«معامله
قرن» یا کلاهبرداری
تاریخی
«دونالد
ترامپ» و «مایک
پُمپئو» در
آستانه اعلام
طرح «معامله
قرن» اعلام
کردند که
«آمریکا دیگر شهرکسازی
اسرائیل در
کرانه باختری
را غیرقانونی نمیداند»،
و عملاً فرمان
ساخت و ساز بیحد
و حصر را برای
اسرائیل
اشغالگر صادر
و آنرا
وقیحانه
«قانونی و
مبتنی بر
واقعیتهای
تاریخی و
شرایط» قلمداد
کردند! بهدیگر
سخن این فرمان
بهمعنی اشغال
کامل این
سرزمینها
برای همیشه بهشمار
میآید.
سرزمینهائی
که دولت غاصب
اسرائیل برای
سُکنیدادن
یهودیان
تاکنون بنا
کرده و یا قصد
بنای آن را در
آینده دارد،
بهطور عمده
در مناطق
اشغالی است که
در جنگ ۶ روزه
میان اعراب و
اسرائیل در
سال ۱۹۶۷ بهچنگ
این کشور
افتاده است –
نظیر «بلندیهای
جولان»، «شبه
جزیره سینا»، «اورشلیم
شرقی»، «کرانه
باختری رود
اردن» و «نوار
غزه»- . در صورتی
که کنوانسیون
چهارم ژنو اِسکان
اتباع غیرنظامی
کشورهای فاتح
را در مناطق
غصبشده
غیرقانونی
دانسته است.
اما امروز
تنها در کرانه
باختری رود
اردن قریب به
۳۰۰ هزار یهودی
تبعه اسرائیل
زندگی میکنند.
با احتساب
مناطق دیگر
اشغالی تعداد
شهرکنشینان
به ۶۰۰ هزار
نفر میرسد.
صهیونیستها
اشغال سرزمینهای
فلسطینیان را
جزو «تکلیف
شرعی» خود
دانسته و بههیچ
قانون و یا
قطعنامه بینالمللی
گردن نمینهند.
اینکه سازمان
ملل شهرکنشینان
استانهای «شومرن»
و «یهودا» را
درکرانه
باختری رود
اردن بهرسمیت
نمیشناسند،
برای دولت
تجاوزگر
اسرائیل فاقد
ارزش و اهمیت
است. برای صهیونیسم
حمایتهای
غیرقانونی
آمریکا و نقض اصول
بینالمللی از
جانب آنها از
جمله طرح «معامله
قرن» دارای
ارزش و اعتبار
است، زیرا این
طرح متکی بر
قهر فاتحان میباشد.
ترامپ و داماد
صهیونیستش، کشور
فلسطین را با
بنگاه معاملات
ملکی عوضی
گرفتهاند و
چوبش را
خواهند خورد.
پس از
آنکه ترامپ در
۲۵ مارس گذشته
حاکمیت اسرائیل
بر بلندیهای
جولان را
اعلام کرد،
دولت اشغالگر
اسرائیل طرحی
مشتمل بر ۳۰
هزار واحد
مسکونی در دو
شهر اسرائیلی
جدید در جولان
بهوسعت ۱۳۰۰
کیلومتر مربع
تدوین کرد، تا
۲۵۰ هزار
اسرائیلی را
در این منطقه
سکنی دهد. حتی
قبل از این در
سال ۲۰۱۸ شهرکسازی
در مناطق
اشغالی ۲۱
درصد افزایش
داشته است.
بیهوده نبود
که «نتانیاهو»
در تبلیغات
انتخاباتی
خود قول ضمیمه
یهودینشینهای
کرانه باختری
رود اردن بهاسرائیل
را بهمردم
داده بود. او
در این رابطه
آشکارا از بسط
حاکمیت
اسرائیل در
کرانه باختری
سخن راند. از
سوی دیگر
اعلام ساختن ۲۳
هزار واحد
مسکونی جدید
در شرق
اورشلیم نشان
از رشد ۵۰
درصدی دارد، که
جمعاً ساخت
واحدهای
مسکونی در سال
جاری را به ۸۲۳۷
میرساند.
«پُمپئو» و «ترامپ»
میکوشند با
قانونیخواندن
شهرکسازی
صهیونیستها
بهادامه این
روند مشروعیت
بخشند. سیاست
جدید دولت ترامپ
در قبال شهرکسازی
اسرائیل نه
تنها نقض
قوانین بینالمللی
و قطعنامههای
سازمان ملل و
معاهده چهارم
ژنو، که مغایر
سیاست ۴۰ ساله
آمریکا نیز است.
ترامپ این
سیاست را با
طرح "معامله
قرن" بهاوج
سقوط خود
رسانید.
«پُمپئو»،
وزیر امور
خارجه آمریکا،
در این رابطه
با صراحت
اعلام داشت که
«دولت ترامپ
سیاست اتخاذ
شده در دوره
اوباما در
قبال شهرکسازیهای
اسرائیل را
تغییر میدهد».
بد نیست
بدانیم که
وزارت خارجه
آمریکا در سال
۱۹۷۸ در قطعنامهای
شهرکسازی در
سرزمینهای
اشغالی از سوی
اسرائیل را در
تضاد با
قوانین بینالمللی
و قطعنامه
شورای امنیت
دانست. علاوه
بر این دیوان
بینالمللی
لاهه نیز در
سال ۲۰۰۴ با
صدور حکمی شهرکسازی
اسرائیل در
سرزمینهای
اشغالی را
«نقض قانون
بینالمللی
دانسته» و
ادامه ساخت آن
را «جنایت
جنگی» بهشمار
آورده است. ولی
آمریکا خود را
مقید بههیچ
چیز جز
تروریسم
عریان و
لگدمالی حقوق
بینالملل نمیداند.
اما
امپریالیسم
آمریکا اکنون
نه تنها پا
روی قطعنامههای
سازمان ملل،
کنوانسیون
ژنو، دادگاه
لاهه و ... میگذارد،
بلکه مصوباتی را
هم که خودش
زیر آن امضاء
گذارده است،
لگدمال میکند.
آمریکا همین
روش را در بهرسمیتشناختن
بیتالمقدس
بهعنوان
پایتخت
اسرائیل و
انتقال سفارت
خود بهآنجا، تعطیلکردن
دفاتر
دیپلماتیک
فلسطینیها
در واشنگتن و بهرسمیت
شناختن
حاکمیت رژیم
اشغالگر
اسرائیل بر
بلندیهای
جولان بهکار
بست. در این
رابطه تایمز
اسرائیل در ۲۵
مارس نوشت:
نتانیاهو پس
از تشکر از
ترامپ بهخاطر
مواضع اخیرش
گفت «این
تغییر روش [قانونیدانستن
شهرکسازی از
جانب آمریکا]
نمایانگر یک
حقیقت ساده
است! او آنرا با
تصمیم دولت
ترامپ در
شناسائی
حاکمیت
اسرائیل بر
بلندیهای
جولان و
انتقال سفارت
ایالات متحده
بهاورشلیم
مشابه دانست».
قصد
حاکمیت بر
سرزمین
فلسطینیان با
این استدلال
بهغایت
ارتجاعی که
«سه هزار سال
پیش اینجا وطن
ما بوده است!» توجیه
میشود. آنها
تغییر و
تحولات
تاریخی سه
هزار سال گذشته
را نادیده میگیرند
و با حرکت از
یک ایدئولوژی
مذهبی بهشدّت
ارتجاعی،
ناسیونالیستی
و نژادپرستی
(آنچه خوبان
همه دارند تو
یکجا داری!) میکوشند
حقانیتِ
نداشتهی خود
را اثبات
کنند. واقعیت
ایناست که
آمریکا و
اسرائیل با
بازیکردن
آخرین برگ خود
و بستن شمشیر
از رو در برابر
چشم جهانیان
عملاً مشغول
به خاکسپردن
راه حل «دو کشور»
هستند.
«معامله
قرن»
ترامپ پس
از روی کار
آمدنش از طرحی
تحت عنوان
«معامله قرن»
سخن بهمیان
آورد. بنابر
ادعای او این
طرح میبایست
بهاختلافات
۷۰ ساله میان
فلسطینیان و
صهیونیستهای
اسرائیل
پایان بخشد! آنها
دلیل عدم
اعلام چنین
توافقنامهای
را تا کنون
مسأله
انتخابات
زودرس در
اسرائیل ذکر
میکردند. شکست
آقای
نتانیاهو در
انتخابات
اخیر و شکست مضاعف
وی در تعیین
کابینه جدید،
زمینه مانور
تازهای را
برای افزایش
بخت
انتخاباتی
آقای نتانیاهو
با پادرمیانی
آقای «کوشنر» (داماد
صهیونیست
ترامپ) برای
انتخابات
بعدی فراهم میآورد
و لزوم اعلام
طرح «معامله
قرن» را بهمیان
میکشید، بهاین
معنا که در همآهنگی
با «کوشنر» و دولت
آمریکا، حقوق
حقه
فلسطینیان را
بیش از هر زمان
دیگر زیر پا بگذارند
و حق حاکمیت
دولت مستقل
فلسطینی را بهمحاق
برند. بیجهت
نبود که «کوشنر»
معتقد است که
«راه حل دو
کشور برای دو
طرف بهیک
معنا نیست و
هر کدامشان
از این «دو
کشور» تصورات
متفاوتی
دارند! بههمین
دلیل نیز دولت
کنونی آمریکا
تصمیم گرفته
است از این
ادبیات
استفاده نکند»!؟
بهبیان ساده
او در لفافه
اقرار میکند
که راه حل «دو
کشور» بهخاک
سپرده شده
است. بیجهت
نیست که دولت
ترامپ در این
رابطه در هیچکجا
از کشور
فلسطین بهمعنای
یک ساختار
سیاسی مستقل
با حق حاکمیت
یاد نکرده و
نمیکند. حتی «نتانیاهو»
معتقد است که
«هر طرحی که بهنفع
اسرائیل نهباشد،
زیر بار آن نهخواهد
رفت». او با
صراحت بیان
داشته است که
در هیچ طرحی
حاضر نیست بهپذیرد
که شهرکهای
یهودینشین،
که در مناطق
اشغالی
فلسطینی بنا
شدهاند،
تخلیه شوند. علیرغم
این هنوز از
شیپور
تبلیغاتی
دولت ترامپ میشنویم
که در طرح
«معامله قرن»
مواضع دو طرف
در نظر گرفته
شده است! دستراستیهای
اسرائیل اما
پرده از این
تزویر و ریای
امپریالیستی -
صهیونیستی
برمیدارند
زمانی که میگویند
«بهدلیل حفظ
امنیت
اسرائیل این
کشور در هر
حال باید این
حق را داشته
باشد که در
سرزمینهای
فلسطینی
«تروریست»ها
را بازداشت و
محاکمه کند».
آیا در چنین
حالتی میتوان
از حق حاکمیت
فلسطینیها
سخن گفت؟ یا اینکه
باید از «قانون
کاپیتولاسیون»
سخن بهمیان
آورد. بدینترتیب
گرچه «معامله
قرن» عنوانی
دهنپُرکن و
«طرح صلحی»
پرطمطراق بهنظر
میآید، ولی
محتوای آن هیچ
چیز دیگری
نیست جز اجرای
واقعی
قرارداد اسلو،
بهرسمیت
شناختن
حاکمیت
اسرائیل بر
بلندیهای
جولان،
انتقال سفارت
آمریکا بهاورشلیم
و قانونی
دانستن شهرکسازی
اسرائیل در
کرانه باختری.
این طرح، طرحی
نه در خدمت
صلح که در
خدمت دامنزدن
بهآتش خصومت
و خشونت و
خونریزی و
ویرانی میباشد.
مادام که
سیاست شهرکسازی
صهیونیستها
در مناطق
اشغالی
فلسطینی، که
هم اکنون قریب
به ۶۰۰ هزار
شهروند
اسرائیلی در
آنها سکونت
دارند، ادامه
یابد و در
مقابل میلیونها
فلسطینی
کماکان بدون
کشور در سراسر
دنیا – بهویژه
در لبنان -
آواره بهمانند،
در بر همین
پاشنه خواهد
چرخید. و هیچ
راه حل و
ابتکار صوریای
راه بهجائی
نخواهد بُرد.
موج مخالفهای
جهانی با
مواضع ترامپ
سیاست
یکجانبه «ترامپ»
در قبال
اسرائیل خشم
مردم جهان را
برافروخته و
عملاً باعث بهانزواکشیدن
هر چه بیشتر
اسرائیل،
دولت ایالات
متحده آمریکا
و شخص او گشته
است.
تعداد بیشماری
از کشورها از
جمله روسیه و
اتحادیه
اروپا، حتی نامزدهای
ریاست جمهوری
حزب دموکرات
آمریکا، «برنی
سندرز» و
«الیزابت
وارن»، «ایمن
الصفدی»، وزیر
خارجه اردن و
نیز سازمان
ملل این اقدام
«ترامپ» و
اسرائیل را در
زمینه ادامه و
گسترش شهرکسازی
مغایر با
قطعنامههای
شورای امنیت و
قوانین بینالمللی
ارزیابی کردند
و آنرا
غیرقانونی
خواندند.
دفتر حقوق
بشر سازمان
ملل نیز بار
دیگر بر موضع
قدیمی خود در
خصوص شهرکسازیهای
صهیونیستها
در اراضی
اشغالی پای
فشرده و
کماکان آنرا
نقض قوانین
بینالمللی
ارزیابی کرده
است. علاوه بر
این ۵ کشور
اروپائی؛ فرانسه،
بریتانیا،
بلژیک، آلمان
و لهستان
مخالفت علنی
خود را با این
موضع آمریکا
اعلام کردند و
آنرا مخالف
موازین
قانونی و بینالمللی
خواندند و
معتقدند که بهتنشها
میان
فلسطینیان و
اسرائیل دامن
خواهد زد و دورنمای
صلح پایدار را
عملاً تیره و
تار خواهد
ساخت. آنها در
عین حال در
بیانیه خود
اضافه کردند
که ما از
اسرائیل میخواهیم
که بهعنوان
یک قدرت
اشغالگر بهکلیه
فعالیتهای
شهرکسازی
پایان دهد. «فدریکا
موگرینی» نیز
رسماً اعلام
کرد «اتحایه اروپا
از اسرائیل میخواهد
طبق تعهدات
خود بهعنوان
قدرتی که این
منطقه را (در
سال ۱۹۶۷) اشغال
کرده است،
شهرک سازی را
متوقف کند». از
سوی دیگر وزیر
خارجه ترکیه
نیز تصمیم «ترامپ»
را در این
رابطه
«غیرقانونی و
بیاعتبار»
خواند و در
توئیتی اشاره
کرد که «هیچ کشوری
بالاتر از
قوانین بینالمللی
نیست». وزارت
خارجه روسیه نیز
این تصمیم
آمریکا را
«گام دیگری در
مسیر درهمشکستن
پایههای
حقوقی روند حل
و فصل مسائل
خاورمیانه»
ارزیابی کرد و
میافزاید «شهرکسازی
اسرائیل در
اراضی اشغالی
وجاهت قانونی
ندارد» و در
ادامه معتقد
است که «مسکو
شهرکسازی
اسرائیل در
اراضی اشغالی
را غیرقانونی میداند
که نقض آشکار
قوانین بینالمللی
و یکی از
موانع اصلی در
مسیر دستیابی
بهحل و فصل
اختلافات
اسرائیل و
فلسطین بر
اساس دو حکومت
و برقراری صلح
عادلانه و
پایدار
خاورمیانه بشمار
میآید».
اما
همانطور که در
بالا اشاره
رفت اسرائیل و
حامیاناش
تمام هم و غمّشان
بر این است که
راه حل «دو
کشور» را بهفراموشخانه
تاریخ روانه
سازند. صهیونیستها
عملاً در پی
تحدید مناطق
مسکونی
فلسطینیان و
گسترش سرزمینهای
اشغالیاند.
همپیمانی
کشورهای عربی
نظیر عربستان سعودی
و امارات با
اسرائیل (بهویژه
در برابر «دشمن
مشترک» یعنی
ایران) و
برخورد
منفعلانه
برخی از کشورهای
دیگر عربی
نسبت بهسیاست
شهرکسازی
اسرائیل، مولفههای
مشوّق «ترامپ»
جهت مشروعیتبخشیدن
بهاین تجاوز
آشکار
صهیونیستی بهشمار
میآیند.
دنبالهروی و
وابستگی
کشورهای عربی
خلیج فارس از
آمریکا این
کشور را در بهرسمیتشناختن
تجاوزات
جغرافیائی و
نظامی
اسرائیل بهسرزمین
فلسطین گستاختر
از همیشه کرده
است.
«احمد
ابوالغیط»،
دبیر کل
اتحادیه عرب
اعلام کرد که
وزرای خارجه
کشورهای عربی
بخش اشغالی
بلندیهای
جولان را «مطابق
قوانین بینالمللی
و سه قطعنامه
شورای امنیت
سازمان ملل
متحد، بخشی از
خاک سوریه میدانند.....»
و معتقدند که «تصمیم
آمریکا در
اینباره اعتبار
قانونی ندارد
و تمامیت ارضی
سوریه باید حفظ
شود» (تکیه از –
توفان)
علیرغم
این
اشغالگران
صهیونیست
تاکنون در
کرانه باختری
رود اردن ۲۰۰
شهرک یهودینشین
بنا کردهاند
و جمعیتی حدود
۶۰۰ هزار نفر
در آن سکونت
گزیدهاند. تصمیم
جدید ترامپ
مبنی بر
قانونیبودن
شهرکسازیهای
اسرائیل بهاضافه
انتقال سفارت
آمریکا از «تلآویو»
به «بیتالمقدس»،
قطع کمکهای
مالی آمریکا
از طریق
سازمان ملل بهفلسطین،
بستن دفاتر
فلسطین در
واشنگتن، و بهرسمیت
شناختن
حاکمیت
اسرائیل بر
بلندیهای
جولان ... جملگی
حاکی از آنند
که «معامله
قرن» آنها یک
کلاهبرداری و
زورگوئی
تاریخی بیش
نیست آمریکا و
اسرائیل قصد
دارند با «معامله
قرن» به این
تجاوزات جنبه
قانونی دهند.
تنها سه کشور
مسلمان هستند
که بهصراحت
برضد این طرح
نظر دادهاند.
ایران، ترکیه
و تونس.
«معامله
قرن» که ما در
این مقاله بهجزئیات
آن نمیپردازیم.
از ایجاد یک
کشور بهمپیوسته
فلسطینی که
قادر باشد
امکان بقاء و
حق تعیین
سرنوشت خود را
داشته باشد، جلوگیری
میکند. این
طرح از نظریه
نژادپرستان
آفریقای
جنوبی الهام
میگیرد که
حکومت
آپارتاید
ایجاد کرده
بودند. این
طرح که امروز
مورد اعتراض
آقای محمود
عباس است در
اساس خود همان
قرارداد اسلو
است که در زمان
خودش با
مخالفت
محقانه جبهه
خلق برای
آزادی فلسطین
که اغلب از
مسیحیان عرب
مترقی
فلسطینی بوده
و سازمان مقاومت
اسلامی حماس
روبرو گردید
که این
سازمانها بهعلت
مضمون مبارزه
ملی و
آزادیبخش
نظریات خود مورد
حمایت مردم فلسطین
قرار گرفتند و
به این ترتیب سازمان
حماس بهمنزله
سخنگوی
اکثریت مردم
فلسطین در
بیان آمال ملی
این ملت جا
افتاد. مخالفت
با قرارداد
استعماری و
نژادپرستانه اسلو،
حمایت از
اسلام نیست
حمایت از حقوق
ملت فلسطین
است. این
اقدام آمریکا
نشان داد که
این جبهه خلق و سازمان
حماس بودند که
حقیقت را میگفتند
و سیاست محمود
عباس با شکست
مفتضحانه
روبرو شده
است. امروز هم
تنها یک راه
وجود دارد
مبارزه
قهرآمیز و
بسیج خلقهای
فلسطین، عرب و
منطقه برضد
صهیونیسم و
امپریالیسم.
ملت فلسطین و
سازمانهای
مقاومت آن
همانگونه که
جبهه خلق برای
آزادی فلسطین
طرح کرده است،
باید اعم از
اسلامی و یا
مسیحی متحد
شوند و دشمن
مشترک را صرفنظر
از ایدئولوژی
خود برای تحقق
آمال ملی مردم
فلسطین از خاک
خویش بیرون
بریزند.
ایرانیان
خودفروخته و
همدست
اسرائیل یا بهصراحت
با این مبارزه
مخالفت میکنند
و یا موذیانه برای
تخریب در
مبارزه مردم
فلسطین
پیشنهاد میدهند
که مردم
فلسطین باید
نخست برضد
"اسلام سیاسی"
که آنها را
مانند
صهیونیستها تروریست
میدانند،
متحد شوند و
پس از سرکوبی
آنها در
همکاری با
طبقه کارگرِ
اسرائیل، راه
حل دو کشور را
مطرح کنند. یعنی
ادامه وضع
فعلی و ایجاد
تفرقه در میان
مردم فلسطین و
منحرف کردن جهت
مبارزه
ضدامپریالیستی
و
ضدصهیونیستی
آنها. این
جاسوسان همگی
همان کسانی
هستند که از
تجاوز
امپریالیسم
بهایران دفاع
کرده و خودشان
در پارکابی
امپریالیسم
برای سرنگونی
رژیم جمهوری
اسلامی آماده
میشوند. این
عده مبشران
استعمارند نه
آزادی ایران و
منطقه.
بر گرفته
از توفان
شـماره 240
اسفندماه 1398ـ
فوریه سال 2020
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
صفحه حزب
کار
ایران(توفان)
در شبکه جهانی
اینترنت
نشانی
پست
الکترونیکی(ایمیل)
لینک چند
وبلاگ حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام