دوره دوم از کنگره ارومیه تا 1310؛ سال هجوم عمومی ارتجاع رضا شاه که قانون سیاه ضد کمونیستی 1310 را تصویب کرده بود، به حزب کمونیست ایران و سرکوب سازمان‌های کارگری و دوره سوم از تأسیس مجدد حزب کمونیست ایران و آغاز فعالیت گروه موسوم به 53 نفر تا تأسیس حزب توده ایران (1313-1320).

حزب کمونیست ایران در دوره اول و دوم حیات سیاسی‌اش، فعالیت وسیعی داشت و نقش موثری را در بسط جنبش رهائی‌بخش و دموکراتیک مردم ایران ایفاء نمود. تجارب حزب کمونیست در این دوران همه‌جانبه و غنی است.

نشریات حزب کمونیست ایران در نواحی مختلف ایران عبارت بودند از «حقیقت»، «کار»، «خلق»، «پیکان»، «پیک»، «نصیحت»، «شراره»، «حرفه» و... حزب کمونیست ایران در جنبش گیلان همراه با «میرزا کوچک خان جنگلی» بر ضد حکومت مرکزی، که نوکر امپریالیسم بریتانیا بود و قصد داشت ایران را به پایگاهِ ضدِ انقلاب اکتبر بدل کند، جنگید و جمهوری شوروی گیلان را تحت تاثیر انقلاب کبیر اکتبر تأسیس کرد. این جنبش در اثر بی‌توجهی به خواست‌های دهقانان، نفوذ افکار مذهبی، سیاست‌های چپ‌روانه هوادار انقلاب جهانی، و دسیسه‌های ارتجاع محلی و مرکزی با دست قوای «رضا خان میرپنج» سرکوب شد و دولت مرکزی مانع از آن شد که برنامه مترقی این جنبش متحقق شود و استقلال ایران تضمین گردد. سرکوب این جنبش، نخستین گام عمال امپریالیسم بریتانیا در ایران بود تا مانع شوند حکومت بلشویک‌ها در شوروی پا بگیرد و از چنگ محاصره ضد انقلابی خلاصی یابد. در این دوره «حیدرخان عمواغلی» از قهرمانان انقلاب مشروطیت، دبیرکل حزب کمونیست ایران به دستور «میرزا کوچک خان» به قتل رسید و خود «میرزا کوچک خان» نیز سرکوب شد و در حین گریز، از سرما یخ زد و در واقع قربانی دسیسه‌های ارتجاع «قوام‌السطنه» و «رضا خان» گردید. وی با روحیه ناپیگیرانه خود در مبارزه با فئودالیسم و امپریالیسم قادر نبود مدافع سرسخت و پیگیر دمکراسی باشد. اشتباهات چپ‌روانه حزب کمونیست ایران به رهبری سلطان‌زاده با نظریات تروتسکیستی، صدمات مهمی در کنار ضعف «میرزا کوچک خان» به جنبش جنگل زد.

حزب کمونیست ایران نه تنها در انقلاب مشروطیت شرکت فعال داشت. در جنبش ضدامپریالیستی و دموکراتیک جنگل نیز نقش موثری ایفاء کرد. فعالیت‌های کمونیست‌های ایران در آن دوره به ادبیات ایران نیز رنگ انقلابی و آگاه‌گرانه زد.

«فرخی یزدی»، شاعر کمونیست و انقلابی ایران، چنین سروده است:

«... در جشن کارگر چو زدم فال انقلاب

دیدم به فال نیک بود، حال انقلاب

زحمتکشان به خطّۀ مسکو شدند جمع

 از بهر شرکت دهمین سال انقلاب

من هم به نام ملّت ایران سپاسگوی

بر قائدین نامی و عمّال انقلاب

به پای جان به تربت پاک لنین بیا

 تا بنگری به مقبره، تمثال انقلاب

و در جای دیگر:

«با داس و چکش کن محو، این خسروی ایوان را

چو کوه کنی هر روز، با تیشه نباید کرد»

«ملک الشعراء بهار»، شاعر دموکرات و میهن‌پرست می نویسد:

«... بلشویک است و یار لنین

خصم سرمایه و قلدری

بایدش بی‌محابا بکشت

از ره امنیت پروری

جمله ماندند باز از عمل

تاجر و کاسب و مشتری

زارع از زارعی، کاسب از

کاسبی، تاجر از تاجری

لیک شاعر نماند از عمل

هم به زندان کند شاعری»

وی در جای دیگر در توصیف لغو قرارداد تقسیم ایران میان امپریالیسم بریتانیا و روسیه تزاری بیان کرد:

«ﺩﻭ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﻮ ﺭﯾﺴﻤﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﮔﻠﻮﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﮐﻪ او ﺭﺍ ﺧﻔﻪ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺳﺮ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻘﻼ ﻣﯽﮐﺮﺩ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ خصم ﯾﮏ ﺳﺮ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ را ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯼ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﺪﺑﺨﺖ (ﺍﯾﺮﺍﻥ ) ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺖ. ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﮔﻠﻮﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩه «لنین» ﺍﺳﺖ».

 

سوم: گروه 53 نفر

 

گروه معروف به 53 نفر که عده‌ای از کمونیستهای ایران عضو آن بودند، به رهبری «رفیق دکتر تقی ارانی» و از جمله همکاری «ایرج اسکندری» و «بزرگ علوی» تشکیل شد و به انتشار «مجله دنیا»، که دنیائی از اطلاعات و دانش روز بشری و تبلیغ و ترویج سوسیالیسم علمی و ماتریالیسم دیالکتیک بود، دست زد. این مجله وزین عمیقاً در نسل جوان پژوهنده ایران، که در دوران خفقان سیاه دربار رضا شاهی، تشنه اندیشه‌های انقلابی و شناخت جهان اطراف خویش بود، موثر واقع شد و دروازه دنیای جدیدید را به روی آنها گشود. همین مبارزه فرهنگی با مقاومت دربار «رضاخان» و مراجع مذهبی ارتجاعی مواجه شد و آنها را بر ضد کمونیست‌ها بسیج کرد. دروازه دنیا بر روی جوانان بسته شد و کمونیست‌ها به زندان افتادند و «دکتر تقی ارانی»، این قهرمان ملی ایران و نابغه ایرانی کمونیست را در زندان به قتل رساندند. ولی افکار «ارانی» ریشه دواند و از درون آن همراه با سنت انقلابی حزب کمونیست ایران و جنبش انقلابی سوسیال دموکراسی در ایران، بعد از شهریور 20 و سقوط و تبعید «رضا خان» به دست اربابش امپریالیسم بریتانیا، حزب توده ایران بنیان گذاشته شد. فرزندان کمونیست‌های ایران مبارزه جدیدی را در شرایط جدید جهانی و پیروزی سوسیالیسم بر ضد فاشیسم آغاز کردند.

 

ارانی گفت: «پس هر قانون مقدس نیست؛ فقط آن قانون مقدس است که حافظ منافع توده باشد».

«ارانی» عمیقا به مبارزه طبقاتی ایمان داشت و در زیر تیغ سلاخ‌خانه رضاشاهی در دادگاه جنائی که متهمین سیاسی را به جرم دارابودن افکار کمونیستی، یعنی به جرم فکر کردن محاکمه می‌کردند، گفت:

«اگر چه در اینجا ظاهراً محکمه جنائی است، ولی باطناً علاوه بر جلسه درس، یک میدان مبارزه اجتماعی است که سه طرف (یعنی یک مدعی، یک مدعی علیه و یک قاضی بی‌طرف) نداشته، بلکه فقط دارای دو طرف است که در یک طرف آن قاضی و مدعی دولتی با هم، و در طرف دیگر آن ما، هر یک مدافع منافع یک دسته خصوصی می‌باشیم. کدام حق داریم؟ تاریخ نشان خواهد داد...

«هیچ عقیده اجتماعی و مذهبی در تاریخ بشر وجود ندارد که در مدت کوتاه حیات خود به اندازه سوسیالیسم و کمونیسم راجع به آن کتاب تالیف و به این کثرت انتشار یافته باشد.

چقدر برای یک جامعه حقیقتا ننگین است که طرفداری زحمتکشان و حفظ حقوق آنان در آن این قدر سخت مجازات می شود. چرا از رنجبر می‌ترسید؟ ... مگر اکثریت ملت ایران به نسبت نه دهم رنجبر نیست؟ پس چرا تمام قوه شهربانی صرف تعقیب طرفداران رنجبر است؟ این نوع تعقیب و محاکمه واضح می‌کند که شما نه فقط با توده مخالفید، بلکه نیز از آن سخت هراسانید...

...وظیفه من در اینجا مهمتر از آن است که به دفاع شخصی خود پردازم. من وظیفه عالی و وجدانی دفاع جمعی را اخلاقاً به عهده دارم».... ادامه دارد

 

نقل از توفان شماره 291 ارگان مرکزی حزب کارایران اردیبهشت ماه1403

 

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan