تضادهای
سرمایهداری
امپریالیستی
تشدید میشوند
مبارزه
طبقه کارگر و
خلقهای تحت
ستم اوج میگیرد(2)
کنفرانس
خط روشنی با
جریانهای دستراستی
هوادار
امپریالیسم
آمریکا کشید
که برهجوم و
تجاوز این
دشمن بشریت با
هوچیبازی چشم
میپوشند. این
جریانها که تا
دیروز بر چپاول
کشورشان توسط
امپریالیسم
آمریکا بهدیده
رضایت مینگریستند
و از حامیان
"دنیای آزاد"
بودند، حال
صدایشان برضد
نفوذ
امپریالیستهای
روسیه و چین
در ایران،
سوریه،
ونزوئلا،
کوبا، نیکاراگوئه
و... بلند است و
در هر کجا که این
امپریالیستهای
ضعیفتر بهمقاومت
در مقابل آمریکا
دست میزنند و
از حکومتهای
مخالف و یا
غیروابسته بهآمریکا
و متحدانش -
طبیعتا
براساس منافع
خود ولی مصلحت
سیاست
راهبردی
جهانی خویش -
حمایت میکنند،
بهمیدان میآیند
و از باد رفتن
ایران بهدست
روسها و چینیها
و یا دخالت
آنها در امورد
داخلی
اینگونه ممالک
و تشدید
تضادهای
امپریالیستی
و جنگ نیابتی
در این کشورها
سخن میگویند
تا تصویر
معیوبی از
مبارزه ملتها
و کشورها برضد
امپریالیسم
آمریکا، برضد
تهاجم وحشیانه
نئولیبرالیسم
به این
کشورها، برضد
دخالت
افسارگسیخته
امپریالیسم
آمریکا و متحدانش
در امور داخلی
این ممالک
ترسیم کنند.
کینه این عده
برضدامپریالیسم
روس و چین
کینه
ضدامپریالیستی
نیست، محبت به
امپریالیسم
آمریکا و
متحدان آن
است. این عده
از ورود
کالاهای چینی
بهایران و
سایر ممالک
جهان دست
برشکایت
دارند ولی اگر
امپریالیسم
آمریکا همه
کالاهای بنجل خود
را بهایران
سرازیر کند که
در زمان شاه
میکرد وجدان
این
"وطنپرستان"
معذب نمیشود.
بههین جهت
کنفرانس نشان
داد که
امپریالیسم
آمریکا دشمن
شماره یک
بشریت و قدرتمندترین
و وحشیترین
قدرت جهانی
است و باید در
درجه نخست
پوزه این
امپریالیسم
را بهخاک
مالید. سوء
استفاده و یا
استفاده سایر
امپریالیستها
از این تشدید
تضادها امری
غیرطبیعی
نبوده و محصول
تشدید این
مبارزه در سطح
جهانی
ومبارزه
ملتها،
خلقها، دولتها
برای حفظ
استقلال و
تمامیت ارضی
خود است. چنانچه
هدف از مبارزه
دفاع از حق
حاکمیت ملی و
تمامیت ارضی
این ممالک
باشد تضادهای
فرعی تحتالشعاع
تضادهای
تعیین کننده
جهانی قرار میگیرند.
کنفرانس در
این زمینه
نوشت:
"آمریکا،
بهدلیل زیر
بنای اقتصادی
و مالی و وسعت
کشورها و
مناطق وابسته
بهآن، بهدلیل
"اسلحه" دلار و
پایگاههای
نظامی آن در
سراسر جهان، بهدلیل
توانایی
مداوم در
تحمیل اراده
خود بهقدرتهای
غربی از طریق
ناتو و صرف هزینه
نظامی که بیش
از مجموع
اعضای دیگر
است،
بزرگترین قدرت
امپریالیستی
سلطهگر در
جهان است. جنون
آمریکا برای
حفظ آنچه که از
وی قدرتی تجاوزگر
و جنگ افروز ساخته
است، آمریکا
را به جسارت و
نقض موازین
جهانی کشانده است.
از سوی دیگر،
چین با زیر
بنای فنی کاملاً
مدرن سرمایهداری
و نتجتا رشد
سریع صنعتی و اقتصادی
و سطح انباشت
سرمایه و
گسترش
اقتصادی حاصل
از آن و ظرفیت
بالقوه برای
پیشیگرفتن از
آمریکا، یک
قدرت
امپریالیستی نوخاسته
است که نمیتواند
طرح تقسیم مجدد
جهان را در
برنامه کار خود
نداشته باشد.
چین تلاش دارد
که تجهیزات
نظامی خود را مطابق
با این طرح
تکامل دهد. تنش
بین آمریکا و
چین و همچنین درگیری
بین دیگران از
جمله جنگهای
نیابتی برای حفظ
آنچه در
اختیار دارند
و با هزینه کشورهای
دیگر آنرا
گسترش میدهند،
هم اکنون بههمه
قارهها کشانده
شده است.
تضادها
و تنشهای بینامپریالیستی
بر اقتصاد
جهانی تأثیر
منفی میگذارد
و بهوخامت
زندگی و شرایط
کار تودههای
استثمار شده
منجر میشود، زیرا
هدف امپریالیستها
استثمار طبقه
کارگر و غارت
خلقهای تحت
ستم است."
کنفرانس
با توجه بهسرنوشت
خلق کرد که
برای تعیین
سرنوشت خویش
حتی تا مرحله
جدائی مبارزه
میکند و در
این راه هر
روز ملعبه دست
یک نیروی امپریالیستی
و ارتجاعی در
جهان بوده و
فریب وعدههای
دروغین آنها
را میخورد
آورد:
"هیچ
قدرت
امپریالیستی
در هیچ نقطه
جهان، منجمله
در مناطقی که گرهگاه
برخورد است، دوست
کارگران و
خلقها نمیتواند
باشد. وعدههای
آنها برای کمک
اقتصادی و
سیاسی بهخلقها،
و برای نمونه
ارمغان استقلال
و دموکراسی،
فقط دروغهای
بزرگی هستند.
آنها همه انحصارگران
قلدر و
استثمارکننده
و
غارتگرهستند و
صرفنظر از آنچه
که قول میدهند
فقط بهفکرکسب
سود بههزینه مردم
و گسترش مناطق
تحت نفوذ با وابسته
کردن ملتها بهخوداند.
ضمن
آنکه هیچ
امپریالیستی دراستفاده
از کوچکترین فرصت
برای غارت
ثروت ملتها و
نفوذ اقتصادی
و سیاسی خود از
طریق گسترش
روابط
وابستگی تردید
نمیکند،
امپریالیسم آمریکا
بهویژه از
طریق یک سری تحریم،
محاصره، و اشغال
و بکارگیری بیش
از800 پایگاه
نظامی و استفاده
از اسرائیل
صهیونیستی و
قدرتهای
مرتجع منطقهای
مانند
عربستان
سعودی و
کلمبیا،
ملتها را مورد
تهاجم قرار میدهد.
آمریکا همچنان
نیروئی
اشغالگر در
افغانستان و
عراق است. این
تهاجم با
مداخله در
سوریه و تحریم
علیه کوبا،
ونزوئلا و
ایران ادامه
دارد. آمریکا مدتی
است که سفارت
خود را از تل
آویو بهاورشلیم
منتقل کرده
است.
کنفرانس بینالمللی
احزاب و
سازمانهای
مارکسیست
لنینیست – ICMLPO همه این
حملات را
محکوم میکند."
سپس کنفرانس
بدون
قید و شرط از
حق همه خلقها
و ملتهای جهان
برای تعیین سرنوشت
خود، از جمله
حق تأسیس
كشورهای مستقل،
دفاع کرده و همبستگی
خود را با همه
ملل ستمدیده و
مبارزات
رهایی بخش آنها
ابراز داشت.
کنفرانس در
شرایط کنونی
حاکم جهانی عمدتاً
از حق مردم ونزوئلا،
ایران، كوبا در
دفاع از حق
حاکمیت و
تمامیت ارضی
خود، مبارزه
آنها بر ضد
تحریم و جنگ،
برضد دخالتهای
امپریالیسم
آمریکا و
همدستانش
پشتیبانی کرد.
کنفرانس حق
ملت فلسطین
برای آزادی
کشورش برضد
صهیونیسم را
مورد تائید
قرار داد و
سرکوب ارتجاع
منطقه را برضد
فلسطینیها،
کردها و
کشمیریها
محکوم کرد.
کنفرانس سپس
به نتایج
تشدید تضادهای
امپریالیستی
پرداخت و بر
این حکم تاریخ
تائید گذارد
که یا انقلاب
جلوی جنگ را
خواهد گرفت و
یا با رشد
فاشیسم جنگ
دنیا را بهآتش
میکشد.
کنفرانس بیان
داشت:
"این
واقعیت که تضاد
بین کار و
سرمایه، بینامپریالیستها
و خلقها و بین
خود
امپریالیستها
شدت مییابد، بهاین
مفهوم است که تجاوزات
سرمایهداری امپریالیستی
افزایش مییابند،
و همچنین خطر
فاشیسم و
جنگ. چنانچه
سیر این
رویدادها
تغییر نیابند
مطمئناً
شرایط زندگی طبقه
کارگر و مردم ستمدیده
بدترخواهد شد.
چنانچه
طبقه حاکم که خواستههای
طبقه کارگر ومردم
را سرکوب میکند
نتواند بر
بحران سرمایهداری
که فروپاشی و
بنبست آن تعمیق
مییابد غلبه
کند، آنگاه
برای آنها
بسیار طبیعی
خواهد بود که
بهفاشیسم که
شکل شدیدتر
تمایلات
ارتجاعی
انحصارگران است
متوسل شوند. آنگاه
تنشهای شدید
بینامپریالیستی
منجر بهجنگ
جدید
امپریالیستی
میشود.
با
این حال، این
هم درست است
که تمام
پیامدهای
منفی سرمایهداری
منجر بهبسیج
طبقه کارگر و
ملل ستمدیده میشود.
در
هند چندی پیش 200
میلیون کارگر دست
بهاعتصاب
عمومی زدند. در
ایران ما همچون
سال گذشته
شاهد اعتصابات
و بسیج دهها
هزار نفری
کارگران بودیم.
در اروپا تعداد
اعتصابات رو
بهافزایش
است، در
آمریکا ما طی
دو سال گذشته
چندین اعتصاب
مشاهده کردیم
که اعتصاب
کارگران فلزات
آخرین نمونه
آن است. طبقه
کارگر، پس از
مدت طولانی
رکود، در وضعیتی
قرار دارد که
دست بهبسیج
تازه میزند.
این امر در
اعتصابات و اقدامات
متعدد در
اندازههای
گوناگون، هر چند
در سطح ملی بهصورت
غیرمتحد، مشاهده
میشود.
ما
همچنین در ماه
اکتبر شاهد بروز
جنبشهای
مردمی بسیاری بودیم،
جنبشهائی که ناشی
از نتایج مخرب
سرمایهداری و
سرکوب توسط نیروهای
ارتجاعی بود.
در بسیاری از
کشورها، این
جنبشها تمایل
تبدیل شدن بهقیام
را بهنمایش
گذاشتند و
خصلت سیاسی بهخود
گرفتند. در
بورکینا
فاسو، مردم 4
سال پیش
کودتای نظامی
را خنثی کردند.
در سودان عمر
البشیر بزیر
کشیده شد. در
الجزایر، عبدالعزیز
بوتفلیقه مجبور
بهاستعفا شد
و بعداً
نامزدی خود را
کنار گذاشت.
نخست وزیر
حریری در
لبنان استعفا
داد. نخست
وزیر عراق در
کشورش استعفاء
داد، در شیلی
رئیس کشور، دولت
خود را برکنار
کرد، در
اکوادور رئیس
جمهور مورنو
مجبور شد پیشنهاد
بسته ریاضت
اقتصادی خود را
لغو نماید. در
هائیتی،
عراق،
هندوراس،
گینه و غیره مبارزه
مردمی که دست
بهقیام زدند
نمیتواند
سرکوب شود.
تعداد خیزشهای
مردمی که طبقه
کارگر در آن
شرکت وسیع
دارد در حال
افزایش است.قیام
طبقه کارگر و
مردم برعلیه غارت
و ستم توسط امپریالیستها
و انحصارات تنها
راه متوقف
کردن تجاوز سرمایه
بهجان و
زندگی تودهها،
تنها راه جلوگیری
از خطر فاشیسم
و جنگ، و
تنها راه رهایی
ملی و اجتماعی
است.سوسیال
رفرمیسم در
حال ابطال است
زیرا نمیتواند
بهجنبش رو به
رشد طبقه
کارگر و مردم
وفادار بماند.
این کاملا طبیعی
است که تاثیر آرام
بخشی اصلاح طلبی
که مضمون آن سازش بین
مبارزات عینا انقلابی
مردمی و
نیروهای
ارتجاعی است، در
هم شکسته شود.
کنفرانس ما، کارگران
همه کشورها را
فرا میخواند که:
تنها
نسخه برای رهایی
ما، همانا مبارزه
با سرمایهداری
بدون هیچگونه
توقعی ازهیچ جناحی
از بورژوازی
یا قدرت
امپریالیستی
و همچنین
برچیدن
هژمونی
سرمایه و
روابط
استثمار است.
ما باید بهحکمرانی
بورژوازی پایان
دهیم و خود را بهعنوان
طبقهی مسلطِ غیروابسته
بهنیروئی، و
تنها متکی بر
نیروی خود،
خودمان را
سازمان دهیم."
کنفرانس
سپس دست را بهنقطه
حساس گذارد و
تمام
جریانهای
خردهبورژوائی،
چریکی و
ضدحزبی و
رفرمیستی را بهباد
انتقاد گرفت و
بهدرستی تذکر
داد که طبقه
کارگر برای
آزادی خود به
تشکل و وحدت
نیاز دارد.
بدون حزب طبقه
کارگر که
مستقل از
احزاب
بورژوائی
مستقلا از
منافع طبقه
کارگر دفاع
کنند امکان
پیروزی
مبارزه طبقالتی
وجود ندارد.
دشمنان حزبیت
با هر بهانهتراشی
ضدحزبی که
ظاهر شوند،
دشمنان طبقه
کارگر هستند.
کنفرانس بیان
نمود:
"بهرحال،
اگر ما متحد و
سازمانیافته
نباشیم نمیتوانیم
بهچنین هدفی
برسیم.
بنابراین، ما باید
بهحزب مستقل طبقه
کارگر کشور خود
پیوسته و خود
را سازماندهی
کنیم، و اگر
چنین حزبی
موجود نباشد
آنرا باید
بنیانگزاری
کرد و مبارزه
طبقاتی را
مستقل از
بورژوازی
انجام داد.
با
توجه بهنکات
فوق، ما نه
تنها باید در
مبارزات تودهای
که خارج از پیشقدمی
و ابتکار عمل
ما شکل میگیرند
شرکت کنیم،
بلکه باید رهبری
آنها را بهدست
گرفته، مبارزات
مردم زحمتکش
شهر و روستا را
سازماندهی
کرده، آنها را
علیه سرمایهداری
هدایت کنیم.
کنفرانس ما
همچنین
خواستار ارتقاء
مبارزات خلقها
و ملل تحت ستم جهان
است.
تنها
راه رهایی از
غارت
امپریالیستی
و انحصاری، دست
زدن بهیک
مبارزه قاطع و
سازشناپذیر علیه
انحصارات و
قدرتهای امپریالیستی
است. ما باید
از نمونه
مبارزاتی که
در کشورهای
دیگر اتفاق میافتد
تجربه اندوزی
کنیم و آنرا در
کشور خود مورد
استفاده قرار
دهیم. تودهها هیچ
دوست دیگری جز
خودشان
ندارند. ما مردم
و کارگران میتوانیم
بهتنهائی روی
پای خود بایستیم.
اتحاد،
سازماندهی و ارتقاء
مبارزه برضد امپریالیسم
و انحصارات،
همان چیزی است
که ما با آن نیاز
داریم. مبارزه
متحد و سازمانیافته
طبقه کارگر و
مردم تحت ستمدیده،
شکست ناپذیر
است."
بیست و
پنجمین نشست
وسیع کنفرانس بینالمللی
احزاب و
سازمانهای مارکسیست-
لنینیست - ICMLPO
آلمان
، نوامبر 2019
بر
گرفته از
توفان شـماره 240
اسفندماه 1398ـ
فوریه یه سال 2020
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
صفحه
حزب کار
ایران(توفان)
در شبکه جهانی
اینترنت
نشانی
پست
الکترونیکی(ایمیل)
لینک
چند وبلاگ
حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام