نظام مالی جهانی امپریالیستی غربی در حال فروپاشی

 

با وجود اعتراضات آمریکا که رهبری بانک جهانی را به عهده دارد، دول بریتانیا، آلمان، فرانسه و ایتالیا تصمیم دارند که به "بانک آسیائی سرمایه گذاری در صنایع زیربنائی" Asiatische Infrastruktur-Investitionsbank (AIIB) که به ابتکار دولت چین تاسیس شده و رقیب بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و بانک توسعه آسیائی است، به پیوندند. این بانک به ابتکار دولت چین و چند کشور دیگر در سال 2014 تاسیس شده است.

دولت چین قصد دارد از طریق این بانک آسیائی با سرمایه گذاری در صنایع زیربنائی و ارتباطی در آسیای جنوب شرقی به تاخت و تاز بانک جهانی در این منطقه خاتمه داده و از نفوذ و تاثیرات اوامر استعماری امپریالیسم آمریکا بکاهد. رئیس پارلمان اروپا آقای شولتس که اخیر در پکن بوده است از اینکه چهار کشور مهم اروپا قصد دارند به این بانک به پیوندند اظهار خوشحالی کرده و بیان نموده است: "چنانچه تعداد بیشتری ممالک عضو اتحادیه اروپا از این رفتار سرمشق بگیرند خیلی بهتر است". بر اساس گزارش خبرگزاری چین "سین خوآ"، دول کره جنوبی، سوئیس، لوکزامبورگ، اتریش، استرالیا، ترکیه نیز قصد دارند به بانک جهانی توسعه به پیوندند. تا تاریخ 30 ماه مارس 2015 ، 42 کشور جهان خشنودی خود را برای پیوستن به این بانک جهانی ابراز داشته اند. در این میان وضعیت آمریکا و متحد وفادارش میلیتاریستها و نژادپرستان ژاپنی که به مخالفت با این حرکت برخاسته اند تماشائی است. ژاپنی ها تاریخ کشورشان را عوض کرده و با رنگ دیگری در مدارس قلم زده اند و به امر تسلیحات و تقویت ارتش متجاوز و تا دندان مسلح با روحیه ناسیونال شونیستی خود توجه خاص و هراس انگیزی مبذول می دارند. آنها از تضعیف قدرت خود در منطقه اقیانوس آرام هراسان اند. پایه های نفوذ آنها در جنوب شرقی آسیا متزلزل شده است.

امپریالیسم چین همیشه با توجه به قدرت عظیم اقتصادی که پیدا کرده بود بر اساس همان منطق امپریالیستی خواهان آن بود که تناسب قوای اقتصادی و نفوذ سیاسی کشورها بر اساس واقعیات جدید تعریف شود و در بافت ساختاری بانک جهانی و سایر اهرمهای اقتصادی کشورهای قدرتمند صنعتی بازتاب یابد. هم اکنون آمریکائیها با قلدری جلوی این خواست چینی ها ایستاده اند و مانع شدند و می شوند که غنایم بر اساس توان اقتصادی تقسیم شود. آنها تقسیم غنایم را به نفع خود بر اساس زور نظامی و اعمال نفوذ سیاسی در اروپا و جهان برای خود تضمین و تامین کرده اند. امپریالیسم چین که حاضر نبود این استبداد اقتصادی را بپذیرد از سال 2013 در پی ایجاد بانک جهانی دیگری در مقابل بانک جهانی و اهرمهای سنتی استعماری دول آمریکا و اروپا در آمد.

هم اکنون حق رای امپریالیسم فرانسه با تولید ناخالص ملی معادل سه بیلیون دلار، از حق رای دولت چین با سه برابر تولید ناخالص ملی فرانسه یعنی معادل 10 بیلیون دلار بیشتر است. و یا دولت بلژیک با تولید ناخالص ملی معادل 500 میلیارد دلار دارای 86/1 در صد آراء است در حالی که دولت برزیل با چهار برابر تولید بلژیک یعنی با تولید ناخالص ملی معادل 2/2 بیلیون دلار صاحب 72/1 در صد آراء است. با توجه به اینکه تمام تصمیمات صندوق بین المللی (IWF)پول به 85 در صد آراء از اعتبار اجرائی برخوردار است روشن می شود که ممالکی که دارای قدرت نازل اقتصادی هستند و حق عضویت کمتری بر اساس توان اقتصادی خود می پردازند، از حق آراء بیشتری نسبت به ممالکی که از توان اقتصادی بالائی برخوردار بوده و به همان نسبت حق عضویت بیشتری می پردازند برخوردارند. یعنی با این روش ضد دموکراتیک و استبدادی ممالک اقمار آمریکا و غرب استعمارگر با پول سایر کشورها در مورد سرنوشت آنها و سایر کشورها تصمیم می گیرند.

وجود بحران پایان ناپذیر در جهان و عدم توانائی مهار آن از جانب کشورهای اروپائی که باید بار بحران آمریکا را نیز تحمل کنند، طبیعتا به نارضائی بزرگی در عرصه اقتصادی منجر شده که اروپائی ها خود را مورد تهدید و هجوم دلارهای بی پشتوانه و کاغذ پاره آمریکائی می دیدند که به اعتبار اقتصاد آنها، ادامه حیات می دهد و شیر و جان آنها را می دوشد. آنها از اقدام چینی ها به مثابه راه فرار، برای اقتصاد بحران زده خویش و فرار از زیر بار دیکته های اقتصادی آمریکا با خرسندی استقبال کردند. این اقدام اروپائی ها که با مخالفت خشمگینانه آمریکا روبرو شده است، از نظر کارشناسان مالی و اقتصادی جهان به مفهوم پایان تفوق نظام مالی جهانی غرب است. این تصمیم از قدرت تخریبی بالائی برخوردار است و نظام مالی جهانی غرب را به لرزه در می آورد و پایه های آنرا سست می کند. نظام مالی "برتن وودز" در بعد از جنگ جهانی دوم که تفوق امپریالیسم آمریکا را در عرصه اقتصادی تامین کرد و ارز معادل بین المللی را از پاند استرلینگ انگلیسی به دلار آمریکائی بدل نمود، در حال ترک برداشتن است. بر این اساس امپریالیستها "برادرانه" منافع اقتصادی و نفوذی خویش را با هم تقسیم می کردند. آمریکا رهبری بانک جهانی (WB) و اروپائی ها رهبری صندوق بین المللی پول (IWF) را به عهده گرفته و متحدا بند اسارات را به گردن سایر دول می افکندند و در ممالک آنها با فشار و تهدید و تخریب و کودتا و تجاوز مستقیم نظامی، سیاست نئولیبرالی خویش را اعمال نموده جهان را به زیر یوغ خود می کشیدند. این تناسب اکنون برهم خورده است.

خانم "کریستیان لاگارد" (Christine Lagarde) تبعه فرانسه و رئیس صندوق بین المللی پول در 21 مارس 2015 در پکن اعلام کرد که واحد پول چین "یوآن"(Yuan) را وارد سبد ارزی سایر ممالک برخوردار از این حق می کند(ین ژاپن، یورو از اروپا، دلار آمریکا و فوند بریتانیا). این سبد ارز مصنوعی پایه ای است که بر اساس آن "حق برداشت ویژه" به رسمیت شناخته می شود. این یک عقب نشینی و دادن رشوه به چین در چارچوب تشدید تضادهای ممالک امپریالیستی است.

 کشورهای جهان و به سخن واقعی جامعه جهانی حاضر نیست بار خفت و تحقیر قلدران و غارتگران جان انسانها را بپذیرد. دولتهای جهان به مقاومت دست زده اند و ملتها  و زحمتکشان سراسر گیتی به مقابله با بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و یا مناطق آزاد تجاری در دنیا برخاسته اند. امپریالیسم چین با تکیه به قدرت اقتصادی خویش و تکیه به این نیروی عظیم اعتراضی که از توان عظیم بالقوه ای برخوردار است در مقابل اهرمهای اقتصادی استعمار غرب سر بلند نموده است و می خواهد خودش در تقسیم این غنایم سهیم باشد. پیدایش همکاری ممالک نوظهور اقتصادی به نام "بریکس" با عضویت چین، روسیه، برزیل، هندوستان و آفریقای جنوبی یک نمونه از این مقاومت کشورهاست. آنها خواستار حقوق بیشتری در موسسات جهانی مالی بودند، ولی کنگره آمریکا همواره خواسته ی این ممالک را برای تغییر قوانین این موسسات، با قلدری و طلبکاری رد کرد. آنها در شانگهای"بانک جدید توسعه" را ایجاد کردند و امروز به "بانک آسیائی سرمایه گذاری در صنایع زیربنائی" پیوسته اند. حال دیگر نمی شود جلوی این موج بزرگ اعتراضی را با کودتا و تخریب و تجاوز نظامی گرفت. تشدید تضادهای امپریالیستی توازنی ایجاد می کند که به طور عینی به نفع مردم است و امکان تنفس را به مردم جهان می دهد که از حقوق مسلم و قانونی خویش در عرصه جهانی به دفاع برخیزند به تحریمهای غیر قانونی و جنایتکارانه امپریالیستها پشت کنند و این تحریمها را با دریافت امکانات جدیدتر در هم شکنند. در این عرصه حزب ما در طی مقالاتی وضعیت دلار را از نظر تاریخی تا به امروز و مقاومت در مقابل آنرا بررسی خواهد کرد.

قرار داد "برتون وودز"(Bretton Woods)

اول جولای ۱۹۴۴ در  "برتون وودز"(Bretton Woods) واقع در ایالت "نیو همپشایر"(New Hampshir) در ایالت متحده آمریکا ۷۳۰ نفر از ۴۴ کشور جهان گردهم آمدند تا در مورد نظام پولی جدید به مشورت به نشینند. در این نشست ارزش برابری ارزها با دلار تعیین شد و در این نشست در عین حال بنابر پیشنهاد "هری دکستر وایت")Harry Dexter White ( استفاده از دلار به عنوان پول تجارت بین المللی مطرح شد که مطابق آن آمریکا طلا را (هر اُنس ۳۵ دلار) پشتوانه دلار خود قرار داد. این نقطه عطفی بود در تاریخ تجارت جهانی که پس از جنگ جهانی دوم مبادلات کالا در سطح جهان با دلار آغازیدن گرفت.

در همان نشست دو سازمان دیگر نیز تحت نام های «بانک جهانی و ترمیم و توسعه» (که بعدها به «بانک جهانی» تغییر نام یافت) و «صندوق بین المللی پول» به رهبری و تحت نفوذ امپریالیسم امریکا بنا نهاده شدند. رهبری بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به طور سنتی میان امپریالیسم آمریکا و امپریالیسم اروپا برادرانه تقسیم شد.

بانک جهانی(WB)

بانک جهانی در آغاز با هدف بازسازی خرابی های ناشی از  جنگ جهانی دوم در اروپا بنا شد. این بانک از نظر تشکیلاتی بخشی از زیر مجموعه «کمیسیون اقتصادی سازمان ملل» واقع در واشنگتن است. دامنه فعالیت این بانک اما به سرعت از حد بازسازی اروپا فراتر رفت به قسمی که امروز ۱۸۴ کشور در آن عضویت دارند و در بیش از ۱۰۰ کشور جهان فعالیت می کند. که همانند «صندوق بین المللی پول» و «سازمان تجارت جهانی» که در طی مقالاتی به اختصار پیرامون آنها سخن خواهیم گفت، در اساس در خدمت سیاست استعماری، نئولیبرالی به اصطلاح جهانی سازی تولید سرمایه داری به نفع سرمایه های مالی و صنعتی امپریالیسم و در رأس آن امریکا در حال چپاول خلق های جهان است. سیاستهای اقتصادی این موسسه را که به همه ممالک جهان تحمیل می کنند عبارتند از خصوصی سازی، حذف مقررات ملی و دولتی برای بازگذاردن دست سرمایه گذران خارجی در چپاول بی نظارت و تجارت آزاد و بی بند و بار و کاهش شدید هزینه های خدمات عمومی دولت. بانک جهانی با دادن وام هدفمند و تخریب در اقتصاد کشورها، این کشورها را به صورت مقروض در آورده و هر آن آنها با درخواست وامهای جدید برای پرداخت بهره وامهای گذشته به بانک جهانی مراجعه کنند شرایط غارتگرانه ای را به آنها تحمیل می کند تا در و دروازه کشور خود را بر روی سرمایه های غارتگر خارجی بگشایند و به اوامر بانک جهانی تن در دهند. بانک جهاتنی همانگونه گه ما در برنامه کنگره چهارم حزب کار ایران(توفان) بیان کرده ایم، یکی از اهرمهای اقتصادی غارت و قدرت امپریالیسم جهانی و بویژه امپریالیسم آمریکاست.(ادامه دارد)

 

بر گرفته از توفان شماره 182 اردیبهشت ماه 1394 مه سال 2015، ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts